دعای ۴۲ صحیفه سجادیه/ شرح‌ها و ترجمه‌ها (بخش پنجم)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

فهرست دعاهای صحیفه سجادیه

متن دعای ۴۲ صحیفه سجادیه

شرح و ترجمه دعا:

بخش اول - بخش دوم - بخش سوم - بخش چهارم - بخش پنجم

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِک وَ رَسُولِک کمَا بَلَّغَ رِسَالَتَک، وَ صَدَعَ بِأَمْرِک، وَ نَصَحَ لِعِبَادِک.

اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَبِینَا -صَلَوَاتُک عَلَیهِ وَ عَلَى آلِهِ- یوْمَ الْقِیامَةِ أَقْرَبَ الْنَّبِیینَ مِنْک مَجْلِساً، وَ أَمْکنَهُمْ مِنْک شَفَاعَةً، وَ أَجَلَّهُمْ عِنْدَک قَدْراً، وَ أَوْجَهَهُمْ عِنْدَک جَاهاً.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ شَرِّفْ بُنْیانَهُ، وَ عَظِّمْ بُرْهَانَهُ، وَ ثَقِّلْ مِیزَانَهُ، وَ تَقَبَّلْ شَفَاعَتَهُ، وَ قَرِّبْ وَسِیلَتَهُ، وَ بَیضْ وَجْهَهُ، وَ أَتِمَّ نُورَهُ، وَ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ،

وَ أَحْینَا عَلَى سُنَّتِهِ، وَ تَوَفَّنَا عَلَى مِلَّتِهِ وَ خُذْ بِنَا مِنْهَاجَهُ، وَ اسْلُک بِنَا سَبِیلَهُ، وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَهْلِ طَاعَتِهِ، وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَتِهِ، وَ أَوْرِدْنَا حَوْضَهُ، وَ اسْقِنَا بِکأْسِهِ،

وَ صَلِّ اللَّهُمَّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً تُبَلِّغُهُ بِهَا أَفْضَلَ مَا یأْمُلُ مِنْ خَیرِک وَ فَضْلِک وَ کرَامَتِک، إِنَّک ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ، وَ فَضْلٍ کرِیمٍ.

اللَّهُمَّ اجْزِهِ بِمَا بَلَّغَ مِنْ رِسَالاتِک، وَ أَدَّى مِنْ آیاتِک، وَ نَصَحَ لِعِبَادِک، وَ جَاهَدَ فِی سَبِیلِک، أَفْضَلَ مَا جَزَیتَ أَحَداً مِنْ مَلَائِکتِک الْمُقَرَّبِینَ، وَ أَنْبِیائِک الْمُرْسَلِینَ الْمُصْطَفَینَ، وَ السَّلَامُ عَلَیهِ وَ عَلَى آلِهِ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ.

ترجمه‌ها

ترجمه انصاریان

بار الها بر محمد بنده و پیامبرت درود فرست همچنان که پیام تو را رساند، و دستور و فرمانت را آشکار ساخت، و خیرخواه بندگانت بود.

بارالها پیامبر ما را - که صلواتت بر او و آلش باد - در عرصه قیامت مقرّب‌ترین پیامبران در محضرت قرار ده، و قدرتش را از نزد خودت بر شفاعت از همه بیشتر کن، و مقام و منزلتش را نزدت والاترین، و مکانتش را آبرومندترین قرارده.

بارالها بر محمد و آلش درود فرست، و بنیادش را والایی ده، و برهانش را بلند و قوی ساز، و میزانش را سنگین کن، و شفاعتش را بپذیر، و وسیله‌اش را نزدیک کن، و رویش را سپید، و نورش را کامل، و درجه‌اش را بلند ساز،

و ما را بر سنّت او زنده بدار، و بر آیین او بمیران، و رهسپار راه او گردان، و پیماینده طریق واضح او ساز، و از مطیعان او قرار ده، و در زمره او محشور فرما، و به حوض او وارد کن، و از جامش سیرابمان گردان.

و الها بر محمد و آلش درود فرست، چنان درودی که به سبب آن او را به بهترین خیر و فضل و کرامت خود که از تو توقع دارد برسانی، همانا - که تو صاحب رحمت واسعه و فضل کریم هستی.

الها به مزد رساندن پیام‌هایت، و آگاه کردن مردم به آیاتت، و صلاح اندیشی بندگانت، و جهاد در راهت، بهترین پاداشی را که به هر یک از فرشتگان مقرّب خود، و فرستادگان برگزیده‌ات داده‌ای به او عنایت کن، و درود و رحمت و برکات حق بر او و بر خاندان پاک و پاکیزه‌اش باد.

ترجمه آیتی

بار خدایا، درود بفرست بر‌ محمد بنده ‌ى‌ خود ‌و‌ پیامبر خود به‌ پاس آنکه پیام تو‌ به‌ مردم رسانید ‌و‌ فرمان تو‌ به‌ آواز بلند در‌ گوش خلق کشید ‌و‌ بندگانت را‌ اندرزهاى نیکو داد.

اى خداوند، چنان کن که‌ نشستنگه پیامبر ما‌ صلوات الله علیه ‌و‌ على آله، در‌ روز حشر از‌ همه ‌ى‌ پیامبران نزدیکتر به‌ تو‌ باشد ‌و‌ شفاعتش از‌ همه پذیرفته تر ‌و‌ منزلتش در‌ نزد تو‌ از‌ همه فراتر ‌و‌ جاه ‌و‌ حشمتش از‌ همه افزون تر باشد.

بار خدایا، بر‌ محمد ‌و‌ خاندانش درود بفرست ‌و‌ بناى دین او‌ از‌ همه ‌ى‌ دینها افراشته تر دار ‌و‌ برهان او‌ عظیم تر گردان ‌و‌ ترازوى حسنات او‌ سنگین تر نماى ‌و‌ شفاعتش بپذیر ‌و‌ مقرب خود گردان ‌و‌ روسپیدش فرماى ‌و‌ نورش به‌ کمال رسان ‌و‌ درجتش فرا بر‌

و ما‌ را‌ بر‌ سنت او‌ زنده بدار ‌و‌ بر‌ دین او‌ بمیران ‌و‌ در‌ راه او‌ سیر ده‌ ‌و‌ بر‌ طریقه ‌ى‌ او‌ روانه دار ‌و‌ فرمانبردار او‌ گردان ‌و‌ به‌ گروه او‌ درآور ‌و‌ بر‌ سر‌ حوض او‌ بر‌ ‌و‌ از‌ جام او‌ سیراب نماى.

درود بفرست اى خداى من‌ بر‌ محمد ‌و‌ خاندان او، درودى که‌ به‌ برکت ‌آن او‌ را‌ به‌ برترین مایه از‌ خیر ‌و‌ فضل ‌و‌ کرامت که‌ امید مى دارد برسانى که‌ عرصه ‌ى‌ رحمت تو‌ بس پهناور است ‌و‌ تویى ‌آن خداى بخشنده ‌ى‌ کریم.

بار خدایا، محمد را‌ به‌ پاداش رسانیدن پیامهاى تو‌ ‌و‌ عرضه ‌ى‌ آیات تو‌ ‌و‌ اندرز دادنش به‌ بندگان تو‌ ‌و‌ جهاد در‌ راه تو‌ جزاى خیر ده، جزایى برتر از‌ هر‌ جزایى که‌ ملائکه ‌ى‌ مقرب ‌و‌ پیامبران مرسل ‌و‌ برگزیده ‌ى‌ خود را‌ داده اى. ‌و‌ السلام علیه ‌و‌ على آله الطیبین الطاهرین ‌و‌ رحمه الله ‌و‌ برکاته.

ترجمه ارفع

خدایا بر حضرت محمد بنده ‌و رسولت همان طور که رسالت را ابلاغ نمود ‌و فرمانت را با صداى رسا بیان کرد ‌و بندگانت را پند داد درود فرست.

الها پیامبر ما را که درودت بر او ‌و بر آلش باد در روز قیامت نزدیکترین پیامبران از نظر رتبه ‌و مقام در درگاهت قرار ده ‌و از جهت شفاعت امکاناتش را از همه بیشتر کن ‌و در قدر منزلت بالاترین مقام ‌و در وجاهت ‌و آبرو ‌و آبرومندترین آنان نزد خودت قرار ده.

بار الها بر محمد ‌و آل او درود فرست ‌و بنیانش را شرافت ده ‌و دلیلش را بزرگ گردان ‌و باز نیکویى هایش را سنگین کن ‌و شفاعتش را بپذیر ‌و وسیله اش را مقرب قرار ده ‌و رو سفیدش فرما ‌و نورش را کامل ‌و درجه اش را بالا بر.

پروردگارا ما را به وسیله سنت پیامبر صلى الله علیه ‌و آله ‌و سلم زنده بدار ‌و بر دین او بمیران ‌و ما را در مسیر ‌آن گرامى سیر ده ‌و به راه او ببر ‌و ما را از اطاعت کنندگان دستوراتش قرار ده ‌و در زمره پیروانش محشورمان فرما ‌و توفیق درود به حوض کوثرش ‌و نوشیدن از ‌آن را به ما عنایت فرما.

و بر محمد ‌و آل او درود فرست درودى که حضرتش را به بهترین چیزى که امید داشت از خیر ‌و فضل ‌و کرمت برسانى زیرا که تو صاحب رحمت واسعه ‌و فضل بزرگى.

خدایا پیامبرت را به خاطر آنچه را که از پیغامهایت ابلاغ کرد ‌و آیاتت را به مردم رسانید ‌و بندگانت را نصیحت فرمود ‌و در راهت مجاهده کرد پاداش ده برترین پاداش که به فرشتگانت مقربت ‌و انبیاء مرسل برگزیده ات دادى ‌و سلام ‌و رحمت ‌و برکات الهى بر حضرت او ‌و آل ‌و پاکیزه اش باد.

ترجمه استادولی

خدایا، بر محمد بنده ‌و فرستاده ات درود فرست چنان که رسالتت را تبلیغ کرد، ‌و با نداى رسا فرمان تو را رساند، ‌و براى بندگانت خیرخواهى نمود.

خدایا، پیامبر ما را- که درود تو بر او ‌و آلش باد- در روز قیامت نزدیک ترین پیامبران در مجلس خود، ‌و پذیرفته ترین شفاعت کنندگان در بارگاه خود، ‌و ارجمن ترین آنان نزد خود، ‌و آبرومندترین آنان در پیشگاه خود قرار ده.

خدایا، بر محمد ‌و آل او درود فرست، ‌و بنایى را که او پایه ریزى نموده بلند گردان، ‌و برهانش را عظمت بخش، ‌و میزانش را سنگین ساز، ‌و شفاعتش را بپذیر، ‌و اسباب تقرب او را نزدیک گردان، ‌و رویش را سپید کن، ‌و نورش را کامل دار، ‌و درجه اش را بالا بر.

و ما را بر سنت او زنده بدار، ‌و بر آیین او بمیران، ‌و در جاده روشن او بدار، ‌و در راه او روان ساز، ‌و ما را از فرمانبران او قرار ده، ‌و در گروه او محشور کن، ‌و به حوض (کوثر) او درآور، ‌و از جام او سیراب کن.

و خدایا، بر محمد ‌و آل او درود فرست، درودى که بدان وسیله او را به برترین خیر ‌و فضل ‌و کرامتى که آرزو دارد برسانى، که تو داراى رحمتى گسترده ‌و بخششى کریمانه اى.

خدایا، او را به پاس ‌آن که پیام هاى تو را تبلیغ کرد، آیات تو را رساند، براى بندگان تو خیرخواهى نمود ‌و در راه تو جهاد کرد، برترین پاداشى که به هر یک از فرشتگان مقرب ‌و پیامبران مرسل ‌و برگزیده خود عطا کرده اى عطا فرما. ‌و سلام ‌و رحمت ‌و برکات خدا بر او ‌و بر خاندان پاک ‌و پاکیزه اش باد.

ترجمه الهی قمشه‌ای

پروردگارا بر‌ بنده خاص ‌و رسول گرامیت محمد مصطفى درود فرست که او پیغام رسالتت را به امت کاملا تبلیغ فرمود ‌و به صداى بلند فرمانت را به خلائق رسانید ‌و بندگانت را (به راه سعادت) نصیحت ‌و ارشاد کرد.

پروردگارا حضرت محمد را که درود ‌و رحمت بر‌ او ‌و آل پاکش باد در قیامت مقرب ترین پیمبر در مقام قرب حضرتت قرار ده ‌و تمکین ‌و اقتدارش را در شفاعت خلق بیشتر عطا فرما ‌و نزد حضرتت جلال ‌و قدرش ‌و آبرومندى ‌و جاهش را (بر سایر رسولان) بیفزا.

پروردگارا بر‌ محمد ‌و آل پاکش درود فرست ‌و بر‌ اساس ‌و ارکان آئین مقدسش (تا ابد) عزت ‌و شرافت بخش ‌و به حجت ‌و برهانش (یعنى کتاب ‌و سنت ‌و عترتش) عظمت ‌و رفعت کامل عطا فرما (و بر‌ عقول عالمیان بلندى مقام ‌و علو شانش را هویدا ساز) ‌و میزان او را (که عقل کامل ‌و قرآن جامع اوست که میزان سعادت ‌و کمال انسانیت است)

گران مایه گردان ‌و شفاعتش (در حق خلق عالم) مقبول ‌و وسیله اشرا به حضرتت نزدیک ساز ‌و آبرویش را به رتبه اعلا ‌و نور (علم ‌و حکمتش) را به حد کمال بر‌ اهل عالم روشن گردان ‌و درجه ‌و مقامش رفیع ساز

و ما امت را بر‌ طریقه ‌و سنتش (و راه حق ‌و حقیقت عترتش) زنده بدار ‌و بر‌ ملت ‌و آئینش به میزان ‌و به طریق واضح ‌و روشن (کتاب ‌و حکمتش) سلوک ده ‌و از اهل طاعت ‌و پیروان حضرتش بگردان ‌و در زمره او (و شیعیان پاک ایمانش) در قیامت محشور ساز ‌و به حوض کوثرش وارد ‌و به جام ‌و ساغرش ما را سیراب فرما.

پروردگارا بر‌ محمد ‌و آل پاکش درود ‌و تحیتى فرست که به ‌آن تحیت او را به بیش از آنچه از خیر ‌و فضل ‌و کرم ‌و عنایاتت امیدوار است نائل گردانى که اى خدا توئى داراى رحمت واسع (بى حد ‌و انتها) ‌و فضل ‌و بزرگوارى (و جود ‌و کرم بى منت)

خدایا تو این پیغمبر (گرامیت) را در مقابل تبلیغ رسالتهایت ‌و اداى حق ادله ‌و آیات ‌و احکامت بهتر از هر یک از ملائکه مقرب ‌و پیمبران مرسل برگزیده ات پاداش عطا فرما ‌و درود ‌و رحمت ‌و برکات خدا بر‌ محمد ‌و آل او باد که همه از نیکویان ‌و پاکان عالمند.

ترجمه سجادی

خداوندا بر‌ محمّد بنده خود ‌و‌ فرستاده ات درود فرست. همچنانکه رسالت تو‌ را‌ ابلاغ کرد ‌و‌ فرمانت را‌ با‌ صداى رسا بیان کرد ‌و‌ بندگانت را‌ نصیحت کرد.

خداوندا پیامبر ما‌ را‌ -که درودهاى تو‌ بر‌ او‌ ‌و‌ بر‌ خاندانش باد- روز رستاخیز، نزدیک ترین پیامبران در‌ مجلس خود ‌و‌ بلندمرتبه ترین شفاعت کنندگان ایشان ‌و‌ بزرگوارترین آنها نزد خود، ‌و‌ آبرومندترین آنان نزد خود قرار ده.

خداوندا بر‌ محمّد ‌و‌ خاندان محمّد درود فرست ‌و‌ بنیاد او‌ را‌ شرافت ده‌ ‌و‌ برهان او‌ را‌ عظمت بخش ‌و‌ میزانش را‌ سنگین گردان ‌و‌ شفاعت او‌ را‌ بپذیر ‌و‌ دستاویزش را‌ نزدیک نما ‌و‌ روسفیدش فرما ‌و‌ نورش را‌ کامل ساز ‌و‌ درجه اش را‌ رفیع گردان.

و ما‌ را‌ بر‌ سنّت او‌ زنده بدار ‌و‌ بر‌ آئین او‌ بمیرانمان ‌و‌ ما‌ را‌ در‌ راه روشن او‌ سِیر ده‌ ‌و‌ ما‌ را‌ به‌ راه او‌ ببر ‌و‌ از‌ فرمانبران او‌ قرارمان ده‌ ‌و‌ ما‌ را‌ در‌ گروه او‌ محشور کن ‌و‌ به‌ حوض او‌ واردمان کن ‌و‌ از‌ جام او‌ سیرابمان ساز.

خداوندا بر‌ محمّد ‌و‌ خاندانش درود فرست. درودى که‌ با‌ ‌آن او‌ را‌ به‌ برترین خیر ‌و‌ فضل ‌و‌ کرامتى که‌ آرزو دارد، برسانى. که‌ تو‌ داراى رحمت گسترده ‌و‌ بخشش کریمان هستى.

خداوندا او‌ را‌ به‌ سبب اینکه پیام هاى تو‌ را‌ ابلاغ نمود ‌و‌ آیه هایت را‌ رساند ‌و‌ بندگانت را‌ نصیحت کرد ‌و‌ در‌ راه تو‌ مجاهدت کرد، پاداش ده. بهترین پاداشى که‌ به‌ یکى از‌ فرشتگان نزدیک خود ‌و‌ پیامبران فرستاده شده برگزیده ات دادى. ‌و‌ درود ‌و‌ رحمت ‌و‌ برکات فزاینده خداوند، بر‌ او‌ ‌و‌ بر‌ خاندان او‌ که‌ پاکیزگان ‌و‌ پاکانند، باد.

ترجمه شعرانی

خدایا درود ‌بر‌ محمد فرست ‌که‌ بنده ‌ى‌ ‌تو‌ ‌و‌ پیغمبر تست ‌و‌ پیغام ‌تو‌ ‌را‌ برسانید ‌و‌ فرمان ‌تو‌ ‌را‌ آشکار کرد ‌و‌ بندگان ‌تو‌ ‌را‌ خیرخواهى نمود.

خدایا پیغمبر ‌ما‌ ‌را‌ صلواتک علیه ‌و‌ على آله ‌در‌ روز قیامت ‌از‌ همه ‌ى‌ پیغمبران ‌به‌ خود نزدیکتر گردان ‌و‌ شفاعت ‌او‌ ‌را‌ بیش ‌از‌ آنان بپذیر ‌و‌ رتبه ‌او‌ ‌را‌ فزونتر ‌و‌ آبروى ‌او‌ ‌را‌ بیشتر کن.

خدایا درود ‌بر‌ محمد ‌و‌ ‌آل‌ محمد فرست ‌و‌ پایه ‌ى‌ ‌او‌ ‌را‌ والا ‌و‌ حجت ‌او‌ ‌را‌ بزرگ ‌و‌ ترازوى ‌او‌ ‌را‌ سنگین گردان ‌و‌ شفاعت ‌او‌ ‌را‌ بپذیر ‌و‌ وسیلت ‌او‌ ‌را‌ نزدیک ‌کن‌ ‌و‌ روى ‌او‌ ‌را‌ سفید ‌و‌ روشنائى ‌او‌ ‌را‌ کامل ‌و‌ رتبه ‌ى‌ ‌او‌ ‌را‌ بلند ساز

و ‌ما‌ ‌را‌ ‌بر‌ سنت ‌او‌ زنده بدار ‌و‌ ‌بر‌ دین ‌او‌ بمیران. ‌و‌ ‌به‌ روش ‌او‌ ‌بر‌ ‌و‌ ‌در‌ راه ‌او‌ سالک گردان ‌و‌ ‌از‌ فرمانبران ‌او‌ قرار ‌ده‌ ‌و‌ ‌در‌ زمره ‌ى‌ پیروان ‌وى‌ محشور فرما ‌و‌ ‌بر‌ حوض ‌او‌ وارد ‌کن‌ ‌و‌ ‌از‌ جام ‌او‌ بنوشان.

خدایا درود ‌بر‌ محمد ‌و‌ ‌آل‌ ‌او‌ فرست، درودى ‌که‌ بدان ‌او‌ ‌را‌ ‌به‌ بهترین آرزوى رسانى، ‌از‌ خیر ‌و‌ فضل ‌و‌ کرامت، ‌که‌ توئى صاحب بخشایش ‌و‌ گشایش بسیار ‌و‌ فضل عظیم.

خدایا! ‌او‌ ‌را‌ ‌در‌ برابر اینکه پیغامهاى ‌تو‌ ‌را‌ بگذارد ‌و‌ آیات ‌تو‌ ‌را‌ رسانید ‌و‌ بندگان ‌تو‌ ‌را‌ خیرخواهى نمود ‌و‌ ‌در‌ راه ‌تو‌ کوشید پاداشى ‌ده‌ بهتر ‌از‌ آنچه فرشتگان مقرب ‌و‌ پیغمبران مرسل ‌و‌ برگزیده ‌را‌ دادى «و السلام علیه ‌و‌ على آله الطیبین الطاهرین ‌و‌ رحمه الله ‌و‌ برکاته».

ترجمه فولادوند

بار الها! درود بر‌ محمد بنده ‌و‌ فرستاده ات، همانگونه که‌ وى پیامت را‌ رسانید ‌و‌ به‌ فرمان تو‌ فریاد در‌ داد ‌و‌ بندگانت را‌ اندرز داد.

بار الها! پیامبر ما‌ را‌ که‌ درود تو‌ بر‌ وى ‌و‌ خاندانش باد، در‌ روز رستاخیز نزدیکترین پیامبران از‌ نظر تقرب ‌و‌ والاترین ایشان از‌ حیث مرتبه در‌ پیش نو ‌و‌ آبرومندترین ایشان از‌ دیدگاه منزلت قرار ده!

بار خدایا! درود بر‌ محمد ‌و‌ خاندان محمد، ‌و‌ بنیاد او‌ را‌ شریفتر ‌و‌ برهانش را‌ والاتر ‌و‌ میزانش را‌ سنگین تر فرماى ‌و‌ پایمردى او‌ را‌ بپذیر ‌و‌ توسل او‌ را‌ پذیرا شو ‌و‌ وى را‌ رو‌ سپید گردان ‌و‌ نورش را‌ به‌ کمال ‌و‌ درجه اش را‌ رفیع گردان

و ما‌ را‌ بر‌ آئین وى زنده بدار ‌و‌ بر‌ دین وى بمیران، ‌و‌ در‌ طریق او‌ سالک گردان ‌و‌ در‌ راه او‌ در‌ آور ‌و‌ فرمان پذیر او‌ ساز ‌و‌ در‌ گروه او‌ اندر آر ‌و‌ بر‌ سر‌ حوض او‌ برو از‌ جام او‌ سیراب گردان.

بار خدایا! درود بر‌ محمد ‌و‌ خاندانش، با‌ چنان تحیتى که‌ به‌ برکت ‌آن وى را‌ به‌ بهترین نیکى ‌و‌ فضل ‌و‌ دهشى که‌ از‌ تو‌ چشمداشت دارد برسانى، چرا که‌ تو‌ فراخ بخشش ‌و‌ فزون دهش بزرگوارى!

بار الها! محمد را‌ به‌ پاداش رسانیدن پیامهایت ‌و‌ رساندن آیاتت ‌و‌ اندرز دادن بندگانت ‌و‌ کارزار کردن در‌ راهت، نیک ترین پاداشى را‌ که‌ به‌ یکى از‌ فرشتگان مقرب خود ‌و‌ پیامبران مرسل ‌و‌ برگزیده ات بخشودى، به‌ وى نیز عطا فرماى ‌و‌ سلام ‌و‌ رحمت خدا ‌و‌ برکات او‌ بر‌ وى ‌و‌ خاندانش باد که‌ همگى پاکند.

ترجمه فیض الاسلام

بار خدایا ‌بر‌ محمد (صلى الله علیه ‌و‌ آله) بنده ‌و‌ فرستاده ‌ى‌ خود درود فرست همچنانکه پیام ‌تو‌ ‌را‌ رسانید، ‌و‌ فرمانت ‌را‌ ‌به‌ صداى بلند ‌و‌ آشکارا بیان کرد (اشاره ‌به‌ قول خداى تعالى «س ۱۵ ‌ى‌ ۹۴»: «فاصدع بما تومر ‌و‌ اعرض عن المشرکین» یعنى ‌پس‌ ‌به‌ صداى بلند ‌و‌ آشکارا آنچه ‌را‌ ‌که‌ ‌به‌ ‌آن‌ مامورى برسان ‌و‌ ‌از‌ کفار روبگردان) ‌و‌ بندگانت ‌را‌ پند داد (که ‌به‌ راه ‌حق‌ درآیند)

بار خدایا پیغمبر ‌ما‌ را- درودهاى ‌تو‌ ‌بر‌ ‌او‌ ‌و‌ ‌بر‌ ‌آل‌ ‌او‌ باد- روز رستاخیز ‌از‌ جهت مرتبه ‌و‌ مقام نزدیکترین پیغمبران ‌به‌ خود، ‌و‌ ‌از‌ جهت شفاعت ‌و‌ میانجیگرى (از گناهکاران امت) برترین ایشان، ‌و‌ ‌از‌ جهت قدر ‌و‌ منزلت بزرگترین آنها، ‌و‌ ‌از‌ جهت جاه ‌و‌ جلال آبرومندترین آنان نزد خود قرار ‌ده‌

بار خدایا ‌بر‌ محمد ‌و‌ ‌آل‌ ‌او‌ درود فرست، ‌و‌ بناء ‌و‌ ساختمان ‌او‌ ‌را‌ بلند ‌کن‌ (دین مقدسش ‌را‌ ‌بر‌ همه ادیان برترى ده) ‌و‌ دلیل ‌او‌ (قرآن کریم) ‌را‌ بزرگ گردان (بر همه آشکار ساز) ‌و‌ ترازوى (حسنات) ‌او‌ ‌را‌ سنگین نما، ‌و‌ شفاعتش ‌را‌ (درباره ‌ى‌ گنهکاران) بپذیر، ‌و‌ منزلتش ‌را‌ (نزد خود) نزدیک، ‌و‌ ‌رو‌ سفیدش (شادمانش) فرما، ‌و‌ نورش ‌را‌ کامل (دینش ‌را‌ ‌در‌ همه جاى جهان منتشر) ساز، ‌و‌ درجه ‌و‌ مرتبه ‌اش‌ ‌را‌ بالا ‌بر‌

و ‌ما‌ ‌را‌ ‌بر‌ طریقه ‌و‌ روش ‌او‌ زنده بدار، ‌و‌ ‌بر‌ دین ‌او‌ بمیران، ‌و‌ ‌در‌ راه آشکارش سیر ده، ‌و‌ ‌به‌ راه ‌و‌ طریقه ‌اش‌ ببر، ‌و‌ ‌از‌ فرمانبران ‌او‌ قرار ده، ‌و‌ ‌در‌ گروه ‌او‌ گرد آور، ‌و‌ ‌به‌ حوض ‌او‌ (نهرى ‌که‌ خداى تعالى ‌در‌ بهشت ‌به‌ ‌آن‌ حضرت عطا فرموده ‌و‌ برگزیدگان امت روز قیامت ‌در‌ ‌آن‌ وارد ‌مى‌ شوند) وارد ساز، ‌و‌ ‌از‌ جام ‌آن‌ حوض سیراب گردان

و درود فرست- بار خدایا- ‌بر‌ محمد ‌و‌ ‌آل‌ ‌او‌ درودى ‌که‌ ‌به‌ وسیله ‌ى‌ ‌آن‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌به‌ بهترین نیکى ‌و‌ بخشش ‌و‌ بزرگواریت ‌که‌ امیدوار است برسانى، زیرا ‌تو‌ داراى رحمت گشاده ‌و‌ بخشش بزرگى (که فنا ‌و‌ نیستى ‌و‌ ‌کم‌ شدن ‌در‌ ‌آن‌ راه ندارد)

بار خدایا ‌او‌ ‌را‌ ‌در‌ برابر اینکه پیغامهاى ‌تو‌ ‌را‌ رسانید، ‌و‌ آیات (قرآن مجید، ‌یا‌ نشانه هاى پروردگارى ‌و‌ یگانگى) ‌تو‌ ‌را‌ اداء نمود (مردم ‌را‌ ‌به‌ ‌آن‌ راهنمائى کرد) ‌و‌ بندگانت ‌را‌ پند ‌و‌ اندرز داد، ‌و‌ ‌در‌ راه ‌تو‌ (به دست ‌و‌ زبان) کوشش ‌و‌ کارزار کرد پاداش ده، ‌به‌ بهترین پاداشى ‌که‌ ‌به‌ یکى ‌از‌ فرشتگانى ‌که‌ ‌از‌ خواص ‌و‌ نزدیکان درگاه ‌تو‌ هستند، ‌و‌ پیغمبران فرستاده شده ‌ى‌ برگزیده ‌ى‌ خود داده اى، ‌و‌ درود ‌و‌ مهربانى ‌و‌ نیکیهاى بسیار خدا ‌بر‌ ‌او‌ ‌و‌ ‌بر‌ ‌آل‌ ‌او‌ ‌که‌ (از چرکى جهل ‌و‌ نادانى) پاکیزه ‌و‌ (به علم ‌و‌ ایمان آراسته ‌و‌ ‌از‌ پلیدى میلاد ‌و‌ آلودگى معاصى ‌و‌ فساد) پاک اند.

شرح‌ها

دیار عاشقان (انصاریان)

"بارالها بر محمّد بنده و پیامبرت درود فرست به پاس آنکه پیام تو را رساند، و دستور تو را آشکار ساخت، و خیرخواه بندگانت بود.

بارالها پیامبر ما را که درودت بر او و آلش باد، روز قیامت نزدیکترین پیامبران به خود قرار ده، و توانائیش را بر شفاعت از همه فزونتر گردان، و مقامش را نزدت والاترین و منزلتش را ابرومندترین قرار ده.

بارالها بر محمّد و آلش درود فرست، و بنیادش را والائى بخش، و برهانش را قوى، و ترازویش را سنگین گردان، و شفاعتش را بپذیر، و وسیله اش را نزدیک ساز، و روسپیدش نما، و نورش را کامل فرما، و درجه اش را بالا بر، و ما را به روش او زنده بدار، و بر آئین او بمیران، و در شاهراهش بیفکن، و ما را از پیروانش قرار ده، و در زمره او محشور ساز، و به حوض او برسان، و از جامش سیراب گردان.

بارالها بر محمّد و آل محمّد چنان درودى فرست که به وسیله آن او را به بهترین نیکى ها و فضل و کرامتها که امید دارد برسانى، چون تو صاحب رحمت واسعه و احسان بزرگى.

بارالها به پاداش ابلاغ پیامهایت و رساندن آیاتت و خیرخواهى بندگانت و کارزار در راهت، بهترین جزائى را که به یکى از فرشتگان مقرّب خود و پیامبران مرسل برگزیده ات داده اى به او عطا فرما، و درود و رحمت خدا و برکاتش بر او و بر خاندان پاک و پاکیزه اش باد".

گر نبود پرده صفات محمّد *** خلق بسوزد ز نور ذات محمّد

ساخته چون زرّناب ناسره مس را *** پرتو اکسیر التفات محمّد

مستى او از شراب ساقى باقى *** مستى باقى ز باقیات محمّد

سایه نهان شد چو آفتاب حقیقت *** تافت عیان از همه جهات محمّد

در صف هیجا به وقت صولت اعدا *** کوه خجل ماند از ثبات محمّد

من که زنم در سخنورى دم اعجاز *** عاجزم از شرح معجزات محمّد

لَیسَ کلامى یف ى بِنَعْتِ کما لِهِ *** صَلِّ اِلهى عَلَى النَّبِىِّ وَ آلِهِ

قرآن مجید در آئینه روایات پیامبر و اهل بیت((علیهم السلام)):

کثرت روایات و احادیثى که از رسول الهى و امامان معصوم در رابطه با قرآن مجید در معتبرترین کتب حدیث نقل شده به اندازه اى است که اندیشمندان کتابهاى مستقلى در این زمینه فراهم کرده اند.

در این قسمت از باب تبرّک و تیمّن به چند روایت اشاره مى کنم و از جناب حق مى خواهم که توفیق فهم آیات قرآن و عمل به این کتاب را به همه ما عنایت بفرماید.

رسول خدا((صلى الله علیه وآله)) فرمود:

اِذَا الْتَبستْ عَلَیکمُ الْفِتَنُ کقَطَعِ اللَّیلَ الْمُظْلِمِ فَعَلَیکمْ بِالْقُرْآنِ، فَاِنَّهُ شافِعٌ مُشَفَّعٌ، وَ ماحِلٌ مُصَدَّقٌ، مَنْ جَعَلَهُ اَمامَهُ قادَهُ اِلَى الْجَنَّةِ، وَ مَنْ جَعَلَهُ خَلْفَهُ ساقَهُ اِلَى النّارِ، وَ هُوَ الدَّلیلُ یدِلُّ عَلى خَیرِ سَبیلٌ...:(۱)

به هنگامى که فتنه ها همچون پاره هاى شب تار به شما حملهور شد، بر شما باد به قرآن، زیرا که قرآن شفاعتش در پیشگاه حق قبول، و شکایتش مورد پذیرش است، آن که قرآن را راهبرش قرار دهد قرآن او را به بهشت مى برد، و هر که این منبع خیر را پشت سر اندازد قرآن او را به جهنم روانه سازد، و قرآن راهنماى به بهترین راههاست.

و نیز آن حضرت فرمود:

اَلْقُرْآنُ اَفْضَلُ کلِّ شَىْء دُونَ اللهِ:(۲)

قرآن برترین چیزها در تمام هستى به غیر خداست.

و از آنحضرت روایت شده:

اِنَّهُ لا ینْبَغى لِحامِلِ الْقُرْآنِ اَنْ یظُنَّ اَنَّ اَحَداً اُعْطِىَ اَفْضَلَ مِمّا اُعْطِىَ، لاَِنَّهُ لَوْ مَلَک الدُّنْیا بِاَسْرِها لَکانَ الْقُرْآنُ اَفْضَلَ مِمّا مَلَکهُ:(۳)

به حقیقت که براى حامل قرآن سزاوار نیست که گمان کند به احدى برتر از آنچه به او داده اند عنایت شده، زیرا اگر تمام دنیا را مالک شود هر آینه قرآن از آن برتر است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ "کافى"، ج۲، ص۲۳۸.

۲ ـ "جامع الاخبار"، به نقل "مستدرک"، ج۱، ص۲۸۸.

۳ ـ "کافى"، ج۲، ص۴۳۹.

رسول حق فرمود:

لایعَذِّبُ اللهُ قَلْباً اَسْکنَهُ الْقُرْآنَ:(۱)

خداوند قلبى را که قرآن را در آن جاى داده عذاب نمى کند.

و نیز از آن حضرت روایت شده:

اَصْدَقُ الْحَدیثِ کتابُ اللهِ، اَحْسَنُ الْقَصَصِ الْقُرْآنُ:

صادق ترین سخن کتاب خدا، و بهترین داستان قرآن مجید است.

رسول خدا((صلى الله علیه وآله)) فرمود:

به درستى که این قرآن نور مبین، ریسمان محکم، دستگیره مطمئن، درجه برتر، شفا دهنده ترین داروها، فضیلت بزرگتر، و سعادت عُظْمى است.

آن که از نورش طلب روشنائى کند به عنایت حق نورانى شود، و هر که امورش را به آن ببندد خداوند حفظش کند، و هر که متمسک به آن شود خداوند او را برهاند، و هر که از احکامش جدائى نکند خداوند به او رفعت دهد، و هر که از آن طلب شفا کند خداوند شفایش دهد، و هر که آن را بر ماسوایش انتخاب کند خداوند او را هدایت فرماید، و هر که از غیر قرآن طلب هدایت نماید گمراه شود، و هر که آن را شعار زندگى کند به سعادت رسد، و هر که آن را رهبر و تکیه گاه خود قرار دهد حضرت حق او را در جنّت نعیم و عیش سلیم پناه دهد.(۲)

امیرالمؤمنین((علیه السلام)) مى فرماید:

ذلِک الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ ینْطِقَ، وَ لکنْ اُخْبِرُکمْ عَنْهُ، اَلا اِنَّ فِیهِ عِلْمَ ما یأْتِى، وَ الْحَدیثَ عَنِ الْماضى، وَ دَواءَ دائِکمْ، وَ نَظْمَ اَمْرِکمْ:(۳)

این است قرآن، از او بخواهید سخن گوید که سخن نمى گوید، ولى من از آن به شما خبر دهم: بدانید که دانش آینده و سخن گذشته و دواى دردهاى شما و نظم زندگى و امورتان در قرآن مجید است.

و نیز آنحضرت فرمود:

اِنَّ اللهَ سُبْحانَهُ اَنْزَلَ کتاباً هادِیاً بَینَ فیهِ الْخَیرَ وَ الشَّرَّ:(۴)

خداوند سبحان کتاب هدایت فرو فرستاد، و در آن هر خیر و شرى را بیان فرمود:

و از آنجناب روایت شده:

اَلْقُرْآنُ غِنىً لاغِنى دُونَهُ، وَ لا فَقْرَ بَعْدَهُ:(۵)

قرآن ثروتى است که ثروتى غیر از آن نیست، و بعد از آن فقرى تصور نمى شود.

حضرت سجاد((علیه السلام)) فرمود:

لَوْ ماتَ مَنْ بَینَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لَمَا اسْتَوْحَشَتُ بَعْدَ اَنْ یکونَ الْقَرْآنَ مَعى:(۶)

اگر تمام کسانى که بین مشرق و مغرب هستند بمیرند در حالى که قرآن همراه من است، هر آینه ترس و وحشت به من دست نمى دهد.

حضرت صادق((علیه السلام)) فرمود:

مَنْ اُوتىَ الْقُرْآنَ، وَ الاِیمانَ فَمَثَلُهُ مَثَلُ الاُتْرُجَّهِ، ریحُها طَیبٌ، وَ طَعْمُها طَیبٌ، وَ اَمَّا الَّذى لَمْ یؤْتَ الْقُرْآنَ وَ لاَ الإْیمانَ مَثَلُهُ کمَثَلِ الْحَنْظَلَةِ، طَعْمُها مُرُّ، وَ لا ریحَ لَها:(۷)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ "مستدرک"، ج۱، ص۲۸۷.

۲ ـ "بحار"، ج۹۲، ص۳۱.

۳ ـ "نهج البلاغه"، خطبه ۱۵۸.

۴ ـ "نهج البلاغة"، خطبه ۱۶۷.

۵ ـ "مجمع البیان"، ج۱، ص۱۵.

۶ ـ "کافى"، ج۲، ص۴۴۰.

۷ ـ "کافى"، ج۲، ص۴۴۲.

آن که قرآن و ایمان به او داده شود مثلش مانند ترنج است که بو و طعمش خوش است، و اما کسى که از قرآن و ایمان بى بهره است همانند هندوانه ابوجهل است که طعمش تلخ و بدون بوست.

امام هفتم فرمود:

مَنِ اسْتَکفى بِآیة مِنَ الْقُرْآنِ مِنَ الشَّرْقِ اِلَى الْمَغْرِبِ کفِىَ إذا کانَ بِیقین:(۱)

کسى که از شرق و غرب عالم به آیتى از قرآن مجید اکتفا کند، او را کافى است، اگر به یقین و اطمینان باشد.

رسول خدا فرمود:

اَشْرافٌ اُمَّتى حَمَلَةُ الْقُرْآنِ:(۲)

بزرگان امّتم حاملان قرآنند.

و نیز آنحضرت فرمود:

اَهْلُ الْقُرْآنِ هُمْ اَهْلُ اللهِ وَ خاصَّتُهُ:(۳)

اهل قرآن اهل خدا و بندگان خاص حقّند.

رسول حق مى فرماید:

اِنَّ اَهْلَ الْقُرْآنِ فِى اَعلى دَرَجَة مِنَ الآْدَمِیینَ ما خَلاَ النَّبِیینَ وَ الْمُرْسَلینَ، فَلا تَسْتَضْعِفُوا اَهْلَ الْقُرْآنِ حُقُوقَهُمْ، فَاِنَّ لَهُمْ مِنَ اللهِ الْعَزیزِ الْجَبّارِ لَمَکاناً عَلِیاً:(۴)

اهل قرآن در برترین درجه و مقام از مقامات انسانها هستند، مقامى مادون مقام انبیاء، شما اى مردم حقوق اهل قرآن را ضعیف و کم نشمارید، که اینان در پیشگاه حق از مکانت بلندى برخوردارند.

و نیز آن حضرت فرمود:

یا سَلْمانُ عَلَیک بِقِراءَةِ الْقُرْآنِ، فَاِنَّ قِراءَتَهُ کفّارَةٌ لِلذُّنوبِ، وَ سِتْرٌ مِنَ النّارِ، وَ اَمانٌ مِنَ الْعَذابِ....(۵)

اى سلیمان بر تو باد به قرائت قرآن، که قرائت کتاب حق کفّاره گناهان است و پوششى از آتش و امانى از عذاب...

و پوششى از آتش و امانى از عذاب...

و نیز از آن حضرت روایت شده:

لِیکنْ کلُّ کلامِکمْ ذِکرَاللهِ وَ قِراءَةَ الْقُرْآنِ:(۶)

باید تمام گفتار شما ذکر خدا و قرائت قرآن باشد.

سُئِلَ رَسُلُ اللهِ صَلّى الله علیه وَ آلِه عَنْ اَفْضَلِ الاَعْمالِ عِنْدَاللهِ فَقالَ: قِراءَةُ الْقُرْآنِ، وَ اَنْتَ تَمُوتُ وَ لِسانُک رَطْبٌ مِنْ ذِکرِ اللهِ:(۷)

از رسول خدا((صلى الله علیه وآله))سؤال شد: بهترین عمل نزد خدا چیست؟

فرمود: قرائت قرآن، و اینکه در حال مرگ زبانت در ذکر خدا باشد.

امیرالمؤمنین((علیه السلام)) در وصیت خود به فرزندش محمد حنفیه فرمود:

بر تو باد به تلاوت قرآن در شب و روزت و عمل به آن، و التزام به فرائض و شرایع قرآن، ورعایت حلال و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ "کافى"، ج۲، ص۴۵۶.

۲ ـ "من لایحضره الفقیه"، ج۲، ص۳۵۱.

۳ ـ "مجمع البیان"، ج۱۱، ص۱۵.

۴ ـ "کافى"، ج۲، ص۴۴۱.

۵ ـ "مستدرک الوسائل"، ج۱، ص۲۹۲.

۶ ـ "مستدرک الوسائل"، ج۱، ص۲۹۲ و ۲۹۳.

۷ ـ "مستدرک"، ج۱، ص۲۹۳.

حرام و امر و نهیش، و تلاوت در شب و روزت، که این کتاب عهد خدا به سوى خلق اوست، پس بر هر مسلمانى واجب است هر روز در عهد خدا بنگرد.(۱)

امام صادق((علیه السلام)) فرمود:

قِراءَةُ الْقُرْآنِ فِى الْمُصْحَفِ تُخَفِّفُ الْعَذابَ عَنِ الْوالِدَینِ وَ اِنْ کانا کافِرَینِ:(۲)

خواندن قرآن از روى قرآن عذاب پدر و مادر خواننده را سبک مى کند گرچه کافر باشند.

رسول خدا فرمود:

مُعَلِّمُ الْقُرْآنِ یسْتَغْفِرُ لَهُ کلُّ شَىْء حَتَّى الْحُوتِ فِى الْبَحْرِ:(۳)

براى تعلیم دهنده قرآن همه چیز استغفار مى کند حتى ماهى در دریا.

حضرت صادق((علیه السلام)) فرمود:

ینْبَغى لَلْمُؤْمِنِ اَنْ لا یمُوتَ حَتّى یتَعَلَّمَ الْقُرْآنَ اَوْ یکونَ فِى تَعَلُّمِهِ:(۴)

براى مؤمن سزاوار است نمیرد مگر اینکه قران مجید را فرابگیرد، یا در حال فراگرفتن باشد.

امیرالمؤمنین((علیه السلام)) فرمود:

تَعَلَّمُوا الْقُرْآنَ فَاِنّهُ اَحْسَنُ الْحَدیثِ، وَ تَفَقَّهُوا فِیهِ فَاِنَّهُ رَبیعُ الْقُلُوبِ:(۵)

قرآن را فرا بگیرید که نیکوترین گفتار است، و آن را بفهمید که بهار دلهاست.

رسول خدا((صلى الله علیه وآله)) فرمود:

اِنْ اَرَدْتُمْ عَیشَ السُّداءِ، وَ مَوْتَ الشُّهَداءِ، وَالنَّجاةَ یوْمَ الْحَشْرِ، وَ الظِّلَّ یوْمَ الْحَرورَ، وَ الْهُدى یوْمَ الضَّلالَةِ، فَادْرُسُوا الْقُرْآنَ، فَاِنَّهُ کلامُ الرَّحْمنِ، وَ حِرْزٌ مِنَ الشَّیطانِ، وَ رُجْحانٌ فِى الْمیزانِ:(۶)

اگر زندگى اهل سعادت، و مرگ شهیدان، و نجات روز قیامت، و قرار گرفتن زیر سایه در روز سوزان محشر، و هدایت از گمراهى را مى خواهید قرآن بخوانید و کتاب حق را فرا بگیرید، که کلام خدا و پناه از شیطان و سنگینى در ترازوى عمل است.

و نیز آن حضرت فرمود:

اَلْقُرْآنُ هُوَ الدَّواءُ:(۷)

قرآن مجید دواست.

و آنجناب فرمود:

ما آمَنَ بِالْقُرْآنِ مَنِ اسْتَحَلَّ مَحارِمَهُ:(۸)

کسى که حرام هاى قرآن را حلال بشمارد به قرآن ایمان نیاورده است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ "القرآن الکریم فى احادیث الرسول و اهل بیته"، ص۶۰.

۲ ـ "کافى"، ج۲، ص۴۴۹.

۳ ـ "القرآن الکریم فى احادیث الرسول و اهل بیته"، ص ۷۶ ـ ۷۷.

۴ ـ "القرآن الکریم فى احادیث الرسول و اهل بیته"، ص ۷۶ ـ ۷۷.

۵ ـ "القرآن الکریم فى احادیث الرسول و اهل بیته"، ص ۷۶ ـ ۷۷.

۶ ـ "بحارالانوار"، ج۹۲، ص۱۹.

۷ ـ "بحار"، ج۹۲، ص۱۷۶.

۸ ـ "مستدرک"، ج۱، ص۲۹۱.

شرح صحیفه (قهپایی)

«اللهم صل على محمد عبدک ‌و‌ رسولک کما بلغ رسالتک ‌و‌ صدع بامرک ‌و‌ نصح لعبادک».

صدع بالحق: تکلم به‌ جهارا. ‌و‌ قوله تعالى:(فاصدع بما تومر) قال الفراء: اراد: فاصدع بالامر، اى: اظهر دینک.

یعنى: بار خدایا رحمت کن بر‌ محمد که‌ بنده ‌و‌ پیغمبر توست همچنانکه رسانید پیغام تو‌ را‌ ‌و‌ اظهار کرد دین تو‌ را‌ ‌و‌ نصیحت کرد بندگان تو‌ را.

«اللهم اجعل نبینا -صلواتک علیه ‌و‌ على آله- یوم القیامه اقرب النبیین منک مجلسا».

بار خدایا، بگردان پیغمبر ما‌ را -که‌ رحمات تو‌ بر‌ او‌ باد ‌و‌ بر‌ آل‌ او- در‌ روز قیامت نزدیکترین پیغمبران تو‌ از‌ روى نشستن.

«و امکنهم منک شفاعه».

اى: اقدرهم.

(یعنى:) ‌و‌ قادرترین ایشان از‌ تو‌ به‌ شفاعت ‌و‌ درخواست نمودن گناهان امت خود را.

«و اجلهم عندک قدرا».

و‌ بزرگترین ایشان نزد تو‌ از‌ روى قدر.

«و اوجههم عندک جاها».

الجاه: القدر ‌و‌ المنزله.

(یعنى:) ‌و‌ روشناسترین پیغمبران نزد تو‌ از‌ روى جاه ‌و‌ منزلت.

«اللهم صل على محمد ‌و‌ آل‌ محمد. ‌و‌ شرف بنیانه».

ظاهر ‌آن است که‌ مراد از‌ بنیان در‌ این مقام نفس ‌و‌ بدن مقدس ‌آن حضرت باشد. چه ، در‌ احادیث اطلاق بنیان بر‌ ‌آن شده. قال ابن الاثیر فى نهایته: ‌و‌ فى حدیث سلمان: «من هدم بناء ربه تبارک ‌و‌ تعالى، فهو ملعون». یعنى من‌ قتل نفسا بغیر حق. لان الجسم بنیان خلقه الله ‌و‌ رکبه.

یعنى: بار خدایا، رحمت کن بر‌ محمد ‌و‌ آل‌ محمد. ‌و‌ تشریف ‌و‌ بزرگوارى ده‌ جسد ‌و‌ نفس مطهر ‌آن حضرت را.

«و عظم برهانه».

البرهان هو الحجه ‌و‌ الدلیل، ‌و‌ الظاهر ان‌ المراد منه هو القرآن الکریم. لانه حجه على نبوته.

(یعنى:) ‌و‌ بزرگ گردان حجت ‌و‌ دلیل نبوت او‌ را- که‌ ‌آن قرآن کریم است.

«و ثقل میزانه».

و ثقل المیزان کنایه عن کثره الحسنات ‌و‌ رجحانها على السیئات. ‌و‌ قد اختلف اهل الاسلام فى ان‌ وزن الاعمال الوارد فى الکتاب ‌و‌ السنه هل‌ هو کنایه عن العدل ‌و‌ الانصاف ‌و‌ التسویه او‌ المراد به‌ الوزن الحقیقى. فبعضهم على الاول، لان الاعراض لا‌ یعقل وزنها. ‌و‌ جمهورهم على الثانى للوصف بالخفه ‌و‌ الثقل فى القرآن ‌و‌ الحدیث. ‌و‌ الموزون صحائف الاعمال او‌ الاعمال نفسها بعد تجسیمها فى تلک النشاه. (یعنى:) ‌و‌ گران ساز ترازوى حسنات او‌ را.

«و تقبل شفاعته».

و‌ در‌ پذیر شفاعت او‌ را‌ در‌ حق امتش.

«و قرب وسیلته».

الوسیله درجه فى الجنه لا‌ یسکنها الا النبى. ‌و‌ الوسیله ایضا ما‌ یتوسل به -اى: یتقرب به- الى الغیر.

(یعنى:) ‌و‌ نزدیک گردان وسیله ‌ى‌ او‌ را. یعنى درجه اى که‌ او‌ را‌ هست در‌ بهشت اقرب درجات گردان از‌ درجات سایر پیغمبران. یا: آنچه (با آن) نزدیک مى گردد به‌ تو‌ بهتر را‌ به‌ او‌ عطا فرما.

«و بیض وجهه».

و‌ بیاض الوجه اما کنایه عن ظهور بهجه السرور ‌و‌ الفرح، او‌ المراد به‌ حقیقه البیاض. ‌و‌ فسر بالوجهین قوله تعالى: (یوم تبیض وجوه).

(یعنى:) ‌و‌ سفید گردان روى او‌ را- در‌ روزى که‌ رویها را‌ سفید ‌و‌ سیاه مى گردانى، یعنى در‌ روز قیامت.

و‌ مى تواند بود که‌ بیاض وجه کنایه از‌ شکفتگى ‌و‌ خوشحالى بوده باشد که‌ در حین ادراک مسرت عظیم ‌و‌ فرح مفرط به‌ هم مى رسد.

«و اتم نوره».

اى: نور دینه.

(یعنى:) ‌و‌ تمام گردان نور دین ‌و‌ شرع او‌ را‌ قبل از‌ قیام قیامت.

«و ارفع درجته».

و‌ بلند گردان پایه ‌ى‌ او‌ را- قیاس به‌ درجات باقى انبیا.

«و احینا على سنته».

«احینا» على همزه القطع من‌ الاحیاء.

یعنى: زنده کن ما‌ را‌ بر‌ سنت ‌و‌ طریقه ‌ى‌ او- که‌ بهترین سنن است.

«و توفنا على ملته».

و‌ بمیران ما‌ را‌ بر‌ ملت ‌و‌ دین او.

«و خذ بنا منهاجه».

المنهاج: الطریق المستقیم الواضح.

(یعنى:) ‌و‌ بدار ما‌ را‌ بر‌ راه راست روشن او.

«و اسلک بنا سبیله».

و‌ ببر ما‌ را‌ بر‌ راه ‌و‌ طریقه ‌ى‌ او.

«و اجعلنا من‌ اهل طاعته. ‌و‌ احشرنا فى زمرته».

و‌ بگردان ما‌ را‌ از‌ اهل طاعت ‌و‌ فرمانبرداران او. ‌و‌ حشر کن ما‌ را‌ در‌ جمله ‌ى‌ گروه او.

«و اوردنا حوضه. ‌و‌ اسقنا بکاسه».

«و حاضر گردان ما‌ را‌ در‌ حوض او». یعنى حوض کوثر. ‌و‌ در‌ روایات وارد است از‌ حضرت رسالت که: حوض من‌ یکماهه راه است ‌و‌ آب او‌ سفیدتر از‌ شیر ‌و‌ بوى او‌ خوشتر از‌ مشک ‌و‌ کوزه هاى ‌آن مانند ستارگان آسمان. ‌و‌ هر‌ که‌ از‌ ‌آن حوض آب خورد ، هرگز تشنه نشود. «و آب ده‌ ما‌ را‌ به‌ جام آن».

«و صل اللهم على محمد ‌و‌ آله صلاه تبلغه بها افضل ما‌ یامل من‌ خیرک ‌و‌ فضلک ‌و‌ کرامتک انک ذو رحمه واسعه ‌و‌ فضل کریم».

یامل مثلثه المیم.

(یعنى:) ‌و‌ رحمت کن- بار خدایا- بر‌ محمد ‌و‌ آل‌ او‌ رحمتى که‌ برسانى او‌ را‌ به‌ سبب ‌آن رحمت به‌ فاضلترین آنچه امید دارد از‌ خیر تو‌ ‌و‌ فضل ‌و‌ کرامت تو. زیرا که‌ تو‌ صاحب رحمت ‌و‌ بخشایش وسیعى ‌و‌ صاحب فضل بزرگى.

«اللهم اجزه بما بلغ من‌ رسالاتک».

بار خدایا، جزا ده‌ او‌ را‌ به‌ مقابل آنچه رسانیده از‌ پیغامهاى تو‌ به‌ بندگان تو.

«و ادى من‌ آیاتک».

و‌ تادیه نموده ‌و‌ به‌ جا رسانیده از‌ آیات کتاب تو.

«و نصح لعبادک».

و‌ نصیحت کرد بندگان تو‌ را.

«و جاهد فى سبیلک».

و‌ مجاهده کرد با‌ کفار نابکار در‌ راه تو.

«افضل ما‌ جزیت احدا من‌ ملائکتک المقربین ‌و‌ انبیائک المرسلین المصطفین».

فاضلتر از‌ آنچه جزا داده اى یکى از‌ فرشتگان مقرب درگاه خود را‌ ‌و‌ پیغمبران مرسل خود را‌ که‌ برگزیده شدگانند.

«و السلام علیه ‌و‌ على آله الطیبین الطاهرین ‌و‌ رحمه الله ‌و‌ برکاته».

و‌ سلام بر‌ او‌ باد ‌و‌ بر‌ آل‌ او‌ که‌ پاکان ‌و‌ پاکیزگانند، ‌و‌ رحمت خدا ‌و‌ برکات او‌ بر‌ او‌ باد.

شرح صحیفه (مدرسی)

اللغه:

صدع: آشکار.

امکن: اسم تفضیل ‌یا‌ ‌از‌ تمکن ‌یا‌ ‌از‌ مکانت.

اوجه: وجیه ‌تر‌ یعنى صاحب آبرو.

مرویست روز قیامت گناهکاران جمع شوند گویند: ‌ما‌ حاجت ‌به‌ شفیعى داریم ‌که‌ شفاعت ‌ما‌ نماید لابدیم ‌که‌ شفیعى پیدا کنیم سپس ‌به‌ نزد آدم (ع) روند ‌و‌ عرض نمایند: ‌اى‌ مسجود ملائکه ‌ما‌ ‌را‌ شفیع باش فرماید: ‌که‌ ‌من‌ هنوز ‌از‌ انفعال ترک اولى بیرون نیامده ‌ام‌ چگونه شفاعت نمایم، سپس نزد نوح روند عرض کنند که: ‌ما‌ ‌را‌ شفاعت نما فرماید که: مرا این امر نیست، سپس نزد ابراهیم روند ‌او‌ نیز امتناع نماید، ‌و‌ نزد موسى ‌و‌ عیسى روند ایشان نیز معذرت جویند.

گویند: کسى ‌که‌ سزاوار این امر است خاتم الانبیاء است ‌که‌ سید اولین ‌و‌ آخرین است.

سپس همه نزد ‌او‌ روند ‌پس‌ ‌او‌ برخیزد ‌و‌ ‌از‌ ‌حق‌ تعالى طلب شفاعت نماید چون اذن شفاعت ‌به‌ ‌او‌ رسد روى ‌به‌ زمین نهد ‌به‌ سجده رود ‌و‌ خطاب ‌به‌ ‌او‌ رسد ‌اى‌ احمد ‌سر‌ بردار ‌هر‌ ‌که‌ ‌را‌ خواهى شفاعت نما، سپس ‌سر‌ بردارد ‌و‌ ثناء خدا جاى آورد ‌و‌ سپس شفاعت نماید ‌هر‌ گوینده ‌ى‌ ‌لا‌ اله الا الله ‌را‌ ‌و‌ ‌در‌ ‌دل‌ ‌او‌ ایمان باشد ‌و‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌از‌ دوزخ بیرون آورد.

تحقیق وسیله ‌در‌ دعاى ‌یا‌ ‌من‌ خص محمدا ‌و‌ آله بالکرامه گذشت.

روایت شده است ‌که‌ فرمود: حوض ‌من‌ ‌ما‌ بین عدن ‌و‌ عمان است آب ‌او‌ سفیدتر ‌از‌ شیر ‌و‌ شیرین ‌تر‌ ‌از‌ عسل اکواب ‌او‌ عدد ستارگان ‌هر‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌آن‌ بیاشامد هرگز تشنه نشود.

باء ‌در‌ بما بلغ سببیه است ‌یا‌ بدل.

محمد ‌بن‌ یعقوب ‌به‌ سند خود روایت نماید ‌از‌ معاویه ‌بن‌ عمار ‌از‌ حضرت صادق علیه السلام ‌که‌ ‌آن‌ بزرگوار فرمودند که: اگر قرائت فاتحه الکتاب نمائى ‌بر‌ مرده ‌ى‌ بعد خداى عزوجل روح ‌بر‌ ‌او‌ برگرداند تعجب ندارد.

و‌ نیز روایت کند ‌از‌ ‌آن‌ بزرگوار ‌که‌ قرائت فاتحه الکتاب ‌بر‌ مرضى ‌و‌ دردى نمى شود مگر آنکه ‌از‌ مرض خوب شود.

عیاشى مرفوعا روایت کند ‌از‌ حضرت امیرالمومنین علیه السلام ‌که‌ ‌آن‌ بزرگوار فرمودند که: حضرت رسول اکرم فرمودند که: ‌هر‌ ‌که‌ قرائت کند چهار آیه ‌از‌ اول سوره ‌ى‌ بقره ‌و‌ آیه الکرسى ‌و‌ ‌دو‌ آیه بعد ‌از‌ آیه الکرسى ‌و‌ ‌سه‌ آیه ‌ى‌ ‌از‌ آخر سوره ‌ى‌ بقره بدى نخواهد دید هیچ بدى ‌در‌ نفس خود ‌و‌ اهل ‌و‌ عیال ‌و‌ مال خود ‌و‌ شیطان نخواهد نزدیک ‌او‌ شد.

عیاشى ‌و‌ صدوق روایت کنند ‌از‌ حضرت صادق (ع) که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ بقره ‌و‌ ‌آل‌ عمران ‌را‌ قرائت نماید این ‌دو‌ سوره سایه اندازند بالاى ‌سر‌ ‌او‌ مثل ‌دو‌ پارچه ابر ‌یا‌ مثل ‌دو‌ عبا.

و‌ روایت شده است ‌از‌ پیغمبر (ص) که: فرمودند: ‌هر‌ ‌که‌ قرائت نماید سوره ‌ى‌ ‌آل‌ عمران ‌را‌ عطا کند خداى عزوجل ‌به‌ ‌او‌ بهر حرفى امانى ‌از‌ گرمى جهنم.

و‌ اگر نوشته شود ‌به‌ زعفران ‌و‌ ‌بر‌ زنى ‌که‌ حمل برنمى دارد آویز شود خواهد حامله ‌شد‌ باذن الله، ‌و‌ اگر بیاویزد ‌او‌ ‌را‌ ‌بر‌ درخت خرما ‌یا‌ درخت دیگر ‌که‌ میوه ‌ى‌ ‌او‌ ‌مى‌ ریزد ‌یا‌ برگ ‌او‌ ‌مى‌ ریزد خواهد میوه ‌و‌ برگ خود ‌را‌ ضبط نمود.

و‌ ‌در‌ روایت حضرت صادق است ‌که‌ اگر سوره ‌ى‌ ‌آل‌ عمران ‌به‌ زعفران نوشته ‌و‌ ‌او‌ ‌را‌ بیاویزد ‌به‌ زنى ‌که‌ حمل ‌مى‌ خواهد بردارد خواهد حامله ‌شد‌ ‌به‌ اذن خدا، ‌و‌ اگر بیاویزد ‌بر‌ فقیرى خواهد غنى ‌شد‌ ‌و‌ ‌او‌ ‌را‌ خداى عزوجل خواهد روزى داد.

عیاشى ‌از‌ امیرالمومنین روایت کند ‌که‌ ‌آن‌ بزرگوار فرمود که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ نساء ‌را‌ ‌در‌ ‌هر‌ روز جمعه بخواند خواهد ایمن ‌شد‌ ‌از‌ فشار قبر.

صدوق ‌به‌ سند خود روایت کند ‌از‌ امام محمد باقر ‌که‌ ‌آن‌ بزرگوار فرمودند که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ مائده ‌در‌ ‌هر‌ پنجشنبه بخواند ایمان ‌او‌ نخواهد زایل شد، ‌و‌ نخواهد ‌از‌ براى خدا شریک قرار داد.

روایت شده است ‌از‌ حضرت صادق (ع) ‌که‌ ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ انعام ‌را‌ ‌به‌ مشک ‌و‌ زعفران بنویسد ‌و‌ ‌در‌ شش روز متوالى بیاشامد خداى عزوجل ‌او‌ ‌را‌ روزى کثیر خواهد عنایت فرمود ‌و‌ بدى ‌به‌ ‌او‌ نمى رسد ‌و‌ ‌از‌ همه ‌ى‌ امراض خواهد عافیت یافت ‌به‌ اذن خدا.

عیاشى ‌به‌ سند خود نقل ‌مى‌ کند ‌از‌ حضرت صادق (ع) ‌که‌ ‌آن‌ بزرگوار فرمود: ‌هر‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ حاجتى باشد ‌به‌ خدا ‌و‌ خواهد ‌که‌ حاجت ‌او‌ برآورده شود ‌پس‌ چهار رکعت نماز بخواند ‌به‌ فاتحه الکتاب ‌و‌ سوره ‌ى‌ انعام ‌و‌ بعد ‌از‌ فراغ نماز بگوید: ‌یا‌ کریم ‌یا‌ کریم ‌یا‌ کریم ‌یا‌ عظیم ‌یا‌ عظیم ‌یا‌ عظیم ‌یا‌ اعظم ‌من‌ کل عظیم ‌یا‌ سمیع الدعاء ‌یا‌ ‌من‌ ‌لا‌ یغیره الایام ‌و‌ اللیالى صل على محمد ‌و‌ ‌آل‌ محمد ‌و‌ ارحم ضعفى ‌و‌ فقرى ‌و‌ فاقتى ‌و‌ مسکنتى فانک اعلم بها منى ‌و‌ انت اعلم ‌به‌ حاجتى، ‌یا‌ ‌من‌ رحم الشیخ یعقوب حین ‌رد‌ علیه یوسف قره عینه، ‌یا‌ ‌من‌ رحم ایوب بعد طول بلائه، ‌یا‌ ‌من‌ رحم محمدا علیه ‌و‌ آله السلام لیتم ‌او‌ اه ‌و‌ نصره على جبابره قریش ‌و‌ طواغیتها ‌و‌ امکنه منهم ‌یا‌ مغیث مکرر بگوید ‌پس‌ قسم ‌به‌ ‌آن‌ کسى ‌که‌ جانم ‌در‌ قدرت ‌او‌ است اگر بعد ‌از‌ نماز این دعا ‌را‌ بخوانى نخواهد خدا بخل نمود ‌و‌ عطا خواهد کرد.

ابن بابویه ‌به‌ سند خود ‌از‌ حضرت صادق روایت نماید ‌که‌ فرمودند: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ اعراف ‌را‌ ‌در‌ ‌هر‌ ماه بخواند ‌در‌ روز قیامت خواهد ایمن بود، اگر ‌در‌ ‌هر‌ جمعه بخواند روز قیامت ‌از‌ ‌او‌ حساب نخواهند زیرا ‌که‌ ‌در‌ ‌او‌ محلمست ‌پس‌ ترک قرائت ‌او‌ ننمائید ‌و‌ ‌بر‌ ‌او‌ مواظبت نمائید زیرا ‌که‌ این سوره ‌در‌ روز قیامت شهادت دهد براى ‌او‌ نزد خداى عزوجل.

ابن بابویه ‌به‌ سند خود روایت نماید ‌که‌ ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ انفال ‌و‌ سوره ‌ى‌ برائه ‌را‌ ‌در‌ ‌هر‌ ماه قرائت کند نخواهد منافق ‌شد‌ ‌و‌ خواهد بود ‌از‌ شیعه ‌ى‌ امیرالمومنین.

و‌ نیز روایت نماید ‌به‌ سند خود ‌از‌ حضرت صادق (ع) ‌که‌ فرمود: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ یونس ‌را‌ ‌در‌ ‌هر‌ ‌دو‌ ماه ‌یا‌ ‌سه‌ ماه ‌یک‌ دفعه بخواند نترسد ‌از‌ اینکه بوده باشد از جهال ‌و‌ خواهد بود ‌در‌ روز قیامت ‌از‌ بزرگان ‌و‌ مقربین.

و‌ نیز روایت ‌از‌ امام محمد باقر علیه السلام نماید ‌که‌ فرمود: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ هود ‌را‌ ‌در‌ ‌هر‌ جمعه بخواند ‌در‌ زمره ‌ى‌ مومنین ‌و‌ پیغمبران است ‌و‌ حساب ‌او‌ خواهد آسان ‌شد‌ بدى عمل ‌او‌ ‌در‌ قیامت نخواهد معلوم شد.

و‌ نیز روایت نماید ‌از‌ حضرت صادق (ع) که: ‌هر‌ ‌که‌ قرائت نماید سوره ‌ى‌ یوسف ‌را‌ ‌در‌ ‌هر‌ روز ‌یا‌ ‌در‌ ‌هر‌ ‌شب‌ روز قیامت خواهد مبعوث ‌شد‌ ‌در‌ حالتى ‌که‌ جمال ‌او‌ مثل جمال یوسف باشد ‌و‌ خوف قیامت ‌بر‌ ‌او‌ نرسد ‌و‌ ‌از‌ خوبان بندگان خدا خواهد بود ‌و‌ این سوره ‌در‌ تورات مکتوب است.

و‌ نیز مروى است ‌از‌ ‌آن‌ بزرگوار که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ رعد زیاد قرائت نماید نخواهد صاعقه ‌بر‌ ‌او‌ رسید اگر ‌چه‌ ناصبى باشد، اگر مومن باشد داخل ‌در‌ بهشت شود بدون حساب ‌و‌ شفاعت خواهد نمود ‌هر‌ ‌که‌ ‌را‌ ‌مى‌ شناسد ‌از‌ اهل بیت ‌و‌ برادران خود.

در‌ بعضى ‌از‌ روایات است: ‌هر‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌شب‌ تاریک بعد ‌از‌ نماز عشاء سوره ‌ى‌ رعد ‌را‌ بنویسد ‌و‌ ‌در‌ ‌آن‌ وقت ‌او‌ ‌را‌ بگرداند ‌در‌ دربار شاه جائر عسکر ‌و‌ رعیت ‌او‌ ‌بر‌ ‌او‌ غالب شوند سخن ‌او‌ نشنوند ‌و‌ عمر ‌او‌ کوتاه خواهد شد، اگر این سوره ‌را‌ ‌در‌ ظالمى ‌یا‌ کافرى ‌یا‌ زندیقى بگذارد خواهد ‌او‌ ‌را‌ هلاک نمود ‌به‌ اذن خدا.

و‌ نیز صدوق روایت کند ‌از‌ حضرت صادق (ع) که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ ابراهیم ‌در‌ ‌دو‌ رکعت نماز بگذارد ‌و‌ سوره ‌ى‌ حجر ‌در‌ ‌دو‌ رکعت ‌در‌ ‌هر‌ روز جمعه نخواهد جنون ‌و‌ فقر ‌و‌ ابتلا ‌بر‌ ‌او‌ رسید هرگز ‌و‌ ‌در‌ بازوى طفل اگر ببندند نخواهد گریه نمود.

از‌ حضرت صادق (ع) مروى است که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ حجر ‌را‌ ‌به‌ زعفران بنویسد زنى ‌که‌ شیر ‌او‌ ‌کم‌ باشد بیاشامد خواهد شیر ‌او‌ زیاد شد، ‌و‌ ‌هر‌ ‌که‌ این سوره ‌را‌ بخواند ‌به‌ شماره ‌ى‌ مهاجر ‌و‌ انصار خدا خواهد ‌بر‌ ‌او‌ حسنات داد.

صدوق روایت نماید که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ نحل ‌را‌ قرائت کند قرض دنیاى ‌او‌ خواهد داده ‌شد‌ ‌و‌ ‌از‌ هفتاد نوع ‌از‌ بلا محفوظ ماند ‌که‌ ادنى آنها جنون ‌و‌ جذام ‌و‌ برص است، جاى ‌او‌ ‌در‌ جنت عدن ‌که‌ وسط بهشت است خواهد بود ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ بنى اسرائیل ‌را‌ ‌در‌ ‌هر‌ ‌شب‌ جمعه بخواند نخواهد مرد مگر آنکه درک فیض حضرت حجه الله عجل الله فرجه نماید.

شیخ طوسى ‌به‌ سند خود ‌از‌ حضرت صادق روایت کند که: ‌هر‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌شب‌ جمعه سوره ‌ى‌ کهف ‌را‌ بخواند کفاره ‌ى‌ گناه ‌او‌ ‌از‌ جمعه ‌تا‌ جمعه ‌ى‌ دیگر خواهد بود.

ابن بابویه ‌به‌ سند خود ‌از‌ حضرت صادق روایت کند که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ مریم ‌را‌ مداوم باشد ‌در‌ قرائت نخواهد مرد مگر اینکه برسد ‌به‌ برکت این سوره چیزى ‌را‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌بى‌ نیاز کند ‌در‌ نفس ‌او‌ ‌و‌ مال ‌و‌ اولاد ‌او‌ ‌و‌ ‌در‌ آخرت ‌از‌ اصحاب عیسى ‌بن‌ مریم (ع) خواهد بود ‌و‌ داده ‌مى‌ شود ‌به‌ ‌او‌ ‌از‌ اجر مثل پادشاهى سلیمان ‌بن‌ داود.

و‌ نیز روایت کند ‌از‌ ‌آن‌ بزرگوار ‌که‌ فرمود ترک ننمائید قرائت سوره ‌ى‌ طه ‌را‌ زیرا ‌که‌ خدا دوست دارد این سوره ‌را‌ ‌و‌ دوست دارد ‌هر‌ ‌که‌ ‌را‌ ‌که‌ بخواند این سوره ‌را‌ ‌و‌ ‌هر‌ ‌که‌ قرائت این سوره نماید خلاق عالم ‌در‌ روز قیامت کتاب ‌او‌ ‌را‌ ‌به‌ دست راست ‌او‌ دهد ‌و‌ حساب ‌او‌ نخواهد ‌شد‌ ‌در‌ روز قیامت ‌آن‌ قدر ‌بر‌ ‌او‌ اجر دهند ‌که‌ خود راضى شود.

و‌ نیز روایت شده است ‌به‌ نحو سابق که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ انبیاء ‌را‌ بخواند ‌از‌ بابت دوستى ‌به‌ ‌آن‌ سوره خواهد رفیق پیغمبران بود ‌در‌ آخرت ‌در‌ جنات نعیم ‌در‌ دنیا ‌در‌ نظر مردم مهیب خواهد بود.

و نیز ‌در‌ ‌آن‌ سند مذکور است که: حضرت صادق (ع) فرمودند ‌که‌ ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ ‌حج‌ ‌را‌ بخواند ‌در‌ ‌هر‌ ‌سه‌ روز ‌یک‌ مرتبه سال نگذشته خواهد مشرف ‌به‌ مکه ‌شد‌ اگر ‌در‌ سفر خود بمیرد داخل بهشت خواهد شد، فرمود: اگر مخالف باشد تخفیف ‌از‌ براى ‌او‌ خواهد شد.

و‌ نیز ‌به‌ همان سند ‌از‌ ‌آن‌ بزرگوار روایت شده است ‌که‌ فرمود: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ مومن ‌را‌ بخواند خاتمه ‌ى‌ ‌او‌ ‌به‌ سعادت خواهد بود، اگر مداوم باشد قرائت ‌او‌ ‌را‌ ‌در‌ ‌هر‌ روز جمعه ‌و‌ منزل ‌او‌ ‌در‌ فردوس اعلى خواهد بود ‌با‌ پیغمبران ‌و‌ مرسلین.

و‌ نیز ‌به‌ همان سند ‌از‌ ‌آن‌ بزرگوار روایت شده ‌که‌ فرمود: حفظ نمائید اولاد خود ‌را‌ ‌و‌ فروج خود ‌را‌ ‌به‌ تلاوت سوره ‌ى‌ نور ‌و‌ حفظ نمائید زنانتان ‌را‌ ‌به‌ این سوره ‌پس‌ ‌هر‌ ‌که‌ مداوم قرائت این سوره باشد ‌در‌ ‌هر‌ ‌شب‌ ‌یا‌ ‌در‌ ‌هر‌ روز نمى بیند ‌در‌ احدى ‌از‌ اهل بیت خود بدى ‌تا‌ اینکه ‌به‌ میرد ‌پس‌ اگر مرد هفتاد هزار ملائکه تشییع ‌او‌ نمایند ‌تا‌ قبر ‌او‌ ‌و‌ ‌از‌ براى ‌او‌ دعا نمایند ‌و‌ استغفار ‌از‌ براى ‌او‌ کنند ‌تا‌ داخل قبر شود.

از‌ موسى ‌بن‌ جعفر (ع) مروى است که: ترک قرائت سوره ‌ى‌ فرقان ننمائید ‌هر‌ ‌که‌ قرائت ‌او‌ نماید ‌در‌ ‌هر‌ ‌شب‌ خدا ‌او‌ ‌را‌ عذاب نخواهد نمود هرگز ‌و‌ ‌از‌ ‌او‌ حساب نخواهد ‌و‌ منزل ‌او‌ ‌در‌ فردوس اعلى است.

صدوق ‌به‌ سند خود ‌از‌ حضرت صادق (ع) روایت کند ‌که‌ فرمود: ‌هر‌ ‌که‌ بخواند ‌سه‌ سوره ‌ى‌ طس ‌را‌ ‌در‌ ‌هر‌ ‌شب‌ جمعه خواهد ‌از‌ دوستان خدا بود ‌و‌ ‌در‌ جوار ‌و‌ کنف خدا خواهد بود، ‌در‌ دنیا نخواهد بدى ‌بر‌ ‌او‌ رسید ‌و‌ خواهد ‌او‌ ‌را‌ ‌در‌ بهشت مقدارى داد ‌که‌ راضى شود ‌و‌ بالاتر ‌از‌ راضى شدن ‌صد‌ زنى ‌از‌ حورالعین تزویج ‌او‌ نمود.

صدوق ‌به‌ سند خود ‌از‌ ابو بصیر ‌از‌ حضرت صادق (ع) روایت کند ‌که‌ ‌آن‌ بزرگوار فرمودند: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ روم ‌و‌ عنکبوت ‌را‌ ‌در‌ ‌شب‌ بیست ‌و‌ سیم ماه مبارک رمضان قرائت نماید ‌پس‌ ‌او‌ قسم ‌به‌ خداى ‌اى‌ ابوبصیر ‌که‌ ‌از‌ اهل بهشت است هرگز نخواهم احدى ‌را‌ استثنا نمود، ‌و‌ نمى ترسم ‌که‌ خداى عزوجل مرا ‌در‌ سوگند خودم عقاب نماید، ‌و‌ این ‌دو‌ سوره ‌را‌ نزد خداى منزلتى است.

و‌ نیز مروى است ‌به‌ سند سابق ‌که‌ فرمودند که: ‌هر‌ ‌که‌ قرائت سوره ‌ى‌ لقمان نماید ‌در‌ ‌هر‌ ‌شب‌ موکل کند خداى عزوجل ملائکه ‌را‌ ‌که‌ حفظ ‌او‌ نمایند ‌از‌ ابلیس ‌و‌ جنود ‌او‌ ‌تا‌ صبح ‌پس‌ اگر ‌در‌ روز قرائت کند ملائکه حفظ ‌او‌ نمایند ‌تا‌ ‌شب‌ شود.

و‌ نیز مرویست ‌به‌ سند گذشته که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ سجده ‌را‌ ‌در‌ ‌هر‌ ‌شب‌ جمعه قرائت کند خداى عزوجل کتاب ‌او‌ ‌را‌ ‌به‌ دست راست ‌او‌ بدهد ‌و‌ ‌از‌ ‌او‌ حساب نخواهد ‌و‌ ‌از‌ رفقاى محمد ‌و‌ ‌آل‌ ‌او‌ خواهد بود.

و‌ نیز مرویست ‌به‌ سند سابق که: ‌هر‌ ‌که‌ زیاد قرائت کند سوره ‌ى‌ احزاب ‌را‌ ‌در‌ روز قیامت ‌در‌ جوار پیغمبر خواهد بود.

ابن بابویه ‌به‌ سند خود ‌از‌ حضرت صادق (ع) روایت کند که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ سباء ‌و‌ فاطر ‌را‌ ‌در‌ ‌شب‌ جمعه بخواند ‌او‌ ‌را‌ نخواهد مکروه رسید خیر دنیا ‌و‌ آخرت خواهد ‌به‌ ‌او‌ رسید ‌که‌ ‌به‌ هیچ قلب خطور نکند.

جابر جعفى ‌از‌ صادق ‌آل‌ محمد روایت کند ‌که‌ ‌آن‌ بزرگوار فرمود ‌که‌ ‌هر‌ ‌که‌ یس ‌را‌ ‌در‌ عمر خود ‌یک‌ مرتبه بخواند بنویسد خداى عزوجل ‌به‌ عدد ‌هر‌ چیزى ‌که‌ ‌در‌ دنیا خلق نموده است ‌و‌ ‌به‌ عدد ‌هر‌ خلقى ‌که‌ ‌در‌ آخرت نموده است ‌و‌ ‌در‌ آسمان خلق نموده است ‌به‌ عدد ‌هر‌ ‌یک‌ ‌دو‌ هزار هزار حسنه، ‌و‌ ‌به‌ مثل ‌او‌ محو نماید سیئه ‌را‌ ‌و‌ نرسد ‌به‌ ‌او‌ فقر ‌و‌ دین ‌و‌ خرابى ‌و‌ تعب ‌و‌ جنون ‌و‌ جذام ‌و‌ وسواس ‌و‌ مرضى که ‌او‌ ‌را‌ ضرر رساند، ‌و‌ سکرات مردن ‌بر‌ ‌او‌ آسان شود خدا ضامن سعه ‌ى‌ ‌او‌ شده است، ‌و‌ خوشحال است وقت ملاقات خدا ‌در‌ آخرت راضى خواهد بود ‌به‌ ثواب خدا، خداى عزوجل ‌به‌ ملائکه فرماید: ‌من‌ راضى هستم ‌از‌ فلان ‌از‌ ‌او‌ استغفار کنید.

صدوق روایت کند ‌از‌ حضرت صادق ‌که‌ فرمود: ‌هر‌ ‌که‌ قرائت سوره ‌ى‌ ‌صف‌ ‌در‌ ‌هر‌ ‌شب‌ جمعه نماید محفوظ ماند ‌از‌ ‌هر‌ آفت ‌و‌ ‌هر‌ بلیه خواهد ‌در‌ دنیا دفع شود ‌و‌ روزى ‌او‌ ‌در‌ دنیا خواهد وسیع شد، ‌و‌ نخواهد رسید شیطان ‌به‌ ‌او‌ ‌و‌ ‌به‌ مال ‌و‌ بدن ‌و‌ اولاد ‌او‌ ‌به‌ بدى، ‌و‌ محفوظ خواهد بود ‌از‌ ‌شر‌ ‌هر‌ ظالمى اگر ‌در‌ ‌آن‌ ‌شب‌ ‌یا‌ ‌در‌ ‌آن‌ روز بمیرد خواهد شهید مرد، ‌و‌ خدا ‌او‌ ‌را‌ ‌در‌ حالت شهادت داخل بهشت خواهد نمود ‌او‌ ‌را‌ ‌با‌ شهدا.

و‌ نیز روایت نمود ‌که‌ ‌آن‌ بزرگوار فرموده که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ ص ‌را‌ قرائت نماید ‌در‌ ‌شب‌ جمعه داده شود ‌بر‌ ‌او‌ خیر دنیا ‌و‌ آخرت ‌که‌ ‌بر‌ احدى داده نشده مگر پیغمبر مرسل ‌و‌ ملک مقرب ‌و‌ داخل ‌در‌ بهشت شود ‌او‌ ‌و‌ ‌هر‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ دوست دارد ‌از‌ اهل بیت ‌او‌ حتى کسى ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ خدمت نموده اگر ‌چه‌ ‌در‌ عیال ‌او‌ نباشد ‌و‌ ‌در‌ مرتبه ‌ى‌ کسى ‌که‌ ‌او‌ شفاعت ‌او‌ نماید.

و‌ نیز ‌به‌ ‌آن‌ سند مروى است که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ زمر ‌را‌ بخواند ‌از‌ ‌شر‌ زبان خود محفوظ ماند ‌و‌ ‌به‌ ‌او‌ داده شود شرف دنیا ‌و‌ آخرت ‌و‌ عزت بدون مال ‌و‌ عشیره، ‌و‌ مهیب باشد نزد ‌هر‌ کسى بدن ‌او‌ ‌از‌ آتش جهنم محفوظ خواهد بود، ‌و‌ هزار شهر ‌از‌ براى ‌او‌ بنا کنند ‌در‌ ‌هر‌ شهرى هزار قصر ‌در‌ ‌هر‌ قصرى ‌صد‌ حورى ‌از‌ براى ‌او‌ است، ‌با‌ همه اینها ‌دو‌ چشمه ‌ى‌ جارى ‌و‌ ‌دو‌ چشمه ‌که‌ ‌مى‌ جوشد ‌و‌ ‌دو‌ بستان ‌و‌ حوریان ‌در‌ خیمها ‌و‌ بستان ‌که‌ ‌در‌ ‌او‌ ‌هر‌ قسم میوه ‌و‌ ‌از‌ ‌هر‌ فاکهه ‌یک‌ زوج ‌در‌ ‌آن‌ است.

و نیز ‌به‌ ‌آن‌ سند منقولست که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ حم مومن ‌را‌ ‌در‌ ‌هر‌ ‌شب‌ بخواند گناهان گذشته ‌و‌ آینده ‌او‌ آمرزیده شود ‌و‌ ملازم شود ‌به‌ پرهیزگارى ‌از‌ آخرت ‌او‌ ‌را‌ خوبتر ‌از‌ دنیاى ‌او‌ خواهد بود.

و‌ نیز مروى است که: ‌هر‌ ‌که‌ حم سجده ‌را‌ تلاوت کند ‌از‌ براى ‌او‌ نور است ‌در‌ قیامت ‌به‌ قدرى ‌که‌ چشم نظر نماید ‌و‌ ‌در‌ دنیا ‌در‌ سعه ‌ى‌ رزق ‌و‌ فراوانى خواهد بود .

و‌ ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ شورى ‌را‌ بخواند ‌در‌ قیامت خواهد مبعوث ‌شد‌ روى ‌او‌ مثل برف ‌یا‌ آفتاب ‌تا‌ ‌مى‌ ایستد نزد خداى تعالى خدا ‌مى‌ فرماید: بنده ‌ى‌ ‌من‌ مداومت نمود ‌به‌ قرائت سوره ‌ى‌ حمعسق ندانست ثواب ‌او‌ ‌را‌ اگر ‌مى‌ دانست ‌چه‌ هست ‌از‌ سوره ‌و‌ ثواب ‌او‌ ‌هر‌ آینه ملول نمى ‌شد‌ ‌از‌ قرائت ‌او‌ لکن زود جزا دهم ‌تو‌ ‌را‌ جزاى ‌تو‌ داخل نمایند ‌او‌ ‌را‌ ‌در‌ بهشت، ‌و‌ ‌از‌ براى ‌او‌ قصرى است ‌از‌ یاقوت سرخ درها ‌و‌ کنگره ‌ها‌ ‌و‌ پله هاى ‌او‌ ‌از‌ یاقوت سرخ است ظاهر ‌او‌ ‌از‌ باطنش معلوم ‌و‌ باطن ‌او‌ ‌از‌ ظاهرش، ‌و‌ ‌از‌ براى ‌او‌ ‌دو‌ حوریه ‌از‌ حورالعین است ‌و‌ هزار کنیز ‌و‌ هزار غلام ‌از‌ ولدان ‌که‌ خدا وصف آنها ‌را‌ نماید.

و‌ نیز ‌به‌ سند سابق مروى است ‌که‌ فرمود: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ زخرف ‌را‌ قرائت کند ایمن باشد ‌در‌ قبر خود ‌از‌ جانوران زمین ‌و‌ ‌از‌ فشار قبر ‌تا‌ آنکه بایستد نزد خداى تعالى ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ داخل بهشت شود.

صدوق روایت کند ‌از‌ حضرت باقر (ع) ‌که‌ فرمود که: ‌هر‌ ‌که‌ دخان ‌را‌ ‌در‌ نماز فریضه ‌ى‌ خود ‌و‌ نافله ‌ى‌ خود قرائت کند خواهد مبعوث ‌شد‌ ‌از‌ ایمنان ‌در‌ روز قیامت زیر سایه ‌ى‌ عیش کبریائى، ‌و‌ حساب ‌او‌ آسان شود ‌و‌ کتاب ‌او‌ ‌را‌ ‌به‌ دست راست ‌او‌ دهند.

فرمود حضرت صادق (ع): ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ جاثیه ‌را‌ بخواند ثواب ‌او‌ ‌آن‌ است ‌که‌ آتش نبیند ‌و‌ آواز ‌او‌ نشنود ‌و‌ ‌او‌ ‌با‌ پیغمبر است.

فرمود صادق ‌آل‌ نبى: ‌هر‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌هر‌ روز ‌یا‌ ‌در‌ ‌هر‌ جمعه قرائت احقاف نماید نخواهد ‌در‌ دنیا ترسید ‌و‌ ایمن خواهد بود ‌در‌ آخرت.

حضرت صادق (ع) فرمود: ‌هر‌ ‌که‌ قرائت نماید سوره ‌ى‌ محمد ‌را‌ ریب ‌و‌ ‌شک‌ ‌او‌ ‌را‌ هرگز نخواهد داخل شد، ‌و‌ هرگز نخواهد مبتلا ‌به‌ فقر شد، ‌و‌ ‌از‌ پادشاه نخواهد ترسید همیشه محفوظ است ‌از‌ شرک ‌و‌ کفر ‌تا‌ بمیرد، ‌و‌ بعد ‌از‌ مردن هزار ملک موکل کند ‌به‌ قبر ‌او‌ ‌که‌ ‌از‌ براى ‌او‌ صلوات بفرستند ‌و‌ صلوات ثوابش براى ‌او‌ باشد ‌و‌ تشییع ‌او‌ نمایند ‌تا‌ آنکه ‌بر‌ ‌پا‌ ایستد ‌در‌ موقف نزد خداى عزوجل، ‌و‌ ‌مى‌ باشد ‌در‌ امان خدا ‌و‌ امان پیغمبر صلى الله علیه ‌و‌ آله.

و‌ نیز ‌به‌ سند ابن بابویه ‌از‌ حضرت صادق (ع) مروى است ‌که‌ فرمود حفظ کنید مالهاى خود ‌و‌ زنان خود ‌و‌ کنیزهاى خود ‌را‌ ‌از‌ تلف ‌به‌ قرائت سوره ‌ى‌ انا فتحنا ‌هر‌ ‌که‌ مواظبت قرائت ‌او‌ کند ندا نماید منادى ‌در‌ روز قیامت ‌تا‌ اینکه تمام خلایق بشنوند که: ‌تو‌ ‌از‌ خوبان بندگان هستى ‌آن‌ ‌را‌ ملحق سازید ‌به‌ بندگان خوب، ‌و‌ ‌او‌ ‌را‌ منزل دهید ‌در‌ جنات نعیم، ‌و‌ سیراب نمائید ‌او‌ ‌را‌ ‌از‌ رحیق مختوم ‌که‌ مزاج ‌او‌ ‌از‌ کافور است.

فرمود: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ حجرات ‌را‌ ‌در‌ ‌هر‌ روز ‌یا‌ ‌در‌ ‌هر‌ ‌شب‌ بخواند ‌از‌ زوار پیغمبر خواهد بود.

و‌ حضرت باقر فرمودند که: ‌هر‌ ‌که‌ مداومت سوره ‌ى‌ ق نماید ‌در‌ نماز فریضه ‌ى‌ خود ‌و‌ نافله ‌ى‌ خود روزى ‌او‌ وسیع خواهد شد، ‌و‌ کتاب ‌او‌ ‌به‌ دست راست ‌او‌ دهند ‌و‌ ‌از‌ ‌او‌ حساب نخواهند.

از حضرت صادق (ع) مروى است که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ ‌و‌ الذاریات ‌در‌ روز ‌یا‌ ‌در‌ ‌شب‌ بخواند خدا اصلاح معیشت ‌او‌ نماید ‌و‌ ‌به‌ ‌او‌ رزق واسع ‌مى‌ دهد، ‌و‌ ‌در‌ قبر ‌او‌ چراغى روشن شود ‌که‌ روشنائى دهد ‌تا‌ روز قیامت.

حضرت باقر ‌و‌ صادق (ع) فرمودند: ‌که‌ ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ طور ‌را‌ قرائت کند خدا جمع کند خیر دنیا ‌و‌ آخرت ‌او‌ را.

حضرت صادق (ع) فرمودند که: ‌هر‌ ‌که‌ مداومت کند ‌به‌ قرائت سوره ‌ى‌ نجم ‌در‌ ‌هر‌ روز ‌یا‌ ‌در‌ ‌هر‌ ‌شب‌ زندگانى ‌او‌ خوب خواهد شد.

و‌ نیز فرمودند: ‌که‌ ‌هر‌ ‌که‌ قرائت کند سوره ‌ى‌ قمر ‌را‌ ‌از‌ قبر خود بیرون آید ‌و‌ حال آنکه سوار است ‌بر‌ ناقه ‌ى‌ ‌از‌ ناقهاى بهشتى.

و‌ نیز فرمودند: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ الرحمن ‌را‌ بخواند ‌و‌ بگوید عقب ‌هر‌ آیه لابشى ء ‌من‌ آلاء ربى اکذب ‌پس‌ اگر ‌در‌ ‌شب‌ قرائت نمود ‌و‌ مرد شهید مرده است اگر ‌در‌ روز قرائت نمود ‌و‌ مرد ‌پس‌ شهید مرده است.

محمد ‌بن‌ بابویه ‌به‌ سند خود ‌از‌ حضرت صادق (ع) روایت کند ‌که‌ ‌آن‌ بزرگوار فرمودند: ‌هر‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌هر‌ ‌شب‌ جمعه قرائت واقعه نماید خدا ‌او‌ ‌را‌ دوست دارد ‌و‌ ‌او‌ ‌را‌ دوست تمام مردم کند ‌در‌ دنیا بدى ‌و‌ فقر ‌و‌ آفتى ‌از‌ آفات دنیا نخواهد دید ‌و‌ ‌از‌ رفقاى امیرالمومنین است ‌و‌ این سوره مال امیرالمومنین است تنها.

و‌ نیز فرمود: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ حدید ‌و‌ مجادله ‌را‌ ‌در‌ نماز فریضه ‌ى‌ خود بخواند ‌و‌ مداوم باشد خدا ‌او‌ ‌را‌ عذاب نکند ‌تا‌ ‌به‌ میرد، بدى ‌در‌ نفس ‌و‌ مال خود نمى بیند ‌و‌ خصاصه ‌در‌ بدن ‌او‌ نخواهد بود.

هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ حشر ‌را‌ بخواند باقى نمى ماند چیزى مگر آنکه ‌از‌ براى ‌او‌ طلب استغفار نماید اگر ‌در‌ ‌آن‌ ‌شب‌ ‌یا‌ ‌در‌ ‌آن‌ روز ‌به‌ میرد شهید خواهد مرد ‌هر‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌هر‌ شب جمعه بخواند ‌از‌ بلا خواهد ایمن ‌شد‌ ‌تا‌ صبح شود ‌هر‌ ‌که‌ چهار رکعت نماز بخواند ‌در‌ ‌هر‌ رکعت بعد ‌از‌ حمد سوره ‌ى‌ حشر بخواند ‌هر‌ حاجت طلب کند برآورده شود.

فرمودند: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ ممتحنه ‌را‌ بخواند ‌در‌ فرایض ‌و‌ نوافل خود امتحان کند خدا قلب ‌او‌ ‌را‌ ‌از‌ براى ایمان ‌و‌ نورى ‌در‌ چشم ‌او‌ پیدا شود، ‌و‌ ‌بر‌ ‌او‌ فقر ‌و‌ جنون نرسد ‌و‌ ‌نه‌ ‌بر‌ اولاد او.

حضرت باقر فرمود که: ‌هر‌ ‌که‌ قرائت سوره ‌ى‌ ‌صف‌ کند ‌و‌ مواظب ‌او‌ باشد ‌در‌ نوافل ‌و‌ فرایض خود خداى عزوجل ‌او‌ ‌را‌ ‌در‌ صفوف ملائکه ‌و‌ انبیاء ‌و‌ مرسلین قرار دهد.

ابن بابویه ‌به‌ سند خود ‌از‌ حضرت صادق روایت کند فرمود ‌آن‌ بزرگوار:

واجب است ‌بر‌ ‌هر‌ مومنى ‌که‌ شیعه ‌ى‌ ‌ما‌ است اینکه قرائت کند ‌در‌ ‌شب‌ جمعه ‌به‌ جمعه «سبح اسم ربک الاعلى» ‌را‌ ‌و‌ ‌در‌ صلوه ظهر ‌به‌ جمعه ‌و‌ منافقین اگر این عمل نمود گویا عمل نموده است ‌به‌ عمل رسول الله، جزاء ‌و‌ ثواب ‌او‌ بهشت است.

صدوق روایت نموده که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ تغابن ‌را‌ ‌در‌ نماز فریضه خود بخواند ‌آن‌ سوره شفاعت ‌او‌ نماید ‌در‌ قیامت شهادت ‌به‌ خوبى دهد نزد کسى ‌که‌ شهادت ‌او‌ قبول کند بعد ‌از‌ ‌او‌ جدا نشود ‌تا‌ داخل بهشت شود.

و‌ ‌از‌ حضرت صادق (ع) مروى است که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ طلاق ‌و‌ تحریم ‌را‌ ‌در‌ نماز فریضه بخواند ‌در‌ پناه خدا خواهد بود ‌از‌ اینکه بترسد ‌یا‌ محزون شود ‌و‌ ‌از‌ آتش نجات یابد ‌و‌ ‌او‌ ‌را‌ داخل بهشت نمایند ‌به‌ تلاوت این ‌دو‌ سوره ‌و‌ محافظه ‌بر‌ آنها زیرا ‌که‌ آنها مال پیغمبرند.

صدوق روایت نموده ‌که‌ ‌هر‌ ‌که‌ قرائت کند تبارک الذى بیده الملک ‌را‌ ‌در‌ نماز واجب پیش ‌از‌ آنکه بخوابد لایزال ‌در‌ امان خدا است ‌تا‌ صبح شود، ‌و‌ ‌در‌ امان ‌او‌ است ‌در‌ روز قیامت ‌تا‌ اینکه داخل بهشت گردد.

و‌ نیز روایت کرده ‌که‌ فرمود: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ ن ‌و‌ القلم ‌در‌ فریضه ‌یا‌ ‌در‌ نافله بخواند خدا ‌او‌ ‌را‌ ایمن کند ‌از‌ اینکه فقر ‌به‌ ‌او‌ رسد ‌و‌ ‌در‌ پناه خود قرار دهد ‌از‌ فشار قبر.

و‌ نیز روایت نموده ‌که‌ فرمود: زیاد قرائت نمائید سوره ‌ى‌ الحاقه ‌را‌ ‌هر‌ ‌که‌ قرائت ‌او‌ نماید ‌در‌ فرضیه ‌و‌ نافله ‌از‌ ایمان است ‌به‌ خدا ‌و‌ رسول زیرا ‌که‌ این سوره نازل ‌شد‌ ‌در‌ ‌حق‌ امیرالمومنین ‌و‌ معویه، دین قارى ‌او‌ سلب نخواهد ‌شد‌ ‌تا‌ خداى عزوجل ‌را‌ ملاقات نماید.

و‌ نیز روایت نموده ‌از‌ ‌آن‌ بزگوار ‌که‌ فرمود: زیاد قرائت نمائید سئل سائل ‌را‌ زیرا کسى ‌که‌ زیاد قرائت ‌آن‌ سوره نماید سئوال ننماید خدا ‌و‌ ‌را‌ ‌در‌ روز قیامت ‌از‌ گناه عمل او، ‌و‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌در‌ بهشت جاى دهد ‌با‌ پیغمبر.

و‌ نیز روایت نموده است که: ‌هر‌ ‌که‌ ایمان ‌به‌ خدا دارد ‌و‌ قرائت کتاب ‌او‌ نماید باید ترک ننماید سوره ‌ى‌ نوح ‌را‌ ‌هر‌ بنده ‌ى‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ خوب قرائت نماید ‌در‌ فریضه ‌یا‌ ‌در‌ نافله خداى تعالى ‌او‌ ‌را‌ مسکن دهد ‌در‌ مساکن خوبان، ‌سه‌ چیز خدا ‌بر‌ ‌او‌ عطا فرماید ‌سه‌ بهشت ‌با‌ جنت کرامت ‌و‌ تزویج ‌او‌ نماید دویست حورى ‌و‌ چهار هزار ثیب.

و‌ نیز مروى است که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ مزمل ‌را‌ ‌در‌ نماز عشاء بخواند ‌یا‌ ‌در‌ آخر ‌شب‌ شب ‌و‌ روز شاهد ‌او‌ خواهد بود ‌با‌ سوره ‌ى‌ مزمل زنده نماید ‌او‌ ‌را‌ خدا زندگى خوب ‌و‌ ‌مى‌ میراند ‌او‌ ‌را‌ ‌به‌ مردن خوب.

و‌ نیز مروى است که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ مدثر ‌را‌ بخواند ‌در‌ نماز فریضه واجب است ‌بر‌ خدا ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌با‌ پیغمبر ‌در‌ ‌یک‌ درجه قرار دهد شقاوت ‌به‌ ‌او‌ نرسد ‌در‌ دنیا.

و‌ نیز مروى است که: ‌هر‌ ‌که‌ مداوم باشد سوره ‌ى‌ قیامت ‌را‌ ‌و‌ عمل ‌به‌ ‌او‌ نماید خواهد ‌با‌ پیغمبر محشور ‌شد‌ ‌در‌ قبر خود ‌به‌ خوبترین صورت بشارت ‌او‌ دهد ‌و‌ ‌در‌ روى ‌او‌ بخندد ‌تا‌ ‌از‌ صراط عبور کند.

و‌ نیز مرویست که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ دهر ‌را‌ ‌در‌ صبح پنجشنبه بخواند خواهد تزویج ‌او‌ نمود هشت ‌صد‌ باکره ‌و‌ چهار هزار ثیب ‌از‌ حور العین.

و‌ مروى است که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ ‌و‌ المرسلات بخواند ‌ما‌ بین ‌او‌ ‌و‌ پیغمبر خدا آشنائى اندازد.

و‌ مروى است که: ‌هر‌ ‌که‌ یکسال مداوم شود ‌به‌ سوره ‌ى‌ عم سال نگذشته خواهد موفق ‌به‌ زیارت خانه ‌ى‌ خدا گردید.

مروى است که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ ‌و‌ النازعات بخواند نمى میرد مگر سیراب مبعوث نشود مگر سیراب، داخل بهشت نشود مگر سیراب.

هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ عبس ‌و‌ اذا الشمس بخواند ‌در‌ سایه ‌ى‌ خدا است ‌و‌ بزرگى ‌و‌ ‌در‌ بهشت ‌او‌ خواهد بود ‌و‌ ‌بر‌ خدا این بزرگ نیست.

مرویست: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ سبح اسم ربک الاعلى ‌را‌ تلاوت نماید خواهد اجر داده ‌شد‌ بعد دهر حرفى ‌که‌ نازل ‌شد‌ ‌بر‌ ابراهیم ‌و‌ موسى ‌و‌ محمد ‌ده‌ حسنه.

و‌ مروى است که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ بلد ‌را‌ بخواند ‌در‌ دنیا خواهد معروف ‌شد‌ ‌و‌ ‌او‌ ‌از‌ خوبان است ‌در‌ آخرت معروف ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ مرتبه ‌اى‌ است نزد خدا ‌در‌ روز قیامت ‌و‌ ‌از‌ رفقاى پیغمبران ‌و‌ شهدا ‌و‌ صلحا است.

و‌ مروى است ‌از‌ حضرت صادق (ع) ‌که‌ فرمود: ‌هر‌ ‌که‌ زیاد قرائت نماید سوره ‌ى‌ ‌و‌ الشمس ‌و‌ اللیل ‌و‌ الضحى ‌و‌ الم نشرح ‌در‌ شبانه روز چیزى نیست ‌در‌ حضرت ‌او‌ مگر اینکه ‌از‌ براى ‌او‌ شهادت دهد ‌در‌ روز قیامت حتى موى ‌و‌ بدن ‌و‌ گوشت ‌و‌ خون ‌و‌ رگ ‌و‌ ‌پى‌ ‌و‌ عظم ‌او‌ ‌و‌ ‌هر‌ ‌چه‌ زمین ‌بر‌ ‌او‌ سایه اندازد خدا فرماید قبول شهادت ‌او‌ نمودم ‌و‌ شهادت شما ‌را‌ قبول نمودم ‌و‌ ‌او‌ ‌را‌ داخل بهشت نمائید ‌هر‌ ‌جا‌ ‌که‌ خواهد بدون منت بلکه رحمت ‌و‌ فضل ‌من‌ است.

محمد ‌بن‌ یعقوب ‌از‌ باقر (ع) روایت کند که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ قدر ‌در‌ ‌شب‌ ‌در‌ نماز جهریه بخواند جهرا مثل اینکه شمشیر خود برهنه نموده ‌در‌ راه خدا، ‌هر‌ ‌که‌ سرا بخواند مثل کسى است ‌که‌ ‌به‌ خون خود مخلوط شده است ‌در‌ راه خدا ‌هر‌ ‌که‌ ‌ده‌ دفعه بخواند هزار گناه ‌از‌ گناهان ‌او‌ آمرزیده شود.

حضرت باقر فرمود: یاد قرائت سوره ‌ى‌ قارعه کنید ‌هر‌ ‌که‌ قرائت این سوره نماید ایمن خواهد بود ‌از‌ فتنه دجال ‌و‌ ‌از‌ قبح جهنم.

مرویست ‌از‌ حضرت صادق علیه السلام که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ همزه ‌را‌ ‌در‌ فریضه ‌ى‌ خود بخواند ‌از‌ فقر خواهد دور ‌شد‌ ‌و‌ دفع شود ‌از‌ ‌او‌ مردن بد.

صدوق روایت کند ‌از‌ حضرت صادق علیه السلام که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ نصرت ‌را‌ بخواند ‌در‌ فریضه ‌ى‌ خود ‌و‌ نافله ‌ى‌ خود خدا ‌او‌ ‌را‌ مسلط کند ‌بر‌ اعداء ‌او‌ ‌و‌ ‌در‌ روز قیامت آید ‌و‌ ‌با‌ ‌او‌ کتاب هست ‌که‌ سخن گوید ‌از‌ قبر خود بیرون ‌در‌ ‌او‌ امان است ‌از‌ حرارت جهنم ‌و‌ ‌از‌ براى ‌او‌ اسباب خیر فتح شود ‌در‌ دنیا ‌که‌ آرزوى ‌او‌ نداشت ‌و‌ ‌به‌ قلب ‌او‌ خطور ننموده.

مروى است ‌از‌ حضرت ختمى مآب ‌در‌ دعوات راوندى: ‌هر‌ ‌که‌ برسد ‌او‌ ‌را‌ مرض ‌یا‌ شدت ‌پس‌ قرائت ننماید ‌در‌ مرض خود ‌و‌ شدت خود ‌به‌ ‌قل‌ ‌هو‌ الله احد بعد ‌به‌ میرد ‌در‌ ‌آن‌ مرض ‌و‌ ‌یا‌ ‌در‌ ‌آن‌ شدت ‌که‌ ‌بر‌ ‌او‌ نازل شده است ‌پس‌ ‌او‌ ‌از‌ اهل آتش است.

مروى است ‌از‌ پیغمبر که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ اخلاص بخواند وقت خواب خود پنجاه سال گناه ‌او‌ آمرزیده شود.

مروى است که: ‌هر‌ ‌که‌ سوره ‌ى‌ معوذتین ‌و‌ ‌قل‌ ‌هو‌ الله احد ‌را‌ بخواند ‌در‌ نماز وتر خود گفته شود ‌به‌ ‌او‌ بشارت باد ‌تو‌ ‌را‌ وتر ‌تو‌ قبول است.

ترجمه و شرح صحیفه (امامی و آشتیانی)

در ششمین فراز توجهى ‌به‌ رسول گرامى اسلام صلى الله علیه ‌و‌ آله ‌و‌ سلم نموده ‌و‌ تقاضاهاى خود ‌را‌ ‌از‌ خداوند ‌در‌ رابطه ‌با‌ ‌او‌ قرار داده است عرضه ‌مى‌ دارد: (بار پروردگارا ‌بر‌ محمد بنده ‌و‌ رسولت درود فرست همانگونه ‌که‌ پیام رسالتت ‌را‌ ابلاغ، امر ‌تو‌ ‌را‌ آشکار ‌و‌ بندگانت ‌را‌ نصیحت ‌و‌ خیرخواهى کرد) (اللهم صل على محمد عبدک ‌و‌ رسولک کما بلغ رسالتک، ‌و‌ صدع بامرک، ‌و‌ نصح لعبادک).

(بار پروردگارا پیامبر ‌ما‌ را- ‌که‌ صلوات ‌و‌ درود ‌تو‌ ‌بر‌ ‌او‌ ‌و‌ ‌بر‌ آلش باد- ‌در‌ روز قیامت ‌از‌ مقربترین پیامبران نسبت ‌به‌ خود قرار ده) (اللهم اجعل نبینا صلواتک علیه ‌و‌ على آله یوم القیامه اقرب النبیین منک مجلسا).

(در شفاعت برترین، ‌و‌ ‌از‌ نظر قدر ‌و‌ منزلت بزرگترین ‌و‌ ‌از‌ نظر جاه ‌و‌ مقام آبرومندترین پیامبران نزد خود گردان) (و امکنهم منک شفاعه، ‌و‌ اجلهم عندک قدرا، ‌و‌ اوجههم عندک جاها).

و بار دیگر ‌با‌ درود فرستادن ‌بر‌ ‌آن‌ حضرت شرف ‌و‌ مقام موقعیت ‌آن‌ حضرت ‌را‌ ‌از‌ پیشگاه خداوند بدین گونه خواستار ‌مى‌ شود: (بار خداوندا ‌بر‌ محمد ‌و‌ ‌آل‌ محمد درود فرست ‌و‌ بنیان (دین ‌و‌ آئینش) ‌را‌ ‌بر‌ همه ‌ى‌ آئینها افراخته ساز) (اللهم صل على محمد ‌و‌ ‌آل‌ محمد، ‌و‌ شرف بنیانه).

(دلائل ‌و‌ براهینش ‌را‌ بزرگ ‌و‌ ‌با‌ عظمت گردان) (و عظم برهانه).

(میزانش ‌را‌ سنگین ‌و‌ شفاعتش ‌را‌ مقبول دار) (و ثقل میزانه، ‌و‌ تقبل شفاعته).

(مقام ‌و‌ منزلتش ‌را‌ نزدیک، چهره ‌اش‌ ‌را‌ سفید ‌و‌ نورانى، نورش ‌را‌ کامل ‌و‌ درجه ‌اش‌ ‌را‌ بالا بر) (و قرب وسیلته، ‌و‌ بیض وجهه، ‌و‌ اتم نوره، ‌و‌ ارفع درجته).

(ما ‌را‌ ‌بر‌ سنت ‌و‌ طریقه ‌ى‌ ‌او‌ زنده بدار ‌و‌ ‌بر‌ دین ‌و‌ آئین ‌او‌ بمیران) (و احینا على سنته، ‌و‌ توفنا على ملته).

(دست ‌ما‌ ‌را‌ بگیر ‌و‌ ‌در‌ راه ‌او‌ قرار ده) (و خذ بنا منهاجه).

(در راه مسلک ‌او‌ ‌به‌ راه انداز) (و اسلک بنا سبیله).

(ما ‌را‌ اهل طاعتش قرار ده) (و اجعلنا ‌من‌ اهل طاعته).

(در زمره ‌ى‌ دوستانش محشور فرما) (و احشرنا ‌فى‌ زمرته).

(در حوض ‌او‌ وارد ‌کن‌ ‌و‌ ‌از‌ جام لبریزش ‌ما‌ ‌را‌ سیراب نما) (و اوردنا حوضه، ‌و‌ اسقنا بکاسه).

و باز همین معنى ‌را‌ چنین ادامه ‌مى‌ دهد: (بار خداوندا ‌بر‌ محمد ‌و‌ آلش درود فرست درود ‌و‌ رحمتى ‌که‌ ‌به‌ وسیله ‌ى‌ ‌آن‌ ‌وى‌ ‌را‌ ‌به‌ برترین چیزى ‌که‌ ‌از‌ خیر ‌و‌ فضل ‌و‌ کرامت ‌تو‌ آرزومند است برسانى (اللهم ‌و‌ صل على محمد ‌و‌ آله، صلاه تبلغه بها افضل ‌ما‌ یامل ‌من‌ خیرک ‌و‌ فضلک ‌و‌ کرامتک).

(زیرا ‌تو‌ صاحب رحمت واسع ‌و‌ فضل ‌و‌ کرمى) (انک ذو رحمه واسعه، ‌و‌ فضل کریم).

به دنبال درخواستهاى خود براى پیامبر اسلام صلى الله علیه ‌و‌ آله ‌و‌ سلم باز چنین اضافه ‌مى‌ کند: (بار خداوندا ‌به‌ خاطر ابلاغ پیامهایت رساندن آیاتت، نصیحت ‌و‌ پند ‌به‌ بندگانت مجاهده ‌و‌ تلاش ‌در‌ راهت ‌او‌ ‌را‌ پاداش ده) (اللهم اجزه بما بلغ ‌من‌ رسالاتک، ‌و‌ ادى ‌من‌ آیاتک، ‌و‌ نصح لعبادک، ‌و‌ جاهد ‌فى‌ سبیلک).

(برترین پاداش ‌و‌ مزدى ‌که‌ ‌به‌ ‌هر‌ کدام ‌از‌ فرشتگان مقرب، انبیاء مرسل ‌و‌ برگزیده ‌ات‌ عنایت فرموده اى) (افضل ‌ما‌ جزیت احدا ‌من‌ ملائکتک المقربین، ‌و‌ انبیائک المرسلین المصطفین).

‌و‌ ‌در‌ آخرین جمله ‌از‌ این دعا عرضه ‌مى‌ دارد: (و سلام ‌و‌ درود ‌بر‌ ‌او‌ ‌و‌ ‌بر‌ ‌آل‌ طیب ‌و‌ پاکیزه ‌اش‌ ‌و‌ رحمت ‌و‌ برکات خداوند ‌بر‌ آنها باد) (و السلام علیه ‌و‌ على آله الطیبین الطاهرین ‌و‌ رحمه الله ‌و‌ برکاته).

ریاض السالکین (سید علیخان)

ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین، ج‏۵، ص:۴۹۵-۴۸۴

اللّهمّ صلّ على محمّد عبدک و رسولک، کما بلّغ رسالتک، و صدع بأمرک، و نصح لعبادک، اللّهمّ اجعل نبینا صلواتک علیه و على آله یوم القیامة أقرب النبیین منک مجلسا، و أمکنهم منک شفاعة، و أجلّهم عندک قدرا و أوجههم عندک جاها.

«الکاف» للتعلیل، او للتشبیه کما مر مرارا، و نظیرها قوله تعالى: «و اذکروه کما هداکم».

و صدع بالامر: جهر به. من قولهم: «صدع بالحجه» اذا تکلم بها جهارا. و فیه تلمیح الى قوله تعالى: «فاصدع بما تومر و اعرض عن المشرکین» اى بالامر او بما تومر به.

قال الفراء: اراد: اظهر دینک.

یقال: صدع بالحق اذا اظهره و تکلم به جهارا، و صدع بالحجه اى تکلم بها و اظهرها اظهارا تاما کانه شق باطنها و کشف عن جلیتها بحیث لا تلتبس بعد ذلک اصلا.

و قال اهل البیان: هو مستعار من صدع الزجاجه و هى استعاره محسوس لمعقول فان الصدع المستعار و هو کسر الزجاجه محسوس، و التبلیغ المستعار له معقول، و الجامع التاثیر و هو ابلغ من بلغ و ان کان بمعناه لان تاثیر الصدع ابلغ من تاثیر التبلیغ، فقد لا یوثر التبلیغ و الصدع یوثر جزما.

و النصح: تحرى الانسان فعلا او قولا فیه صلاح صاحبه.

یقال: نصح له ینصح من باب -منع- نصحا بالضم و نصیحه هذه اللغه الفصیحه و علیها عباره الدعاء. و قوله تعالى: «و لا ینفعکم نصحى ان اردت ان انصح لکم» و فى لغه یعدى بنفسه فیقال: نصحته.

و قال الراغب: نصحت لکم من قولهم: نصحت له الود، اى اخلصته.

و اضافه النبى الى ضمیر المتکلم مع غیره تعظیم لشان المضاف الیه و تشریف له.

و المراد بالقرب فى قوله علیه السلام: «اقرب النبیین منک مجلسا»: قرب المنزله و الرتبه لا القرب المکانى لتنزهه تعالى عن ذلک، و لما کان صلى الله علیه و آله اشرف النبیین و سید المرسلین دعا له علیه السلام بان یجعله یوم القیامه اقربهم منه تعالى منزله اظهارا لشرفه و کرامته لدیه سبحانه على رووس الخلائق حیث یجتمع الاولون و الاخرون لیشهد ذلک الخلائق اجمعون.

و مکن فلان عند السلطان مکانه: وزن ضخم ضخامه، عظم عنده و ارتفع فهو مکین و هو امکن من غیره.

و «من» فى قوله: «منک» فى الفقره الاولى: للانتهاء على قول الکوفیین و ابن مالک لقولهم قربت منک مثل قولک قربت الیک، و فى الفقره الثانیه: بمعنى «عند » لمساواتها قولک امکن عندک و موافقه من لعند.

قال ابوعبیده فى قوله تعالى: «لن تغنى عنهم اموالهم و لا اولادهم من الله شیئا» اى عنده، و تاولها الجمهور على البدل اى بدل طاعه الله او بدل رحمه الله و هذا التاویل لا یصح هنا.

و جل یجل من باب -ضرب- جلاله: عظم فهو جلیل.

و قدر الشىء بالسکون: مبلغه ثم استعمل فى الحرمه و الوقار و التعظیم.

یقال: ما لفلان عندى قدر: اى حرمه و وقار و منه: «ما قدروا الله حق قدره» اى ما عظموه حق تعظیمه.

و وجه بالضم وجاهه فهو وجیه: اذا کان له حظ و رتبه و حرمه، قال العباس بن مرداس:

و قال بنى عاد هلکتم فجهزوا * خیارکم اهل الوجاهه و المجد

و الجاه: القدر و المنزله و الخطوه عند الناس.

قال الراغب: قال بعضهم: الجاه مقلوب عن الوجه، لکن الوجه یقال فى العضو و الحظوه، و الجاه لا یقال الا فى الحظوه.

الشرف بفتحتین: علو المنزله و المکان العالى. و شرفه الله تشریفا: اعلاه.

و البنیان: البناء و کلاهما مصدران و یستعملان بمعنى المبنى.

قال الزمخشرى فى الاساس: بنى بیتا احسن بناء و بنیان و هذا بناء حسن و بنیان حسن «کانهم بنیان مرصوص» سمى المبنى بالمصدر انتهى.

و فى معنى هذه الفقره قول امیرالمومنین علیه السلام فى خطبه علم فیها الناس الصلاه على النبى صلى الله علیه و آله: «اللهم اعل على بناء البانین بناءه».

قال الشیخ کمال الدین میثم البحرانى «قدس سره»: یحتمل ان یرید «ببنائه» ماشیده من الدین فیکون، اعلاوه المطلوب هو اتمام دینه و اظهاره بعده على الادیان کلها، و یحتمل ان یرید به ماشیده من ملکات الخیر و استحقه من مراتب الجنه و قصورها انتهى.

و الاحتمالان جاریان فى عباره الدعاء، و یحتمل وجها ثالثا: و هو ان یکون المراد ببنیانه ما بناه من الشرف و الذکر و المکارم.

قال فى القاموس: و تکون البنایه فى الشرف.

و فى الاساس بنى مکرمه و ابتناها و هو من بناه المکارم. قال:

بناه مکارم و اساه کلم * دماوهم من الکلب الشفاء

انتهى.

و البرهان: الدلیل و الحجه، و تعظیمه عباره عن اعلائه و اظهاره، و قهر الخصم به و اذهان العقول و الافهام له.

و تثقیل المیزان: کنایه عن ترجیح الحسنات و تکثیر الخیرات قال تعالى: «فاما من ثقلت موازینه فهو فى عیشه راضیه».

قال بعضهم: الوزن عباره عن القدر و الخطر فکان المعنى: فاما من عظم قدره عند الله لکثره حسناته فهو فى معیشه یرضاها.

و تقبل شفاعته: اى اقبلها، و انما عدل الى صیغه التفعل لکونها مشعره بحسب اصل الوضع بالتکلف، و کون الفعل على خلاف طبع الفاعل فکان المراد بها فى حقه تعالى ما یترتب علیه من کمال قوه الفعل و کثرته.

و الوسیله: ما یتوسل به الى الشىء برغبه. قال الراغب: و حقیقه الوسیله الى الله تعالى مراعاه سبیله بالعلم و العباده و تحرى مکارم الشریعه و هى کالقربه انتهى.

و تقریبها: عباره عن قبولها و کمال الرضا بها.

و تبییض الوجه: کنایه عن ایتائه من الکرامه و الفضیله ما یسر به فیظهر لذلک بهجه المسره فى وجهه.

قال بعضهم: لما کان البیاض افضل لون عندهم عبر عن الفضل و الکرم بالبیاض حتى قیل لمن لم یتدنس بمعاب هو ابیض الوجه.

و قوله تعالى: «یوم تبیض وجوه» عباره عن المسره و اسودادها عن الغم، و على نحو ذلک قوله تعالى: «وجوه یومئذ ناضره» و «وجوه یومئذ مسفره ضاحکه مستبشره».

و نوره صلى الله علیه و آله اما النور الذى بعث به اى الدین.

و اتمامه: انتشاره فى قلوب العالمین، و اما النور الذى فى جوهر ذاته، و اتمامه: زیاده کماله.

و رفع درجته: عباره عن اعطائه کمال الرفعه و تشریفه بالفضیله التامه.

و سنته صلى الله علیه و آله: طریقته التى کان علیها و سبیله التى دعا الیها و هى الموصله الى ثواب الله تعالى و جواره.

و ملته: دینه، غیر ان المله لا تستعمل الا فى جمله الشرائع دون آحادها و لا تضاف الا الى النبى الذى تسند الیه نحو: «اتبعوا مله ابراهیم»، و لا تکاد توجد مضافه الى الله و لا الى آحاد امه النبى، فلا یقال مله الله و لا ملتى و لا مله زید کما یقال: دین الله و دینى و دین زید، و اصل الاخذ التناول و امساک الشىء بالید، یقال: اخذ الخطام و اخذ بالخطام اى امسکه ثم استعمل فى مطلق الاستیلاء على الشىء و ما تضمن معناه فیقال: خذبنا طریق القوم اى سربنا طریقهم لما فى السیر بالشىء من الاستیلاء علیه.

و فى الحدیث: «فیوخذ بهم ذات الشمال» فاقول رب اصحابى و اصحابى اى یساربهم.

و المنهاج: الطریق الواضح: اى سربنا منهاجه و لما کان غرضه علیه السلام بالسوال افاضه قوه جاذبه قاهره له على سلوک منهاجه صلى الله علیه و آله اثر التعبیر بالاخذ الذى لا یکون الا بطریق الاستیلاء و القهر.

و سلکت بزید الطریق: ذهبت به فیه.

و السبیل: الطریق الذى فیه سهوله یذکر و یونث و المراد بسبیله صلى الله علیه و آله: السبیل المشار الیها بقوله تعالى: «قل هذه سبیلى ادعوا الى الله على بصیره انا و من اتبعنى» اى هذه السبیل التى هى الدعوه الى التوحید و الایمان بالاخلاص سبیلى و طریقتى و سیرتى.

و قوله: «ادعوا الى الله» تفسیر لسبیله.

و اجعلنا من اهل طاعته اى من المنقادین لاحکامه الممتثلین لاوامره.

و الحشر: اخراج الجماعه عن مقرهم و ازعاجهم منه.

و قیل: جمعهم من کل ناحیه للخروج حشرهم حشرا من باب -قتل- و من باب -ضرب- لغه و بالاولى قرا السبعه.

و الزمره بالضم: الجماعه من الناس و اشتقاقها من الزمر و هو الصوت اذ الجماعه لا تخلو عنه.

و ورد البعیر و غیره الماء یرده ورودا: بلغه و وافاه و یعدى بالهمزه فیقال: اوردته ایرادا.

و الحوض: مجتمع الماء، و حوضه صلى الله علیه و آله: هو الذى یرده خیار امته یوم القیامه.

قال بعض اصحابنا: قد ثبت ان له صلى الله علیه و آله حوضا فى الاخره من طرق الخاصه و العامه رواه مسلم عن سبعه عشر صحابیا و رواه غیره عن عشره منهم غیرهم.

قال عیاض: الایمان به واجب و التصدیق به من الایمان انتهى.

و قال القرطبى: مما یجب على کل مکلف ان یعلمه و یصدق به، ان الله تعالى قد خص نبیه محمدا صلى الله علیه و آله بالحوض المصرح باسمه و صفاته و شرابه فى الاحادیث الصحیحه الشهیره التى یحصل مجموعها العلم القطعى اذ روى ذلک عنه صلى الله علیه و آله من الصحابه نیف على الثلاثین منهم فى الصحیحین ما ینیف على العشرین و فى غیرهما بقیه ذلک کما صح نقله و اشتهرت روایته.

و قال القرطبى ایضا: ذهب صاحب القوت و غیره الى ان الحوض یکون بعد الصراط و ذهب آخرون الى العکس و الصحیح: ان للنبى صلى الله علیه و آله حوضین احدهما فى الموقف قبل الصراط و الاخر داخل الجنه و کل منهما یسمى کوثرا.

و تعقبه ابن حجر: بان الکوثر: نهر داخل الجنه و ماوه یصب فى الحوض و یطلق على الحوض کوثرا لکونه یمد منه انتهى.

قلت: و مما ورد من طرقنا فى وصف الحوض: ما رواه ثقه الاسلام فى الکافى بسنده عن جابر عن ابى جعفر علیه السلام قال: «قال رسول الله صلى الله علیه و آله: من سره ان یحیى حیاتى و یموت میتتى و یدخل الجنه التى وعدنیها ربى و یتمسک بقضیب غرسه ربى بیده فلیتوال على بن ابى طالب و اوصیاءه من بعده فانهم لا یدخلونکم فى باب ضلال و لا یخرجونکم من باب هدى فلا تعلموهم فانهم اعلم منکم و انى سالت ربى ان لا یفرق بینهم و بین الکتاب حتى یردا على الحوض هکذا وضم بین اصبعیه، و عرضه ما بین صنعاء الى ایله فیه قدحان ذهب و فضه عدد النجوم انتهى.

و صنعاء ممدوده: قصبه معروفه من بلاد الیمن و ایله بفتح الهمزه و سکون الیاء المثناه من تحت مدینه معروفه نصف ما بین مکه و مصر و قیل: هى جبل بین مکه و المدینه قرب ینبع.

و روى ثقه الاسلام ایضا فى کتاب الروضه فى وصیه الله تعالى لعیسى علیه السلام حیث قال فى وصف محمد صلى الله علیه و آله: له الکوثر و المقام الاکبر فى جنات عدن یعیش اکرم معاش و یقبض شهیدا له حوض اکبر من بکه الى مطلع الشمس من رحیق مختوم فیه آنیه مثل نجوم السماء و اکواب مثل مدر الارض عذب فیه من کل شراب و طعم کل ثمار الجنه من شرب منه شربه لم یظما ابدا.

قال بعض الاصحاب: لابد من حمل التحدید فى هذا الخبر على المقدار فى الطول للجمع بینه و بین الحدیث السابق المصرح فیه بتحدید العرض و الا وقع الاختلاف بینهما اللهم الا ان یقال: المقصود منهما هو الکنایه عن السعه لا على التقدیر المحقق انتهى.

و الضمیر فى قوله علیه السلام: «و اسقنا بکاسه» یحتمل عوده الى الحوض اشاره الى الاقداح و الانیه و الاکواب التى فیه، و یحتمل عوده الى النبى صلى الله علیه و آله و اضافتها الیه باعتبار انه الساقى بها او باعتبار ان السقى بها انما یکون باذنه علیه السلام.

قال الراغب: صلوات الله على العباد فى التحقیق تزکیه لهم اى تنمیه بالخیرات و البرکات و هى من الملائکه و الناس الدعاء و الاستغفار.

و املته امله من باب -طلب-: رجوته فانا آمل و هو مامول على فاعل و مفعول.

و املته تامیلا: مبالغه و تکثیر و هو اکثر استعمالا من المخفف حتى انکر بعضهم التخفیف و کانه لم یسمع قول کعب: ارجو و آمل یدنو مودتها، و قوله ایضا: و قال کل خلیل کنت آمله و الخیر ما یختار و یرغب فیه، و خیره تعالى خیر مطلق اى مرغوب فیه على کل حال و عند کل احد.

و الفضل: العطاء الذى لا یلزم المعطى و علیه قوله تعالى: «و اسئلوا الله من فضله».

و الکرامه: اسم من اکرمه اکراما اذا فعل به ما یوجب تعظیمه و توقیره.

و جمله: «انک ذو رحمه واسعه»: مستانفه و هى تعلیل لما قبلها و تحریک لسلسله الاجابه و هو اقتباس من قوله تعالى: «فقل ربکم ذو رحمه واسعه» اى لا تضیق عن شىء کما قال تعالى: «و رحمتى وسعت کل شىء».

و فضل کریم: اى خطیر کبیر وافر کثیر لا یخاف علیه فناء و لا نقصان، و العرب تصف کل نفیس مستحسن بکونه کریما.

قال الواحدى: الکرم اسم جامع لکل ما یحمد و یستحسن فى بابه، فالله تعالى کریم لانه محمود فى کل ما یحتاج الیه، و القرآن کریم لانه یوجد فیه بیان کل شىء: «اولئک لهم مغفره و رزق کریم» هو نعیم الجنه المقرون بالدوام و اللذه.

و الباء من قوله: «بما بلغ» للمقابله، و هى الداخله على الاعواض نحو: اشتریته بالف و کافات احسانه بضعف.

و قوله تعالى: «ادخلوا الجنه بما کنتم تعملون» و یجوز ان تکون للسببیه اى بسبب تبلیغ ما بلغ من رسالاتک «و ما»: على التقدیرین موصوله. و «من»: بیان لها.

و بلغ الرساله تبلیغا: انهاها و اداها الى المرسول الیه بها.

و الرساله بالکسر: قد تکون اسم مصدر بمعنى التوجیه و قد تکون بمعنى القول المتحمل و هو المراد هنا.

و ادى من آیاتک: اى و بما اوصله منها، من ادى الامانه تادیه اذا اوصلها الى اهلها، و الاسم الاداء بالمد.

و الایات: جمع آیه اما بمعنى الایه من القرآن و معنى تادیتها ظاهر، و اما بمعنى العلامه اى علامات ربوبیتک و وحدانیتک فتکون تادیتها عباره عن تنبیه الخلق علیها و ارشادهم الیها و قد اسلفنا الکلام على بیانها فى شرح السند فلیرجع الیه.

و نصحه علیه السلام للعباد هو تحریه و قصده لما فیه صلاحهم قولا و فعلا.

و الجهاد و المجاهده: استفراغ الوسع فى مدافعه العدو و هو یکون بالید و اللسان.

قال علیه السلام: «جاهدوا الکفار بایدیکم و السنتکم». و سبیله تعالى ما یوصل الى رضاه و ثوابه.

و الملائکه المقربون: قیل هم الذین قربهم الله سبحانه و رفع منازلهم على غیرهم من خلقه، و قیل: هم الکروبیون الذین حول العرش و قیل: هم اعلى من الکروبیین رتبه.

و قال الحکماء: هم الذوات المقدسه عن الجسمیه و الجهه و عن حاجتها الى القیام بها.

و النبى: من اوحى الیه بملک، او الهم فى قلبه، او نبه بالرویا الصالحه.

فالرسول افضل بالوحى الخاص الذى فوق وحى النبوه و قد تقدم الکلام على ذلک مبسوطا.

و اصطفاء الله سبحانه للانبیاء و المرسلین یعود الى افاضه الکمال النبوى علیهم بحسب ما وهبته لهم العنایه الالهیه من القبول و الاستعداد.

و الطیب من الانسان من تعرى من دنس الجهل و الفسق و قبائح الاعمال و تحلى بالعلم و الایمان و محاسن الافعال.

و الطاهر: من طهر من نجاسه المیلاد، و تنزه عن درن المعاصى و الفساد.

و رحمه الله تعالى: انعامه و افضاله.

و برکاته: خیراته النامیه المتکاثره التى لا تحصى و لا تحصر. و فیه: اقتباس من قول الملائکه فى سوره هود: «رحمه الله و برکاته علیکم اهل البیت».

روى ان امیرالمومنین علیه السلام مر بقوم فسلم علیهم فقالوا: و علیک السلام و رحمه الله و برکاته و مغفرته و رضوانه فقال علیه السلام: لا تجاوزوا بنا ما قالت الملائکه لابینا ابراهیم علیه السلام: رحمه الله و برکاته علیکم اهل البیت انه حمید مجید و الله اعلم.

هذا آخر الروضه الثانیه و الاربعین من ریاض السالکین و قد وفق الله سبحانه بمنه و کرمه، لاتمامها، و حسن ختامها ضحوه یوم الاربعاء لاثنتى عشره خلون من صفر سنه اربع و مائه و الف و لله الحمد کثیرا، و الصلاه على نبیه و آله الذین اذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا.