آیه ۸ مجادله: تفاوت بین نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (صفحهای جدید حاوی '=== متن آیه === {{قرآن در قاب|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ نُهُوا عَنِ النَّجْوَى ث...' ایجاد کرد) |
|||
| سطر ۱: | سطر ۱: | ||
| − | + | ==متن آیه== | |
| − | {{قرآن در قاب| | + | {{قرآن در قاب|«أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ نُهُوا عَنِ النَّجْوَى ثُمَّ یَعُودُونَ لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَیَتَنَاجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِیَتِ الرَّسُولِ وَإِذَا جَاؤُوكَ حَیَّوْكَ بِمَا لَمْ یُحَیِّكَ بِهِ اللَّهُ وَیَقُولُونَ فِی أَنفُسِهِمْ لَوْلَا یُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِمَا نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ یَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمَصِیرُ».|سوره=58|آیه=8}} |
| − | + | ==ترجمه== | |
| − | آیا آنها را که از نجوا منع شده | + | آیا آنها را که از نجوا منع شده بودند، ندیدی که کاری را که از آن منع شده بودند از سر گرفتند و باز هم برای گناه و دشمنی و نافرمانی از پیامبر با هم نجوا می کنند؟ و چون نزد تو می آیند، به گونه ای تو را سلام می گویند که خدا تو را بدان گونه سلام نگفته است و در دل می گویند: چرا خدا ما را بدانچه می گوییم، عذاب نمی کند؟ جهنم برایشان کافی است بدان داخل می شوند و این بدسرانجامی است. |
| − | == | + | ==نزول== |
«[[شیخ طوسى]]» فرّاء گوید: این آیه درباره منافقین و یهود نازل گشته که در آن از نجوى در مجامع مسلمین نهى گردیدند.<ref> در تفسیر على بن ابراهیم راجع به این قسمت از آیه «وَ یتَناجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوانِ» چنین آمده که اصحاب [[رسول خدا]] نزد او مى آمدند و چیزهائى از پیامبر درخواست نموده و سؤال مى کردند که شایسته آنان نبود سپس این آیه نازل گردید و نیز راجع به این قسمت از آیه «وَ إِذا جاؤُک حَیوْک بِما لَمْ یحَیک بِهِ اللَّهُ» گوید هنگامى که صحابه نزد پیامبر مى آمدند به روش جاهلیت با الفاظ (انعم صباحا یا انعم مساءً) تحیت و درود مى فرستادند سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله به آنها فرمود: خداوند براى کیفیت درود فرستادن دستور بهترى داده و آن عبارت است از گفتن سلام علیکم که تحیت و درود اهل بهشت است، صاحب مجمع البیان از ابن عباس نقل نماید که این آیه درباره یهود و منافقین نازل شده که با یکدیگر در مجامع مسلمین به نجوى (زیرگوشى حرف زدن) مى پرداختند و سپس به مؤمنین نظر مى افکندند و مؤمنین به خیال مى افتادند که چه قضایائى از براى آنها اتفاق افتاده و یا چه موضوع مهمى از مصیبت و گرفتارى براى آنها یا خویشاوندانشان رخ داده است و این نوع زیرگوشى حرف زدن به طور پنهانى باعث پریشانى خاطر آنها مى گردید لذا مؤمنین شکایت نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله بردند و طى این آیه، نجوى منع گردید.</ref><ref> ابن ابى حاتم در تفسیر خود از مقاتل بن حیان روایت کند که میان رسول خدا صلی الله علیه و آله و یهودیان صلح و آشتى برقرار شده بود. یهودیان وقتى مؤمنین را میدیدند به نجوى و زیرگوشى حرف زدن مى پرداختند و شخص مؤمن مى پنداشت که بر ضد خودش توطئه اى مى چینند و یا آن که میخواهند، او را بکشند لذا از طرف پیامبر از این گونه نجوى منع گردیدند و آنها توجهى به منع پیامبر نمى نمودند و به کار خویش ادامه میدادند تا این که این آیه نازل شد و احمد در مسند خود و بزار و طبرانى از عبدالله بن عمر روایت کنند که یهودیان به رسول خدا صلی الله علیه و آله که میرسیدند. مى گفتند: سام علیکم (سام در لغت عبرى به معنى [[مرگ]] است) و سپس پیش خود مى گفتند: چرا خداوند به این گفتار و درود از روى مکر و حیله ما را عذاب نمى کند؟ سپس این آیه «وَ إِذا جاؤُک حَیوْک بِما لَمْ یحَیک بِهِ اللَّهُ» نازل شد.</ref> | «[[شیخ طوسى]]» فرّاء گوید: این آیه درباره منافقین و یهود نازل گشته که در آن از نجوى در مجامع مسلمین نهى گردیدند.<ref> در تفسیر على بن ابراهیم راجع به این قسمت از آیه «وَ یتَناجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوانِ» چنین آمده که اصحاب [[رسول خدا]] نزد او مى آمدند و چیزهائى از پیامبر درخواست نموده و سؤال مى کردند که شایسته آنان نبود سپس این آیه نازل گردید و نیز راجع به این قسمت از آیه «وَ إِذا جاؤُک حَیوْک بِما لَمْ یحَیک بِهِ اللَّهُ» گوید هنگامى که صحابه نزد پیامبر مى آمدند به روش جاهلیت با الفاظ (انعم صباحا یا انعم مساءً) تحیت و درود مى فرستادند سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله به آنها فرمود: خداوند براى کیفیت درود فرستادن دستور بهترى داده و آن عبارت است از گفتن سلام علیکم که تحیت و درود اهل بهشت است، صاحب مجمع البیان از ابن عباس نقل نماید که این آیه درباره یهود و منافقین نازل شده که با یکدیگر در مجامع مسلمین به نجوى (زیرگوشى حرف زدن) مى پرداختند و سپس به مؤمنین نظر مى افکندند و مؤمنین به خیال مى افتادند که چه قضایائى از براى آنها اتفاق افتاده و یا چه موضوع مهمى از مصیبت و گرفتارى براى آنها یا خویشاوندانشان رخ داده است و این نوع زیرگوشى حرف زدن به طور پنهانى باعث پریشانى خاطر آنها مى گردید لذا مؤمنین شکایت نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله بردند و طى این آیه، نجوى منع گردید.</ref><ref> ابن ابى حاتم در تفسیر خود از مقاتل بن حیان روایت کند که میان رسول خدا صلی الله علیه و آله و یهودیان صلح و آشتى برقرار شده بود. یهودیان وقتى مؤمنین را میدیدند به نجوى و زیرگوشى حرف زدن مى پرداختند و شخص مؤمن مى پنداشت که بر ضد خودش توطئه اى مى چینند و یا آن که میخواهند، او را بکشند لذا از طرف پیامبر از این گونه نجوى منع گردیدند و آنها توجهى به منع پیامبر نمى نمودند و به کار خویش ادامه میدادند تا این که این آیه نازل شد و احمد در مسند خود و بزار و طبرانى از عبدالله بن عمر روایت کنند که یهودیان به رسول خدا صلی الله علیه و آله که میرسیدند. مى گفتند: سام علیکم (سام در لغت عبرى به معنى [[مرگ]] است) و سپس پیش خود مى گفتند: چرا خداوند به این گفتار و درود از روى مکر و حیله ما را عذاب نمى کند؟ سپس این آیه «وَ إِذا جاؤُک حَیوْک بِما لَمْ یحَیک بِهِ اللَّهُ» نازل شد.</ref> | ||
| − | ==پانویس == | + | ==پانویس== |
| − | <references /> | + | <references/> |
| − | |||
| − | |||
| − | |||
| − | |||
| + | ==منابع== | ||
* قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی. | * قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی. | ||
| + | * محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 780. | ||
| − | + | ==پیوندها== | |
| − | + | * [[سوره مجادله]] | |
| − | + | * [[سوره مجادله/متن و ترجمه سوره]] | |
| − | |||
| − | *[[سوره مجادله ]] | ||
| − | |||
| − | *[[سوره مجادله /متن و ترجمه سوره | ||
| − | |||
| − | |||
| + | [[رده:آیات سوره مجادله]] | ||
[[رده:آیات دارای شان نزول]] | [[رده:آیات دارای شان نزول]] | ||
نسخهٔ ۴ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۴۹
متن آیه
ترجمه
آیا آنها را که از نجوا منع شده بودند، ندیدی که کاری را که از آن منع شده بودند از سر گرفتند و باز هم برای گناه و دشمنی و نافرمانی از پیامبر با هم نجوا می کنند؟ و چون نزد تو می آیند، به گونه ای تو را سلام می گویند که خدا تو را بدان گونه سلام نگفته است و در دل می گویند: چرا خدا ما را بدانچه می گوییم، عذاب نمی کند؟ جهنم برایشان کافی است بدان داخل می شوند و این بدسرانجامی است.
نزول
«شیخ طوسى» فرّاء گوید: این آیه درباره منافقین و یهود نازل گشته که در آن از نجوى در مجامع مسلمین نهى گردیدند.[۱][۲]
پانویس
- ↑ در تفسیر على بن ابراهیم راجع به این قسمت از آیه «وَ یتَناجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوانِ» چنین آمده که اصحاب رسول خدا نزد او مى آمدند و چیزهائى از پیامبر درخواست نموده و سؤال مى کردند که شایسته آنان نبود سپس این آیه نازل گردید و نیز راجع به این قسمت از آیه «وَ إِذا جاؤُک حَیوْک بِما لَمْ یحَیک بِهِ اللَّهُ» گوید هنگامى که صحابه نزد پیامبر مى آمدند به روش جاهلیت با الفاظ (انعم صباحا یا انعم مساءً) تحیت و درود مى فرستادند سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله به آنها فرمود: خداوند براى کیفیت درود فرستادن دستور بهترى داده و آن عبارت است از گفتن سلام علیکم که تحیت و درود اهل بهشت است، صاحب مجمع البیان از ابن عباس نقل نماید که این آیه درباره یهود و منافقین نازل شده که با یکدیگر در مجامع مسلمین به نجوى (زیرگوشى حرف زدن) مى پرداختند و سپس به مؤمنین نظر مى افکندند و مؤمنین به خیال مى افتادند که چه قضایائى از براى آنها اتفاق افتاده و یا چه موضوع مهمى از مصیبت و گرفتارى براى آنها یا خویشاوندانشان رخ داده است و این نوع زیرگوشى حرف زدن به طور پنهانى باعث پریشانى خاطر آنها مى گردید لذا مؤمنین شکایت نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله بردند و طى این آیه، نجوى منع گردید.
- ↑ ابن ابى حاتم در تفسیر خود از مقاتل بن حیان روایت کند که میان رسول خدا صلی الله علیه و آله و یهودیان صلح و آشتى برقرار شده بود. یهودیان وقتى مؤمنین را میدیدند به نجوى و زیرگوشى حرف زدن مى پرداختند و شخص مؤمن مى پنداشت که بر ضد خودش توطئه اى مى چینند و یا آن که میخواهند، او را بکشند لذا از طرف پیامبر از این گونه نجوى منع گردیدند و آنها توجهى به منع پیامبر نمى نمودند و به کار خویش ادامه میدادند تا این که این آیه نازل شد و احمد در مسند خود و بزار و طبرانى از عبدالله بن عمر روایت کنند که یهودیان به رسول خدا صلی الله علیه و آله که میرسیدند. مى گفتند: سام علیکم (سام در لغت عبرى به معنى مرگ است) و سپس پیش خود مى گفتند: چرا خداوند به این گفتار و درود از روى مکر و حیله ما را عذاب نمى کند؟ سپس این آیه «وَ إِذا جاؤُک حَیوْک بِما لَمْ یحَیک بِهِ اللَّهُ» نازل شد.
منابع
- قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی.
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 780.




