دعای سیزدهم صحیفه سجادیه
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
موضوع دعا: دعاى طلب حوائج
تقسیمات: این دعا به سه بخش تقسیم شده است.
عبارت آغاز دعا در صحیفه سجادیه:
وَ کانَ مِنْ دُعَائِهِ علیهالسلام فِی طَلَبِ الْحَوَائِجِ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی:
دعای آن حضرت در طلب حوائج از خدای متعال:
متن و ترجمه دعا:
ترجمه دعا از ترجمه صحیفه حسین انصاریان گرفته شده. برای مشاهده سایر ترجمه های دعا و شرح های آن به لینک قرار داده شده در ذیل هر بخش مراجعه کنید.
--بخش اول-- اللَّهُمَّ یا مُنْتَهَی مَطْلَبِ الْحَاجَاتِ وَ یا مَنْ عِنْدَهُ نَیلُ الطَّلِبَاتِ وَ یا مَنْ لَا یبِیعُ نِعَمَهُ بِالْأَثْمَانِ وَ یا مَنْ لَا یکدِّرُ عَطَایاهُ بِالامْتِنَانِ وَ یا مَنْ یسْتَغْنَی بِهِ وَ لَا یسْتَغْنَی عَنْهُ
پروردگارا، ای نهایت مطلب حاجات و ای کسی که رسیدن به تمام خواستهها در دست توست و ای آن که نعمتهایت را به بها نمیفروشی و ای کسی که عطاهایت را به کدورتِ منّت آلوده نمیسازی و ای که به تو بینیاز شوند و از تو بینیاز نباشند.
وَ یا مَنْ یرْغَبُ إِلَیهِ وَ لَا یرْغَبُ عَنْهُ وَ یا مَنْ لَا تُفْنِی خَزَائِنَهُ الْمَسَائِلُ وَ یا مَنْ لَا تُبَدِّلُ حِکمَتَهُ الْوَسَائِلُ وَ یا مَنْ لَا تَنْقَطِعُ عَنْهُ حَوَائِجُ الْمُحْتَاجِینَ وَ یا مَنْ لَا یعَنِّیهِ دُعَاءُ الدَّاعِینَ.
و ای آن که به تو رو کنند و از تو روی برنتابند. ای که درخواستها گنجهایت را فانی نمیکند و ای که هیچ دستاویزی حکمت تو را تغییر نمیدهد و ای کسی که رشته نیاز نیازمندان از تو قطع نمیگردد و ای که دعای دعاخوانان تو را خسته نمیکند.
تَمَدَّحْتَ بِالْغَنَاءِ عَنْ خَلْقِک وَ أَنْتَ أَهْلُ الْغِنَی عَنْهُمْ وَ نَسَبْتَهُمْ إِلَی الْفَقْرِ وَ هُمْ أَهْلُ الْفَقْرِ إِلَیک.
تو وجود خود را به بینیازی از همه خلق ستودهای و تو به بینیازی از ایشان شایستهای و ایشان را به نیازمندی و فقر نسبت دادهای و ایشان سزاوار چنین نسبتاند.
فَمَنْ حَاوَلَ سَدَّ خَلَّتِهِ مِنْ عِنْدِک، وَ رَامَ صَرْفَ الْفَقْرِ عَنْ نَفْسِهِ بِک فَقَدْ طَلَبَ حَاجَتَهُ فِی مَظَانِّهَا، وَ أَتَی طَلِبَتَهُ مِنْ وَجْهِهَا.
از این جهت هر کس رفع نیاز خود را از جانب تو بخواهد و برگرداندن فقر را از خویشتن به وسیله تو طلب کند. حقّاً که حاجتش را در جایگاه اصلی خود خواسته و به دنبال مطلبش از راه صحیح برآمده.
وَ مَنْ تَوَجَّهَ بِحَاجَتِهِ إِلَی أَحَدٍ مِنْ خَلْقِک أَوْ جَعَلَهُ سَبَبَ نُجْحِهَا دُونَک فَقَدْ تَعَرَّضَ لِلْحِرْمَانِ، وَ اسْتَحَقَّ مِنْ عِنْدِک فَوْتَ الْإِحْسَانِ.
و هر که در نیاز خود به یکی از آفریدگان تو رو کند، یا او را به جای تو وسیله برآمدن حاجت قرار دهد، بیشک خود را در معرض نومیدی آورده و از جانب تو سزاوار محرومیت از احسان گشته.
| |
--بخش دوم-- اللَّهُمَّ وَ لِی إِلَیک حَاجَةٌ قَدْ قَصَّرَ عَنْهَا جُهْدِی، وَ تَقَطَّعَتْ دُونَهَا حِیلِی، وَ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی رَفْعَهَا إِلَی مَنْ یرْفَعُ حَوَائِجَهُ إِلَیک، وَ لَا یسْتَغْنِی فِی طَلِبَاتِهِ عَنْک، وَ هِی زَلَّةٌ مِنْ زَلَلِ الْخَاطِئِینَ، وَ عَثْرَةٌ مِنْ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِینَ.
خداوندا به درگاهت حاجتی آوردهام که قدرت دستیابی به آن را ندارم و رشته چارهجوییام در مقابل آن گسسته و نفس من در نظرم چنین آراسته که آن نیاز را به کسی اظهار کنم که او خود نیازهایش را به درگاه تو میآورد و در خواستهاش از تو بینیاز نیست و این لغزشی است از لغزشهای اشتباهکاران و درافتادنی است از درافتادنهای گناهکاران.
ثُمَّ انْتَبَهْتُ بِتَذْکیرِک لِی مِنْ غَفْلَتِی، وَ نَهَضْتُ بِتَوْفِیقِک مِنْ زَلَّتِی، وَ رَجَعْتُ وَ نَکصْتُ بِتَسْدِیدِک عَنْ عَثْرَتِی.
سپس به یادآوریِ تو از خواب بیخبری بیدار شدم و به توفیق تو از آن لغزش برخاستم و به یاری تو از درافتادن برگشته و بازپس آمدم.
وَ قُلْتُ: سُبْحَانَ رَبِّی کیفَ یسْأَلُ مُحْتَاجٌ مُحْتَاجاً وَ أَنَّی یرْغَبُ مُعْدِمٌ إِلَی مُعْدِمٍ فَقَصَدْتُک، یا إِلَهِی، بِالرَّغْبَةِ، وَ أَوْفَدْتُ عَلَیک رَجَائِی بِالثِّقَةِ بِک.
و گفتم: پاک و منزه است پروردگارم، چگونه نیازمندی از نیازمندی طلب نیاز کند؟ و چگونه تهیدستی از تهیدستی دیگر گدایی کند؟ پس ای خدای من از سر شوق و رغبت آهنگ تو کردم و از باب اطمینان امید خویش به تو بستم.
وَ عَلِمْتُ أَنَّ کثِیرَ مَا أَسْأَلُک یسِیرٌ فِی وُجْدِک، وَ أَنَّ خَطِیرَ مَا أَسْتَوْهِبُک حَقِیرٌ فِی وُسْعِک، وَ أَنَّ کرَمَک لَا یضِیقُ عَنْ سُؤَالِ أَحَدٍ، وَ أَنَّ یدَک بِالْعَطَایا أَعْلَی مِنْ کلِّ یدٍ.
و دانستم که خواسته من از تو هرچند زیاد باشد، در کنار داراییات بسیار ناچیز است و چشمداشت فوقالعاده من به بخششت در جنب توانایی تو حقیر است و دایره بزرگواریات از تقاضای هیچکس تنگ نمیشود و دست عطایت از هر دستی برتر است.
| |
--بخش سوم-- اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ احْمِلْنِی بِکرَمِک عَلَی التَّفَضُّلِ، وَ لَا تَحْمِلْنِی بِعَدْلِک عَلَی الِاسْتِحْقَاقِ، فَمَا أَنَا بِأَوَّلِ رَاغِبٍ رَغِبَ إِلَیک فَأَعْطَیتَهُ وَ هُوَ یسْتَحِقُّ الْمَنْعَ، وَ لَا بِأَوَّلِ سَائِلٍ سَأَلَک فَأَفْضَلْتَ عَلَیهِ وَ هُوَ یسْتَوْجِبُ الْحِرْمَانَ.
بارخدایا پس بر محمد و آلش درود فرست و با من به کرم خود تفضل نما و به آنچه به عدلت شایسته آنم با من رفتار مکن؛ زیرا من اولین کسی نیستم که همراه شوق به سویت رو کرده و تو از فضلت به او عنایت فرمودهای با آنکه مستحق منع بوده و نخستین خواهنده نیستم که از تو خواسته و تو در حقش کرم کردی، در صورتی که مستحق محرومیت بوده است.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ کنْ لِدُعَائِی مُجِیباً، وَ مِنْ نِدَائِی قَرِیباً، وَ لِتَضَرُّعِی رَاحِماً، وَ لِصَوْتِی سَامِعاً.
بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست و جوابدهنده دعایم باش و به ندایم التفات کن و بر زاریام ترحم نما و صدایم را بشنو.
وَ لَا تَقْطَعْ رَجَائِی عَنْک، وَ لَا تَبُتَّ سَبَبِی مِنْک، وَ لَا تُوَجِّهْنِی فِی حَاجَتِی هَذِهِ وَ غَیرِهَا إِلَی سِوَاک
و رشته امیدم را قطع مکن و دستاویز مرا از خود جدا مساز و در این حاجت و دیگر حوائجم روی مرا به سوی غیر خودت قرار مده.
وَ تَوَلَّنِی بِنُجْحِ طَلِبَتِی وَ قَضَاءِ حَاجَتِی وَ نَیلِ سُؤْلِی قَبْلَ زَوَالِی عَنْ مَوْقِفِی هَذَا بِتَیسِیرِک لِی الْعَسِیرَ وَ حُسْنِ تَقْدِیرِک لِی فِی جَمِیعِ الْأُمُورِ
و کارساز من باش به برآوردن خواستهام و رواکردن حاجتم و رسیدن به آرزویم پیش از آنکه از اینجای خود برخیزم، با آسانساختن مشکلم و با سرنوشت خوبی که برایم مقدر کردهای.
وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً دَائِمَةً نَامِیةً لَا انْقِطَاعَ لِأَبَدِهَا وَ لَا مُنْتَهَی لِأَمَدِهَا، وَ اجْعَلْ ذَلِک عَوْناً لِی وَ سَبَباً لِنَجَاحِ طَلِبَتِی، إِنَّک وَاسِعٌ کرِیمٌ.
و بر محمد و آلش درود فرست؛ درودی دائمی و فزاینده که انقطاع نپذیرد و زمان آن را پایانی نباشد و این درود را برای من مددکار قرار ده و سبب برآمدن حاجتم گردان. همانا که تو کارگشای کریمی.
وَ مِنْ حَاجَتِی یا رَبِّ کذَا وَ کذَا [وَ تَذْکرُ حَاجَتَک ثُمَّ تَسْجُدُ وَ تَقُولُ فِی سُجُودِک:] فَضْلُک آنَسَنِی، وَ إِحْسَانُک دَلَّنِی، فَأَسْأَلُک بِک وَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَوَاتُک عَلَیهِمْ، أَن لَا تَرُدَّنِی خَائِباً.
و حاجتم پروردگارا چنین و چنان است. [سپس نیازت را به پیشگاه حق عرضه کن، آنگاه به سجده رو و بگو:] فضلت به من آرامش میدهد و احسانت راهم مینماید. پس از تو به ذات مقدست و به محمد و آلش - که درود تو بر آنان باد - درخواست میکنم که مرا از این درگاه نومید نرانی.
|