آیه 79 سوره مریم: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|كَلَّا ۚ سَنَكْتُبُ مَا يَقُولُ وَنَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذَابِ...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۵۰: | سطر ۵۰: | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
+ | أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآياتِنا وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ مالًا وَ وَلَداً «77» | ||
+ | |||
+ | پس آيا ديدى كسى را كه به آيات ما كفر ورزيد و گفت: قطعاً به من مال و فرزند (بسيار) داده خواهد شد! | ||
+ | |||
+ | أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً «78» | ||
+ | |||
+ | آيا (اين خوش خيالى به خاطر آن است كه) از غيب آگاه است، يا از خداى رحمان تعهّدى گرفته است؟ | ||
+ | |||
كَلَّا سَنَكْتُبُ ما يَقُولُ وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ مَدًّا «79» | كَلَّا سَنَكْتُبُ ما يَقُولُ وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ مَدًّا «79» | ||
هرگز (چنين نيست،) به زودى هر چه مىگويد مىنويسيم و براى هميشه عذابش مىكنيم. | هرگز (چنين نيست،) به زودى هر چه مىگويد مىنويسيم و براى هميشه عذابش مىكنيم. | ||
+ | |||
+ | وَ نَرِثُهُ ما يَقُولُ وَ يَأْتِينا فَرْداً «80» | ||
+ | |||
+ | و هر چه (از مال و فرزند) دم مىزند ما وارث خواهيم شد و او بى كس و تنها نزد ما خواهد آمد. | ||
+ | |||
+ | جلد 5 - صفحه 305 | ||
+ | |||
+ | ===نکته ها=== | ||
+ | |||
+ | امام باقر عليه السلام دربارهى شأن نزول «أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ» فرمودند: عاصبن وائل به خبّاب بدهكار بود، خبّاب براى دريافت طلب خود نزد او آمد، ولى عاص گفت: آيا شما معتقد نيستيد كه در بهشت طلا و نقره و حرير هست؟ خبّاب گفت: آرى؛ عاص گفت: پس وعدهى ما در بهشت و قسم مىخورم كه در بهشت بهتر از آنچه شما داديد به شما داده شود. «1» | ||
+ | |||
+ | ===پیام ها=== | ||
+ | |||
+ | 1- رها كردن خدا و پناه بردن به مال و فرزند، شگفتآور است. «أَ فَرَأَيْتَ» | ||
+ | |||
+ | 2- كافر، دين را مانع پيشرفت، وكفر را عامل رشد مىداند. «كَفَرَ بِآياتِنا وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ» | ||
+ | |||
+ | 3- ملاك ارزش نزد كفّار، مال و فرزند است. «لَأُوتَيَنَّ مالًا وَ وَلَداً» (كافر در برابر منطق و تهديد، تنها به آنچه در دست دارد دلخوش است.) | ||
+ | |||
+ | 4- مرفّهان كج فكر را تحقير كنيد تا در جامعه الگو نشوند. أَ فَرَأَيْتَ ... أَطَّلَعَ الْغَيْبَ ... نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ | ||
+ | |||
+ | 5- خداوند با هيچ كس قرار دادى امضا نكرده است. «أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً» | ||
+ | |||
+ | 6- گرچه عهد خداوند تخلّف ندارد، ولى كفّار با خداوند عهدى نبستهاند. «أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً» | ||
+ | |||
+ | 7- پندارهاى باطل را با صراحت سركوب كنيد. «كَلَّا» | ||
+ | |||
+ | 8- رفتار و گفتار آدمى در ديوان الهى ثبت مىگردد. «سَنَكْتُبُ ما يَقُولُ» | ||
+ | |||
+ | 9- براى هر گفتار و عملى تا مدّتى مهلت است، شايد پشيمان شده و توبه كند، ولى اگر آن مدّت سرآمد و پشيمان نشد، ثبت مىشود. حرف «سين» در «سَنَكْتُبُ» نشانهى مهلت است. «2» | ||
+ | ----- | ||
+ | «1». تفسير قمى، ج 2، ص 53. | ||
+ | |||
+ | «2». در روايات نيز مىخوانيم: همين كه عمل بدى از انسان سر مىزند، تا مدّتى فرشتگان مأمور به ثبت نيستند، شايد پشيمان شود، ولى پس از پايان مدّت، ثبت مىشود. | ||
+ | |||
+ | جلد 5 - صفحه 306 | ||
+ | |||
+ | 10- سخن بايد به علم و دليل تكيه داشته باشد، چرا كه انسان مسئول گفتههاى خود است. «سَنَكْتُبُ ما قالُوا» | ||
+ | |||
+ | 11- در قيامت، انسان مال و فرزندى را كه عامل كفر و غرور او گرديدند، رها مىكند و در پيشگاه خداوند، به تنهايى حاضر مىشود. «يَأْتِينا فَرْداً» | ||
}} | }} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۲
<<78 | آیه 79 سوره مریم | 80>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
هرگز چنین نیست، ما البته آنچه گوید خواهیم نوشت و سخت بر عذابش خواهیم افزود.
این چنین نیست [که او می گوید]، ما به زودی آنچه را می گوید [در پرونده عملش] خواهیم نوشت و عذابش را همواره ادامه خواهیم داد.
نه چنين است. به زودى آنچه را مىگويد، مىنويسيم و عذاب را براى او خواهيم افزود.
نه چنين است. آنچه مىگويد خواهيم نوشت و البته بر عذابش خواهيم افزود.
هرگز چنین نیست! ما بزودی آنچه را میگوید مینویسیم و عذاب را بر او مستمرّ خواهیم داشت!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«کَلاّ»: نه چنین است. حرف ردع و انکار است و سخن گوینده ماقبل را باطل میگرداند و او را از کاری که کرده است باز میدارد. «نَمُدُّ»: طول میدهیم. مستمرّ و پیاپی میکنیم. افزایش میدهیم و مضاعف میگردانیم.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآياتِنا وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ مالًا وَ وَلَداً «77»
پس آيا ديدى كسى را كه به آيات ما كفر ورزيد و گفت: قطعاً به من مال و فرزند (بسيار) داده خواهد شد!
أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً «78»
آيا (اين خوش خيالى به خاطر آن است كه) از غيب آگاه است، يا از خداى رحمان تعهّدى گرفته است؟
كَلَّا سَنَكْتُبُ ما يَقُولُ وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ مَدًّا «79»
هرگز (چنين نيست،) به زودى هر چه مىگويد مىنويسيم و براى هميشه عذابش مىكنيم.
وَ نَرِثُهُ ما يَقُولُ وَ يَأْتِينا فَرْداً «80»
و هر چه (از مال و فرزند) دم مىزند ما وارث خواهيم شد و او بى كس و تنها نزد ما خواهد آمد.
جلد 5 - صفحه 305
نکته ها
امام باقر عليه السلام دربارهى شأن نزول «أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ» فرمودند: عاصبن وائل به خبّاب بدهكار بود، خبّاب براى دريافت طلب خود نزد او آمد، ولى عاص گفت: آيا شما معتقد نيستيد كه در بهشت طلا و نقره و حرير هست؟ خبّاب گفت: آرى؛ عاص گفت: پس وعدهى ما در بهشت و قسم مىخورم كه در بهشت بهتر از آنچه شما داديد به شما داده شود. «1»
پیام ها
1- رها كردن خدا و پناه بردن به مال و فرزند، شگفتآور است. «أَ فَرَأَيْتَ»
2- كافر، دين را مانع پيشرفت، وكفر را عامل رشد مىداند. «كَفَرَ بِآياتِنا وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ»
3- ملاك ارزش نزد كفّار، مال و فرزند است. «لَأُوتَيَنَّ مالًا وَ وَلَداً» (كافر در برابر منطق و تهديد، تنها به آنچه در دست دارد دلخوش است.)
4- مرفّهان كج فكر را تحقير كنيد تا در جامعه الگو نشوند. أَ فَرَأَيْتَ ... أَطَّلَعَ الْغَيْبَ ... نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ
5- خداوند با هيچ كس قرار دادى امضا نكرده است. «أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً»
6- گرچه عهد خداوند تخلّف ندارد، ولى كفّار با خداوند عهدى نبستهاند. «أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً»
7- پندارهاى باطل را با صراحت سركوب كنيد. «كَلَّا»
8- رفتار و گفتار آدمى در ديوان الهى ثبت مىگردد. «سَنَكْتُبُ ما يَقُولُ»
9- براى هر گفتار و عملى تا مدّتى مهلت است، شايد پشيمان شده و توبه كند، ولى اگر آن مدّت سرآمد و پشيمان نشد، ثبت مىشود. حرف «سين» در «سَنَكْتُبُ» نشانهى مهلت است. «2»
«1». تفسير قمى، ج 2، ص 53.
«2». در روايات نيز مىخوانيم: همين كه عمل بدى از انسان سر مىزند، تا مدّتى فرشتگان مأمور به ثبت نيستند، شايد پشيمان شود، ولى پس از پايان مدّت، ثبت مىشود.
جلد 5 - صفحه 306
10- سخن بايد به علم و دليل تكيه داشته باشد، چرا كه انسان مسئول گفتههاى خود است. «سَنَكْتُبُ ما قالُوا»
11- در قيامت، انسان مال و فرزندى را كه عامل كفر و غرور او گرديدند، رها مىكند و در پيشگاه خداوند، به تنهايى حاضر مىشود. «يَأْتِينا فَرْداً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
كَلاَّ سَنَكْتُبُ ما يَقُولُ وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ مَدًّا (79)
كَلَّا سَنَكْتُبُ ما يَقُولُ: نه چنان است كه او مىگويد و تصور مىكند، زود است كه بنويسيم و ظاهر گردانيم آنچه مىگويد، يعنى ملكين حافظ اعمال را امر فرمائيم كه قول او را در نامه عمل او ثبت كنند تا جزا و سزاى گفتار باطل او را به او نشان دهيم و به سبب اقوال كاذبه و اعتقادات فاسده، او را در سلاسل و اغلال به انواع عذاب معذب سازيم. حاصل آنكه زود باشد كه انتقام كشيم از او مانند انتقام كسى كه جرايم دشمن خود را نويسد و حفظ آن را نمايد به جهت عذاب نمودن او را بر آن. وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ مَدًّا: و زود باشد كه دراز كنيم براى او مدت از عذاب و عقابى را كه مستحق است مدت زمانى، يا عذاب او را زياد سازيم به اين وجه كه عذابى فوق عذاب به او رسانيم به جهت كفر و افترا و استهزاى او بر ما. اين دلالت نمايد بر شدت غضب سبحانى بر او.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ يَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ مَرَدًّا (76) أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآياتِنا وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ مالاً وَ وَلَداً (77) أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً (78) كَلاَّ سَنَكْتُبُ ما يَقُولُ وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ مَدًّا (79) وَ نَرِثُهُ ما يَقُولُ وَ يَأْتِينا فَرْداً (80)
وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا (81) كَلاَّ سَيَكْفُرُونَ بِعِبادَتِهِمْ وَ يَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا (82)
ترجمه
و زياد ميكند خدا آنانرا كه هدايت يافتند هدايتى و كارهاى پاينده شايسته بهتر است نزد پروردگارت در پاداش خوب و بهتر است از جهت باز گشت كار
آيا ديدى آنرا كه كافر شد بآيتهاى ما و گفت هر آينه داده شوم
جلد 3 صفحه 490
البتّه مال و فرزند را
آيا اطلاع يافت بر غيب يا گرفت نزد خدا پيمانى
نه چنين است بزودى مىنويسيم آنچه را ميگويد و امتداد ميدهيم براى او عذاب را امتداد دادنى
و ارث ميبريم از او آنچه را ميگويد و ميآيد نزد ما منفرد
و گرفتند غير از خداوند خدايانى تا باشند براى آنها عزّت
نه چنين است زود باشد كه انكار كنند بندگى آنها را و باشند براى آنان مخالف و معاند.
تفسير
خداوند كسانى را كه قبول هدايت نمودند و در شاهراه دين مبين اسلام وارد شدند تأييد ميكند و توفيق اطاعت و عبادت مرحمت ميفرمايد و باين سبب هدايت و معرفت ايشان روز بروز زياد ميشود و بمقام قرب الهى و بهشت جاويد و اصل ميگردند و در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خداوند در روز ظهور امام زمان هدايت اهل ايمان را زياد ميكند بمتابعت آنحضرت كه هدايت ديگرى است و آن روزى است كه خداوند عذاب ميفرمايد گمراهان و كسانيرا كه منكر ولايت امير المؤمنين عليه السّلام و ما خاندان شدند بدست آنحضرت و آنروزى است كه در آيه سابقه بآن اشاره شده كه ميدانند كدام يك از دو فرقه منكر و مقرّ، مكان و منزلشان بدتر و ياور و لشگرشان ضعيفتر است و باقيات صالحات كه كلّيه طاعات و عبادات است و فوائد و ثمرات اخروى آن هميشه باقى و برقرار است نزد خدا و بصاحبش عائد ميشود و مسترد ميگردد بهتر است كه مزد و بهره انسانى باشد و بهتر است كه مرجع و مئال و عاقبت كار آدمى گردد نه اين دارائيهاى دو روزه و تجمّلات خانمانسوزى كه كفّار بآنها فخريّه و مباهات مينمودند و در آيات سابقه اشاره بآن شده بود چنانچه در سوره كهف نيز شمّهاى از تفسير باقيات صالحات گذشت و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه عاص بن وائل يكى از كسانى بود كه بدين اسلام استهزاء مينمود و مديون خباب بن ارت بود چون براى مطالبه نزد او آمد گفت شما كه گمان ميكنيد در بهشت طلا و نقره و حرير است حباب هم تصديق نمود عاص گفت پس موعد ما آنجا باشد قسم بخدا بهتر از آنچه در دنيا بمن دادى بتو خواهم داد و بنابراين ممكن است اشاره باين يا ساير مقالات فاسده كفّار از اين قبيل باشد كه خداوند فرموده بطور استفهام تعجّب آميز كه اى حبيب من آيا ديدى و شنيدى كه آن كافر پليد و مستهزء عنيد چه
جلد 3 صفحه 491
گفت، گفت: هر آينه داده ميشوم من البته از جانب خداوند در آخرت مال و اولاد را و آنوقت طلب تو را خواهم داد آيا اين ملحد مقامش بجائى رسيده كه مطّلع بر عالم غيب شده كه چنين ادعائى مينمايد و قسم هم ياد ميكند يا از خداوند عهد و پيمانى گرفته كه باو مال و ولد عنايت كند چون راهى براى اين اعتقاد غير از اين دو امر نيست ولى نه چنين است كه اين خطا كار تصوّر نموده يا از باب استهزاء بزبان جارى كرده بلكه نويسنده ما گفتار او را مينويسد و عذاب او براى اين قبيل مزخرفاتش طولانى و زياد ميشود و بالاخره ميميرد و مال و اولادش بما ارث ميرسد يعنى براى ما در زمين باقى ميماند و روز قيامت خودش مجرد و تنها و منفرد بدون مال و اولاد نزد ما حاضر ميشود و ما هم باو چيزى نميدهيم چه قدر نادانند اين قبيل اشخاص بگمان آنكه موجب عزت و سعادت و وسيله قرب و شفاعت آنها باشد نزد خداوند هر قبيلهاى مجسمهاى را براى خودشان خدا قرار دادند با آنكه امر برعكس است همين بتها روز قيامت از آنها و عبادتشان تبرّى ميكنند و بيزارى ميجويند و با آنها ضدّيت و عناد و خصومت مينمايند چنانچه قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده ولى در ذيل روايت فرموده كه عبادت ركوع و سجود نيست بلكه آن اطاعت مردم است كسيكه اطاعت كند مخلوقى را در معصيت خالق بتحقيق عبادت نموده است او را فيض ره فرموده مراد امام عليه السلام آنستكه اراده فرموده خداوند از خدايانى كه گرفتند آنانرا بخدائى جز خدا رؤساء آنها را كه اطاعت آنان نمودند در معصيت خدا و بنظر حقير مراد امام عليه السّلام تعميم است و اينكه اختصاص به بتها ندارد نه آنكه شامل آنها نشود و خلاف ظاهر مراد باشد و كلمه ضدّ بر واحد و جمع اطلاق ميشود و اللّه اعلم ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
كَلاّ سَنَكتُبُ ما يَقُولُ وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ العَذابِ مَدًّا (79) وَ نَرِثُهُ ما يَقُولُ وَ يَأتِينا فَرداً (80)
هرگز چنين نيست که ميگويد زود باشد که مينويسم آن چه را که ميگويد.
و كشش ميدهيد از براي او از عذاب كشش دادني و بارث ميبريم آن چه را که ميگويد و ميآيد نزد ما تنها يك نفره.
(كلّا) يعني آنچه خبر ميداد که در آيه قبل ذكر شد که قالَ لَأُوتَيَنَّ مالًا وَ وَلَداً چنين نيست نه مال و نه اولاد او براي او ميماند. سَنَكتُبُ ما يَقُولُ در نامه عملش نوشته ميشود آن چه را که ميگويد که در آيه شريفه ميفرمايد:
ما يَلفِظُ مِن قَولٍ إِلّا لَدَيهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ ق آيه 17 و در خبر داريم که حتي نفخ بآتش را مينويسند.
وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ العَذابِ مَدًّا که ابد الآباد مخلد در عذاب و آتش ميشود و آخر ندارد و نجاتي از براي او نيست. وَ نَرِثُهُ ما يَقُولُ هر چه دارد از مال و منال و اولاد و عشيره و اسم و عنوان و عزت و رياست ميگذارد و ميرود، يا بعذاب دنيوي هلاك ميشود، يا بدست مسلمين كشته ميشود، يا بمرگ الهي ميميرد، و فقط خدا
جلد 12 - صفحه 481
ميماند و بس، چنانچه ميفرمايد:
كُلُّ مَن عَلَيها فانٍ وَ يَبقي وَجهُ رَبِّكَ ذُو الجَلالِ وَ الإِكرامِ الرحمن آيه 26.
و نيز ميفرمايد:
كُلُّ شَيءٍ هالِكٌ إِلّا وَجهَهُ قصص آيه 88- و ميفرمايد: وَ لِلّهِ مِيراثُ- السَّماواتِ وَ الأَرضِ آل عمران آيه 180 حديد آيه 10- و غير اينها از آيات.
وَ يَأتِينا فَرداً در روز قيامت که جن و انس تمام مبعوث ميشوند هر فرد از افراد جن و انس تنها وارد محشر ميشوند حتي فرياد وانفساه آنها بلند است نه پدر بفكر اولاد است و نه مادر بفكر فرزند و نه اولاد بفكر پدر و مادر و نه برادر بفكر برادر. بلي مؤمنين پس از نجات خود در مقام شفاعت ديگران برميآيند از بستگان.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 79)- بعد با لحن قاطع اضافه میکند: «این چنین نیست (هرگز کفر و بیایمانی مایه فزونی مال و فرزند کسی نخواهد شد) ما به زودی آنچه را میگوید، مینویسیم» (کَلَّا سَنَکْتُبُ ما یَقُولُ).
آری! این سخنان بیپایه که ممکن است مایه انحراف بعضی از ساده لوحان گردد همه در پرونده اعمال آنها ثبت خواهد شد.
«و ما عذاب خود را بر او مستمر خواهیم داشت» عذابهایی پی در پی و یکی بالای دیگر (وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ مَدًّا). این مال و فرزندان که مایه غرور و گمراهی است، خود عذابی است مستمر برای آنها!
ج3، ص104
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم