برید بن معاویه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
'''«بُرَید بن معاویه عجلى»''' (م، ۱۵۰ ق)، از فقها و راویان موثق [[شیعه]] در قرن دوم هجری و از یاران جلیل‌القدر [[امام باقر]] و [[امام صادق]] علیهماالسلام مى‌باشد. برید همچنین از [[اصحاب اجماع]] بوده و روایات معتبری در فضیلت و تجلیل او وارد شده است.
  
 +
==زندگی‌نامه==
  
 +
برید بن معاویه، [[کنیه|مکنّى]] به ابوالقاسم، از قبیله بنی عجل است که در [[کوفه]] ساکن بوده اند؛ قبیله بنی عجل از نژاد اعراب قحطانی می باشند که به کوفه هجرت کرده و در آنجا سکنا گزیده اند.<ref>معجم قبایل عرب، باب بنی عجل.</ref> در کتب [[علم رجال|رجال]] اشاره ای به تاریخ ولادت او نشده است.
  
 +
برید فرزندی دارد به نام «قاسم» که وی نیز از اصحاب [[امام صادق]] علیه السلام و فردی ثقه و مورد اعتماد می باشد.<ref>رجال نجاشی، ص۳۱۳.</ref> این مطلب نشان می دهد که برید نه تنها خودش در خدمت فرهنگ [[تشیع]] بوده، بلکه پسری تربیت کرده که راه پدر را ادامه داده است.
  
بريد بن معاوية المعجلى مكنى به ابوالقاسم از وجوه فقهاى اصحاب و ثقه و جليل القدر و از حواريين حضرت [[امام باقر]] و حضرت [[امام صادق]] عليهماالسلام مى‌باشد و از براى او مكانت و محل عظيم است نزد [[ائمه اطهار]] عليهم‌السلام و از اصحاب اجماع است. حضرت صادق عليه السلام فرمود: اوتاد زمين و اعلام دين چهار نفرند: محمد بن مسلم و بريد بن معاويه و ليث بن البخترى المرادى و زرارة بن اعين.
+
برید بن معاویه عجلی از دید بزرگان علم [[رجال]]، صحابی [[امام باقر]] و [[امام صادق]] علیهماالسلام<ref>قاموس الرجال، ج۲، ص۲۷۶.</ref> و همچنین یکی از [[اصحاب اجماع]]<ref>تنقیح المقال، مامقانی، ص۱۶۵.</ref> می باشد. وی غیر از این که راوی ثقه [[حدیث|احادیث]] [[اهل بیت]] علیهم السلام است، [[فقیه]] هم بوده است.<ref>اعیان الشیعه، ج۳، ص۵۵۸.</ref> تمام صاحبان کتب رجال، برید را ثقه می دانند.
  
و هم در حديثى در حقى ايشان فرموده: «هؤُلاءِ الْقَوّامُونَ بِالْقِسْطِ، هؤُلاءِ الْقَوّامُونَ بِالصِّدْقِ، وَ هؤُلاءِ السّابِقُونَ السّابِقُونَ اُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ».<ref> مجالس المؤمنين، 1/340.</ref>
+
در تاریخ وفات برید بن معاویه، اختلاف است؛ بعضی فوت او را در زمان [[امام صادق]] علیه السلام (م، ۱۴۸ ق) دانسته اند. اما قول قوی که اکثر کتب رجال نقل کرده اند، این است که وی در سال ۱۵۰ هـ.ق رحلت کرده است.<ref>تنقیح المقال، ص۱۶۵.</ref>
  
و هم فرموده بشارت دهيد مخبتين را به [[بهشت]] و اين چهار را اسم برده سپس فرموده اين چهار كس نجبأاند، امنأ الهى‌اند در [[حلال]] و [[حرام]] خدا، اگر ايشان نبودند منقطع مى‌شد آثار نبودت و مندرس مى‌گشت.<ref> رجال [[علامه حلى]]، ص 136.</ref> وفاتش در سنه صد و پنجاه واقع شد رحمه الله، و پسرش قاسم بن بريد نيز ثقه و از روات اصحاب حضرت [[امام صادق]] عليه السلام است.<ref> مجالس المؤمنين، 1/340.</ref>
+
==استادان و راویان==
  
==پانویس ==
+
برید بن معاویه شاگرد [[امام باقر]] و [[امام صادق]] علیهماالسلام بوده و بیشتر از محضر این دو بزرگوار بهره مند شده است. نقل مستقیم اکثر روایات از معصوم علیه السلام، گواه این مدعاست. غیر از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام، وی از محضر [[محمد بن مسلم ثقفی کوفی|محمد بن مسلم]] استفاده کرده و روایاتی از طریق ایشان نقل می کند.
<references />
+
 
 +
افراد زیادی نیز از محضر برید بن معاویه استفاده کرده اند؛ از جمله: جمیل بن صالح، عمر بن اذینه، عبدالکریم بن یحیی، الخثعمی، داوود بن فرقد، ثعلبة بن میمون و علی بن عقبه.
 +
 
 +
==برید از منظر معصومان==
 +
 
 +
روایات رسیده از [[ائمه اطهار|ائمه]] علیهم السلام در مورد برید عجلی، نشان می دهد که وی مقام والایی در نزد ایشان داشته است که به برخی از روایات استناد می کنیم:
 +
 
 +
*۱. جمیل بن درّاج می گوید: روزی وارد منزل [[امام صادق]] علیه السلام شدم. هنگام ورود مردی از اهل کوفه را مشاهده کردم که از اطاق امام بیرون آمد و خارج شد. وارد اطاق امام شدم و گفتم: مردی کوفی را مشاهده کردم که از دیدار شما برمی گشت. حضرت فرمود: خداوند روحش را مقدس گرداند، وی مورد اطمینان پدرم بود. امروز هم وی مورد اطمینان و رازدار من است... زمانی که خداوند اراده کند بدی به اهل زمین برساند، به واسطه آنها آن بدی را برطرف می کند. آنها ستارگان شیعیان ما هستند. آنها باعث می شوند نام و یاد پدرم در همه جا زنده بماند. هر [[بدعت|بدعتی]] را کشف می کنند و به مقابله برمی خیزند و بدعت ها را از دین می زدایند... من پرسیدم: اینها چه کسانی هستند؟! فرمود: درود خداوند بر آنها باد! آنها «برید بن معاویه عجلی، [[زرارة بن اعین]]، [[ابوبصیر مرادی|ابو بصیر]] و [[محمد بن مسلم ثقفی کوفی|محمد بن مسلم]]» هستند.<ref>قاموس الرجال، ج۲، ص۲۷۷.</ref>
 +
 
 +
*۲. امام صادق علیه السلام می فرمود: محبوبترین مردم نزد ما چه در این دنیا باشیم و چه نباشیم، چهار نفرند: «زرارة بن اعین، برید بن معاویه عجلی، محمد بن مسلم و [[مؤمن الطاق|ابوجعفر احول]] (مؤمن طاق)».<ref>وسایل الشیعه، ج۲۷، ص۱۴۳.</ref>
 +
 
 +
*۳. داوود بن سرحان نقل می کند: شنیدم از امام صادق علیه السلام که فرمود: همانا اصحاب پدرم زینت ما هستند؛ بدانید آنها «زرارة بن اعین، محمد بن مسلم، برید بن معاویه و [[ابوبصیر مرادی|لیث مرادی]]» هستند. اینها همیشه با عدالت و قسط رفتار می کنند. اینها همیشه راست می گویند و در کلام صادقند. اینها سبقت گیرندگان مقرّب درگاه الهی هستند.<ref>اعیان الشیعه، ج۳، ص۵۵۹.</ref>
 +
 
 +
*۴. [[جمیل بن دراج|جمیل بن درّاج]] می گوید: شنیدم از امام صادق علیه السلام که فرمود: استواران در زمین و پرچمداران دین خداوند چهار نفرند: «محمد بن مسلم، برید بن معاویه، زرارة بن اعین و لیث بن البختری».<ref>رجال کشی، ص۱۳۵.</ref>
 +
 
 +
*۵. جمیل بن درّاج می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: بشارت ده مخبتین را به بهشت؛ «برید بن معاویه، ابوبصیر، محمد بن مسلم و زرارة بن اعین». این چهارنفر از نجیبان و پاکان اند. اینها امین خداوند در بیان احکام الهی هستند. اگر اینها نبودند، آثار نبوت از بین می رفت.<ref>رجال کشی، ص۱۷۰.</ref>
 +
*۶. حضرت صادق علیه السلام در حق ایشان فرموده: «هؤُلاءِ الْقَوّامُونَ بِالْقِسْطِ، هؤُلاءِ الْقَوّامُونَ بِالصِّدْقِ، وَ هؤُلاءِ السّابِقُونَ السّابِقُونَ اُولئِک الْمُقَرَّبُونَ».<ref>مجالس المؤمنین، ۱/۳۴۰.</ref>
 +
 
 +
اما در کنار احادیث فوق ـ که در بیان فضیلت برید بود ـ چند روایت نیز در مذمت برید از معصومان علیهم السلام نقل شده که بدین قرار است:
 +
 
 +
*۱. ابی الصباح می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: خداوند هلاک کند کسانی را که در دینشان شک می ورزند. «زرارة بن اعین و برید بن معاویه و محمد بن مسلم و اسماعیل جعفی» از کسانی هستند که در دینشان شک می ورزند.<ref>اعیان الشیعه، ج۳، ص۵۵۹.</ref>
 +
*۲. یونس نقل می کند از مسمع که از ابن ابی سیّار شنیدم که اباعبداللّه علیه السلام می فرمود: خداوند لعنت کند برید را، خداوند لعنت کند زرارة بن اعین را... .<ref>قاموس الرجال، ج۲، ص۲۷۶.</ref>
 +
 
 +
در تحلیل این گونه روایات، پاسخهای زیر داده شده است:
 +
 
 +
*الف) در [[سند حدیث|سند]] روایاتی که در مذمّت برید نقل شده، جبرئیل بن احمد قرار دارد که نه ممدوح است و نه ثقه.
 +
*ب) روایات مدح، فراوان است و قطعاً از [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام رسیده است و از حیث سند معتبر است. پس اعتنایی به روایات [[حدیث شاذ|شاذّ]] که در مذمّت برید نقل شده است، نمی شود.
 +
*ج) در صحیحه عبداللّه بن زرارة آمده است که امام صادق علیه السلام فرمود: من عیب شما را می گویم و با این که شما را مذمّت می کنم، از شما دفاع می کنم، چون می ترسم دشمن به شما آسیب برساند و موجب حسد مردم و اذیت رساندن به شما شود.<ref>معجم الرجال، خویی، ج۴، ص۱۹۸.</ref>
 +
 
 +
==گزیده‌ای از روایات==
 +
 
 +
برید بن معاویه ۵۸ [[حدیث]] را مستقیماً از امام معصوم نقل کرده و ۳۲ حدیث را از طریق [[محمد بن مسلم ثقفی کوفی|محمد بن مسلم]] از امام نقل کرده است.<ref>تنقیح المقال، مامقانی، ص۱۶۵.</ref>
 +
 
 +
در اینجا برخی از روایات برید ذکر می شود:
 +
 
 +
*۱. برید بن معاویه می گوید: شنیدم از [[امام صادق]] علیه السلام که ایشان فرمود: من از پدرم و پدرم از پدرش... و [[امام علی]] علیه السلام از [[پیامبر اسلام|رسول خدا]] صلی الله علیه و آله و آن حضرت از [[جبرئیل]] و ایشان از خداوند شنید که خداوند فرموده است: زمانی که اراده کنم جمع کنم برای مسلمانی خیر دنیا و آخرت را قرار می دهم برای او قلبی خاشع؛ زبانی ذاکر؛ جسدی بر بلا صابر؛ و زن مؤمنه ای که وقتی به او نگاه کند، خوشحال شود و وقتی از او دور است، خود را حفظ کند.<ref>وسایل الشیعه، ج۲۰، ص۴۰.</ref>
 +
 
 +
*۲. همراه با حضرت صادق علیه السلام نشسته و مشغول صحبت بودیم که مردی وارد شد و گفت: من از [[خراسان]] برای دیدن شما آمده ام. (آنگاه پای خود را به حضرت نمایاند و گفت) به خدا قسم! نیامدم مگر به عشق شما؛ ببین چگونه پایم تاول زده است! پس حضرت فرمود: به خدا قسم اگر سنگی ما را دوست داشته باشد، خداوند آن را روز قیامت همراه ما محشور می دارد! و آیا «دین» چیزی جز حبّ هست؟<ref>بحارالانوار، ج۲۷، ح۵۷.</ref>
 +
 
 +
*۳. برید می گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم، منظور خداوند از «صادقین» در آیه {{متن قرآن|«اتقوا اللّه و کونوا مع الصادقین»}} ([[سوره توبه]]، ۱۱۹) چیست؟ فرمود: مقصود خداوند فقط شامل ما می شود.<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۰۸.</ref>
 +
 
 +
*۴. برید می گوید: امام صادق علیه السلام هر وقت اراده سفر می کرد، همه اهل و عیال خود را در خانه ای دعوت می کرد و دست را به دعا می داشت و می فرمود: «اللّهم انّی استودعک الغداة نفسی و مالی و اهلی و ولدی الشاهد منّا والغائب، اللّهمّ احفظنا واحفظ علینا اجعلنا فی جوارک، اللّهم لاتسلبنا نعمتک ولا تغیّر ما بنا من عافیتک و فضلک؛<ref>همان، ص۲۸۳.</ref> پروردگارا! امروز جان و مال و اهل و فرزندان حاضر و غایبم را به تو می سپارم. خدایا! ما را از شر حفظ کن و اموال ما را برای ما حفظ کن. خدایا! ما را در جوارِ خودت قرار ده. خدایا! نعمتت را از ما نگیر و احسان و فضلی را که به ما مرحمت فرموده ای، تغییر مده».
  
==منبع==
+
*۵. برید می گوید: از حضرت صادق علیه السلام شنید که فرمود: از پدرم و او از پدرش... از علی علیه السلام و او از رسول اللّه صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمودند: مرز [[اسلام]] و [[کفر]] چیزی نیست مگر ترک [[نماز]] واجبی که عمدا ترک شود، یا نماز را سبک بشمارد و اگر چنین کند مثل آن است که نماز نخوانده باشد.<ref>وسایل الشیعه، ج۴، ص۴۲.</ref>
  
حاج شیخ عباس قمی, منتهی الآمال قسمت دوم، باب نهم: در تاريخ حضرت صادق عليه السلام
+
*۶. برید می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: وقتی فرزندان [[حضرت آدم علیه السلام|آدم]] علیه السلام بزرگ شده و به حد [[بلوغ‌|بلوغ]] رسیدند، خداوند [[حور العین|حوری]] از حوریان بهشتی فرستاد و آدم یکی از پسرانش را به عقد او درآورد و همچنین پسر دیگر خود را به عقد زنی از طایفه [[جن]] درآورد. پس از بنی آدم هر کدام که دارای اخلاق نیکو و صورت زیبا هستند، از اولاد حوریّه می باشند و هر کدام زشت خوی و زشت صورت هستند، از نسل جنیان و این گونه نیست که پسران آدم با خواهران خودشان ازدواج کرده باشند.<ref>علل الشرایع، ج۱، ص۱۰۳.</ref>
  
 +
*۷. برید می گوید: از امام در مورد آیه {{متن قرآن|«یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا...»}} ([[سوره آل عمران]]، ۲۰۰)، سؤال کردم. حضرت فرمود: صبر کنید بر انجام تکالیف و وظایف شرعی و بر دشمنی دشمنانتان صابر باشید و با امام موعود ارتباط داشته باشید.<ref>تأویل الآیات، ص۸۶.</ref>
 +
==پانویس==
 +
<references />
 +
==منابع==
 +
*شیخ عباس قمی، منتهی الآمال قسمت دوم، باب نهم: در تاریخ حضرت صادق علیه السلام.
 +
*"برید بن معاویه عجلی"، علی احمدی، مجله فرهنگ کوثر، تابستان ۱۳۸۱، شماره ۵۴.
 
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]
 
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]
 
 
[[رده:اصحاب امام باقر علیه السلام]]
 
[[رده:اصحاب امام باقر علیه السلام]]
 
 
[[رده:اصحاب امام صادق علیه السلام]]
 
[[رده:اصحاب امام صادق علیه السلام]]
 
 
[[رده:اصحاب اجماع]]
 
[[رده:اصحاب اجماع]]
 
 
[[رده:راویان حدیث]]
 
[[رده:راویان حدیث]]
 +
[[رده:فقیهان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۰

«بُرَید بن معاویه عجلى» (م، ۱۵۰ ق)، از فقها و راویان موثق شیعه در قرن دوم هجری و از یاران جلیل‌القدر امام باقر و امام صادق علیهماالسلام مى‌باشد. برید همچنین از اصحاب اجماع بوده و روایات معتبری در فضیلت و تجلیل او وارد شده است.

زندگی‌نامه

برید بن معاویه، مکنّى به ابوالقاسم، از قبیله بنی عجل است که در کوفه ساکن بوده اند؛ قبیله بنی عجل از نژاد اعراب قحطانی می باشند که به کوفه هجرت کرده و در آنجا سکنا گزیده اند.[۱] در کتب رجال اشاره ای به تاریخ ولادت او نشده است.

برید فرزندی دارد به نام «قاسم» که وی نیز از اصحاب امام صادق علیه السلام و فردی ثقه و مورد اعتماد می باشد.[۲] این مطلب نشان می دهد که برید نه تنها خودش در خدمت فرهنگ تشیع بوده، بلکه پسری تربیت کرده که راه پدر را ادامه داده است.

برید بن معاویه عجلی از دید بزرگان علم رجال، صحابی امام باقر و امام صادق علیهماالسلام[۳] و همچنین یکی از اصحاب اجماع[۴] می باشد. وی غیر از این که راوی ثقه احادیث اهل بیت علیهم السلام است، فقیه هم بوده است.[۵] تمام صاحبان کتب رجال، برید را ثقه می دانند.

در تاریخ وفات برید بن معاویه، اختلاف است؛ بعضی فوت او را در زمان امام صادق علیه السلام (م، ۱۴۸ ق) دانسته اند. اما قول قوی که اکثر کتب رجال نقل کرده اند، این است که وی در سال ۱۵۰ هـ.ق رحلت کرده است.[۶]

استادان و راویان

برید بن معاویه شاگرد امام باقر و امام صادق علیهماالسلام بوده و بیشتر از محضر این دو بزرگوار بهره مند شده است. نقل مستقیم اکثر روایات از معصوم علیه السلام، گواه این مدعاست. غیر از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام، وی از محضر محمد بن مسلم استفاده کرده و روایاتی از طریق ایشان نقل می کند.

افراد زیادی نیز از محضر برید بن معاویه استفاده کرده اند؛ از جمله: جمیل بن صالح، عمر بن اذینه، عبدالکریم بن یحیی، الخثعمی، داوود بن فرقد، ثعلبة بن میمون و علی بن عقبه.

برید از منظر معصومان

روایات رسیده از ائمه علیهم السلام در مورد برید عجلی، نشان می دهد که وی مقام والایی در نزد ایشان داشته است که به برخی از روایات استناد می کنیم:

  • ۱. جمیل بن درّاج می گوید: روزی وارد منزل امام صادق علیه السلام شدم. هنگام ورود مردی از اهل کوفه را مشاهده کردم که از اطاق امام بیرون آمد و خارج شد. وارد اطاق امام شدم و گفتم: مردی کوفی را مشاهده کردم که از دیدار شما برمی گشت. حضرت فرمود: خداوند روحش را مقدس گرداند، وی مورد اطمینان پدرم بود. امروز هم وی مورد اطمینان و رازدار من است... زمانی که خداوند اراده کند بدی به اهل زمین برساند، به واسطه آنها آن بدی را برطرف می کند. آنها ستارگان شیعیان ما هستند. آنها باعث می شوند نام و یاد پدرم در همه جا زنده بماند. هر بدعتی را کشف می کنند و به مقابله برمی خیزند و بدعت ها را از دین می زدایند... من پرسیدم: اینها چه کسانی هستند؟! فرمود: درود خداوند بر آنها باد! آنها «برید بن معاویه عجلی، زرارة بن اعین، ابو بصیر و محمد بن مسلم» هستند.[۷]
  • ۲. امام صادق علیه السلام می فرمود: محبوبترین مردم نزد ما چه در این دنیا باشیم و چه نباشیم، چهار نفرند: «زرارة بن اعین، برید بن معاویه عجلی، محمد بن مسلم و ابوجعفر احول (مؤمن طاق)».[۸]
  • ۳. داوود بن سرحان نقل می کند: شنیدم از امام صادق علیه السلام که فرمود: همانا اصحاب پدرم زینت ما هستند؛ بدانید آنها «زرارة بن اعین، محمد بن مسلم، برید بن معاویه و لیث مرادی» هستند. اینها همیشه با عدالت و قسط رفتار می کنند. اینها همیشه راست می گویند و در کلام صادقند. اینها سبقت گیرندگان مقرّب درگاه الهی هستند.[۹]
  • ۴. جمیل بن درّاج می گوید: شنیدم از امام صادق علیه السلام که فرمود: استواران در زمین و پرچمداران دین خداوند چهار نفرند: «محمد بن مسلم، برید بن معاویه، زرارة بن اعین و لیث بن البختری».[۱۰]
  • ۵. جمیل بن درّاج می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: بشارت ده مخبتین را به بهشت؛ «برید بن معاویه، ابوبصیر، محمد بن مسلم و زرارة بن اعین». این چهارنفر از نجیبان و پاکان اند. اینها امین خداوند در بیان احکام الهی هستند. اگر اینها نبودند، آثار نبوت از بین می رفت.[۱۱]
  • ۶. حضرت صادق علیه السلام در حق ایشان فرموده: «هؤُلاءِ الْقَوّامُونَ بِالْقِسْطِ، هؤُلاءِ الْقَوّامُونَ بِالصِّدْقِ، وَ هؤُلاءِ السّابِقُونَ السّابِقُونَ اُولئِک الْمُقَرَّبُونَ».[۱۲]

اما در کنار احادیث فوق ـ که در بیان فضیلت برید بود ـ چند روایت نیز در مذمت برید از معصومان علیهم السلام نقل شده که بدین قرار است:

  • ۱. ابی الصباح می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: خداوند هلاک کند کسانی را که در دینشان شک می ورزند. «زرارة بن اعین و برید بن معاویه و محمد بن مسلم و اسماعیل جعفی» از کسانی هستند که در دینشان شک می ورزند.[۱۳]
  • ۲. یونس نقل می کند از مسمع که از ابن ابی سیّار شنیدم که اباعبداللّه علیه السلام می فرمود: خداوند لعنت کند برید را، خداوند لعنت کند زرارة بن اعین را... .[۱۴]

در تحلیل این گونه روایات، پاسخهای زیر داده شده است:

  • الف) در سند روایاتی که در مذمّت برید نقل شده، جبرئیل بن احمد قرار دارد که نه ممدوح است و نه ثقه.
  • ب) روایات مدح، فراوان است و قطعاً از اهل بیت علیهم السلام رسیده است و از حیث سند معتبر است. پس اعتنایی به روایات شاذّ که در مذمّت برید نقل شده است، نمی شود.
  • ج) در صحیحه عبداللّه بن زرارة آمده است که امام صادق علیه السلام فرمود: من عیب شما را می گویم و با این که شما را مذمّت می کنم، از شما دفاع می کنم، چون می ترسم دشمن به شما آسیب برساند و موجب حسد مردم و اذیت رساندن به شما شود.[۱۵]

گزیده‌ای از روایات

برید بن معاویه ۵۸ حدیث را مستقیماً از امام معصوم نقل کرده و ۳۲ حدیث را از طریق محمد بن مسلم از امام نقل کرده است.[۱۶]

در اینجا برخی از روایات برید ذکر می شود:

  • ۱. برید بن معاویه می گوید: شنیدم از امام صادق علیه السلام که ایشان فرمود: من از پدرم و پدرم از پدرش... و امام علی علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله و آن حضرت از جبرئیل و ایشان از خداوند شنید که خداوند فرموده است: زمانی که اراده کنم جمع کنم برای مسلمانی خیر دنیا و آخرت را قرار می دهم برای او قلبی خاشع؛ زبانی ذاکر؛ جسدی بر بلا صابر؛ و زن مؤمنه ای که وقتی به او نگاه کند، خوشحال شود و وقتی از او دور است، خود را حفظ کند.[۱۷]
  • ۲. همراه با حضرت صادق علیه السلام نشسته و مشغول صحبت بودیم که مردی وارد شد و گفت: من از خراسان برای دیدن شما آمده ام. (آنگاه پای خود را به حضرت نمایاند و گفت) به خدا قسم! نیامدم مگر به عشق شما؛ ببین چگونه پایم تاول زده است! پس حضرت فرمود: به خدا قسم اگر سنگی ما را دوست داشته باشد، خداوند آن را روز قیامت همراه ما محشور می دارد! و آیا «دین» چیزی جز حبّ هست؟[۱۸]
  • ۳. برید می گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم، منظور خداوند از «صادقین» در آیه «اتقوا اللّه و کونوا مع الصادقین» (سوره توبه، ۱۱۹) چیست؟ فرمود: مقصود خداوند فقط شامل ما می شود.[۱۹]
  • ۴. برید می گوید: امام صادق علیه السلام هر وقت اراده سفر می کرد، همه اهل و عیال خود را در خانه ای دعوت می کرد و دست را به دعا می داشت و می فرمود: «اللّهم انّی استودعک الغداة نفسی و مالی و اهلی و ولدی الشاهد منّا والغائب، اللّهمّ احفظنا واحفظ علینا اجعلنا فی جوارک، اللّهم لاتسلبنا نعمتک ولا تغیّر ما بنا من عافیتک و فضلک؛[۲۰] پروردگارا! امروز جان و مال و اهل و فرزندان حاضر و غایبم را به تو می سپارم. خدایا! ما را از شر حفظ کن و اموال ما را برای ما حفظ کن. خدایا! ما را در جوارِ خودت قرار ده. خدایا! نعمتت را از ما نگیر و احسان و فضلی را که به ما مرحمت فرموده ای، تغییر مده».
  • ۵. برید می گوید: از حضرت صادق علیه السلام شنید که فرمود: از پدرم و او از پدرش... از علی علیه السلام و او از رسول اللّه صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمودند: مرز اسلام و کفر چیزی نیست مگر ترک نماز واجبی که عمدا ترک شود، یا نماز را سبک بشمارد و اگر چنین کند مثل آن است که نماز نخوانده باشد.[۲۱]
  • ۶. برید می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: وقتی فرزندان آدم علیه السلام بزرگ شده و به حد بلوغ رسیدند، خداوند حوری از حوریان بهشتی فرستاد و آدم یکی از پسرانش را به عقد او درآورد و همچنین پسر دیگر خود را به عقد زنی از طایفه جن درآورد. پس از بنی آدم هر کدام که دارای اخلاق نیکو و صورت زیبا هستند، از اولاد حوریّه می باشند و هر کدام زشت خوی و زشت صورت هستند، از نسل جنیان و این گونه نیست که پسران آدم با خواهران خودشان ازدواج کرده باشند.[۲۲]
  • ۷. برید می گوید: از امام در مورد آیه «یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا...» (سوره آل عمران، ۲۰۰)، سؤال کردم. حضرت فرمود: صبر کنید بر انجام تکالیف و وظایف شرعی و بر دشمنی دشمنانتان صابر باشید و با امام موعود ارتباط داشته باشید.[۲۳]

پانویس

  1. معجم قبایل عرب، باب بنی عجل.
  2. رجال نجاشی، ص۳۱۳.
  3. قاموس الرجال، ج۲، ص۲۷۶.
  4. تنقیح المقال، مامقانی، ص۱۶۵.
  5. اعیان الشیعه، ج۳، ص۵۵۸.
  6. تنقیح المقال، ص۱۶۵.
  7. قاموس الرجال، ج۲، ص۲۷۷.
  8. وسایل الشیعه، ج۲۷، ص۱۴۳.
  9. اعیان الشیعه، ج۳، ص۵۵۹.
  10. رجال کشی، ص۱۳۵.
  11. رجال کشی، ص۱۷۰.
  12. مجالس المؤمنین، ۱/۳۴۰.
  13. اعیان الشیعه، ج۳، ص۵۵۹.
  14. قاموس الرجال، ج۲، ص۲۷۶.
  15. معجم الرجال، خویی، ج۴، ص۱۹۸.
  16. تنقیح المقال، مامقانی، ص۱۶۵.
  17. وسایل الشیعه، ج۲۰، ص۴۰.
  18. بحارالانوار، ج۲۷، ح۵۷.
  19. اصول کافی، ج۱، ص۲۰۸.
  20. همان، ص۲۸۳.
  21. وسایل الشیعه، ج۴، ص۴۲.
  22. علل الشرایع، ج۱، ص۱۰۳.
  23. تأویل الآیات، ص۸۶.

منابع

  • شیخ عباس قمی، منتهی الآمال قسمت دوم، باب نهم: در تاریخ حضرت صادق علیه السلام.
  • "برید بن معاویه عجلی"، علی احمدی، مجله فرهنگ کوثر، تابستان ۱۳۸۱، شماره ۵۴.