فتال نیشابوری

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از فتال نيشابوري)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«محمد بن حسن نیشابوری» معروف به «فتّال نیشابوری» (م، ۵۰۸ ق)، فقیه، متکلم، مفسر، محدث و واعظ نامدار شیعه در قرن پنجم و ششم قمری است. او در امر خطابه و وعظ و منبر سرآمد بوده و خطابه از جمله تخصص‌های او به شمار می‌آید. فتال نیشابوری در جلسات سخنرانى، در مقابل دشمنان مذهب شیعه ایستادگى فراوان کرد و حتّى در کتاب خود «روضة الواعظین» به دفاع از تشیع برخاست و سرانجام در همین راه به شهادت رسید.

نام کامل محمد بن حسن فتال نیشابوری
زادگاه نیشابور
وفات ۵۰۸ قمری
مدفن نیشابور

Line.png

اساتید

حسن بن علی نیشابوری، شیخ طوسی، سید مرتضی،عبدالجبار بن عبدالله،...

شاگردان

ابن شهرآشوب مازندرانی، علی بن حسن بن عبدالله نیشابوری،...

آثار

روضة الواعظین و تبصرة المتعظین، التنویر فی معانی التفسیر، مونس الحزین،...

ولادت و خاندان

ابوعلی، محمد بن حسن بن علی بن احمد، در نیشابور به دنیا آمد و دارای عمر طولانی بوده است؛ اما تاریخ ولادت او معلوم نیست و ظاهرا قبل از سال ۴۲۵ قمری متولد شده است. پدرش حسن بن علی از استادان فتال بوده است. گاهی او را به پدرش و گاهی به جدش، احمد و گاهی به پدر پدربزرگش نسبت داده‌اند، که همگی از بزرگان علم و ادب بوده‌اند و البته این جور نسبت، امری شایع بود.[۱] بعضی گمان کرده‌اند که محمد بن حسن و محمد بن احمد یا محمد بن علی چند نفرند.[۲]

از جمله القاب نیشابوری، ابن الفارسی و فتّال و کنیه او ابوعلی و ابوجعفر است. از لقب «ابن الفارسی» معلوم می‌شود که او از نژاد ایرانی است. فتال یکی از اسم‌های بلبل است و علت ملقب شدن او به فتال به خاطر خوش‌صوتی و لطافت زبانی است که در منبر داشته و از نطق بالایی برخوردار بوده است.[۳]

استادان و شاگردان

فتال در محضر بزرگان شرکت می‌کرده و از تحصیلات عالیه‌ای برخوردار بوده و حتی خود محضر درس داشته و شاگردانی تربیت کرده است. وی از دوران کودکی در محضر پدرش درس می‌خوانده و از برخی کتاب‌ها استفاده می‌شود که فقیه بوده است؛ پس حتماً به درجه اجتهاد رسیده و در بحث کلامی‌ هم انسانی خبره بوده است.

از جمله مشایخ و استادان شیخ فتال نیشابوری که در کتاب‌های تراجم نامشان آمده عبارتند از:

  • حسن بن علی نیشابوری (پدرش)
  • شیخ طوسی؛ ابن شهرآشوب تصریح مى کند که «یروى من الشیخ بلا واسطه قرائة و سماعاً و مناولة و اجازة باکثر کتبه و روایاته».
  • سید مرتضی[۴]؛ وى در سفرى با پدرش به بغداد رفته و چند ماه از محضر سیّد مرتضى بهره برده است.
  • عبدالجبار بن عبدالله

و از شاگردان نیشابوری این افراد ذکر شده اند:

آثار و تألیفات

مهمترین آثار فتال نیشابوری عبارتند از:

  1. روضة الواعظین و تبصرة المتعظین؛ فتال در مورد این کتاب می‌گوید: «در ایام جوانی مجالس وعظ و موعظه زیاد برایم اتفاق می‌افتاد که مردم در آن مجالس از من، از اصول و فروع دین سوال می‌کردند و من جواب می‌دادم. از من موعظه طلب می‌کردند و از آداب سوال می‌نمودند و من برای جواب‌گویی به کتاب‌های اصحاب مراجع می‌کردم. کتابی جامع که مشتمل بر این مطالب باشد نیافتم، پس به کتاب‌های مختلف رجوع کردم و مطالب زیادی را برداشت نمودم. به فکرم رسید همه این‌ها را جمع کنم که مشتمل باشد بر بعض کلمات خداوند و اخبار ائمه معصومین علیهم‌السلام. پس آنها را ذکر کردم و نام کتاب را روضة الواعظین و تبصرة المتعظین نامیدم که در جمع‌آوری آن خیلی زحمت کشیدم و خیلی هم خسته شدم. اسناد احادیث را حذف کردم؛ زیرا احادیث مشهور است، لذا نیازی ندیدم که سندها را ذکر کنم».
  2. التنویر فی معانی التفسیر؛ فتّال در تفسیر خود، از تفسیر تبیان و مجمع البیان استفاده کرده امّا متأسفانه از این کتاب هیچ نشانى در دست نیست و ظاهراً از بین رفته است. وى در این تفسیر به مباحث کلامى فراوانى مى پردازد و در دفاع از مذهب حقه تشیّع، مطالبى را نقل مى کند.
  3. مونس الحزین؛ کتابى دیگر به نام «مونس الحزین» هم از آثار فتّال شمرده شده است.

ویژگی‌های علمی و اخلاقی

درباره شیخ فتال نیشابوری گفته‌اند: متکلم جلیل القدر، واعظ فقیه، زاهد و پرهیزکار که از تواضع بالایی برخوردار بود و مورد وثوق همه علما و از بزرگان علمای شیعه و از عالمان شهید به شمار می‌آید.[۶]

فتال در فقه و حدیث استادى توانا بود. دانش و زهد و پارسایى را با هم داشت. سخنرانى با منطق رسا و كوبنده بود و واعظى كه با سخن و عمل پند مى‌داد. گویش زیباى او باعث شد كه به او فتال یا بلبل گویند. ابن‌داوود حلی در كتاب «رجال» خود گوید: فتال عقیده‌ شناسى جلیل‌القدر و فقیهى دانشمند و زاهدى پارسا بود.

از جمله ویژگی‌های اخلاقی فتال نیشابوری می‌توان به ساده‌زیستی، تواضع و صمیمیت او با مردم اشاره کرد؛ به طوری که مردم خیلی او را دوست داشتند و مورد اعتماد آن‌ها بود، با مردم خیلی ساده نشست و برخاست می‌کرد و به مشکلات آنان در حد توان رسیدگی می‌نمود، از جمله در امور دینی مردم فعال بود و تلاش فوق‌العاده‌ای از خود نشان می‌داد. وی از زندگی ساده ای برخوردار بود و مورد قبول مردم واقع شد. مواعظ او برای مردم از کلام خدا و از گفتار و احادیث ائمه معصوم علیهم‌السلام اقتباس می‌شد. عالم میدان علم و عمل بود، «کان خطیباً واعظاً باقواله و افعاله».[۷]

شهادت

در برخی از کتاب‌های تاریخی گفته شده که شیعه بودن فتال نیشابوری سبب قتل و شهادت او بوده، و ظاهراً تبلیغ تشیع و پافشاری بر آن موجب شهادت او شده است.[۸] قاتل او ابوالمحاسن عبدالرزاق شهاب الاسلام رئیس نیشابور است. عبدالرزاق که پسر برادر خواجه نظام‌الملک طوسی و یا برادر اوست، در ایام جوانی از دوستان عالمان بود و به تحقیق در احکام شرع و احادیث نبوی مشغول بوده و جواب اشکالاتی را که درباره دین می‌شد پاسخ می‌داده است. وی صاحب محراب و محضر درس و مورد اعتماد بوده، تا این که سلطان سنجر سلجوقی او را از محراب و مدرسه به وزارت می‌کشاند و او را وزیر خود قرار می‌دهد و امور شهر را بدست او می‌سپارد. او کم‌کم در دربار حکومت تبدیل به انسانی فاسد و دارای صفات زشت چون بخل و شرب خمر می‌شود؛ تا جایی که خود سلطان سنجر سلجوقی در مرو به وزیر، معین الدین ابی نصر احمد کاشی می‌گوید، تمام صفات پست را در او می‌بینم و این همه بدی از چنین شخصی که از اصحاب درس و تقوا و علم است سزاوار نیست. اما نکته مهم این است که عبدالرزاق از سال ۵۱۳ تا ۵۱۵ ق. حاکم و رئیس نیشابور بود، در حالی که فتال در سال ۵۰۸ ق. به شهادت رسیده پس در زمان ریاست عبدالرزاق نبوده است؛ الا این که گفته شود: عبدالرزاق در زمانی که صاحب محراب و درس بوده فتوا به قتل او داده است و این قبل از ایام وزارت اوست. اما در بعض عبارات آمده است: قتله و هو رئیس النیشابور.[۹]

پیکر فتال نیشابوری در قبرستانی به نام «خیرق» در نیشابور مدفون است.[۱۰] گفته شده، نام قبرستان «حیره» است و قبر فتال در جلوی آن گورستان واقع شده است. گورستان حیره در شمال تلاجرد علیا و در جنوب گورستان سرد میدان قرار داشته که نام‌آوران و بزرگ مردانی در آنجا به خاک سپرده شده‌اند، که برخی از آنان عبارتند از: سعید بن سلام، ابوعثمان المغزی، عبدالله فرزند منازل، امام اسحاق فرزند حنظل.[۱۱]

پانویس

  1. مثل سید بن طاووس و ابن شهر آشوب که منسوب به پدربزرگ خود هستند.
  2. الذریعه، ج ۱۱، ص ۳۰۵؛ اعیان الشیعه، ج ۸، ص ۳۹۱؛ معالم العلماء، ص ۱۱۶.
  3. ریاض العلما، ج ۵، ص ۷۵؛ ریحانه الادب، ج ۴، ص ۲۹۱.
  4. از سید مرتضی به واسطه پدرش روایت نقل می‌کند.
  5. دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ص۹۰، مقدمه کتاب روضه الواعظین.
  6. الذریعه، ج ۴، ص ۲۹۷، ریحانه الادب، ج ۴، ص ۲۹۱؛ اعیان الشیعه، ج ۶، ص ۲۹۲.
  7. شهداء الفضیله، علامه عبدالحسین امینی، ص ۳۸، چاپ ۱۳۲۰ هـ.ق.
  8. مستدرکات اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۲۴۶؛ ریاض العلماء، ج ۵، ص ۷۵.
  9. فوائد الرضویه، ص ۴۶۹؛ روضات الجنات، ج ۶، ص ۲۵۹؛ معالم العلماء، ص ۱۱۶.
  10. مقدمه روضه الواعظین.
  11. نیشابور شهر فیروزه، ص ۲۶۴، انتشارات رامینه، چاپ مهشید، سال ۱۳۵۷ هـ.ش.

منابع