ایام تشریق: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}}
+
'''«ایام تَشریق»''' به روزهاى یازدهم، دوازدهم و سیزدهم ماه [[ذی الحجه|ذی‌الحجه]] بعد از [[عید قربان|عید قربان‌]] اطلاق می‌شود. [[قرآن کریم]] از این روزها به «ایّام معدودات» یاد کرده است. از این موضوع در باب [[حج]] سخن رفته و اعمال و [[احکام شرعی|احکامى]] بر آن مترتب گشته است. بیتوته در منا، [[رمی جمرات]]، قربانی‌ کردن‌ و [[تکبیر|تکبیر]] گفتن، از جمله اعمال در ایام تشریق است.
  
روزهاى يازدهم تا سيزدهم [[ذی الحجه]].
+
==مفهوم‌شناسی==
 +
«ایام»، جمع یوم (روز)<ref>لسان العرب، ج‌۱۵، ص‌۴۶۶، «یوم».</ref> و «تشریق» به معناى خشک کردن گوشت در آفتاب،<ref> لسان‌العرب، ج‌۷، ص‌۹۶؛ مجمع‌البحرین، ج‌۲، ص‌۵۰۴‌، «شرق».</ref> زیبا و نورانى شدن صورت،<ref>لسان العرب، ج‌۷، ص‌۹۶، «شرق».</ref> روى به سوى مشرق کردن<ref>لسان العرب، ج‌۷، ص‌۹۶، «شرق».</ref> و نماز عید<ref>مجمع البحرین، ج‌۲، ص‌۵۰۴‌، «شرق».</ref> است. تعبیر «ایام تشریق» به صورت ترکیبى در اصطلاح [[فقه]] به روزهاى یازدهم تا سیزدهم (نام‌ سه‌ روزِ بعد از [[عید قربان|عید قربان‌]])<ref>التفسیرالکبیر، ج‌۵‌، ص‌۲۱۰؛ کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹؛ مجمع‌البحرین، ج‌۲، ص‌۵۰۴‌، «شرق».</ref> و به نظر برخى به روزهاى دهم تا سیزدهم [[ذی الحجه]]<ref>المیزان، ج‌۱۴، ص‌۳۷۰.</ref> اطلاق مى‌شود. روز دهم «یوم‌النَحْر»، روز یازدهم «یوم‌القِرّ»، روز دوازدهم «یوم‌النَفْر الاوّل» و روز سیزدهم «یوم‌النَفْر الثانى» یا‌ «یوم‌الصدر» نام‌ دارد.<ref>جواهر الکلام، ج‌۲۰، ص‌۴۴، قواعد الاحکام، ج‌۱، ص‌۴۵۰؛ جامع المقاصد، ج‌۳، ص‌۲۷۹.</ref>
  
==واژه شناسی==
+
سبب نامگذارى این روزها به ایام تشریق آن است که عرب در این روزها گوشت هاى قربانى را قطعه قطعه کرده، در آفتاب مى‌خشکاندند<ref>کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹؛ جواهرالکلام، ج‌۱۶، ص‌۳۲۷.</ref> یا آن که حاجیان بعد از طلوع خورشید، قربانى را [[ذبح]] یا نحر مى‌کنند و تا خورشید برنیاید، قربانى انجام نمى‌گیرد،<ref>مجمع‌البحرین، ج‌۲، ص‌۵۰۴‌؛ جواهرالکلام، ج‌۱۶، ص‌۳۲۷.</ref> یا این که در این روزها روح و جان آدمى با نور [[عبادت]] و [[عرفان]] نورانى مى‌شود.<ref>تفسیر آیات الاحکام، ج‌۲، ص‌۲۰۵.</ref>
ايام، جمع يوم (روز)<ref>لسان العرب، ج‌15، ص‌466، «يوم».</ref> و تشريق بر وزن تفعيل به معناى خشك كردن گوشت در آفتاب،<ref> لسان‌العرب، ج‌7، ص‌96؛ مجمع‌البحرين، ج‌2، ص‌504‌، «شرق».</ref> زيبا و نورانى شدن صورت،<ref>لسان العرب، ج‌7، ص‌96، «شرق».</ref> روى به سوى مشرق كردن<ref>لسان العرب، ج‌7، ص‌96، «شرق».</ref> و نماز عيد<ref>مجمع البحرين، ج‌2، ص‌504‌، «شرق».</ref> است و تعبير «ايام تشريق» به صورت تركيبى در اصطلاح فقه به روزهاى يازدهم تا سيزدهم<ref>التفسيرالكبير، ج‌5‌، ص‌210؛ كنزالعرفان، ج‌1، ص‌319؛ مجمع‌البحرين، ج‌2، ص‌504‌، «شرق».</ref> و به نظر برخى به روزهاى دهم تا سيزدهم [[ذی الحجه]]<ref>الميزان، ج‌14، ص‌370.</ref> اطلاق مى‌شود. روز دهم «يوم‌النَحْر»، روز يازدهم «يوم‌القِرّ»، روز دوازدهم «يوم‌النَفْر الاوّل» و روز سيزدهم «يوم‌النَفْر الثانى» يا‌ «يوم‌الصدر» نام‌ دارد.<ref>جواهر الكلام، ج‌20، ص‌44، قواعد الاحكام، ج‌1، ص‌450؛ جامع المقاصد، ج‌3، ص‌279.</ref>
+
برخى گفته‌اند: بر اثر تابیدن ماه در شب هاى این ایام به این روزها ایام تشریق گفته شده است.<ref>کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹.</ref> عده‌اى نیز گفته‌اند: این نام برگرفته از سخن عرب [[جاهلیت|جاهلى]] است که در این روزها مى‌گفتند: «اَشْرِق ثَبیر کیما نُغیر = اى کوه ثبیر در نور آفتاب درآى تا قربانى کنیم».<ref>همان؛ لسان العرب، ج‌۷، ص‌۹۶، «شرق».</ref>
سبب نامگذارى اين روزها به ايام تشريق آن است كه عرب در اين روزها گوشت هاى قربانى را قطعه قطعه كرده، در آفتاب مى‌خشكاندند<ref>كنزالعرفان، ج‌1، ص‌319؛ جواهرالكلام، ج‌16، ص‌327.</ref> يا آن كه حاجيان بعد از طلوع خورشيد، قربانى را ذبح يا نحر مى‌كنند<ref>مجمع‌البحرين، ج‌2، ص‌504‌؛ جواهرالكلام، ج‌16، ص‌327.</ref> يا اين كه در اين روزها روح و جان آدمى با نور [[عبادت]] و عرفان نورانى مى‌شود.<ref>تفسير آيات الاحكام، ج‌2، ص‌205.</ref>
 
برخى گفته‌اند: بر اثر تابيدن ماه در شب هاى اين ايام به اين روزها ايام تشريق گفته شده است.<ref>كنزالعرفان، ج‌1، ص‌319.</ref> عده‌اى نيز گفته‌اند: اين نام برگرفته از سخن عرب جاهلى است كه در اين روزها مى‌گفتند: «اَشْرِق ثَبير كَيما نُغير = اى كوه ثبير در نور آفتاب درآى تا قربانى كنيم».<ref>همان؛ لسان العرب، ج‌7، ص‌96، «شرق».</ref>
 
در [[قرآن كريم]] به صراحت از ايام تشريق ياد نشده؛ ولى تعبيرهاى ديگرى بكار رفته كه مراد از آن ايام تشريق است؛ از جمله آمده است كه خداوند را در روزهاى مشخصى ياد كنيد: {{متن قرآن|«وَاذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُودَاتٍ»}}. ([[سوره بقره]]/2،203) مراد از‌ {{متن قرآن|«أَيَّامٍ مَعْدُودَاتٍ»}} به نظر برخى 10 روز نخست [[ذی الحجه]]<ref>مجمع البيان، ج‌2، ص‌532‌.</ref> يا روز عيد قربان و دو روز پس از آن<ref>زادالمسير، ج‌1، ص‌218.</ref> است؛ ولى‌ اهل‌ بيت عليهم السلام مقصود از آن را ايام تشريق دانسته‌اند.<ref>قرب الاسناد، ص‌17؛ الكافى، ج‌4، ص‌516‌.</ref>
 
  
بيشتر مفسران فريقين نيز همين نظر را ذكر كرده‌اند.<ref>مجمع البيان، ج‌3، ص‌532‌؛ التفسير الكبير، ج‌2، ص‌340؛ تفسير قرطبى، ج‌3، ص‌3.</ref> در آيه 28 [[سوره حج]]/22 نيز به ذكر خداوند در روزهايى معلوم اشاره گرديده است: {{متن قرآن|«وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُومَاتٍ»}}. در تعيين مراد از {{متن قرآن|«أَيَّامٍ مَعْلُومَاتٍ»}} اقوال متعددى وجود دارد؛ از جمله ايام تشريق، 10 روز اول [[ذی الحجه]]، 9 روز اول ذی الحجه، عيد قربان و سه روز پس از آن، روز ترويه و‌ 4 روز پس از آن و [[روز عرفه]] و سه روز بعد از آن؛<ref>جامع البيان، مج‌2، ج‌2، ص‌414؛ مجمع‌البيان، ج‌7، ص‌129؛ تهذيب، ج‌5‌، ص‌539‌.زادالمسير، ج‌5‌، ص‌425.</ref> ولى بيشتر كسانى كه اين اقوال را ذكر كرده‌اند ايام‌ تشريق را نيز يكى از مصاديق ايام معلومات برشمرده‌اند. بنابر روايتى از [[امام صادق]] عليه السلام ايام معلومات و ايام معدودات يكى و همان ايام تشريق است.<ref>معانى الاخبار، ج‌2، ص‌213؛ وسائل‌الشيعه، ج‌14، ص‌271؛ جامع احاديث الشيعه، ج‌14، ص‌440.</ref> برخى روايات اهل سنت نيز ايام معلومات را همان ايام تشريق دانسته است.<ref>جامع‌البيان، مج2، ج2، ص413ـ414؛ الدرالمنثور، ج‌6‌، ص‌38.</ref>
+
در [[قرآن کریم]] به صراحت از «ایام تشریق» یاد نشده؛ ولى تعبیرهاى دیگرى بکار رفته که مراد از آن ایام تشریق است؛ از جمله آمده است که خداوند را در روزهاى مشخصى یاد کنید: {{متن قرآن|«وَاذْکرُوا اللَّهَ فِی أَیامٍ مَعْدُودَاتٍ»}}. ([[سوره بقره]]/۲،۲۰۳) مراد از‌ {{متن قرآن|«أَیامٍ مَعْدُودَاتٍ»}} به نظر برخى، ۱۰ روز نخست [[ذی الحجه]]<ref>مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۳۲‌.</ref> یا روز [[عید قربان]] و دو روز پس از آن<ref>زادالمسیر، ج‌۱، ص‌۲۱۸.</ref> است؛ ولى‌ [[اهل البیت|اهل‌ بیت]] علیهم السلام مقصود از آن را ایام تشریق دانسته‌اند.<ref>قرب الاسناد، ص‌۱۷؛ الکافى، ج‌۴، ص‌۵۱۶‌.</ref> بیشتر مفسران فریقین نیز همین نظر را ذکر کرده‌اند.<ref>مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۵۳۲‌؛ التفسیر الکبیر، ج‌۲، ص‌۳۴۰؛ تفسیر قرطبى، ج‌۳، ص‌۳.</ref>  
  
==اعمال ايام تشريق==
+
در آیه ۲۸ [[سوره حج]] نیز به ذکر خداوند در روزهایى معلوم اشاره گردیده است: {{متن قرآن|«وَیذْکرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیامٍ مَعْلُومَاتٍ»}}. در تعیین مراد از {{متن قرآن|«أَیامٍ مَعْلُومَاتٍ»}} اقوال متعددى وجود دارد؛ از جمله ایام تشریق، ۱۰ روز اول [[ذی الحجه]]، ۹ روز اول ذی الحجه، عید قربان و سه روز پس از آن، [[یوم الترویه|روز ترویه]] و‌ ۴ روز پس از آن و [[روز عرفه]] و سه روز بعد از آن؛<ref>جامع البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۴۱۴؛ مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۱۲۹؛ تهذیب، ج‌۵‌، ص‌۵۳۹‌.زادالمسیر، ج‌۵‌، ص‌۴۲۵.</ref> ولى بیشتر کسانى که این اقوال را ذکر کرده‌اند ایام‌ تشریق را نیز یکى از مصادیق ایام معلومات برشمرده‌اند. بنابر روایتى از [[امام صادق]] علیه السلام، ایام معلومات و ایام معدودات یکى بوده و همان ایام تشریق است.<ref>معانى الاخبار، ج‌۲، ص‌۲۱۳؛ وسائل‌الشیعه، ج‌۱۴، ص‌۲۷۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج‌۱۴، ص‌۴۴۰.</ref> برخى روایات [[اهل سنت]] نیز ایام معلومات را همان ایام تشریق دانسته است.<ref>جامع‌البیان، مج۲، ج۲، ص۴۱۳ـ۴۱۴؛ الدرالمنثور، ج‌۶‌، ص‌۳۸.</ref>
  
[[قرآن كريم]] مؤمنان را به امورى در ايام تشريق فرمان داده‌ است:
+
در حوادث‌ سال‌ نهم‌ هجرت‌ آورده‌اند که‌ [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم‌]] صلی‌اللّه‌ علیه‌ وآله‌ در موسم‌ [[حج‌]]، [[امام علی علیه السلام|حضرت علی‌]] علیه‌السلام‌ را مأمور به‌ قرائت‌ آیات‌ نخستین‌ [[سوره توبه|سوره برائت‌]] برای‌ حجاج‌ کرد؛ این‌ واقعه‌ را در ایام‌ تشریق‌ دانسته‌اند.<ref>طوسی‌، تبیان‌، ج‌۵، ص‌۱۶۹؛ تفسیر فخر رازی‌، ج‌۱۵.</ref> همچنین‌ [[بیعت عقبه|پیمان‌ عقبه]] دوم‌ میان‌ پیامبر و [[انصار]]، که‌ به‌ هجرت‌ آن‌ حضرت‌ به‌ [[مدینه|مدینه‌]] انجامید، نیز در روز دوم‌ این‌ ایام‌ در سال‌ سیزدهم‌ [[مبعث حضرت محمد صلی الله علیه و آله|بعثت‌]] رخ‌ داده‌ است‌.<ref>تاریخ طبری‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۶۰؛ ابن‌اثیر، ج‌ ۱، ص‌ ۶۱۲.</ref>
  
===ذكر خداوند===
+
==اعمال ایام تشریق==
  
{{متن قرآن|«وَاذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُودَاتٍ»}}. <ref>([[سوره بقره]]/2،203)</ref> برخى مراد از ذكر را در اين آيه مطلق ياد خدا مى‌دانند كه مؤمنان بايد به جاى فخرفروشى به پدران و ستايش آنان كه از سنت هاى دوران جاهليت بود به آن ملتزم باشند،<ref>تفسير آيات الاحكام، ج‌4، ص‌204.</ref> چنان‌ كه در دو آيه قبل از آيه مذكور به اين امر اشاره شده است: {{متن قرآن|«فَاِذا قَضَيتُم مَنسِكَكُم فَاذكُروا‌اللّهَ كَذِكرِكُم ءاباءَكُم اَو اَشَدَّ ذِكرًا»}}. <ref>([[سوره بقره]]/2،200)</ref> برخى ديگر آن را ياد خدا هنگام قربانى و رمى جمرات دانسته‌اند؛<ref>همان؛ مجمع البيان، ج‌7، ص‌129.</ref> ليكن بيشتر مفسران و فقهاى شيعه<ref>كنزالعرفان، ج‌1، ص‌319؛ مجمع البيان، ج‌2، ص‌532‌.</ref> و اهل سنت<ref>احكام القرآن، ج‌1، ص‌142؛ التفسير الكبير، ج‌5‌، ص‌211؛ تفسير قرطبى، ج‌3، ص‌4‌ـ‌5‌.</ref> مراد از ذكر را گفتن تكبير بعد از نمازهاى واجب دانسته‌اند كه به نظر فقهاى اماميه اين اذكار عبارت است از: «الله‌أكبر، الله‌أكبر، لا إله إلا اللّه والله‌أكبر، الله‌أكبر و للّه الحمد، الله‌أكبر على ما هدانا، والحمدللّه على ما أولانا، الله‌أكبر على ما رزقنا من بهيمة الأنعام».
+
[[قرآن کریم]] مؤمنان را به امورى در ایام تشریق فرمان داده‌ است:
  
اين اذكار را حاضران در منا بعد از 15 نماز قرائت مى‌كنند كه از نماز ظهر روز عيد آغاز شده، با [[نماز صبح]] روز سيزدهم پايان مى‌پذيرد؛ اما كسانى كه در منا نيستند آنها را بعد از‌ 10 نماز قرائت مى‌كنند كه اولين آن، نماز ظهر روز عيد است؛<ref>مجمع البيان، ج‌2، ص‌532‌؛ جواهرالكلام، ج‌20 ص‌35؛ كنزالعرفان، ج‌1، ص‌319.</ref> اما فقهاى اهل سنت در مورد اين نمازها آراى متفاوتى بيان داشته‌اند؛ از جمله: از نماز صبح [[روز عرفه]] تا نماز عصر آخرين روز از ايام تشريق يا تا نماز عصر روز عيد، از نماز ظهر روز عيد تا نماز عصر روز دوم از ايام تشريق يا تا نماز صبح آخرين روز از ايام تشريق و از نماز مغرب روز عيد تا نماز صبح آخرين روز از ايام تشريق.<ref>احكام القرآن، ج‌1، ص‌142؛ زادالمسير، ج‌1، ص‌198؛ تفسير‌قرطبى، ج‌3، ص‌4.</ref>
+
'''ذکر خداوند'''
  
درباره وجوب يا استحباب اين اذكار اختلاف نظر وجود دارد. از ظاهر امر «اُذكرُوا...» وجوب اين اذكار استفاده مى‌شود. در رواياتى از اهل‌ بيت عليهم السلام نيز به وجوب اين تكبيرها اشاره شده است،<ref>تهذيب، ج‌5‌، ص‌304.</ref> بر همين اساس برخى از فقهاى امامى به وجوب اين تكبيرها فتوا داده‌اند؛<ref>تفسير آيات الاحكام، ج‌4، ص‌205.</ref> ولى بيشتر فقيهان امامى با استناد به رواياتى ديگر<ref>قرب الاسناد، ص‌221؛ تهذيب، ج‌5‌، ص‌541‌.</ref> به استحباب اين تكبيرها قائل شده و آيه و روايات مذكور را بر استحباب حمل كرده‌اند.<ref>تهذيب، ج‌5‌، ص‌304؛ مسالك الافهام، ج‌2، ص‌220؛ جواهرالكلام، ج‌20، ص‌34.</ref>
+
{{متن قرآن|«وَاذْکرُوا اللَّهَ فِی أَیامٍ مَعْدُودَاتٍ»}}.([[سوره بقره]]/۲،۲۰۳) برخى مراد از ذکر را در این [[آیه]] مطلق یاد [[خدا]] مى‌دانند که مؤمنان باید به جاى فخرفروشى به پدران و ستایش آنان که از سنت هاى دوران [[جاهلیت]] بود، به آن ملتزم باشند؛<ref>تفسیر آیات الاحکام، ج‌۴، ص‌۲۰۴.</ref> چنان‌که در دو آیه قبل از آیه مذکور به این امر اشاره شده است: {{متن قرآن|«فَاِذا قَضَیتُم مَنسِککم فَاذکروا‌اللّهَ کذِکرِکم ءاباءَکم اَو اَشَدَّ ذِکرًا»}}.(سوره بقره/۲،۲۰۰) برخى دیگر آن را یاد خدا هنگام قربانى و [[رمی جمرات|رمى جمرات]] دانسته‌اند؛<ref>همان؛ مجمع البیان، ج‌۷، ص‌۱۲۹.</ref> لیکن بیشتر مفسران و فقهاى [[شیعه]]<ref>کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹؛ مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۳۲‌.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>احکام القرآن، ج‌۱، ص‌۱۴۲؛ التفسیر الکبیر، ج‌۵‌، ص‌۲۱۱؛ تفسیر قرطبى، ج‌۳، ص‌۴‌ـ‌۵‌.</ref> مراد از ذکر را گفتن [[تکبیر|تکبیر]] بعد از [[نماز|نمازهاى]] واجب دانسته‌اند که به نظر فقهاى [[امامیه]] این اذکار عبارت است از: «الله‌أکبر، الله‌أکبر، لا إله إلا اللّه والله‌أکبر، الله‌أکبر و للّه الحمد، الله‌أکبر على ما هدانا، والحمدللّه على ما أولانا، الله‌أکبر على ما رزقنا من بهیمة الأنعام».
  
اهل سنت نيز با توجه به روايات، آن را «سنّت» دانسته و برخى به وجوب آن تصريح كرده‌اند؛<ref>المغنى، ج‌2، ص‌126‌ـ‌127؛ ج‌3، ص‌483؛ فتح‌القدير، ج‌1، ص‌106، 207.</ref> همچنين در آيات 27 ـ 28 [[سوره حج]]/22 يكى از فوايد و علل دعوت مردم به حج، ذكر خداوند در «ايّام معلومات» كه به نظر برخى مقصود ايام تشريق است معرفى شده است:<ref>مجمع‌البيان، ج7، ص129؛ زادالمسير، ج5، ص425.</ref>
+
این اذکار را حاضران در [[منا]] بعد از ۱۵ نماز قرائت مى‌کنند که از [[نماز ظهر]] روز عید آغاز شده، با [[نماز صبح]] روز سیزدهم پایان مى‌پذیرد؛ اما کسانى که در منا نیستند آنها را بعد از‌ ۱۰ نماز قرائت مى‌کنند که اولین آن، نماز ظهر روز عید است؛<ref>مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۳۲‌؛ جواهرالکلام، ج‌۲۰ ص‌۳۵؛ کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹.</ref> اما فقهاى اهل سنت در مورد این نمازها آراى متفاوتى بیان داشته‌اند؛ از جمله: از نماز صبح [[روز عرفه]] تا [[نماز عصر]] آخرین روز از ایام تشریق یا تا نماز عصر روز عید.<ref>احکام القرآن، ج‌۱، ص‌۱۴۲؛ زادالمسیر، ج‌۱، ص‌۱۹۸؛ تفسیر‌قرطبى، ج‌۳، ص‌۴.</ref>
  
{{متن قرآن|«وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ... ×لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ»}}. در معناى ذكر در اين آيه نيز اقوال متعددى در ميان مفسران و فقهاى [[شيعه]] و اهل سنت مطرح است؛ برخى مقصود از آن را مطلق ذكر خداوند در دهه [[ذی الحجه]] دانسته‌اند.<ref>مسالك الافهام، ج‌2، ص‌123؛ الميزان، ج‌14، ص‌371.</ref>
+
درباره [[واجب|وجوب]] یا [[استحباب]] این اذکار اختلاف نظر وجود دارد. از ظاهر امر «اُذکرُوا...» وجوب این اذکار استفاده مى‌شود. در روایاتى از [[اهل‌ بیت]] علیهم السلام نیز به وجوب این تکبیرها اشاره شده است،<ref>تهذیب، ج‌۵‌، ص‌۳۰۴.</ref> بر همین اساس برخى از فقهاى امامى به وجوب این تکبیرها [[فتوا]] داده‌اند؛<ref>تفسیر آیات الاحکام، ج‌۴، ص‌۲۰۵.</ref> ولى بیشتر فقیهان امامى با استناد به روایاتى دیگر<ref>قرب الاسناد، ص‌۲۲۱؛ تهذیب، ج‌۵‌، ص‌۵۴۱‌.</ref> به استحباب این تکبیرها قائل شده و [[آیه]] و روایات مذکور را بر استحباب حمل کرده‌اند.<ref>تهذیب، ج‌۵‌، ص‌۳۰۴؛ مسالک الافهام، ج‌۲، ص‌۲۲۰؛ جواهرالکلام، ج‌۲۰، ص‌۳۴.</ref>
  
عده‌اى ديگر آن را تكبيرهاى مخصوص بعد از نمازهاى پنج‌گانه در منا دانسته‌اند كه از نماز ظهر روز عيد آغاز شده، تا نماز صبح روز سيزدهم ادامه مى‌يابد، چنان كه در روايتى از [[امام صادق]] عليه السلام آمده است.<ref>تهذيب، ج‌5‌، ص‌304؛ مجمع‌البيان، ج‌7، ص‌129‌ـ‌130.</ref> برخى ذكر را كنايه از ذبح دانسته‌اند؛<ref>الكشاف، ج3، ص153؛ مجمع‌البيان، ج7، ص‌129.</ref> ولى بسيارى از مفسران مراد از آن را بردن نام خداوند هنگام ذبح يا نحر قربانى مى‌دانند.<ref>تفسير قرطبى، ج‌12، ص‌29؛ الميزان، ج‌14، ص‌370؛ الفرقان، ج‌17، ص‌70.</ref>
+
همچنین در آیات ۲۷ ـ ۲۸ [[سوره حج]]، یکى از فواید و علل دعوت مردم به حج، ذکر خداوند در «ایام معلومات» -که به نظر برخى مقصود ایام تشریق است- معرفى شده است:<ref>مجمع‌البیان، ج۷، ص۱۲۹؛ زادالمسیر، ج۵، ص۴۲۵.</ref> {{متن قرآن|«وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ... ×لِیشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَیذْکرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ»}}. در معناى ذکر در این آیه نیز اقوال متعددى در میان مفسران و فقهاى [[شیعه]] و اهل سنت مطرح است؛ برخى مقصود از آن را مطلق ذکر خداوند در دهه [[ذی الحجه]] دانسته‌اند.<ref>مسالک الافهام، ج‌۲، ص‌۱۲۳؛ المیزان، ج‌۱۴، ص‌۳۷۱.</ref>
  
=== بيتوته در منا===
+
عده‌اى دیگر آن را تکبیرهاى مخصوص بعد از نمازهاى پنج‌گانه در منا دانسته‌اند که از نماز ظهر روز عید آغاز شده، تا نماز صبح روز سیزدهم ادامه مى‌یابد، چنانکه در روایتى از [[امام صادق]] علیه السلام آمده است.<ref>تهذیب، ج‌۵‌، ص‌۳۰۴؛ مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۱۲۹‌ـ‌۱۳۰.</ref> برخى ذکر را کنایه از [[ذبح]] دانسته‌اند؛<ref>الکشاف، ج۳، ص۱۵۳؛ مجمع‌البیان، ج۷، ص‌۱۲۹.</ref> ولى بسیارى از مفسران مراد از آن را بردن نام خداوند هنگام ذبح یا نحر قربانى مى‌دانند.<ref>تفسیر قرطبى، ج‌۱۲، ص‌۲۹؛ المیزان، ج‌۱۴، ص‌۳۷۰؛ الفرقان، ج‌۱۷، ص‌۷۰.</ref>
عمل ديگر در ايام تشريق بيتوته در مناست. برخى از فقها<ref>كنزالعرفان، ج‌1، ص‌319.</ref> وجوب بيتوته را از آيه {{متن قرآن|«واذكُروا اللّهَ فِى اَيّام مَعدودت فَمَن تَعَجَّلَ فى يَومَينِ فَلاَ اِثمَ عَلَيهِ ومَن تَاَخَّرَ فَلاَ اِثمَ عَلَيهِ لِمَنِ اتَّقى واتَّقوااللّهَ واعلَموا اَنَّكُم اِلَيهِ تُحشَرون»}} و ياد كنيد خدا را در «ايام معدودات» (ايام تشريق) پس هر كس در دو روز شتاب كند (و در روز سوم نماند) گناهى بر او نيست و اگر دير كند (و روز سوم) باز‌گردد نيز گناهى بر او نيست... ([[سوره بقره]]/2،203) استفاده كرده‌اند، با اين استدلال كه لازمه امر خداوند به ذكر در اين ايام و گناهكار بودن آنان در‌ صورت ترك منا قبل از دو روز، وجوب اقامت در اين مكان است.
 
روايات پرشمارى از اهل‌بيت عليهم السلام<ref>وسائل الشيعه، ج‌14، ص‌251‌ـ‌259.</ref> نيز بر وجوب بيتوته در اين ايام دلالت دارد. بيشتر اهل سنت نيز بيتوته كردن را واجب و شمارى از آنان، آن را مستحب شمرده‌اند؛<ref>المجموع، ج‌8‌، ص‌245‌ـ‌246؛ المغنى، ج‌3، ص‌473‌ـ‌474؛ نيل الاوطار، ج‌5‌، ص‌85‌ـ‌88‌.</ref> همچنين از جملات {{متن قرآن|«فَمَن تَعَجَّلَ»}} و {{متن قرآن|«مَن تَاَخَّرَ»}} استفاده كرده‌اند كه حاجيان ميان ماندن در منا بين دو روز و سه روز مخيّرند؛<ref>جامع‌البيان، مج‌2، ج‌2، ص‌416‌ـ‌417؛ مسالك‌الافهام، ج‌2، ص‌223.</ref> ولى فقهاى اماميه و اهل سنت<ref>زادالمسير، ج‌1، ص‌218؛ مسالك الافهام، ج‌2، ص‌224؛ جواهرالكلام، ج‌20، ص‌36؛ فتح القدير، ج‌1، ص‌207.</ref> از جمله «لِمَنِ اتَّقى» و برخى احاديث<ref>وسائل الشيعه، ج‌14، ص‌279.</ref> استفاده كرده‌اند كه اين تخيير ويژه كسانى است كه تقوا پيشه كرده، از برخى محرمات احرام مانند شكار و استمتاع از زنان يا همه آنها اجتناب كنند و در غير اين صورت بايد تا روز سوم در منا بمانند؛ همچنين اگر حاجى پس از غروب روز دوم در منا مانده باشد بايد شب سوم را نيز بيتوته كند.<ref>كنزالعرفان، ج‌1، ص‌320.</ref>
 
  
در مورد تعبير «لاَ اِثْمَ عَلَيْهِ» در آيه فوق نيز احتمال هاى گوناگونى مطرح شده است؛ از جمله اين كه اين جمله به معناى حرام نبودن كوچ در روز دوم يا سوم است و تكرار آن براى روز سوم، با اين كه كوچ كردن در روز سوم نه تنها حرمت ندارد بلكه فضيلت هم دارد<ref> مجمع البيان، ج‌2، ص‌532‌.</ref> يا مردود شمردن سنت جاهليت است كه تعجيل پس از دو روز يا سه روز را حرام مى‌دانستند يا به جهت رد نظر كسانى است كه جمله «لاَ اِثْمَ عَلَيْهِ» در بخش اول را داراى اين مفهوم مى‌دانند كه تأخير در كوچ كردن از منا تا سه روز حرام است.<ref>مسالك‌الافهام، ج2، ص‌223؛ تفسير آيات الاحكام، ج‌4، ص‌208.</ref>
+
'''بیتوته در منا'''
احتمال ديگر اين است كه مراد نفى گناه است؛ يعنى كسى كه حج به‌ جا آورَد و از محرمات بپرهيزد همه گناهانش بخشيده مى‌شود،<ref>مجمع البيان، ج‌2، ص‌532‌.</ref> چنان كه در روايتى از [[امام صادق]] عليه السلام نيز اين معنا آمده است.<ref>تفسير عياشى، ج‌1، ص‌99.</ref>
 
  
برخى مراد از {{متن قرآن|«فَمَنْ تَعَجَّلَ... وَ مَنْ تَاَخَّرَ»}} را تعجيل و تأخير مرگ و مقصود از «لاَ اِثْمَ عَلَيْهِ» را نفى گناه دانسته‌اند؛ يعنى هر كس مرگش در اين ايام فرارسد گناهانش بخشيده مى‌شود و كسى كه زنده بماند و از كباير بپرهيزد نيز گناهى بر او نيست.<ref>مجمع البيان، ج‌2، ص‌532‌.</ref> اين احتمال را هر چند حديثى تأييد مى‌كند ولى افزون بر ضعف روايت چنين معنايى از ظاهر آيه بعيد است.<ref> فقه القرآن، ج‌1، ص‌301؛ مسالك الافهام، ج‌2، ص‌225‌ـ‌226.</ref>
+
عمل دیگر در ایام تشریق بیتوته در منا است. برخى از فقها<ref>کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹.</ref> وجوب بیتوته را از آیه ذیل استفاده کرده‌اند: {{متن قرآن|«واذکروا اللّهَ فِى اَیام مَعدودت فَمَن تَعَجَّلَ فى یومَینِ فَلاَ اِثمَ عَلَیهِ ومَن تَاَخَّرَ فَلاَ اِثمَ عَلَیهِ لِمَنِ اتَّقى واتَّقوااللّهَ واعلَموا اَنَّکم اِلَیهِ تُحشَرون»}}؛ و یاد کنید خدا را در «ایام معدودات» (ایام تشریق) پس هر کس در دو روز شتاب کند (و در روز سوم نماند) گناهى بر او نیست و اگر دیر کند (و روز سوم) باز‌گردد نیز گناهى بر او نیست... ([[سوره بقره]]/۲،۲۰۳)؛ با این استدلال که لازمه امر خداوند به ذکر در این ایام و گناهکار بودن آنان در‌ صورت ترک منا قبل از دو روز، وجوب اقامت در این مکان است.
  
===پرهيز از روزه گرفتن===
+
روایات پرشمارى از [[اهل البیت|اهل‌بیت]] علیهم السلام<ref>وسائل الشیعه، ج‌۱۴، ص‌۲۵۱‌ـ‌۲۵۹.</ref> نیز بر وجوب بیتوته در این ایام دلالت دارد. بیشتر [[اهل سنت]] نیز بیتوته کردن را واجب و شمارى از آنان، آن را [[مستحب]] شمرده‌اند؛<ref>المجموع، ج‌۸‌، ص‌۲۴۵‌ـ‌۲۴۶؛ المغنى، ج‌۳، ص‌۴۷۳‌ـ‌۴۷۴؛ نیل الاوطار، ج‌۵‌، ص‌۸۵‌ـ‌۸۸‌.</ref> همچنین از جملات {{متن قرآن|«فَمَن تَعَجَّلَ»}} و {{متن قرآن|«مَن تَاَخَّرَ»}} استفاده کرده‌اند که حاجیان میان ماندن در منا بین دو روز و سه روز مخیرند؛<ref>جامع‌البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۴۱۶‌ـ‌۴۱۷؛ مسالک‌الافهام، ج‌۲، ص‌۲۲۳.</ref> ولى فقهاى امامیه و اهل سنت<ref>زادالمسیر، ج‌۱، ص‌۲۱۸؛ مسالک الافهام، ج‌۲، ص‌۲۲۴؛ جواهرالکلام، ج‌۲۰، ص‌۳۶؛ فتح القدیر، ج‌۱، ص‌۲۰۷.</ref> از جمله «لِمَنِ اتَّقى» و برخى [[احادیث]]<ref>وسائل الشیعه، ج‌۱۴، ص‌۲۷۹.</ref> استفاده کرده‌اند که این تخییر ویژه کسانى است که [[تقوا]] پیشه کرده، از برخى محرمات [[احرام]] مانند شکار و استمتاع از زنان یا همه آنها اجتناب کنند و در غیر این صورت باید تا روز سوم در منا بمانند؛ همچنین اگر حاجى پس از غروب روز دوم در منا مانده باشد باید شب سوم را نیز بیتوته کند.<ref>کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۲۰.</ref>
اگر حج گزار قربانى نيابد بايد 10 روز روزه بگيرد: سه روز در ايام حج و 7 روز پس از بازگشت به وطن: {{متن قرآن|«فَمَن تَمَتَّعَ بِالعُمرَةِ اِلَى الحَجِّ فَمَا استَيسَرَ مِنَ الهَدىِ فَمَن لَم يَجِد فَصِيامُ ثَلثَةِ اَيّام فِى‌الحَجِّ وسَبعَة اِذا رَجَعتُم تِلكَ عَشَرَةٌ كامِلَة»}}؛ ([[سوره بقره]]/2،196) ولى به نظر مشهور فقهاى اماميه<ref>جواهرالكلام، ج‌19، ص‌172.</ref> و بيشتر فقهاى اهل‌ سنت<ref>تفسير قرطبى، ج‌2، ص‌266؛ الفقه الاسلامى، ج‌3، ص‌1634.</ref> سه روز روزه مذكور نبايد در ايام تشريق باشد زيرا بنابر احاديث،<ref>همان؛ وسائل الشيعه، ج‌14، ص‌191‌ـ‌192.</ref> ايام تشريق روزهاى خوردن و آشاميدن است و حاجيان از روزه گرفتن در آن منع شده‌اند. افزون بر اعمال مذكور اعمال ديگرى نيز براى حج گزار در اين ايام وارد شده كه در كتب فقهى بيان شده است.<ref>جواهرالكلام، ج19، ص250؛ ج20، ص‌15‌ـ‌16.</ref>
 
  
 +
در مورد تعبیر {{متن قرآن|«لاَ اِثْمَ عَلَیهِ»}} در آیه فوق نیز احتمال هاى گوناگونى مطرح شده است؛ از جمله این که این جمله به معناى [[حرام]] نبودن کوچ در روز دوم یا سوم است و تکرار آن براى روز سوم، با این که کوچ کردن در روز سوم نه تنها حرمت ندارد، بلکه فضیلت هم دارد<ref> مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۳۲‌.</ref> یا مردود شمردن سنت [[جاهلیت]] است که تعجیل پس از دو روز یا سه روز را حرام مى‌دانستند یا به جهت رد نظر کسانى است که جمله {{متن قرآن|«لاَ اِثْمَ عَلَیهِ»}} در بخش اول را داراى این مفهوم مى‌دانند که تأخیر در کوچ کردن از منا تا سه روز حرام است.<ref>مسالک‌الافهام، ج۲، ص‌۲۲۳؛ تفسیر آیات الاحکام، ج‌۴، ص‌۲۰۸.</ref>
 +
احتمال دیگر این است که مراد نفى گناه است؛ یعنى کسى که حج به‌ جا آورَد و از محرمات بپرهیزد همه گناهانش بخشیده مى‌شود،<ref>مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۳۲‌.</ref> چنان که در روایتى از [[امام صادق]] علیه السلام نیز این معنا آمده است.<ref>تفسیر عیاشى، ج‌۱، ص‌۹۹.</ref>
 +
 +
برخى مراد از {{متن قرآن|«فَمَنْ تَعَجَّلَ... وَ مَنْ تَاَخَّرَ»}} را تعجیل و تأخیر [[مرگ]] و مقصود از {{متن قرآن|«لاَ اِثْمَ عَلَیهِ»}} را نفى [[گناه]] دانسته‌اند؛ یعنى هر کس مرگش در این ایام فرارسد گناهانش بخشیده مى‌شود و کسى که زنده بماند و از کبائر بپرهیزد نیز گناهى بر او نیست.<ref>مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۳۲‌.</ref> این احتمال را هر چند [[حدیث|حدیثى]] تأیید مى‌کند، ولى افزون بر ضعف روایت، چنین معنایى از ظاهر آیه بعید است.<ref> فقه القرآن، ج‌۱، ص‌۳۰۱؛ مسالک الافهام، ج‌۲، ص‌۲۲۵‌ـ‌۲۲۶.</ref>
 +
 +
'''پرهیز از روزه گرفتن'''
 +
 +
اگر حج‌گزار قربانى نیابد، باید ۱۰ روز [[روزه]] بگیرد: سه روز در ایام حج و ۷ روز پس از بازگشت به وطن: {{متن قرآن|«فَمَن تَمَتَّعَ بِالعُمرَةِ اِلَى الحَجِّ فَمَا استَیسَرَ مِنَ الهَدىِ فَمَن لَم یجِد فَصِیامُ ثَلثَةِ اَیام فِى‌الحَجِّ وسَبعَة اِذا رَجَعتُم تِلک عَشَرَةٌ کامِلَة»}}؛ ([[سوره بقره]]/۲،۱۹۶) ولى به نظر مشهور فقهاى امامیه<ref>جواهرالکلام، ج‌۱۹، ص‌۱۷۲.</ref> و بیشتر فقهاى اهل‌ سنت<ref>تفسیر قرطبى، ج‌۲، ص‌۲۶۶؛ الفقه الاسلامى، ج‌۳، ص‌۱۶۳۴.</ref> سه روز روزه مذکور نباید در ایام تشریق باشد، زیرا بنابر احادیث،<ref>همان؛ وسائل الشیعه، ج‌۱۴، ص‌۱۹۱‌ـ‌۱۹۲.</ref> ایام تشریق روزهاى خوردن و آشامیدن است و حاجیان از روزه گرفتن در آن منع شده‌اند.
 +
 +
'''رمى جمرات'''
 +
 +
پرتاب سنگریزه‌ها به [[جمره‌‌‌‌|جمرات]] سه‌گانه در روزهاى یازدهم و دوازدهم بر حاجى واجب است. این حکم همچنین در روز سیزدهم [[ذی الحجه‌]] براى کسى که شب سیزدهم در منى مانده، ثابت است.<ref>همان، ۲۰/ ۱۵-۱۶.</ref>
 +
 +
'''نَفر'''
 +
 +
نَفر یا کوچ کردن از منا بعد از ظهر روز دوازدهم، براى کسى که به قول مشهور از زن و صید اجتناب کرده باشد که به آن نفر اول گفته مى‌شود و نیز روز سیزدهم بعد از رمى جمرات سه‌گانه هر چند قبل از ظهر، براى کسى که شب سیزدهم در منى مانده - که از آن به نفر دوم تعبیر مى‌شود - جایز است.<ref>همان، ۳۶-۴۲ و العروة الوثقى ۲/۵۴۱.</ref>
 +
 +
'''قربانى'''
 +
 +
زمان قربانى براى کسى که در منا است، چهار روز: از دهم [[ماه ذی الحجه|ذى الحجه]] تا پایان ایّام تشریق و براى کسى که در منا نیست، سه روز: از دهم تا پایان روز دوازدهم ذى الحجه است.<ref>جواهرالکلام، ۱۹/۲۲۳.</ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
شهريار سليمانى، سيد جعفر صادقى فدكى، دائرة المعارف قرآن کریم، ج5، ص162-167.
+
*[[دائرة المعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، شهریار سلیمانى، سید جعفر صادقى فدکى، ج۵، ص۱۶۲-۱۶۷.
 
+
*[[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام]]، جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود شاهرودى، ج۱، ص۷۴۱.
[[رده: واژگان قرآنی]]
+
*[https://rch.ac.ir/article/Details?id=10913 "ایام تشریق"، دانشنامه جهان اسلام].
 
[[رده: اصطلاحات فقهی]]
 
[[رده: اصطلاحات فقهی]]
[[رده:آداب روزهای خاص]]
+
[[رده:روزهای خاص]]
 
[[رده:اعمال ماه ذی الحجه]]
 
[[رده:اعمال ماه ذی الحجه]]
 
[[رده:ماه ذی الحجه]]
 
[[رده:ماه ذی الحجه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۲۲

«ایام تَشریق» به روزهاى یازدهم، دوازدهم و سیزدهم ماه ذی‌الحجه بعد از عید قربان‌ اطلاق می‌شود. قرآن کریم از این روزها به «ایّام معدودات» یاد کرده است. از این موضوع در باب حج سخن رفته و اعمال و احکامى بر آن مترتب گشته است. بیتوته در منا، رمی جمرات، قربانی‌ کردن‌ و تکبیر گفتن، از جمله اعمال در ایام تشریق است.

مفهوم‌شناسی

«ایام»، جمع یوم (روز)[۱] و «تشریق» به معناى خشک کردن گوشت در آفتاب،[۲] زیبا و نورانى شدن صورت،[۳] روى به سوى مشرق کردن[۴] و نماز عید[۵] است. تعبیر «ایام تشریق» به صورت ترکیبى در اصطلاح فقه به روزهاى یازدهم تا سیزدهم (نام‌ سه‌ روزِ بعد از عید قربان‌)[۶] و به نظر برخى به روزهاى دهم تا سیزدهم ذی الحجه[۷] اطلاق مى‌شود. روز دهم «یوم‌النَحْر»، روز یازدهم «یوم‌القِرّ»، روز دوازدهم «یوم‌النَفْر الاوّل» و روز سیزدهم «یوم‌النَفْر الثانى» یا‌ «یوم‌الصدر» نام‌ دارد.[۸]

سبب نامگذارى این روزها به ایام تشریق آن است که عرب در این روزها گوشت هاى قربانى را قطعه قطعه کرده، در آفتاب مى‌خشکاندند[۹] یا آن که حاجیان بعد از طلوع خورشید، قربانى را ذبح یا نحر مى‌کنند و تا خورشید برنیاید، قربانى انجام نمى‌گیرد،[۱۰] یا این که در این روزها روح و جان آدمى با نور عبادت و عرفان نورانى مى‌شود.[۱۱] برخى گفته‌اند: بر اثر تابیدن ماه در شب هاى این ایام به این روزها ایام تشریق گفته شده است.[۱۲] عده‌اى نیز گفته‌اند: این نام برگرفته از سخن عرب جاهلى است که در این روزها مى‌گفتند: «اَشْرِق ثَبیر کیما نُغیر = اى کوه ثبیر در نور آفتاب درآى تا قربانى کنیم».[۱۳]

در قرآن کریم به صراحت از «ایام تشریق» یاد نشده؛ ولى تعبیرهاى دیگرى بکار رفته که مراد از آن ایام تشریق است؛ از جمله آمده است که خداوند را در روزهاى مشخصى یاد کنید: «وَاذْکرُوا اللَّهَ فِی أَیامٍ مَعْدُودَاتٍ». (سوره بقره/۲،۲۰۳) مراد از‌ «أَیامٍ مَعْدُودَاتٍ» به نظر برخى، ۱۰ روز نخست ذی الحجه[۱۴] یا روز عید قربان و دو روز پس از آن[۱۵] است؛ ولى‌ اهل‌ بیت علیهم السلام مقصود از آن را ایام تشریق دانسته‌اند.[۱۶] بیشتر مفسران فریقین نیز همین نظر را ذکر کرده‌اند.[۱۷]

در آیه ۲۸ سوره حج نیز به ذکر خداوند در روزهایى معلوم اشاره گردیده است: «وَیذْکرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیامٍ مَعْلُومَاتٍ». در تعیین مراد از «أَیامٍ مَعْلُومَاتٍ» اقوال متعددى وجود دارد؛ از جمله ایام تشریق، ۱۰ روز اول ذی الحجه، ۹ روز اول ذی الحجه، عید قربان و سه روز پس از آن، روز ترویه و‌ ۴ روز پس از آن و روز عرفه و سه روز بعد از آن؛[۱۸] ولى بیشتر کسانى که این اقوال را ذکر کرده‌اند ایام‌ تشریق را نیز یکى از مصادیق ایام معلومات برشمرده‌اند. بنابر روایتى از امام صادق علیه السلام، ایام معلومات و ایام معدودات یکى بوده و همان ایام تشریق است.[۱۹] برخى روایات اهل سنت نیز ایام معلومات را همان ایام تشریق دانسته است.[۲۰]

در حوادث‌ سال‌ نهم‌ هجرت‌ آورده‌اند که‌ پیامبر اکرم‌ صلی‌اللّه‌ علیه‌ وآله‌ در موسم‌ حج‌، حضرت علی‌ علیه‌السلام‌ را مأمور به‌ قرائت‌ آیات‌ نخستین‌ سوره برائت‌ برای‌ حجاج‌ کرد؛ این‌ واقعه‌ را در ایام‌ تشریق‌ دانسته‌اند.[۲۱] همچنین‌ پیمان‌ عقبه دوم‌ میان‌ پیامبر و انصار، که‌ به‌ هجرت‌ آن‌ حضرت‌ به‌ مدینه‌ انجامید، نیز در روز دوم‌ این‌ ایام‌ در سال‌ سیزدهم‌ بعثت‌ رخ‌ داده‌ است‌.[۲۲]

اعمال ایام تشریق

قرآن کریم مؤمنان را به امورى در ایام تشریق فرمان داده‌ است:

ذکر خداوند

«وَاذْکرُوا اللَّهَ فِی أَیامٍ مَعْدُودَاتٍ».(سوره بقره/۲،۲۰۳) برخى مراد از ذکر را در این آیه مطلق یاد خدا مى‌دانند که مؤمنان باید به جاى فخرفروشى به پدران و ستایش آنان که از سنت هاى دوران جاهلیت بود، به آن ملتزم باشند؛[۲۳] چنان‌که در دو آیه قبل از آیه مذکور به این امر اشاره شده است: «فَاِذا قَضَیتُم مَنسِککم فَاذکروا‌اللّهَ کذِکرِکم ءاباءَکم اَو اَشَدَّ ذِکرًا».(سوره بقره/۲،۲۰۰) برخى دیگر آن را یاد خدا هنگام قربانى و رمى جمرات دانسته‌اند؛[۲۴] لیکن بیشتر مفسران و فقهاى شیعه[۲۵] و اهل سنت[۲۶] مراد از ذکر را گفتن تکبیر بعد از نمازهاى واجب دانسته‌اند که به نظر فقهاى امامیه این اذکار عبارت است از: «الله‌أکبر، الله‌أکبر، لا إله إلا اللّه والله‌أکبر، الله‌أکبر و للّه الحمد، الله‌أکبر على ما هدانا، والحمدللّه على ما أولانا، الله‌أکبر على ما رزقنا من بهیمة الأنعام».

این اذکار را حاضران در منا بعد از ۱۵ نماز قرائت مى‌کنند که از نماز ظهر روز عید آغاز شده، با نماز صبح روز سیزدهم پایان مى‌پذیرد؛ اما کسانى که در منا نیستند آنها را بعد از‌ ۱۰ نماز قرائت مى‌کنند که اولین آن، نماز ظهر روز عید است؛[۲۷] اما فقهاى اهل سنت در مورد این نمازها آراى متفاوتى بیان داشته‌اند؛ از جمله: از نماز صبح روز عرفه تا نماز عصر آخرین روز از ایام تشریق یا تا نماز عصر روز عید.[۲۸]

درباره وجوب یا استحباب این اذکار اختلاف نظر وجود دارد. از ظاهر امر «اُذکرُوا...» وجوب این اذکار استفاده مى‌شود. در روایاتى از اهل‌ بیت علیهم السلام نیز به وجوب این تکبیرها اشاره شده است،[۲۹] بر همین اساس برخى از فقهاى امامى به وجوب این تکبیرها فتوا داده‌اند؛[۳۰] ولى بیشتر فقیهان امامى با استناد به روایاتى دیگر[۳۱] به استحباب این تکبیرها قائل شده و آیه و روایات مذکور را بر استحباب حمل کرده‌اند.[۳۲]

همچنین در آیات ۲۷ ـ ۲۸ سوره حج، یکى از فواید و علل دعوت مردم به حج، ذکر خداوند در «ایام معلومات» -که به نظر برخى مقصود ایام تشریق است- معرفى شده است:[۳۳] «وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ... ×لِیشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَیذْکرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ». در معناى ذکر در این آیه نیز اقوال متعددى در میان مفسران و فقهاى شیعه و اهل سنت مطرح است؛ برخى مقصود از آن را مطلق ذکر خداوند در دهه ذی الحجه دانسته‌اند.[۳۴]

عده‌اى دیگر آن را تکبیرهاى مخصوص بعد از نمازهاى پنج‌گانه در منا دانسته‌اند که از نماز ظهر روز عید آغاز شده، تا نماز صبح روز سیزدهم ادامه مى‌یابد، چنانکه در روایتى از امام صادق علیه السلام آمده است.[۳۵] برخى ذکر را کنایه از ذبح دانسته‌اند؛[۳۶] ولى بسیارى از مفسران مراد از آن را بردن نام خداوند هنگام ذبح یا نحر قربانى مى‌دانند.[۳۷]

بیتوته در منا

عمل دیگر در ایام تشریق بیتوته در منا است. برخى از فقها[۳۸] وجوب بیتوته را از آیه ذیل استفاده کرده‌اند: «واذکروا اللّهَ فِى اَیام مَعدودت فَمَن تَعَجَّلَ فى یومَینِ فَلاَ اِثمَ عَلَیهِ ومَن تَاَخَّرَ فَلاَ اِثمَ عَلَیهِ لِمَنِ اتَّقى واتَّقوااللّهَ واعلَموا اَنَّکم اِلَیهِ تُحشَرون»؛ و یاد کنید خدا را در «ایام معدودات» (ایام تشریق) پس هر کس در دو روز شتاب کند (و در روز سوم نماند) گناهى بر او نیست و اگر دیر کند (و روز سوم) باز‌گردد نیز گناهى بر او نیست... (سوره بقره/۲،۲۰۳)؛ با این استدلال که لازمه امر خداوند به ذکر در این ایام و گناهکار بودن آنان در‌ صورت ترک منا قبل از دو روز، وجوب اقامت در این مکان است.

روایات پرشمارى از اهل‌بیت علیهم السلام[۳۹] نیز بر وجوب بیتوته در این ایام دلالت دارد. بیشتر اهل سنت نیز بیتوته کردن را واجب و شمارى از آنان، آن را مستحب شمرده‌اند؛[۴۰] همچنین از جملات «فَمَن تَعَجَّلَ» و «مَن تَاَخَّرَ» استفاده کرده‌اند که حاجیان میان ماندن در منا بین دو روز و سه روز مخیرند؛[۴۱] ولى فقهاى امامیه و اهل سنت[۴۲] از جمله «لِمَنِ اتَّقى» و برخى احادیث[۴۳] استفاده کرده‌اند که این تخییر ویژه کسانى است که تقوا پیشه کرده، از برخى محرمات احرام مانند شکار و استمتاع از زنان یا همه آنها اجتناب کنند و در غیر این صورت باید تا روز سوم در منا بمانند؛ همچنین اگر حاجى پس از غروب روز دوم در منا مانده باشد باید شب سوم را نیز بیتوته کند.[۴۴]

در مورد تعبیر «لاَ اِثْمَ عَلَیهِ» در آیه فوق نیز احتمال هاى گوناگونى مطرح شده است؛ از جمله این که این جمله به معناى حرام نبودن کوچ در روز دوم یا سوم است و تکرار آن براى روز سوم، با این که کوچ کردن در روز سوم نه تنها حرمت ندارد، بلکه فضیلت هم دارد[۴۵] یا مردود شمردن سنت جاهلیت است که تعجیل پس از دو روز یا سه روز را حرام مى‌دانستند یا به جهت رد نظر کسانى است که جمله «لاَ اِثْمَ عَلَیهِ» در بخش اول را داراى این مفهوم مى‌دانند که تأخیر در کوچ کردن از منا تا سه روز حرام است.[۴۶] احتمال دیگر این است که مراد نفى گناه است؛ یعنى کسى که حج به‌ جا آورَد و از محرمات بپرهیزد همه گناهانش بخشیده مى‌شود،[۴۷] چنان که در روایتى از امام صادق علیه السلام نیز این معنا آمده است.[۴۸]

برخى مراد از «فَمَنْ تَعَجَّلَ... وَ مَنْ تَاَخَّرَ» را تعجیل و تأخیر مرگ و مقصود از «لاَ اِثْمَ عَلَیهِ» را نفى گناه دانسته‌اند؛ یعنى هر کس مرگش در این ایام فرارسد گناهانش بخشیده مى‌شود و کسى که زنده بماند و از کبائر بپرهیزد نیز گناهى بر او نیست.[۴۹] این احتمال را هر چند حدیثى تأیید مى‌کند، ولى افزون بر ضعف روایت، چنین معنایى از ظاهر آیه بعید است.[۵۰]

پرهیز از روزه گرفتن

اگر حج‌گزار قربانى نیابد، باید ۱۰ روز روزه بگیرد: سه روز در ایام حج و ۷ روز پس از بازگشت به وطن: «فَمَن تَمَتَّعَ بِالعُمرَةِ اِلَى الحَجِّ فَمَا استَیسَرَ مِنَ الهَدىِ فَمَن لَم یجِد فَصِیامُ ثَلثَةِ اَیام فِى‌الحَجِّ وسَبعَة اِذا رَجَعتُم تِلک عَشَرَةٌ کامِلَة»؛ (سوره بقره/۲،۱۹۶) ولى به نظر مشهور فقهاى امامیه[۵۱] و بیشتر فقهاى اهل‌ سنت[۵۲] سه روز روزه مذکور نباید در ایام تشریق باشد، زیرا بنابر احادیث،[۵۳] ایام تشریق روزهاى خوردن و آشامیدن است و حاجیان از روزه گرفتن در آن منع شده‌اند.

رمى جمرات

پرتاب سنگریزه‌ها به جمرات سه‌گانه در روزهاى یازدهم و دوازدهم بر حاجى واجب است. این حکم همچنین در روز سیزدهم ذی الحجه‌ براى کسى که شب سیزدهم در منى مانده، ثابت است.[۵۴]

نَفر

نَفر یا کوچ کردن از منا بعد از ظهر روز دوازدهم، براى کسى که به قول مشهور از زن و صید اجتناب کرده باشد که به آن نفر اول گفته مى‌شود و نیز روز سیزدهم بعد از رمى جمرات سه‌گانه هر چند قبل از ظهر، براى کسى که شب سیزدهم در منى مانده - که از آن به نفر دوم تعبیر مى‌شود - جایز است.[۵۵]

قربانى

زمان قربانى براى کسى که در منا است، چهار روز: از دهم ذى الحجه تا پایان ایّام تشریق و براى کسى که در منا نیست، سه روز: از دهم تا پایان روز دوازدهم ذى الحجه است.[۵۶]

پانویس

  1. لسان العرب، ج‌۱۵، ص‌۴۶۶، «یوم».
  2. لسان‌العرب، ج‌۷، ص‌۹۶؛ مجمع‌البحرین، ج‌۲، ص‌۵۰۴‌، «شرق».
  3. لسان العرب، ج‌۷، ص‌۹۶، «شرق».
  4. لسان العرب، ج‌۷، ص‌۹۶، «شرق».
  5. مجمع البحرین، ج‌۲، ص‌۵۰۴‌، «شرق».
  6. التفسیرالکبیر، ج‌۵‌، ص‌۲۱۰؛ کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹؛ مجمع‌البحرین، ج‌۲، ص‌۵۰۴‌، «شرق».
  7. المیزان، ج‌۱۴، ص‌۳۷۰.
  8. جواهر الکلام، ج‌۲۰، ص‌۴۴، قواعد الاحکام، ج‌۱، ص‌۴۵۰؛ جامع المقاصد، ج‌۳، ص‌۲۷۹.
  9. کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹؛ جواهرالکلام، ج‌۱۶، ص‌۳۲۷.
  10. مجمع‌البحرین، ج‌۲، ص‌۵۰۴‌؛ جواهرالکلام، ج‌۱۶، ص‌۳۲۷.
  11. تفسیر آیات الاحکام، ج‌۲، ص‌۲۰۵.
  12. کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹.
  13. همان؛ لسان العرب، ج‌۷، ص‌۹۶، «شرق».
  14. مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۳۲‌.
  15. زادالمسیر، ج‌۱، ص‌۲۱۸.
  16. قرب الاسناد، ص‌۱۷؛ الکافى، ج‌۴، ص‌۵۱۶‌.
  17. مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۵۳۲‌؛ التفسیر الکبیر، ج‌۲، ص‌۳۴۰؛ تفسیر قرطبى، ج‌۳، ص‌۳.
  18. جامع البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۴۱۴؛ مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۱۲۹؛ تهذیب، ج‌۵‌، ص‌۵۳۹‌.زادالمسیر، ج‌۵‌، ص‌۴۲۵.
  19. معانى الاخبار، ج‌۲، ص‌۲۱۳؛ وسائل‌الشیعه، ج‌۱۴، ص‌۲۷۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج‌۱۴، ص‌۴۴۰.
  20. جامع‌البیان، مج۲، ج۲، ص۴۱۳ـ۴۱۴؛ الدرالمنثور، ج‌۶‌، ص‌۳۸.
  21. طوسی‌، تبیان‌، ج‌۵، ص‌۱۶۹؛ تفسیر فخر رازی‌، ج‌۱۵.
  22. تاریخ طبری‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۶۰؛ ابن‌اثیر، ج‌ ۱، ص‌ ۶۱۲.
  23. تفسیر آیات الاحکام، ج‌۴، ص‌۲۰۴.
  24. همان؛ مجمع البیان، ج‌۷، ص‌۱۲۹.
  25. کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹؛ مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۳۲‌.
  26. احکام القرآن، ج‌۱، ص‌۱۴۲؛ التفسیر الکبیر، ج‌۵‌، ص‌۲۱۱؛ تفسیر قرطبى، ج‌۳، ص‌۴‌ـ‌۵‌.
  27. مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۳۲‌؛ جواهرالکلام، ج‌۲۰ ص‌۳۵؛ کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹.
  28. احکام القرآن، ج‌۱، ص‌۱۴۲؛ زادالمسیر، ج‌۱، ص‌۱۹۸؛ تفسیر‌قرطبى، ج‌۳، ص‌۴.
  29. تهذیب، ج‌۵‌، ص‌۳۰۴.
  30. تفسیر آیات الاحکام، ج‌۴، ص‌۲۰۵.
  31. قرب الاسناد، ص‌۲۲۱؛ تهذیب، ج‌۵‌، ص‌۵۴۱‌.
  32. تهذیب، ج‌۵‌، ص‌۳۰۴؛ مسالک الافهام، ج‌۲، ص‌۲۲۰؛ جواهرالکلام، ج‌۲۰، ص‌۳۴.
  33. مجمع‌البیان، ج۷، ص۱۲۹؛ زادالمسیر، ج۵، ص۴۲۵.
  34. مسالک الافهام، ج‌۲، ص‌۱۲۳؛ المیزان، ج‌۱۴، ص‌۳۷۱.
  35. تهذیب، ج‌۵‌، ص‌۳۰۴؛ مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۱۲۹‌ـ‌۱۳۰.
  36. الکشاف، ج۳، ص۱۵۳؛ مجمع‌البیان، ج۷، ص‌۱۲۹.
  37. تفسیر قرطبى، ج‌۱۲، ص‌۲۹؛ المیزان، ج‌۱۴، ص‌۳۷۰؛ الفرقان، ج‌۱۷، ص‌۷۰.
  38. کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹.
  39. وسائل الشیعه، ج‌۱۴، ص‌۲۵۱‌ـ‌۲۵۹.
  40. المجموع، ج‌۸‌، ص‌۲۴۵‌ـ‌۲۴۶؛ المغنى، ج‌۳، ص‌۴۷۳‌ـ‌۴۷۴؛ نیل الاوطار، ج‌۵‌، ص‌۸۵‌ـ‌۸۸‌.
  41. جامع‌البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۴۱۶‌ـ‌۴۱۷؛ مسالک‌الافهام، ج‌۲، ص‌۲۲۳.
  42. زادالمسیر، ج‌۱، ص‌۲۱۸؛ مسالک الافهام، ج‌۲، ص‌۲۲۴؛ جواهرالکلام، ج‌۲۰، ص‌۳۶؛ فتح القدیر، ج‌۱، ص‌۲۰۷.
  43. وسائل الشیعه، ج‌۱۴، ص‌۲۷۹.
  44. کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۲۰.
  45. مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۳۲‌.
  46. مسالک‌الافهام، ج۲، ص‌۲۲۳؛ تفسیر آیات الاحکام، ج‌۴، ص‌۲۰۸.
  47. مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۳۲‌.
  48. تفسیر عیاشى، ج‌۱، ص‌۹۹.
  49. مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۳۲‌.
  50. فقه القرآن، ج‌۱، ص‌۳۰۱؛ مسالک الافهام، ج‌۲، ص‌۲۲۵‌ـ‌۲۲۶.
  51. جواهرالکلام، ج‌۱۹، ص‌۱۷۲.
  52. تفسیر قرطبى، ج‌۲، ص‌۲۶۶؛ الفقه الاسلامى، ج‌۳، ص‌۱۶۳۴.
  53. همان؛ وسائل الشیعه، ج‌۱۴، ص‌۱۹۱‌ـ‌۱۹۲.
  54. همان، ۲۰/ ۱۵-۱۶.
  55. همان، ۳۶-۴۲ و العروة الوثقى ۲/۵۴۱.
  56. جواهرالکلام، ۱۹/۲۲۳.

منابع