حمیده مادر امام کاظم علیه السلام

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«حمیده خاتون» همسر امام صادق علیه السلام و مادر بزرگوار امام کاظم علیه السلام است. حمیده بانویی آگاه و حدیث دان بود و از نظر دانش، تقوا و ایمان، بر همه زنان عصر خود پیشی گرفت؛ به گونه ای که امام صادق از ایشان خواست به تدریس و تعلیم و ارشاد زنان مسلمان بپردازد و زنها را امر می فرمود که در اخذ مسائل و احکام دین به او رجوع نمایند.

معرفی اجمالی

نام شریف این بانوی گرانقدر، حَمِیدَة یا حُمَیْدَة و کنیه او ام محمد است. لقب ایشان «مصفاة» به معنای پاک و خالص و پیراسته است. این لقب را امام باقر (ع) زمانی که می خواستند ایشان را به امام صادق (ع) هدیه کنند، انتخاب کرده، فرمودند: «حمیدة مصفاة من الادناس»؛[۱] حمیده از بدیها پاک شده است.

نژاد ایشان از بربر یا اندلس یا روم یا عجم بود. بربر طبق گفته حموی نامی بوده، مشتمل بر قبیله های بسیاری در کوههای مغرب (مراکش).

این بانوی گرامی در محلی به نام «مشربه ام ابراهیم» در مدینه منوره مدفون است.

ازدواج حمیده با امام صادق

عیسى بن عبدالرحمن از پدر خود نقل کرد که پسر عکاشة بن محصن اسدى خدمت حضرت باقر علیه السّلام رسید. امام صادق علیه السّلام نیز ایستاده بود. مقدارى انگور براى عکاشه آوردند. حضرت صادق فرمود: پیرمرد کهنسال و بچه کوچک انگور را یک دانه یک دانه می خورد، کسى که خیال می کند سیر نمی شود سه تا چهار تا می خورد، ولى تو دو تا دو تا بخور که مستحب است.

به حضرت باقر عرض کرد: چرا حضرت صادق را داماد نمیکنى؟ موقع دامادى اوست. در جلو امام کیسه اى پر از دینار قرار داشت که آن مهر شده بود، فرمود: «بزودى برده ‌فروشى از اهل بربر وارد منزل میمون خواهد شد. کنیزى از او برایش به همین دینارهائى که در این کیسه است می خرم. مدتى گذشت روزى خدمت آن جناب رسیدیم فرمود: آن برده فروشى که گفته بودم آمده اکنون با همین کیسه پول از او یک کنیز بخرید. ما رفتیم پیش برده فروش، گفت هر چه کنیز داشتم فروختم فقط دو کنیز دیگر باقى مانده که هر دو مریض هستند، یکى از آنها نزدیک به بهبودى است. گفتم بیاور آن دو را ببینم. هر دو کنیز را آورد. گفتیم همین کنیزى که بیماری اش بهتر شده چند میفروشى؟ گفت هفتاد دینار، گفتیم کمتر کن. گفت از هفتاد دینار کم نمی کنم. گفتیم: به هر مبلغى که در این کیسه پول هست می خریم، نمی دانیم در این کیسه چقدر است. مردی که مویهاى سر و ریشش سفید بود حضور داشت. او گفت مهر از کیسه بردارید و بشمارید. برده فروش گفت: باز نکنید اگر یک شاهى از هفتاد دینار کمتر باشد نمی دهم، آن پیرمرد گفت شما باز کنید. کیسه را گشودیم و شمردیم درست هفتاد دینار بدون کم و زیاد.

کنیز را بردیم خدمت حضرت باقر علیه السّلام، امام صادق نیز حضور داشت. جریان را عرض کردیم، حمد و سپاس خدا را بجاى آورد. به کنیز فرمود اسم تو چیست؟ جواب داد: حمیده. فرمود فرمود: «حمیدة فی الدنیا محمودة فی الاخرة»؛(۲۰) پسندیده هستى در دنیا و شایسته هستى در آخرت. اکنون بگو ببینم بیوه هستى یا بکر؟ گفت بکر هستم. فرمود: چطور ممکن است بکر باشى با اینکه هر کنیزى که بدست این برده فروشان بیافتد او را سالم نمی گذارند. گفت نسبت بمن نیز همین تصمیم را داشت ولى هر وقت نزدیک می شد خداوند پیرمردى که موى سر و صورتش سفید شده بود بر او مسلط می کرد. مرتب به چهره‌ اش می نواخت تا از تصمیم خود منصرف می شد چندین مرتبه این کار را کرد که او را مانع شد. حضرت باقر به امام صادق فرمود: جعفر این کنیز را داشته باش که براى تو از او بهترین فرد روى زمین بنام موسى بن جعفر متولد خواهد شد.

ابوبصیر نقل می کند: پس از شهادت امام صادق علیه السلام نزد حمیده خاتون رفتم و تسلیت گفتم، او گریه کرد و من نیز گریستم. سپس فرمود: اگر هنگام رحلت امام صادق علیه السلام در محضرش بودی از ایشان امر عجیبی می دیدی. گفت: آن حضرت لحظات آخر چشمش را گشود و فرمود: «همه بستگانم را در این جا حاضر کن». همه را حاضر نمودم، حضرت نگاهی به آنها کرد و فرمود: «انّ شفاعتَنا لاتَنال مُستخفّاً بالصلوة؛ همانا شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمرد نرسد».

فضایل حمیده خاتون

  • معلى بن خنیس گوید: حضرت صادق علیه السلام فرمود: حمیدة مصفاة من الادناس کسبیکة الذهب ما زالت الاملاک تحرسها حتی أُدّیت الیّ کرامة من اللّه لی و الحجة من بعدی»؛[۲] حمیده پیراسته از پلیدیهاست مثل شمش طلا. همواره فرشتگان او را حراست می کردند تا آنکه به من رسید و این کرامتی از ناحیه خداوند برای من و حجت بعد از من است.
  • امام صادق(ع) به تربیت، تعلیم و تهذیب جناب حمیده عنایت خاصی مبذول فرمودند به گونه ای که آن بانو، عالم، فقیه و مربی نمونه ای گردید و امام از ایشان خواست به تدریس و تعلیم و ارشاد زنان مسلمان بپردازد.[۳] آن بانو چنان فقیه و عالم به احکام و مسائل بوده که حضرت صادق(ع) زنها را امر می فرمود که در اخذ مسائل و احکام دین به او رجوع نمایند.[۴]
  • همچنین یکی از وکلای امام صادق(ع) حضرت حمیده بود. در اینکه این بانوی بزرگ چه مأموریتهایی در حوزه تحت نفوذ خویش انجام می داده، اطلاع درستی نداریم؛ همین قدر می دانیم که ایشان حقوق مالی مردم مدینه را قسمت می کرده اند. در منابع در این باره آمده است: «کلّما اراد الامام الصادق تقسیم حقوق اهل المدینة اعطاها لأمّه ام فروة و زوجته حمیدة المصفاة»؛[۵] هرگاه امام صادق(ع) می خواست حقوق مالی مردم مدینه را پرداخت کند آن را به مادرش امّ فروه و همسرش حمیده مصفاة می داد.

حمیده در نگاه عالمان

در باره این بانوی بزرگ تعاریف فراوانی در کتابها به چشم می خورد که به نقل پاره ای از آنها می پردازیم:

  • علی بن میثم گوید: حمیده مصفاة مادر ابوالحسن موسی بن جعفر(ع) از اشراف و بزرگان عجم بوده است.[۶]
  • شیخ عباس قمی گوید: «والده حضرت [امام موسی بن جعفر(ع)] علیا مخدّره، حمیده مصفاة است که از اشراف اعاظم بود.»[۷]
  • وی در جایی دیگر گوید: «آنچه بر من ظاهر شده از بعضی روایات، آن است که آن مخدره چندان فقیهه و عالمه به احکام و مسایل بوده که حضرت صادق(ع) زنها را امر می فرموده که رجوع به او نمایند در اخذ مسایل و احکام دین.»[۸]
  • صاحب «اعلام النساء المؤمنات» درباره شخصیت والای او می گوید: «هی من التقیات الورعات الثقات»؛[۹] او از پرهیزکاران و متقیان و افراد مورد اعتماد بود.
  • علامه مامقانی در ترجمه و توصیف حضرت حمیده گوید: این بانوی جلیل القدر در سند «من لا یحضره الفقیه» به عنوان حمیده بربریه ذکر شده و در کتاب «عیون اخبار الرضا» تحت عنوان حمیده مصفاة است ... او از بانوان متقی و ثقه بوده است.[۱۰]

پانویس

  1. اصول کافی، ج ۱، ص ۴۷۷.
  2. کافی، ج۱، ص۴۷۷.
  3. سیرة رسول اللّه و اهل بیته(ع)، جزء ۲، ص۳۲۷.
  4. منتهی الآمال، ج۲، ص۳۳۵.
  5. تنقیح المقال، ج۳، قسم ۲، ص۷۶؛ اعلام النساء المؤمنات، ص۳۱۱.
  6. عیون الاخبار الرضا(ع)، جزء ۱، ص۲۴.
  7. منتهی الآمال، ج۲، ص۳۳۵.
  8. همان، ص۳۳۷.
  9. محمد الحسون، اعلام النساء المؤمنات، ص۳۱۱.
  10. تنقیح المقال، ج۳، قسم ۲، ص۷۶.

منابع

  • زندگانى حضرت امام موسى کاظم (علیه السلام)، ترجمه بحارالأنوار، علامه مجلسی.
  • تحلیلی از زندگانی امام کاظم (علیه السلام)، باقر شریف قریشی، ترجمه محمدرضا عطایی.
  • "حمیده بانوی پاک، مادر امام کاظم(علیه السلام)"، نویسنده: محمد اصغری نژاد، مجله پیام زن، اردیبهشت ۱۳۸۰، شماره ۱۱۰.