دعای ۴۴ صحیفه سجادیه/ شرحها و ترجمهها (بخش چهارم)
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِحَقِّ هَذَا الشَّهْرِ، وَ بِحَقِّ مَنْ تَعَبَّدَ لَک فِیهِ مِنِ ابْتِدَائِهِ إِلَى وَقْتِ فَنَائِهِ: مِنْ مَلَک قَرَّبْتَهُ، أَوْ نَبِی أَرْسَلْتَهُ، أَوْ عَبْدٍ صَالِحٍ اخْتَصَصْتَهُ، أَنْ تُصَلِّی عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَهِّلْنَا فِیهِ لِمَا وَعَدْتَ أَوْلِیاءَک مِنْ کرَامَتِک، وَ أَوْجِبْ لَنَا فِیهِ مَا أَوْجَبْتَ لِأَهْلِ الْمُبَالَغَةِ فِی طَاعَتِک، وَ اجْعَلْنَا فِی نَظْمِ مَنِ اسْتَحَقَّ الرَّفِیعَ الْأَعْلَى بِرَحْمَتِک.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ جَنِّبْنَا الْإِلْحَادَ فِی تَوْحِیدِک، وَ الْتَّقْصِیرَ فِی تَمْجِیدِک، وَ الشَّک فِی دِینِک، وَ الْعَمَى عَنْ سَبِیلِک، وَ الْإِغْفَالَ لِحُرْمَتِک، وَ الِانْخِدَاعَ لِعَدُوِّک الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ.
ترجمهها
ترجمه انصاریان
بارالها تو را به حق این ماه رمضان و به حق هر کس که از آغاز تا پایان آن بندگی تو کرده، از فرشتهای که او را به مقام قرب خود رسانده باشی، یا پیامبری که برای هدایت فرستاده باشی، یا عبد صالحی که او را برگزیده باشی، سوگند میدهم که بر محمد و آلش درود فرستی، و ما را در این ماه به کرامتی که به اولیاء خود وعده دادی سزاوار کن، و آنچه را که برای اهل سعی و کوشش در طاعت و عبادت قرار دادهای برای ما قرار ده، و ما را در سایه رحمتت در ردیف کسانی قرار ده که استحقاق برترین مرتبه را نزد تو پیدا کردهاند.
بارالها بر محمد و آلش درود فرست، و ما را از انحراف در توحیدت، و کوتاهی در ستایش حضرتت، و شک در دینت، و کوری از راهت، و بیتوجهی به حرمتت، و گول خوردن از دشمنت: شیطان رانده شده دور ساز.
ترجمه آیتی
اى خداوند، به حق این ماه و به حق آن کس که در این ماه -از آغاز تا انجام- جبین عبادت به درگاه تو سوده، خواه ملکى بوده که او را مقرب خود ساخته اى، یا پیامبرى که به رسالتش فرستاده اى، یا بنده اى صالح که از میان بندگانت برگزیده اى، بر محمد و خاندانش درود بفرست و ما را سزاوار کرامتى کن که به دوستان خود وعده داده اى. هر چه مبالغان در عبادت خود را نصیب داشته اى ما را نیز نصیب دار و به رحمت خود ما را در زمره ى کسانى قرار ده که بهشت -آن بالاترین مرتبت- را سزاوارند.
بار خدایا، درود بفرست بر محمد و خاندان او و ما را دور دار از الحاد در توحید خود و قصور در بزرگداشت خود و شک در دین خود و نابینایى در طریق خود و غفلت از تعظیم خود و فریفته شدن به دشمنت، آن شیطان رجیم.
ترجمه ارفع
خداوندا به حق این ماه عزیز و به حق آن بنده ای که از اول تا آخر ماه بندگى تو را کرده و به حق فرشته ای که او را مقرب ساخته اى، یا پیامبرى که فرستاده ای و یا بنده صالحى که انتخاب کرده ای بر محمد و آل او درود فرست و لیاقت رسیدن به آنچه را که بر دوستانت از کرم و فضیلت وعده داده ای عنایت فرما و بر ما واجب و لازم کن آنچه را که براى تلاشگران در بندگى ات واجب نموده ای و به رحمت و مهربانى ات ما را در صف آنهایى قرار ده که شایسته بالاترین رتبه و مقام هستند.
بار الها بر محمد و آل او درود فرست و ما را در کجروى و الحاد در توحیدت و تقصیر در ثناگوئیت و شک در دینت و از کورى در راهت و غفلت از آنچه قابل احترام است و از فریب خوردن از شیطان دشمن رانده شده ات برحذر بدار.
ترجمه استادولی
خدایا، به حق این ماه و به حق کسانى که در این ماه از آغاز تا انجام آن تو را بندگى کرده اند، از فرشته اى که او را مقرب گردانیده اى، یا پیامبرى که او را برانگیخته اى، یا بنده صالحى که او را به خود اختصاص داده اى، از تو مى خواهم که بر محمد و آل او درود فرستى، و ما را در این ماه شایسته کرامت هایى ساز که به اولیاى خود وعده داده اى، و براى ما لازم ساز آنچه را که براى تلاشگران در طاعتت لازم ساخته اى، و ما را در صف کسانى قرار ده که در پرتو رحمت تو بالاترین مقامات بهشت را مستحق گشته اند.
خدایا، بر محمد و آل او درود فرست، و ما را از کجروى در توحیدت، و کوتاهى کردن در تمجیدت، و شک در دینت، و گمراهى از راهت، و نادیده گرفتن حرمتت، و فریب خوردن از دشمنت شیطان رانده شده، دور بدار.
ترجمه الهی قمشهای
پروردگارا از درگاه حضرتت درخواست مى کنم که به حق این ماه عزیز و به حق آن کس که به عبادت و پرستش تو در این ماه قیام کرده از اول خلقت تا انتهاى عالم از فرشتگان مقرب و پیمبران مرسل و بندگان صالح که از خاصان حضرتت گردانیدى به آنان قسم که بر محمد و آل پاکش درود و رحمت فرستى و ما را هم اهل و شایسته گردانى بر نعمتها (و بر آن کرامت و مقاماتى) که به اولیاء و دوستانت وعده فرمودى و آنچه بر کوشش کنندگان در طاعت (و بالغ نظران در معرفت) خود واجب و لازم گردانیدى (از مراتب عالیه بهشتى و درجات بلند قرب) بر ما هم نظیر آن را به کرمت لازم و واجب گردان و ما را در سلک آن بندگان خاص که مستحق عالى ترین مقام رفعتند به لطف و کرم مقرر فرما.
پروردگارا بر محمد و آل پاکش درود فرست و ما را از شرک و الحاد در طریق توحیدت دور بدار و از تقصیر در ستایش (و تنزیه و تقدیس ذات پاک یکتایت) و از کوتاه نظرى در معرفت عظمت و جلالت نگاه دار و از شک و ریب در امر دینت و کورى و گمراهى از راه شرع و آئینت و اغفال و بى توجهى به احترامات شعائرت ما را نگه دارى کن و از خدعه و فریب دشمنت شیطان رجیم محفوظ دار.
ترجمه سجادی
خداوندا، همانا من از تو مى خواهم به حقّ این ماه و به حقّ کسانى که در آن، از آغاز آن تا پایانش تو را بندگى کرده اند؛ از فرشته اى که او را مقرّب ساختى، یا پیامبرى که او را فرستادى یا بنده صالحى که او را برگزیدى، که بر محمّد و خاندانش درود فرستى و ما را در این (ماه) به کرامت خود که به دوستانت وعده داده اى، سزاوار نما و براى ما در این (ماه)، آنچه براى کوشش گران در طاعتت لازم کرده اى، لازم گردان و ما را در صف کسانى که به واسطه رحمت تو، مستحقّ بالاترین مرتبه گشته اند، قرار ده.
خداوندا بر محمّد و خاندانش درود فرست و ما را از کجروى در یگانگى ات و کوتاهى در بزرگ داشتنت و شک در دینت و کورى از راهت و سهل انگارى حرمتت و فریب خوردن از دشمنت؛ شیطان رانده شده، دور گردان.
ترجمه شعرانی
خدایا به حق این ماه و به حق هر که در این ماه از آغاز تا انجام اطاعت تو کرد از فرشته مقرب یا پیغمبر مرسل یا بنده صالح و برگزیده ى تو، درود بر محمد و خاندان او فرست و ما را شایسته ى آن کرامات گردان که دوستان را نوید دادى و برخوردار کن از آنچه براى عابدان کوشنده ى در عبادت مقرر داشتى و در صف آنان قرارمان ده که به رحمت تو سزاوار رتبه ى ارجمند گشتند
خدایا درود بر محمد و آل او فرست و ما را از حیرت و شک در توحید خود دور دار و از تقصیر در ستایش و سرگشتگى در دین و گمراهى و بى مبالاتى در تعظیم خود حفظ کن تا فریب دشمن تو شیطان رجیم را نخوریم.
ترجمه فولادوند
بار خدایا! به حق این ماه و به حق هر کس که در این ماه -از آغاز تا پایان- سر بر آستانت سوده چه پیامبر و چه فرشته ى مقرب یا بنده ى نیکوکار برگزیده ات، که درود بر محمد و خاندانش، ما را در این ماه به کرامتى که به دوستانت وعده فرمودى سزاوار فرما و آنچه را که براى کوشندگان در طاعتت مقرر فرموده اى براى ما معین فرماى و ما را در زمره ى آنهایى درآور که در خور والاترین پایه ى رحمت تواند.
بار الها! درود بر محمد و خاندان وى، و ما را از انحراف از یگانگى تو و کوتاهى در ستایش و دودلى در دین و کورى از راه و اهمال در تکریم و گول خوردن از شیطان رانده شده که دشمن توست، دور فرماى.
ترجمه فیض الاسلام
بار خدایا از تو درخواست مى نمایم به حق (به فضیلت و برترى) این ماه و به حق کسى که در آن از آغاز تا انجامش در عبادت و بندگى براى تو کوشیده: از فرشته اى که او را مقرب ساخته اى، یا پیغمبرى که فرستاده اى، یا بنده ى شایسته اى که برگزیده اى، که بر محمد و آل او درود فرستى و ما را در آن براى کرامت و ارجمندى که به دوستانت وعده داده اى سزاوار گردان، و آنچه که براى کوشش کنندگان در طاعت و فرمانبریت واجب و لازم کرده اى براى ما لازم نما، و به رحمت و مهربانیت ما را در صف کسانى (انبیاء و اوصیاء ایشان علیهم السلام) که سزاوار بالاترین مرتبه ى (بهشت) هستند قرار ده
بار خدایا بر محمد و آل او درود فرست، و ما را در توحید و یگانگیت از عدول و بازگشتن (شرک آوردن آشکار و نهان) و در بزرگ داشتنت از تقصیر و کوتاهى، و در دینت (اسلام) از شک و دودلى، و از راهت (به دست آوردن رضا و خشنودیت) از کورى (گمراهى) و براى حرمتت (آنچه قیام به آن واجب است) از سهل انگارى، و از دشمنت: شیطان رانده شده (از خیرات و نیکیها) از فریب خوردن، دور گردان.شرحها
دیار عاشقان (انصاریان)
«اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِحَقِّ هَذَا الشَّهْرِ وَ بِحَقِّ مَنْ تَعَبَّدَ لَک فِیهِ مِنِ ابْتِدَائِهِ إِلَى وَقْتِ فَنَائِهِ مِنْ مَلَک قَرَّبْتَهُ أَوْ نَبِی أَرْسَلْتَهُ
أَوْ عَبْد صَالِح اخْتَصَصْتَهُ أَنْ تُصَلِّی عَلَى مُحَمَّد وَ آلِهِ وَ أَهِّلْنَا فِیهِ لِمَا وَعَدْتَ أَوْلِیاءَک مِنْ کرَامَتِک وَ أَوْجِبْ لَنَا فِیهِ مَا أَوْجَبْتَ لِأَهْلِ الْمُبَالَغَةِ فِی طَاعَتِک وَ اجْعَلْنَا فِی نَظْمِ مَنِ اسْتَحَقَّ الرَّفِیعَ الْأَعْلَى بِرَحْمَتِک»:
"بارالها تو را به حق این ماه مى خوانم و به حق هر فرشته مقرب یا پیامبر مرسل یا بنده صالح برگزیده ات که از آغاز تا انجام این ماه به کرامتى که به اولیاء خود وعده داده اى سزاوار ساز، و آنچه را که براى ال کوشش در طاعتت قرار داده اى بر ایمان مقرر فرما، و ما را در سایه رحمتت در زمره کسانى قرار ده که استحقاق بلندترین رتبه ها را پیدا کرده اند".
«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِهِ وَ جَنِّبْنَا الْإِلْحَادَ فِی تَوْحِیدِک وَ الْتَّقْصِیرَ فِی تَمْجِیدِک وَ الشَّک فِی دِینِک وَ الْعَمَى عَنْ سَبِیلِک وَ الْإِغْفَالَ لِحُرْمَتِک وَ الاِنْخِدَاعَ لِعَدُوِّک الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ».
"بارالها بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و ما را از انحراف در توحیدت، و کوتاهى در ستایشت و شک در دینت، و کورى از راهت، و بى توجهى به حرمتت، و فریب خوردن از دشمنت شیطان رانده شده دور ساز."
شرح صحیفه (قهپایی)
«اللهم انى اسالک بحق هذا الشهر و بحق من تعبد لک فیه من ابتدائه الى وقت فنائه من ملک قربته، او نبى ارسلته، او عبد صالح اختصصته، ان تصلى على محمد و آله».
بار خدایا، به درستى که در مى خواهم از تو به حق این ماه مبارک، و به حق آن که عبادت کرد تو را در این ماه از ابتداى آن تا زمان آخر شدن آن، از فرشته اى که نزدیکى داده اى او را به جناب خود، یا پیغمبرى که فرستاده اى او را، یا بنده ى صالحى که مخصوص گردانیده اى او را به مکرمتى، اینکه رحمت کنى بر محمد و آل او.
«و اهلنا فیه لما وعدت اولیاءک من کرامتک».
«اهلنا» -بتشدید الهاء- بمعنى اجعلنا اهلا لما وعدتهم فیه.
یعنى: و بگردان ما را سزاوار و اهل آنچه وعده کرده اى دوستان خود را از کرامت خود.
«و اوجب لنا فیه ما اوجبت لاهل المبالغه فى طاعتک».
و واجب گردان از براى ما در این ماه آنچه واجب کرده اى آنان را که مبالغه نموده اند و کوشش نموده اند در فرمانبردارى تو.
«و اجعلنا فى نظم من استحق الرفیع الاعلى برحمتک».
و بگردان ما را در رشته ى آنانى که سزاوار شده اند جاى رفیع بلند تو را از بهشت -که آن فردوس اعلاست- به رحمت تو.
«اللهم صل على محمد و آله. و جنبنا الالحاد فى توحیدک».
الحد فى دین الله، اى: مال عنه. و الحد: ظلم. قاله الجوهرى. و قوله تعالى: (الذین یلحدون فى اسمائه) اى: یمیلون صفاته الى غیر ما وصف به نفسه فیدعون له الشریک و الصاحبه و الولد. و اصله فى قوله تعالى: (و من یرد فیه بالحاد بظلم)، اى: الحادا بظلم، و الباء زائده.
یعنى: بار خدایا، رحمت کن بر محمد و آل او. و دور گردان ما را از میل کردن و از حق برگشتن در یکى دانستن تو.
«و التقصیر فى تمجیدک».
و کوتاهى نمودن در بزرگ داشتن تو.
«و الشک فى دینک».
و شک داشتن در دین تو- که دین اسلام است.
«و العمى عن سبیلک».
و کورى و گمراهى نمودن از جاده ى مستقیم راه راست تو.
«و الاغفال لحرمتک».
الظاهر ان اللام فى قوله علیه السلام: «لحرمتک» بمعنى عن، کما فى قوله تعالى: (قال الذین کفروا للذین آمنوا لو کان خیرا ما سبقونا الیه).
یعنى: و غفلت ورزیدن از حرمت تو- یعنى امورى که نزد خداى تعالى محترم باشد و جایز نباشد هتک او، از اوامر و نواهى و تکالیف شرعیه.
«و الانخداع لعدوک الشیطان الرجیم».
اللام فى قوله علیه السلام:«لعدوک» بمعنى من، کما فى قوله: سمعت له صراخا. اى: من عدوک.
یعنى: و فریفته شدن از دشمن تو که آن شیطان رانده شده از رحمت تو است.
شرح صحیفه (مدرسی)
اللغه:
اهلنا: از تاهیل اهل بودن و سزاوار شدن.
ایجاب: الزام
نظم: رشته و سلک.
تعبد: قبول کردن بندگى و طاعت.
یعنى: اى خداى من به درستى که من سئوال مى نمایم تو را به حق این ماه و به حق آنکه بندگى و طاعت تو نمود در این ماه از ابتدا تا انتها تا وقت فناء او از ملائکه که او را قرب خود جاى دادى و از پیغمبرى که فرستادى تو او را و بنده ى صالحى که او را اختیار نمودى اینکه رحمت فرست بر محمد و آل او، و بگردان مرا اهل و سزاوار در این مر چیزى را که وعده فرمودى خوبان و اولیاى خود را از خوبیها، و لازم به فرماى از براى ما در این ماه چیزى که لازم فرمودى از براى اهل مبالغه و اجتهاد در طاعتت، و بگردان ما را در رشته و سلک کسى که استحقاق رفعت و مرتبه ى بلند داشته باشد.
اللغه:
الالحاد: انحراف.
اغفال: غفلت.
انخداع: گول خوردن.
حرمه: عبارت است از چیزى که خداى عزوجل او را حرام نموده است از فعل محرمات و ترک واجبات اهتمام خدا از جاى نیاوردن حرام زیاده باشد از فعل واجب و لذا فرمود و من یعظم حرمات الله فانها من تقوى القلوب.
یعنى: اى خداى من رحمت فرست بر محمد و آل او و دور نما ما را از کجى در توحیدت و تقصیر در بزرگیت و شک در دینت و کورى از راهت و غفلت از حرمتت و فریب خوردن از دشمنت شیطان مردود.
ترجمه و شرح صحیفه (امامی و آشتیانی)
سپس از ناحیه ى دیگرى درخواستهاى خود را چنین مطرح مى کند: (بار خداوندا من از تو خواستارم: به حق این ماه و به حق کسى که در این ماه از آغاز تا پایان آن به عبادت تو پرداخته، اعم از فرشته اى که او را مقرب فرموده اى و یا نبى که او را به رسالت فرستاده اى و یا بنده ى صالحى که برگزیده اى (از تو مى خواهم که) بر محمد و آل او درود فرستى (اللهم انى اسالک بحق هذا الشهر، و بحق من تعبد لک فیه من ابتدائه الى وقت فنائه: من ملک قربته، او نبى ارسلته، او عبدصالح اختصصته، ان تصلى على محمد و آله).
(ما را در این ماه شایسته ى کرامتى که به اولیاء و دوستانت وعده کرده اى بگردان) (و اهلنا فیه لما وعدت اولیاءک من کرامتک).
(براى ما در آن هر چه را که براى تلاش کنندگان در راه اطاعتت قرار داده اى مقرر فرما) (و اوجب لنا فیه ما اوجبت لاهل المبالغه فى طاعتک).
(و ما را در سلسله کسانى قرار ده که به واسطه ى رحمتت استحقاق رسیدن به پایه هاى رفیع و بلند را یافته اند) (و اجعلنا فى نظم من استحق الرفیع الاعلى برحمتک).
ریاض السالکین (سید علیخان)
ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین، ج۶، ص:۷۴-۶۱
و بحق هذا الشهر: اى بما ثبت له عندک و وجب لدیک من الفضیله و الکرامه، و الاشاره بهذا الشهر الى شهر رمضان الموضوع للجنس لا للفرد المنزل منزله المحسوس الحاضر المشاهد اعنى الشهر المقروء فیه الدعاء بدلیل قوله علیه السلام: «و بحق من تعبد لک فیه من ابتدائه الى وقت انتهائه»، اذ المراد من وقت ابتداء خلقه الى وقت ارتفاع التکلیف فتعین کون المراد بهذا الشهر جنس شهر رمضان و ان اعلام الشهور اعلام اجناس کما نص علیه المحققون و هذا کقولک: و انت فى شهر رمضان هذا الشهر افضل من سائر الشهور فانک لا ترید بهذا الشهر الا شهر رمضان الموضوع للجنس لا الشهر الذى انت فیه بخصوصه کما هو ظاهر.
و تعبد الرجل: تنسک و اجتهد فى العباده.
و قوله علیه السلام: «من ابتدائه» اى من وقت ابتدائه فحذف المضاف و اناب المصدر منابه توسعا و منه قوله تعالى: «و من اللیل فسبحه و ادبار النجوم» اى وقت ادبارها و نحوه قولک: سرت الیوم من طلوع الشمس الى غروبها: اى من وقت طلوعها الى وقت غروبها، و فى عباره الدعاء شاهد لورود من لابتداء الغایه فى الزمان خلافا لجمهور البصریین و اجازه الکوفیون و الاخفش و المبرد و ابن درستویه.
قال الرضى: و الظاهر مذهبهم اذ لا مانع من قولک نمت من اول اللیل الى آخره و صمت من اول الشهر الى آخره انتهى.
و الشواهد على ذلک کثیره جدا، و فى الحدیث: فمطرنا من الجمعه الى الجمعه. و فیه من یعمل لى من نصف النهار الى صلاه العصر، و فیه: هذا اول طعام اکله ابوک من ثلاثه ایام.
«و من» فى قوله علیه السلام: «من ملک قربته» بیانیه لمن الموصوله.
«واو» فى الموضعین للتفصیل و یعبر عنه بالتقسیم لان الغرض تقسیم ما تقدم مما یتناول الاقسام و هو قوله: «من تعبد لک فیه» و لو جىء بالواو مکانها لصح بل قیل: مجىء الواو فى التقسیم اکثر.
و ارسلته: اى بعثته.
و الاختصاص: افراد بعض الشىء بما لا یشارکه فیه الجمله، تقول: «اختص الله محمدا لنفسه» اى جعله خاصته بحیث لا یشارکه احد فیما له عنده من المنزله.
و اهلنا فیه لما وعدت اولیائک: اى اجعلنا اهلا له، یقال: اهلک الله للخیر تاهیلا، و فلان اهلا للاکرام: اى مستحق و مستوجب له، و هم اهل له یستوى فیه المفرد و الجمع، و منه: «هو اهل التقوى و اهل المغفره» اى حقیق بان یتقى، و حقیق بان یغفر فکانوا احق بها، و اهلها: اى المستحقین لها، و الضمیر من «فیه» عائد الى الشهر مرادا به الشهر المقروء فیه الدعاء على طریقه الاستخدام.
و الاولیاء: جمع ولى و هو فعیل بمعنى المفعول و هو من یتولى الله تعالى حفظه و حراسته على التوالى او بمعنى الفاعل اى یتولى عباده الله تعالى و طاعته على الولاء من غیر تخلل معصیه، قال بعضهم: و کلا الوصفین شرط فى الولایه.
و قال المتکلمون: الولى من کان آتیا بالاعتقاد الصحیح المبنى على الدلیل بالاعمال الشرعیه، و الترکیب یدل على القرب فکانه قریب منه سبحانه لاستغراقه فى نور معرفته و جمال جلاله.
و اوجب لنا: اى اثبت لنا، من وجب الشىء یجب وجوبا اذا ثبت و لزم.
و اهل المبالغه: المتصفین بها کما یقال: اهل العلم لمن اتصف به، و المبالغه: مصدر، بالغ فى کذا: اى بذل جهده فى فعله و تتبعه.
و النظم: التالیف و ضم الشىء الى آخر، و المنظوم یقال: نظم من اللولو اى منظوم منه.
قال الجوهرى: و اصله المصدر، و یقال لجماعه الجراد نظم، و فى الاساس جاءنا نظم من جراد و نظام منه: اى صف، و علیه فالمعنى: و اجعلنا فى جماعه من استحق الرفیع الاعلى او فى صفهم.
و الرفیع: فعیل بمعنى فاعل من رفع ککرم، رفعه: اى شرف و علا، و ارتفع فهو رفیع: اى المقام الرفیع الاعلى، و المراد به اعلى مراتب الجنه و درجاتها.
و فى الحدیث: ان فى الجنه مائه درجه بین کل درجتین منها مثل ما بین السماء و الارض و اعلى درجه منها الفردوس و علیها یکون العرش و هى اوسط شىء فى الجنه و منها تفجر انهار الجنه فاذا سالتم الله فاسالوه الفردوس.
و فى نسخه: من استحق الرفیق الاعلى. قال ابن الاثیر فى الحدیث: و الحقنى بالرفیق الاعلى. الرفیق: جماعه الانبیاء الساکنین اعلا علیین فعیل بمعنى الجماعه کالصدیق و الخلیط یقع على الواحد و الجمع.
و قال الزمخشرى فى الفائق: روت عائشه قالت: وجدت رسول الله صلى الله علیه و آله یثقل فى حجرى، قالت: فذهبت انظر فى وجهه فاذا بصره قد شخص و هو یقول: بل الرفیق الاعلى من الجنه، اى بل ارید جماعه الانبیاء من قوله تعالى:
«و حسن اولئک رفیقا» و ذلک انه خیر بین البقاء فى الدنیا و بین ما عندالله فاختار ما عنده، و الرفیق کالخلیط و الصدیق فى کونه واحدا و جمعا انتهى.
و قال الکرمانى فى شرح البخارى قوله علیه السلام بل الرفیق الاعلى اى اخترت المودى الى رفاقه الملا الاعلى من الملائکه او الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا انتهى.
و على هذه النسخه فمعنى قوله علیه السلام: «من استحق الرفیق الاعلى» اى من استحق رفاقه الرفیق الاعلى، و الله اعلم.
«اللّهمّ صلّ على محمّد و آله و جنّبنا الإلحاد فی توحیدک و التّقصیر فی تمجیدک و الشّک فی دینک و العمى عن سبیلک و الإغفال لحرمتک و الانخداع لعدوک الشّیطان الرّجیم».
جنبت الرجل الشر جنوبا: من باب -قعد-: ابعدته عنه، و جنبته بالتشدید مبالغه کانک جعلته على جانب منه اى ناحیه، و منه قوله تعالى: «و اجنبنى و بنى ان نعبد الاصنام».
قال الزمخشرى: و قرى و جنبنى و فیه ثلاث لغات جنبه الشر، و جنبه و اجنبه، فاهل الحجاز یقولون: جنبنى شره بالتشدید، و اهل نجد جنبنى شره و اجنبنى، و المعنى: ثبتنا و ادمنا على اجتناب عبادتها، انتهى.
و الالحاد: المیل عن الحق الى الباطل، و قال بعضهم: الالحاد: العدول عن الاستقامه و الانحراف عنها، و منه: اللحد الذى یحفر فى جانب القبر.
و قال ابن السکیت: الملحد: المعادل عن الحق و المدخل فیه ما لیس منه، یقال: الحد فى الدین و لحد.
و قال الواحدى: الاجود الحد و لا یکاد یسمع لاحد بمعنى ملحد.
و فائده طلب اجتناب الالحاد فى توحیده تعالى اما حصول التثبیت و الادامه کما قاله الزمخشرى فى الایه او هضم النفس و اظهار الفقر و الحاجه، و الالحاد فى التوحید له مراتب بحسب مراتب التوحید الاربع التى ذکرناها فى الروضه الاولى، فالمیل و العدول عن الاستقامه فى کل مرتبه الحاد فیها و انحراف عنها، فمنه ما هو شرک ظاهر، و منه ما هو شرک خفى.
و التقصیر فى الامر: التوانى فیه، و مجدته تمجیدا: نسبته الى المجد و وصفته به.
قال الراغب: المجد: السعه فى الکرم و الجلاله.
و قال ابن الاثیر: المجد لغه الشرف الواسع، و رجل ماجد: مفضال، و قیل: المجید: الکریم الفعال، و قیل: اذا قارن شرف الذات حسن الفعال فهو المجد.
و قال الراغب: التمجید من العبد لله بالقول و ذکر الصفات الحسنه، و من الله للعبد باعطائه الفضل.
«و الشک»: الارتیاب و اضطراب القلب و النفس.
و قال جماعه: الشک خلاف الیقین، فقولهم خلاف الیقین هو التردد بین شیئین سواء استوى طرفاه او رجح احدهما على الاخر، قال تعالى: «فان کنت فى شک مما انزلنا الیک»، قال المفسرون: اى غیر متیقن و هو یعم الحالتین و هذا المعنى هو المراد هنا.
و المراد «بدینه» تعالى الاسلام لقوله عز و جل: «افغیر دین الله یبغون»، قال المفسرون: یعنى الاسلام لقوله تعالى: «و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه»، و قوله تعالى: «و رایت الناس یدخلون فى دین الله افواجا» قالوا: اى فى مله الاسلام التى لا دین له تعالى یضاف الیه غیرها، و عرفوا الدین بانه وضع الهى لاولى الالباب یتناول الاصول و الفروع.
و العمى: فقدان البصر، و یستعار للقلب کنایه عن الضلال بجامع عدم الاهتداء و هو المراد هنا.
و سبیله تعالى: کل ما یتوصل به الى رضاه و ثوابه. قال الراغب: یستعمل السبیل لکل ما یتوصل به الى شىء خیرا کان او شرا.
و قال ابن الاثیر: قد تکرر فى الحدیث ذکر «سبیل الله» و هو عام یقع على کل عمل خالص سلک به فى طریق التقرب الى الله تعالى باداء الفرائض و النوافل و انواع التطوعات.
و اغفلت الشىء اغفالا: ترکته اهمالا من غیر نسیان.
و الحرمه بالضم: ما یجب القیام به و یحرم التفریط فیه، و الاغفال له، و منه قوله تعالى: «و من یعظم حرمات الله فهو خیر له عند ربه»، و یدخل فیه ما حرمه الله تعالى من ترک الواجبات و فعل المحرمات.
و فى نسخه: لخدمتک.
و الانخداع: مطاوع، خدعته خدعا من باب -منع- فانخدع اذا اظهرت له خلاف ما تخفیه فوثق بک و اطمان الیک، و قیل: الخدع: انزال الغیر عما هو بصدده بامر تبدیه على خلاف ما تخفیه، و ایثار التعبیر بعدوک دون عدوى لتضمن الاضافه تحریضا و اغراء على اذلاله و قمعه کما تقول: عدوک بالباب، و عداوته تعالى عباره عن مخالفه امره عنادا و الخروج عن طاعته مکابره.
و الشیطان: بدل من عدوک، و یجوز کونه عطف بیان علیه.
و الرجیم: صفه تتضمن ذما لتعین الموصوف بدونها و الشیطان الرجیم: المطرود عن الخیرات و عن منازل الملا الاعلى، و قیل: المرجوم باللعنه لا یذکره مومن الا لعنه، لعنه الله تعالى.