شهید آیت الله حسین غفاری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(آرشیو عکس و تصویر)
 
(۱۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
'''شهید آیت الله حسین غفاری''' (۱۲۹۳ - ۱۳۵۳ ش)، از روحانیون مبارز دوران انقلاب اسلامی بود که به دست ساواک به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = حسین غفاری
 +
||تصویر= [[پرونده:Ghafari.jpg|230px]]
 +
||زادروز =  ۱۲۹۳ شمسی
 +
|زادگاه = آذرشهر [[تبریز]]
 +
|وفات =  ۱۳۵۳ شمسی
 +
|مدفن = [[قم]] - قبرستان دارالسلام
 +
|اساتید =  حضرات آیات: [[آیت الله بروجردی]]، [[امام خمینی]]، [[سید محمد حجت کوه کمره ای|سید محمد حجت کوه‌کمره‌ای]]، [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|سید شهاب‌الدین نجفی مرعشی]]، [[علامه طباطبایی]]
 +
|شاگردان =
 +
|آثار =
 +
}}
 +
==ولادت و خاندان==
  
'''منبع:''' تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 2، صفحه 757
+
حسین غفاری تابستان سال ۱۳۳۵ ق. (برابر با ۱۲۹۳ ش) در آذرشهر دیده به جهان گشود. وی در نوجوانی به [[تبریز]] رفته و در آنجا در کنار کارکردن، به تحصیل علوم دینی نیز پرداخت.
  
'''نویسنده:''' حميد صبري آذرشهري
+
تاریخ یکصد ساله اخیر آذرشهر در خود رمز و رازها دارد. در میان این همه رمز و رازها شخصیت های بزرگواری را می‌‌توان یافت که هر یک به نوبه خود تاریخ‌ساز و حرکت آفرین بوده‌اند. نیاکان شهید والامقام آیت الله غفاری نیز از این تبار بودند. استعمارگران و سردمداران تجاوزگر، واهمه و هراس عجیبی از این انسان‌های اسوه و مقاوم داشتند و بسیاری از مواقع آنان را ناجوانمردانه به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] می‌‌رساندند.
  
 +
حسین غفاری فرزند حاج عباس و از نوادگان حاج ملامحسن است. حاج ملامحسن از شخصیت‌های برجسته منطقه و روحانی عالی مقام و [[نجف]] رفته‌ای بود که در مبارزه با استعمارگران، سر مبارکش توسط روس‌ها از بدن جدا شد و شهید گردید. هفت نفر از اجداد مادری شیخ حسین غفاری در مبارزه با اجانب و بیگانگان به شهادت رسیده و مسجد حسنلوی آذرشهر مدفن و مضجع آنها و زیارتگاه اهل دل است.
  
== زادگاه ==
+
==تحصیلات و استادان==
  
آذربایجان چونان تاجی است بر سر ایران كه از گذشته‌های دور همیشه سرافراز و سربلند به مفاخرش بوده است. آذرشهر این سرسبز دیار تاریخی - در ساحل زیبا و باصفای دریاچه ارومیه با مهربان مردمان صمیمی ‌‌كه جملگی عاشق [[اهل بیت]] عصمت و طهارت علیهم السلام هستند آرمیده است. شهر عالمان فرزانه‌ای چون شیخ حسن و شیخ عبدالله مامقانی (صاحب تنقیح المقال)، آیت الله حاج مقدس آقا و شهید محراب آیت الله سید اسدالله مدنی و شهید نستوه آیت الله شیخ حسین غفاری است.
+
شیخ حسین غفاری از شش سالگی تحصیل را آغاز نمود. مقدمات دروس را در زادگاهش آذرشهر در محضر حجت الاسلام والمسلمین میرزا محمدحسن منطقی دهخوارقانی فراگرفت آن گاه وارد [[حوزه علمیه]] تبریز شد و در این حوزه از جلسه درس بزرگان، کسب دانش نمود و تلاش و کوشش فراوان برای فراگیری علوم دینی از خود نشان می‌‌داد و بعضی مواقع شب‌ها تا صبح مطالعه می‌‌کرد. او در حوزه علمیه [[تبریز]] برجستگی خاصی از خود نشان داد تا آن جا که زبانزد همدرسان و هم بحث‌هایش شده بود و اساتید وی نیز از تلاش و فعالیت او اظهار رضایت می‌‌کردند.
  
نام قدیمی ‌‌این دیار پرطراوت و بانشاط و انقلابی دهخوارقان بوده و تاریخی‌ترین شهرهای آذربایجان شرقی است. این شهر مملو از زیبایی‌ها و مناظر طبیعی و پیشینه قوی فرهنگی است حضور ده‌ها تن از علمای برجسته در طول دو قرن اخیر گویای این مدعاست كه آذرشهر دیار عالم‌پرور و عشاق اهل بیت علیهم السلام و مهد عارفان و آزادگان آزادی خواهان بوده از جمله عارفان و عالمان فرزانه این منطقه به عنوان نمونه عبارتند از: ملا یوسف دهخوارقانی، شیخ رضا دهخوارقانی ضیاءالعلماء دهخوارقانی - شمس العلماء دهخوارقانی - آیت الله شیخ علی توتونچیان - شیخ ابوالقاسم دهخوارقانی - آیت الله سید جلال الدین دهخوارقانی - شیخ محمدحسن منطقی - آیت الله عظیمی‌‌ و...
+
شهید غفاری سپس برای بهره‌گیری از جلسات درسی اساتید بزرگوار [[قم]] از تبریز به قم مشرف شد و در این حوزه [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و مراحل عالی را از محضر اساتید بزرگ زیر فراگرفت:
  
'''مساجد آذرشهر'''
+
#[[آیت الله بروجردی]]
 +
#[[امام خمینی]]
 +
#آیت الله آقا [[سید محمد حجت کوه کمره ای|سید محمد حجت کوه‌کمره‌ای]]
 +
#آیت الله ‌‌[[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|سید شهاب‌الدین نجفی مرعشی]]
 +
#[[علامه طباطبایی]] صاحب [[تفسیر المیزان]]
 +
#آیت الله [[سيد احمد خوانسارى|سید احمد خوانساری]]
 +
#آیت الله سید محسن میرغفاری آذرشهری
 +
#آیت الله میرزا علی مقدس (مشهور به حاج مقدس آقا)
 +
#آیت الله شیخ علی پیشنماز دهخوارقانی (مشهور به توتونچیان)
  
مساجد قدیمی ‌‌همچون مسجد محراب كوی قاضی، مسجد چهارسو مسجد عبدالله شهید، مسجد حاج كاظم، مسجد بازار ([[امام خمینی]]) و مسجد قدیمی ‌‌قدمگاه و دهها مسجد دیگر از عمق باورها و اعتقادات مردم این شهر به [[اسلام]] و [[قرآن]] حكایت می‌‌كند.
+
==آثار و تألیفات==
 
 
 
 
== ولادت ==
 
 
 
 
 
تابستان سال 1335 ق. برابر با 1293 ش. نوزادی در خانه محقر حاج عباس در آذرشهر دیده به جهان گشود. پدر نوزاد به خاطر ارادت قلبی كه به حضرت [[امام حسین]] علیه السلام داشت نام او را حسین نهاد. حسین در فضای كاملا معنوی و با تربیت مادری مهربان و عاشق ولایت و دوستدار [[حضرت فاطمه]] زهرا علیهاالسلام رشد كرد و سایه پدری مؤمن و متقی بر سرش بود. پدر و مادر حسین آینده‌های روشن و سرافرازانه‌ای را در پیشانی فرزندنشان مشاهده می‌‌كردند.
 
 
 
اما در نهایت سعی و كوشش خود را برای تربیت اسلامی ‌‌فرزند مبذول می‌‌داشت و از هر آن چه كه در توان داشت در رشد و تعالی حسین مضایقه نمی‌‌كرد و همین تربیت سالم و شیرپاك بود كه از این فرزند، فرزانه‌ای مجاهد پرورش داد. كه آن همه شجاعت و شهامت و سرافرازی را از خود نشان داد.
 
 
 
 
 
== نیاكان شهید غفاری ==
 
 
 
تاریخ یكصد ساله اخیر آذرشهر در خود رمز و رازها دارد. در میان این همه رمز و رازها شخصیت های بزرگواری را می‌‌توان یافت كه هر یك به نوبه خود تاریخ‌ساز و حركت آفرین بوده‌اند. نیاكان شهید والامقام آیت الله غفاری نیز از این تبار بودند. استعمارگران و سردمداران تجاوزگر، واهمه و هراس عجیبی از این انسان‌های اسوه و مقاوم داشتند و بسیاری از مواقع آنان را ناجوانمردانه به شهادت می‌‌رساندند.
 
 
 
شهید غفاری فرزند حاج عباس و از نوادگان حاج ملامحسن است. حاج ملامحسن از شخصیت‌های برجسته منطقه و روحانی عالیمقام و [[نجف]] رفته‌ای بود كه در مبارزه با استعمارگران، سر مباركش توسط روس‌ها از بدن جدا شد و شهید گردید. هفت نفر از اجداد مادری شیخ حسین غفاری در مبارزه با اجانب و بیگانگان به شهادت رسیده و مسجد حسنلوی آذرشهر مدفن و مضجع آن ها و زیارتگاه اهل دل است.
 
  
حاج ملا احمد امین العلما از دیگر نیاكان شهید غفاری است. حسین 5/1 سال بیشتر نداشت كه پدرش حاج عباس را از دست داد و سرپرستی‌اش را برادرش حاج حسن آقا عباسپور به عهده گرفت. حاج حسن آقا سرپرست شهید غفاری نقل كرده است: كه روزی در آذرشهر به اتفاق آیت الله حاج ملا احمد امین‌العلماء از باغ به منزل برمی‌‌گشتیم وقتی جلو مسجد محله قاضی رسیدیم مشاهده كردیم شیخ ‌حسین - كه چند سال بیش نداشت - در ایوان مسجد رو به قبله ایستاده، دست به [[دعا]] برداشته در حالی كه گریه و زاری می‌‌كرد با خدای خود راز و نیاز داشت.
+
آیت الله غفاری نه تنها در جبهه مبارزه با [[طاغوت]] پیشتاز بود و زندان‌های مخوف شاه او را از حرکت و شتاب بازنمی‌‌داشت بلکه هر روز پرشورتر از روز قبل به مبارزه بی‌امان ادامه می‌‌داد، بلکه همواره همراه با مبارزه پیگیر با طاغوت؛ فعالیت‌ها و تلاش‌های علمی‌‌ و عملی و ادبی و قلمی ‌‌نیز داشت. از جمله آثار قلمی ‌‌آن بزرگوار، حاشیه مفصلی بر [[عروة الوثقى (کتاب)|عروة الوثقی]] نوشته است.  
  
مرحوم حاج ملا احمد امین العلماء تا این صحنه را دید گفت: اوضاع عجیبی است؛ در [[نجف]] اشرف همین صحنه‌ها را در خواب دیدم او در زندان پادشاه شهید خواهد شد.
+
نوشته‌ها و آثار خطی گوناگون دیگری معظم‌له داشته که در هجوم ساواک به منزلشان در چندین نوبت از بین رفته است بعضی نوارهای سخنرانی و دست نوشته‌هایی نیز از آن بزرگوار مانده است.  
  
 +
از جمله آثار علمی ‌‌و ادبی قطعات جذاب و شیوایی است که منتسب به شهید آیت الله غفاری است و از مصادیق آن ها سروده ذیل می‌‌باشد.
 +
{{بیت|عاشق چو رو به کعبه صدق و صفا کند|احرام خود ز کسوت صبر و رضا کند}}
 +
{{بیت|در پیش راه بادیه‌گیر غریب وار|ترک عشیره و بلد و اقربا کند}}
 +
{{بیت|از صدق چون قدم بنهند در فنای عشق|اول به پای دوست سر و جان را فدا کند}}
 +
{{بیت|آنجا که موقف عرفات محبت است|برجای سنگریزه سر از کف رها کند}}
 +
{{بیت|آنگاه دست و روی نشوید ز خون خویش|برخیزد و نماز شهادت ادا کند}}
  
== تحصیلات ==
+
لازم به یادآوری است که اشعار و سروده‌های فوق از میان نوشته‌جات دوران زندان آیت الله غفاری بدست آمده است.
  
شهید آیت الله شیخ حسین غفاری از شش سالگی تحصیل را آغاز نمود. مقدمات دروس را در زادگاهش آذرشهر در محضر حجت الاسلام والمسلمین میرزا محمدحسن منطقی دهخوارقانی فراگرفت آن گاه وارد [[حوزه علمیه]] تبریز شد و در این حوزه از جلسه درس بزرگان، كسب دانش نمود و تلاش و كوشش فراوان برای فراگیری علوم دینی از خود نشان می‌‌داد و بعضی مواقع شب‌ها تا صبح مطالعه می‌‌كرد. او در حوزه علمیه تبریز برجستگی خاصی از خود نشان داد تا آن جا كه زبانزد همدرسان و هم بحث‌هایش شده بود. و اساتید وی نیز از تلاش و فعالیت او اظهار رضایت می‌‌كردند.
+
==فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی==
  
شهید غفاری آن گاه مصمم شد تحصیلات خود را در كنار بارگاه [[حضرت معصومه]] علیهاالسلام كریمه اهل بیت عصمت و طهارت ادامه دهند. لذا برای بهره‌گیری از جلسات درسی اساتید بزرگوار [[قم]] از تبریز به قم مشرف شد و در این حوزه [[فقه]] و اصول و مراحل عالی را از محضر بزرگان فرزانه‌ای چون آیات عظام فیض قمی‌‌، بروجردی و خوانساری فراگرفت.
+
آیت الله غفاری چون نیاکان شهیدش با هر نوع استبداد مبارزه می‌‌کرد. زبان حق‌گوی او در اوج خفقان رژیم شاهی رسواگر و افشاگر [[باطل]] بود. وی زمانی به مبارزات خود شدت بخشید و بر رژیم خودکامه و مستبد و خونخوار شاه حمله برد که روشنفکران خودفروخته و کمونیست‌های ملحد از رژیم منحوس شاه تجلیل می‌‌کردند.
  
 +
این مجاهد نستوه بی‌اعتنا به یاوه‌سرایی‌های گروهک های چپ و راست [[ابوذر غفاری|ابوذر]] گونه به شاه ظالم می‌‌تاخت. همزمان با قیام تاریخی حضرت [[امام خمینی]] در سال ۱۳۴۲ ش. آیت الله غفاری پشت سر امام از آرمان‌های والای او پشتیبانی نمود و دوران رنج و محنت و زندان و حبس را سپری نمود. در طول تحصیل در [[قم]] نیز هرگاه فرصتی می‌‌یافت به روستاها و شهرهای اطراف می‌‌رفت و به مبارزات پیگیر با استبداد همچنین به اشاعه فرهنگی غنی [[اسلام]] می‌‌پرداخت و اذهان پاک روستائیان را از غبار نیرنگ‌های رژیم مستبد شاه می‌‌زدود.
  
== اساتید ==
+
آیت الله غفاری رژیم شاه را غاصب می‌‌دانست و اعتقاد داشت رژیم پهلوی با کودتا بر سرکار آمده و باطل است. لذا با اصل رژیم مخالف می‌‌کرد. آن بزرگوار پس از مهاجرت به [[تهران]] در سال ۱۳۳۹ ش. رسماً در جریان کار مبارزات سیاسی کشور قرار گرفت. البته آن زمان طبیعی بود که مبارزه با رژیم مستبد محمدرضا خانی روحیه‌ای خاص را طلب می‌‌کرد و آیت الله مجاهد غفاری این روحیه والای مبارزه با استبداد را داشت و از هر لحظه و هر زمان و مکانی نهایت بهره‌برداری را می‌‌کرد و علیه رژیم ستم شاهی سخن می‌‌گفت. عوامل استبداد نیز از او ترس و واهمه ای فوق‌العاده داشتند.
  
 +
تمام دوران زندگی آیت الله غفاری با حکومت پهلوی و همراه با رنج و محنت بود. مشاهده اوضاع نابسامان، مخالفت رژیم با روحانیت اصیل، محدود کردن مبارزان مسلمان، ترغیب و تشویق مردم به بی‌دینی و کشف [[حجاب]]، آزادی عمل فرقه ضاله [[بهائیت]]، و ریشه‌های افکار انحرافی همه و همه موجب می‌‌شد که او لب به اعتراض گشاید و در هر موقعیتی افشاگری نماید و چه رنج‌ها و دردها که در این راه متحمل نشد.
  
شهید غفاری در طول حیات طیبه خود از استادان فرزانه‌ای بهره گرفت با ذكر نام تنی چند از آنان این اوراق را متبرك می‌‌نماییم:
+
آیت الله غفاری خودش بارها دستگیر و زندانی شد اما دستگیری و حبس فرزندانش، همسرش و برادرش رنج و درد او را مضاعف بلکه چند برابر می‌‌کرد. لکن همانند مولای خودش حضرت [[امام کاظم]] علیه السلام چون کوه استوار و با صلابت ایستادگی می‌‌کرد و آن چه که عوامل [[طاغوت]] و ساواک را آزار می‌‌داد روحیه مقاوم و استوار ایشان بود. به طور کلی حبس‌های شهید غفاری از سال ۱۳۴۰ آغاز و تا دی ماه ۱۳۵۳ ش. ادامه داشت. ۱۳ سال آخر عمر شریفش سراسر مبارزه و جانفشانی در راه آرمان‌های مقدس امام خمینی بود. در سال ۱۳۴۱ سخنرانی‌هایش عموما به افشارگری مواضع غیراسلامی ‌‌رژیم اختصاص داشت و چندین بار مستقیما با دستگاه رژیم پهلوی درگیر شد.
  
# [[امام خمینی]]؛
+
در شب ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ ش. مامورین شاه به خانه‌اش هجوم آوردند و با لباس منزل او را به کمیته شهربانی بردند. در طول مدت بازداشت و در بازجویی‌ها اراده قاطع و شجاعت بی‌نظیر آیت الله غفاری تمامی ‌‌ماموران را به حیرت واداشته بود. چرا که بازداشت‌ها بازجویی‌ها و حبس‌ها و شکنجه‌های بی‌رحمانه تنها کوچکترین اثر منفی در [[روح]] بزرگ و مقاوم او نداشت بلکه پس از هر باز زندانی شدن با روحیه‌ای قوی‌تر و شجاعتی بیشتر به مبارزه ادامه می‌‌داد. موقعی که زجر و شکنجه به سختی آزارش می‌‌داد نام مبارک امام [[امام موسی کاظم علیه السلام|موسی بن جعفر]] علیه السلام را بر زبان می‌‌راند و دیگر زندانیان را به استقامت و پایداری و [[صبر]] دعوت می‌‌کرد.
# آیت الله آقا سید محمد حجت كوه‌كمره‌ای؛
 
# آیت الله العظمی ‌‌سید شهاب‌الدین نجفی مرعشی؛
 
# [[علامه طباطبایی]] صاحب [[تفسیر المیزان]]؛
 
# آیت الله آقا سید احمد خوانساری؛
 
# آیت الله آقا سید محسن میرغفاری آذرشهری؛
 
# آیت الله حاج میرزا علی مقدس (مشهور به حاج مقدس آقا)؛
 
# آیت الله حاج شیخ علی پیشنماز دهخوارقانی مشهور به (توتونچیان)؛
 
# آیت الله میرزا محمدحسن منطقی دهخوارقانی و دهها استاد فرزانه دیگر.
 
  
== مقام علمی ==
+
اما اندیشه ناب سیاسی آیت الله غفاری را در بازجویی و متن بازجویی ساواک می‌‌توان دریافت وقتی که از وی سوال شد: نظر شما نسبت به (آیت الله) خمینی چیست؟ جواب داد: «من فکر می‌‌کنم تنها کسی که می‌‌تواند [[ایران]] را نجات دهد آیت الله خمینی است» و جمله شجاعانه و قهرمانانه او که فرمود: «دشمن خمینی کافر است»، کمر استبداد شاهی را شکست.
  
 +
متن آخرین بازجویی که عینا در روزنامه جمهوری اسلامی ‌‌چهارشنبه ۷ دی ۱۳۶۲ ش. نیز به چاپ رسیده و توسط ساواک انجام شده بود، به شرح زیر است:
  
آیت الله مجاهد شیخ حسین غفاری از بعد علمی ‌‌نیز دارای ویژگی‌هایی بود. آن بزرگوار از همان اوایل طلبگی با جدیت تمام در حوزه‌های درسی اساتید حاضر می‌‌شد و با تلاش و مطالعه مضاعف یافته‌های خود را به سایر دوستان و همدرسانش انتقال می‌‌داد.
+
*س: چرا به زندان آورده شدید؟
 +
*ج: نمی‌‌دانم.
 +
*س: آیا قبلا به زندان آمده‌اید؟
 +
*ج: نیامده‌ام؛ آورده‌اند.
 +
*س: نظر شما راجع به شاهنشاه آریامهر چیست؟
 +
*ج: ایشان با کودتای پدرشان سرکار آمده‌اند و غاصبند؟
 +
*س: نظر شما راجع به حزب رستاخیز چیست؟
 +
*ج: این حزب را شاه ساخته است و به مردم هیچ ربطی ندارد.
  
آیت الله زاده سید علی میرغفاری در این باره می‌‌فرمایند: ایشان (شهید غفاری) در جلسات درسی [[فقه]] و [[اصول]] حضرت والدم مرحوم آیت الله سید محسن غفاری شركت می‌‌كردند و با آمادگی قبلی در درس حضور می‌‌یافتند و خیلی وقت‌ها از استاد جلو بودند. شهید غفاری رسائل و مكاسب را نزد پدرم فراگرفتند.
+
و در پایان بازجویی این جمله را نوشت: «والراد علیهم کالراد علینا والراد علینا کالراد علی الله و هو فی حد الشرک بالله. هم حجتی علیکم و انا حجه الله علیهم».
  
در محضر اساتید بزرگواری چون امام راحل و حضرت آیت الله العظمی ‌‌نجفی مرعشی و سایر اساتید عظیم القدر؛ بیانگر مقام عالی آن شهید فرزانه است. مقام علمی ‌‌ایشان عاملی بود تا استاد گرانقدر حضرت آیت الله حاج میرزا علی مقدس تبریزی - كه از فقهای بزرگوار و نامدار آذربایجان بود - صبیه خود را به عقد این شخصیت بزرگوار دربیاورد.
+
'''خدمات اجتماعی:'''
  
ولذا به سال 1351 ق. شهید غفاری با صبیه معظم‌له [[ازدواج]] و ثمره این وصلت دو پسر و یك دختر شد كه فرزند ارشد ایشان حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای هادی غفاری از مفاخر انقلابیون كشورمان است.
+
شهید آیت الله غفاری منشاء خیرات و خدمات بسیاری در زمینه‌های اجتماعی بود و در سه دوره متفاوت در طول زندگی از جمله نوجوانی در آذرشهر بین سال‌های ۳۰-۳۵ در [[قم]] و از سال ۳۵ تا ۵۳ در [[تهران]] اقدامات فراوان و مفیدی به حال جامعه داشت از جمله:
  
 +
الف: احداث و تکمیل مساجد خاتم الاوصیاء در تهران.
  
== تدریس ==
+
ب: رسیدگی به محرومان و مستضعفان در تبریز، تهران و آذرشهر و...
  
 +
ج: برپایی مجالس بحث و گفتگو در موضوعات علمی ‌‌و فقهی. او عاشق خدمت به خلق خدا بود و از هر فرصت ممکن و بدست آمده بهره‌ها می‌‌برد و در راه رضای معبود قدم برمی‌‌داشت.
  
آیت الله غفاری از اول طلبگی همزمان با تحصیل علوم دینی كار تدریس را نیز انجام می‌‌داد در سال‌های 1324 و 1323 مكتب زینبیه آذرشهر شاهد تجمع عاشقان [[علم]] و [[دین]] بود كه در اطراف شمع وجود استاد شهید غفاری گرد می‌‌آمدند. در این مكتب كه علاقه‌مندان و دانش‌پژوهان دینی حضور می‌‌یافتند محفلی بسیار صمیمی‌‌ و گرم بود در جلسات درس شهید غفاری ابواب الجنان و جامع عباسی و دیگر كتب فقهی و اخلاقی و قرآنی نیز تدریس می‌‌شد. آیت الله غفاری جزوه‌ای را تهیه كرده كه مخصوص بحث‌های قرآنی بود و قریب به 30 نفر در این درس شركت می‌‌نمودند.
+
مجالس وعظ و سخنرانی او نیز حال و هوایی دیگر داشت و چه بسیار از طبقات مختلف جامعه مخصوصاً روشنفکران مذهبی، دانشجویان و طلاب جوان دورش حلقه می‌‌زدند و از انوار نورانی و دانش و تربیت وی بهره‌ها می‌‌بردند. امروز نتیجه تلاش و کوشش آیت الله غفاری را در شکوه و عظمت مسجد بزرگ شیخ فضل الله نوری در تهران و پایگاه و حوزه علمیه مسجد بزرگ خاتم الاوصیاء می‌‌توان دید؛ اماکن مقدسی که روزگاری مرکز هجوم و حمله به رژیم ستم شاهی و ماوی و پناهگاه مظلومان و انقلابیون و مستضعفان بود و همه آن ها در سایه خدمات صادقانه و تلاش‌های خالصانه آن شهید والامقام است.
  
آیت الله غفاری پس از مدتی محل تدریس خود را تغییر داد در بالای مسجد حاج كاظم آذرشهر قریب به سه ماه جلسات درس و بحث داشتند و آن گاه به [[قم]] عزیمت نمودند. جلسات شهید غفاری در قم و [[تهران]] در مساجد الهادی و خاتم الاوصیاء ادامه داشت و اشخاص فرزانه‌ای از شمع وجود آیت الله غفاری بهره‌ها می‌‌بردند. در مسجد الهادی تهران دانشجویان و طلاب بسیاری به طور مرتب و منظم در جلسات بحث گردهم می‌‌آمدند و از بحث‌های شیوا و صحبت‌های صریح و انقلابی شهید غفاری استفاده می‌‌كردند.
+
==ویژگی‌های اخلاقی==
  
 +
آن شهید سعید مظفر بسیاری از جلوه‌های زیبای معنویت و [[اخلاق]] حسنه بود. به راستی او متخلق به [[اخلاق]] الهی شده بودند. [[روح]] خداترسی بر او حاکم بود و عشق سرشاری به حضرت سبحان داشت. حتی در شب‌های سخت زندان با دست و پای مجروح و تن تب‌دار با زحمت زیاد [[وضو]] می‌‌گرفت و [[نماز شب]] را با حالی خاص اقامه می‌‌کرد.
  
== مبارزه و اندیشه‌های سیاسی ==
+
وی در سنین کودکی در مسجد محراب (قاضی) آذرشهر به [[نماز]] می‌‌ایستاد و با خدایش راز و نیاز می‌‌کرد. قناعت پیشه، مهمان نواز، اهل بخشش بود. از این که مردم در حضورش باشند. و وقتشان را بگیرند خسته نمی‌‌شد. برای جوانان ارزش و احترامی ‌‌خاص قایل بود در خانه با بچه‌ها بازی می‌‌کرد. علیرغم روح پرخاشگری در مقابل ظالمان، عاطفه‌ای حساس و روحی لطیف نسبت به همسر و فرزندانش داشت او عارف انقلابی و زاهد جوانمرد بود و بالاخره نمونه و الگویی برای عاشقان شهادت.
 
 
 
 
آیت الله غفاری چون نیاكان شهیدش با هر نوع استبداد مبارزه می‌‌كرد. زبان حق‌گوی او در اوج خفقان رژیم شاهی رسواگر و افشاگر باطل بود. وی زمانی به مبارزات خود شدت بخشید و بر رژیم خودكامه و مستبد و خونخوار شاه حمله برد كه روشنفكران خودفروخته و كمونیست‌های ملحد از رژیم منحوس شاه تجلیل می‌‌كردند.
 
 
 
این مجاهد نستوه بی‌اعتنا به یاوه‌سرایی‌های گروهك های چپ و راست ابوذرگونه به شاه ظالم می‌‌تاخت. همزمان با قیام تاریخی حضرت [[امام خمینی]] در سال 1342 ش. آیت الله غفاری پشت سر امام از آرمان‌های والای او پشتیبانی نمود و دوران رنج و محنت و زندان و حبس را سپری نمود. در طول تحصیل در [[قم]] نیز هرگاه فرصتی می‌‌یافت به روستاها و شهرهای اطراف می‌‌رفت و به مبارزات پیگیر با استبداد همچنین به اشاعه فرهنگی غنی اسلام می‌‌پرداخت و اذهان پاك روستائیان را از غبار نیرنگ‌های رژیم مستبد شاه می‌‌زدود.
 
 
 
آیت الله غفاری رژیم شاه را غاصب می‌‌دانست و اعتقاد داشت رژیم پهلوی با كودتا بر سركار آمده و باطل است. لذا با اصل رژیم مخالف می‌‌كرد. آن بزرگوار پس از مهاجرت به تهران در سال 1339 ش. رسماً در جریان كار مبارزات سیاسی كشور قرار گرفت. البته آن زمان طبیعی بود كه مبارزه با رژیم مستبد محمدرضا خانی روحیه‌ای خاص را طلب می‌‌كرد و آیت الله مجاهد غفاری این روحیه والای مبارزه بااستبداد را داشت و از هر لحظه و هر زمان و مكانی نهایت بهره‌برداری را می‌‌كرد و علیه رژیم ستم شاهی سخن می‌‌گفت عوامل استبداد نیز از او ترس و واهمه ای فوق‌العاده داشتند.
 
 
 
===زندان و شكنجه===
 
 
 
تمام دوران زندگی آیت الله غفاری با حكومت پهلوی و همراه با رنج و محنت بود. مشاهده اوضاع نابسامان، مخالفت رژیم با روحانیت اصیل، محدود كردن مبارزان مسلمان، ترغیب و تشویق مردم به بی‌دینی و كشف حجاب، آزادی عمل فرقه ضاله [[بهائیت]]، و ریشه‌های افكار انحرافی همه و همه موجب می‌‌شد كه او لب به اعتراض گشاید و در هر موقعیتی افشاگری نماید و چه رنج‌ها و دردها كه در این راه متحمل نشد.
 
 
 
آیت الله غفاری خودش بارها دستگیر و زندانی اما دستگیری و حبس فرزندانش، همسرش و برادرش رنج و درد او را مضاعف بلكه چند برابر می‌‌كرد. لكن همانند مولای خودش حضرت [[امام كاظم]] علیه السلام چون كوه استوار و با صلابت ایستادگی می‌‌كرد و آن چه كه عوامل طاغوت و ساواك را آزار می‌‌داد روحیه مقاوم و استوار ایشان بود. به طور كلی حبس‌های شهید غفاری از سال 1340 آغاز و تا دی ماه 1353 ش. ادامه داشت. 13 سال آخر عمر شریفش سراسر مبارزه و جانفشانی در راه آرمان‌های مقدس امام خمینی بود. در سال 1341 سخنرانی‌هایش عموما به افشارگری مواضع غیراسلامی ‌‌رژیم اختصاص داشت. و چندین بار مستقیما با دستگاه رژیم پهلوی درگیر شد.
 
 
 
در شب 15 خرداد سال 1342 ش. مامورین شاه به خانه‌اش هجوم آوردند و با لباس منزل او را به كمیته شهربانی بردند. در طول مدت بازداشت و در بازجویی‌ها اراده قاطع و شجاعت بی‌نظیر آیت الله غفاری تمامی ‌‌ماموران را به حیرت واداشته بود. چرا كه بازداشت‌ها بازجویی‌ها و حبس‌ها و شكنجه‌های بی‌رحمانه تنها كوچكترین اثر منفی در [[روح]] بزرگ و مقاوم او نداشت بلكه پس از هر باز زندانی شدن با روحیه‌ای قوی‌تر و شجاعتی بیشتر به مبارزه ادامه می‌‌داد موقعی كه زجر و شكنجه به سختی آزارش می‌‌داد نام مبارك امام موسی بن جعفر علیه السلام را بر زبان می‌‌راند. و دیگر زندانیان را به استقامت و پایداری و صبر دعوت می‌‌كرد.
 
 
 
حجت السلام هادی غفاری در مصاحبه اش با روزنامه اطلاعات در 7 دی سال 1361 گفت: پس از جریان دستگیری پدرم آیت الله غفاری نوشته‌ای را به ما مرقوم فرمودند كه بدین قرار است: علت این همه گرفتاری‌ها، زندانی شدن‌ها، مبارزات با دولت جنایتكار خائن به دین [[اسلام]] و دخالت بی‌مورد او در مقدسات مذهبی و اجرای برنامه‌های ضددینی دستگاه حاكمه است.
 
 
 
اما اندیشه ناب سیاسی آیت الله غفاری را در بازجویی و متن بازجویی ساواك می‌‌توان دریافت وقتی كه از وی سوال شد: نظر شما نسبت به (آیت الله) خمینی چیست؟ جواب داد:
 
 
 
«من فكر می‌‌كنم تنها كسی كه می‌‌تواند ایران را نجات دهد آیت الله خمینی است» و جمله شجاعانه و قهرمانانه او كه فرمود: «دشمن خمینی كافر است». كمر استبداد شاهی را شكست.
 
 
 
متن آخرین بازجویی كه عینا در روزنامه جمهوری اسلامی ‌‌چهارشنبه 7 دی 1362 ش. نیز به چاپ رسیده و توسط ساواك انجام شده بود. به شرح زیر است:
 
 
 
س: چرا به زندان آورده شدید؟
 
 
 
ج: نمی‌‌دانم.
 
 
 
س: آیا قبلا به زندان آمده‌اید؟
 
 
 
ج: نیامده‌ام؛ آورده‌اند.
 
 
 
س: نظر شما راجع به شاهنشاه آریامهر چیست؟
 
 
 
ج: ایشان با كودتای پدرشان سركار آمده‌اند و غاصبند؟
 
 
 
س: نظر شما راجع به حزب رستاخیز چیست؟
 
 
 
ج: این حزب را شاه ساخته است و به مردم هیچ ربطی ندارد.
 
 
 
و در پایان بازجویی این جمله را نوشت: «والراد علیهم كالراد علینا والراد علینا كالراد علی الله و هو فی حدالشرك. هم حجتی علیكم و انا حجه الله علیهم».
 
 
 
 
 
=== همسنگران شهید غفاری ===
 
 
 
# آیت الله العظمی ‌‌سید احمد خوانساری؛
 
# آیت الله ربانی شیرازی؛
 
# آیت الله سید محمود طالقانی؛
 
# شهید محراب آیت الله قاضی طباطبایی؛
 
# شهید محراب آیت الله سید اسدالله مدنی؛
 
# آیت الله سید محمدصادق لواسانی؛
 
# شهید آیت الله قدوسی؛
 
# شهید آیت الله مرتضی مطهری؛
 
# آیت الله آخوند ملا علی معصومی ‌‌همدانی.
 
 
 
==خدمات اجتماعی و عمرانی مذهبی==
 
 
 
شهید آیت الله غفاری منشاء خیرات و خدمات بسیاری در زمینه‌های اجتماعی بود و در سه دوره متفاوت در طول زندگی از جمله نوجوانی در آذرشهر بین سال‌های 30-35 در [[قم]] و از سال 35 تا 53 در تهران اقدامات فراوان و مفیدی به حال جامعه داشت از جمله:
 
 
 
الف: احداث و تكمیل مساجد خاتم الاوصیاء - الهادی - شیخ فضل الله نوری در تهران.
 
 
 
ب: رسیدگی به محرومان و مستضعفان در تبریز - تهران و آذرشهر و...
 
 
 
ج: برپایی مجالس بحث و گفتگو در موضوعات علمی ‌‌و فقهی. او عاشق خدمت به خلق خدا بود و از هر فرصت ممكن و بدست آمده بهره‌ها می‌‌برد و در راه رضای معبود قدم برمی‌‌داشت.
 
 
 
مجالس وعظ و سخنرانی او نیز حال و هوایی دیگر داشت و چه بسیار از طبقات مختلف جامعه مخصوصاً روشنفكران مذهبی، دانشجویان و طلاب جوان دورش حلقه می‌‌زدند و از انوار نورانی و دانش و تربیت وی بهره‌ها می‌‌بردند. امروز نتیجه تلاش و كوشش آیت الله غفاری را در شكوه و عظمت مسجد بزرگ شیخ فضل الله نوری در تهران و پایگاه و حوزه علمیه مسجد بزرگ خاتم الاوصیاء می‌‌توان دید؛ اماكن مقدسی كه روزگاری مركز هجوم و حمله به رژیم ستم شاهی و ماوی و پناهگاه مظلومان و انقلابیون و مستضعفان بود. و همه آن ها در سایه خدمات صادقانه و تلاش‌های خالصانه آن شهید والامقام است.
 
 
 
==ویژگی‌های اخلاقی و جلوه‌های معنوی==
 
 
 
آن شهید سعید مظفر بسیاری از جلوه‌های زیبای معنویت و [[اخلاق]] حسنه بود. به راستی او متخلق به اخلاق الهی شده بودند. [[روح]] خداترسی بر او حاكم بود و عشق سرشاری به حضرت سبحان داشت حتی در شب‌های سخت زندان با دست و پای مجروح و تن تب‌دار با زحمت زیاد [[وضو]] می‌‌گرفت و [[نماز شب]] را با حالی خاص اقامه می‌‌كرد.
 
 
 
وی در سنین كودكی در مسجد محراب (قاضی) آذرشهر به [[نماز]] می‌‌ایستاد و با خدایش راز و نیاز می‌‌كرد. قناعت پیشه، مهمان نواز، اهل بخشش بود. از این كه مردم در حضورش باشند. و وقتشان را بگیرند خسته نمی‌‌شد. برای جوانان ارزش و احترامی ‌‌خاص قایل بود در خانه با بچه‌ها بازی می‌‌كرد. علیرغم روح پرخاشگری در مقابل ظالمان، عاطفه‌ای حساس و روحی لطیف نسبت به همسر و فرزندانش داشت او عارف انقلابی و زاهد جوانمرد بود و بالاخره نمونه و الگویی برای عاشقان شهادت.
 
 
 
==آثار و تألیفات==
 
 
 
آیت الله غفاری نه تنها در جبهه مبارزه با طاغوت پیشتاز بود و زندان‌های مخوف شاه او را از حركت و شتاب بازنمی‌‌داشت بلكه هر روز پرشورتر از روز قبل به مبارزه بی‌امان ادامه می‌‌داد، بلكه همواره همراه با مبارزه پیگیر با طاغوت؛ فعالیت‌ها و تلاش‌های علمی‌‌ و عملی و ادبی و قلمی ‌‌نیز داشت. از جمله آثار قلمی ‌‌آن بزرگوار، حاشیه مفصلی بر عروه الوثقی نوشته است. نوشته‌ها و آثار خطی گوناگون دیگری معظم‌له داشته كه در هجوم ساواك به منزلشان در چندین نوبت از بین رفته است بعضی نوارهای سخنرانی و دست نوشته‌هایی نیز از آن بزرگوار مانده است. و از جمله آثار علمی ‌‌و ادبی قطعات جذاب و شیوایی است كه منتسب به شهید آیت الله غفاری است و از مصادیق آن ها سروده ذیل می‌‌باشد.
 
----
 
عاشق چو رو به [[كعبه]] صدق و صفا كند × احرام خود ز كسوت صبر و رضا كند
 
 
 
در پیش راه بادیه‌گیر غریب وار × ترك عشیره و بلد و اقربا كند
 
 
 
از صدق چون قدم بنهند در فنای عشق × اول به پای دوست سر و جان را فدا كند
 
 
 
آنجا كه موقف [[عرفات]] محبت است × برجای سنگریزه سر از كف رها كند
 
 
 
آنگاه دست و روی نشوید ز خون خویش × برخیزد و [[نماز]] شهادت ادا كند.
 
----
 
لازم به یادآوری است كه اشعار و سروده‌های فوق از میان نوشته‌جات دوران زندان بدست آمده است.
 
  
 
==شهادت==
 
==شهادت==
  
انقلاب اسلامی ‌‌ما به رهبری [[امام خمینی]] ثمره از جان گذشتگی فرزانگانی است كه در اوج خفقان، فریاد آزادی و آزادگی سر دادند. و در راه تحقق حكومت [[عدل اسلامی]] ‌‌ایثارگرانه و با تحمل سختی‌ها، زندان‌ها و شكنجه‌ها عاشقانه دعوت حق را لبیك گفتند و شهید غفاری آن مبارز نستوه و شهید همیشه زنده تاریخ اعتقاد داشت كه: «شهادت تحفه‌ای است از جانب خداوند متعال كه به بندگانش هدیه می‌‌شود.» و انصافاً به عقیده صاحب نظران ما شهادت آیت الله حسین غفاری در زندان مخوف ساواك ضربه‌ای كمرشكن بر رژیم فساد شاهنشاهی بود.
+
انقلاب اسلامی ‌‌ما به رهبری [[امام خمینی]] ثمره از جان گذشتگی فرزانگانی است که در اوج خفقان، فریاد آزادی و آزادگی سر دادند. و در راه تحقق حکومت عدل اسلامی ‌‌ایثارگرانه و با تحمل سختی‌ها، زندان‌ها و شکنجه‌ها عاشقانه دعوت حق را لبیک گفتند و شهید غفاری آن مبارز نستوه و شهید همیشه زنده تاریخ اعتقاد داشت که: «شهادت تحفه‌ای است از جانب خداوند متعال که به بندگانش هدیه می‌‌شود.» و انصافاً شهادت آیت الله حسین غفاری در زندان مخوف ساواک، ضربه‌ای کمرشکن بر رژیم فساد شاهنشاهی بود.
 
 
این عاشق و عارف مجاهد پس از سال‌ها تلاش، مجاهدات، استقامت صبر و پایداری زندان و شكنجه عاقبت دعایش مستجاب شد و در غروب ششم دی ماه سال 1353 ش. آیت الله غفاری در اوج مظلومیت اما سرافرازانه چون سرو سهی در محبس تنگ و تاریك و ظلماتی شاهی با دست و پای شكسته و دندان‌های خرد شده و محاسن زخمی ‌‌خونین به دیار ابدیت شتافت و روح بلندش پس از 13 سال تحمل زجر شكنجه به ملكوت اعلی پیوست.
 
 
 
ساواك شبانه پیكر مطهر او را به [[قم]] فرستاد تا مظلومانه دفن شود؛ ولی طلاب و مردم قم از موضوع باخبر شدند و در تشیع جنازه باشكوه ایشان در صبح روز 7 دی ماه 1353 ش. شركت كردند و با فریاد غفاری ما كشته شد به خون خود آغشته شد پیكر مطهر این اسوه مقاومت را از حرم [[حضرت معصومه]] علیهاالسلام تا قبرستان دارالسلام قم تشییع كردند و در مراسم تدفین این شهید بزرگوار، همرزمش شهید آیت الله قدوسی حاضر شد و تلقین خواندند. لازم به تذكر است كه در جریان تشییع، تعدادی از تشییع كنندگان و فامیل شهید غفاری دستگیر و زندانی شدند.
 
 
 
  
=== پیام‌ها و اعلامیه‌ها پس از شهادت آیت الله غفاری ===
+
این عاشق و عارف مجاهد پس از سال‌ها تلاش، مجاهدت، استقامت و پایداری زندان و شکنجه، عاقبت دعایش مستجاب شد و در غروب ششم دی ماه سال ۱۳۵۳ ش. در اوج مظلومیت اما سرافرازانه چون سرو سهی در محبس تنگ و تاریک و ظلماتی شاهی با دست و پای شکسته و دندان‌های خرد شده و محاسن ‌‌خونین به دیار ابدیت شتافت و روح بلندش پس از ۱۳ سال تحمل زجر شکنجه به ملکوت اعلی پیوست.
  
 +
ساواک شبانه پیکر مطهر او را به [[قم]] فرستاد تا مظلومانه دفن شود؛ ولی طلاب و مردم قم از موضوع باخبر شدند و در صبح روز ۷ دی ماه ۱۳۵۳ ش. پیکر مطهر این اسوه مقاومت را از حرم [[حضرت معصومه]] علیهاالسلام تا قبرستان دارالسلام قم [[تشییع جنازه|تشییع]] کردند.
  
همزمان با شهادت شهید غفاری در زندان ستم شاهی و دفن ایشان در [[قم]] پیام‌ها و اطلاعیه‌های مختلفی از طرف گروه‌های انقلابی در داخل و خارج از كشور منتشر شد از جمله:
+
==منابع==
  
دانشجویان مسلمان خارج از كشور با پخش تصاویر - پوستر و صدور اعلامیه‌هایی شهادت این شهید والامقام را به ملت ایران و امام بزرگوار امت تسلیت گفتند و جنایات شاه و دار و دسته او را محكوم كردند.
+
*حمید صبری آذرشهری، تلخیص از کتاب [[گلشن ابرار (کتاب)|گلشن ابرار]]، جلد۲، صفحه ۷۵۷.
 +
*مرتضی حسنی نسب، آیت الله غفاری، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، بازیابی: ۶ اسفند ۱۳۹۲.
  
پس از پیروزی انقلابی اسلامی‌‌ و در سالگرد شهادت شهید غفاری جامعه مدرسین حوزه علمیه قم - جامعه روحانیت مبارز تهران - حزب جمهوری اسلامی‌‌ - سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی‌‌ - جمعیت موتلف اسلامی‌‌ - فداییان اسلام دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران و شخصیت های مختلف كشوری و سیاسی پیام‌های جداگانه‌ای منتشر نمودند.
+
==آرشیو عکس و تصویر==
 +
<gallery mode="packed" heights="170">
 +
پرونده:غفاری (2).jpg|شهید حسین غفاری
 +
پرونده:علامه00.jpg|alt=علامه طباطبایی و شهید محراب قاضی طباطبایی و داماد شهیدش، حسین غفاری|از راست: ناشناسان، [[شهید آیت الله حسین غفاری|شهید حسین غفاری]]، [[علامه طباطبايى|سید محمدحسین طباطبایی]]، [[سید محمدعلی قاضی طباطبائی|شهید سید محمدعلی قاضی طباطبایی]] و ناشناسان
 +
پرونده:غفاری (4).jpg|شهید حسین غفاری
 +
پرونده:غفاری (5).jpg|شهید حسین غفاری در زندان ساواک
 +
پرونده:غفاری (3).jpg|مزار شهید حسین غفاری در قبرستان دارالسلام [[قم]]
 +
پرونده:غفاری.jpg|آرامگاه شهید حسین غفاری
 +
پرونده:غفاری (1).jpg|قبر شهید حسین غفاری
 +
</gallery>
  
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
+
[[رده:علمای قرن چهاردهم|غفاری،حسین]]
 
[[رده:علمای شهید]]
 
[[رده:علمای شهید]]
 +
[[رده:مبارزان علیه پهلوی]]
 +
[[رده:علامه طباطبایی]]
 +
[[رده:مدفونین در قم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۵۶

شهید آیت الله حسین غفاری (۱۲۹۳ - ۱۳۵۳ ش)، از روحانیون مبارز دوران انقلاب اسلامی بود که به دست ساواک به شهادت رسید.

Ghafari.jpg
نام کامل حسین غفاری
زادروز ۱۲۹۳ شمسی
زادگاه آذرشهر تبریز
وفات ۱۳۵۳ شمسی
مدفن قم - قبرستان دارالسلام

Line.png

اساتید

حضرات آیات: آیت الله بروجردی، امام خمینی، سید محمد حجت کوه‌کمره‌ای، سید شهاب‌الدین نجفی مرعشی، علامه طباطبایی



ولادت و خاندان

حسین غفاری تابستان سال ۱۳۳۵ ق. (برابر با ۱۲۹۳ ش) در آذرشهر دیده به جهان گشود. وی در نوجوانی به تبریز رفته و در آنجا در کنار کارکردن، به تحصیل علوم دینی نیز پرداخت.

تاریخ یکصد ساله اخیر آذرشهر در خود رمز و رازها دارد. در میان این همه رمز و رازها شخصیت های بزرگواری را می‌‌توان یافت که هر یک به نوبه خود تاریخ‌ساز و حرکت آفرین بوده‌اند. نیاکان شهید والامقام آیت الله غفاری نیز از این تبار بودند. استعمارگران و سردمداران تجاوزگر، واهمه و هراس عجیبی از این انسان‌های اسوه و مقاوم داشتند و بسیاری از مواقع آنان را ناجوانمردانه به شهادت می‌‌رساندند.

حسین غفاری فرزند حاج عباس و از نوادگان حاج ملامحسن است. حاج ملامحسن از شخصیت‌های برجسته منطقه و روحانی عالی مقام و نجف رفته‌ای بود که در مبارزه با استعمارگران، سر مبارکش توسط روس‌ها از بدن جدا شد و شهید گردید. هفت نفر از اجداد مادری شیخ حسین غفاری در مبارزه با اجانب و بیگانگان به شهادت رسیده و مسجد حسنلوی آذرشهر مدفن و مضجع آنها و زیارتگاه اهل دل است.

تحصیلات و استادان

شیخ حسین غفاری از شش سالگی تحصیل را آغاز نمود. مقدمات دروس را در زادگاهش آذرشهر در محضر حجت الاسلام والمسلمین میرزا محمدحسن منطقی دهخوارقانی فراگرفت آن گاه وارد حوزه علمیه تبریز شد و در این حوزه از جلسه درس بزرگان، کسب دانش نمود و تلاش و کوشش فراوان برای فراگیری علوم دینی از خود نشان می‌‌داد و بعضی مواقع شب‌ها تا صبح مطالعه می‌‌کرد. او در حوزه علمیه تبریز برجستگی خاصی از خود نشان داد تا آن جا که زبانزد همدرسان و هم بحث‌هایش شده بود و اساتید وی نیز از تلاش و فعالیت او اظهار رضایت می‌‌کردند.

شهید غفاری سپس برای بهره‌گیری از جلسات درسی اساتید بزرگوار قم از تبریز به قم مشرف شد و در این حوزه فقه و اصول و مراحل عالی را از محضر اساتید بزرگ زیر فراگرفت:

  1. آیت الله بروجردی
  2. امام خمینی
  3. آیت الله آقا سید محمد حجت کوه‌کمره‌ای
  4. آیت الله ‌‌سید شهاب‌الدین نجفی مرعشی
  5. علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان
  6. آیت الله سید احمد خوانساری
  7. آیت الله سید محسن میرغفاری آذرشهری
  8. آیت الله میرزا علی مقدس (مشهور به حاج مقدس آقا)
  9. آیت الله شیخ علی پیشنماز دهخوارقانی (مشهور به توتونچیان)

آثار و تألیفات

آیت الله غفاری نه تنها در جبهه مبارزه با طاغوت پیشتاز بود و زندان‌های مخوف شاه او را از حرکت و شتاب بازنمی‌‌داشت بلکه هر روز پرشورتر از روز قبل به مبارزه بی‌امان ادامه می‌‌داد، بلکه همواره همراه با مبارزه پیگیر با طاغوت؛ فعالیت‌ها و تلاش‌های علمی‌‌ و عملی و ادبی و قلمی ‌‌نیز داشت. از جمله آثار قلمی ‌‌آن بزرگوار، حاشیه مفصلی بر عروة الوثقی نوشته است.

نوشته‌ها و آثار خطی گوناگون دیگری معظم‌له داشته که در هجوم ساواک به منزلشان در چندین نوبت از بین رفته است بعضی نوارهای سخنرانی و دست نوشته‌هایی نیز از آن بزرگوار مانده است.

از جمله آثار علمی ‌‌و ادبی قطعات جذاب و شیوایی است که منتسب به شهید آیت الله غفاری است و از مصادیق آن ها سروده ذیل می‌‌باشد.

عاشق چو رو به کعبه صدق و صفا کند احرام خود ز کسوت صبر و رضا کند

در پیش راه بادیه‌گیر غریب وار ترک عشیره و بلد و اقربا کند

از صدق چون قدم بنهند در فنای عشق اول به پای دوست سر و جان را فدا کند

آنجا که موقف عرفات محبت است برجای سنگریزه سر از کف رها کند

آنگاه دست و روی نشوید ز خون خویش برخیزد و نماز شهادت ادا کند

لازم به یادآوری است که اشعار و سروده‌های فوق از میان نوشته‌جات دوران زندان آیت الله غفاری بدست آمده است.

فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی

آیت الله غفاری چون نیاکان شهیدش با هر نوع استبداد مبارزه می‌‌کرد. زبان حق‌گوی او در اوج خفقان رژیم شاهی رسواگر و افشاگر باطل بود. وی زمانی به مبارزات خود شدت بخشید و بر رژیم خودکامه و مستبد و خونخوار شاه حمله برد که روشنفکران خودفروخته و کمونیست‌های ملحد از رژیم منحوس شاه تجلیل می‌‌کردند.

این مجاهد نستوه بی‌اعتنا به یاوه‌سرایی‌های گروهک های چپ و راست ابوذر گونه به شاه ظالم می‌‌تاخت. همزمان با قیام تاریخی حضرت امام خمینی در سال ۱۳۴۲ ش. آیت الله غفاری پشت سر امام از آرمان‌های والای او پشتیبانی نمود و دوران رنج و محنت و زندان و حبس را سپری نمود. در طول تحصیل در قم نیز هرگاه فرصتی می‌‌یافت به روستاها و شهرهای اطراف می‌‌رفت و به مبارزات پیگیر با استبداد همچنین به اشاعه فرهنگی غنی اسلام می‌‌پرداخت و اذهان پاک روستائیان را از غبار نیرنگ‌های رژیم مستبد شاه می‌‌زدود.

آیت الله غفاری رژیم شاه را غاصب می‌‌دانست و اعتقاد داشت رژیم پهلوی با کودتا بر سرکار آمده و باطل است. لذا با اصل رژیم مخالف می‌‌کرد. آن بزرگوار پس از مهاجرت به تهران در سال ۱۳۳۹ ش. رسماً در جریان کار مبارزات سیاسی کشور قرار گرفت. البته آن زمان طبیعی بود که مبارزه با رژیم مستبد محمدرضا خانی روحیه‌ای خاص را طلب می‌‌کرد و آیت الله مجاهد غفاری این روحیه والای مبارزه با استبداد را داشت و از هر لحظه و هر زمان و مکانی نهایت بهره‌برداری را می‌‌کرد و علیه رژیم ستم شاهی سخن می‌‌گفت. عوامل استبداد نیز از او ترس و واهمه ای فوق‌العاده داشتند.

تمام دوران زندگی آیت الله غفاری با حکومت پهلوی و همراه با رنج و محنت بود. مشاهده اوضاع نابسامان، مخالفت رژیم با روحانیت اصیل، محدود کردن مبارزان مسلمان، ترغیب و تشویق مردم به بی‌دینی و کشف حجاب، آزادی عمل فرقه ضاله بهائیت، و ریشه‌های افکار انحرافی همه و همه موجب می‌‌شد که او لب به اعتراض گشاید و در هر موقعیتی افشاگری نماید و چه رنج‌ها و دردها که در این راه متحمل نشد.

آیت الله غفاری خودش بارها دستگیر و زندانی شد اما دستگیری و حبس فرزندانش، همسرش و برادرش رنج و درد او را مضاعف بلکه چند برابر می‌‌کرد. لکن همانند مولای خودش حضرت امام کاظم علیه السلام چون کوه استوار و با صلابت ایستادگی می‌‌کرد و آن چه که عوامل طاغوت و ساواک را آزار می‌‌داد روحیه مقاوم و استوار ایشان بود. به طور کلی حبس‌های شهید غفاری از سال ۱۳۴۰ آغاز و تا دی ماه ۱۳۵۳ ش. ادامه داشت. ۱۳ سال آخر عمر شریفش سراسر مبارزه و جانفشانی در راه آرمان‌های مقدس امام خمینی بود. در سال ۱۳۴۱ سخنرانی‌هایش عموما به افشارگری مواضع غیراسلامی ‌‌رژیم اختصاص داشت و چندین بار مستقیما با دستگاه رژیم پهلوی درگیر شد.

در شب ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ ش. مامورین شاه به خانه‌اش هجوم آوردند و با لباس منزل او را به کمیته شهربانی بردند. در طول مدت بازداشت و در بازجویی‌ها اراده قاطع و شجاعت بی‌نظیر آیت الله غفاری تمامی ‌‌ماموران را به حیرت واداشته بود. چرا که بازداشت‌ها بازجویی‌ها و حبس‌ها و شکنجه‌های بی‌رحمانه تنها کوچکترین اثر منفی در روح بزرگ و مقاوم او نداشت بلکه پس از هر باز زندانی شدن با روحیه‌ای قوی‌تر و شجاعتی بیشتر به مبارزه ادامه می‌‌داد. موقعی که زجر و شکنجه به سختی آزارش می‌‌داد نام مبارک امام موسی بن جعفر علیه السلام را بر زبان می‌‌راند و دیگر زندانیان را به استقامت و پایداری و صبر دعوت می‌‌کرد.

اما اندیشه ناب سیاسی آیت الله غفاری را در بازجویی و متن بازجویی ساواک می‌‌توان دریافت وقتی که از وی سوال شد: نظر شما نسبت به (آیت الله) خمینی چیست؟ جواب داد: «من فکر می‌‌کنم تنها کسی که می‌‌تواند ایران را نجات دهد آیت الله خمینی است» و جمله شجاعانه و قهرمانانه او که فرمود: «دشمن خمینی کافر است»، کمر استبداد شاهی را شکست.

متن آخرین بازجویی که عینا در روزنامه جمهوری اسلامی ‌‌چهارشنبه ۷ دی ۱۳۶۲ ش. نیز به چاپ رسیده و توسط ساواک انجام شده بود، به شرح زیر است:

  • س: چرا به زندان آورده شدید؟
  • ج: نمی‌‌دانم.
  • س: آیا قبلا به زندان آمده‌اید؟
  • ج: نیامده‌ام؛ آورده‌اند.
  • س: نظر شما راجع به شاهنشاه آریامهر چیست؟
  • ج: ایشان با کودتای پدرشان سرکار آمده‌اند و غاصبند؟
  • س: نظر شما راجع به حزب رستاخیز چیست؟
  • ج: این حزب را شاه ساخته است و به مردم هیچ ربطی ندارد.

و در پایان بازجویی این جمله را نوشت: «والراد علیهم کالراد علینا والراد علینا کالراد علی الله و هو فی حد الشرک بالله. هم حجتی علیکم و انا حجه الله علیهم».

خدمات اجتماعی:

شهید آیت الله غفاری منشاء خیرات و خدمات بسیاری در زمینه‌های اجتماعی بود و در سه دوره متفاوت در طول زندگی از جمله نوجوانی در آذرشهر بین سال‌های ۳۰-۳۵ در قم و از سال ۳۵ تا ۵۳ در تهران اقدامات فراوان و مفیدی به حال جامعه داشت از جمله:

الف: احداث و تکمیل مساجد خاتم الاوصیاء در تهران.

ب: رسیدگی به محرومان و مستضعفان در تبریز، تهران و آذرشهر و...

ج: برپایی مجالس بحث و گفتگو در موضوعات علمی ‌‌و فقهی. او عاشق خدمت به خلق خدا بود و از هر فرصت ممکن و بدست آمده بهره‌ها می‌‌برد و در راه رضای معبود قدم برمی‌‌داشت.

مجالس وعظ و سخنرانی او نیز حال و هوایی دیگر داشت و چه بسیار از طبقات مختلف جامعه مخصوصاً روشنفکران مذهبی، دانشجویان و طلاب جوان دورش حلقه می‌‌زدند و از انوار نورانی و دانش و تربیت وی بهره‌ها می‌‌بردند. امروز نتیجه تلاش و کوشش آیت الله غفاری را در شکوه و عظمت مسجد بزرگ شیخ فضل الله نوری در تهران و پایگاه و حوزه علمیه مسجد بزرگ خاتم الاوصیاء می‌‌توان دید؛ اماکن مقدسی که روزگاری مرکز هجوم و حمله به رژیم ستم شاهی و ماوی و پناهگاه مظلومان و انقلابیون و مستضعفان بود و همه آن ها در سایه خدمات صادقانه و تلاش‌های خالصانه آن شهید والامقام است.

ویژگی‌های اخلاقی

آن شهید سعید مظفر بسیاری از جلوه‌های زیبای معنویت و اخلاق حسنه بود. به راستی او متخلق به اخلاق الهی شده بودند. روح خداترسی بر او حاکم بود و عشق سرشاری به حضرت سبحان داشت. حتی در شب‌های سخت زندان با دست و پای مجروح و تن تب‌دار با زحمت زیاد وضو می‌‌گرفت و نماز شب را با حالی خاص اقامه می‌‌کرد.

وی در سنین کودکی در مسجد محراب (قاضی) آذرشهر به نماز می‌‌ایستاد و با خدایش راز و نیاز می‌‌کرد. قناعت پیشه، مهمان نواز، اهل بخشش بود. از این که مردم در حضورش باشند. و وقتشان را بگیرند خسته نمی‌‌شد. برای جوانان ارزش و احترامی ‌‌خاص قایل بود در خانه با بچه‌ها بازی می‌‌کرد. علیرغم روح پرخاشگری در مقابل ظالمان، عاطفه‌ای حساس و روحی لطیف نسبت به همسر و فرزندانش داشت او عارف انقلابی و زاهد جوانمرد بود و بالاخره نمونه و الگویی برای عاشقان شهادت.

شهادت

انقلاب اسلامی ‌‌ما به رهبری امام خمینی ثمره از جان گذشتگی فرزانگانی است که در اوج خفقان، فریاد آزادی و آزادگی سر دادند. و در راه تحقق حکومت عدل اسلامی ‌‌ایثارگرانه و با تحمل سختی‌ها، زندان‌ها و شکنجه‌ها عاشقانه دعوت حق را لبیک گفتند و شهید غفاری آن مبارز نستوه و شهید همیشه زنده تاریخ اعتقاد داشت که: «شهادت تحفه‌ای است از جانب خداوند متعال که به بندگانش هدیه می‌‌شود.» و انصافاً شهادت آیت الله حسین غفاری در زندان مخوف ساواک، ضربه‌ای کمرشکن بر رژیم فساد شاهنشاهی بود.

این عاشق و عارف مجاهد پس از سال‌ها تلاش، مجاهدت، استقامت و پایداری زندان و شکنجه، عاقبت دعایش مستجاب شد و در غروب ششم دی ماه سال ۱۳۵۳ ش. در اوج مظلومیت اما سرافرازانه چون سرو سهی در محبس تنگ و تاریک و ظلماتی شاهی با دست و پای شکسته و دندان‌های خرد شده و محاسن ‌‌خونین به دیار ابدیت شتافت و روح بلندش پس از ۱۳ سال تحمل زجر شکنجه به ملکوت اعلی پیوست.

ساواک شبانه پیکر مطهر او را به قم فرستاد تا مظلومانه دفن شود؛ ولی طلاب و مردم قم از موضوع باخبر شدند و در صبح روز ۷ دی ماه ۱۳۵۳ ش. پیکر مطهر این اسوه مقاومت را از حرم حضرت معصومه علیهاالسلام تا قبرستان دارالسلام قم تشییع کردند.

منابع

  • حمید صبری آذرشهری، تلخیص از کتاب گلشن ابرار، جلد۲، صفحه ۷۵۷.
  • مرتضی حسنی نسب، آیت الله غفاری، دانشنامه پژوهه، بازیابی: ۶ اسفند ۱۳۹۲.

آرشیو عکس و تصویر