آیه 17 سوره حاقه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَالْمَلَكُ عَلَىٰ أَرْجَائِهَا ۚ وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ ف...» ایجاد کرد)
 
(معانی کلمات آیه)
 
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«الْمَلَکُ»: فرشتگان. اسم جنس است و در اینجا معنی جمع دارد. «أَرْجَآئِهَا»: أَرْجَآء جمع رَجیِّ، یا رَجا، کناره‌ها، جوانب و اطراف. ضمیر (ها) به آسمان جدید آن روز بر می‌گردد (نگا: المصحف المیسّر). «ثَمَانِیَةٌ»: عرش، بردارندگان عرش، ملائکه، کرسی، قلم، لوح، و مانند اینها از غیبیّات است و ما بدانها ایمان داریم و از چند و چون و کم و کیف آنها بی‌خبریم.
+
*'''ارجاء''': اطراف. مفرد آن رجاست.<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص314</ref>
  
 
== تفسیر آیه ==
 
== تفسیر آیه ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۱۰

مشاهده آیه در سوره

وَالْمَلَكُ عَلَىٰ أَرْجَائِهَا ۚ وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ

مشاهده آیه در سوره


<<16 آیه 17 سوره حاقه 18>>
سوره : سوره حاقه (69)
جزء : 29
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و فرشتگان بر اطراف آسمان (منتظر فرمان حق) باشند و عرش پروردگارت را در آن روز هشت ملک مقرّب بر فراز سرشان (یا فراز سر مردم) بردارند.

و فرشتگان [برای اجرای دستورها حق] بر کناره ها و اطراف آسمان قرار می گیرند، ودر آن روز هشت فرشته، عرش پروردگارت را بر فراز همه آنها حمل می کنند.

و فرشتگان در اطراف [آسمان‌]اند، و عرش پروردگارت را آن روز، هشت [فرشته ] بر سر خود بر مى‌دارند.

و فرشتگان در اطراف آسمان باشند. و در آن روز هشت تن از آنها عرش پروردگارت را بر فراز سرشان حمل مى‌كنند.

فرشتگان در اطراف آسمان قرارمی‌گیرند (و برای انجام مأموریتها آماده می‌شوند)؛ و آن روز عرش پروردگارت را هشت فرشته بر فراز همه آنها حمل می‌کنند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

with the angels all over it, and the Throne of your Lord will be borne that day by eight [angels].

And the angels shall be on the sides thereof; and above them eight shall bear on that day your Lord's power.

And the angels will be on the sides thereof, and eight will uphold the Throne of thy Lord that day, above them.

And the angels will be on its sides, and eight will, that Day, bear the Throne of thy Lord above them.

معانی کلمات آیه

  • ارجاء: اطراف. مفرد آن رجاست.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ واحِدَةٌ «13» وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً «14» فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْواقِعَةُ «15» وَ انْشَقَّتِ السَّماءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ واهِيَةٌ «16» وَ الْمَلَكُ عَلى‌ أَرْجائِها وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ «17» يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لا تَخْفى‌ مِنْكُمْ خافِيَةٌ «18»

پس آنگاه كه در صور دميده شود يك دميدنى. و زمين و كوهها برگرفته و در هم كوبيده شوند، يك در هم كوبيدنى. پس در آن روز، واقعه (قيامت) به وقوع پيوندد.

و آسمان بشكافد و در آن روز سست گردد. و فرشتگان در اطراف آن هستند (و منتظر فرمانند) و عرش پروردگارت را در آن روز هشت نفر (از فرشتگان يا اولياى خدا) بالاى سر خود حمل مى‌كنند. در آن روز شما (براى حساب) عرضه مى‌شويد (در حالى كه) هيچ چيز پنهانى از شما مخفى نماند.

جلد 10 - صفحه 199

نکته ها

«دك» به معناى خرد و ويران كردن است و به زمين صاف و نرم نيز گفته مى‌شود.

«واهِيَةٌ» به معناى سست و «أرجاء» به معناى اطراف و نواحى است.

تكرار كلمه‌ «يَوْمَئِذٍ»* در اين آيات نشانه اهميّت روز قيامت است.

امام صادق عليه السلام فرمود: هشت نفرى كه حامل عرش هستند، بعضى از آنان پيامبر و بعضى امام هستند: «نوح، ابراهيم، موسى، عيسى، محمّد، على، حسن و حسين» و مراد از عرش، علم الهى است. بنابراين در قيامت، بالاتر از فرشتگان‌ «فَوَقاهُمُ» اولياى خدا هستند كه عملكرد مردم را مى‌دانند. «1»

امام على عليه السلام فرمود: عرش الهى، تخت نيست، بلكه موجودى است محدود و مخلوق و تحت تدبير كه ملائكه با قدرتى كه از طرف خداوند دارند مأمور به حمل آن هستند. «2»

پیام ها

1- نفخ در صور، از امور حتمى است. «فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ»

2- متلاشى شدن نظام موجود، از طريق صداى رعد آساست. نُفِخَ فِي الصُّورِ ...

فَدُكَّتا

3- زمين از مدار حركت خود خارج، كوهها از جايگاه خود كنده و در يك برخورد در هم كوبيده مى‌شوند. «وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُكَّتا»

4- فروپاشى كوهها با شدّت و سرعت خواهد بود. «دَكَّةً واحِدَةً»

5- واقعه مهم، قيامت است و هر واقعه ديگر نسبت به آن ناچيز است. «وَقَعَتِ الْواقِعَةُ»

6- پايان آسمان محكم، «سَبْعاً شِداداً» سستى است. «فَهِيَ يَوْمَئِذٍ واهِيَةٌ»

7- گرچه در قيامت نظام موجود بهم مى‌خورد ولى نظام ديگرى حاكم مى‌شود، نظامى كه با حضور فرشتگان برپا مى‌شود. «وَ الْمَلَكُ عَلى‌ أَرْجائِها وَ يَحْمِلُ عَرْشَ‌

«1». تفسير نورالثقلين.

«2». تفسير نورالثقلين.

جلد 10 - صفحه 200

رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ»

8- تمام ابعاد پنهان شخصيّت انسان در قيامت به نمايش گذاشته مى‌شود و شخصيّت واقعى انسان، خوبى‌ها و بدى‌ها، افكار و انگيزه‌ها، نقص‌ها و كمالات، كشف و عرضه مى‌شود. «لا تَخْفى‌ مِنْكُمْ خافِيَةٌ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ الْمَلَكُ عَلى‌ أَرْجائِها وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ «17»

وَ الْمَلَكُ عَلى‌ أَرْجائِها: و ملائكه بر كنار آسمان باشند، يعنى چون آسمان كه مكان ملائكه است شكافته شود، ايشان بر اطراف آن مجتمع شوند تا چون امر الهى رسد، در باره مؤمن و كافر بدون تأخير اقدام كنند. وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ‌: و بردارند عرش پروردگار را بر بالاى ملائكه كه به اطراف آسمان باشند، يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ: در آن روز هشت ملك، مروى است كه حاملان عرش امروز چهارند، روز قيامت، چهار ملك ديگر حق تعالى به امداد ايشان فرستد. نزد بعضى اين تمثيل باشد براى عظمت عرش، چنانكه از احوال سلاطين مشاهده شوند در روزى كه بخواهند حشمت خود را براى عام ارائه دهند.

تتمه: در كتاب كافى- از حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: مراد از عرش، علم است. و حمله آن هشت باشند: چهار از ما و چهار ديگر هر كه را خدا خواهد. «1»

«1»- نور الثقلين، جلد 5، صفحه 406.

جلد 13 - صفحه 292

و به روايت على بن ابراهيم قمى- حمله عرش هشت هستند: چهار از اولين و چهار از آخرين. چهار اولين: حضرت نوح، و ابراهيم و موسى و عيسى عليهم السّلام؛ و چهار آخرين: حضرت محمد و على و حسن و حسين عليهم السّلام؛ و معنى عرش علم مى‌باشد. «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّا لَمَّا طَغَى الْماءُ حَمَلْناكُمْ فِي الْجارِيَةِ «11» لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ «12» فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ واحِدَةٌ «13» وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً «14» فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْواقِعَةُ «15»

وَ انْشَقَّتِ السَّماءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ واهِيَةٌ «16» وَ الْمَلَكُ عَلى‌ أَرْجائِها وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ «17» يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لا تَخْفى‌ مِنْكُمْ خافِيَةٌ «18» فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ «19» إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهْ «20»

فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ «21» فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ «22» قُطُوفُها دانِيَةٌ «23» كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ «24»

ترجمه‌

همانا ما چون طغيان كرد آب حمل كرديم شما را در كشتى‌

تا قرار دهيم آنرا براى شما عبرتى و نگاه دارد آنرا گوشى نگاه دارنده‌

پس چون دميده شود در صور يكبار دميدن‌

و برداشته شود زمين و كوهها پس در هم شكسته شوند يك بار در هم شكسته شدن‌

پس چنين روز واقع شود آن واقع شونده‌

و شكافته شود آسمان پس آن در چنين روز است سست‌

و فرشتگان در اطراف آنند و برميدارد عرش پروردگارت را بالاى سر آنها در چنين روز هشت فرشته‌

در چنين روز عرضه داشته شويد پنهان نميماند از شما هيچ امر پنهانى‌

پس امّا كسيكه داده شد نامه او بدست راستش پس ميگويد بگيريد بخوانيد نامه مرا

همانا من دانستم آنكه من ملاقات كننده‌ام حسابم را

پس او است در گذرانى پسنديده‌

در بهشتى بلند مرتبه‌

ميوه‌هاى آن نزديك است‌

بخوريد و بياشاميد گوارا باشد بسبب آنچه پيش فرستاديد در روزهاى گذشته.

تفسير

خداوند بعد از نقل شمه‌ئى از احوال امم سابقه اشاره‌ئى بطوفان نوح فرموده باين تقريب كه ما وقتى كه طغيان نمود آب از حدّ اعتدال و عالم‌گير شد حمل كرديم پدران شما مردم ناسپاس را در كشتى و سفينه جاريه تا قرار دهيم اينمعامله خودمان را با اهل ايمان بحضرت نوح موجب تذكّر و عبرت و پند براى شما مردم كه اطلاع بر اين قضيّه پيدا كرده‌ايد و براى آنكه نگهدارى و حفظ كند و موجب اعتبار صاحب خود قرار دهد گوش شنوا و نگهدار و حافظ اين قبيل امور

جلد 5 صفحه 261

عبرت‌آور و فراموش نكند آنرا در مدّت عمر و شرح اين قضيّه در سور سابقه مكرّر ذكر شده است و مستفاد از چند روايت معتبر از طريق عامّه و خاصّه آنستكه وقتى اين آيه نازل شد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از خدا خواست كه گوش امير المؤمنين عليه السّلام را چنين گوشى قرار دهد و اجابت شد و بعد از آن هر چه امير المؤمنين عليه السّلام از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شنيد فراموش نكرد و در بعضى از آن روايات ذكر شده كه امير المؤمنين عليه السّلام فرمود آنچه شنيدم از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فراموش نكردم و نسيان سزاوار براى من نبود و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه بامير المؤمنين عليه السّلام فرمود اى على خدا بمن امر فرمود كه نزديك بتو شوم و از تو دور نگردم و بياموزم ترا و حفظ كنى تو و حقّ خدا است كه تو را حافظ فرمايد پس نازل شد و تعيها اذن واعية و چون در اوّل سوره اشاره باهوال قيامت شده بود بعد از ذكر شمه‌ئى از احوال مكذّبين آن خداوند عود به بيان اهوال آنروز فرموده ميفرمايد پس چون يكبار در صور دميده شد كه آنرا نفخه اولى خوانند كه بآن عالم دنيا خراب و ويران گردد و زمين و كوهها از جاى خودشان بلند شوند و بهم خورده و كوفته شوند يكمرتبه و اجزاء آنها نرم و متلاشى گردد پس آنروز روز وقوع واقعه قيامت است و آسمانها شكافته گردد و ملائكه بزير آيند و در آنروز آسمان مانند پنبه زده شده پوش و سست است و ملائكه در اطراف و جوانب آسمان زيست نمايند و منتظر اجراء اوامر الهى نسبت باهل ايمان و كفر ميباشند و هشت ملك از آنملائكه عرش خداوند را بالاى سر ملائكه يا خودشان نگاه ميدارند در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه حمله عرش امروز چهارند و روز قيامت چهار افزوده خواهد شد پس هشت خواهند شد و در بعضى از روايات عرش بعلم تفسير شده و حمله آن بچهار نفر از انبياء سابق كه نوح و ابراهيم و موسى و عيسى عليهم السلام باشند و چهار نفر ديگر پيغمبر آخر الزمان و امير المؤمنين و امام حسن و امام حسين صلوات اللّه عليهم اجمعين ميباشند و در بعضى عرش بعلم و حمله آن بچهار نفر از خانواده رسالت و چهار نفر از كسانيكه خدا بخواهد تفسير شده است و راجع بعرش در ذيل آية الكرسى و ساير آيات مناسبه بياناتى گذشته كه مناسبت با آن معنى مدخليّت در تحقيق حمله آن دارد

جلد 5 صفحه 262

و شايد مراد از حمله عرش كه امروز چهارند چهار دسته از ملائكه باشد كه بچهار جانب عالم احاطه دارند و دو برابر شدن كه ثمانيه است در روز قيامت كنايه از دو برابر شدن ظهور سلطنت خداوند باشد در آنروز كه ديگر حكمفرمائى و لو بحسب ظاهر جز ذات اقدس احديّت نيست و ميفرمايد لمن الملك اليوم للّه الواحد القهّار يا اشاره ببودن عالم غيب در باطن عالم شهود و احاطه داشتن بر آن باشد كه محقّقين گفته‌اند و اللّه اعلم بحقائق الامور و اسرارها و روز قيامت كه تمام بندگان در پيشگاه الهى كه پادشاه حقيقى است مانند لشگرشان داده و عرضه داشته شوند تمام حقائق و بواطن و سرائر آنها آشكار گردد و هيچ قول و فعل و نيّت و عقيدتى از مردم بحال اختفاء باقى نميماند و بنابراين محتمل است خافية صفت سريره محذوف باشد و ميشود مصدر باشد مانند عافية و عاقبة و در آنروز مردم دو دسته ميشوند يكدسته نامه اعمالشان بدست راستشان داده ميشود و آنان هر يك از شدّت بهجت و سرور باهل محشر ميگويند بگيريد بخوانيد نامه اعمال مرا من در دنيا يقين داشتم روزى بحساب من رسيدگى خواهد شد لذا خودم بحساب خود رسيدم و آنرا تصفيه نمودم تا امروز گرفتار نباشم و اعمال خوب من زيادتر از اعمال بدم باشد و كلمه هاؤم اسم فعل است بمعناى خذ و ظنّ در آخرت يقين است و هاء در كتابيه و امثال آن هاء سكت و استراحت است و در وقف زياد ميشود و اواخر آيات را مشابه هم مينمايد و چنين شخصى در زندگانى و گذران و تعيّش پسنديده است و قمّى ره فرموده مراد از راضيه مرضيّه است وضع شده فاعل بجاى مفعول و ظاهرا براى مبالغه باشد يعنى بقدرى مورد پسند است كه خودش هم خود را پسند نموده و در بهشتى كه بلندى منزلت و مكانت آن محتاج به بيان نيست جاى دارند و از خصوصيّات و امتيازات ميوجات آن آنستكه در دسترس اهل آن است و بدلخواه ايشان حاضر ميشود در هر حال كه باشند از ايستاده و نشسته و دراز كشيده و ملائكه رحمت از جانب خداوند بآنها ميگويند بخوريد و بياشاميد گواراى وجود شما باشد براى آنكه در دنيا بزحمت تن در داديد و اعمال خوب داشتيد در مجمع نقل نموده كه يكنفر از اهل كتاب خدمت پيغمبر رسيد و عرضه داشت اى ابو القاسم تو گمان ميكنى اهل‌

جلد 5 صفحه 263

بهشت ميخورند و ميآشامند حضرت فرمود قسم بخدا بهر يكنفر از آنها قوّه يكصد نفر در خوردن و آشاميدن و جماع نمودن داده ميشود او عرضه داشت چنين شخصى احتياج بدفع پيدا ميكند فرمود عرق ميشود كه از او خارج ميگردد مانند بوى مشك و چون چنين شود دلش فرو رود و شايد كلمه هنيئا اشاره به اين معنى باشد يعنى گوارا باد براى شما گوارا بودنى كه بهيچ وجه موجب آزار و اذيّت شما نگردد

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ المَلَك‌ُ عَلي‌ أَرجائِها وَ يَحمِل‌ُ عَرش‌َ رَبِّك‌َ فَوقَهُم‌ يَومَئِذٍ ثَمانِيَةٌ «17»

و ملك‌ ‌بر‌ اطراف‌ آسمانها هستند و ‌بر‌ ميدارد عرش‌ پروردگار تو ‌را‌ فوق‌ تمام‌ اينها ‌در‌ ‌آن‌ روز هشت‌ ملك‌.

وَ المَلَك‌ُ عَلي‌ أَرجائِها و ملك‌ اسم‌ جنس‌ ‌است‌ شامل‌ جميع‌ الملائكه‌ ميشود مثل‌ لفظ الجن‌ و الانس‌ ‌که‌ شامل‌ جميع‌ افراد جن‌ و انس‌ ميشود وعده‌ ‌آنها‌ بقدري‌ زياد ‌است‌ ‌که‌ ‌لا‌ يعلمها الا اللّه‌، و ‌از‌ پيغمبر اكرم‌ ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد: ‌در‌ ليلة المعراج‌ ديدم‌ ‌که‌ تمام‌ آسمانها مطروس‌ بملائكه‌ ‌بود‌ ‌که‌ جاي‌ يك‌ قدم‌ نبود، بعلاوه‌ ملائكه‌ ‌که‌ موكل‌ بزمين‌ و ارزاق‌ و قطرات‌ باران‌ و افراد بشر و مأمور بارزاق‌ هستند و تمام‌ ‌آنها‌ اشتغال‌ بعبادت‌ پروردگار دارند و چون‌ روز قيامت‌ آسمانها ‌در‌ ‌هم‌ پيچيده‌ ميشود و تمام‌ كرات‌ مجتمع‌ ميگردند ‌اينکه‌ ملائكه‌ اطراف‌ ‌آنها‌ ‌را‌ دارند ‌که‌ معناي‌ ارجائها ‌است‌ و منتظر امر الهي‌ هستند ‌که‌ كيان‌ ‌را‌ سوق‌ بجهنم‌ دهند و كيان‌ ‌را‌ رو ببهشت‌ برند آنهم‌ بهشتي‌ ‌که‌ ميفرمايد: وَ جَنَّةٍ عَرضُها كَعَرض‌ِ السَّماءِ وَ الأَرض‌ِ حديد آيه 21، و جهنمي‌ ‌که‌ حدي‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌آن‌ نيست‌.

وَ يَحمِل‌ُ عَرش‌َ رَبِّك‌َ فَوقَهُم‌ يَومَئِذٍ ثَمانِيَةٌ و حمل‌ ميكنند عرش‌ پروردگار تو ‌را‌ ‌در‌ ‌آن‌ روز هشت‌ نفر ‌از‌ ملائكه‌، ‌در‌ بعض‌ اخبار دارد ‌که‌: حمله عرش‌ ‌از‌ بزرگي‌ ‌هر‌ كدام‌ هشت‌ چشم‌ دارند ‌که‌ ‌هر‌ چشمي‌ بزرگتر ‌از‌ كره زمين‌ ‌است‌، و ‌در‌ بعض‌ اخبار تفسير كرده‌اند حمله عرش‌ ‌را‌ بحمله‌ علم‌ ‌که‌ همين‌ نحوي‌ ‌که‌ عرش‌ احاطه‌ دارد بتمام‌ موجودات‌ علوي‌ و سفلي‌ علم‌ الهي‌ ‌هم‌ احاطه‌ دارد بكل‌ شي‌ء ‌که‌ ميفرمايد: وَ أَن‌َّ اللّه‌َ قَد أَحاطَ بِكُل‌ِّ شَي‌ءٍ عِلماً طلاق‌ آيه 12، و حمله‌ علم‌ هشت‌ نفر هستند چهار ‌از‌ اولين‌ نوح‌ ابراهيم‌ موسي‌ عيسي‌ و چهار ‌از‌ آخرين‌ ‌محمّد‌ (ص‌) ‌علي‌ حسن‌ حسين‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌.

اقول‌: مسلما علم‌ ائمه‌ طاهرين‌ بيش‌ ‌از‌ علم‌ نوح‌ و ابراهيم‌ و موسي‌ و عيسي‌ بوده‌ و همچنين‌ آدم‌ ‌که‌ ميفرمايد: وَ عَلَّم‌َ آدَم‌َ الأَسماءَ كُلَّها بقره‌ آيه 29. بعلاوه‌ علمي‌ ‌که‌ خداوند بانبياء و ائمه‌ افاضه‌ فرموده‌ ‌در‌ همين‌ عالم‌ بوده‌ و ‌اينکه‌ آيه ميفرمايد: وَ يَحمِل‌ُ عَرش‌َ رَبِّك‌َ فَوقَهُم‌ يَومَئِذٍ ثَمانِيَةٌ و ميتوان‌ ‌گفت‌ ‌که‌: مراد ‌از‌ ‌اينکه‌ اخبار تشبيه‌ ‌است‌ ‌که‌ همين‌ نحوي‌

جلد 17 - صفحه 167

‌که‌ حمله‌ عرش‌ ثمانيه‌ هستند حمله‌ علم‌ ‌هم‌ ثمانيه‌ هستند و اما ساير ائمه‌ هدي‌ علم‌ ‌آنها‌ مأخوذ ‌از‌ ‌اينکه‌ چهار نفر ‌است‌ بعلاوه‌ اثبات‌ شي‌ء نفي‌ ‌ما عدا نميكند، و اما مجسمه‌ ميگويند:

عرض‌ تخت‌ ‌خدا‌ ‌است‌ و روي‌ تخت‌ نشسته‌ و مؤمنين‌ ‌او‌ ‌را‌ ميبينند و كفار محروم‌ هستند و ‌ما مي‌گوييم‌: همان‌ عرش‌ عظيم‌ ‌است‌ ‌که‌ محيط بكرسي‌ و سماوات‌ و ارض‌ و آنچه‌ ‌در‌ ‌آنها‌ هست‌ ‌از‌ ملائكه‌ و جن‌ و انس‌ بقرينه فوقهم‌، و تعبير بحمل‌ بمعني‌ اطراف‌ هستند نه‌ اينكه‌ عرش‌ روي‌ شانه ‌آنها‌ ‌باشد‌ ‌اينکه‌ هشت‌ حمله عرش‌ مقام‌ ‌آنها‌ بالاترين‌ تمام‌ ملائكه‌ ‌است‌ ‌حتي‌ ‌از‌ جبرئيل‌ و ميكائيل‌ و اسرافيل‌ و عزرائيل‌، زيرا جبرئيل‌ ‌در‌ خدمت‌ پيغمبر ‌در‌ شب‌ معراج‌ چون‌ بسدرة المنتهي‌ رسيد عرض‌ كرد:

(‌لو‌ دنوت‌ انملة لاحترقت‌)

و حمله‌ عرش‌ ‌تا‌ حول‌ عرش‌ رفتند و احدي‌ باين‌ مقام‌ نرسيده‌ جز پيغمبر اكرم‌ ‌که‌ ميفرمايد: ثُم‌َّ دَنا فَتَدَلّي‌ فَكان‌َ قاب‌َ قَوسَين‌ِ أَو أَدني‌ فَأَوحي‌ إِلي‌ عَبدِه‌ِ ما أَوحي‌ النجم‌ آيه 8 ‌الي‌ 10، و ‌اينکه‌ حمله ثمانيه‌ مثل‌ ملائكه‌ هستند ‌که‌ مأمور بارزاق‌ و ساير امور هستند و الا قدرت‌ الهي‌ كافي‌ ‌است‌ ‌بر‌ نگاه‌ داشتن‌ عرش‌ و هزار مثل‌ عرش‌ فقط حكمت‌ الهي‌ اقتضا كرده‌ بعض‌ امور بتوسط اسباب‌ ‌باشد‌ و بعضي‌ بدون‌ واسطه‌ آدم‌ ‌را‌ ‌از‌ گل‌ خلق‌ كند عيسي‌ ‌را‌ بدون‌ پدر اولاد آدم‌ ‌را‌ بنطفه‌ و سير ‌در‌ مراحل‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 17)- «فرشتگان در اطراف آسمان قرار می‌گیرند» و برای انجام مأموریتها آماده می‌شوند (و الملک علی ارجائها).

سپس می‌فرماید: «و آن روز عرش پروردگارت را هشت فرشته بر فراز همه آنها حمل می‌کنند» (و یحمل عرش ربک فوقهم یومئذ ثمانیة).

منظور از «عرش» مجموعه جهان هستی است که عرش حکومت خداوند است، و به وسیله فرشتگان که مجری فرمان او هستند تدبیر می‌شود.

و جالب این که در روایتی آمده است: «حاملان هشتگانه عرش خدا در قیامت چهار نفر از اولین، و چهار نفر از آخرین هستند، اما چهار نفر از اولین نوح و ابراهیم و موسی و عیسی می‌باشند، و چهار نفر از آخرین محمّد صلّی اللّه علیه و آله و علی و حسن و حسین علیهم السّلام هستند»! این تعبیر ممکن است اشاره به مقام شفاعت آنها برای اولین و آخرین باشد، البته شفاعت در مورد کسانی که لایق شفاعتند، و به هر حال گسترش مفهوم «عرش» را نشان می‌دهد.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص314

منابع