ابن صوریا: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{متوسط}} | {{متوسط}} | ||
− | |||
− | «عبدالله بن صوريا» معروف به «ابن صور اسرائيلى»، از قبيله بنی ثعلبه و از دانشمندان بزرگ [[يهود]] در عصر [[پيامبر اسلام]] صلى الله عليه و آله است.<ref> الاصابه، ج4، ص115؛ البدايةوالنهاية، ج3، ص186.</ref> | + | «عبدالله بن صوريا» معروف به «ابن صور اسرائيلى»، از قبيله بنی ثعلبه و از دانشمندان بزرگ [[يهود]] در عصر [[پيامبر اسلام]] صلى الله عليه و آله است.<ref> الاصابه، ج4، ص115؛ البدايةوالنهاية، ج3، ص186.</ref> در منابع موجود، روایات متفاوت و گاه متناقضى آمده که شناخت ابن صوریا و اظهارنظر قاطع درباره وى را مشکل مىسازد. براساس برخى گزارشها، وى هنگام ورود پیامبر به [[مدینه]]، با عدّهاى از یهودیان فدک نزد ایشان آمده و ضمن محاجّه با حضرت، مطالبى را پرسیدند و بهرغم یقین کردن به [[رسالت]] پیامبر، از پذیرش [[اسلام]] سرباز زدند؛<ref>مجمعالبيان، ج 1، ص 325.</ref> البتّه درباره ابن صوریا گفته شده که پس از این واقعه مسلمان شد، ولى مدّتى بعد، از اسلام برگشت.<ref>الاصابه، ج 4، ص 115.</ref> برخى دیگر از گزارشها او را تا پایان عمر، یهودى معتقد معرّفى کرده که روابط نزدیکى با پیامبر صلىاللهعلیهوآله داشت و حضرت را از برخى احکام [[تورات]] آگاه مىکرد. |
− | + | == ابن صوریا در شأن نزول == | |
+ | اختلاف روایات [[شأن نزول]] درباره این شخصیّت فراوان است و شاید بتوان [[آیات]] مربوط را به طور کلّى به دو دسته تقسیم کرد که در یک دسته، از او چهرهاى مثبت و در دسته دیگر، چهرهاى منفى ارائه مىشود. این دو دسته آیات یا درباره وى یا حوادثى است که او در آنها نقش داشته است: | ||
− | + | * 1. [[ابن حجر عسقلانی|ابن حجر]] به نقل از مکّى درباره عبداللهبن صوریا خبر مىدهد که وى پس از پذیرش اسلام، [[ارتداد|مرتد]] مىشود.<ref>الاصابه، ج 4، ص 115.</ref> [[محمد بن جریر طبری|طبرى]] در نقلى، شأن نزول آیه «یاأیُّها الرَّسولُ لا یَحزُنکَ الّذینَ یُسارِعونَ فِىالکُفرِ ...» ([[سوره مائده|مائده]]، 41) را عبداللهبنصوریا مىداند که بعد از پذیرش اسلام، مرتد شد.<ref>جامعالبيان، مج 4، ج 6 ، ص 315.</ref> | |
+ | * 2. مفسّران، شأن نزول آیات 97ـ99 [[سوره بقره|بقره]] را درباره محاجّه او با [[پیامبر]] صلىاللهعلیهوآله دانستهاند. ابنصوریا و یهودیان با آگاهى از نزول [[وحى]] بر پیامبر به وسیله [[جبرئیل]] گفتند: جبرئیل دشمن ما است؛ زیرا همواره جنگ و سختى بر ما نازل مىکند. در این هنگام، آیه «قُل مَن کان عَدوًّا لِجبریل ...» (بقره، 97) و دو آیه بعدى آن نازل شد و خداوند او و یهودیان همطرازش را دشمن جبرئیل، خدا و پیامبرش خواند.<ref>مجمعالبيان، ج 1، ص 325.</ref> | ||
+ | * 3. برخى از مفسّران، در تفسیر آیه «وَ قالوا کُونوا هُودًا أو نَصارى تَهتَدوا ...» (بقره، 135) مىنویسند: روزى عبداللّهبنصوریا به پیامبر گفت: هدایت، همان چیزى است که ما برآنیم؛ پس از ما پیروى کن و هدایت شو و [[مسیحیت|نصارا]] نیز مانند همین سخن را به پیامبر گفتند.<ref>جامعالبيان، مج 1، ج 1، ص 784.</ref> | ||
+ | * 4. در شأن نزول آیه «و أنِ احکُم بَینَهُم بِما أَنزلَ اللّهُ و لا تَتَّبِع أَهواءَهُم وَ احذَرهُم أَن یَفتِنُوکَ عَن بَعضِ ما أَنزلَ اللّهُ إلیکَ ...» (مائده، 49) که خطاب به پیامبر مىگوید: درباره یهودیان به آنچه خدا فرود آورده، داورى کن و از هواهایشان پیروى مکن، گفتهاند: از جمله آنان، ابنصوریا بود.<ref>اسبابالنزول، واحدى، ص 162.</ref> | ||
+ | * 5. [[شیخ طبرسی|طبرسى]] در [[تفسیر قرآن|تفسیر]] آیه «لَن یَضُرّوکُم إلاّ أذىً ...» ([[سوره آل عمران|آلعمران]]، 111) و آیه پس از آن که درباره یهودیان و اذیّت و آزار آنان برضدّ مسلمانان است، از قول مقاتل مىنویسد: بزرگان یهود، از جمله عبداللهبنصوریا، دیگر یهودیان تازه مسلمان، مانند عبدالله بن سلام را به جهت اسلامشان سرزنش مىکردند که این آیات نازل شد.<ref>مجمعالبيان، ج 2، ص 813 .</ref> | ||
+ | * 6. قرطبى در شأن نزول آیه «یاأیّها الّذین أُوتوا الکِتابَ ءَامِنوا بِما نَزَّلنا مُصدِّقًا لِما مَعَکم ...» ([[سوره نساء|نساء]]، 47) مىنویسد: رسول خدا صلىاللهعلیهوآله به رؤسا و بزرگان احبار یهود، مانند عبدالله بنصوریا و کعببناسید فرمود: اى یهود! از خدا بترسید و اسلام آورید. به خدا سوگند! مىدانید که آنچه شما را بدان مىخوانم، حقّ است. آنها سخن حضرت را انکار و آنچه را مىدانستند، مخفى کرده و بر کفر خود افزودند<ref>قرطبى، ج 5 ، ص 158.</ref> که این آیه دربارهشان نازل شد. | ||
+ | * 7. طبرسى در شأن نزول آیه «إنَّ الّذین یَکتُمونَ ما أنزَلنا مِنَ البَیِّناتِ ...» (بقره، 159) مىنویسد: این آیه در حقّ یهود، از جمله ابنصوریا و نصارا است که امر پیامبر صلىاللهعلیهوآله و نبوّتش را انکار کردند؛ در حالىکه نشانههایش را در [[تورات]] و [[انجیل]] به طور قطع مىدیدند.<ref>مجمعالبيان، ج 1، ص 441.</ref> | ||
− | + | اما در شأن نزول برخی آیات دیگر، نام عبدالله بنصوریا به نیکی یاد شده است: | |
− | + | * 1. [[ابوالفتوح رازی|ابوالفتوح رازى]] از قول ضحّاک نقل مىکند که: مقصود خداوند از آیه «الّذین ءاتَیناهم الکِتابَ یَتلونَه حَقَّ تِلاوَتِه أُولائک یُؤمِنونَ بِه» (بقره، 121) که در باره مؤمنان به کتاب آسمانى است، جهودانى هستند که به پیامبر صلىاللهعلیهوآله ایمان آوردند و از جمله آنها عبداللّهبنصوریا است.<ref>روض الجنان، ج 2، ص 135.</ref> | |
− | + | * 2. در آیه «لَیسوا سَواءً مِن أهلِالکِتبِ أُمَّةٌ قائِمةٌ یَتلونَ ءایاتِ اللّهِ ءاناءَ الَّیلِ وَ هُم یَسجُدونَ» از برخى [[اهل کتاب|اهلکتاب]] یاد مىشود که به طاعت خدا ایستادهاند و آیات خدا را در دل شب تلاوت مىکنند و سجده به جا مىآورند. (آلعمران، 113) برخى از مفسّران در زمره امّة قائمة از ابنصوریا، عبداللّه بن سلام، اَسد و اُسید پسران شعبه و یارانشان نام بردهاند.<ref>غرر التبيان، ص 228.</ref> | |
− | + | * 3. ابوالفتوح نقل مىکند: مقصود از [[اَحبار|احبار]] در آیه ذیل، ابن صوریا است: «إنّا أَنزلنا التَّوراةَ فیها هُدىً و نُورٌ یَحکُمُ بِها النّبیّون الّذین أَسلَموا لِلّذین هادُوا و الرّبّانیّونَ و الأحبارُ بِما استُحفِظوا مِن کِتابِ اللّهِ و کانوا عَلیهِ شُهَداء ... (مائده، 44) = ما به راستى تورات را که در آن هدایت و روشنایى است، نازل کردیم. پیامبرانى که تسلیم [ فرمان خدا ] بودند به موجب آن [ براى یهود ] داورى مىکردند و [ نیز ] خداشناسان و دانشمندان که به حفظ کتاب خدا مأمور بودند و بر آن گواه بودند ...».<ref>روضالجنان، ج 6 ، ص 390؛ التعريف، ص 97.</ref> | |
− | + | * 4. هنگامى که یهودیان از حکم سنگسار دو یهودى خیبر ناخشنود بودند، پیامبر صلىاللهعلیهوآله ابنصوریا را سوگند داد تا حکم زناکاران محصنه را در تورات بازگوید و او تأیید کرد که حکم آنان سنگسار است.<ref>جامعالبيان، مج 4، ج 6 ، ص 318.</ref> پیامبر دستور داد دو زناکار را حاضر و در مقابل مسجد سنگسار کنند.<ref>مجمعالبيان، ج 3، ص 299.</ref> در این هنگام، خداوند آیات 41ـ51 مائده را نازل فرمود. طبق نظر مفسّران، ابن صوریا پس از این ماجرا مورد سرزنش یهودیان قرار گرفت که آیه 23 آلعمران در حمایت از او نازل شد: «أَلَم تَرَ إلى الّذینَ أُوتوا نَصیبًا مِنَ الکِتابِ یُدعَونَ إلى کِتابِ اللّهِ لِیَحکُمَ بَینَهم ثُمّ یَتولّى فَریقٌ مِنهُم وَ هُم مُعرِضونَ».<ref>همان، ج 2، ص 722.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
سطر ۸۱: | سطر ۲۵: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | فرهنگ | + | |
+ | * [https://quran.isca.ac.ir/fa/Cyclopedia/240/61548 "ابن صوریا"، پرتال جامع علوم و معارف قرآن.] | ||
+ | * [[فرهنگ قرآن (کتاب)|فرهنگ قرآن]]، ج2. | ||
{{سنجش کیفی | {{سنجش کیفی | ||
|سنجش=شده | |سنجش=شده |
نسخهٔ ۷ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۲۵
«عبدالله بن صوريا» معروف به «ابن صور اسرائيلى»، از قبيله بنی ثعلبه و از دانشمندان بزرگ يهود در عصر پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله است.[۱] در منابع موجود، روایات متفاوت و گاه متناقضى آمده که شناخت ابن صوریا و اظهارنظر قاطع درباره وى را مشکل مىسازد. براساس برخى گزارشها، وى هنگام ورود پیامبر به مدینه، با عدّهاى از یهودیان فدک نزد ایشان آمده و ضمن محاجّه با حضرت، مطالبى را پرسیدند و بهرغم یقین کردن به رسالت پیامبر، از پذیرش اسلام سرباز زدند؛[۲] البتّه درباره ابن صوریا گفته شده که پس از این واقعه مسلمان شد، ولى مدّتى بعد، از اسلام برگشت.[۳] برخى دیگر از گزارشها او را تا پایان عمر، یهودى معتقد معرّفى کرده که روابط نزدیکى با پیامبر صلىاللهعلیهوآله داشت و حضرت را از برخى احکام تورات آگاه مىکرد.
ابن صوریا در شأن نزول
اختلاف روایات شأن نزول درباره این شخصیّت فراوان است و شاید بتوان آیات مربوط را به طور کلّى به دو دسته تقسیم کرد که در یک دسته، از او چهرهاى مثبت و در دسته دیگر، چهرهاى منفى ارائه مىشود. این دو دسته آیات یا درباره وى یا حوادثى است که او در آنها نقش داشته است:
- 1. ابن حجر به نقل از مکّى درباره عبداللهبن صوریا خبر مىدهد که وى پس از پذیرش اسلام، مرتد مىشود.[۴] طبرى در نقلى، شأن نزول آیه «یاأیُّها الرَّسولُ لا یَحزُنکَ الّذینَ یُسارِعونَ فِىالکُفرِ ...» (مائده، 41) را عبداللهبنصوریا مىداند که بعد از پذیرش اسلام، مرتد شد.[۵]
- 2. مفسّران، شأن نزول آیات 97ـ99 بقره را درباره محاجّه او با پیامبر صلىاللهعلیهوآله دانستهاند. ابنصوریا و یهودیان با آگاهى از نزول وحى بر پیامبر به وسیله جبرئیل گفتند: جبرئیل دشمن ما است؛ زیرا همواره جنگ و سختى بر ما نازل مىکند. در این هنگام، آیه «قُل مَن کان عَدوًّا لِجبریل ...» (بقره، 97) و دو آیه بعدى آن نازل شد و خداوند او و یهودیان همطرازش را دشمن جبرئیل، خدا و پیامبرش خواند.[۶]
- 3. برخى از مفسّران، در تفسیر آیه «وَ قالوا کُونوا هُودًا أو نَصارى تَهتَدوا ...» (بقره، 135) مىنویسند: روزى عبداللّهبنصوریا به پیامبر گفت: هدایت، همان چیزى است که ما برآنیم؛ پس از ما پیروى کن و هدایت شو و نصارا نیز مانند همین سخن را به پیامبر گفتند.[۷]
- 4. در شأن نزول آیه «و أنِ احکُم بَینَهُم بِما أَنزلَ اللّهُ و لا تَتَّبِع أَهواءَهُم وَ احذَرهُم أَن یَفتِنُوکَ عَن بَعضِ ما أَنزلَ اللّهُ إلیکَ ...» (مائده، 49) که خطاب به پیامبر مىگوید: درباره یهودیان به آنچه خدا فرود آورده، داورى کن و از هواهایشان پیروى مکن، گفتهاند: از جمله آنان، ابنصوریا بود.[۸]
- 5. طبرسى در تفسیر آیه «لَن یَضُرّوکُم إلاّ أذىً ...» (آلعمران، 111) و آیه پس از آن که درباره یهودیان و اذیّت و آزار آنان برضدّ مسلمانان است، از قول مقاتل مىنویسد: بزرگان یهود، از جمله عبداللهبنصوریا، دیگر یهودیان تازه مسلمان، مانند عبدالله بن سلام را به جهت اسلامشان سرزنش مىکردند که این آیات نازل شد.[۹]
- 6. قرطبى در شأن نزول آیه «یاأیّها الّذین أُوتوا الکِتابَ ءَامِنوا بِما نَزَّلنا مُصدِّقًا لِما مَعَکم ...» (نساء، 47) مىنویسد: رسول خدا صلىاللهعلیهوآله به رؤسا و بزرگان احبار یهود، مانند عبدالله بنصوریا و کعببناسید فرمود: اى یهود! از خدا بترسید و اسلام آورید. به خدا سوگند! مىدانید که آنچه شما را بدان مىخوانم، حقّ است. آنها سخن حضرت را انکار و آنچه را مىدانستند، مخفى کرده و بر کفر خود افزودند[۱۰] که این آیه دربارهشان نازل شد.
- 7. طبرسى در شأن نزول آیه «إنَّ الّذین یَکتُمونَ ما أنزَلنا مِنَ البَیِّناتِ ...» (بقره، 159) مىنویسد: این آیه در حقّ یهود، از جمله ابنصوریا و نصارا است که امر پیامبر صلىاللهعلیهوآله و نبوّتش را انکار کردند؛ در حالىکه نشانههایش را در تورات و انجیل به طور قطع مىدیدند.[۱۱]
اما در شأن نزول برخی آیات دیگر، نام عبدالله بنصوریا به نیکی یاد شده است:
- 1. ابوالفتوح رازى از قول ضحّاک نقل مىکند که: مقصود خداوند از آیه «الّذین ءاتَیناهم الکِتابَ یَتلونَه حَقَّ تِلاوَتِه أُولائک یُؤمِنونَ بِه» (بقره، 121) که در باره مؤمنان به کتاب آسمانى است، جهودانى هستند که به پیامبر صلىاللهعلیهوآله ایمان آوردند و از جمله آنها عبداللّهبنصوریا است.[۱۲]
- 2. در آیه «لَیسوا سَواءً مِن أهلِالکِتبِ أُمَّةٌ قائِمةٌ یَتلونَ ءایاتِ اللّهِ ءاناءَ الَّیلِ وَ هُم یَسجُدونَ» از برخى اهلکتاب یاد مىشود که به طاعت خدا ایستادهاند و آیات خدا را در دل شب تلاوت مىکنند و سجده به جا مىآورند. (آلعمران، 113) برخى از مفسّران در زمره امّة قائمة از ابنصوریا، عبداللّه بن سلام، اَسد و اُسید پسران شعبه و یارانشان نام بردهاند.[۱۳]
- 3. ابوالفتوح نقل مىکند: مقصود از احبار در آیه ذیل، ابن صوریا است: «إنّا أَنزلنا التَّوراةَ فیها هُدىً و نُورٌ یَحکُمُ بِها النّبیّون الّذین أَسلَموا لِلّذین هادُوا و الرّبّانیّونَ و الأحبارُ بِما استُحفِظوا مِن کِتابِ اللّهِ و کانوا عَلیهِ شُهَداء ... (مائده، 44) = ما به راستى تورات را که در آن هدایت و روشنایى است، نازل کردیم. پیامبرانى که تسلیم [ فرمان خدا ] بودند به موجب آن [ براى یهود ] داورى مىکردند و [ نیز ] خداشناسان و دانشمندان که به حفظ کتاب خدا مأمور بودند و بر آن گواه بودند ...».[۱۴]
- 4. هنگامى که یهودیان از حکم سنگسار دو یهودى خیبر ناخشنود بودند، پیامبر صلىاللهعلیهوآله ابنصوریا را سوگند داد تا حکم زناکاران محصنه را در تورات بازگوید و او تأیید کرد که حکم آنان سنگسار است.[۱۵] پیامبر دستور داد دو زناکار را حاضر و در مقابل مسجد سنگسار کنند.[۱۶] در این هنگام، خداوند آیات 41ـ51 مائده را نازل فرمود. طبق نظر مفسّران، ابن صوریا پس از این ماجرا مورد سرزنش یهودیان قرار گرفت که آیه 23 آلعمران در حمایت از او نازل شد: «أَلَم تَرَ إلى الّذینَ أُوتوا نَصیبًا مِنَ الکِتابِ یُدعَونَ إلى کِتابِ اللّهِ لِیَحکُمَ بَینَهم ثُمّ یَتولّى فَریقٌ مِنهُم وَ هُم مُعرِضونَ».[۱۷]
پانویس
- ↑ الاصابه، ج4، ص115؛ البدايةوالنهاية، ج3، ص186.
- ↑ مجمعالبيان، ج 1، ص 325.
- ↑ الاصابه، ج 4، ص 115.
- ↑ الاصابه، ج 4، ص 115.
- ↑ جامعالبيان، مج 4، ج 6 ، ص 315.
- ↑ مجمعالبيان، ج 1، ص 325.
- ↑ جامعالبيان، مج 1، ج 1، ص 784.
- ↑ اسبابالنزول، واحدى، ص 162.
- ↑ مجمعالبيان، ج 2، ص 813 .
- ↑ قرطبى، ج 5 ، ص 158.
- ↑ مجمعالبيان، ج 1، ص 441.
- ↑ روض الجنان، ج 2، ص 135.
- ↑ غرر التبيان، ص 228.
- ↑ روضالجنان، ج 6 ، ص 390؛ التعريف، ص 97.
- ↑ جامعالبيان، مج 4، ج 6 ، ص 318.
- ↑ مجمعالبيان، ج 3، ص 299.
- ↑ همان، ج 2، ص 722.
منابع