آیه 13 سوره انسان: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الْأَرَائِكِ ۖ لَا يَرَوْنَ فِيهَا ش...» ایجاد کرد) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | *'''متكئين''': اتكاء در لغت تكيه كردن و نشستن است، منظور از آن معناى دوم مىباشد. | |
+ | *'''ارائك''': تختهاى مزين، مفرد آن اريكه است. | ||
+ | *'''زمهرير''': از مقابله با شمس معلوم مىشود كه زمهرير به معنى سرماست در اقرب الموارد گويد: «ازمهرّ اليوم: اشتد برده» در مجمع به معنى سرماى شديد است، در لغت طى به معنى ماه آمده است شاعر گويد: و ليلة ظلامها قد اعتكر/قطعتها و الزمهرير ما ظهر<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص476</ref> | ||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۲۶
<<12 | آیه 13 سوره انسان | 14>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
که در آن بهشت بر تختها (ی عزت) تکیه زنند و آنجا نه آفتابی سوزان بینند و نه سرمای ز مهریر (بلکه در هوایی بسیار خوش و باغی وسیع و دلکش تفرج کنند).
در آنجا بر تخت ها تکیه می زنند، در حالی که آفتابی [که از گرمایش ناراحت شوند] و سرمایی [که از سختی اش به زحمت افتند] نمی بینند،
در آن [بهشت] بر تختها[ى خويش] تكيه زنند. در آنجا نه آفتابى بينند و نه سرمايى.
در آنجا بر تختها تكيه زدهاند نه هيچ آفتابى مىبينند و نه سرمايى.
این در حالی است که در بهشت بر تختهای زیبا تکیه کردهاند، نه آفتاب را در آنجا میبینند و نه سرما را!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- متكئين: اتكاء در لغت تكيه كردن و نشستن است، منظور از آن معناى دوم مىباشد.
- ارائك: تختهاى مزين، مفرد آن اريكه است.
- زمهرير: از مقابله با شمس معلوم مىشود كه زمهرير به معنى سرماست در اقرب الموارد گويد: «ازمهرّ اليوم: اشتد برده» در مجمع به معنى سرماى شديد است، در لغت طى به معنى ماه آمده است شاعر گويد: و ليلة ظلامها قد اعتكر/قطعتها و الزمهرير ما ظهر[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً «11» وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِيراً «12» مُتَّكِئِينَ فِيها عَلَى الْأَرائِكِ لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً «13» وَ دانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُها وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلًا «14» وَ يُطافُ عَلَيْهِمْ بِآنِيَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَ أَكْوابٍ كانَتْ قَوارِيرَا «15» قَوارِيرَا مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوها تَقْدِيراً «16» وَ يُسْقَوْنَ فِيها كَأْساً كانَ مِزاجُها زَنْجَبِيلًا «17» عَيْناً فِيها تُسَمَّى سَلْسَبِيلًا «18»
جلد 10 - صفحه 330
پس خداوند آنان را از شرّ آن روز مصون دارد و آنان را با شادى و سُرورى بس بزرگ روبرو كند. و به سبب صبرى كه كردند، بهشتى بزرگ و پوششى از حرير پاداششان دهد. در حالى كه در آن بر تختها تكيه زدهاند، در آنجا نه آفتابى بينند و نه سرمايى. و سايههاى درختان بر سرشان نزديك و خوشههاى ميوه در دسترس آنان. بر دور آنان ظرفهاى نقرهفام و تنگهاى بلورين گردانده شود.
بلورهايى از نقره كه در اندازههايى (معيّن و متفاوت) اندازهگيرى كردهاند. در آن بهشت، جامى نوشانده مىشوند كه با زنجبيل آميخته است. چشمهاى در آنجا است كه سلسبيل ناميده مىشود.
نکته ها
«نَضْرَةً» به معناى زيبايى و شادابى است. چنانكه در جاى ديگر مىخوانيم: «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ» «1» «ارائك» جمع «اريكة» به معناى تخت زينت داده شده است.
«زمهرير» به معناى سرماى شديد و «قطوف» جمع «قطف»، به معناى چيدن است.
«تذليل» در معناى رام كردن و در اختيار گذراندن است.
«أَكْوابٍ» جمع «كوب» به معناى كاسه و «قوارير» جمع «قارورة» به معناى شيشه و «سلسبيل» نام چشمهاى در بهشت است.
امام باقر عليه السلام ذيل آيه «جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا» فرمود: پاداش ابرار به خاطر صبرى است كه در برابر فقر و مصيبتهاى دنيا داشتند. «2» چنانكه حضرت على عليه السلام فرمود: «صبرت و فى العين قذى و فى الحلق شجى» «3» صبر كردم در حالى كه در چشم، خار و در گلو تيغ داشتم. و درباره امام حسين عليه السلام مىخوانيم: «لقد عجبت من صبرك ملائكة السماوات» «4» همانا از صبر تو فرشتگان آسمان به تعجّب افتادند.
اطعام ابرار براى دو هدف صورت گرفت: «لِوَجْهِ اللَّهِ» و «نَخافُ مِنْ رَبِّنا» و به آن دو
«1». قيامت، 22.
«2». بحارالأنوار، ج 75، ص 186.
«3». نهج البلاغه، خطبه 3.
«4». بحارالانوار، ج 98، ص 239.
جلد 10 - صفحه 331
هدف هم رسيدند. «فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً»
صابران نه تنها در قيامت پاداش مىبينند، بلكه در دنيا، سلام و صلوات الهى را دريافت مىكنند. «سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ» «1»، «بَشِّرِ الصَّابِرِينَ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ» «2»، «إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِما صَبَرُوا» «3»
نعمتهاى بهشتى در اعلى درجه خوبى هستند. تنوين در كلمات «نَضْرَةً»، «سُرُوراً»، «جَنَّةً»، «حَرِيراً» براى عظمت است.
پیام ها
1- خداوند، مخلصان را به مراد خود مىرساند. إِنَّا نَخافُ ... يَوْماً عَبُوساً- فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ
2- ثمره خوف از خدا، نجات از قهر اوست. إِنَّا نَخافُ ... فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ
3- كيفر و پاداش بايد متناسب با عمل باشد. (حفظ و نجات محرومان، سبب حفظ و نجات انسان در قيامت است.) «فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ»
4- ترس امروز، امنيّت فردا و مسرور كردن امروز، مسرور شدن فردا را به دنبال دارد. نَخافُ مِنْ رَبِّنا ... فَوَقاهُمُ اللَّهُ ... وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً
5- پاداشهاى الهى به خاطر صبر است. «جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا»
6- بهشتيان در آسايش و آرامش به سر مىبرند. «مُتَّكِئِينَ فِيها عَلَى الْأَرائِكِ»
7- هواى بهشت بسيار مطبوع است. «لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً»
8- در بهشت، نعمتها تسليم ابرار هستند. «ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلًا»
9- خادمان بهشتيان، پروانهوار به دور آنان مىچرخند. «يُطافُ عَلَيْهِمْ»
10- ظرفهاى بهشت در شكل و اندازههاى متفاوت و مطابق با اراده و ميل بهشتيان ساخته شده است. «قَدَّرُوها تَقْدِيراً»
«1». رعد، 24.
«2». بقره، 155.
«3». مؤمنون، 111.
تفسير نور(10جلدى)، ج10، ص: 332
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
مُتَّكِئِينَ فِيها عَلَى الْأَرائِكِ لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً «13»
مُتَّكِئِينَ فِيها: در حالتى كه تكيه كنندگان باشند در بهشت، عَلَى الْأَرائِكِ: بر تختهاى آراسته به طلا و نقره و انواع جواهر و درّ و ياقوت، لا يَرَوْنَ فِيها: در حالتى كه نبينند در بهشت، شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً: آفتاب را، يعنى گرما را نيابند و نه سرما را. مراد آنكه هواى بهشت معتدل بود، زمستان و تابستان نباشد تا از گرما و سرما متأذى نشوند، چنانچه در حديث وارد است كه هواى بهشت معتدل باشد.
ابن عباس روايت نموده: روزى اهل بهشت در بهشت روشنائى زياده از عادت بينند مانند روشنائى آفتاب، گويند: بار خدايا ما را وعده فرمودى:
لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً؛ اين نور آفتاب چيست؟ خطاب آيد: اين نور آفتاب نيست، بلكه سيد اوصيا با خير النساء فاطمه زهرا لطافتى نموده و در روى يكديگر خنديدهاند، اين نور اثر دندانهاى ايشان است كه به روشنى بهشت غلبه نمود. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً «11» وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِيراً «12» مُتَّكِئِينَ فِيها عَلَى الْأَرائِكِ لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً «13» وَ دانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُها وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلاً «14» وَ يُطافُ عَلَيْهِمْ بِآنِيَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَ أَكْوابٍ كانَتْ قَوارِيرَا «15»
قَوارِيرَا مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوها تَقْدِيراً «16» وَ يُسْقَوْنَ فِيها كَأْساً كانَ مِزاجُها زَنْجَبِيلاً «17» عَيْناً فِيها تُسَمَّى سَلْسَبِيلاً «18» وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً «19» وَ إِذا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيماً وَ مُلْكاً كَبِيراً «20»
عالِيَهُمْ ثِيابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً «21» إِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً «22»
ترجمه
پس نگاه داشت ايشانرا خداوند از آسيب آنروز و پيش آورد براى آنان گشاده روئى و شادمانى را
و پاداش داد آنانرا بسبب صبرشان بهشت
جلد 5 صفحه 319
و لباس ابريشمى را
تكيه زنندگانند در آن بر تختهائى آراسته نمىبينند در آن آفتابى و نه سرمائى را
و بهشت نزديك است بايشان سايههايش و آسان شده است چيدن ميوههايش آسان شدنى مخصوص
و به گردش در آورده ميشود گرد ايشان جامهائى از نقره و تنگهائى از آبگينههائى
كه از نقره است ساخته و اندازه نمودهاند آنها را به اندازهئى كه موافق ميل آنان باشد
و نوشانده ميشوند در آن جاميكه باشد ممزوج بآن زنجبيل
از چشمهاى كه در آنست كه ناميده ميشود سلسبيل
و ميگردند گرد ايشان پسرانى باقى در جمال و خوبى كه چون بينى آنانرا پنداريشان مرواريد پراكنده
و چون به بينى آنجا را ميبينى نعمت و پادشاهى بزرگى را
در برشان جامههاى حرير لطيف سبز و ديباى برّاق محكم است و آراسته شدهاند بدستبندهائى از نقره و نوشانيده بآنان پروردگارشان شرابى پاكيزه
همانا اين است براى شما پاداش و ميباشد كوشش شما قدر دانى شده.
تفسير
خداوند متعال كسانيرا كه از ترس روز جزا و براى رضاى خدا عمل بوظائف خود نمودند و در آيات سابقه ذكر شد از شرّ و عذاب آنروز نگهدارى و حفظ فرمود و پيش آورد براى ايشان گشاده روئى و سرور قلبى را چنانچه در مجالس از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و پاداش داد بآنها در عوض صبرى كه در دنيا بر اطاعت و ترك معصيت خدا نموده بودند بهشت را براى سكونت و پارچه ابريشمى را براى لباس و فراش آنها در حاليكه تكيه زنندگانند بر تختهائى آراسته و پيراسته مانند حجله عروس چنانچه مستفاد از حديث سابق است نميبينند در آن آفتاب گرم و نه هواى سرد را چون هواى بهشت معتدل است و خورشيد آنجا نيست و لذا فرموده و آن بهشت چنانستكه نزديك است بايشان سايههايش يعنى هميشه هست و براى بلند شدن خورشيد از بين نميرود و سهل و آسان شده است چيدن ميوههاى آن بنحو خوشى كه در هر حال باشند از ايستاده و نشسته و بر بالش آرميده در دسترس ايشان است و گردانيده شود در گرد ايشان جامهائى از نقره بهشتى و تنگهائى از بلور ولى بلورش مانند نقره است در سفيدى و استحكام و نقرهاش مانند بلور است در روشنى و صفا چون هر دو از زمين بهشت اتّخاذ شده و سازندگان
جلد 5 صفحه 320
آنها ميل اهل بهشت را در شكل و ظرفيّت آنظروف اندازه گيرى نمودهاند بطوريكه أشكال آنها با سليقه اهل بهشت موافق باشد و از مقدار اشتهاى ايشان كمتر و زيادتر جا نگيرد و بعضى گفتهاند اندازه آنظروف بقدر رتبه و بر حسب اعمال صالحه ايشان مقدّر شده است و بعضى گفتهاند ساقيان اندازه شراب را بقدر اشتهاى اهل بهشت تقدير مينمايند چون اگر مشروب در ظرف بقدر ميل باشد نه كم نه زياد گواراتر است و در مجمع از امام صادق عليه السّلام و قمّى ره نقل نموده كه نفوذ ميكند ديده در نقره بهشتى چنانچه نفوذ ميكند در شيشه و جام شرابى هم بايشان مىنوشانند كه ممزوج با زنجبيل بهشتى است براى معطر و گرم شدنش اگر طبعشان مايل بگرمى باشد و الا براى خنكى ممزوج بكافور خواهد شد كه در آيات سابقه ذكر گرديد از چشمهاى در بهشت كه نامش سلسبيل است چون بسيار روان و سهل التّناول و خوشگوار و بىآزار است و گزندگى زنجبيل در آن نيست و بر حسب بعضى از روايات آنچشمه از آن امير المؤمنين عليه السّلام و كوثر از آن پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است و ميگردند گرد آنان پسران خوش روئى هميشه براى خدمتگزارى مانند مرواريد غلطان پراكنده شده در صفاء و تلألؤ و درخشندگى و زيادى و گردش نمودن و وقتى مؤمن بهشت را با اين اوضاع مشاهده نمايد آنجا نعمت لا يزال و سلطنت بزرگ بىزوال را براى خود مشاهده خواهد نمود در حاليكه اهل ايمان يا خدمتگزاران ايشان در برشان لباس حرير است كه آن لباس ديباى سبز نازك و ديباى برّاق محكم است و آراسته شدهاند بدستبندهائى از نقره بهشتى و علاوه بر دو شراب كه قبلا ذكر شد خداوند بايشان شراب طهور مىآشاماند كه ظاهر و باطن آنانرا از تمام پليديهاى صورى و معنوى پاك و پاكيزه مينمايد و بايشان گفته ميشود اين نعمتها و الطاف الهيّه پاداش اعمال شما است و سعى و زحمت شما در دنيا از طرف خداوند قدر دانى شده و بىنتيجه نمانده و مورد قبول واقع شده است و در بعضى از روايات صادقين عليهما السلام ملك كبير به استيذان ملائكه از ايشان براى ورود بر آنان تفسير شده و آنكه بدون اذن پيام آوران از جانب خداوند بر ايشان وارد نميشوند و سلطنت بزرگ اين است و چون قبلا ذكر شد كه تا اينجا
جلد 5 صفحه 321
آيات در شأن اهل بيت رسالت نازل شده و البته آنچه از نعم الهيّه شامل اهل ايمان شود ببركت ولايت آن خاندان است بنظر حقير بعيد نيست آيه تطهير اينجا نازل شده باشد و اهل عناد آنرا در سوره احزاب ذيل احوال ازواج پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم وضع نموده باشند چون آنجا نامناسب و اينجا بسيار مناسب است و منافات با حجيّت ترتيب آيات ندارد چنانچه در اوائل كتاب ذكر شد و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
مُتَّكِئِينَ فِيها عَلَي الأَرائِكِ لا يَرَونَ فِيها شَمساً وَ لا زَمهَرِيراً «13»
تكيه ميدهند بر تختهاي بهشتي با هواهاي معتدل نه حرارت شمس دارند که از شدت گرمي اذيت شوند نه برودت زمهرير که از شدت سردي در اذيت باشند.
مُتَّكِئِينَ فِيها عَلَي الأَرائِكِ تختهايي که از جواهرات مثل ياقوت و زمرد و زبرجد ساخته شده و بر آنها فرشهاي سندس و استبرق فرش شده و تكيه گاه شده در هواي لطيف معطر.
لا يَرَونَ فِيها شَمساً که از حرارتش در اذيت و فشار و عرق ريزان بلكه سوزان باشند.
جلد 17 - صفحه 323
وَ لا زَمهَرِيراً که از شدت برودت و سردي بلرزند و چايش پيدا كنند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 13)- سپس میافزاید: «این در حالی است که در بهشت بر تختهای زیبا تکیه کردهاند نه آفتاب را در آنجا میبینند، و نه سرما را» (متکئین فیها علی الارائک لا یرون فیها شمسا و لا زمهریرا).
نه این که خورشید و ماه در آنجا وجود نداشته باشد، بلکه تابش ناراحت کننده خورشید وجود ندارد، با وجود سایههای درختان بهشتی.
«آلوسی» مفسر معروف اهل سنت در «روح المعانی» در حدیثی از ابن عباس
ج5، ص358
چنین نقل میکند: «هنگامی که بهشتیان در بهشت هستند ناگهان نوری همچون نور آفتاب مشاهده میکنند که صحنه بهشت را روشن ساخته، بهشتیان به رضوان (فرشته مأمور بهشت) میگویند: این نور چیست با این که پروردگار ما فرموده: «در بهشت نه آفتاب را میبینند و نه سرما را»؟
او در پاسخ میگوید: «این نور خورشید و ماه نیست، ولی علی علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام خندان شدهاند و بهشت از نور دندانشان روشن گشته است»!
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص476
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم