تجرید المنطق (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«تجرید المنطق» اثر خواجه نصیرالدین طوسی (م، ۶۷۲ ق)، کتابی شامل یک‌ دوره کامل‌ و بسیار مختصر در علم منطق‌ است‌. علامه‌ حلّی‌ به‌سبب‌ همین‌ اختصار و نیز به‌ جهت‌ احتوای‌ کتاب‌ بر مباحث‌ ارزنده‌، در کتابی با عنوان «الجوهر النضید فی شرح منطق التجرید» به‌ شرح‌ آن‌ پرداخته‌ است‌.

تجرید المنطق.jpg
نویسنده خواجه نصیرالدین طوسی
موضوع منطق
زبان عربی
تعداد جلد ۱

مؤلف

ابوجعفر نصیرالدین محمد طوسى (۵۹۷-۶۷۲ ق)، متکلم، ریاضیدان، فیلسوف و منجم ایرانی شیعه، متولد طوس و متوفی در بغداد بود. از شاگردان خواجه نصیرالدین می توان به علامه حلى، ابن میثم بحرانی و قطب الدین شیرازى اشاره نمود.

خواجه نصیر پس از تسلط هلاکوخان مغول، در سال ۶۵۸ ق. از طرف او مأموریت یافت که رصدخانه مراغه را تأسیس کند و به امر هلاکو جمیع اوقاف ممالک ایلخانى در اختیار او قرار گرفت. خواجه توانست رصدخانه عظیمى احداث کند و عالمان بزرگ زمان را در آنجا گرد آورد. او کتابخانه بزرگ و ارزشمندى هم تأسیس کرد. نتیجه کار این گروه تنظیم زیج ایلخانى بود. خواجه تا آخر عمر در خدمت علم باقى ماند و على رغم نفوذ بسیارش، تمایلى به مقامات دنیوى نداشت.

خواجه نصیرالدین کتب و رساله‌های علمی متعددی در موضوعات گوناگون به رشته تحریر درآورد، از جمله: تجرید الاعتقاد، اوصاف الاشراف، اخلاق ناصرى، اساس الاقتباس، تلخیص المحصل، اثبات واجب تعالى و شرح اشارات ابن سینا.

معرفی کتاب

«تجرید المنطق» یا «التجرید فی المنطق»، كتابى است شامل تمامى بخش‌هاى منطق و بسيار مختصر كه خواجه نصيرالدين طوسى آن را نوشته و علامه حلى به شرح غير مزجى آن اقدام نموده و آن را «الجوهر النضيد في شرح منطق التجريد» ناميده است.

کتاب خواجه اگرچه اکنون به نام «تجرید المنطق» معروف است و در «الذریعة» نیز با همین نام و به عنوان عِدل «تجرید الاعتقاد» مطرح است، لیکن از مقدمه علامه حلى در شرح خود که مى‌گوید: «وقفت على المختصر الموسوم بالتجرید فی المنطق» و نام‌گذارى شرح خود در همان مقدمه به «الجوهر النضید فی شرح التجرید»، روشن مى‌شود که خواجه قصد داشته کتابى مشتمل بر قواعد منطقى بنویسد و از ابتدا نام آن را «التجرید» گذاشته بوده است و بعدا که تصمیم گرفته قسمت کلام را نیز به آن اضافه کند، براى تفکیک آن از قسمت منطق، آن را به «تجرید الاعتقاد» نامیده است. پس اسم این متن منطقى همان طور که استظهار کردیم «التجرید» بوده است.

خواجه نصیر طوسی در ابتدای کتاب گفته، منظورش از نوشتن این اثر، ارائه اصول و مسائل منطقی محض به‌ترتیب و بر سبیل ایجاز و تهذیب است؛ قصد وی این است که صرفا اصول منطقی را بیان کند. وی همه مباحث معرّف و حجت را در این کتاب با عباراتی موجز بیان کرده است.

کتاب «تجرید المنطق» خواجه با وجود اختصار، تمام ابواب منطق را حاوى است و زمینه بسط کلام و تعمیق در آن را فراهم نموده است. خواجه طوسی‌ منطق‌ تجرید را مطابق‌ با ساختار بخش‌ منطق‌ کتاب‌ «شفاء» ابن‌سینا و به‌ روش‌ ارسطویی‌ نگاشته‌ و از این‌رو، در آن‌ به‌ بحث‌ در باره مقولات‌ پرداخته‌ و دلیل‌ این‌ کار را نیاز منطقی‌ به‌ بحث‌ مقولات‌ در مباحث‌ حدود و اکتساب‌ آن‌ دانسته‌ است‌.

ایجاز و اختصار، اشتمال‌ بر تمامی‌ بخشها و ابواب‌ منطق‌، و اجتناب‌ از طرح‌ آرای‌ گوناگون‌ به‌طور گسترده‌، موجب‌ گردید که‌ منطق‌ تجرید، به‌ منزله متن‌ آموزشی‌ مناسب‌، مورد توجه‌ قرار گیرد، چنانکه‌ متأخران‌ در کتابهای‌ آموزشی‌ خود دقیقاً مطالبی‌ را از آن‌ نقل‌ کرده‌اند.

محتوای کتاب

کتاب «منطق تجرید» داراى نه فصل به شرح زیر است:

  • وی در فصل اول به مدخل علم منطق می‌پردازد؛ تواطی و تشکیک و اشتراک، ترادف و تباین، مفرد و مرکب، اسم و فعل و حرف، جزئی و کلی، حمل هوهو و ذوهو، حمل ذاتی و عرضی، اقسام عرضی، جنس و نوع و فصل و عرضیات و... از جمله مباحثی است که در این فصل مطرح می‌شود.
  • فصل دوم به بیان مقولات می‌پردازد. خواجه در این فصل جوهر و عرض و اقسام اعراض را از کم و کیف و اضافه و وضع و این و ملک و ان یفعل و ان ینفعل، بیان می‌کند و سپس اقسام هر کدام از اینها و مقولات عشر را هم شرح می‌دهد.
  • فصل سوم کتاب درباره قضایا و احوال آن صحبت می‌کند. دلالت و انواع آن، اجزای قضیه، انواع قضیه اعم از حملیه و شرطیه و اقسام هر کدام، سور در قضایا و ماده قضیه، عکس و تقسیمات آن و... از موضوعات این فصل هستند.
  • فصل چهارم کتاب درباره قیاس است. اقسام قیاس (بسیط و مرکب با اقسام هر کدام)، شکل‎های آن (چهار شکل)، شرایط هر شکل، تبعیت نتیجه از اخس مقدمات در قیاس، قیاس بیّن الانتاج و غیر بیّن الانتاج، اقسام قیاس شرطی از اتصالی و استثنائی، لزومی و اتفاقی و... قیاس خلف، استقراء و تمثیل، قیاس‎های ضمیر و... در این بخش مطرح می‌شوند.
  • در فصل پنجم، خواجه طوسی حد و برهان را شرح می‌دهد. وی اساس مطالب را ضمن مطالب ما و هل و لِم توضیح می‌دهد و سپس به بیان مباحث برهان و مبادی برهان، از اولیات و محسوسات و مجربات و حدسیات و فطریات پرداخته و پس از آن، برهان‌های «لِم» و «إن» را بیان می‌کند. او به تفاوت ذاتی باب برهان با ذاتی در علوم می‌پردازد و سپس به سراغ علوم رفته و موضوع و مبادی و مسائل در علم را توضیح می‌دهد. خواجه نصیر، سپس به سراغ حد و رسم و بیان انواع و شرایط هریک می‌رود.
  • فصل ششم درباره جدل است؛ مبادی جدل، ماده و صورت آن، موضوع در جدل، مقدمات آن، شرایط محمولات جدلیه، مواضع ابطال و اثبات و... از مباحث این فصل هستند. خواجه پس از بیان این امور در این فصل، سفارشاتی هم به سائل و مجیب و مجادل دارد.
  • فصل هفتم در بیان مغالطه است و در آن مغالطات لفظی و معنوی و اسباب آنها گزارش می‌شود.
  • فصل هشتم، خطابه را توضیح می‌دهد. منفعت خطابه و اجزای آن، تألیفاتش و... از مباحث این فصل هستند. مباحث خطابه، ملحقاتی هم دارد.
  • پایان‌بخش مطالب کتاب، بحث‎های منطقی درباره شعر است؛ خواجه طوسی در این بخش، اول صناعت شعر را تعریف می‌کند، سپس به بیان موارد استعمال آن می‌پردازد و دست آخر به مباحث مرتبط با آن از قبیل تعریف شعر و موادش و شعر تام می‌پردازد.

منابع