آیه 43 سوره قمر: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | *'''زبر''': جمع زبور است به معنى كتابها. صحاح و قاموس و اقرب، زبور را مطلق كتاب گفتهاند، مراد در آيه 52 نامههاى اعمال است.<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص458</ref> | |
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ کنونی تا ۱ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۴۳
<<42 | آیه 43 سوره قمر | 44>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آیا کفار شما (مکّیان) بهتر (و قویتر) از آن امم گذشتهاند یا شما را برائت و امانی در کتب (آسمانی از عذاب خدا) هست؟
آیا کافران [شهر] شما از اقوامی که برشمردیم، بهتر و برترند [تا به سبب بهتری و برتری مصون از عذاب باشند؟] یا برای شما در کتاب های آسمانی امان نامه ای هست [که هر جرمی را مرتکب شوید عذابی نخواهید داشت؟!]
آيا كافران شما، از اينان [كه برشمرديم] برترند، يا شما را در نوشتهها[ى آسمانى] خط امانى است؟
آيا كافران شما از ايشان نيرومندترند يا در كتابها آمده است كه در امان هستيد؟
آیا کفّار شما بهتر از آنانند یا برای شما اماننامهای در کتب آسمانی نازل شده است؟!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- زبر: جمع زبور است به معنى كتابها. صحاح و قاموس و اقرب، زبور را مطلق كتاب گفتهاند، مراد در آيه 52 نامههاى اعمال است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ جاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ «41» كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها فَأَخَذْناهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ «42»
و همانا هشدار دهندگان به سراغ فرعونيان آمدند. (امّا آنان) همهى معجزات ما را تكذيب كردند، پس ما آنان را همچون گرفتن مقتدرى نفوذناپذير (به قهر) گرفتيم.
أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِنْ أُولئِكُمْ أَمْ لَكُمْ بَراءَةٌ فِي الزُّبُرِ «43» أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ «44»
آيا كافرانِ شما از آنان بهترند (تا ما آنان را به قهر نگيريم) يا براى شما امان نامهاى در كتابهاى آسمانى است؟ يا مىگويند: ما همگى پشتيبان يكديگريم (و قدرتى ما را نخواهد شكست)؟
تفسير نور(10جلدى)، ج9، ص: 364
سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ الدُّبُرَ «45» بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهى وَ أَمَرُّ «46»
در آيندهى نزديكى، جمع آنان در هم شكسته خواهد شد و همه (به يكديگر) پشت خواهند كرد. آرى، قيامت وعدگاه آنان است و آن روز، سختتر و تلختر است.
نکته ها
«سَيُهْزَمُ» از «هزم» به معناى فشار دادن به جسم خشك است به گونهاى كه متلاشى شود.
«أَدْهى» به معناى مصيبت بزرگتر است.
در اقوام نوح و عاد و ثمود و لوط، تنها تكذيب انذارها بود ولى در مورد فرعونيان تكذيب آيات و معجزات نيز مطرح است.
اين پنجمين و آخرين گروه كفّار است كه اين سوره از آنان نام برده است.
عوامل غرور چند چيز است:
الف) انسان احساس كند كمال يا ارزشى ويژه دارد و از ديگران بهتر است. «أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ»
ب) خيال كند از خدا امان نامه دارد و از عذاب مصون است. «أَمْ لَكُمْ بَراءَةٌ»
ج) به ياران و هم فكران خود توكل داشته باشد. «أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ»
پیام ها
1- كسى كه هم فكر يا مطيع كسى باشد، از او محسوب مىشود. «آلَ فِرْعَوْنَ»
2- نظام اجتماعى در زمان فرعون، فرد محورى و استبدادى بود و همه به يك شخص منسوب بودند، «آلَ فِرْعَوْنَ» ولى در ديگر اقوام، نظام قبيلهاى و قومى حاكم بود. قَوْمُ نُوحٍ ... قَوْمُ لُوطٍ
3- خداوند با مردم اتمام حجّت مىكند. جاءَ ... النُّذُرُ
4- در نظام فرعونى، انبيا، معجزات آنها و هشدارهاى الهى هم مورد تكذيب قرار گرفتند. «كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها»
5- سرنوشت بشر به دست خود اوست. كَذَّبُوا ... فَأَخَذْناهُمْ
جلد 9 - صفحه 365
6- اگر انسان تمام راههاى حق را به روى خود مسدود كند، قهر الهى فرامىرسد. «كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها فَأَخَذْناهُمْ»
7- با كسانى چون فرعون كه اظهار اقتدار مىكنند، بايد مقتدرانه برخورد كرد. «أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ»
8- همهى قدرتها رو به زوال و شكست است، تنها قدرت نفوذناپذير، قدرت اوست. «عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ»
9- قهر الهى همراه با قدرت و صلابت است. «أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ»
10- قهر الهى بر اساس كفر و لجاجت و تكذيب است و كفّار هر عصر هيچ امتيازى نسبت به پيشينيان خود ندارند. أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ ...
11- در شيوهى تبليغ، به نحوى استدلال كنيد كه تمام راهها و فرضيههاى دشمن را از دست او بگيريد. أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ ... أَمْ لَكُمْ بَراءَةٌ ... أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ
12- در شيوهى ارشاد قرآن، تاريخ، تهديد، استدلال و اعتقاد به هم پيچيده است.
تاريخ: جاءَ آلَ فِرْعَوْنَ ...، تهديد: أَخْذَ عَزِيزٍ ... سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ ...، استدلال:
أَ كُفَّارُكُمْ ... أَمْ ... أَمْ ...، اعتقاد: «السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهى وَ أَمَرُّ»
13- ابّهت دشمن را بشكنيد، كفّار تنها ملاكهاى مادى را به حساب مىآورند و از قدرتهاى غيبى و الهى غافلند. نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ ... سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ
14- با دشمن مغرور، قاطعانه برخورد كنيد. «سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ الدُّبُرَ»
15- عنصر كفر و تكذيب، در هر جمعيّتى وسيلهى پراكندگى است. سَيُهْزَمُ ... يُوَلُّونَ الدُّبُرَ
16- اگر كفّار به جمعيّت خود مىنازند، بدانند كه پراكنده مىشوند، «سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ» و اگر به حمايت از يكديگر دل خوش دارند، بدانند كه همه فرار خواهند كرد. «يُوَلُّونَ الدُّبُرَ»
17- براى كافران، علاوه بر قلع و قمع دنيوى، قهر اخروى نيز در پيش است. «بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ»
جلد 9 - صفحه 366
18- سختترين مصيبتهاى دنيوى، نسبت به مصيبتها و تلخىهاى آخرت چيزى نيست. «وَ السَّاعَةُ أَدْهى وَ أَمَرُّ»
19- شكست دنيوى كفّار، مقدّمه عذاب سختتر آخرت است. سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ ... السَّاعَةُ أَدْهى وَ أَمَرُّ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِنْ أُولئِكُمْ أَمْ لَكُمْ بَراءَةٌ فِي الزُّبُرِ (43)
بعد از ذكر اخبار مكذبان و بيان نوع عذاب ايشان به جهت تهديد اهل مكه فرمايد:
أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِنْ أُولئِكُمْ: آيا كفار شما اى مشركان عرب بهترند در شدت و قوت و عدد يا در كيش و ملت از اين گروه مكذبان كه مذكور شدند از قوم نوح و هود و صالح و لوط و قبطيان. «استفهام انكارى است» يعنى ايشان از آنها در قوت و سطوت و كثرت و ملت بهتر نيستند، و چون آنها به چنگال عقوبت و عذاب گرفتار شدند، پس چرا ايشان معذب نتوانند شد. أَمْ لَكُمْ بَراءَةٌ فِي الزُّبُرِ: يا آنكه مر شما راست اى مشركان برائتى در كتابهاى سماوى در ايمن بودن از عذاب، يعنى برات سماوى كه مكتوب باشد بر نام شما كه هر كه از شما كافر شود و تكذيب پيغمبر نمايد ايمن از عذاب است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِنْ أُولئِكُمْ أَمْ لَكُمْ بَراءَةٌ فِي الزُّبُرِ (43) أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ (44) سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ الدُّبُرَ (45) بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهى وَ أَمَرُّ (46) إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ (47)
يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ (48) إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ (49) وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ (50) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنا أَشْياعَكُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ (51) وَ كُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ (52)
وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ (53) إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ (54) فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ (55)
جلد 5 صفحه 107
ترجمه
آيا كافران شما بهترند از آن اقوام نامبرده يا براى شما امان نامهايست در كتابها
يا مىگويند ما جماعت انتقام كشندهايم
زود باشد كه فرارى شوند آن جماعت و برگردانند پشتهاى خودشان را
بلكه قيامت وعدهگاه آنها است و قيامت ابتلائش شديدتر و تلختر است
همانا گناهكاران در گمراهى و زبانههاى آتش سوزانند
روز كه كشيده ميشوند در آتش بر رويهاشان بچشيد برخورد دوزخ را
همانا ما همه چيز را آفريديم باندازه
و نيست فرمان ما مگر يكبار مانند يكبار توجّه نمودن بچيزى با شتاب بچشم
و بتحقيق هلاك كرديم امثال شما را پس آيا پند گيرندهاى هست
و هر چه بجا آوردهاند آنرا در كتابها است
و هر كوچك و بزرگى نوشته شده است
همانا پرهيزكاران در بهشتها و كنار نهرهايند
در جايگاه راستى و درستى و صفا نزد پادشاه با اقتدار.
تفسير
خداوند متعال بعد از نقل قضاياى سابقه خطاب باهالى مكّه فرموده ميفرمايد آيا كفّار شما برتر و بالاتر و قوى و نيرومندترند از اقوام سابقه كه احوالشان و نتيجه اعمالشان مكرّر ذكر شد يا شما سند امان خود را از عذاب الهى در كتب سماوى گرفتهايد و در آنها خدا يادداشت فرموده كه اهالى مكّه را عذاب نفرمايد يا ميگويند ما جماعتى هستيم كه متّفق و متّحد با يكديگريم و ميتوانيم انتقام خودمان را از دشمنانمان بكشيم و كسى نميتواند بر ما غالب شود و افراد منتصر بملاحظه لفظ جميع است و قمّى ره فرموده قريش گفتند ما اجتماع نموديم كه انتقام خودمان را بقتل تو اى محمّد بكشيم پس اين آيه نازل شد و يكى از اخبار غيبيّه قرآن كه مثبت اعجاز آن و رسول خاتم است اين است كه خداوند خبر داده كه در آتيه نزديكى كه جنگ بدر باشد اجتماع آنها مبدّل بهزيمت و فرار و اقبالشان منجرّ به ادبار خواهد شد و واقع شد و آن اوّلين فتح بزرگ اسلام بود بعد از هجرت ولى خدا ميفرمايد موعد اصلى و عذاب كامل آنها در قيامت است و داهيه آنروز أدهى و أشدّ و طعم عذابش تلختر و استمرارش بيشتر است و اين هزيمت و فرار و قتل و اسارت و ادبار طليعهاى است از آن خفّت و انكسار و مشتى است نمونه از خروار گناهكاران در دنيا بضلالت و در گمراهى از حق و حقيقت بسر ميبرند و در
جلد 5 صفحه 108
آخرت بشعلههاى آتش سوزان جهنم معذّبند و قمّى ره فرموده سعير وادى بزرگى است در جهنّم و روز كه بعنف و جبر كشيده ميشوند بسوى آتش و برو در آن افكنده ميشوند بآنها گفته شود بچشيد طعم اصابت و مساس با آتش جهنّم را و سقر نام جهنم است و براى تعريف و تأنيث ممنوع از صرف شده و در بعضى از روايات بوادى مخصوصى در جهنّم براى اهل تكبّر كه آتش آن سوزانتر است معرّفى شده و خداوند هر چه را خلق فرموده بر طبق حكمت و مصلحت و بمقدار موافق با آن دو كه مكتوب در لوح محفوظ است خلق فرموده از جهت ذات و مقدار، عبث و جزاف نيست مقدّرى كه بگل نكهت و بگل جان داد بهر كه هر چه سزا ديد حكمتش آن داد عذاب كفّار هم از اين قبيل است كه بمقدار استحقاق آنها خواهد بود و قمى ره نقل فرموده كه از براى آن وقت و اجل و مدّت است و از بعضى از روايات استفاده ميشود كه اين آيات از انّ المجرمين تا اينجا در شأن طايفه قدريّه كه مجوس اين امّتند و خواستند خدا را بعدل توصيف نمايند از سلطنت اخراج نمودهاند نازل شده و ظاهرا آنها كسانى هستند كه ميگويند امور خلق بتدبير آنها است نه تقدير خدا و نيست فرمان حق مگر يك امر كن يعنى يك اراده وجود كه فورا موجود ميشود و براى تصوير سهولت و فوريّت آن در ذهن فرموده مانند يك نظر افكندن بچيزى با سرعت و الّا امر از آن بالاتر است چون بصرف اراده وجود پيدا ميكند و چيز ديگرى لازم ندارد و لذا در جاى ديگر فرموده و ما امر الساعة الا كلمح البصر او هو اقرب يعنى نيست كار قيامت مگر مانند يك چشم بهم زدن بلكه آن كمتر است اگر بخواهد خداوند برپا نمايد آنرا و بعضى از مفسّرين اينجا هم گفتهاند مراد امر قيامت است و باز خداوند بكفّار مكّه فرموده كه ما بتحقيق هلاك نموديم پيروان و امثال شما را در كفر و شرك پس هنوز شما متذكّر نشديد كه پيرامون اين اعمال نگرديد و بدانيد كه آنچه را سابقين شما بجا آوردند از كفر و شرك و الحاد و لجاج و عناد در نامههاى اعمال آنها مكتوب و محفوظ است و هر كار خوب و بدى كوچك باشد يا بزرگ از هر كس صادر شده باشد از اولين و آخرين مضبوط و محصى و مسطور شده براى مجازات در دار جزا و اهل
جلد 5 صفحه 109
تقوى و پرهيزكارى در بهشتها كنار نهرهاى جارى در جايگاهيكه جز راستى و درستى و صدق و صفا در آن نباشد در جوار رحمت پادشاه صاحب اقتدارى كه عقول از معرفت آن عاجزند شادكام و مقضى المرام ميباشند و افراد نهر بملاحظه دلالت آن بر جنس و عدم احتياج آن بجمع و مراعات فواصل است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره اقتربت الساعه را بخواند خداوند او را از قبرش بيرون ميآورد و بر ناقهاى از ناقههاى بهشتى سوار ميفرمايد و لابد ببهشت ميرود و الحمد للّه رب العالمين.
جلد 5 صفحه 110
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ كُفّارُكُم خَيرٌ مِن أُولئِكُم أَم لَكُم بَراءَةٌ فِي الزُّبُرِ (43)
آيا كفّار شما بهتر هستند از اينکه كفّار امم سابقه يا اينكه براي شما بيزاري از اينکه نوع عذابها در كتب آسماني نوشته شده.
أَ كُفّارُكُم خطاب بجميع مشركين و يهود و نصاري و ساير طبقات كفار که اسلام اختيار نكردند و تكذيب رسالت حضرت خاتم را نمودند، يعني شماها که كافر شديد و ايمان نياورديد.
خَيرٌ مِن أُولئِكُم اشاره بكفّار امم ماضيه قوم نوح و عاد و ثمود و اصحاب مدين و فرعونيان که بانحاء عذابها هلاك شدند با اينكه قوّت و قدرت و مكنت و ثروت و جمعيت آنها بيشتر از شما بود شما چه امتيازي داريد بترسيد که مورد اينکه گونه عذابها خواهيد شد.
أَم لَكُم بَراءَةٌ فِي الزُّبُرِ كدام كتابي و كدام پيغمبري بشما خبر داده که شما از اينکه گونه عذابها مصون و محفوظيد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 43)- بعد از بیان داستان اقوام پیشین و عذاب و کیفر امتهای سرکش و مجرم، در این آیه مشرکان مکّه را مخاطب ساخته میگوید: «آیا کفار شما بهتر از آنانند یا برای شما امان نامهای در کتب آسمانی نازل شده است» (أَ کُفَّارُکُمْ خَیْرٌ مِنْ أُولئِکُمْ أَمْ لَکُمْ بَراءَةٌ فِی الزُّبُرِ).
میان شما و قوم فرعون و قوم نوح و لوط و ثمود چه تفاوتی است؟ اگر آنها به خاطر کفر و طغیان و ظلم و گناه گرفتار طوفانها و زلزلهها و صاعقهها شدند چه دلیلی دارد که شما به چنین سرنوشتی مبتلا نشوید؟!
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص458
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم