اخلاق نبوی (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
Ketab42.jpg
نویسنده جواد محدثی
موضوع سیره پیامبر/فضایل اخلاقی
زبان فارسی
تعداد جلد ۱

اخلاق نبوی

«اخلاق نبوى؛ آشنایى با سیره اخلاقى پیامبر اعظم صلى الله علیه ‎وآله»، اثر جواد محدثى (متولد ۱۳۳۲ ش) از نویسندگان و محققان معاصر است. نویسنده در این کتاب، بخشى از اخلاق فردى و اجتماعى و سیره عملى پیامبر اسلام (صلى الله علیه ‎وآله) را بیان کرده است.

محتوای کتاب

این کتاب که سال ۱۳۸۵ شمسی در قم نوشته شده، از مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل ۱۱ بخش) تشکیل شده است. روش نویسنده در این کتاب، تحلیلى و تحقیقى است.برخى از مطالب قابل توجه این اثر چنین است:

  • نویسنده در مقدمه‌اش چنین آورده است: «... هرچند بیش از چهارده قرن از حیات آن آخرین فرستاده خدا مى‌گذرد، ولى هر وقت سراغ مطالعه زندگى آن انسان برتر و آیینه کمال مى‌رویم یا از چشمه سخنان گهربار آن حضرت، جرعه‌اى مى‌نوشیم، طراوت و شادابى معنویت را با همه وجود، لمس مى‌کنیم. آنچه پیش روى شماست، گوشه‌اى از خلق و خوى نبوى و سیره رفتارى پیامبر خدا را، چه در زندگى شخصى و چه اجتماعى، نشان مى‌دهد...».
  • ساده‌زیستى، در همه مظاهر زندگى آن حضرت آشکار بود. رختخواب او پوستى بود که داخل آن لیفه و پوشال خرما پر شده بود. بالش او نیز چنین بود. زیراندازش یک عبا بود که گاهى هم آن را دولا مى‌کرد و بر آن مى‌نشست و یا مى‌خوابید. اغلب بر حصیرى مى‌خوابید و جز آن، زیر آن حضرت چیزى نبود و چون به رختخواب مى‌رفت، به پهلوى راست مى‌خوابید و دست راست خود را زیر صورت راست خود قرار مى‌داد.
  • هنر گوش دادن: صبورى و تحمل گاهى هم در بعد گوش دادن به سخنان دیگران تبلور پیدا مى‌کند. افراد عجول و کم‌ظرفیت تنها دوست دارند حرف بزنند؛ نه تحمّل گوش دادن دارند، نه حوصله اینکه تا پایان یافتن سخنان طرف، تحمل و سکوت کنند. حضرت رسول(ص) هم اصحاب را چنان عادت داده و تربیت کرده بود که حرف گوینده را تا پایان گوش مى‌دادند و ساکت بودند تا از سخن گفتن فراغت یابد و هم خود آن حضرت هرگز کلام کسى را قطع نمى‌کرد: «و لا یقطع على أحد کلامَه»؛ «من تکلّم انصتوا له حتّى یفرغ».
  • پیامبر اکرم(ص) گاهى سوار اسب یا استر مى‌شد؛ گاهى سوار بر الاغ و گاهى هم سوار بر درازگوش بى‌پالان و کسى را هم همراه خود سوار مى‌کرد و اگر هم وسیله‌اى نبود، پیاده و یا بدون عبا و عمامه راه مى‌رفت. در تشییع جنازه شرکت مى‌کرد و گاهى براى عیادت مریض به دورترین نقطه شهر مى‌رفت. این نشان از حرّیت و وارستگى و زندگى مردمى و بى‌تکلّفى او دارد.
  • رسول خدا(ص) چه در غذا خوردن و چه در آب نوشیدن «بسم الله» و «الحمد لله» در آغاز و پایان مى‌گفت. هرگاه آب مى‌نوشید، آب را به‌صورت مکیدن مى‌نوشید، نه با یک نفس و به‌صورت بلعیدن و مى‌فرمود: درد کبد از بلعیدن آب به یک نفس پدید مى‌آید.
  • حضرت رسول(ص) پیوسته به یاد خدا بود، هم در دل و هم در زبان، هرگاه از مجلس برمى‌خاست مى‌گفت: «سُبحانَک اللّهمّ وَ بِحَمدِک...». هنگام خوابیدن، هنگام بیدار شدن از خواب، هنگام آمادگى براى نماز شب در رختخواب، سر سفره، بعد از غذا، هنگام سفر و... در همه حالات، دعا مى‌خواند و یاد خدا مى‌کرد. هنگام دعا مانند مسکینى که غذا مى‌خواهد، متضرّعانه به درگاه خدا دست بلند مى‌کرد. روزى هفتاد بار مى‌گفت: «أستَغفِرُ اللَّه»، باآنکه معصوم بود و گناهى از حضرتش سر نزده بود. هنگام خواب به توصیه جبرئیل امین، «آیة الکرسی» مى‌خواند.
  • هرگاه گروهى را به مأموریت نظامى مى‌فرستاد و کسى را به فرماندهى آنان مى‌گماشت، یکى از افراد مورد اطمینان خود را همراه او مى‌فرستاد تا کارها و خبرهاى او را مورد بررسى قرار دهد. وقتى که فرماندهى را همراه جمعى به سریه (مأموریت جنگى) اعزام مى‌کرد، او را به‌خصوص به تقوا سفارش مى‌کرد، آن‌گاه عموم لشکریان را. سپس مى‌فرمود: به نام خدا و در راه خدا بجنگید. با هرکس که کافر است بجنگید، ولى نیرنگ نزنید، خیانت نکنید، کشته‌ها را مُثله نکنید، به کودکان و صومعه‌نشینان کارى نداشته باشید، درخت خرما را قطع نکنید و آن را به آب غرق نکنید و درختان میوه‌دار را قطع نکنید، زراعت‌ها را آتش نزنید...، چهارپایان حلال‌گوشت را پى نکنید، مگر آنچه به خوردن آن ناچار شدید، وقتى با دشمن مسلمانان روبه‌رو شدید، آنان را به یکى از سه چیز فرا خوانید: مسلمان شدن، جزیه دادن، دست از جنگ کشیدن؛ اگر هرکدام را پذیرفتند از آنان بپذیرید و دست از آنان بردارید.

منابع

  • ویکی نور