منابع و پی نوشتهای متوسط
جامعیت مقاله متوسط
مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابن درید

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از محمد بن حسن بن دُرَید)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«محمد بن‌ حسن‌ بن دُرَید» (۲۲۳-۳۲۱ ق‌)، لغت‌‌شناس‌، نحوی‌، ادیب‌ و شاعر مشهور مسلمان در قرن چهارم هجری است. ابن دُرید از پیشتازان‌ در علم‌ لغت‌ و ادبیات‌ عرب بوده و آثار متعددی در این حوزه تألیف نموده که معروفترین آنها کتاب «جَمْهرة‌ اللغة» می‌باشد. ابوالفرج‌ اصفهانى‌ و ابن‌ خالویه‌، از شاگردان او هستند.

نام کامل محمد بن‌ حسن‌ بن دُرَید
زادروز ۲۲۳ قمری
زادگاه بصره
وفات ۳۲۱ قمری
مدفن بغداد

Line.png

اساتید

ابوحاتم‌ سجستانى‌، ریاشى‌، ابن‌ اخى‌ الاصمعى‌، اشناندانى‌، تَوَّزی‌،...

شاگردان

ابوالفرج‌ اصفهانى‌، ابن‌ خالویه‌، ابوعلى‌ قالى‌، سیرافى‌، حمزه اصفهانى‌، ابوعلى‌ فارسى‌، مرزبانى‌،...

آثار

جَمْهرة‌ اللغة، امثال‌ على‌ بن‌ ابى‌‌طالب‌، الاشتقاق‌، دیوان‌ شعر، صفة السرج‌ و اللجام‌، الفوائد و الاخبار، المجتنى‌، المقصورة، ذخائر الحکمة، غریب‌ القرآن‌، المقتبس‌،...

زندگی‌نامه

ابوبکر محمد بن‌ حسن‌ بن‌ دُرَید أزْدی‌، در ۱۸ شعبان‌ سال‌ ۲۲۳ قمری در بصره‌ به‌ دنیا آمد و در آنجا نشو و نما نمود. برخی مانند یاقوت حموی نسب‌ او را به‌ قبیله ازد در یمن رسانده‌اند. این‌ قبیله بزرگ‌، پیش‌ از ظهور اسلام‌، به‌ عمان‌ کوچید و به‌ ازد عمان‌ مشهور شد، خاندان‌ ابن‌ درید نیز از بزرگان‌ قبیله‌ بود.

ابن‌ خلکان به‌ پرورش‌ او در بصره‌ اشاره‌ کرده‌ و مى‌افزاید که‌ تا قیام‌ زنگیان‌ و تاراج‌ بصره‌ و قتل‌ ریاشى‌ یا اندکى‌ قبل‌ از آن‌، در بصره‌ ماند و چون‌ احوال‌ را پریشان‌ دید، با عمویش‌ حسین‌ به‌ عمان‌ گریخت‌. این‌ سخن‌ بدان‌ معنى‌ است‌ که‌ وی‌ تا ۳۴ سالگى‌ در بصره‌ بوده‌ و در این‌ صورت‌، روایاتى‌ که‌ پرورش‌ او را در عمان‌ دانسته‌اند، بى‌اعتبار مى‌گردد. به‌ هر حال‌ وی‌ که‌ گویا پدر را از دست‌ داده‌ بود، تحت‌ تکفل‌ عمویش‌ حسین‌ بن‌ درید قرار گرفت‌. حسین ابوعثمان‌ اشناندانى‌ را به‌ تربیت‌ و تعلیم‌ ابن‌ درید گماشت‌ و او از همان‌ کودکى‌ هوشمندی‌ و قدرت‌ حافظة خود را آشکار ساخت‌؛

او پس‌ از دوازده‌ سال‌ اقامت‌ در عمان‌ سال ۲۶۹ ق‌. به‌ وطنش‌ بازگردید و این‌ بار بیش‌ از ۳۰ سال‌ در بصره‌ ماند. سپس‌ به‌ فارس‌ کوچ‌ کرد و در نزد بَنی‌ میکال‌ دارای‌ قدر و قیمت‌ گردید. ابن‌ خلکان‌ چنین‌ آورده‌ که‌ «وی‌ در فارس‌، هم‌ صحبت‌ دو پسر میکال‌ شد. این‌ دو، در آن‌ هنگام‌ ولایت‌ فارس‌ را به‌ عهده‌ داشتند. ابن‌ درید «جمهرةاللغه» را برای‌ آنان‌ نگاشت‌ و ایشان‌ نیز دیوان‌ فارس‌ را به‌ او سپردند و چنان‌ شد که‌ نامه‌های‌ دولتى‌ همه‌ با نظر او صادر مى‌شد و هیچ‌ امری‌ بدون‌ امضای‌ او انجام‌ نمى‌گرفت‌.

چون‌ بنی‌میکال‌ خلع‌ شدند، در سال ۳۰۸ ق. به‌ بغداد آمد و به‌ وزیر مقتدر بالله ابن‌ الفُرَات‌ پیوست‌. به‌ گفته ابن‌ خلکان‌ وی‌ چون‌ به‌ بغداد رسید، در منزل‌ على‌ بن‌ محمد بن‌ الحواری‌ فرود آمد. در آن‌ هنگام‌ دیگر مردی‌ کهنسال‌ بود و آوازه دانشش‌ در لغت‌ و شعر همه‌ جا پیچیده‌ بود. از این‌ رو خلیفه‌ مقتدر، او را بزرگ‌ داشت‌ و هر ماه‌ ۵۰ دینار برای‌ او مقرر ساخت‌ که‌ تا پایان‌ عمرش‌ بر جا بود. چون‌ به‌ ۹۰ سالگى‌ رسید، مفلوج‌ شد. نخست‌ او را به‌ تریاق‌ شفا دادند، اما چون‌ از هیچ‌ خوراکى‌ پرهیز نمى‌کرد، دوباره‌ آن‌ بیماری‌ گریبانش‌ بگرفت‌، چندانکه‌ نیمى‌ از بدنش‌ کاملاً بى‌حرکت‌ شد و در دستهایش‌ نیز دیگر توانى‌ نماند. با اینهمه‌ حافظه‌ و هوش‌ خود را از دست‌ نداد، آنچنانکه‌ شاگردش‌ قالى‌ هر چه‌ از او مى‌پرسید، پاسخ‌ مى‌داد.

سرانجام أجل ابن‌ درید در ماه‌ شعبان‌ سال ۳۲۱ ق‌. در رسید در حالی‌ که‌ ۹۸ سال‌ عمر کرده‌ بود. او را در گورستان‌ عباسیة بغداد در جانب‌ شرقى‌، پشت‌ بازار «سلاح‌» یا گورستان‌ خیزران‌ به‌ خاک سپردند. حادثه‌ای‌ که‌ در آن‌ روز رخ‌ داد و نظر همه‌ را جلب‌ کرد، آن‌ بود که‌ از در دیگر گورستان‌، جنازه جبایى‌ متکلم‌ معروف‌ را به‌ درون‌ مى‌آوردند و مردم‌ گفتند: «لغت‌ و کلام هر دو مردند».

مذهب ابن‌ درید

ابن‌ درید، از آنجا که‌ در کار دین‌ تعصبى‌ نورزیده‌، هیچ‌ اشارتى‌ به‌ مذهب‌ خویش‌ نکرده‌ است‌ و لاجرم‌ همه پژوهشها به‌ چند احتمال‌ ختم‌ مى‌گردد. وی‌ چون‌ خود اهل‌ عمان‌، و در آن‌ دیار، با پیشوای‌ یکى‌ از فرقه‌های‌ خوارج‌ همنشین‌ بوده‌، ممکن‌ است‌ گمان‌ رود که‌ خارجى‌ بوده‌ است‌ و همچنین‌ مى‌دانیم‌ که‌ قبیله او ازد غالباً خارجى‌ بوده‌اند و او سپاهیانى‌ را که‌ با خوارج‌ جنگیده‌اند، نکوهش‌ مى‌کند. اما لحن‌ توهین‌آمیز او نسبت‌ به‌ «دزدی‌ خارجى‌ که‌ میان‌ ازدیان‌ خواری‌ مى‌پراکند»، این‌ نظر را نقض‌ مى‌کند.

از سوی‌ دیگر، بر تشیع‌ ابن‌ دُرَید در «ریاض‌ العلماء»، «معالم‌ العلماء» و «أمَل‌ الآمِل‌»، تصریح‌ کرده‌اند. ابن‌ شهر آشوب نام‌ او را در شمار شعرای‌ شیعه‌ آورده‌، به‌ همین‌ جهت‌ غالب‌ نویسندگان‌ معاصر شیعى‌ او را پیرو مذهب‌ خویش‌ خوانده‌ و گاه‌ شعری‌ را که‌ در مدح‌ اهل بیت(ع‌) به‌ وی‌ منسوب‌ است‌، دلیل‌ آن‌ دانسته‌اند، از جمله اشعارش‌ در ولاء اهل‌ بیت‌ این‌ است‌:

أهْوَی‌ النَّبِی مَحَمَّداً وَ وَصِیهُ وَابْنَیهِ وَ ابْنَتَهُ الْبَتُولَ الطَّاهِرَهْ

أهْلَ الْوَلاءِ فَإنَّنِی‌ بِوَلاَئِهِمْ أرْجُو السَّلاَمَةَ وَ النَّجَا فِی‌ الا'خِرَهْ

وَ أرَی‌ مَحَبَّةَ مَنْ یقُولُ بِفَضْلِهِمْ سَبَباً یجِیرُ مِنَ السَّبِیلِ الْجَائِرَهْ

أرْجُو بِذَاک رِضَا الْمُهَیمِنِ وَحْدَهُ یوْمَ الْوُقُوفِ عَلَی‌ ظُهُورِ السَّاهِرَهْ

شاید بهتر بود این‌ نویسندگان‌ به‌ یکى‌ از کتابهای‌ او به‌ نام‌ «المجتنى‌» و نقل‌ قولهایى‌ که‌ از امام‌ على‌(ع‌) کرده‌ است‌ و آنجا که‌ «علیه‌ السلام‌» را به‌ دنبال‌ نام‌ او نهاده‌، استناد مى‌کردند.

شافعیان‌ نیز کوشیده‌اند او را به‌ مذهب‌ خویش‌ ملحق‌ کنند، چنانکه‌ سبکى‌ و اسنوی‌ نام‌ او را در طبقات‌ الشافعیة آورده‌اند و ابن‌ قاضى‌ شهبه‌ نیز او را شافعى‌ دانسته‌ است‌. اساس‌ استناد ایشان‌ چیزی‌ جز دو قصیده‌ای‌ که‌ وی‌ در ستایش‌ و رثای‌ شافعى‌ سروده‌، نیست‌.

استادان و شاگردان

در میان‌ استادان‌ و شاگردان‌ و راویان‌ ابن‌ درید، گروه‌ بسیاری‌ از دانشمندان‌ لغت‌ و نحو و ادب‌ به‌ چشم‌ مى‌خورد. به‌ گفته ابن‌ خلکان او نزد ابوحاتم‌ سجستانى‌ (م، ۲۵۵ق‌)، ریاشى‌ (م، ۲۵۷ق‌)، ابن‌ اخى‌ الاصمعى‌ و اشناندانى‌ (م، ۲۸۸ق‌) در بصره درس‌ خواند، اما نام‌ استادان‌ او را تا ۲۳ تن‌ رسانده‌اند که‌ از آن‌ میان‌ تَوَّزی‌ (م، ۲۳۳ق‌) نیز شایسته ذکر است‌.

شاگردان‌ و راویان‌ او نیز نزدیک‌ به‌ ۶۴ تن‌ بوده‌اند؛ از جمله آن‌ گروه‌، اینان‌ از همه‌ مشهورترند: ابوعلى‌ قالى‌، که‌ روایات‌ بسیاری‌ از او نقل‌ کرده‌ است‌، مرزبانى‌، سیرافى‌، ابن‌ شاذان‌، ابوالفرج‌ اصفهانى‌، ابن‌ خالویه‌، رمانى‌، حمزة اصفهانى‌، آمدی‌، ابوعلى‌ فارسى‌، شمشاطى‌ و ابوالحسین‌ على‌ بن‌ احمد که‌ بیشتر با عنوان‌ «غلام‌ ابن‌ درید» از او نام‌ برده‌اند. وی‌ در بغداد، از «مقصورة» استادش‌ دفاع‌ مى‌کرده‌ و انتقادها را پاسخ‌ مى‌گفته‌ است‌.

در بغداد بود که‌ بیشتر این‌ بزرگان‌ بر ابن‌ درید گرد آمدند، و اگر این‌ دوره‌ از زندگانى‌ او نبود و قالى‌، مرزبانى‌، سیرافى‌، ابوالفرج‌ و امثال‌ آنان‌، ابن درید را ندیده‌ و احوال‌ و اقوالش‌ را نقل‌ نکرده‌ بودند، شاید اینهمه‌ اثر از وی‌ باقى‌ نمى‌ماند.

آثار و تألیفات

بیشتر آثار ابن‌ درید، گرد لغت‌ و شعر و روایت‌ آن‌ دور مى‌زند که بر اطلاع‌ وسیع‌ او از شعر و اخبار و امثال‌ عرب‌ دلالت‌ دارد. مهمترین آثار او عبارتند از:

  1. جَمْهرة‌ اللغة، در لغت‌ در شش‌ مجلّد. ابن درید از کسانی بود که در نوآوری شیوه کتاب العین فراهیدی کوشید و در فرهنگ خود شیوه ای جدید بنا نهاد تا کتابش اولین کتاب لغتی باشد که بر اساس حروف ابجد مرتب شده است. پس از وی زبان شناسان جمهره اللغه را به عنوان مرجعی مهم در تدوین فرهنگ زبان قرار دادند. از جمله‌ صاحب‌ بن‌ عباد که‌ آن‌ را مختصر کرد و جوهرة الجمهرة نام‌ نهاد.
  2. الاشتقاق‌ یا اشتقاق‌ اسماء القبائل‌. کتاب‌ الاشتقاق‌ او اگر چه‌ شبیه‌ به‌ کتب‌ لغت‌ است‌، اما دانش‌ او را در علم‌ انساب‌ باز مى‌نماید. در این‌ کتاب‌ وی‌ انبوهى‌ نام‌ قبیله‌ و انسان‌ را همراه‌ انساب‌ آنان‌ و اشتقاق‌ لغوی‌ الفاظ گردآوری‌ کرده‌ است‌.
  3. تعلیق‌ من‌ امالى‌ ابن‌ درید.
  4. دیوان‌ شعر، که‌ همان‌ مجموعه اشعار ابن‌ درید بوده‌ و در منابع‌ پراکنده‌ است‌. بسیاری‌ از اشعار ابن‌ درید که‌ به‌ صورت‌ خطى‌ در برخى‌ کتابخانه‌ها موجود است‌، در این‌ دیوان‌ جمع‌ آمده‌ است‌. اما هنوز بسیار ناقص‌ است‌.
  5. صفة السرج‌ و اللجام‌
  6. صفة السحاب‌ و الغیث‌ و اخبار الرواد و ما حمدوا من‌ الکلام‌
  7. کتاب‌ الفوائد و الاخبار
  8. المجتنى‌، مجموعه اقوال‌ حکمت‌آمیز پیامبر اکرم‌(ص‌) و خلفای‌ راشدین‌ تا امام حسن(ع‌)،
  9. المقصور و الممدود یا «المقصورة الکبری‌» و «المقصورة الصغری‌» ضمن‌ دیوان‌ وی‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌.
  10. المقصورة، در واقع‌ تنها شعری‌ که‌ او را به‌ شاعری‌ ناموری‌ گردانیده‌، همانا «مقصورة» معروف‌ اوست‌. ابن‌ درید از این‌ قصیده ۲۵۶ بیتى‌ بى‌گمان‌ غرضى‌ آموزشى‌ داشته‌ است‌، زیرا اولاً آن‌ را برای‌ شاگردش‌ اسماعیل‌ سروده‌، و ثانیاً انبوهى‌ از کلمات‌ مقصوره‌ عربى‌ را (لااقل‌ ۲۵۶ کلمه‌) به‌ قصد معرفى‌ این‌ کلمات‌، در آن‌ جای‌ داده‌ است‌.
  11. الملاحن‌
  12. من‌ اخبار ابى‌ بکر بن‌ درید، این‌ کتاب‌ که‌ ظاهراً توسط یکى‌ از شاگردان‌ ابن‌ درید جمع‌ آوری‌ شده‌ و شامل‌ اقوال‌ ابن‌ درید است‌.
  13. وصف‌ المطر و السحاب‌ و مانَعتته‌ العرب‌ الرواد من‌ البقاع‌، این‌ اثر نخست‌ در مجموعه جرزة الحاطب‌ و تحفة الطالب‌ چاپ‌ شده‌ است‌.
  14. الاخبار المنثورة، اوراق‌ پراکنده‌ای‌ از اجزای‌ ۴، ۵ و ۶ آن‌ در کتابخانه خالدیة بیت‌المقدس‌ موجود است‌.
  15. امثال‌ على‌ بن‌ ابى‌ طالب‌(ع‌) یا مجموعة اقوال‌ لعلى‌ بن‌ ابى‌ طالب‌(ع‌)
  16. الامثال‌ النبویة، نسخه‌ای‌ از آن‌ در فاس‌، کتابخانه کتانى‌ موجود است‌.
  17. ذخائر الحکمة، ظاهراً تنها یک‌ نسخه‌ از آن‌ نزد سید محسن‌ امین موجود بوده‌ است‌.
  18. شرح‌ «بانَت‌ سعاد» کعب‌ بن‌ زهیر
  19. شرح‌ لامیة العرب‌ شنفری‌
  20. کتاب‌ یشتمل‌ على‌ الالفاظ المشترکة الواقعة بین‌ العرب‌ العرباء و معانیها
  21. المقتبس‌، نسخه‌ای‌ از آن‌ در کتابخانه برلین‌ نگهداری‌ مى‌شود.
  22. منتخب‌ من‌ الاشعار. ابن‌ درید خود گوید: از آنجا که‌ مردمان‌ شعرخوانى‌ در محافل‌ و مجالس‌ را دوست‌ دارند و حفظ برخى‌ ابیات‌ قصاید بر آنان‌ دشوار است‌، این‌ کتاب‌ را فراهم‌ نموده‌ و به‌ ترتیب‌ حروف‌ هجا مرتب‌ کرده‌ و در هر حرف‌ ۱۰ بیت‌ تدارک‌ دیده‌ام‌.
  23. الوشاح‌، این‌ کتاب‌ به‌ قول‌ یاقوت‌ به‌ روش‌ المحبّر ابن‌ حبیب‌ نگاشته‌ شده‌ است‌.
  24. غریب‌ القرآن‌
  25. زُوّار العرب‌
  26. کتاب‌ السِّلاح‌.

منابع