ابوبکر وراق: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | {{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]}} | + | {{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]}}{{خوب}} |
− | {{خوب}} | ||
− | + | '''«ابوبکر محمد بن عمر تِرمذی بلخی»'''، معروف به '''«ابوبکر وَرّاق»''' (م، 280 ق)، عارف و شاعر نامدار [[ایران|ایرانی]] مسلمان در قرن سوم قمری است. | |
− | == | + | ==زندگینامه== |
− | ابوبکر | + | ابوبکر محمد بن عمر حکیم تِرْمِذی بلخی، در تِرمذ به دنیا آمد، اما در بلخ زندگی میکرد<ref>سلمی، طبقات الصوفیه، ص216؛ انصاری، طبقات الصوفیه، ص261-262؛ عطار، تذکره الاولیاء، ج2، ص87.</ref> و [[محمد بن عیسی ترمذی]] (م، 279 ق)، صاحب «[[سنن ترمذی (کتاب)|سنن]]» از کتب [[صحاح سته]]، خواهرزاده او بوده است.<ref>انصاری، طبقات الصوفیه، ض262؛ جامی، نفحات الانس، ص123.</ref> |
− | + | ابوبکر وراق در شریعت [[شافعی]] مذهب بوده<ref>سبکی، طبقات الشافعیه الکبری، 3/308؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج11، ص78</ref> و در طریقت روش وی به اصول [[فتوت]] و جوانمردی نزدیک بوده است.<ref>آملی، نفائس الفنون، ج2، ص127.</ref> او جوانمرد را کسی میداند: «که او را خصمی نباشد بر کسی».<ref>قشیری، الرساله القشیریه، 226؛ ترجمه رساله قشیریه، ص356.</ref> | |
− | + | درباره جوانمردی خود او هم گفتهاند که اگر مگسی بر وی مینشست، آن را از خود نمیراند مبادا بر دیگری نشیند و او را آزار دهد. <ref>انصاری، طبقات الصوفیه، ص523.</ref> برای این که مروت و [[اخلاص]] را از یاد نبرد، بر یک طرف ردای خویش حرف «خ» را به نشانه اخلاص و در سوی دیگر حرف «م» را به نشانه مروت نوشته بود.<ref>انصاری، طبقات الصوفیه، ص264؛ جامی، نفحات الانس، ص125.</ref> وراق علم [[کلام]] بدون [[زهد]]، و [[شریعت]] بدون [[ورع]] را کافی نمیدانست و در سیر و سلوک ترکیبی از این سه اصل ـ کلام، فقه و زهد ـ را واجب میشمرد.<ref>سلمی، طبقات الصوفیه، ص218-219؛ ابونعیم، حلیه الاولیاء، ج10، ص236؛ هجویری، کشف المحجوب، ص19.</ref> | |
− | ابوبکر وراق | + | ابوبکر وراق سه حرف «زهد» را نشانه سه ترک میدانست: «ز» ترک زینت، «ﻫ» ترک هوی و «د» ترک دنیا.<ref>عبادی، مناقب الصوفیه، ص44؛ عطار، تذکره الاولیاء، ج2، ص90.</ref> وی معتقد بود که برای [[تهذیب نفس|تهذیب]] باید [[نفس]] را شناخت، زیرا «نفس در جمیع احوال مرائی است و در اکثر اوقات منافق و در مواردی مشرک».<ref>باخرزی، اورادالاحباب و فصوص الآداب، ج2، ص103؛ نک: سهروردی، آداب المریدین، ص98؛ کاشانی، مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، ص86.</ref> |
− | + | از تاریخ درگذشت وی ـ همچون زمان تولد او ـ اطلاع دقیقی نداریم. از اشاراتی که در منابع به معاصران و شاگردان او شده، چنین برمیآید که در اواخر سده 3 قمری درگذشته است. بعضی از مآخذ جدید بدون ذکر سند، وفات وی را 280 ق. گفتهاند.<ref>نک: کحاله، معجم المؤلفین، ج11، ص78؛ سزگین، تاریخ التراث العربی، ج1(4)، ص128؛ ایرانیکا، vI, P265 </ref> در حالی که نورالدین شریبه سال [[مرگ]] او را 240 ق. ذکر کرده<ref> شریبه، مقدمه و حاشیه بر طبقات الاولیاء ابن ملقن، ص374، حاشیه1.</ref> که بیشک اشتباه است. انصاری<ref>انصاری، طبقات الصوفیه، ص261-262.؛ جامی، نفحات الانس، ص123.</ref> تربت وی را در ترمذ دانستهاند، اما منابع جدید، مدفن او ا در بلخ در جنب مرقد استادش احمد خضرویه گفتهاند.<ref>نامه دانشوران، ج5، ص194؛ دائره المعارف آریانا.</ref> | |
− | + | ==استادان و شاگردان == | |
− | + | ابوبکر وراق، با احمد خِضرویه مجالست داشته و صحبت او و پیران دیگری چون محمد بن ابراهیم زاهد و محمد بن عمر بن خَشنام [خوشنام] بلخی را درک کرده است.<ref>سلمی، طبقات الصوفیه، ص216؛ انصاری، طبقات الصوفیه، ص267؛ عطار، تذکره الاولیاء، ج2، ص87.</ref> هجویری از او به عنوان «مؤدب الاولیاء» یاد کرده و او را از مریدان محمد بن علی ترمذی، مؤسس طریقه حکیمیه، دانسته و حکایتهای خارقالعاده درباره ارتباط او با محمد بن علی ترمذی بیان کرده است.<ref>ترمذی، ص178-179، 289، 302؛ نک: عطار، تذکره الاولیاء، ج2، ص78-79، 87.</ref> | |
− | + | ابوبکر در علم [[حدیث]] نیز دست داشت و احادیثی از قول او نقل شده و نامش در شمار راویان حدیث آمده است.<ref>ابن کثیر، البدایه، ج5، ص184.</ref> | |
− | + | ارادت مریدان نسبت به او چنان بود که یکی از آنان به نام ابوالقاسم حکیم اسحاق بن محمداسماعیل سمرقندی گفته است که «اگر پس از [[پیامبر اسلام|مصطفی]] صلی الله علیه و آله پیغمبری روا بودی، در ایام ما آن ابوبکر وراق بودی».<ref>انصاری، طبقات الصوفیه، ص263؛ جامی، نفحات الانس، ص124.</ref> شاگرد دیگری به نام ابوبکر سغدی دربارهاش گفته است که «ابوبکر وراق مردی کریم بود، خدای را به مزد کار نکردی که به تعظیم کردی».<ref>انصاری، طبقات الصوفیه، ص263؛ جامی، نفحات الانس، ص125.</ref> | |
− | + | شاگردان دیگر ابوبکر وراق که نامشان به ما رسیده، اینانند: صالح بن مکتوم بلخی که سخنان وی را به خاطر میسپرد و پیوسته به نقل آنها میپرداخت،<ref>جامی، نفحات الانس، ص125.</ref> دیگر هاشم سغدی که تا روز [[مرگ]] با وی بود<ref>انصاری، طبقات الصوفیه، ص264؛ جامی. نفحات الانس، ص125.</ref> و دیگر خواجه محمدحامد واشگردی بود که او هم مانند استادش مگس را از خود نمیراند.<ref>انصاری، الصوفیه، ص300، 523.</ref> | |
− | + | ==آثار و تألیفات == | |
− | از این میان تنها کتاب | + | ابوبکر ورّاق تألیفات مشهوری در [[ریاضیات]] و معاملات و آداب زاهدانه داشته است.<ref>سلمی، طبقات الصوفیه، ص216؛ انصاری،الصوفیه، ص262.؛ ابونعیم، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج10، ص235؛ قشیری، الرساله القشیریه، ص440؛ هجویری، کشف المحجوب، ص179، 439؛ عطار، تذکره الاولیاء، ج2، ص87؛ شعرانی، الطبقات الکبری، ج1، ص91.</ref> از این میان تنها کتاب «العالم و المتعلم» اکنون در دست است. به گفته انصاری<ref>انصاری، الصوفیه، ص300، 523.</ref>، اگر کسی بخواهد که ابوبکر وراق را بشناسد، باید به کتاب العالم والمتعلم او بنگرد، تا ببیند که او [[تورات]] و [[انجیل]] و [[زبور]] و دیگر کتب آسمانی را خوانده است. |
+ | |||
+ | ابوبکر بن وراق هچنین دارای [[دیوان (شعر)|دیوان شعری]] به عربی نیز بوده<ref>جامی، نفحات الانس، ص123.</ref> که دو [[بیت (شعر)|بیت]] آن را انصاری نقل کرده است.<ref>انصاری، الصوفیه، ص262، 268.</ref> | ||
+ | |||
+ | [[ابن ندیم]] کتابی با عنوان «غریب المصاحف»، در الفاظ غریب [[قرآن]] به ابوبکر وراق نسبت میدهد که ظاهراً با این ابوبکر وراق ارتباطی ندارد.<ref>انصاری، الصوفیه، ص37.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
− | ==منابع | + | ==منابع== |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | *"ابوبکر وراق"، غلامعلی آریا، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج5. | |
− | *غلامعلی آریا، | ||
{{سنجش کیفی | {{سنجش کیفی | ||
|سنجش=شده | |سنجش=شده |
نسخهٔ ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۳
«ابوبکر محمد بن عمر تِرمذی بلخی»، معروف به «ابوبکر وَرّاق» (م، 280 ق)، عارف و شاعر نامدار ایرانی مسلمان در قرن سوم قمری است.
زندگینامه
ابوبکر محمد بن عمر حکیم تِرْمِذی بلخی، در تِرمذ به دنیا آمد، اما در بلخ زندگی میکرد[۱] و محمد بن عیسی ترمذی (م، 279 ق)، صاحب «سنن» از کتب صحاح سته، خواهرزاده او بوده است.[۲]
ابوبکر وراق در شریعت شافعی مذهب بوده[۳] و در طریقت روش وی به اصول فتوت و جوانمردی نزدیک بوده است.[۴] او جوانمرد را کسی میداند: «که او را خصمی نباشد بر کسی».[۵]
درباره جوانمردی خود او هم گفتهاند که اگر مگسی بر وی مینشست، آن را از خود نمیراند مبادا بر دیگری نشیند و او را آزار دهد. [۶] برای این که مروت و اخلاص را از یاد نبرد، بر یک طرف ردای خویش حرف «خ» را به نشانه اخلاص و در سوی دیگر حرف «م» را به نشانه مروت نوشته بود.[۷] وراق علم کلام بدون زهد، و شریعت بدون ورع را کافی نمیدانست و در سیر و سلوک ترکیبی از این سه اصل ـ کلام، فقه و زهد ـ را واجب میشمرد.[۸]
ابوبکر وراق سه حرف «زهد» را نشانه سه ترک میدانست: «ز» ترک زینت، «ﻫ» ترک هوی و «د» ترک دنیا.[۹] وی معتقد بود که برای تهذیب باید نفس را شناخت، زیرا «نفس در جمیع احوال مرائی است و در اکثر اوقات منافق و در مواردی مشرک».[۱۰]
از تاریخ درگذشت وی ـ همچون زمان تولد او ـ اطلاع دقیقی نداریم. از اشاراتی که در منابع به معاصران و شاگردان او شده، چنین برمیآید که در اواخر سده 3 قمری درگذشته است. بعضی از مآخذ جدید بدون ذکر سند، وفات وی را 280 ق. گفتهاند.[۱۱] در حالی که نورالدین شریبه سال مرگ او را 240 ق. ذکر کرده[۱۲] که بیشک اشتباه است. انصاری[۱۳] تربت وی را در ترمذ دانستهاند، اما منابع جدید، مدفن او ا در بلخ در جنب مرقد استادش احمد خضرویه گفتهاند.[۱۴]
استادان و شاگردان
ابوبکر وراق، با احمد خِضرویه مجالست داشته و صحبت او و پیران دیگری چون محمد بن ابراهیم زاهد و محمد بن عمر بن خَشنام [خوشنام] بلخی را درک کرده است.[۱۵] هجویری از او به عنوان «مؤدب الاولیاء» یاد کرده و او را از مریدان محمد بن علی ترمذی، مؤسس طریقه حکیمیه، دانسته و حکایتهای خارقالعاده درباره ارتباط او با محمد بن علی ترمذی بیان کرده است.[۱۶]
ابوبکر در علم حدیث نیز دست داشت و احادیثی از قول او نقل شده و نامش در شمار راویان حدیث آمده است.[۱۷]
ارادت مریدان نسبت به او چنان بود که یکی از آنان به نام ابوالقاسم حکیم اسحاق بن محمداسماعیل سمرقندی گفته است که «اگر پس از مصطفی صلی الله علیه و آله پیغمبری روا بودی، در ایام ما آن ابوبکر وراق بودی».[۱۸] شاگرد دیگری به نام ابوبکر سغدی دربارهاش گفته است که «ابوبکر وراق مردی کریم بود، خدای را به مزد کار نکردی که به تعظیم کردی».[۱۹]
شاگردان دیگر ابوبکر وراق که نامشان به ما رسیده، اینانند: صالح بن مکتوم بلخی که سخنان وی را به خاطر میسپرد و پیوسته به نقل آنها میپرداخت،[۲۰] دیگر هاشم سغدی که تا روز مرگ با وی بود[۲۱] و دیگر خواجه محمدحامد واشگردی بود که او هم مانند استادش مگس را از خود نمیراند.[۲۲]
آثار و تألیفات
ابوبکر ورّاق تألیفات مشهوری در ریاضیات و معاملات و آداب زاهدانه داشته است.[۲۳] از این میان تنها کتاب «العالم و المتعلم» اکنون در دست است. به گفته انصاری[۲۴]، اگر کسی بخواهد که ابوبکر وراق را بشناسد، باید به کتاب العالم والمتعلم او بنگرد، تا ببیند که او تورات و انجیل و زبور و دیگر کتب آسمانی را خوانده است.
ابوبکر بن وراق هچنین دارای دیوان شعری به عربی نیز بوده[۲۵] که دو بیت آن را انصاری نقل کرده است.[۲۶]
ابن ندیم کتابی با عنوان «غریب المصاحف»، در الفاظ غریب قرآن به ابوبکر وراق نسبت میدهد که ظاهراً با این ابوبکر وراق ارتباطی ندارد.[۲۷]
پانویس
- ↑ سلمی، طبقات الصوفیه، ص216؛ انصاری، طبقات الصوفیه، ص261-262؛ عطار، تذکره الاولیاء، ج2، ص87.
- ↑ انصاری، طبقات الصوفیه، ض262؛ جامی، نفحات الانس، ص123.
- ↑ سبکی، طبقات الشافعیه الکبری، 3/308؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج11، ص78
- ↑ آملی، نفائس الفنون، ج2، ص127.
- ↑ قشیری، الرساله القشیریه، 226؛ ترجمه رساله قشیریه، ص356.
- ↑ انصاری، طبقات الصوفیه، ص523.
- ↑ انصاری، طبقات الصوفیه، ص264؛ جامی، نفحات الانس، ص125.
- ↑ سلمی، طبقات الصوفیه، ص218-219؛ ابونعیم، حلیه الاولیاء، ج10، ص236؛ هجویری، کشف المحجوب، ص19.
- ↑ عبادی، مناقب الصوفیه، ص44؛ عطار، تذکره الاولیاء، ج2، ص90.
- ↑ باخرزی، اورادالاحباب و فصوص الآداب، ج2، ص103؛ نک: سهروردی، آداب المریدین، ص98؛ کاشانی، مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، ص86.
- ↑ نک: کحاله، معجم المؤلفین، ج11، ص78؛ سزگین، تاریخ التراث العربی، ج1(4)، ص128؛ ایرانیکا، vI, P265
- ↑ شریبه، مقدمه و حاشیه بر طبقات الاولیاء ابن ملقن، ص374، حاشیه1.
- ↑ انصاری، طبقات الصوفیه، ص261-262.؛ جامی، نفحات الانس، ص123.
- ↑ نامه دانشوران، ج5، ص194؛ دائره المعارف آریانا.
- ↑ سلمی، طبقات الصوفیه، ص216؛ انصاری، طبقات الصوفیه، ص267؛ عطار، تذکره الاولیاء، ج2، ص87.
- ↑ ترمذی، ص178-179، 289، 302؛ نک: عطار، تذکره الاولیاء، ج2، ص78-79، 87.
- ↑ ابن کثیر، البدایه، ج5، ص184.
- ↑ انصاری، طبقات الصوفیه، ص263؛ جامی، نفحات الانس، ص124.
- ↑ انصاری، طبقات الصوفیه، ص263؛ جامی، نفحات الانس، ص125.
- ↑ جامی، نفحات الانس، ص125.
- ↑ انصاری، طبقات الصوفیه، ص264؛ جامی. نفحات الانس، ص125.
- ↑ انصاری، الصوفیه، ص300، 523.
- ↑ سلمی، طبقات الصوفیه، ص216؛ انصاری،الصوفیه، ص262.؛ ابونعیم، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج10، ص235؛ قشیری، الرساله القشیریه، ص440؛ هجویری، کشف المحجوب، ص179، 439؛ عطار، تذکره الاولیاء، ج2، ص87؛ شعرانی، الطبقات الکبری، ج1، ص91.
- ↑ انصاری، الصوفیه، ص300، 523.
- ↑ جامی، نفحات الانس، ص123.
- ↑ انصاری، الصوفیه، ص262، 268.
- ↑ انصاری، الصوفیه، ص37.
منابع
- "ابوبکر وراق"، غلامعلی آریا، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج5.