منابع و پی نوشتهای متوسط
شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابن فارس: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۲ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
ابوالحسین‌ احمد بن‌ فارس‌ بن‌ زکریا بن‌ حبیب‌ از ادبای به نام قرن چهارم هجری که از شاگردان تربیت یافته در مکتب وی می توان به بدیع‌الزمان‌ همدانى‌ و [[صاحب بن عباد]] اشاره کرد.  
+
'''«احمد بن‌ فارس‌ بن‌ زکریا»''' معروف به '''«ابن‌ فارس‌»''' (م، ۳۹۵ ق)، لغوی‌، نحوی‌، ادیب‌ و شاعر مسلمان در سده ۴ قمری است. بیشتر شهرت‌ ابن‌ فارس‌ مرهون‌ تألیفات‌ او در زمینه [[علم لغت|لغت‌]] و [[نحو]] بوده و کتاب «[[معجم مقاییس اللغة (کتاب)|معجم‌ مقاییس‌ اللغة]]» از مهمترین این آثار است‌. از ادبای بنام تربیت یافته در مکتب وی می‌توان به [[صاحب بن عباد]] اشاره کرد.
  
 
{{شناسنامه عالم
 
{{شناسنامه عالم
|نام کامل = احمد بن‌ فارس‌ بن‌ زكریا
+
|نام کامل = احمد بن‌ فارس‌ بن‌ زکریا
 
|تصویر= [[پرونده:Ibn-fars.jpg]]
 
|تصویر= [[پرونده:Ibn-fars.jpg]]
 
|زادروز =  
 
|زادروز =  
 
|زادگاه =
 
|زادگاه =
|وفات =  395 قمری
+
|وفات =  ۳۹۵ قمری
|مدفن = ری
+
|مدفن = شهر ری
|اساتید =  ابوالفضل‌ محمد بن‌ عمید، ابوسعید سیرافى‌، ...
+
|اساتید =  [[محمد بن عمید]]، على‌ بن‌ ابراهیم‌ قطان، سلیمان‌ بن‌ احمد طبرانى، ابوسعید سیرافى‌،...
|شاگردان = بدیع‌الزمان‌ همدانى‌، صاحب‌ بن‌ عباد، ...
+
|شاگردان = [[صاحب بن عباد]]، بدیع‌الزمان‌ همدانى‌، ابوالفتح‌ علی بن‌ عمید، ابوطالب‌ مجدالدوله‌،...
|آثار = مقاییس اللغة، ابیات‌ الاستشهاد، المجمل‌ فى‌ اللغة، ...
+
|آثار = [[معجم مقاییس اللغة (کتاب)|معجم‌ مقاییس‌ اللغة]]، ابیات‌ الاستشهاد، المجمل‌ فى‌ اللغة، الاتباع‌ والمزاوجة، الصاحبى‌ فى‌ فقه‌ اللغة، الخضارة،...
 
}}
 
}}
  
==ولادت==
+
==زندگی‌نامه==
  
ابوالحسین‌ احمد بن‌ فارس‌ بن‌ زکریا بن‌ حبیب‌، [[نحو|نحوی‌]]، لغوی‌، ادیب‌، شاعر و یکى‌ از چهره‌های‌ درخشان‌ ادب‌ عربى‌ در سده ۴ قمری است. سال‌ و محل‌ تولد او به‌ درستى‌ روشن‌ نیست‌، اما ظاهراً در یکى‌ از روستاهای‌ قزوین‌ به‌ دنیا آمده‌ و خود وی‌ این‌ روستا را کرسف‌ گفته‌ است‌. با این‌ حال‌ وی‌ را به‌ روستای‌ موسى‌آباد و در جای‌ دیگر به‌ روستای‌ ولیدآباد از توابع‌ همدان‌ منسوب‌ ساخته‌اند و نقل شده  که‌ اصل‌ وی‌ از قزوین‌ بوده‌ است‌. برخى‌ نیز او را همدانى‌ دانسته‌ و گفته‌اند نسبت‌ قزوینى‌ از آن‌ روی‌ به‌ او داده‌ شده‌ که‌ به‌ لهجه قزوینى‌ سخن‌ مى‌گفته‌ است‌. این‌ آشفتگى‌ در تعیین‌ زادگاه‌ در حالی که‌ او را یکى‌ از رجال‌ خراسان‌ معرفى‌ کرده‌ اند، فزونى‌ مى‌یابد.  
+
سال‌ و محل‌ تولد «ابوالحسین‌ احمد بن‌ فارس‌ بن‌ زکریا» به‌ درستى‌ روشن‌ نیست‌، اما ظاهراً در یکى‌ از روستاهای‌ قزوین‌ به‌ دنیا آمده‌ و خود وی‌ این‌ روستا را کرسف‌ گفته‌ است‌. با این‌ حال‌ برخی وی‌ را به‌ روستای‌ موسى‌آباد یا ولیدآباد از توابع‌ همدان‌ منسوب‌ ساخته‌اند. برخى‌ نیز او را همدانى‌ دانسته‌ و گفته‌اند نسبت‌ قزوینى‌ از آن‌ روی‌ به‌ او داده‌ شده‌ که‌ به‌ لهجه قزوینى‌ سخن‌ مى‌گفته‌ است‌. این‌ آشفتگى‌ در تعیین‌ زادگاه‌، در حالی که‌ او را یکى‌ از رجال‌ [[خراسان|خراسان‌]] معرفى‌ کرده‌ اند، فزونى‌ مى‌یابد.
  
درباره سال‌ تولد او نیز همة منابع‌ سکوت‌ کرده‌اند و علت‌ آن‌ بى‌گمان‌ روستازادگى‌ و گمنامى‌ او در آغاز زندگى‌ بوده‌ است و پس‌ از مرگ‌ ابوالفتح‌ ابن‌ عمید که دوستی فراوان با ابن فارس داشت و بر اثر آن‌، ابن‌ فارس‌ حامى‌ خویش‌ را از دست‌ داد، ابن‌ فارس‌ به‌ ری‌ رفت‌ و تا پایان‌ عمر در آن‌ شهر ماند.
+
پدرش فارس‌ بن‌ زکریا، فقیهى‌ [[شافعی|شافعى‌]] مذهب‌ و دانشمندی اهل‌ لغت‌ و ادب‌ بود.  
  
پدرش زکریا بن‌ فارس‌ فقیهى‌ [[شافعی|شافعى‌]] مذهب‌ و دانشمندی اهل‌ لغت‌ و ادب‌ بود.
+
درباره مذهب‌ ابن‌ فارس‌ اختلاف‌ است و اصحاب‌ هر مذهب‌ کوشیده‌اند این‌ دانشمند بزرگ‌ را به‌ جرگه همکیشان‌ خویش‌ وارد کنند. برخی گفته‌اند که‌ وی‌ [[شافعی|شافعى‌]] بود، اما پس‌ از اقامت‌ در ری‌ به‌ مذهب‌ [[مالکی]] درآمد. اما [[شیخ طوسی|شیخ طوسى‌]] و به‌ پیروی‌ از او [[ابن شهر آشوب|ابن‌ شهر آشوب‌]] او را در شمار [[شیعه|شیعیان‌]] دانسته‌اند و رافعى‌ در ادامه یکى‌ از مجالس‌ املای‌ او، روایتى‌ از [[امام رضا علیه السلام|امام‌ رضا]] (علیه السلام) از او نقل‌ کرده‌ و در جای‌ دیگر به‌ کتابى‌ که‌ وی‌ در معنى‌ «آل‌» تألیف‌ کرده‌، اشاره‌ کرده‌ اند.
 +
برخى‌ اشارات‌ دیگر نیز درباره شیعه‌ بودن‌ وی‌ موجود است‌، از جمله‌ اینکه‌ گفته‌اند وی‌ از استادان‌ [[شیخ صدوق|شیخ‌ صدوق‌]] بوده‌ و او در [[کمال الدین و تمام النعمه (کتاب)|اکمال‌الدین‌]] خود به‌ این‌ موضوع‌ اشاره‌ کرده‌ است‌. همچنین‌ [[حدیث|حدیثى‌]] مربوط به‌ رؤیت‌ [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|امام‌ زمان]] (علیه السلام) نیز به‌ وی‌ منسوب‌ است‌.  
  
==مذهب==
+
ابن فارس به‌ امور [[دنیا]] سخت‌ بى‌اعتنا بود و به‌ همین‌ سبب‌ همواره‌ از خوارمایگى‌ هم‌روزگاران‌ خویش‌ شکوه‌ داشت‌ و چندان‌ بخشنده‌ بود که‌ گاه‌ حتى‌ جامه‌ و فرش‌ خانه خویش‌ را به‌ نیازمندان‌ مى‌بخشید.
درباره مذهب‌ ابن‌ فارس‌ نیز چون‌ بسیاری‌ دیگر از مشاهیر اختلاف‌ است‌. گفته‌اند که‌ وی‌ شافعى‌ بود، اما پس‌ از اقامت‌ در ری‌ به‌ مذهب‌ [[مالک بن انس|مالک‌]] درآمد. از سوی‌ دیگر به‌ نقل‌ از گروهى‌ از مغربیانى‌ که‌ با ابن‌ فارس‌ دیدار کرده‌ بوده‌اند، [[مالکی|مالکى‌]] بودن‌ وی‌ را قطعى‌ دانسته‌اند، اما گفته‌ شده که‌ برخى‌ از مشرقیان‌ او را به‌ دلیل‌ شرحى‌ که‌ بر مختصر مرنى‌ نوشته‌ است‌ ، شافعى‌ دانسته‌اند. اما به‌ رغم‌ این‌ گفته‌ها، [[شیخ طوسی|طوسى‌]] و به‌ پیروی‌ از او [[ابن شهر آشوب|ابن‌ شهر آشوب‌]] او را در شمار [[شیعه|شیعیان‌]] دانسته‌اند و رافعى‌ در ادامة یکى‌ از مجالس‌ املای‌ او، روایتى‌ از [[امام رضا علیه السلام|امام‌ هشتم‌]] شیعیان‌ (ع‌) از او نقل‌ کرده‌ و در جای‌ دیگر به‌ کتابى‌ که‌ وی‌ در معنى‌ «آل‌» تألیف‌ کرده‌، اشاره‌ کرده‌ اند.
 
برخى‌ اشارات‌ دیگر نیز دربارة شیعه‌ بودن‌ وی‌ موجود است‌، از جمله‌ اینکه‌ گفته‌اند وی‌ از استادان‌ [[شیخ صدوق|شیخ‌ صدوق‌]] بوده‌ و شیخ‌ صدوق‌ در [[كمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|اکمال‌الدین‌]] خود به‌ این‌ موضوع‌ اشاره‌ کرده‌ است‌. همچنین‌ حدیثى‌ مربوط به‌ رؤیت‌ [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|امام‌ دوازدهم‌]](ع‌) نیز به‌ وی‌ منسوب‌ است‌. بنابر آنچه‌ گفته‌ شد، هیچ‌ دلیل‌ قانع‌ کننده‌ای‌ برای‌ تعیین‌ قطعى‌ مذهب‌ او در دست‌ نیست‌. از این‌ رو، اصحاب‌ هر مذهب‌ کوشیده‌اند این‌ دانشمند بزرگ‌ را به‌ جرگة همکیشان‌ خویش‌ وارد کنند.  
 
  
==سجایای اخلاقی==
+
احمد بن فارس پس‌ از مرگ‌ ابوالفتح ابن‌ عمید (فرزند [[محمد بن عمید|ابوالفضل‌ محمد بن‌ عمید]]) که دوستی فراوان با او داشت و بر اثر آن‌، حامى‌ خویش‌ را از دست‌ داد، در زمان وزارت‌ [[صاحب بن عباد|صاحب‌ بن‌ عباد]] از همدان به‌ ری‌ رفت‌ و تا پایان‌ عمر در آن‌ شهر ماند و در سال ۳۹۵ قمری درگذشت‌.
  
وی‌ به‌ امور [[دنیا]] سخت‌ بى‌اعتنا بود و به‌ همین‌ سبب‌ همواره‌ از خوارمایگى‌ هم‌روزگاران‌ خویش‌ شکوه‌ داشت‌ و چندان‌ بخشنده‌ بود که‌ گاه‌ حتى‌ جامه‌ و فرش‌ خانة خویش‌ را به‌ نیازمندان‌ مى‌بخشید.
+
==استادان و شاگردان==
 
+
ابن فارس در قزوین‌ نزد پدرش‌ فارس‌ بن‌ زکریا، دانش‌ آموخت‌ و چندی‌ بعد از او کتاب‌ اصلاح‌ المنطق‌ [[ابن سکیت اهوازی]] را روایت‌ کرد. در موارد دیگری‌ نیز از پدر خود روایت‌ کرده‌ است‌. به دلیل علاقه زیاد ایشان به آموختن، آوازه هر استادی‌ را در هر جا که‌ می شنید، به‌ سوی‌ وی‌ می شتافت‌؛ در قزوین‌، همدان‌، زنجان‌، [[اصفهان|اصفهان‌]] و [[بغداد]] به‌ تحصیل‌ پرداخت‌ و استادان‌ بسیار دید، به‌ گونه‌ای‌ که‌ اکنون‌ نام‌ بیش‌ از ۳۰ تن‌ از استادان‌ او در دست‌ است‌ که‌ معروف‌ترین‌ آنها اینانند: [[محمد بن عمید|ابوالفضل‌ محمد بن‌ عمید]]، على‌ بن‌ ابراهیم‌ بن‌ سلمة قطان، ابوالقاسم‌ سلیمان‌ ابن‌ احمد بن‌ ایوب‌ طبرانى، ابوسعید سیرافى‌.
==اساتید==
 
 
 
وی‌ در قزوین‌ نزد پدرش‌ زکریا بن‌ فارس‌، دانش‌ آموخت‌ و چندی‌ بعد از او کتاب‌ اصلاح‌ المنطق‌ [[ابن سكيت اهوازى|ابن‌ سکیت‌]] را روایت‌ کرد. در موارد دیگری‌ نیز از پدر خود روایت‌ کرده‌ است‌. به دلیل علاقه زیاد ایشان به آموختن آوازه هر استادی‌ را در هر جا که‌ می شنید، به‌ سوی‌ وی‌ می شتافت‌؛ در قزوین‌، همدان‌، زنجان‌، میانه‌، [[اصفهان|اصفهان‌]] و [[بغداد]] به‌ تحصیل‌ پرداخت‌ و استادان‌ بسیار دید، به‌ گونه‌ای‌ که‌ اکنون‌ نام‌ بیش‌ از ۳۰ تن‌ از استادان‌ او در دست‌ است‌ که‌ معروف‌ترین‌ آنها اینانند: ابوالفضل‌ محمد بن‌ عمید، على‌ بن‌ ابراهیم‌ بن‌ سلمة قطان، ابوالقاسم‌ سلیمان‌ ابن‌ احمد بن‌ ایوب‌ طبرانى، ابوسعید سیرافى‌.
 
  
 +
همچنین چند تن‌ از چهره‌های‌ بزرگ‌ ادبى‌ و سیاسى‌ در سده ۴ قمری از شاگردان‌ او بوده‌اند. نخستین‌ آنها بدیع‌الزمان‌ همدانى‌ پایه‌گذار فن‌ مقامه‌نویسى‌ است‌ که‌ گفته‌اند، این‌ فن‌ را از وی‌ آموخت‌. [[صاحب بن عباد|صاحب‌ بن‌ عباد]] وزیر دانشمند و ادب‌ دوست‌ دیلمیان‌ از دیگر شاگردان‌ او بود که‌ ظاهراً به‌ این‌ شاگردی‌ بسیار افتخار مى‌کرده‌ است‌. ابوالفتح‌ علی بن‌ عمید (فرزند [[محمد بن عمید|ابوالفضل‌ ابن‌ عمید]]) که‌ جانشین‌ پدر در مقام‌ وزارت‌ شد و نیز ابوطالب‌ مجدالدوله‌، واپسین‌ فرمانروای‌ [[آل بویه|آل‌ بویه‌]]، از دیگر شاگردان‌ او بوده‌اند.
 
==جایگاه علمی==
 
==جایگاه علمی==
  
همه شهرت‌ ابن‌ فارس‌ مرهون‌ تألیفات‌ او در زمینه لغت‌ است‌، اما ثعالبى‌ او را دارای‌ ذوق‌ شاعرانه‌ نیز دانسته‌ و [[ابن خلکان|ابن‌ خلکان‌]] از اشعار فراوان‌ و زیبای‌ وی‌ یاد کرده‌ و یاقوت‌ ۱۲ قطعه‌ از سروده‌های‌ او را شامل‌ ۴۵ [[بیت (شعر)|بیت‌]] آورده‌ است‌. برخى‌ از سروده‌های‌ او نیز به‌ عنوان‌ ضرب‌المثل‌ در نوشته‌های‌ غیر ادبى‌ نقل‌ شده‌ است. افزون‌ بر اینها ابن‌ فارس‌ با شعر شاعران‌ هم‌ روزگار خود و نیز کوششهای‌ ادبى‌ آنان‌ به‌ خوبى‌ آشنا بوده‌ است‌. بنابراین‌ وی‌ نه‌ به‌ عنوان‌ شاعری‌ تمام‌ عیار، بلکه‌ به‌ عنوان‌ دانشمندی‌ صاحب‌ ذوق‌ که‌ در شعر نیز دستى‌ داشته‌، مورد قبول‌ صاحب‌ نظران‌ بوده‌ است‌.   
+
بیشتر شهرت‌ ابن‌ فارس‌ مرهون‌ تألیفات‌ او در زمینه [[علم لغت|لغت‌]] است‌، اما ثعالبى‌ او را دارای‌ ذوق‌ شاعرانه‌ نیز دانسته‌ و [[ابن خلکان|ابن‌ خلکان‌]] از اشعار فراوان‌ و زیبای‌ وی‌ یاد کرده‌ و [[یاقوت حموی|یاقوت]] ۱۲ [[قطعه (شعر)|قطعه‌]] از سروده‌های‌ او را شامل‌ ۴۵ [[بیت (شعر)|بیت‌]] آورده‌ است‌. برخى‌ از سروده‌های‌ او نیز به‌ عنوان‌ ضرب‌المثل‌ در نوشته‌های‌ غیر ادبى‌ نقل‌ شده‌ است. افزون‌ بر اینها ابن‌ فارس‌ با [[شعر]] شاعران‌ هم‌ روزگار خود و نیز کوششهای‌ ادبى‌ آنان‌ به‌ خوبى‌ آشنا بوده‌ است‌. بنابراین‌ وی‌ نه‌ به‌ عنوان‌ شاعری‌ تمام‌ عیار، بلکه‌ به‌ عنوان‌ دانشمندی‌ صاحب‌ ذوق‌ که‌ در شعر نیز دستى‌ داشته‌، مورد قبول‌ صاحب‌ نظران‌ بوده‌ است‌.   
  
برخى‌ از معاصران‌، او را نخستین‌ پدید آورنده اشعار تعلیمى‌ دانسته‌اند. اشعار وی‌ گرچه‌ از جنبة ادبى‌ در شمار بهترین‌ سروده‌های‌ عربى‌ نیست‌، اما از آن‌ جهت‌ که‌ تصویری‌ روشن‌ از روزگار او و نیز کشمکشهای‌ درونى‌ خود وی‌ به‌ دست‌ مى‌دهد، قابل‌ بررسى‌ است‌. تقریباً در همة این‌ اشعار طنزی‌ تلخ‌ که‌ ناشى‌ از ناخشنودی‌ او از مردم‌ زمانه‌ بوده‌ است‌، به‌ چشم‌ مى‌خورد. وی‌ گاه‌ از تهیدستى‌ و تنهایى‌ خویش‌ شکوه‌ مى‌کند، گاه‌ از فرومایگى‌ و پستى‌ همروزگارانش‌ و گاه‌ از بى‌بها بودن‌ علم‌ و دانش‌ در جامعه‌ای‌ که‌ در آن‌، بدکاران‌ گرامى‌ترین‌ مردمانند.  
+
برخى‌ از معاصران‌، او را نخستین‌ پدید آورنده اشعار تعلیمى‌ دانسته‌اند. اشعار وی‌ گرچه‌ از جنبه ادبى‌ در شمار بهترین‌ سروده‌های‌ عربى‌ نیست‌، اما از آن‌ جهت‌ که‌ تصویری‌ روشن‌ از روزگار او و نیز کشمکشهای‌ درونى‌ خود وی‌ به‌ دست‌ مى‌دهد، قابل‌ بررسى‌ است‌. تقریباً در همه این‌ اشعار طنزی‌ تلخ‌ که‌ ناشى‌ از ناخشنودی‌ او از مردم‌ زمانه‌ بوده‌ است‌، به‌ چشم‌ مى‌خورد. وی‌ گاه‌ از تهیدستى‌ و تنهایى‌ خویش‌ شکوه‌ مى‌کند، گاه‌ از فرومایگى‌ و پستى‌ همروزگارانش‌ و گاه‌ از بى‌بها بودن‌ علم‌ و دانش‌ در جامعه‌ای‌ که‌ در آن‌، بدکاران‌ گرامى‌ترین‌ مردمانند.  
  
==آراء و نظریات‌==
+
ابن‌فارس‌ در [[نحو]] پیرو مکتب‌ [[کوفه|کوفه]] است‌ و در میان‌ استادان‌ وی‌ نیز چند تن‌ از نمایندگان‌ مکتب‌ کوفه‌ به‌ چشم‌ مى‌خورند. با اینهمه‌ گویى‌ وی‌ به‌ استدلالهای‌ نحویان‌ خواه‌ کوفى‌ و خواه‌ [[بصره|بصری‌]] چندان‌ دل‌ نمى‌بست‌. وی‌ بر پایه آیاتى‌ از [[قرآن|قرآن‌ کریم‌]]، زبان‌ و خط، هر دو را توقیفى‌ مى‌داند و به‌ شیوه اهل‌ حدیث‌ موازین‌ [[فلسفه|فلسفى‌]] و عقلى‌ را خوار مى‌شمارد و از فیلسوفان‌ به‌ خواری‌ یاد مى‌کند.  
ابن‌فارس‌ در [[نحو]] پیرو مکتب‌ [[کوفه|کوفه]] است‌ و در میان‌ استادان‌ وی‌ نیز چند تن‌ از نمایندگان‌ مکتب‌ کوفه‌ به‌ چشم‌ مى‌خورند. با اینهمه‌ گویى‌ وی‌ به‌ استدلالهای‌ نحویان‌ خواه‌ کوفى‌ و خواه‌ بصری‌ چندان‌ دل‌ نمى‌بست‌، زیرا در بیتى‌ که‌ شهرت‌ بسیار یافته‌، بیماری‌ چشم‌ دلبران‌ را به‌ «حجت‌ نحویان‌» تشبیه‌ کرده‌ است‌. وی‌ بر پایة آیاتى‌ از [[قرآن|قرآن‌ کریم‌]]، زبان‌ و خط، هر دو را توقیفى‌ مى‌داند و به‌ شیوة [[اهل حدیث|اهل‌ حدیث‌]] موازین‌ فلسفى‌ و عقلى‌ را خوار مى‌شمارد و از فیلسوفان‌ به‌ خواری‌ یاد مى‌کند.  
+
از سوی‌ دیگر در نقل‌ ادبى‌ دارای‌ نظرگاهى‌ اندیشمندانه‌ و پویاست‌ و از شاعران‌ و ادیبان‌ روزگار خود در برابر پیشینیان‌ و کهنه‌پرستان‌ به‌ دفاع‌ برمى‌خیزد و هر روزگاری‌ را دارای‌ ویژگیها و آفرینش‌ و نوآوری‌ ادبى‌ ویژه خود مى‌داند، و مى‌گوید: هرگز نمى‌توان‌ به‌ کتابها قناعت‌ کرد و اگر چنین‌ شود، فرهنگ‌ و ادب‌ از رشد و پیشرفت‌ باز مى‌ماند.
از سوی‌ دیگر در نقل‌ ادبى‌ دارای‌ نظرگاهى‌ اندیشمندانه‌ و پویاست‌ و از شاعران‌ و ادیبان‌ روزگار خود در برابر پیشینیان‌ و کهنه‌پرستان‌ به‌ دفاع‌ برمى‌خیزد و هر روزگاری‌ را دارای‌ ویژگیها و آفرینش‌ و نوآوری‌ ادبى‌ ویژة خود مى‌داند، و مى‌گوید: هرگز نمى‌توان‌ به‌ کتابها قناعت‌ کرد و اگر چنین‌ شود، فرهنگ‌ و ادب‌ از رشد و پیشرفت‌ باز مى‌ماند.
 
وی‌ در اینجا، در چهرة منتقدی‌ آزاداندیش‌ آشکار مى‌گردد که‌ بر نوآوریهای‌ شاعران‌ هم‌ روزگار خویش‌ به‌ خوبى‌ آگاه‌ است‌ و کوششهای‌ آنان‌ را در برابر پیشینیان‌ مى‌ستاید و گرچه‌ این‌ سخن‌ تازگى‌ نداشت‌ و پیش‌ از آن‌ [[ابن قتیبه دینوری|ابن قتیبه]] در این‌ راه‌ گامهای‌ استواری‌ برداشته‌ بود.
 
 
   
 
   
==شاگردان==
 
همچنین چند تن‌ از چهره‌های‌ بزرگ‌ ادبى‌ و سیاسى‌ در سدة ۴ قمری از شاگردان‌ او بوده‌اند. نخستین‌ آنها بدیع‌الزمان‌ همدانى‌ پایه‌گذار فن‌ مقامه‌نویسى‌ است‌ که‌ گفته‌اند، این‌ فن‌ را از وی‌ آموخت‌. [[صاحب بن عباد|صاحب‌ بن‌ عباد]] وزیر دانشمند و ادب‌ دوست‌ دیلمیان‌ از دیگر شاگردان‌ او بود که‌ ظاهراً به‌ این‌ شاگردی‌ بسیار افتخار مى‌کرده‌ است‌. ابوالفتح‌ ابن‌ عمید، فرزند ابوالفضل‌ ابن‌ عمید که‌ جانشین‌ پدر در مقام‌ وزارت‌ شد و نیز ابوطالب‌ مجدالدوله‌ واپسین‌ فرمانروای‌ [[آل بویه|آل‌ بویه‌]]، از دیگر شاگردان‌ او بوده‌اند.
 
 
==آثار و تألیفات==
 
==آثار و تألیفات==
 +
'''''الف‌ - آثار چاپى‌:'''''
  
'''''الف‌ - چاپى‌:'''''
+
#[[معجم مقاییس اللغة (کتاب)|معجم‌ مقاییس‌ اللغة]] یا «مقاییس‌ اللغة»، از مهمترین آثار ابن‌ فارس‌ در [[علم لغت]] است‌.
 
 
 
#ابیات‌ الاستشهاد، مجموعه‌ای‌ است‌ از اشعاری ضرب‌المثل‌ گونه‌ که‌ مؤلف‌ آنها را از زبان‌ ادیبى‌ صاحب‌ ذوق‌ که‌ هر یک‌ را به‌ مناسبتى‌ به‌ کار برده‌، نقل‌ کرده‌ است‌.
 
#ابیات‌ الاستشهاد، مجموعه‌ای‌ است‌ از اشعاری ضرب‌المثل‌ گونه‌ که‌ مؤلف‌ آنها را از زبان‌ ادیبى‌ صاحب‌ ذوق‌ که‌ هر یک‌ را به‌ مناسبتى‌ به‌ کار برده‌، نقل‌ کرده‌ است‌.
 
#الاتباع‌ والمزاوجة، مجموعه‌ای‌ است‌ از واژه‌های‌ متشابه‌ که‌ در زبان‌ عربى‌، پیوسته‌ دو به‌ دو با هم‌ ذکر مى‌شوند و مؤلف‌ آنها را با شواهد شعری‌ ذکر کرده‌ است‌.
 
#الاتباع‌ والمزاوجة، مجموعه‌ای‌ است‌ از واژه‌های‌ متشابه‌ که‌ در زبان‌ عربى‌، پیوسته‌ دو به‌ دو با هم‌ ذکر مى‌شوند و مؤلف‌ آنها را با شواهد شعری‌ ذکر کرده‌ است‌.
#اوجز السیر لخیر البشر، رسالة کوچکى‌ است‌ در سیره پیامبر اکرم‌ صلی الله علیه و آله که‌ نخستین‌ بار در الجزیره‌ و بار دیگر در بمبئى‌ (۱۳۱۱ ق‌) به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌.
+
#اوجز السیر لخیر البشر، رساله کوچکى‌ است‌ در سیره [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم‌]] صلی الله علیه وآله.
 
#تمام‌ فصیح‌ الکلام‌، که‌ مى‌توان‌ آن‌ را ذیلى‌ بر کتاب‌ فصیح‌ ثعلب‌ دانست‌ و مؤلف‌ به‌ گفته خود آنچه‌ را ثعلب‌ گفته‌، بسط و گسترش‌ داده‌ است‌.
 
#تمام‌ فصیح‌ الکلام‌، که‌ مى‌توان‌ آن‌ را ذیلى‌ بر کتاب‌ فصیح‌ ثعلب‌ دانست‌ و مؤلف‌ به‌ گفته خود آنچه‌ را ثعلب‌ گفته‌، بسط و گسترش‌ داده‌ است‌.
#کتاب‌ ثلاثة. ابن‌ فارس‌ در این‌ کتاب‌ واژه‌های‌ سه‌ حرفى‌ عربى‌ را که‌ با جابه‌جایى‌ صامت های‌ آنها مى‌توان‌ کلمات‌ دیگری‌ بدست‌ آورد، همراه‌ با شواهد شعری‌ گردآورده‌ و توضیح‌ داده‌ است.‌این‌ اثر نخستین‌ بار در قاهره‌ به‌ سال‌ ۱۳۴۴ق‌ همراه‌ اثر دیگر ابن‌ فارس‌، مقالة کلاّ و ماجاء منها فى‌ کتاب‌ الله‌، به‌ چاپ‌ رسید و سپس‌ به‌ کوشش‌ رمضان‌ عبدالتواب‌ در قاهره‌ به‌ سال‌ ۱۹۷۰م‌ و آخرین‌ بار در همانجا (۱۳۸۴ق‌/۱۹۶۴م‌) در مجلة معهد المخطوطات‌ العربیة (۱۰(۱)/۳۰۹- ۳۷۸) انتشار یافت‌.
+
#کتاب‌ ثلاثة؛ ابن‌ فارس‌ در این‌ کتاب‌ واژه‌های‌ سه‌ حرفى‌ عربى‌ را که‌ با جابه‌جایى‌ صامت های‌ آنها مى‌توان‌ کلمات‌ دیگری‌ بدست‌ آورد، همراه‌ با شواهد شعری‌ گردآورده‌ و توضیح‌ داده‌ است.
 
#الحور العین‌، در قاهره‌ به‌ کوشش‌ مصطفى‌ کمال‌ چاپ‌ شده‌ است.
 
#الحور العین‌، در قاهره‌ به‌ کوشش‌ مصطفى‌ کمال‌ چاپ‌ شده‌ است.
#الخضارة، کتابى‌ است‌ درباره شعر و نیز اشتباهات‌ نحوی‌ و لغوی‌ شاعران‌.
+
#الخضارة، کتابى‌ است‌ درباره [[شعر]] و نیز اشتباهات‌ نحوی‌ و لغوی‌ شاعران‌.
#ذم‌ الخطأ فى‌ الشعر، رسالة کوچکى‌ است‌ در ۴ صفحه‌ به‌ همراه‌ الکشف‌ عن‌ مساوی‌ شعر المتنبى‌ صاحب‌ بن‌ عباد که‌ در ۱۳۴۹ق‌ در قاهره‌ منتشر شده‌ است‌.
+
#ذم‌ الخطأ فى‌ الشعر، رساله کوچکى‌ است‌ در ۴ صفحه‌ به‌ همراه‌ «الکشف‌ عن‌ مساوی‌ شعر المتنبى‌» اثر [[صاحب بن عباد|صاحب‌ بن‌ عباد]].
#الصاحبى‌ فى‌ فقه‌ اللغة و سنن‌ العرب‌ و کلامها. این‌ کتاب‌ چنان که‌ از عنوان‌ آن‌ پیداست‌، اثری‌ است‌ درباره زبان‌شناسى‌ عربى‌ که‌ مؤلف‌ آن‌ را به‌ صاحب‌ بن‌ عباد تقدیم‌ کرده‌ است‌ و نخستین‌ کتاب‌ در زبان‌ عربى‌ است‌ که‌ صرف‌نظر از مباحث‌ نحوی‌ و لغوی‌ مطالب‌ تازه‌ای‌ مطرح‌ کرده‌ است‌.
+
#الصاحبى‌ فى‌ فقه‌ اللغة و سنن‌ العرب‌ و کلامها؛ این‌ کتاب‌ چنان که‌ از عنوان‌ آن‌ پیداست‌، اثری‌ است‌ درباره زبان‌شناسى‌ عربى‌ که‌ مؤلف‌ آن‌ را در شهر ری به‌ صاحب‌ بن‌ عباد تقدیم‌ کرده‌ است‌ و نخستین‌ کتاب‌ در زبان‌ عربى‌ است‌ که‌ صرف‌نظر از مباحث‌ نحوی‌ و لغوی‌ مطالب‌ تازه‌ای‌ مطرح‌ کرده‌ است‌.
#کتاب‌ فتیا فقیه‌ العرب‌، مجموعه‌ای‌ است‌ از پرسِش ها و معماهای‌ فقهى‌ که‌ مؤلف‌ آنها را بر پایه معانى‌ غریب‌ واژه‌های‌ عربى‌ بیان‌ کرده‌ و غرض‌ وی‌ از تألیف‌ آن‌ تشویق‌ فقیهان‌ و رجال‌ دین‌ به‌ آموختن‌ درست‌ و کامل‌ زبان‌ عربى‌ بوده‌ است‌.
+
#فتیا فقیه‌ العرب‌، مجموعه‌ای‌ است‌ از پرسش ها و معماهای‌ فقهى‌ که‌ مؤلف‌ آنها را بر پایه معانى‌ غریب‌ واژه‌های‌ عربى‌ بیان‌ کرده‌ و غرض‌ وی‌ از تألیف‌ آن‌ تشویق‌ فقیهان‌ و رجال‌ دین‌ به‌ آموختن‌ درست‌ و کامل‌ زبان‌ عربى‌ بوده‌ است‌.
#الفرق‌ بین‌ الانسان‌ و غیره‌ من‌ الحیوان‌ فى‌ اشیاء من‌ الخَلق‌ و الخُلق‌، که‌ به‌ کوشش‌ رمضان‌ عبدالتواب‌ در ۱۹۸۲م‌ در قاهره‌ و ریاض‌ نشر یافته‌ است.
+
#الفرق‌ بین‌ الانسان‌ و غیره‌ من‌ الحیوان‌ فى‌ اشیاء من‌ الخَلق‌ و الخُلق‌.
#اللامات‌، رسالة کوچکى‌ است‌ درباره موارد استعمال‌ «لَ» و «لِ» در زبان‌ عربى‌ که‌ نخستین‌ بار به‌ کوشش‌ برگشترسر در اسلامیکا به‌ چاپ‌ رسید. این‌ رساله‌ احتمالاً از مبحث‌ لَ و لِ در الصاحبى‌ استخراج‌ شده‌ و برگشترسر درباره آن‌ بحث‌ کرده‌ است‌.
+
#اللامات‌، رساله کوچکى‌ است‌ درباره موارد استعمال‌ «لَ» و «لِ» در زبان‌ عربى‌. این‌ رساله‌ احتمالاً از مبحث‌ لَ و لِ در الصاحبى‌ استخراج‌ شده‌ است‌.
 
#متخیر الالفاظ، فرهنگ‌ لغتى‌ است‌ در ۱۱۴ باب‌، در هر باب‌ آن‌ درباره یک‌ مفهوم‌ خاص‌ بحث‌ شده‌ است‌.
 
#متخیر الالفاظ، فرهنگ‌ لغتى‌ است‌ در ۱۱۴ باب‌، در هر باب‌ آن‌ درباره یک‌ مفهوم‌ خاص‌ بحث‌ شده‌ است‌.
#المجمل‌ فى‌ اللغة، که‌ درباره آن‌ بحث‌ شد، در ۱۴۰۵ق‌/۱۹۸۵م‌ به‌ کوشش‌ هادی‌ حسن‌ حمودی‌ در کویت‌ و سپس‌ در ۱۹۸۶م‌ به‌ کوشش‌ زهیر عبدالمحسن‌ سلطان‌ در بغداد انتشار یافته‌ است.
+
#المجمل‌ فى‌ اللغة.
#المذکر و المونث‌، به‌ کوشش‌ رمضان‌ عبدالتواب‌ در قاهره‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌.
+
#المذکر و المونث‌.
#مقالة فى‌ اسماء اعضاء الانسان‌ یا خلق‌الانسان‌. رساله‌ای‌ نیز با عنوان‌ «استعارات‌ اعضاء الانسان‌» در ۱۹۸۳م‌ به‌ کوشش‌ احمد خان‌ در مجلة المورد (دورة ۱۲، شم ۲، ص‌ ۸۱ - ۱۰۸) چاپ‌ شده‌ است‌ که‌ احتمالاً همین‌ کتاب‌ است.
+
#مقالة فى‌ اسماء اعضاء الانسان‌ یا خلق‌الانسان‌.
#مقالة کلاّ و ماجاء منها فى‌ کتاب‌الله‌. از نخستین‌ چاپ‌ این‌ کتاب‌ ضمن‌ کتاب‌ ثلاثة سخن‌ گفتیم‌. این‌ اثر بار دیگر در ۱۳۸۷ق‌ در قاهره‌ و سپس‌ در ۱۹۸۲م‌ در دمشق‌ و ریاض‌ نشر یافته‌ است.
+
#مقالة کلاّ و ما جاء منها فى‌ کتاب‌الله‌.
#[[معجم مقاییس اللغة (کتاب)|مقاییس‌ اللغة]] یا [[معجم‌ مقاییس‌ اللغة]]، درباره این‌ کتاب‌ که‌ در شمار ۳ اثر بزرگ‌ ابن‌ فارس‌ است‌، در متن‌ مقاله‌ توضیح‌ داده‌ شده‌ است‌.  این‌ اثر نخستین‌ بار به‌ کوشش‌ عبدالسلام‌ هارون‌ در ۳ جلد در ۱۳۶۶-۱۳۶۸ ق‌ در قاهره‌ و بار دیگر در ۶ جلد در ۱۳۶۶-۱۳۷۱ ق‌ به‌ همراه‌ مقدمه‌ای‌ عالمانه‌ به‌ کوشش‌ همو به‌ چاپ‌ رسیده‌ است.
+
#النیروز، رساله کوتاهى‌ است‌ درباره معرب‌ واژه نوروز، توضیحاتى‌ درباره جشن های‌ [[ایران|ایرانیان‌]] و نیز واژه‌های‌ عربى‌ که‌ بر وزن‌ فیعول‌ آمده‌ است‌.
#النیروز، رسالة کوتاهى‌ است‌ درباره معرب‌ واژة نوروز، توضیحاتى‌ درباره جشن های‌ ایرانیان‌ و نیز واژه‌های‌ عربى‌ که‌ بر وزن‌ فیعول‌ آمده‌ است‌.
 
  
'''''ب‌ - خطى‌:'''''
+
'''''ب‌ - آثار خطى‌:'''''
  
 
#اخلاق‌ النبى‌ صلی الله علیه و آله: نسخه‌ای‌ از آن‌ در قازان‌ موجود است‌.
 
#اخلاق‌ النبى‌ صلی الله علیه و آله: نسخه‌ای‌ از آن‌ در قازان‌ موجود است‌.
 
#الانواء، کتابى‌ است‌ درباره تأثیر ستارگان‌، در ۱۰ باب‌ که‌ نسخه‌های‌ متعددی‌ از آن‌ در کتابخانه سپهسالار و دانشگاه‌ آمریکایى‌ بیروت‌ موجود است‌.
 
#الانواء، کتابى‌ است‌ درباره تأثیر ستارگان‌، در ۱۰ باب‌ که‌ نسخه‌های‌ متعددی‌ از آن‌ در کتابخانه سپهسالار و دانشگاه‌ آمریکایى‌ بیروت‌ موجود است‌.
#تفسیر اسماء النبى‌ صلی الله علیه و آله: این‌ کتاب‌ ظاهراً همان‌ است‌ که‌ حاجى‌ خلیفه‌ آن‌ را اسماء النبى‌ صلی الله علیه و آله و بغدادی‌ المنبى‌ فى‌ تفسیر اسماء النبى‌ صلی الله علیه و آله نامیده‌ است‌.
+
#تفسیر اسماء النبى‌ صلی الله علیه و آله: این‌ کتاب‌ ظاهراً همان‌ است‌ که‌ [[حاجی خلیفه|حاجى‌ خلیفه‌]] آن‌ را «اسماء النبى‌ صلی الله علیه و آله» و بغدادی‌ «المنبى‌ فى‌ تفسیر اسماء النبى‌ صلی الله علیه و آله» نامیده‌ است‌.
 
#حلیة الفقهاء، که‌ شرحى‌ است‌ بر مختصر مزنى‌.
 
#حلیة الفقهاء، که‌ شرحى‌ است‌ بر مختصر مزنى‌.
#رسالة فى‌ فرائض‌ العرب‌، که‌ نسخه‌ای‌ از آن‌ در کتابخانة فاتح‌ استانبول‌ موجود است‌.
+
#رسالة فى‌ فرائض‌ العرب‌، که‌ نسخه‌ای‌ از آن‌ در کتابخانه فاتح‌ استانبول‌ موجود است‌.
#رسالة فى‌ المعاریض‌. نسخه‌ای‌ از این‌ اثر در کتابخانة نجیب‌ پاشا در ترکیه‌ مضبوط است‌.
+
#رسالة فى‌ المعاریض‌. نسخه‌ای‌ از این‌ اثر در کتابخانه نجیب‌ پاشا در [[ترکیه|ترکیه‌]] مضبوط است‌.
#شرح‌ دیوان‌ الحماسة ابوتمام‌ که‌ نسخه‌هایى‌ از آن‌ در کتابخانة سپهسالار و لاله‌لى‌ موجود است‌.
+
#شرح‌ دیوان‌ الحماسة [[ابوتمام شاعر|ابوتمام‌]]، که‌ نسخه‌هایى‌ از آن‌ در کتابخانة سپهسالار و لاله‌لى‌ موجود است‌.
#فوائد الفاظ القرآن‌: نسخة ناقصى‌ از آن‌ در کتابخانة عاشر افندی‌ موجود است‌.
+
#فوائد الفاظ القرآن‌: نسخه ناقصى‌ از آن‌ در کتابخانه عاشر افندی‌ موجود است‌.
#قصص‌ النهار و سمراللیل‌، که‌ احتمالاً همان‌ است‌ که‌ یاقوت‌ و صفدی‌ از آن‌ با عنوان‌ اللیل‌ والنهار نام‌ برده‌اند.
+
#قصص‌ النهار و سمراللیل‌، که‌ احتمالاً همان‌ است‌ که‌ یاقوت‌ و صفدی‌ از آن‌ با عنوان‌ «اللیل‌ والنهار» نام‌ برده‌اند.
#الیشکریات‌: یک‌ نسخه‌ از این‌ کتاب‌ در ظاهریة دمشق‌ موجود است‌.
+
#الیشکریات‌: یک‌ نسخه‌ از این‌ کتاب‌ در ظاهریه [[دمشق|دمشق‌]] موجود است‌.
  
 
'''''ج‌ - آثار یافت‌ نشده:'''''
 
'''''ج‌ - آثار یافت‌ نشده:'''''
سطر ۹۱: سطر ۸۳:
 
#الافراد، که‌ همان‌ الوجوه‌ والنظائر است‌ که‌ رمضان‌ عبدالتواب‌ و هلال‌ ناجى‌ آن‌ را کتابى‌ دیگر پنداشته‌اند.
 
#الافراد، که‌ همان‌ الوجوه‌ والنظائر است‌ که‌ رمضان‌ عبدالتواب‌ و هلال‌ ناجى‌ آن‌ را کتابى‌ دیگر پنداشته‌اند.
 
#الامالى‌
 
#الامالى‌
#الامثلة الاسجاع‌ که‌ خود وی‌ در پایان‌ کتاب‌ الاتباع‌ والمزاوجة به‌ آن‌ اشاره‌ کرده‌ است‌.
+
#الامثلة الاسجاع‌، که‌ خود وی‌ در پایان‌ کتاب‌ الاتباع‌ والمزاوجة به‌ آن‌ اشاره‌ کرده‌ است‌.
 
#الانتصار لثعلب‌
 
#الانتصار لثعلب‌
 
#التاج‌
 
#التاج‌
سطر ۹۸: سطر ۹۰:
 
#الجوابات‌
 
#الجوابات‌
 
#الحبیر المُذهَب‌
 
#الحبیر المُذهَب‌
#الحَجَر
+
#الحَجَر؛ گفته‌اند که‌ ابن‌ فارس‌ کتاب‌ الحَجَر را در همدان‌ تألیف‌ کرد و برای‌ [[صاحب بن عباد|صاحب‌ بن‌ عباد]] فرستاد، اما صاحب‌ به‌ دلیل‌ وابستگى‌ او به‌ خاندان‌ ابوالفتح‌ ابن‌ عمید، نخست‌ فرمان‌ داد تا آن‌ را بازگردانند، اما سپس‌ ادب‌ دوستى‌ او، وی‌ را از این‌ کار بازداشت‌ و پاداشى‌ گرچه‌ اندک‌ برای‌ او فرستاد.
 
#الحماسة المحدثة
 
#الحماسة المحدثة
 
#دارات‌ العرب‌
 
#دارات‌ العرب‌
 
#ذم‌ الغیبة
 
#ذم‌ الغیبة
#دو وذات‌
 
 
#رسالة فى‌ ما و انواعها
 
#رسالة فى‌ ما و انواعها
 
#رسالة مختصة بالفرق‌ بین‌ الوعد والوعید
 
#رسالة مختصة بالفرق‌ بین‌ الوعد والوعید
سطر ۱۱۴: سطر ۱۰۵:
 
#کتاب‌ المیرة
 
#کتاب‌ المیرة
 
#کفایة المتعلمین‌ فى‌ اختلاف‌ النحویین‌، که‌ به‌ گفته سزگین‌ تا قرن‌ ۷ق‌ در کتابخانه‌ای‌ در حلب‌ موجود بوده‌ است‌.
 
#کفایة المتعلمین‌ فى‌ اختلاف‌ النحویین‌، که‌ به‌ گفته سزگین‌ تا قرن‌ ۷ق‌ در کتابخانه‌ای‌ در حلب‌ موجود بوده‌ است‌.
#ماجاء فى‌ اخلاق‌ المؤمنین‌
+
#ما جاء فى‌ اخلاق‌ المؤمنین‌
 
#مأخذ العلم‌
 
#مأخذ العلم‌
 
#المحصل‌ فى‌ النحو
 
#المحصل‌ فى‌ النحو
سطر ۱۲۴: سطر ۱۱۵:
 
#مقدمة فى‌ النحو
 
#مقدمة فى‌ النحو
 
#الموازنة
 
#الموازنة
#نقد الشعر که‌ احتمالاً همان‌ خضارة است.
 
 
#یواقیت‌ الحکم‌.
 
#یواقیت‌ الحکم‌.
 
==وفات==
 
گفته‌اند که‌ ابن‌ فارس‌ کتاب‌ الحَجَر را در همدان‌ تألیف‌ کرد و برای‌ [[صاحب بن عباد|صاحب‌ بن‌ عباد]] فرستاد، اما صاحب‌ به‌ دلیل‌ وابستگى‌ او به‌ خاندان‌ ابن‌ عمید، نخست‌ فرمان‌ داد تا آن‌ را بازگردانند، اما سپس‌ ادب‌ دوستى‌ او، وی‌ را از این‌ کار بازداشت‌ و پاداشى‌ گرچه‌ اندک‌ برای‌ او فرستاد. این‌ رویداد پس‌ از مرگ‌ ابوالفتح‌ ابن‌ عمید و به‌ وزارت‌ رسیدن‌ صاحب‌ بن‌ عباد بود که‌ بر اثر آن‌، ابن‌ فارس‌ حامى‌ خویش‌ را از دست‌ داد، چه‌ پس‌ از آن‌ ابن‌ فارس‌ به‌ ری‌ رفت‌ و تا پایان‌ عمر در آن‌ شهر بماند و کتاب‌ الصاحبى‌ را نیز در همین‌ شهر تألیف‌ و به‌ صاحب‌ بن‌ عباد تقدیم‌ کرد و در ری در سال ۳۹۵ قمری درگذشت‌.
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
*[http://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/2689 دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، مدخل" ابن فارس" از محمد سیدی‌، ج۴.]
*[http://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/2689 دایره المعارف بزرگ اسلامی ،ج 4، مدخل" ابن فارس" از محمد سیدی‌.]
+
*[[اثر آفرینان (کتاب)|اثرآفرینان]]، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران، ج۱، ص۱۲۹.
*محمدرضا نصیری، [[اثر آفرینان (کتاب)|اثرآفرینان]]: زندگینامه نام آوران فرهنگی ایران (از آغاز تا 1300 شمسی)، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران، ج1، ص129.
 
 
 
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی
 
|سنجش=شده
 
|سنجش=شده
سطر ۱۴۸: سطر ۱۳۲:
 
|رده=دارد
 
|رده=دارد
 
}}
 
}}
 
 
[[رده:علمای قرن چهارم]]
 
[[رده:علمای قرن چهارم]]
 +
[[رده:ادیبان]]
 +
[[رده:نحویون]]
 +
[[رده:لغت شناسان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۳

«احمد بن‌ فارس‌ بن‌ زکریا» معروف به «ابن‌ فارس‌» (م، ۳۹۵ ق)، لغوی‌، نحوی‌، ادیب‌ و شاعر مسلمان در سده ۴ قمری است. بیشتر شهرت‌ ابن‌ فارس‌ مرهون‌ تألیفات‌ او در زمینه لغت‌ و نحو بوده و کتاب «معجم‌ مقاییس‌ اللغة» از مهمترین این آثار است‌. از ادبای بنام تربیت یافته در مکتب وی می‌توان به صاحب بن عباد اشاره کرد.

Ibn-fars.jpg
نام کامل احمد بن‌ فارس‌ بن‌ زکریا
وفات ۳۹۵ قمری
مدفن شهر ری

Line.png

اساتید

محمد بن عمید، على‌ بن‌ ابراهیم‌ قطان، سلیمان‌ بن‌ احمد طبرانى، ابوسعید سیرافى‌،...

شاگردان

صاحب بن عباد، بدیع‌الزمان‌ همدانى‌، ابوالفتح‌ علی بن‌ عمید، ابوطالب‌ مجدالدوله‌،...

آثار

معجم‌ مقاییس‌ اللغة، ابیات‌ الاستشهاد، المجمل‌ فى‌ اللغة، الاتباع‌ والمزاوجة، الصاحبى‌ فى‌ فقه‌ اللغة، الخضارة،...


زندگی‌نامه

سال‌ و محل‌ تولد «ابوالحسین‌ احمد بن‌ فارس‌ بن‌ زکریا» به‌ درستى‌ روشن‌ نیست‌، اما ظاهراً در یکى‌ از روستاهای‌ قزوین‌ به‌ دنیا آمده‌ و خود وی‌ این‌ روستا را کرسف‌ گفته‌ است‌. با این‌ حال‌ برخی وی‌ را به‌ روستای‌ موسى‌آباد یا ولیدآباد از توابع‌ همدان‌ منسوب‌ ساخته‌اند. برخى‌ نیز او را همدانى‌ دانسته‌ و گفته‌اند نسبت‌ قزوینى‌ از آن‌ روی‌ به‌ او داده‌ شده‌ که‌ به‌ لهجه قزوینى‌ سخن‌ مى‌گفته‌ است‌. این‌ آشفتگى‌ در تعیین‌ زادگاه‌، در حالی که‌ او را یکى‌ از رجال‌ خراسان‌ معرفى‌ کرده‌ اند، فزونى‌ مى‌یابد.

پدرش فارس‌ بن‌ زکریا، فقیهى‌ شافعى‌ مذهب‌ و دانشمندی اهل‌ لغت‌ و ادب‌ بود.

درباره مذهب‌ ابن‌ فارس‌ اختلاف‌ است و اصحاب‌ هر مذهب‌ کوشیده‌اند این‌ دانشمند بزرگ‌ را به‌ جرگه همکیشان‌ خویش‌ وارد کنند. برخی گفته‌اند که‌ وی‌ شافعى‌ بود، اما پس‌ از اقامت‌ در ری‌ به‌ مذهب‌ مالکی درآمد. اما شیخ طوسى‌ و به‌ پیروی‌ از او ابن‌ شهر آشوب‌ او را در شمار شیعیان‌ دانسته‌اند و رافعى‌ در ادامه یکى‌ از مجالس‌ املای‌ او، روایتى‌ از امام‌ رضا (علیه السلام) از او نقل‌ کرده‌ و در جای‌ دیگر به‌ کتابى‌ که‌ وی‌ در معنى‌ «آل‌» تألیف‌ کرده‌، اشاره‌ کرده‌ اند. برخى‌ اشارات‌ دیگر نیز درباره شیعه‌ بودن‌ وی‌ موجود است‌، از جمله‌ اینکه‌ گفته‌اند وی‌ از استادان‌ شیخ‌ صدوق‌ بوده‌ و او در اکمال‌الدین‌ خود به‌ این‌ موضوع‌ اشاره‌ کرده‌ است‌. همچنین‌ حدیثى‌ مربوط به‌ رؤیت‌ امام‌ زمان (علیه السلام) نیز به‌ وی‌ منسوب‌ است‌.

ابن فارس به‌ امور دنیا سخت‌ بى‌اعتنا بود و به‌ همین‌ سبب‌ همواره‌ از خوارمایگى‌ هم‌روزگاران‌ خویش‌ شکوه‌ داشت‌ و چندان‌ بخشنده‌ بود که‌ گاه‌ حتى‌ جامه‌ و فرش‌ خانه خویش‌ را به‌ نیازمندان‌ مى‌بخشید.

احمد بن فارس پس‌ از مرگ‌ ابوالفتح ابن‌ عمید (فرزند ابوالفضل‌ محمد بن‌ عمید) که دوستی فراوان با او داشت و بر اثر آن‌، حامى‌ خویش‌ را از دست‌ داد، در زمان وزارت‌ صاحب‌ بن‌ عباد از همدان به‌ ری‌ رفت‌ و تا پایان‌ عمر در آن‌ شهر ماند و در سال ۳۹۵ قمری درگذشت‌.

استادان و شاگردان

ابن فارس در قزوین‌ نزد پدرش‌ فارس‌ بن‌ زکریا، دانش‌ آموخت‌ و چندی‌ بعد از او کتاب‌ اصلاح‌ المنطق‌ ابن سکیت اهوازی را روایت‌ کرد. در موارد دیگری‌ نیز از پدر خود روایت‌ کرده‌ است‌. به دلیل علاقه زیاد ایشان به آموختن، آوازه هر استادی‌ را در هر جا که‌ می شنید، به‌ سوی‌ وی‌ می شتافت‌؛ در قزوین‌، همدان‌، زنجان‌، اصفهان‌ و بغداد به‌ تحصیل‌ پرداخت‌ و استادان‌ بسیار دید، به‌ گونه‌ای‌ که‌ اکنون‌ نام‌ بیش‌ از ۳۰ تن‌ از استادان‌ او در دست‌ است‌ که‌ معروف‌ترین‌ آنها اینانند: ابوالفضل‌ محمد بن‌ عمید، على‌ بن‌ ابراهیم‌ بن‌ سلمة قطان، ابوالقاسم‌ سلیمان‌ ابن‌ احمد بن‌ ایوب‌ طبرانى، ابوسعید سیرافى‌.

همچنین چند تن‌ از چهره‌های‌ بزرگ‌ ادبى‌ و سیاسى‌ در سده ۴ قمری از شاگردان‌ او بوده‌اند. نخستین‌ آنها بدیع‌الزمان‌ همدانى‌ پایه‌گذار فن‌ مقامه‌نویسى‌ است‌ که‌ گفته‌اند، این‌ فن‌ را از وی‌ آموخت‌. صاحب‌ بن‌ عباد وزیر دانشمند و ادب‌ دوست‌ دیلمیان‌ از دیگر شاگردان‌ او بود که‌ ظاهراً به‌ این‌ شاگردی‌ بسیار افتخار مى‌کرده‌ است‌. ابوالفتح‌ علی بن‌ عمید (فرزند ابوالفضل‌ ابن‌ عمید) که‌ جانشین‌ پدر در مقام‌ وزارت‌ شد و نیز ابوطالب‌ مجدالدوله‌، واپسین‌ فرمانروای‌ آل‌ بویه‌، از دیگر شاگردان‌ او بوده‌اند.

جایگاه علمی

بیشتر شهرت‌ ابن‌ فارس‌ مرهون‌ تألیفات‌ او در زمینه لغت‌ است‌، اما ثعالبى‌ او را دارای‌ ذوق‌ شاعرانه‌ نیز دانسته‌ و ابن‌ خلکان‌ از اشعار فراوان‌ و زیبای‌ وی‌ یاد کرده‌ و یاقوت ۱۲ قطعه‌ از سروده‌های‌ او را شامل‌ ۴۵ بیت‌ آورده‌ است‌. برخى‌ از سروده‌های‌ او نیز به‌ عنوان‌ ضرب‌المثل‌ در نوشته‌های‌ غیر ادبى‌ نقل‌ شده‌ است. افزون‌ بر اینها ابن‌ فارس‌ با شعر شاعران‌ هم‌ روزگار خود و نیز کوششهای‌ ادبى‌ آنان‌ به‌ خوبى‌ آشنا بوده‌ است‌. بنابراین‌ وی‌ نه‌ به‌ عنوان‌ شاعری‌ تمام‌ عیار، بلکه‌ به‌ عنوان‌ دانشمندی‌ صاحب‌ ذوق‌ که‌ در شعر نیز دستى‌ داشته‌، مورد قبول‌ صاحب‌ نظران‌ بوده‌ است‌.

برخى‌ از معاصران‌، او را نخستین‌ پدید آورنده اشعار تعلیمى‌ دانسته‌اند. اشعار وی‌ گرچه‌ از جنبه ادبى‌ در شمار بهترین‌ سروده‌های‌ عربى‌ نیست‌، اما از آن‌ جهت‌ که‌ تصویری‌ روشن‌ از روزگار او و نیز کشمکشهای‌ درونى‌ خود وی‌ به‌ دست‌ مى‌دهد، قابل‌ بررسى‌ است‌. تقریباً در همه این‌ اشعار طنزی‌ تلخ‌ که‌ ناشى‌ از ناخشنودی‌ او از مردم‌ زمانه‌ بوده‌ است‌، به‌ چشم‌ مى‌خورد. وی‌ گاه‌ از تهیدستى‌ و تنهایى‌ خویش‌ شکوه‌ مى‌کند، گاه‌ از فرومایگى‌ و پستى‌ همروزگارانش‌ و گاه‌ از بى‌بها بودن‌ علم‌ و دانش‌ در جامعه‌ای‌ که‌ در آن‌، بدکاران‌ گرامى‌ترین‌ مردمانند.

ابن‌فارس‌ در نحو پیرو مکتب‌ کوفه است‌ و در میان‌ استادان‌ وی‌ نیز چند تن‌ از نمایندگان‌ مکتب‌ کوفه‌ به‌ چشم‌ مى‌خورند. با اینهمه‌ گویى‌ وی‌ به‌ استدلالهای‌ نحویان‌ خواه‌ کوفى‌ و خواه‌ بصری‌ چندان‌ دل‌ نمى‌بست‌. وی‌ بر پایه آیاتى‌ از قرآن‌ کریم‌، زبان‌ و خط، هر دو را توقیفى‌ مى‌داند و به‌ شیوه اهل‌ حدیث‌ موازین‌ فلسفى‌ و عقلى‌ را خوار مى‌شمارد و از فیلسوفان‌ به‌ خواری‌ یاد مى‌کند. از سوی‌ دیگر در نقل‌ ادبى‌ دارای‌ نظرگاهى‌ اندیشمندانه‌ و پویاست‌ و از شاعران‌ و ادیبان‌ روزگار خود در برابر پیشینیان‌ و کهنه‌پرستان‌ به‌ دفاع‌ برمى‌خیزد و هر روزگاری‌ را دارای‌ ویژگیها و آفرینش‌ و نوآوری‌ ادبى‌ ویژه خود مى‌داند، و مى‌گوید: هرگز نمى‌توان‌ به‌ کتابها قناعت‌ کرد و اگر چنین‌ شود، فرهنگ‌ و ادب‌ از رشد و پیشرفت‌ باز مى‌ماند.

آثار و تألیفات

الف‌ - آثار چاپى‌:

  1. معجم‌ مقاییس‌ اللغة یا «مقاییس‌ اللغة»، از مهمترین آثار ابن‌ فارس‌ در علم لغت است‌.
  2. ابیات‌ الاستشهاد، مجموعه‌ای‌ است‌ از اشعاری ضرب‌المثل‌ گونه‌ که‌ مؤلف‌ آنها را از زبان‌ ادیبى‌ صاحب‌ ذوق‌ که‌ هر یک‌ را به‌ مناسبتى‌ به‌ کار برده‌، نقل‌ کرده‌ است‌.
  3. الاتباع‌ والمزاوجة، مجموعه‌ای‌ است‌ از واژه‌های‌ متشابه‌ که‌ در زبان‌ عربى‌، پیوسته‌ دو به‌ دو با هم‌ ذکر مى‌شوند و مؤلف‌ آنها را با شواهد شعری‌ ذکر کرده‌ است‌.
  4. اوجز السیر لخیر البشر، رساله کوچکى‌ است‌ در سیره پیامبر اکرم‌ صلی الله علیه وآله.
  5. تمام‌ فصیح‌ الکلام‌، که‌ مى‌توان‌ آن‌ را ذیلى‌ بر کتاب‌ فصیح‌ ثعلب‌ دانست‌ و مؤلف‌ به‌ گفته خود آنچه‌ را ثعلب‌ گفته‌، بسط و گسترش‌ داده‌ است‌.
  6. کتاب‌ ثلاثة؛ ابن‌ فارس‌ در این‌ کتاب‌ واژه‌های‌ سه‌ حرفى‌ عربى‌ را که‌ با جابه‌جایى‌ صامت های‌ آنها مى‌توان‌ کلمات‌ دیگری‌ بدست‌ آورد، همراه‌ با شواهد شعری‌ گردآورده‌ و توضیح‌ داده‌ است.
  7. الحور العین‌، در قاهره‌ به‌ کوشش‌ مصطفى‌ کمال‌ چاپ‌ شده‌ است.
  8. الخضارة، کتابى‌ است‌ درباره شعر و نیز اشتباهات‌ نحوی‌ و لغوی‌ شاعران‌.
  9. ذم‌ الخطأ فى‌ الشعر، رساله کوچکى‌ است‌ در ۴ صفحه‌ به‌ همراه‌ «الکشف‌ عن‌ مساوی‌ شعر المتنبى‌» اثر صاحب‌ بن‌ عباد.
  10. الصاحبى‌ فى‌ فقه‌ اللغة و سنن‌ العرب‌ و کلامها؛ این‌ کتاب‌ چنان که‌ از عنوان‌ آن‌ پیداست‌، اثری‌ است‌ درباره زبان‌شناسى‌ عربى‌ که‌ مؤلف‌ آن‌ را در شهر ری به‌ صاحب‌ بن‌ عباد تقدیم‌ کرده‌ است‌ و نخستین‌ کتاب‌ در زبان‌ عربى‌ است‌ که‌ صرف‌نظر از مباحث‌ نحوی‌ و لغوی‌ مطالب‌ تازه‌ای‌ مطرح‌ کرده‌ است‌.
  11. فتیا فقیه‌ العرب‌، مجموعه‌ای‌ است‌ از پرسش ها و معماهای‌ فقهى‌ که‌ مؤلف‌ آنها را بر پایه معانى‌ غریب‌ واژه‌های‌ عربى‌ بیان‌ کرده‌ و غرض‌ وی‌ از تألیف‌ آن‌ تشویق‌ فقیهان‌ و رجال‌ دین‌ به‌ آموختن‌ درست‌ و کامل‌ زبان‌ عربى‌ بوده‌ است‌.
  12. الفرق‌ بین‌ الانسان‌ و غیره‌ من‌ الحیوان‌ فى‌ اشیاء من‌ الخَلق‌ و الخُلق‌.
  13. اللامات‌، رساله کوچکى‌ است‌ درباره موارد استعمال‌ «لَ» و «لِ» در زبان‌ عربى‌. این‌ رساله‌ احتمالاً از مبحث‌ لَ و لِ در الصاحبى‌ استخراج‌ شده‌ است‌.
  14. متخیر الالفاظ، فرهنگ‌ لغتى‌ است‌ در ۱۱۴ باب‌، در هر باب‌ آن‌ درباره یک‌ مفهوم‌ خاص‌ بحث‌ شده‌ است‌.
  15. المجمل‌ فى‌ اللغة.
  16. المذکر و المونث‌.
  17. مقالة فى‌ اسماء اعضاء الانسان‌ یا خلق‌الانسان‌.
  18. مقالة کلاّ و ما جاء منها فى‌ کتاب‌الله‌.
  19. النیروز، رساله کوتاهى‌ است‌ درباره معرب‌ واژه نوروز، توضیحاتى‌ درباره جشن های‌ ایرانیان‌ و نیز واژه‌های‌ عربى‌ که‌ بر وزن‌ فیعول‌ آمده‌ است‌.

ب‌ - آثار خطى‌:

  1. اخلاق‌ النبى‌ صلی الله علیه و آله: نسخه‌ای‌ از آن‌ در قازان‌ موجود است‌.
  2. الانواء، کتابى‌ است‌ درباره تأثیر ستارگان‌، در ۱۰ باب‌ که‌ نسخه‌های‌ متعددی‌ از آن‌ در کتابخانه سپهسالار و دانشگاه‌ آمریکایى‌ بیروت‌ موجود است‌.
  3. تفسیر اسماء النبى‌ صلی الله علیه و آله: این‌ کتاب‌ ظاهراً همان‌ است‌ که‌ حاجى‌ خلیفه‌ آن‌ را «اسماء النبى‌ صلی الله علیه و آله» و بغدادی‌ «المنبى‌ فى‌ تفسیر اسماء النبى‌ صلی الله علیه و آله» نامیده‌ است‌.
  4. حلیة الفقهاء، که‌ شرحى‌ است‌ بر مختصر مزنى‌.
  5. رسالة فى‌ فرائض‌ العرب‌، که‌ نسخه‌ای‌ از آن‌ در کتابخانه فاتح‌ استانبول‌ موجود است‌.
  6. رسالة فى‌ المعاریض‌. نسخه‌ای‌ از این‌ اثر در کتابخانه نجیب‌ پاشا در ترکیه‌ مضبوط است‌.
  7. شرح‌ دیوان‌ الحماسة ابوتمام‌، که‌ نسخه‌هایى‌ از آن‌ در کتابخانة سپهسالار و لاله‌لى‌ موجود است‌.
  8. فوائد الفاظ القرآن‌: نسخه ناقصى‌ از آن‌ در کتابخانه عاشر افندی‌ موجود است‌.
  9. قصص‌ النهار و سمراللیل‌، که‌ احتمالاً همان‌ است‌ که‌ یاقوت‌ و صفدی‌ از آن‌ با عنوان‌ «اللیل‌ والنهار» نام‌ برده‌اند.
  10. الیشکریات‌: یک‌ نسخه‌ از این‌ کتاب‌ در ظاهریه دمشق‌ موجود است‌.

ج‌ - آثار یافت‌ نشده:

  1. اشتقاق‌ اسماء البلدان‌
  2. اصول‌ الفقه‌
  3. الاضداد
  4. الافراد، که‌ همان‌ الوجوه‌ والنظائر است‌ که‌ رمضان‌ عبدالتواب‌ و هلال‌ ناجى‌ آن‌ را کتابى‌ دیگر پنداشته‌اند.
  5. الامالى‌
  6. الامثلة الاسجاع‌، که‌ خود وی‌ در پایان‌ کتاب‌ الاتباع‌ والمزاوجة به‌ آن‌ اشاره‌ کرده‌ است‌.
  7. الانتصار لثعلب‌
  8. التاج‌
  9. الثیاب‌ والحلى‌ و یا الشیات‌ والحلى
  10. جامع‌ التأویل‌ فى‌ تفسیر القرآن‌، که‌ در ۴ جلد بوده‌ است.
  11. الجوابات‌
  12. الحبیر المُذهَب‌
  13. الحَجَر؛ گفته‌اند که‌ ابن‌ فارس‌ کتاب‌ الحَجَر را در همدان‌ تألیف‌ کرد و برای‌ صاحب‌ بن‌ عباد فرستاد، اما صاحب‌ به‌ دلیل‌ وابستگى‌ او به‌ خاندان‌ ابوالفتح‌ ابن‌ عمید، نخست‌ فرمان‌ داد تا آن‌ را بازگردانند، اما سپس‌ ادب‌ دوستى‌ او، وی‌ را از این‌ کار بازداشت‌ و پاداشى‌ گرچه‌ اندک‌ برای‌ او فرستاد.
  14. الحماسة المحدثة
  15. دارات‌ العرب‌
  16. ذم‌ الغیبة
  17. رسالة فى‌ ما و انواعها
  18. رسالة مختصة بالفرق‌ بین‌ الوعد والوعید
  19. شرح‌ رسالة ابوهلال‌ عسکری‌
  20. شرح‌ رسالة الزهری‌ الى‌ عبدالملک‌ بن‌ مروان‌
  21. علل‌ الغریب‌ المصنف
  22. العم‌ والخال‌
  23. غریب‌ اعراب‌ القرآن‌
  24. الفریدة و الخریدة
  25. فضل‌ الصلوة على‌ النبى‌
  26. کتاب‌ المیرة
  27. کفایة المتعلمین‌ فى‌ اختلاف‌ النحویین‌، که‌ به‌ گفته سزگین‌ تا قرن‌ ۷ق‌ در کتابخانه‌ای‌ در حلب‌ موجود بوده‌ است‌.
  28. ما جاء فى‌ اخلاق‌ المؤمنین‌
  29. مأخذ العلم‌
  30. المحصل‌ فى‌ النحو
  31. محنة الاریب‌
  32. المدخل‌ الى‌ علم‌ النحت‌
  33. المسائل‌ الخمس‌
  34. المعاش‌ والکسب‌
  35. مقدمة الفرائض‌
  36. مقدمة فى‌ النحو
  37. الموازنة
  38. یواقیت‌ الحکم‌.

منابع