محمود فرشچیان

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

محمود فرشچیان (۱۳۰۸- ش) استاد مسلم نگارگری معاصر ایران، یکی از پدیده های هنر در عصر حاضر است. ایشان در طراحی و شناخت و به کارگیری رنگ ها، فوق العاده قدرتمند بوده و استواری خطوط قلم گیری و محتوای آثارش، او را در جهان پرآوازه ساخته است. آثار استاد بیشتر از ادبیات عرفانی و باورهای مذهبی الهام گرفته اند. تابلوهایی با مضامین حادثه کربلا، همچون: عصر عاشورا، شام غریبان و حضرت عباس علیه السلام و نیز طراحی و نظارت بر ساخت ضریح های امام رضا و امام حسین علیهماالسلام از برجسته‌ترین کارهای هنری استاد است.

Farshchiian.JPG
نام کامل محمود فرشچیان
زادروز ۱۳۰۸ شمسی
زادگاه اصفهان

Line.png

اساتید

حضرات اساتید: میرزا آقا امامی، عیسی بهادری و حسن به نیا متخلّص به متین اصفهانی

شاگردان

مجید مهرگان، حسین کاشیان، محمدباقر آقامیری، طلائیان و ...

آثار

تابلوهای عصر عاشورا، شام غریبان، حضرت عباس علیه السلام و ...


تولد

در سال ۱۳۰۸ شمسی در محله احمدآباد اصفهان و منزل حاج غلامرضا فرش فروش، پسری بدنیا آمد که نامش را محمود گذاشتند. روحیه هنری و علاقه بسیار پدر به هنر، از همان کودکی شور و شوق نقاشی را در محمود نهادینه کرد.ایشان در شرح این روحیه می گوید:
«از کودکی انسانی درونگرا بودم. از همسالان خود کمتر رغبت به بازی داشتم و سعی داشتم خود را به کاری مشغول کنم. گچبری‌های سرستون‌ها و بخاری‌ها و دیوارهای منزل ما و نقوش بعضی از تابلوها، ذهن مرا به خود مشغول می‌داشتند. پدرم بازرگان فرش‌های اصیل ایرانی بود و طراحان و نقاشان قالی، کارهای خود را به ایشان ارائه می‌دادند. گاهی همراه پدرم به کارگاه آن هنرمندان می‌رفتم و از همان خردسالی از آن نقوش و رنگ‌ها، غرق در حیرت می‌شدم و خطوط موازی و مدوری که با دست‌های پرقدرت آنان بر صفحه کاغذ نقش می‌بستند، مرا به اعجاب و شگفتی وامی‌داشتند. روحیه عشق به هنر در همان زمان در من تقویت شد.»[۱]

تحصیلات

حاج غلامرضا، پسرش را برخلاف فرهنگ غالب آن زمان، به مدرسه متجدد گلبهار فرستاد. این مدرسه با شهریه ای که از خانواده ها دریافت می کرد و بر اساس پروگرام اروپا، اداره می شد. محمود نوجوان تا اخذ مقطع سیکل در این مدرسه، زیر نظر اساتیدی همچون، عدنانی، بهشتی و ضیاءالدین امامی مشغول به تحصیل شد.

لازم به ذکر است که در این ایام با وساطت آقای ضیاءالدین امامی، به حاج میرزا آقا امامی معرفی شد و قریب 4 سال شاگردی ایشان را کرد. استاد حاج میرزا آقا امامی یک نقاش برجسته در کسوت روحانیت بود.[۲] [۳]

فرشچیان در سال ۱۳۲۴ شمسی به هنرستان هنرهای زیبای اصفهان رفت و از وجود استاد بهادری استفاده های بسیار برد و در سال ۱۳۲۹ شمسی، موفق به اخذ دیپلم عالی شد. ایشان در این دوره با رنگ‌ها و ابزار نقاشی آشنا شد و طراحی قالی و سرامیک‌ سازی را فرا گرفت.[۴] محمود جوان که سرشار از انرژی و شور و عشق بود، هر چهارشنبه خودش را به انجمن الشعرای اصفهان می رساند. استاد حسن به نیا متخلّص به «متین» او را در این مسیر یاری کرد.

ادامه تحصیل در غرب

استاد در سال ۱۳۲۹ شمسی به وین رفت و وارد آکادمی هنرهای زیبای اتریش شد. هفت سال در آنجا ماند و سبک هنریش تجمیع و تجمیل شد. همچنین توانست به آثار موجود در کتابخانه ملی پاریس، موزه بریتانیا، گالری فریر واشنگتن، موزه متروپولیتن نیویورک و دانشگاه هاروارد دست یابد.[۵]

میرزا آقا امامی، پدر هنری استاد فرشچیان

اساتید

  • میرزا محمد مهدی امامی، معروف به میرزا آقا امامی
  • عیسی بهادری
  • حسن به نیا متخلّص به متین اصفهانی
  • عدنانی
  • هوشنگ جزی زاده
  • ضیاءالدین امامی

بازگشت به ایران

استاد فرشچیان در سال ۱۳۴۰ کار خود را در اداره کل هنرهای زیبای تهران آغاز کرد و در سال ۱۳۵۳ به مدیریت اداره ملی و استادی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزیده شد. ایشان در سال ۱۳۵۹ درخواست بازنشستگی داد که مورد موافقت قرار گرفت.

شاگردان

  • اردشیر مجرد تاکستانی
  • مجید مهرگان
  • محمدباقر آقامیری
  • حسین کاشیان
  • طلائیان
  • رجبی

آثار

۱۵۰ اثر در موزه سعدآباد و ۱۵ تابلو در موزه آستان قدس رضوی تنها بخش کوچکی از آثار استاد است که تعداد دقیقی از آن در دسترس نیست. استاد اولین مینیاتور را با نام «بامدادان که تفاوت نکند لیل و نهار» در سال ۱۳۲۵و در سن ۱۷ سالگی طراحی کرده است.

کتاب

  • نقاشی برای رباعیات عمر خیام
  • نقاشی برای کتاب شاهنامه فردوسی
  • نقاشی برای دیوان حافظ
  • نقاشی از قهرمانان بزرگ شاهنامه
تابلوی «یا رب» که استاد فرشچیان به میمنت شفای دست راستشان توسط امام رضا علیه السلام، طراحی کردند.

اهدایی به امام رضا علیه السلام

  • توسل
  • کوثر
  • معراج
  • پنجمین روز آفرینش
  • عصر عاشورا
  • پرچمدار حق
  • ضامن آهو
  • امتحان سخت
  • یارب
  • اولین پیام
  • نیایش
  • یک هدیه عشق
  • پناه
  • خمسه آل طیبه

اشعار

چون من، به خاک کوی تو هر کس مکان گرفت

گویی مکان به ساحت باغ جنان گرفت

زان گــل که شادمان شده گلچیــن ز چیدنش

جز خار غم دگر چه ثمر باغبان گرفت

ماه فلک ز شرم نهان شد به زیر ابر

از مهر چهره پرده چو آن دلستان گرفت

سنگ ستم به بال و پرش باغبان مزن

چون بلبلی به شاخ گلت آشیان گرفت

چون تاختم دو اسبه به میدان زندگی

عشق آمد و ز توسن عقلم عنان گرفت

تا خاست از کنار من آن سرو دلنشین

از هر طرف سرشک غمم در میان گرفت

چون پیر کرده بود غم عشق او مرا

شادی کنان برفت و حریفی جوان گرفت

نقاش آن بهار لطافت ز دست رفت

ای بلبل انتقام تو از گل خزان گرفت

استاد حسن به نیا متخلّص به متین اصفهانی، معلم شعر استاد فرشچیان

هاتفی گفت ز مسجد سوی میخانه بیا

تا ببخشند گناهان تو از هر چه که هست

توبه کردم که نبوسم لب جام ای ساقی

لب میگون تو بوسیدم و آن توبه شکست

ای کماندار مکن رنجه دگر بازوی خویش

که نمانده است به دل تیر تو را جای نشست

شکر کن آنچه ز نیک و بدت آید در پیش

که جزین بهره نبوده است تو را روز الست

گل رخا هیچ سیــــر گلستانم نیست

تا که عشق گل روی تو گلستان منست

باز شد دیده نقاش چو بر رخسارت

دیده از دیدن رخسار نکویان بر بست

افتخارات

  • مدال طلای هنر نظامی در ایران به سال ۱۳۳۱
  • مدال طلای جشنواره بین المللی هنر در بلژیک به سال ۱۳۳۷
  • جایزه اول وزارت فرهنگ و هنر در ایران به سال ۱۳۵۲
  • مدال طلای آکادمی هنر و کار در ایتالیا به سال ۱۳۶۰
  • دیپلم لیاقت دانشگاه هنر در ایتالیا به سال ۱۳۶۱
  • دیپلم آکادمیک اروپا - آکادمی اروپا در ایتالیا به سال ۱۳۶۲
  • تندیس طلایی اروپایی هنر در ایتالیا به سال ۱۳۶۳
  • نشان هنر نخل طلایی در ایتالیا به سال ۱۳۶۳
  • تندیس طلایی اسکار در ایتالیا به سال ۱۳۶۴
  • عضویت در انجمن هنر و حرف ایتالیا
  • نشان درجه یک هنر در ایران به سال ۱۳۷۲
  • ذکر نام فرشجیان در فهرست روشنفکران قرن ۲۱
  • چهره ماندگار در سال ۱۳۸۰

عنایات خاص

یکی از مولفه‌هایی که باعث موفقیت کاری هنرمند می شود، داشتن باورهای قلبی دینی بوده و اصلا این مولفه باعث شده است تا آثاری که خلق کرده‌اند آثاری فارغ از آثار دیگر هنرمندان باشد و رنگ و بوی مخصوصی داشته باشد.

تابلوی عصر عاشورا

استاد فرشچیان در گفت‌وگوی خود با دانا می گوید: سه سال پیش از انقلاب، روز عاشورا، مادرم گفت: برو روضه گوش کن تا چند کلام حرف حساب بشنوی. گفتم: من حالا کاری دارم بعد خواهم رفت. رفتم اتاق، اما خودم ناراحت شدم. حال عجیبی به من دست داد، قلم را برداشتم و تابلو" عصر عاشورا" را شروع کردم. قلم را که برداشتم همین تابلو شد که الان هست، بدون هیچ تغییری. الان که بعد از سی سال به این تابلو نگاه می کنم، می بینم اگر می خواستم این کار را امروز بکشم، باز هم همین تابلو به وجود می آمد، بدون هیچ تغییری. یک چیزی دارد این تابلو که خود من هم گریه ام می گیرد. در این تابلو مایه اصلی تصویر گرایی، مرکز تصویر دیده نمی شود. جایش خالی است. امام حسین (علیه السلام) که محور اصلی این تابلوست در اثر دیده نمی شوند.در مورد محتوای تابلوی عصر عاشورا باید بگویم، شاید جذابیت این تابلو به علت غیبت شخصیت اصلی یعنی امام حسین (علیه السلام) در آن است و باعث می‌شود که انسان با دیدن این تابلو به دنبال شخصیت اصلی که این واقعه را شکل داده است، بگردد. اشکی که بر چشم اسب حلقه زده و آن سرافکندگی او برای آوردن خبر ناگوار و کبوترانی که خود را به خون شهید آغشته کرده‌اند، به نوعی پیام‌آور فاجعه هستند. در عین حال وجود حضرت زینب (سلام الله علیها) و آن چند نفر در وسط تابلو می‌توانند از عواملی باشند که باعث ایجاد جذابیت هرچه بیشتر در این تابلو می‌شوند. به لحاظ تکنیکی اگر این تابلو بیشتر از این شلوغ بود، احتمالاً این غربت در تابلو این چنین نمایان نمی‌شد.[۶]

چهره امام رضا علیه السلام در اثر ضامن آهو

ترسیم چهره امام رضا علیه السلام در تابوی ضامن آهو

استاد فرشچیان در جواب سوال استاد سید علیرضا ذاکری که از ایشان پرسیدند: شما چهره حضرت رضا علیه‌السلام را از کجا دیدید و در تابلوی ضامن آهو ترسیم کردید؟ فرمودند:

«سال ۵۸ شمسی برای عمل قلب به آمریکا رفته بودم. دکترها اصرار داشتند که حتماً عمل قلب انجام دهم و چندین نوبت آزمایش گرفتند و من در این فواصل متوسل بودم به امام هشتم علیه السلام. در آخرین آزمایش قبل از عمل که باید انجام می‌شد، دکترها شگفت‌زده من را خواستند و گفتند که شما طی این مدت نزد کدام دکتر دیگر رفته‌ای و خود را مداوا کردی؟! هر چه به دکترها گفتم من جایی نرفتم، شما چه می‌گویید؟ آنها باور نمی‌کردند و به من گفتند که قلب شما کامل سالم است و نیازی به عمل ندارد. شما درمان شده‌اید! استاد گفتند که به دکترها گفتم من نزد دکتر اصلی رفته‌ام!

اما عوارض بیماری موجب شد دست راستم حالتی فلج به خود بگیرد و از کار افتاد. به گونه ای که نمی توانستم انگشتانم را حرکت بدهم . پزشکان حاذق و پرآوازه هم تشخیص دادند که به مرور زمان و فشار زیاد عصب های دستم به شدت آسیب دیده و به راحتی قابل ترمیم نیست و تاکید کردند هرگز نباید قلم بدست بگیرم و نقاشی کنم. دلم خیلی شکست که دیگر توان خلق اثر و نقاشی را ندارم تا اینکه به ذهنم رسید از امام رئوف و باب الحوائج حضرت رضا علیه السلام درخواست کنم کمکم کنند تا این بیماری علاج شود و همان لحظه نذر کردم که اگر این دستم بهبود یافت، ماجرای شفاعت و ضمانت آهو را به تصویر کشم. شب خواب دیدم تابلو را پیش رویم گذاشته ام و ابزار و قلم هم آماده است ولی دستم مشکل دارد ناراحت بودم که دیگر هرگز نخواهم توانست نقاشی کنم ، درهمان عالم خواب یک چهره مبارک و نورانی به من فرمان داد، قلم بردار و آنچه می خواهی ترسیم کن! عرض کردم که دستم مشکل پیدا کرده است و دیگر قادر نیستم، همان صدای آسمانی فرمود: الان می توانی شروع کن ! من از این که توانستم دست به قلم ببرم هیجان زده بیدار شدم و دیدم اثری از بیماری و ناتوانی در دستم نیست و از همان لحظه ، خلق تابلو ضامن آهو را آغاز کردم.[۷]

تابلو ۶ ماه طول کشید. وقتی به قسمت‌های چهره مبارک حضرت امام رضا علیه السلام که رسید، به دلم افتاد که تمثال حضرت را بکشم. لذا متوسل شدم و همان شب در خواب صورت مبارک حضرت را دیدم و ایشان با مهربانی فرمودند من را ببین و بکش! استاد گفتند وقتی بیدار شدم، چیزی از چهره مبارک حضرت در ذهنم نمانده بود. مجدد متوسل شدم و باز هم در شب دوم حضرت تشریف آرودند و این اتفاق تا سه شب تکرار شد و این افتخار را داشتم که چهره حضرت را در نور بکشم».[۸]

شفای دست در طراحی ضریح امام رضا علیه السلام

استاد نقل می کند: به‌یاد دارم مدتی قبل از اینکه پیشنهاد کار بنده در ساخت ضریح امام رضا علیه السلام به دستم برسد، برای انجام کاری به فرانکفورت رفته بودم. در آنجا در قطاری دست راستم میان درها گیر کرده به‌شدت آسیب دید.

در آمریکا به‌سراغ پزشک‌های متخصص رفتم و آن‌ها گفتند که شانه‌ام باید جراحی شود چون در غیر این صورت به‌مرور زمان دستم خشک شده و از کار می‌افتد.

در همان روزها بود که از آستان قدس رضوی با من تماس گرفتند تا طراحی ضریح امام رضا علیه السلام را شروع کنم. نگران دستم بودم و این نگرانی وقتی بیشتر می‌شد که می‌ترسیدم مبادا دستم نتواند در این راه معنوی و پربرکت همراهی‌ام کند. به هر حال این سفارش را با شوق قبول و با توکل به خدا و توسل به آن حضرت کار را شروع کردم. کاغذها را پهن کردم تا کار طراحی را آغاز کنم. باورتان نمی‌شود که کمترین دردی در دستم نداشتم و دست راستم به‌طور معجزه‌آسایی شفا پیدا کرده بود، طوری که وقتی این موضوع را با پزشک‌ها مطرح کردم، آن‌ها هم از این اتفاق تعجب کرده بودند.

حالا هم که سال‌ها از آن ماجرا می‌گذرد، نه‌تنها دستم دچار کمترین مشکل و ضعفی نشده، بلکه مانند همان دوران جوانی قلم به دست می‌گیرم و طراحی می‌کنم.

منابع

  • ویکی شیعه
  • مستند گنجینه هنر ؛ پژوهشگر، نویسنده و کارگردان: آبتین شُمیلی.

پانویس

  1. با شاهدان ایثار، ص ۸۶.
  2. ایشان بسیار برجسته بود به طوری که ولیعهد ژاپن وقتی به اصفهان آمد، گفت که من می خواهم حاج میرزا آقا امامی را ببینم و از اول قیصریه اصفهان به احترام حاج میرزا آقای امامی کلاهش را برداشت و به دیدن او رفت.
  3. https://fa.shafaqna.com/?p=523591
  4. محمود فرشچیان برگزیده آثار یونسکو، ص ۱۷۲.
  5. همان، ص ۱۷۳.
  6. https://www.dana.ir/441037
  7. همان.
  8. http://fna.ir/f05qky

آرشیو عکس و تصویر