طبقات الشافعیة الکبری (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
طبقات الشافعیة الکبری

«طبقات الشافعیة الکبری»، مهم ترین کتاب تاج الدین سبکی (م، ۷۷۱ ق) به زبان عربی می‌باشد. این کتاب فرهنگ نامه ای در خصوص شرح حال و زندگی نامه علمای شافعی است، که در آن به ذکر حال علمای شافعی مذهب و نسب و روایات و طبقه و کتاب‌های به جای مانده از آنها (بین سده دوم تا هفتم) پرداخته است.  

ساختار کتاب

این کتاب ده جلد دارد؛ جلد اول از دو مقدمه تشکیل شده که توسط محققین کتاب (عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناحی) و مؤلف نگاشته شده است و در آن سعی شده برای بیان مقصود خود با آوردن اسناد گوناگون احادیث زیادی را از پیامبر(ص) نقل نمایند. این روش همانند کاری است که ابن عساکر در کتاب «تبیین کذب المفتری» انجام داده است.

همچنین در ادامه مقدمه، مؤلف فصلی را در باب برخی اشعار شافعی آورده است.[۱] همچنین فصل دیگری در بیان شهرهای اسلام و میزان معتقدان مذهب شافعی در آنها و اسامی کتاب‌هایی درباره علمای آن شهرها آورده است.[۲]

مؤلف، طبقات کتابش را بر اساس حروف معجم دسته بندی نموده است؛ البته از باب تبرک و تیمن در هر طبقه ای با اسامی احمد و محمد آغاز کرده است.[۳]

جلد دوم، شامل طبقه اول و دوم است. طبقه اول کسانی هستند که با شافعی مجالست داشته‌اند و طبقه دوم کسانی که بعد از سال ۲۰۰ وفات نموده‌اند.[۴]

جلد سوم، شامل طبقه سوم است و آنها کسانی هستند که در سال سیصد تا چهارصد وفات یافته‌اند.

جلد چهارم و پنجم، طبقه چهارم را تشکیل می‌دهد؛ کسانی که بین سال‌های ۴۰۰ و ۵۰۰ از دنیا رفته‌اند.

جلد ششم و هفتم، کسانی را که بین سده پنجم و ششم وفات یافته‌اند، در بر گرفته است.

جلد هشتم، طبقه ششم؛ یعنی کسانی را که بین سده ششم و هفتم وفات یافته‌اند، شامل است.

جلد نهم و دهم مشتمل است بر کسانی که بعد از سال ۷۰۰ وفات یافته‌اند.

گزارش محتوا

  1. نویسنده سعی کرده تا جایی که برایش ممکن بوده، علاوه بر نسب، کنیه، مکارم اخلاقی و محسنات رفتاری افراد را در کتاب خود بیان نماید؛ مثلا می‌نویسد: محمد بن احمد بن محمد بن عبدالله بن عباد مکنی به ابوعاصم عبادی هروی، پیشوایی بزرگ، قاضی مذهب، دریایی جوشان از دانش و... بود.[۵]
  2. همچنین درصورتی که تاریخ تولد و وفات فردی مشخص باشد آن را نقل کرده است؛ مثلا درباره ابوعاصم عبادی می‌نویسد: «وی در سال ۳۷۵ق متولد گردید»[۶] و درصورتی که در موردی نقل قول‌های مختلفی در مورد ولادت[۷]و یا وفات[۸] فردی وجود دارد در کتابش می‌آورد.
  3. همچنین مهم ترین اساتید و شاگردان او را ذکر می‌کند؛ مثلا می‌نویسد: ابوعاصم عبادی هروی از چهار عالم بزرگ عصر خویش اخذ علم نموده است که عبارتند از: قاضی ابومنصور محمد بن احمد ازدی هروی، قاضی ابوعمر بسطامی، ابوطاهر زیادی و ابواسحاق اسفراینی.[۹]
  4. مؤلف سعی کرده گفتار بزرگان درباره افراد را نیز بیان نماید؛ مثلا می‌نویسد: ابن دبیثی در مورد اسعد بن عجلی می‌گوید: او زاهد بود، آگاهی کاملی به مذهب داشت، از دسترنج خود می‌خورد و در اصفهان به فتوای او عمل می‌شد.[۱۰]
  5. همچنین کتاب‌های نگاشته شده توسط فرد را ذکر می‌کند؛ مثلا می‌نویسد: عجلی کتابیبه نام «آفات الوعاظ» جمع آوری نمود و نیز کتاب «شرح مشکلات الوسیط و الوجیز» و کتاب «تتمة التتمة» از جمله کتاب‌های اوست.[۱۱]
  6. همچنین فوایدی از سخنان و یا گفتار و رفتار یک فرد را تحت عنوان فوائد می‌آورد.[۱۲]
  7. همچنین این کتاب مشتمل بر برخی مناظرات است؛ همانند آنچه در مناظره شافعی با احمد بن حنبل درباره ترک کننده نماز بیان شده[۱۳] و یا مناظره ای که از شافعی با ابوعبیده نقل شده است.[۱۴]
  8. در ابتدای برخی از جلدهای کتاب، محققین، مطلب مختصری را با عنوان «بیان» در تبیین اینکه این جلد از کتاب از روی کدام نسخه نوشته شده است، آورده‌اند.[۱۵]
  9. برخلاف فقهای اشاعره سنتی، سبکی با تفکر معتزله و به خصوص ابوالحسن اشعری میانه خوبی دارد. سبکی با تجلیل و تعظیم بسیار، نام او را در طبقات الشافعیة الکبری آورده و تا توانسته در مناقب و فضائلش سخن گفته است.[۱۶]

وضعیت کتاب

محققین اثر در انتهای هر جلد از کتاب، فهارس فنی (تراجم، اعلام، قبائل و امم و فرق، اماکن و شهرها و آب‌ها، روزها و وقایع و جنگ‌ها، کتاب‌ها، آیات قرآنی، احادیث نبوی، امثال، قافیه‌ها و نیمه بیت‌ها، مراجع و...) را آورده‌اند. همچنین بخشی را با عنوان تصویبات و استدراکات در انتهای برخی مجلدات آورده‌اند.

محققین در پاورقی‌های کتاب، آدرس آیات[۱۷] و منابع[۱۸]، معنای یک واژه[۱۹]، کیفیت ضبط یک نام و یا محل[۲۰]، نظرات دیگر درباره زمان وفات یک فرد[۲۱]، نسخه بدل[۲۲] و... را بیان کرده‌اند.

پانویس

  1. ر.ک: همان، ج۱، ص۲۹۱
  2. ر.ک: همان، ص۳۲۴
  3. ر.ک: متن کتاب، ج۲، ص۵-۷۱
  4. همان، ص۱۸۱
  5. همان، ج۴، ص۱۰۴
  6. ر.ک: همان
  7. ر.ک: همان، ج۲، ص۱۱۰
  8. ر.ک: همان، ص۱۱۱
  9. ر.ک: همان، ج۴، ص۱۰۴
  10. ر.ک: همان، ج۸، ص۱۲۷
  11. ر.ک: همان
  12. ر.ک: همان، ج۲، ص۱۵۶
  13. ر.ک: همان، ص۶۰
  14. ر.ک: همان، ص۱۵۹
  15. ر.ک: همان، ج۹، ص۳
  16. ر.ک: همان، ج۳، ص۳۴۷
  17. همان، ج۱، ص۱۵
  18. همان، ج۱، ص۸۷
  19. همان، ج۱، ص۲۴
  20. همان، ج۲، ص۲۴۳
  21. همان، ج۲، ص۲۴۲
  22. ج۱، ص۸

منبع

ویکی نور