مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابوعلی بلعمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(درج الگو رتبه بندی و اصلاح برخی کلمات)
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
ابوعلی بلعمی (متوفی حدود 383)، مورخ و ادیب ایرانی است که وزارت [[عبدالملك بن نوح]] و [[منصور بن نوح]] از پادشاهان سامانی را بر عهده داشت و به دستور منصور بن نوح «[[تاریخ طبرى]]» را از عربى به فارسى ترجمه كرد. بلعمى در این ترجمه بسیارى از موارد «تاریخ طبرى» را تلخیص كرده و در موارد بسیاری از منابع دیگری استفاده كرد به گونه ای که كتاب او حكم تألیف جدیدى را پیدا كرده است.
+
'''«ابوعلی محمد بلعمی»''' (متوفی حدود ۳۸۳ ق) فرزند [[ابوالفضل بلعمی]]، مورخ و ادیب [[ایران|ایرانی]] و از وزرای دانشمند دربار سامانی است. او به دستور منصور بن نوح سامانی کتاب «[[تاریخ طبرى]]» را از عربى به فارسى ترجمه کرد که به «[[تاریخ بلعمی (کتاب)|تاریخ بلعمی]]» معروف است.  
  
 
==ولادت==
 
==ولادت==
  
محمد بن محمد بن عبیدالله التمیمی البلعمی معروف به ابوعلی بلعمی در بخارا تولد یافت. در ارتباط با دوران كودكی و ایام ابتدایی زندگی­ اش اطلاع چندانی در دست نیست. وی فرزند بلعمی بزرگ، ابوالفضل محمد بن عبیدالله بلعمی (م 329) است.<ref>تهرانی، آغا بزرگ، الذریعه، بیروت، دارالاضواء، بی تا، ج3، ص222 و صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات ایران، فردوس،‌ 1378، هشتم، ج1، ص 619.</ref> که از وزیران سامانیان است
+
محمد بن محمد بن عبیدالله التمیمی البلعمی معروف به ابوعلی بلعمی در بخارا تولد یافت. در ارتباط با دوران کودکی و ایام ابتدایی زندگی­ اش اطلاع چندانی در دست نیست. وی فرزند بلعمی بزرگ، [[ابوالفضل بلعمی|ابوالفضل محمد بن عبیدالله بلعمی]] (م، ۳۲۹ ق) از وزیران سامانیان است.<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۳، ص۲۲۲؛ ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات ایران، ج۱، ص ۶۱۹.</ref>  
  
علت شهرت او به بلعمى به خاطر انتساب او و نیاكان وى به بلعمان از قراء مرو بود.
+
علت شهرت او به بلعمى به خاطر انتساب او و نیاکان وى به بلعمان از قراء مرو بود.
  
 
==دوران وزارت==
 
==دوران وزارت==
ابوعلی نخستین بار در 349 هجری به جای ابومنصور یوسف بن اسحاق به وزارت عبدالملک بن نوح رسید. برکناری ابومنصور و سپرده شدن وزارت به ابوعلی با پشتیبانی آلپ تَکین (متوفی حدود 359) که فرمانده خراسان بود صورت گرفت و همین کار اتحاد و دوستی بیشتری بین ابوعلی و آلپ تکین برقرار کرد، و او حامی ابوعلی شد و این دو بر آن شدند که هیچ کاری بی رایزنی یکدیگر انجام ندهند.<ref name = "jahane islam">دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، مدخل "بلعمی" از شهناز رازپوش</ref>
+
ابوعلی بلعمی نخستین بار در سال ۳۴۹ هجری به جای ابومنصور یوسف بن اسحاق به وزارت عبدالملک بن نوح رسید. برکناری ابومنصور و سپرده شدن وزارت به ابوعلی با پشتیبانی آلپ تَکین (متوفی حدود ۳۵۹) که فرمانده [[خراسان]] بود صورت گرفت و همین کار اتحاد و دوستی بیشتری بین ابوعلی و آلپ تکین برقرار کرد، و او حامی ابوعلی شد و این دو بر آن شدند که هیچ کاری بی رایزنی یکدیگر انجام ندهند.<ref name="jahane islam">دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، مدخل "بلعمی".</ref>
  
ابوعلی پس از عبدالملک بن نوح وزیر منصور بن نوح سامانی شد اما مدت وزارت او در دربار منصور روشن نیست. و در این دوره وزارت، گاه از آنِ ابوعلی و زمانی در دست ابوجعفر عتبی بوده است.<ref name="jahane islam"/>
+
ابوعلی پس از عبدالملک بن نوح، وزیر منصور بن نوح سامانی شد، اما مدت وزارت او در دربار منصور روشن نیست. در این دوره، وزارت، گاه از آنِ ابوعلی و زمانی در دست ابوجعفر عتبی بوده است.<ref name="jahane islam" />
  
==ابوعلی بلعمی و ترجمه تاریخ طبری==
+
ابوعلی بلعمی همانند پدرش [[ابوالفضل بلعمی]]، در نشر زبان فارسی تأثیر بسیار گذاشت و با ادیبان آن دوره از جمله ابوبکر خوارزمی (م، ۳۸۳ یا ۳۹۰ ق) دوستی و مکاتبه داشت.<ref name="jahane islam" />
 
 
ابوعلی بلعمی همانند پدرش در نشر زبان فارسی تاثیر بسیار گذاشت و با ادیبان آن دوره از جمله [[ابوبكر خوارزمی]] (م383 یا 390) دوستی و مكاتبه داشت.<ref name="jahane islam"/>
 
 
 
یكی از كارهای باارزش و ماندگار ابوعلی بلعمی، ترجمه و تلخیص تاریخ الرسل والملوك یا [[تاریخ طبری]] به دستور منصور بن نوح سامانی بود. او این کار را در سال 352 انجام داد كه هنوز نیم قرن از وفات طبری نگذشته بود.<ref>آقا بزرگ تهرانی، پیشین،‌ ج3، ص 222.</ref>
 
 
 
این ترجمه كه شامل تمام تاریخ طبری است، ترجمه صرف و بدون تغییر این كتاب نیست. تفاوت كار بلعمی با طبری در این است كه بلعمی نام روات و اسناد را حذف كرده و از ذكر روایات مختلف در یك مورد كه در اصل عربی ذكر شده، پرهیز کرده است. او از اختلاف روایت­ های بر یك روایت كه در نزد مولف یا مترجم مرجح به نظر رسیده، اكتفا جسته است و هر جا روایتی ناقص یافته آن را از مآخذ دیگر و در متن كتاب نقل كرده است و اشاره نموده كه محمد بن جریر طبری این روایت را نیاورده است.<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، 1375، پنجم موخره، ج16، ص 56-55 به قلم مترجم.</ref>
 
 
 
سید ابوالقاسم فروزانی می­ نویسد: «از آنجا كه ترجمه ­ای كه بلعمی از كتاب تاریخ الرسل والملوك به عمل آورده با حذف اسناد طولانی و نیز روایات متعدد در باب حادثه واحد همراه بوده و نیز در بعضی موارد به خصوص در مورد تاریخ باستانی ایران نكته ­هایی در بردارد كه در اصل كتاب تاریخ طبری نیست، می توان این ترجمه را كه به تاریخ بلعمی معروف است كتاب تاریخ مستقلی به شمار آورد و قدیمی­ترین تاریخ عمومی فارسی دانست.<ref>فروزانی، سید ابوالقاسم، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی اقتصادی و فرهنگی ایران در دوره سامانیان، تهران، سمت، 1387، چهارم، ص 184.</ref> اثر بلعمی علاوه بر اضافاتی كه درباره پیدایش جهان و عقاید ایرانیان در باب آغاز آفرینش آدم علیه السلام و... دارد، حوادث را تا سال 355 هجری ذكر كرده است در حالی كه در تاریخ طبری حوادث تنها تا سال 302 آمده است بنابراین این بخش، پیوستی بر تاریخ طبری محسوب می­شود.
 
 
 
ترجمه تاریخ طبری كه برخی نام آن را «تاریخنامه طبری» خوانده­ اند، ماخذ و مرجع بسیاری از ترجمه­ های دیگر؛ مانند ترجمه تركی شده است. زیرا به واسطه اطناب و تفصیل تاریخ طبری و زیادی حجم آن و اختصار و شیوایی ترجمه بلعمی مورد توجه قرار گرفته است.<ref>طبری، پیشین، مقدمه، ص 56 به قلم مترجم.</ref>
 
 
 
برخی معتقدند ترجمه تاریخ طبری توسط ابوعلی بلعمی شخصا صورت نگرفته، بلکه این ترجمه توسط دبیران وی انجام گرفته است. محمد روشن مصحح تاریخ ­نامه طبری می­ نویسد: «ابوعلی بلعمی از پایه و مایه دانش، بهره چندانی نداشته و در این كار واسطه­‌ای بیش نبوده و ترجمه ناب این اثر توسط دبیران و منشیان دانشمند و گمنام دیوان سامانیان انجام شده است.».<ref>بلعمی، ابوعلی، تاریخ نامه طبری، تهران، سروش، سوم، مقدمه محمد روشن، ج1، ص 12.</ref> اما برخی معتقدند برای این ادعا دلیل كافی در دست نیست.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ص 52 به نقل از استوری، چارلز امبروز،‌ ادبیات فارسی بر مبنای تالیف استوری،‌ ترجمه آرین پور و ایزدی و كشاورز، تهران، منزوی، 1362 ج2، ص 427.</ref>
 
 
 
در ارتباط با نام این كتاب نیز باید گفت برخی نام [[تاریخ بلعمی]]<ref>فروزانی، پیشین، ص 184.</ref> را برای این اثر مورد استفاده قرار می­دهند. اما برخی نام «ترجمه تاریخ طبری»<ref>قدیانی، عباس، فرهنگ جامع تاریخ ایران، تهران، آرون، 1387، ششم، ج1، ص 78.</ref> و یا «تاریخنامه طبری» را درست می­‌دانند. مصحح این اثر در مقدمه آن، ذكر عنوان «تاریخ بلعمی» را برای این كتاب نادرست شمرده است. ایشان آورده است: «سپاس خدای را كه تاریخنامه طبری كه به نادرست در پاره ­ای از نگاشته­ های پارسی «تاریخ بلعمی» خوانده شده است... به انجام رسید».<ref>بلعمی، ابوعلی، پیشین،‌ ج1، ص 11.</ref>
 
  
 +
یکی از کارهای باارزش و ماندگار ابوعلی بلعمی، ترجمه و تلخیص «تاریخ الرسل والملوک» یا [[تاریخ طبری]] به دستور منصور بن نوح سامانی بود. او این کار را در سال ۳۵۲ ق. انجام داد که هنوز نیم قرن از وفات [[محمد بن جریر طبری|طبری]] نگذشته بود.<ref>آقا بزرگ تهرانی، پیشین،‌ ج۳، ص ۲۲۲.</ref> می توان این ترجمه را که به «[[تاریخ بلعمی (کتاب)|تاریخ بلعمی]]» معروف است، کتاب تاریخ مستقلی به شمار آورد و قدیمی­ترین تاریخ عمومی فارسی دانست.
 
==وفات==
 
==وفات==
تاریخ مرگ بلعمی چندان روشن نیست . گردیزی در کتاب زين الاخبار آن را در 363 ضبط کرده است که ظاهراً درست نیست ، چون عتبی در تاریخ یمینی ذیل رویدادهای 383 از ابوعلی یاد کرده است. بنابراین، مرگ بلعمی باید در این سال یا پس از آن روی داده باشد.<ref name="jahane islam"/>
+
تاریخ وفات ابوعلی بلعمی چندان روشن نیست. گردیزی در کتاب «زین الاخبار» آن را در ۳۶۳ ق. ضبط کرده است که ظاهراً درست نیست، چون عتبی در «تاریخ یمینی» ذیل رویدادهای ۳۸۳ ق. از ابوعلی یاد کرده است. بنابراین، مرگ بلعمی باید در این سال یا پس از آن روی داده باشد.<ref name="jahane islam" />
 
 
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}  
 
{{پانویس}}  
 
 
==منابع==
 
==منابع==
*[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=46899  یدالله حاجی زاده، خاندان بلعمی، سایت پژوهه]، بازیابی: 4 بهمن 1391.
+
*"خاندان بلعمی"، یدالله حاجی زاده، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، بازیابی: ۴ بهمن ۱۳۹۱.
*انجمن مفاخر فرهنگی، [[اثر آفرینان]]، ج ص 69.
+
*انجمن مفاخر فرهنگی، [[اثر آفرینان]]، ج ۲، ص ۶۹.
*دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، مدخل بلعمی از شهناز رازپوش
+
*دانشنامه جهان اسلام، مدخل "بلعمی"، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی.
 
+
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده=دارد
 +
}}
 +
[[رده:علمای قرن چهارم]]
 
[[رده:دولتمردان]]
 
[[رده:دولتمردان]]
 
[[رده:تاریخ نویسان]]
 
[[رده:تاریخ نویسان]]
[[رده:علمای قرن چهارم]]
 
 
[[رده:ادیبان]]
 
[[رده:ادیبان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۹

«ابوعلی محمد بلعمی» (متوفی حدود ۳۸۳ ق) فرزند ابوالفضل بلعمی، مورخ و ادیب ایرانی و از وزرای دانشمند دربار سامانی است. او به دستور منصور بن نوح سامانی کتاب «تاریخ طبرى» را از عربى به فارسى ترجمه کرد که به «تاریخ بلعمی» معروف است.

ولادت

محمد بن محمد بن عبیدالله التمیمی البلعمی معروف به ابوعلی بلعمی در بخارا تولد یافت. در ارتباط با دوران کودکی و ایام ابتدایی زندگی­ اش اطلاع چندانی در دست نیست. وی فرزند بلعمی بزرگ، ابوالفضل محمد بن عبیدالله بلعمی (م، ۳۲۹ ق) از وزیران سامانیان است.[۱]

علت شهرت او به بلعمى به خاطر انتساب او و نیاکان وى به بلعمان از قراء مرو بود.

دوران وزارت

ابوعلی بلعمی نخستین بار در سال ۳۴۹ هجری به جای ابومنصور یوسف بن اسحاق به وزارت عبدالملک بن نوح رسید. برکناری ابومنصور و سپرده شدن وزارت به ابوعلی با پشتیبانی آلپ تَکین (متوفی حدود ۳۵۹) که فرمانده خراسان بود صورت گرفت و همین کار اتحاد و دوستی بیشتری بین ابوعلی و آلپ تکین برقرار کرد، و او حامی ابوعلی شد و این دو بر آن شدند که هیچ کاری بی رایزنی یکدیگر انجام ندهند.[۲]

ابوعلی پس از عبدالملک بن نوح، وزیر منصور بن نوح سامانی شد، اما مدت وزارت او در دربار منصور روشن نیست. در این دوره، وزارت، گاه از آنِ ابوعلی و زمانی در دست ابوجعفر عتبی بوده است.[۲]

ابوعلی بلعمی همانند پدرش ابوالفضل بلعمی، در نشر زبان فارسی تأثیر بسیار گذاشت و با ادیبان آن دوره از جمله ابوبکر خوارزمی (م، ۳۸۳ یا ۳۹۰ ق) دوستی و مکاتبه داشت.[۲]

یکی از کارهای باارزش و ماندگار ابوعلی بلعمی، ترجمه و تلخیص «تاریخ الرسل والملوک» یا تاریخ طبری به دستور منصور بن نوح سامانی بود. او این کار را در سال ۳۵۲ ق. انجام داد که هنوز نیم قرن از وفات طبری نگذشته بود.[۳] می توان این ترجمه را که به «تاریخ بلعمی» معروف است، کتاب تاریخ مستقلی به شمار آورد و قدیمی­ترین تاریخ عمومی فارسی دانست.

وفات

تاریخ وفات ابوعلی بلعمی چندان روشن نیست. گردیزی در کتاب «زین الاخبار» آن را در ۳۶۳ ق. ضبط کرده است که ظاهراً درست نیست، چون عتبی در «تاریخ یمینی» ذیل رویدادهای ۳۸۳ ق. از ابوعلی یاد کرده است. بنابراین، مرگ بلعمی باید در این سال یا پس از آن روی داده باشد.[۲]

پانویس

  1. آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۳، ص۲۲۲؛ ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات ایران، ج۱، ص ۶۱۹.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، مدخل "بلعمی".
  3. آقا بزرگ تهرانی، پیشین،‌ ج۳، ص ۲۲۲.

منابع

  • "خاندان بلعمی"، یدالله حاجی زاده، دانشنامه پژوهه، بازیابی: ۴ بهمن ۱۳۹۱.
  • انجمن مفاخر فرهنگی، اثر آفرینان، ج ۲، ص ۶۹.
  • دانشنامه جهان اسلام، مدخل "بلعمی"، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی.