آیه 69 سوره قصص

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 69 قصص)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَرَبُّكَ يَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<68 آیه 69 سوره قصص 70>>
سوره : سوره قصص (28)
جزء : 20
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و خدای تو به آنچه خلق در دل پنهان کنند و یا آشکار سازند به همه آگاه است.

و پروردگارت آنچه را سینه هایشان پنهان می نماید و آنچه را آشکار می کند، می داند

و آنچه را سينه‌هايشان پوشيده يا آشكار مى‌دارد، پروردگارت مى‌داند.

و پروردگار تو هر چه را كه در دل پنهان داشته‌اند يا آشكار كرده‌اند مى‌داند.

و پروردگار تو می‌داند آنچه را که سینه‌هایشان پنهان می‌دارد و آنچه را آشکار می‌سازند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Your Lord knows whatever their breasts conceal, and whatever they disclose.

And your Lord knows what their breasts conceal and what they manifest.

And thy Lord knoweth what their breasts conceal, and what they publish.

And thy Lord knows all that their hearts conceal and all that they reveal.

معانی کلمات آیه

  • تكن: پنهان مى‌‏دارد. كن (بفتح اول) و كنون: پوشاندن و محفوظ داشتن. «كن الشي‏ء كنا و كنونا: ستره ... و اخفاه».[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحانَ اللَّهِ وَ تَعالى‌ عَمَّا يُشْرِكُونَ «68»

و پروردگارت آنچه را بخواهد مى‌آفريند و (آنچه را بخواهد) برمى‌گزيند، براى آنان (در برابر خداوند) حقّ انتخابى نيست، منزّه است خدا وبرتر است از آنچه (براى او) شرك مى‌ورزند.

وَ رَبُّكَ يَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ «69»

و پروردگار تو آنچه را دل‌هاى آنان پنهان مى‌دارند و آنچه را آشكار مى‌سازند، مى‌داند.

وَ هُوَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولى‌ وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «70»

او اللّه است، معبودى جز او نيست، ستايش در دنيا و آخرت (و آغاز و فرجام) مخصوص اوست، حاكميّت تنها از آنِ اوست و به سوى او بازگردانده مى‌شويد.

جلد 7 - صفحه 87

پیام ها

1- قدرت مطلقه، از آنِ خداوند است. «يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ»

2- تكوين (آفرينش هستى) و تشريع (قانون زندگى) به دست خداوند است. «يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ»

3- انتخاب رهبر آسمانى به دست خداست، نه مردم. «وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ»

4- كسى حقّ قانون‌گذارى دارد كه آفريدگار هستى باشد. يَخْلُقُ ما يَشاءُ ... لَهُ الْحُكْمُ‌

5- كسى كه در برابر قانون خدا، قانون بشرى را بپذيرد، در حقيقت براى خدا شريك پذيرفته است. «ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحانَ اللَّهِ وَ تَعالى‌ عَمَّا يُشْرِكُونَ»

6- چون معبودى جز او نيست، پس ستايش‌ها مخصوص اوست. «لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ»

7- آفرينش و گزينش، كار خداوند است؛ ولى او كار باطل نمى‌كند. «سُبْحانَ اللَّهِ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ رَبُّكَ يَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ (69)

بعد اقامه حجت فرمايد بر صحت اختيار خود.

وَ رَبُّكَ يَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ‌: و پروردگار تو مى‌داند آنچه مى‌پوشد سينه‌هاى آنها، يعنى آنچه پنهان مى‌دارند از عداوت پيغمبر و كينه مؤمنان، وَ ما يُعْلِنُونَ‌: و آنچه آشكار مى‌سازند از طعن در نبوت و تكذيب قرآن، يعنى سرّ و جهر و نهانى و آشكاراى همه نزد او يكسان است، و چون كسى به غير ذات سبحانى، عالم به باطن و ظاهر بندگان به تمام جهات نباشد، پس متفرد خواهد بود در خلق و اختيار اصلح، و مبرى است از شريك و منازع در ذات و صفات و افعال.

تنبيه: چون ذات سبحانى، حكيم على الاطلاق، عالم به مصالح و مفاسد امور مى‌باشد، و البته به مقتضاى حكمت و مصلحت اختيار فرمايد آنچه صلاح بندگان است در تمام امور دين و دنيا و آخرت، پس تعيين صلاح و اختيار خير، خاصه الهى است لا غير؛ بنابراين چگونه تواند كسى ادعا نمايد كه اختيار من اصلح باشد بر اختيار خدا، و يا بگويد تفويض اختيار نموده بر بندگان در صورتى كه جاهلند به حقايق و عواقب امور دنيائى، چه رسد به امورات دينى و رسالت و ولايت خودشان نمايند. آيا معرفت دارند به قدر امام و محل او در ميان امت تا جايز باشد براى آنها اختيار او؛ به تحقيق امر صعبى را ادعا نمايند و دروغ گفتند كه تعيين امام با خلق است، و گمراه شدند گمراهى دورى، و واقع شدند در تجرّى: زيرا ترك نمودند امام حقيقى را از راه بصيرت، و زينت داد شيطان اعمال ايشان را، و منع نمود راه حق را در حالى كه بينا بودند و اعراض كردند از اختيار خدا و رسول به اختيار خودشان؛ و قرآن از حالت آنها ندا نمايد در اين آيه‌ «وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحانَ اللَّهِ وَ تَعالى‌ عَمَّا يُشْرِكُونَ».

جلد 10 - صفحه 173


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَأَمَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَعَسى‌ أَنْ يَكُونَ مِنَ الْمُفْلِحِينَ (67) وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحانَ اللَّهِ وَ تَعالى‌ عَمَّا يُشْرِكُونَ (68) وَ رَبُّكَ يَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ (69) وَ هُوَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولى‌ وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (70)

ترجمه‌

پس اما كسيكه توبه كرد و ايمان آورد و كردكار شايسته پس اميد است كه بوده باشد از رستگاران‌

و پروردگار تو مى‌آفريند آنچه مى‌خواهد و اختيار ميكند نباشد مر آنانرا حق اختيار منزّه است خدا و برتر است از آنچه شريك قرار مى‌دهند

و پروردگار تو ميداند آنچه را پنهان ميدارد سينه‌هاشان و آنچه را آشكار ميكنند

و او است خدا نيست خدائى مگر او مر او را است ستايش در دنيا و آخرت و مر او را است حكم و بسوى او برگردانده مى‌شويد.

تفسير

خداوند سبحان پس از بيان احوال كفّار در آيات سابقه براى استثناء كسانيكه بعدا قبول اسلام نمايند فرموده و اما كسيكه توبه نمود از كفر و عصيان و مفتخر شد بايمان و اعمال صالحه پس اميد است كه به اين باقى بماند و پيرامون گناه نگردد تا از رستگاران و نجات يافتگان از عذاب الهى باشد و گفته‌اند لفظ عسى در تمام قرآن استعمال در وجوب شده چون خداوند كريم و عادت كرام جارى بر انجاز و عداست و خداوند خلق ميكند هر چه را بخواهد از اشياء و اختيار ميكند هر كه را بخواهد از اشخاص براى رسالت از طرف خود و امامت بر خلق و نبوده و نخواهد بود براى خلق اختيارى در تعيين پيغمبر و نصب امام چون اختيار از كسى بطور قطع و يقين بجا و در محلّ لايق واقع ميشود كه عالم باشد بباطن و ضمير مختار كه مصلح است يا مفسد و كسى جز خداوند كه خالق موجودات است چنين علم و اطلاعى را ندارد لذا شخص ممكن است بگمان خود اختيار نمايد مفسد را بجاى مصلح چنانچه در اختيار حضرت موسى هفتاد مرد را براى ميقات از اخيار بنى اسرائيل روى داد و آنها تقاضاى بيجا نمودند و بصاعقه هلاك شدند با آنكه‌

جلد 4 صفحه 203

پيغمبر اولو العزم بود چه رسد برعيّت كه بخواهند امام اختيار نمايند يا براى امر رسالت اشخاص معيّنى را در نظر بگيرند و ترجيح دهند آنها را بر مختار خدا و بگويند وليد بن مغيره از مكّه و عروة بن مسعود ثقفى از طائف لايق براى اين مقام است نه يتيم ابو طالب يا آن سه خليفه مقدّمند بر امير المؤمنين عليه السّلام در خلافت از پيغمبر و زعامت بر امّت و از اين قبيل هفوات غير قابل استماع چنانچه مفسّرين نقل نموده‌اند و در اخبار ائمه اطهار بامر امامت تصريح شده و باين آيه استدلال فرموده‌اند بر آنكه مردم حق نصب امام را ندارند و اين توهّم فاسد ريشه و پايه مفاسد و مظالم و گمراهيهاى اين امّت شده چنانچه خداوند در جاى ديگر فرموده ما كان لمؤمن و لا مؤمنة اذا قضى اللّه و رسوله امرا أن يكون لهم الخيرة من امرهم و بنابراين مراد از اختيار نداشتن خلق اختيار نداشتن آنها است در مقابل اختيار خدا و در مورديكه علم بآن ندارند و محتمل است مراد اختيار نداشتن آنها باشد مگر باختيار او بدليل آنكه لا حول و لا قوّة الّا باللّه العلىّ العظيم و لا مؤثّر فى الوجود الا اللّه و هو القاهر فوق عباده و هو اللّطيف الخبير و او است خداوند و معبود بحقّى كه متّصف است بتمام صفات كمال و منزّه است از تمام عيوب و نيست معبود بحقّى جز او و مخصوص باو است ستايش در دنيا و آخرت و اختصاص باو دارد حكم بحق و فرمانفرمائى مطلق و تميز بين اهل حق و باطل و بسوى او و حكم او و جزاى او است بازگشت خلائق تمامى در روز قيامت و هر نعمتى از او شروع شده و باو ختم خواهد شد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ رَبُّك‌َ يَعلَم‌ُ ما تُكِن‌ُّ صُدُورُهُم‌ وَ ما يُعلِنُون‌َ (69)

و پروردگار تو ميداند آنچه‌ مخفي‌ ‌شده‌ ‌در‌ سينه‌هاي‌ ‌آنها‌ و آنچه‌ ظاهر ميكنند.

‌اينکه‌ ‌آيه‌ كأنه‌ بيان‌ و دليل‌ ‌است‌ ‌بر‌ ‌آيه‌ قبل‌ ‌که‌ سرّ اينكه‌ اينها تصرف‌ ميكنند ‌در‌ افعال‌ تكويني‌ الهي‌ و تشريعي‌ ‌از‌ جعل‌ خليفه‌ ‌ يا ‌ بدعت‌ ‌در‌ دين‌ ‌ يا ‌ اضلال‌ بندگان‌ و امثال‌ اينها ‌براي‌ ‌آن‌ اموريست‌ ‌که‌ ‌در‌ سينه‌هاي‌ ‌آنها‌ مخفي‌ كردند ‌که‌ ‌شما‌ نميدانيد و خداوند آگاه‌ ‌است‌ مخصوصا ‌در‌ جعل‌ خليفه‌ ‌براي‌ ‌آن‌ بغضي‌ ‌که‌ ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌در‌ دلهاي‌ ‌آنها‌ مستور كردند و حب‌ جاه‌ و

جلد 14 - صفحه 268

رياست‌ و نسبت‌ بساير ائمه‌ طاهرين‌، خداوند ‌که‌ عالم‌ السر و الخفيات‌ ‌است‌ ‌از‌ قلوب‌ ‌آنها‌ مطلع‌.

لا تَخفي‌ مِنكُم‌ خافِيَةٌ (الحاقه‌ ‌آيه‌ 18) يَعلَم‌ُ خائِنَةَ الأَعيُن‌ِ وَ ما تُخفِي‌ الصُّدُورُ (مؤمن‌ ‌آيه‌ 20).

وَ رَبُّك‌َ يَعلَم‌ُ ما تُكِن‌ُّ صُدُورُهُم‌ كن‌ّ بمعني‌ ستر و صان‌ چنانچه‌ ميفرمايد كَأَنَّهُن‌َّ بَيض‌ٌ مَكنُون‌ٌ (و الصافات‌ ‌آيه‌ 49) و ميفرمايد فِي‌ كِتاب‌ٍ مَكنُون‌ٍ (واقعه‌ ‌آيه‌ 78) ‌يعني‌ مصون‌ و مستور.

ما يُعلِنُون‌َ ‌اينکه‌ صفات‌ خبيثه‌ ‌که‌ ‌در‌ قلوب‌ قاسيه‌ هست‌ ‌هر‌ چه‌ بخواهند مستور كنند بالاخره‌ آثار ‌آن‌ ‌در‌ ظاهر بروز ميكند چنانچه‌ مشاهده‌ گرديد ‌که‌ منافقين‌ ‌پس‌ ‌از‌ رحلت‌ حضرت‌ رسالت‌ چه‌ نحوه‌ نفاق‌ ‌خود‌ ‌را‌ آشكار كردند بگذاريم‌ و بگذريم‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 69)- این آیه که سخن از علم گسترده خداوند می‌گوید در حقیقت تأکیدی است و یا دلیلی است برای آنچه در آیه قبل از اختیار و مشیت گسترده خداوند بیان شد.

می‌فرماید: «و پروردگار تو می‌داند آنچه را سینه‌هاشان پنهان می‌دارد، و آنچه

ج3، ص475

را که آشکار می‌کنند، وَ رَبُّکَ یَعْلَمُ ما تُکِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما یُعْلِنُونَ.

این احاطه او بر همه چیز دلیلی است بر اختیار او نسبت به همه چیز و ضمنا تهدیدی است برای مشکان که گمان نکنند خدا از نیات و توطئه‌های آنها آگاه نیست.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج‏8، ص: 72

منابع