سید حسین فقیه سبزواری: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) جز (مهدی موسوی صفحهٔ حاج میرزا حسین فقيه سبزواری را به سید حسین فقیه سبزواری منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۴۸
آيت الله العظمی حاج میرزا حسين فقيه سبزواري (1309، 1384 ق) از علماي ديني و فقهاي قرن چهاردهم هجري و از مراجع تقلید و مدرسین نامدار و برجسته حوزه مشهد است. به همت او و با همکاری مرحوم میرزا مهدی غروی اصفهانی، میرزا احمد کفایی و مرحوم مهدوی دامغانی، حوزه علمیه مشهد تأسیس و پایدار شد.
نام کامل | میرزا حسين فقيه سبزواری |
زادروز | سوم رمضان، 1309 قمری ، 13 فروردین 1271 |
زادگاه | سامرا |
وفات | 24 شوال 1386 قمری |
مدفن | مشهد |
اساتید |
آخوند خراسانی ،میرزای نایینی ، آقا ضیاء عراقی،... |
شاگردان |
آیة الله العظمی مرعشی نجفی، میرزا مهدی الهی قمشه ای، محمد تقی شریعتی،... |
آثار |
هدایه الانام، مناسک حج،... |
محتویات
تبار نامه
پیوند نسب و سلسله به پیامبر بزرگوار اسلام (ص) و دودمان پاک آن حضرت، از افتخارات بزرگ و ارزشمند خاندان های وابسته به اهل بیت علیهم السلام می باشد. نسب مرحوم فقیه سبزواری با بیست و نه واسطه به شاهزاده حسین اصغر می رسد و شاهزاده حسین اصغر ، یکی از فرزندان محترم حضرت امام زین العابدین علیه السلام می باشد .
آیة الله میرزا موسی سبزواری ، پدر مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری نیز یکی از فقیهان زاهد و نامدار ؛ و از مردان بزرگی که سرزمین عالم پرور سبزوار به دنیای دین و دانش تقدیم کرده است.
فقیه سبزواری ، در شعبان سال ۱۳۳۱ هجری قمری با دختر میرزا حسین صدرالعلماء ( ۱۳۲۹ – ۱۲۹۵ هجری قمری ) یکی از علمای برجسته سبزوار ازدواج نمود و شش سال در سبزوار اقامت کرد .
اساتید مرحوم فقیه سبزواری
مرحوم آیة الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ، سال ۱۳۲۶ ه . ق که دوسال از انقلاب مشروطیت می گذشت به مشهد آمد و در مدرسه فاضلخان حجره گرفت و از محضر دانشورانی چون حاج شیخ حسن برسی ، میرزا محمد باقر مدرس رضوی ، میرزا عبدالجواد نیشابوری ( ادیب اول ) ، حاج میرزا حسین از شاگردان میرزای شیرازی و حاج میرزا اسماعیل مجتهد ، علم آموخت .
وی در سبزوار ادبیات و سطح تدریس می کرد و شاگردان بسیاری داشت و خود نیز خارج فقه و اصول را از محضر پدر و حکمت را از محضر افتخارالحکماء شاگرد بی مانند حاج ملا هادی سبزواری فراگرفت .
فقیه سبزواری سال ۱۳۳۸ هجری قمری ، پس از فوت پدر ، طبق وصیت او ، برای ادامه تحصیل به نجف رفت . در نجف فقه و اصول را نزد میرزا حسین نائینی ، سید ابوالحسن اصفهانی ، آقا ضیاء عراقی و حاج سید محمد فیروز آبادی تلمذ کرد . وی همچنین از محضر آخوند خراسانی ، سید محمد کاظم یزدی ، شیخ حسن مامقانی ، آیت الله شربیانی ، آیت الله سید محمد بحرالعلوم ، شیخ محمد طه نجف ، میرزا حسین نوری ، حاج آقا رضا همدانی ، شیخ علی گنابادی و شیخ علی قوچانی نیز بهره های فراوان گرفت .
فقیه سبزواری ، دوره اصول نائینی را با آیت الله کاظمینی ، صاحب تقریرات نائینی ، و فقه را با آیت الله حاج سید محمود شاهرودی مباحثه نمود و خود تقریرات یک دوره کامل اصول نائینی را نوشت . در نجف ، کفایتین را به زبان عربی تدریس می نمود و شاگردان برجسته ای که برخی از آن ها از فقهای معاصر هستند در درس ایشان شرکت می جستند .
ایشان در فقه به مقامی دست یافت که از سوی علمای برجسته نجف به " فقیه سبزواری " اشتهار یافت و توانست از همه اساتید خود اجازه اجتهاد دریافت کند . متن اجازه اجتهاد آیة الله سید ابوالحسن اصفهانی به ایشان از این قرار است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین والصلوة والسلام علی خاتم الانبیاء محمد و آله الطاهرین .
و بعد، فان جناب العالم الفاضل قدوة الانام وعلم الاعلام الصفی التقی رکن الاسلام ولدی الاعز المیرزا حسین السبزواری دامت تاییداته ممن صرف عمره فی تحصیل العلوم الشرعیة و حضر لدی الاساطین و لدی الاحقر مدة مدیدة من الزمان فقها و اصولا حضور تفهم و تحقیق و تعمق و تدقیق حتی فاز بحمدالله و منه تعالی ما فاز فصار مجتهدا فله العمل بما استنبط علی النهج المألوف بین المجتهدین العظام و یحرم علیه التقلید و له التصدی فیما هو من وظائف الاحکام و اوصیه بملازمة التقوی و نهی النفس عن الهوی و ان لا ینسانی من صالح الدعاء انشاء الله ثم اجزت له ان یروی ما صح لی روایته من الکتب الاربعة المتقدمة التی علیها المدار والمعتبرة المتأخرة التی علیها المعول فی هذه الاعصار والسلام علیه و علی جمیع المومنین . (الاحقر ابوالحسن الموسوی الاصبهانی)
شاگردان مرحوم فقیه سبزواری
مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در طول حیات پربرکتش ، شاگردان برجسته و فرهیخته ای تربیت کرد که هر یک از آنان منشأ خدمات علمی و دینی و اجتماعی بسیاری در دوره حیات خود بودند . برخی از شاگردان شهیر آن فقیه بزرگوار عبارتند از : مرحوم آیة الله العظمی مرعشی نجفی، مرحوم آیة الله حاج سید جواد فقیه سبزواری ( از مدرسین فعال و فاضل معاصر در مشهد و از فرزندان مرحوم فقیه سبزواری ) ، آیة الله عباس واعظ طبسی ، مرحوم محمد تقی شریعتی ( پدر مرحوم دکتر علی شریعتی ) ، استاد دانشمند مرحوم حجة الاسلام کاظم مدیر شانه چی ( که دارای اجازه اجتهاد از مرحوم فقیه سبزواری بودند ) ، مرحوم آیة الله دکتر محمد ابراهیم آیتی از وعاظ و خطبای بزرگ خراسان و ایران ، آیة الله شیخ محمد تقی عندلیبی سبزواری از علمای معاصر مشهد ، حکیم و فقیه و فیلسوف بزرگوار مرحوم آیة الله حاج میرزا مهدی الهی قمشه ای ( پدر دکتر الهی قمشه ای ) ، آیة الله سید حسن ابطحی ، دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی و بسیاری دیگر از علما و فضلا.
آثار علمی
" هدایة الانام " رساله عملی اوست و کتاب " مناسک حج " وی نیز به چاپ رسیده است . از دیگر آثار منتشر نشده مرحوم فقیه سبزواری ، تقریرات اصول مرحوم میرزای نائینی است که چون مرحوم آیة الله کاظمینی از همدرسان و هم بحث های مرحوم فقیه سبزواری در نجف ، تقریرات خود را زودتر از مرحوم فقیه سبزواری منتشر کرد ، مرحوم فقیه سبزواری به احترام ایشان از انتشار تقریرات خود پرهیز کرد .
از دیگر آثار علمی مرحوم فقیه ، تقریرات درس فقه مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی است که منتشر نشده است .
چند حلقه نوار از سخنرانی و تدریس ایشان نزد منسوبین آن فقیه بزرگوار موجوداست که امیدواریم برای استفاده عموم پیاده و مکتوب و منتشر شود .
هم چنین یکی از علمای برجسته مشهد که از مریدان خاص و از شاگردان مرحوم فقیه سبزواری بوده ، سی جلسه از تفسیر بسم الله و تفسیر سوره انا انزلناه مرحوم فقیه سبزواری را در اختیار دارند که امیدواریم به همت خیّرین منتشر شود .
فاجعه حمله روس ها به حرم امام رضا از زبان فقیه سبزواری
مرحوم فقیه سبزواری در طول تحصیلات خود در حوزه مشهد ، شاهد فاجعه به توپ بستن حرم امام رضا علیه السلام در روز دهم ربیع الثانی ۱۳۳۰ هجری قمری ( ۹ فروردین ۱۲۹۱ هجری شمسی ) بود و این فاجعه را در خاطرات خود منعکس کرده است . به لحاظ اهمیت رویداد ، عین خاطرات فقیه سبزواری را به عنوان یک سند تاریخی دراین جا نقل می کنیم.
فقیه در این باره درخاطرات خود می نویسد : یوسف خان که اصلا هراتی بود ، در مشهد خروج کرد و ادعا نمود باید محمد علی شاه ، فرزند مظفرالدین شاه قاجار ، به قدرت برسد و ما مشروطیت را نمی خواهیم . کم کم عده ای را دور خود جمع کرد و صحن نو را مرکز قرار داد . مدتی بعد طالب الحق ظاهر شد . وی با یوسف خان همداستان شد و مسجد جامع گوهرشادرا مرکز قرار دادند و هرروز در صحن نو مشغول مشق کردن بودند و شب ها به خانه های اغنیاء سرکشیده و وجوه زیادی را از آن ها می گرفتند و سه ماه این هرج و مرج طول کشید .
روز دوشنبه ، دهم ربیع الثانی ۱۳۳۰ هجری قمری ، دو ساعت به غروب مانده ، این حقیر رفتم مسجد جامع که نماز ظهر و عصر بجای آورم . یکی از دوستان به نام محمد جواد عرب زاده به من گفت خودت را به مدرسه برسان که الساعة روس ها آستان قدس را به توپ خواهند بست . با عجله خودرا به صحن کهنه رساندم . هنوز از صحن خارج نشده بودم که صدای توپ ها بلند شد و اول توپی که زده شد ، از باغ خونی که مرکز روس ها بود به ایوان عباسی خورد و گلوله های آن در میان صحن پخش شد . نتوانستم به مدرسه بروم . برگشتم میان حرم . شلیک توپ زیاد شد و دروازه پایین خیابان و سرای حاجی ملک و اول کوچه حاج شیخ محمد تقی و باغ خونی توپ شلیک می شد و تا بعد از اذان مغرب ، مسلسل توپ زده می شد . آنچه تلاش کردم خودرا خلاص کنم ، نتوانستم . گاهی میان حرم و گاهی میان مسجد و گاهی دارالحفاظ و گاهی دارالسیاده ، در حرکت بودیم . تا بالاخره طالب الحق به حرم آمده و عده زیادی اطراف او جمع شدند و اظهار مساعدت کردند . گفت الان به فرمانده روس ها تلفن می کنم توپ نزنند . خودش را به کشیک خانه رسانید . پس از نیم ساعت برگشت و گفت هرچه تلفن می کنم جواب نمی دهند و قرار ما این نبود بلکه قرار این بود که هر زمان می گویم دست بردارید ، دست بردارند . معلوم شد که حرف مردم که در حق طالب الحق راست بود . مردم می گفتند که شب ها قزاق روس می آید در مسجد و به اتفاق یکدیگر به قصرخانه می روند . چون در آن هنگام در حدود شش هزار قشون روس در مشهد متمرکز بودند و معلوم شد که طالب الحق از تمام جریان روس ها خبردار بود .
تا اذان مغرب در میان صحن حرم بودم تا بالاخره هر نحو بود خودرا به قبرستان قتلگاه رسانیدم و درب هر منزلی از منازل دوستان را که کوبیدم ، جواب نشنیدم تا بالاخره منزل محمد حسین داورزنی که در کنار قتلگاه بود کوبیدم و جواب شنیدم . داخل منزل شدم . کم کم صدای توپ ساکت شد و آن شب را در آن منزل استراحت کردم . صبح روز بعد ، لشکر روس تمام صحن و حرم را محاصره کردند و فرستادند تولیت آستان قدس مرتضی قلیخان را آوردند تا نظارت داشته باشد که کسی در خزینه حضرت تصرف نکرده . این جانب که تا در صحن بالا خیابان را مشاهده کردم هفتاد و دو نفر در جلو مدرسه میرزا جعفر کشته شده بودند . در صحن کهنه قشون روس ایستاده بود و مانع ورود افراد به داخل صحن می شد . چند روز به این منوال بود تا بعد حرم و صحن را به خود ایرانی ها واگذار کردند و یوسف خان که موسس این معرکه بود ، فرار کرد و جنازه او را به مشهد آوردند . محمد نیشابوری که از شجعان ایشان بود نیز فرار کرد و به نیشابور رفت و در آن جا کشته شد و به این ترتیب معرکه تمام شد .
خدمات اجتماعی ، فرهنگی و عمرانی فقیه سبزواری
مرحوم فقیه سبزواری در طول حیات پر برکت خود ، خدمات اجتماعی و عمرانی کمنظیری انجام داد. او مدرسه باغ رضوان را با ۱۶ هزار متر مربع مساحت در سال ۱۳۳۰ شمسی ساخت و تکیه سیدها را احداث کرد. درمانگاه رازی را تکمیل کرد و ۱۲۰ باب منزل در خیابان نخریسی و ۲۵ باب منزل در خیابان خواجهربیع برای سیلزدگان بنا نهاد و ۲۵۰۰ قطعه زمین به طلبهها و فضلای حوزه مشهد واگذار کرد که در مشهد به کوی طلاب شهرت دارد و دهها مسجد را در محلات مختلف مشهد ساخت.
از دیگر خدمات مرحوم فقیه سبزواری ، احداث شبستان شرقی مسجد جامع سبزوار و تأسیس مدرسه علمیه برای طلاب سبزوار و نیز ، تأسیس مدرسه علمیه در کویته پاکستان است .
فقیه سبزواری با توجه به اهتمام زیادی که به امور رفاهی طلاب حوزه علمیه مشهد خصوصا موضوع مسکن آنان داشت ، در سال ۱۳۳۸ هجری شمسی ، ۲۵۰۰ قطعه زمین از آستان قدس برای واگذاری رایگان به طلاب دریافت ؛ و با انجام قرعه کشی ، به آنان تحویل داد . کوی طلاب که امروز یکی از مناطق آباد و بزرگ و پیشرفته و فعال مشهد است ، یادگار همت بلند مرحوم فقیه سبزواری در جهت ایجاد آسایش برای عموم شهروندان خصوصا طلاب حوزه علمیه مشهد است .
حضور در تغییر ضریح و تعمیر قبر مطهر حضرت رضا علیه السلام:
در صفحه ۱۳ رساله (آقای سبزواری) فرماید: به واسطه کهنه شدن صندوق مطهر روی قبر مطهر که در زمان تولیت اسدی، ضریح مقدس را برداشته و میان حرم مطهر در حدود یک متر خاک دسترس بود که برداشته شد و چند صورت قبر از خوانین ازبک پیدا شد و پس از برداشتن خاک، تمام میان حرم مطهر را شفته و بتون آرمه نمودند و متصدی آقای حاجی ملا هاشم صاحب «منتخب التواریخ» و آقای حاجی آقا حسین قمی و آقای حاجی میرزا احمد کفائی بود و اتفاقا روی قبر مطهر که خاک برداری شد روی قبر مطهر قبر گچی درآمد که هفت مرتبه گچ شده بود، آن را برداشته سردابی ظاهر شد که معلوم شد قبر مطهر ثامن الائمه و قبر هارون میان سرداب است. دیگر تصرفی نکردند غیر آن که روی قبر مطهر را چند میل آهن گذاشته و با بتون آرمه محکم نموده و سنگ مرمر که حجار باشی ساخته بود روی قبر گذاشته و ضریح را گذاشته و این در سنه ۱۳۵۲ قمری ( ۱۳۱۲ هجری شمسی ) بود.
اصلاح قبله ایرانیان:
مرحوم آیة الله فقیه سبزواری ، به دلیل احاطه بر علم هیئت ، در یکی از سفرهای خود به سرزمین وحی ، به پادشاه عربستان پیشنهاد کردند چون سالی دوبار خورشید دقیقا روی کعبه قرار می گیرد ، در آن زمان ، از رادیو اعلام کنند تا مردم ایران در هر نقطه ای هستند ، قبله صحیح را شناسایی کنند که پیشنهاد معظم له مورد استقبال قرار گرفت و به اجرا در آمد .
پیشنهاد تعمیر قبور بقیع:
مرحوم فقیه سبزواری ، در ملاقاتی که پادشاه عربستان با ایشان داشت ، تعمیر قبور بقیع را خواستار شد که پادشاه به مقامات دینی و محلی ارجاع داد و آن ها به اعتبار بغض و عنادی که با اهل بیت علیهم السلام دارند، این پیشنهاد را مسکوت و معلق گذاشتند .
منش و سبک زندگی فقیه سبزواری
۱. سادگی زندگی
در زندگی خیلی ساده و بدون تشریفات بود . هیچ توجهی به وضع ظاهر حتی لباس خودنداشت . کمتر کسی به پای او جوراب می دید و در خصوص صرفه جوئی در بین طلاب ، قبای مرحوم فقیه سبزواری ضرب المثل بود زیرا معظم له هرقبائی را که می پوشیدند ، دیگر بیرون نمی آوردند مگر برای شستن و پس از شستشو ، باز آن را می پوشیدند و به همین نحو از آن استفاده میکردند تا وقتی که پاره می شد و به درد پوشیدن نمی خورد .
مرحوم فقیه سبزواری در تمام شئون زندگی ساده و عاری از هرگونه قیدی بود. در گفتار و رفتار، در خوراک و لباس، در برخورد و صحبت، در امور زندگی و خلاصه در همه چیز ساده بود و ساده زندگی می کرد.
مجلس ایشان بدون تشریفات و در نهایت سادگی بود. صدر و ذیلی نداشت. در بین واردین چندان تفاوتی نبود هرکس در جای خود می نشست و هر که مایل بود حرکت می کرد. او می گفت شئون مادی و قیود دنیوی را کنار گذارید و به مضمون آیه شریفه : " یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکمْ مِنْ ذَکرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاکمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَکرَمَکمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ " (حجرات، ۱۳) زیست می نمود.
۲. معاشرت و ارتباطات اجتماعی
در معاشرت بسیار ساده و معمولی بود و در تماس با مردم، آن قدر عادی و خوش اخلاق بود که هرکس از هرطبقه، حتی خدمتگزاران منزل با وی خصوصی صحبت می کردند و مطالب و حاجت های خود را به راحتی بیان می کردند. هر حاجتمندی و گرفتاری به معظم له مراجعه می کرد و تقاضای خود را به راحتی مطرح می کرد.
درب منزل همیشه بر روی تمام طبقات باز بود و هیچ رادع و مانعی برای تماس با وی وجود نداشت. سخن های هر کس را با کمال دقت گوش می کرد و با روی خندان و چهره گشاده، حتی الامکان پاسخ مثبت می داد. وقت خود را دو قسمت کرده بود . اوقات بعد از ظهرها را صرف کارهای اجتماعی خارج از منزل و امور شخصی می کرد و ساعات قبل از ظهرها را در منزل جلوس می فرمودند و به کار و مراجعات مردم می رسیدند و مخصوصا بر کارهای مربوط به طلاب و حوزه علمیه که عده ای تحت نظر شخص ایشان به آن کارها رسیدگی می کردند ، نظارت می فرمودند از قبیل امور معافی و کارت تحصیلی .
۳. خدمت به مردم
مرحوم فقیه سبزواری مرد کار و عمل بود. تنها به درس گفتن و نماز جماعت خواندن قناعت نمی کرد و به حدیث شریف نبوی : " «مَنْ اَصْبَحَ و لم یَهْتَم بِاُمورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادى یا للْمُسْلِمینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ؛ هر کس صبح کند و به امور مسلمانان همت نورزد، از آنان نیست و هر کس فریاد کمک خواهى کسى را بشنود و به کمکش نشتابد، مسلمان نیست.» (کافى، ج ۲، ص ۱۶۴، ح ۵)."
عملا معتقد و مومن بود و همیشه در فکر کار و زندگی مسلمانان بود. پیوسته در این فکر بود که از چه راهی به سود و صلاح مسلمین گامی بردارد و چگونه مشکلی را از مشکلات اجتماعی مردم برطرف کند. وی عقیده را برآن بود که روحانی باید در تمام امور مردم دخالت و نظارت کند و هرگز از اجتماع و مسائل مربوط به زندگی کناره گیری نکند .
مرحوم آیة الله فقیه سبزواری، در طول حیات خود پیوسته به فکر مستمندان بودند و ملجأ و پناهی برای درماندگان و تهیدستان بوده و اکثر اوقات خود را صرف خدمت به آن ها می کردند. از جمله کمک های مالی مرحوم فقیه سبزواری می توان به موارد کمک به مستمندان در قحط سالی، تقسیم آذوقه زمستانی، کمک به بیمارستان مسلولین مشهد، تقسیم نان بین طلاب، تقسیم حقوق بین ائمه جماعت مشهد، پرداخت حقوق شاگردان حوزه درس و اجازه به طلاب فاضل اشاره کرد.
۴. خدمت به حوزه و طلاب
مرحوم فقیه سبزواری به طلاب و محصلین دینی بسیار علاقه داشته و آن ها را فرزندان خود می دانست و در رفع مشکلات آن ها حد اعلای کوشش را می کرد و همچون پدری مهربان، نسبت به آن ها ، با نهایت مهر و محبت رفتار می کرد . محبوب القلوب حوزه علمیه بود و شاگردان مکتب جعفری ، فوق العاده به ایشان، علاقه و ارادت داشتند. صرف نظر از طلاب و اهل علم، کلیه طبقات ، به مرحوم فقیه ارادت می ورزیدند و به همین دلیل مردم بیش از هرکس در نماز جماعت ایشان حاضر می شدند و از فیض ثواب جماعت برخوردار می شدند.
۵. وعظ و خطابه مرحوم فقیه سبزواری
مرحوم فقیه سبزواری، در ماه مبارک رمضان هرسال در شبستانی که به نام خودشان ( شبستان سبزواری )در مسجد گوهرشاد معروف است ، منبر می رفتند که بنا به نقل حضرت حجة الاسلام حاج سید محمد صادق فقیه سبزواری ( از فرزندان روحانی مرحوم فقیه سبزواری و از مدرسین حوزه علمیه قم )که حاضر و ناظر در مجالس منبر مرحوم پدرشان بودند ، جمعیت کثیری از روحانیون و فضلاء و مجاوران و زائران اجتماع می کردند و حتی گاهی جای نشستن در نزدیکی های منبر خرید و فروش می شد .
۶. زهد و تقوای مرحوم فقیه سبزواری
مرحوم فقیه سبزواری، واقعا مردی موفق و موید به تاییدات الهی بودند زیرا با تمام گرفتاری هائی که از جهات گوناگون داشتند ، هرشب هنگام سحر را درحرم مطهر حضرت رضا علیه السلام بسر می بردند . همیشه نیمه های شب بر می خاست و پس از تشرف و زیارت ، در بالای سر حضرت بیتوته می کردند و با خدای خود به راز و نیاز می پرداختند و مناجات می کردند .
مرحوم فقیه سبزواری عمری را در خدمت به مسلمانان و طلاب و اهل علم سپری نمود و علاوه بر تدریس و اقامه جماعت ، پیوسته در کنار قبّه منوره و قبر مطهر حضرت علی بن موسی الرضا (ع) ، مشغول راز و نیاز و عبادت بود . قطعا چنین شخصی، مورد عنایت خداوند و توجهات خاصه پیامبر اکرم (ص) و دودمان پاک آن حضرت بوده و رابطه محکم و ناگسستنی با اهل البیت معصومین (ع) داشته است .
۷ . کرامات مرحوم فقیه سبزواری
مرحوم آیت الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری، به دلیل زهد و پارسایی و عزم راسخی که برای دوری از مظاهر فریبنده مادی و دنیایی داشت صاحب کراماتی بود که یکی از کرامت های ایشان باریدن باران پس از اقامه نماز باران توسط آن مرجع خدوم است.
الف : اقامه نماز باران و بارش شدید
به دلیل خشکسالی های پی در پی ، کمیاب و گران شدن مایحتاج اولیه ، شیوع برخی بیماری ها و در مضیقه قرار گرفتن عموم مردم مشهد و اطراف مشهد ، خاصّه ، روستاییان و اقشار فقیر و ضعیف ، عده ای از کشاورزان در شبستان فقیه سبزواری ودر صحن مسجد گوهرشاد اجتماع می کنند و پس از اتمام جلسه تدریس مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ( قَدَّس الله نَفسَهُ الزّکیة )، با وجود بزرگان دیگر در مشهد ، از مرحوم فقیه سبزواری درخواست اقامه نماز باران میکنند .
مرحوم فقیه سبزواری، به اتّکای اخلاص و توکل عجیبی که داشت و به اعتبار اطلاعی که از نتیجه مطلوب کار داشت که خداوند کریم ، دعای او و اقتدا کنندگان به اورا خواهد پذیرفت و باران خواهد بارید ، بدون توجه به این نکته که اگر نماز خواند و باران نبارید ، آبرویش نزد مردم از بین خواهد رفت ، تقاضای مردم را برای اقامه نماز باران در همان مکان و در همان زمان می پذیرد و با اطلاع رسانی گسترده ، جمعیت زیادی از اقشار مختلف اجتماع می کنند . (در خصوص ارتباط آبرو با اقامه نماز باران که ببارد یا نبارد ، مرحوم فقیه سبزواری ، با مرحوم آیة الله خوانساری در قم ، هم عقیده بوده است . ماجرا از این قرار است وقتی مرحوم آیة الله خوانساری حرکت می کنند برای رفتن به محل اقامه نماز باران ، عده ای مانع ایشان می شوند که اگر نماز را اقامه کردید و باران نیامد ، آبرویتان خواهد ریخت . مرحوم آیة لله خوانساری در پاسخ فرموده بودند اگر قرار است نزد خدوند کریم و بزرگوار ، آبرویی نداشته باشم ، آبروی نزد مردم را می خواهم چه کار؟ )
مرحوم فقیه سبزواری ،دستور می دهد منبر را در صحن مسجد گوهرشاد ، جایی که مقابل گنبد حضرت امام رضا علیه السلام باشد قرار دهند .آن مرجع بزرگوار ، پیش از اقامه نماز ، به منبر می روند و به ایراد سخنرانی می پردازند . با حالی پرشور و سرشار از اخلاص و سرشار از امید و توکل به خدا ، از مردم می خواهد همین جا و هم اکنون از گناهان خود توبه کنند و نیز ، از مردم می خواهد کسانی را که به شما ظلم کرده اند ، ببخشید و بعد ، قرآن خودش را روی دست بلندمی کند و قسم می خورد و خدا را به شهادت می طلبد که من از همه کسانی که به من ظلم کرده اند ،گذشتم واز همه راضی هستم . در پایان سخنانش ، متوسل به کودک شیرخواره حضرت ابا عبدالله الحسین علیهماالسلام می شود و روضه حضرت علی اصغر علیه السلام را می خوانند و در جوار بارگاه ملکوتی حضرت رضا علیه السلام دعا می کنند و خدارا به حضرت علی اصغر علیه السلام قسم می دهند و اورا شفیع قرار می دهند که بر مردم رحم کند و باران رحمتش را نازل فرماید .
شاهدان عینی و خصوصا حاج محمود فلاح که از کسبه متدین و سرشناس مشهد و از مریدان خاص مرحوم فقیه سبزواری بوده ، اظهار داشته اند که پس از اقامه نماز باران توسط مرحوم آیة الله فقیه سبزواری ، نزول رحمت الهی آغاز شد و باران شدیدی بارید که موجب رضایت عموم مردم خصوصا کشاورزان شد .
ب : اطلاع مرحوم فقیه سبزواری از زمان دقیق فوت خود
آخرین جلسه تدریس مرحوم آیة الله فقیه سبزواری ، روز سه شنبه ، ۱۱ بهمن ماه ۱۳۴۵ شمسی برابر با ۲۰ ماه شوال سال ۱۳۸۶ هجری قمری در بیرونی منزل آن مرحوم برگزار می شود . در دقایق پایانی تدریس ،ناگهان مرحوم فقیه سبزواری ،کتاب را برهم می زنند و می بندند و با ابتهاج و مسرّت ، می فرمایند : "این آخرین درس من بود و دیگر شما ، مرا اینجا نخواهید دید " .
طلاب و فضلای حاضر در آن مجلس ،تلخ ترین دقایق را تجربه می کنند چرا که با تحقق این پیش بینی ، پشتیبان و پدر و فریادرس خودرا از دست خواهند داد . همه شاگردان و حضّار متأثّر می شوند و گریه می کنند و هر کدام ، فراخور حال خود ، از مرحوم فقیه سبزواری درخواست می کنند چنین صحبت هایی را نکنند اما ، مرحوم فقیه سبزواری ، ضمن دعوت شاگردان به آرامش ، قطعیت خبر خودرا اعلام و با آن ها ، بارویی گشاده و سرشار از رضایت ،خدا حافظی می کنند .
سر انجام، پیش نگری این عالم روشن ضمیر ، در ۷۷ سالگی روز شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۴۵ هجری شمسی برابر با ۲۴ ماه شوّال ۱۳۸۶ هجری قمری و شب شهادت رئیس مذهب شیعه ، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام تحقق پیدا می کند و حوزه علمیه خراسان ، مؤسّس و پشتیبان خودرا از دست می دهد و روح پاک و بلند این عالم خدمتگزار به مردم و طلاب و مردم مستأصل و مستضعف و بی پناه ،به عرش وملکوت پرواز می کند .
هم اکنون با توسعه حرم مطهر حضرت ثامن الحجج علیه السلام ، مزار ایشان در صحن شمالی و در جوار مقبره شیخ طبرسی در محوطه ای با صفا و گلکاری شده واقع شده است . مرقد فقیه و فیلسوف بزرگ مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد تقی آملی نیز بنا به وصیت خودشان در کنار مرقد مرحوم فقیه سبزواری واقع شده است .
منابع
- کتاب مکارم الآثار، محمد علی معلم حبیب آبادی، رجال قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری
- کتاب گنجینه دانشمندان ، جلد پنجم ، صفحه 321 ، محمد شریف رازی ، کتابفروشی اسلامیه ، تهران، 1352
- کتاب مجموعه " میراث اسلامی ایران " ، جلد هفتم ، صفحه 71 ، به کوشش رسول جعفریان ، انتشارات کتابخانه مرحوم آیة الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی ، قم
- غلامرضا جلالى و همکاران، مشاهیر مدفون در حرم رضوى، ج1، آستان قدس رضوى، بنیاد پژوهشهاى اسلامى، مشهد: 1386.
- سیمای بهشت (آشنایی با حرم مطهر علیبن موسیالرضا)، به کوشش قاسم جهانی و سید محسن میرزاده، اداره تولیدات فرهنگی، انتشارات آستان قدس رضوی: 1392.
- کتاب مرآة الحجة، حجت هاشمی خراسانی ، شرح حال آیة الله حجت هاشمی خراسانی و اساتید
- صفحه 657 ، آقا بزرگ تهرانی، محمد محسن - طبقات أعلام الشیعة - جلد ۱۴ از دوره 17 جلدی ، ناشر: دار احیاء التراث العربی، محل نشر: بیروت
- کتاب حوزه علمیه مشهد، دکتر کامیار صداقت ثمر حسینی
- کتاب سبزوار در قرن چهاردهم هجری، آیة الله سید مصطفی سیادتی سبزواری
- کتاب مع علماء النجف الأشرف - جلد 2 - صفحه 167 ، قرن 15
- کتاب معجم رجال الفكر والأدب في النجف ، المجلد الأول ، تأليف ، د.الشيخ محمد هادي الأميني
- کتاب " سبزوار ، شهر دانشوران بیدار " ، نوشته : استاد محمود بیهقی ، از صفحه 150 تا 154
- کتاب " سیمای سبزوار ، سرزمین سربداران " ، نوشته : استاد محمد ابراهیم احمدی
- کتاب " عمری پر افتخار ، یا " خاطرات زندگانی بزرگ شخصیت روحانی ، حضرت آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری " ، مؤسسه مطبوعاتی بورس کتاب مشهد ، سال 1346 شمسی . نویسندگان : آقایان : حسین نوقانی خراسانی و محمد ناصری .
- انجمن مفاخر فرهنگی، نصیری، محمد رضا ، کتاب اثرآفرینان، ج4، ص300
- کتاب مشاهیر ایران و جهان
- مقاله اسوه های حوزه خراسان . شمه ای از حیات معنوی حضرت آیت الله العظمی مرحوم حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ( 1386 – 1309 هجری قمری ) ۱۳۴۵ -- ۱۲۷۱ شمسی پژوهشگر : غلامرضا جلالی ، صفحه 15 تا 18 مجله نگاه حوزه ، ویژه حوزه خراسان ، ضمیمه مجله حوزه ، شماره 18 – 17 ، سال دوم ، مرداد و شهریور 1375
- کتاب " علمای بزرگ شیعه، از کلینی تا خمینی " ، نوشته : م – جرفادقانی ، صفحه 427
- کتاب پنج گفتار ، نوشته آیة الله سید محمد رضا روضاتی
- کتاب معجم رجال نجف
- دیوان آیة الله حجت هاشمی خراسانی ، صفحه ۹۰ تا ۹۳
- دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی / مجله بخارا / فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۸ / صفحه ۱۷۴
- مساجد و مدارس سبزوار / امین سید علینقی /مجله وحید / اسفند ۱۳۵۳ /شماره ۱۳۵
- روزنامه آفتاب شرق ، شنبه 15 بهمن ماه 1345
- روزنامه خراسان، شماره 5091 ، یکشنبه 16 بهمن 1345
- نشریه اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و هنری «سربداران» ویژهنامه مفاخر خراسان
- کتاب حوزه علمیه مشهد در یکصدسال گذشته ، علیرضا نوروزی
- تذکرهی سخنوران بیهق،(قرن چهارم هجری تا دورهی معاصر)،حسن مروجی،سـبزوار،انـتشارات امید مهر،جلد اول و دوم،744 ص.
- محمد محسن آقا بزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، جلد 17، صفحه 406، ناشر دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، 1430 هجری قمری
- کتاب مشاهير مدفون در حرم رضوي، ابراهيم زنگنه، ص 167.
پیوند
میرزا حسین فقیه سبزواری، پورتال اهل البیت (ع)
کتاب عمری پر افتخار، خاطرات زندگانی مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری (ره)
تصاویر مرحوم فقیه سبزواری در نگارخانه علمای شیعه در پایگاه وارثون
تصاویر مرحوم آیة الله حاج سید جواد فقیه سبزواری در نگارخانه علمای شیعه در پایگاه وارثون
آیة الله میرزا موسی فقیه سبزواری ،پدر مرحوم میرزا حسین فقیه سبزواری
زندگی نامه مرحوم آیة الله حاج میرزا حسن سیادتی پسر عموی مرحوم فقیه سبزواری
پادکست مربوط به خلاصه زندگی مرحوم فقیه سبزواری
دانلود کتاب " مختصر هدایة الانام " رساله مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری
دانلود کتاب " هدایة الانام " رساله مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری رحمة الله علیه