آیه 18 سوره شوری

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 18 شوری)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِهَا ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَيَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ ۗ أَلَا إِنَّ الَّذِينَ يُمَارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ

مشاهده آیه در سوره


<<17 آیه 18 سوره شوری 19>>
سوره : سوره شوری (42)
جزء : 25
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

آنان که به ساعت قیامت ایمان نمی‌آورند (به تمسخر) تقاضای تعجیل در ظهور قیامت می‌کنند، امّا اهل ایمان از آن روز سخت ترسانند و می‌دانند که آن روز (و همه وعده‌های آخرت) بر حق است. الا (ای مردم) بدانید آنان که در قیامت جدل و انکار می‌کنند سخت در گمراهی دور (از سعادت) اند.

کسانی که به آن ایمان ندارند [از روی ریشخند] به آمدنش شتاب دارند، و کسانی که ایمان دارند از آن بیمناکند و می دانند بی تردید قیامت حق است. آگاه باشید! یقیناً کسانی که درباره قیامت همواره تردید می کنند، در گمراهی دور و درازی هستند.

كسانى كه به آن ايمان ندارند شتابزده آن را مى‌خواهند، و كسانى كه ايمان آورده‌اند، از آن هراسناكند و مى‌دانند كه آن حقّ است. بدان كه آنان كه در مورد قيامت ترديد مى‌ورزند، قطعاً در گمراهى دور و درازى‌اند.

آنان كه باورش ندارند آن را به شتاب مى‌طلبند، و آنان كه ايمان آورده‌اند از آن بيمناكند و مى‌دانند كه حق است. آگاه باش، كسانى كه درباره قيامت جدال مى‌كنند سخت در گمراهى هستند.

کسانی که به قیامت ایمان ندارند درباره آن شتاب می‌کنند؛ ولی آنها که ایمان آورده‌اند پیوسته از آن هراسانند، و می‌دانند آن حق است؛ آگاه باشید کسانی که در قیامت تردید می‌کنند، در گمراهی عمیقی هستند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Those who do not believe in it ask [you] to hasten it, but those who have faith are apprehensive of it, and know that it is true. Indeed those who are in doubt about the Hour are in extreme error!

Those who do not believe in it would hasten it on, and those who believe are in fear from it, and they know that it is the truth. Now most surely those who dispute obstinately concerning the hour are in a great error.

Those who believe not therein seek to hasten it, while those who believe are fearful of it and know that it is the Truth. Are not they who dispute, in doubt concerning the Hour, far astray?

Only those wish to hasten it who believe not in it: those who believe hold it in awe, and know that it is the Truth. Behold, verily those that dispute concerning the Hour are far astray.

معانی کلمات آیه

  • مشفقين: راغب گويد اشفاق عنايتى است آميخته به خوف، اگر با «من» باشد معنى خوف در آن ظاهرتر است و اگر با «في» آيد معنى اعتنا در آن آشكارتر مى‌باشد.
  • يمارون: مراء: مجادله و منازعه. «ما راه مراء و مماراة: جادله و نازعه».[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِها وَ الَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ يَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلا إِنَّ الَّذِينَ يُمارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلالٍ بَعِيدٍ «18»

كسانى كه ايمان به قيامت ندارند (نسبت به وقوع آن) شتاب مى‌ورزند، ولى كسانى كه به آن ايمان دارند از آن مى‌ترسند و مى‌دانند كه قيامت حقّ است، بدانيد محقّقا كسانى كه درباره قيامت به جدال مى‌پردازند در گمراهى دورى هستند.

نکته ها

اگر افراد گم شده، نزديك باشند، اميدى به پيدا شدن و نجاتشان هست، ولى اگر دور باشند، پيداشدنشان سخت يا محال است. «لَفِي ضَلالٍ بَعِيدٍ»

كفّار و مشركان همواره در برابر هشدارهاى انبيا نسبت به قيامت شتاب زدگى داشتند و مى‌گفتند: «مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ»* زمان اين تهديدها چه وقت است، چرا عملى نمى‌شود.

گرچه در بسيارى كارها از عجله انتقاد شده است لكن در مواردى نظير اقامه نماز، دفن ميّت، ازدواج در جوانى، پرداخت بدهى، توبه و پذيرايى از مهمان، عجله مورد سفارش است.

«يُمارُونَ» به معناى اصرار در ترديد است و «مشفق» از «شفقت» به معناى هراس همراه با مراقبت است.

حقّ، صفتى است كه در قرآن براى امور مختلفى آمده است:

خداوند. «ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ» «1»* پيامبر. «أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ» «2»*

قرآن. «أَنْزَلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ» «3» دعوت. «لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ» «4»

معاد. «يَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ» سنجش. «وَ الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ» «5»

«1». لقمان، 30.

«2». بقره، 119.

«3». شورى، 17.

«4». رعد، 14.

«5». اعراف، 8.

جلد 8 - صفحه 389

پیام ها

1- شتاب‌زدگى ما، در تدبير الهى نقشى ندارد و نارواست. «يَسْتَعْجِلُ»

2- بيان دو ديدگاه و مقايسه ميان آنها عامل رشد و انتخاب بهتر است. «لا يُؤْمِنُونَ بِها وَ الَّذِينَ آمَنُوا»

3- ايمان بايد بر اساس علم باشد. وَ الَّذِينَ آمَنُوا ... يَعْلَمُونَ‌ ...

4- ايمان به معاد سبب ايجاد خوف از آن مى‌شود. (زيرا قيامت محل بروز حوادث هولناك است.) «آمَنُوا مُشْفِقُونَ»

5- علم و ايمان و خوف در كنار هم مفيدند، اگر يكى از آنها نباشد كارساز نيست (چنانچه ابليس و بلعم باعورا و فرعون علم داشتند امّا ايمان و خوف نداشتند.) «وَ الَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ يَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ»

6- اصل شك در معاد گمراهى است و ايجاد شك و اصرار بر آن در ديگران گمراهى دور است. «ضَلالٍ بَعِيدٍ»

توقف و تداوم در جدال مورد انتقاد است. «يُمارُونَ فِي السَّاعَةِ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِها وَ الَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ يَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلا إِنَّ الَّذِينَ يُمارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلالٍ بَعِيدٍ «18»

يَسْتَعْجِلُ بِهَا: عجله نمايند به ساعت قيامت، يعنى به آمدن آن از روى استهزاء تكذيب، الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِها: آنانكه ايمان ندارند به آن. استعجال آنها براى آنست كه حضرت رسالت تعيين آن كند، و چون آن وقت رسد و قيامت‌

«1» برهان ج 4 ص 120.

«2» مفاتيح الجنان باب سوم، فصل چهارم، زيارات امير المؤمنين عليه السّلام، زيارت اوّل. و همين مضمون در زيارت چهارم.

جلد 11 - صفحه 411

قائم نشود، حجت بر او لازم گردانند. وَ الَّذِينَ آمَنُوا: و آنانكه ايمان آورده‌اند به خدا و تصديق حضرت خاتم نموده‌اند، مُشْفِقُونَ مِنْها: ترسان و هراسانند از قيامت به جهت ندانستن ايشان عواقب امر خود را از محاسبه و مجازات، وَ يَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُ‌: و مى‌دانند آنكه آمدن قيامت حق و محقق الوقوع است. أَلا إِنَّ الَّذِينَ‌:

آگاه باشيد بدرستى كه آنانكه، يُمارُونَ فِي السَّاعَةِ: مخاصمه و مجادله نمايند از روى انكار در آمدن قيامت و وقوع حشر و نشر و ثواب و عقاب، لَفِي ضَلالٍ بَعِيدٍ: هر آينه در گمراهى دورند از صواب، زيرا انبياى الهى و كتب آسمانى اخبار به آن داده و عقول سليمه شهادت بر تحقق آن، و از قدر سبحانى مستبعد نخواهد بود زنده نمودن بندگان براى جزاى اعمال.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ الَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ داحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ عَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ «16» اللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ وَ الْمِيزانَ وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ «17» يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِها وَ الَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ يَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلا إِنَّ الَّذِينَ يُمارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلالٍ بَعِيدٍ «18» اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبادِهِ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ «19» مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَ مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ «20»

ترجمه‌

و آنانكه محاجّه و مخاصمه مينمايند در دين خدا بعد از آنكه‌

جلد 4 صفحه 575

اجابت شده باشد براى آن دليلشان باطل است نزد پروردگارشان و بر آنها خشمى است و براى آنها عذابى است سخت‌

خدا است آنكه فرستاد كتابرا بحق و ميزان را و چه چيز آگاه كرد تو را شايد قيامت نزديك باشد

ميخواهند آنرا آنها كه نميگروند بآن و آنانكه گرويدند ترسندگانند از آن و ميدانند كه آن حق است آگاه باشيد همانا آنها كه شك ميكنند در قيامت هر آينه در گمراهى دور از صوابند

خداوند صاحب لطف است به بندگانش روزى ميدهد هر كه را ميخواهد و او است تواناى ارجمند

كسى كه ميخواهد محصول سراى آخرت را مى‌افزائيم براى او در محصولش و كسيكه ميخواهد محصول دنيا را ميدهيمش از آن و نيست براى او در آن سراى هيچ بهره‌اى.

تفسير

گفته‌اند يهود و نصارى محاجّه و مخاصمه مينمودند با مسلمانان و ميگفتند كه پيغمبر و كتاب ما پيش از پيغمبر و كتاب شما بوده و حق بودن دين ما مسلّم است و دين شما حق بودنش معلوم نيست و خداوند در مقام ردّ آنها فرموده بعد از آنكه اجابت شد طلب معجزه آنان براى ثبوت دين اسلام و ظاهر گشت بدست پيغمبر خاتم معجزاتيكه مردم ديدند و قبول نمودند آنرا ديگر اين احتجاج آنها وجهى ندارد چون نبوت هر پيغمبرى بمعجزاتش ثابت شده است و بنظر حقير و شهادت آيات سابقه و لاحقه روى سخن با همان كفار مكه است كه حجّت بر آنها تمام شده بود و مخاصمه و محاجّه آنها در دين خدا اشكالاتى بوده كه در حكمت احكام الهى مينمودند مانند معاندين اين زمان كه ميگويند چرا بايد نماز چنين و روزه چنان باشد و اين قبيل اشكالات بعد از ثبوت نبوت و دين كه از جانب خدا است بطلانش واضح است لذا خداوند بردّ آن اجمالا اكتفا فرموده و آنها را بخشم و عذاب شديد خود تهديد كرده است و فرموده خداوند آن ذات مقدسى است كه قرآن و احكام خود را براستى و درستى و بر طبق حكمت و مصلحت فرستاده و آن ميزان عدلى است كه هيچ اشكال و اعتراضى در آن راه ندارد و كم و زياده از آن و بر آن ناروا است و قمى ره نقل فرموده كه مراد از ميزان امير المؤمنين عليه السّلام است و باين معنى در روايات ديگرى هم تصريح شده كه ميزان اعمال در دنيا و آخرت آن وجود مبارك است و ظاهرا يكى از اشكالات بى وجه‌

جلد 4 صفحه 576

آنها كه براى استهزاء بوعده عذاب مينمودند اين بوده كه چرا قيامت زودتر نمى‌آيد كه ما بعذاب موعود برسيم چنانچه مكرر ذكر شده است لذا خدا براى گوشزد آنها به پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فرموده تو چه ميدانى شايد قيامت نزديك باشد بعجله طلب ميكنند آنرا كسانيكه اعتقاد بمعاد ندارند و از سختى آن غافلند ولى اهل ايمان و اعتقاد بآن از آنروز ميترسند و براى آن توشه تهيه ميكنند چون ميدانند مسلّما خواهد آمد و كسانيكه در آن شك دارند و در مقام محاجه با تو بآن استهزاء مينمايند در گمراهى و ضلالتى بكلى دور از حق و حقيقتند و قريب باين معنى را قمى ره نيز نقل فرموده است و حكمت مخفى بودن ساعت موعود بر اهل خرد معلوم و منوط بودن نظم دنيا بآن مشهود است خداوند داراى لطف و مرحمت و صاحب برّ و احسان بر بندگان است روزى ميدهد كسى را كه ميخواهد زياد و كم و باقتضاء حال و صلاح كار او و مرتب ميكند با نظر دقيق باطن بين امور مخفى از انظار بندگانرا و اين مقتضاى لطف الهى است و بعضى لطيف را باين معنى تفسير نموده‌اند و او است داراى قوت و قدرتيكه كسى غلبه بر او پيدا نخواهد كرد كسيكه در مزرعه دنيا براى زرع آخرت كار كند و طالب نفع اخروى باشد خداوند محصول او را زياد ميكند بطوريكه تخمى ده تخم تا هفتصد تخم و زيادتر برداشت مينمايد و كسيكه براى نفع دنيوى كار كند و طالب محصول آن باشد خداوند آنچه را رزق مقسوم او قرار داده باو ميرساند ولى در آخرت نصيب و بهره‌اى براى او نيست چون اعمال به نيّات است و براى هر كس چيزى است كه نيّت نموده و از بعضى روايات استفاده ميشود كه كسيكه به نيت دنيا كار كند بمقصود نميرسد مگر بميزانى كه براى او مقدر شده و كسيكه بنيت آخرت كار كند خدا او را از مال دنيا بى‌نياز فرمايد و قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مال و بنون حرث دنيا است و عمل صالح حرث آخرت است و گاهى خدا جمع ميكند آن دو را براى كسانى و در كافى از آن حضرت اللّه لطيف بعباده يرزق من يشاء بولايت امير المؤمنين عليه السّلام تفسير شده و من كان يريد حرث الآخره بمعرفت او و ائمه اطهار و زيادتى در آن حرث باستيفاء نصيب از دولت ايشان و طالب حرث دنيا و محروم از نصيب آخرت بكسى كه از دولت حق با امام عليه السّلام بى‌نصيب ميباشد تأويل شده است‌

جلد 4 صفحه 577

و اللّه اعلم بمراده.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


يَستَعجِل‌ُ بِهَا الَّذِين‌َ لا يُؤمِنُون‌َ بِها وَ الَّذِين‌َ آمَنُوا مُشفِقُون‌َ مِنها وَ يَعلَمُون‌َ أَنَّهَا الحَق‌ُّ أَلا إِن‌َّ الَّذِين‌َ يُمارُون‌َ فِي‌ السّاعَةِ لَفِي‌ ضَلال‌ٍ بَعِيدٍ «18»

طلب‌ تعجيل‌ ميكنند باين‌ ساعة كساني‌ ‌که‌ ايمان‌ باو ندارند، و كساني‌ ‌که‌ ايمان‌ دارند ميترسند ‌از‌ ‌آن‌ ساعت‌ و ميدانند ‌که‌ ‌آن‌ ساعت‌ حق‌ ‌است‌ آگاه‌ باشيد بدرستي‌ ‌که‌ كساني‌ ‌که‌ شك‌ ‌در‌ ساعت‌ دارند ‌هر‌ آينه‌ ‌در‌ ضلالت‌ دوري‌ هستند.

جلد 15 - صفحه 473

يَستَعجِل‌ُ بِهَا الَّذِين‌َ لا يُؤمِنُون‌َ بِها عدم‌ ايمان‌ بروز قيامت‌ اعم‌ ‌است‌ ‌از‌ كساني‌ ‌که‌ منكر معاد هستند ‌ يا ‌ شاك‌ّ ‌در‌ ‌آن‌ ‌ يا ‌ ظن‌ّ بآن‌ و ‌اينکه‌ شامل‌ بسيار ‌از‌ كفار ميشود ‌حتي‌ كساني‌ ‌که‌ قائل‌ بمعاد روحاني‌ هستند ‌ يا ‌ حور قليايي‌ مثل‌ شيخ‌ احمد احسائي‌ ‌از‌ باب‌ سخريه‌ و استهزاء استعجال‌ ميكنند ميگويند مَتي‌ هذَا الوَعدُ إِن‌ كُنتُم‌ صادِقِين‌َ‌-‌ يس‌ آيه 48‌-‌ ‌با‌ اينكه‌ مسئله معاد ‌با‌ مسئله توحيد ملازم‌ ‌است‌ و ‌از‌ اصول‌ اوليّه اديان‌ ‌است‌ و ‌اگر‌ معاد نباشد دستگاه‌ خلقت‌ لغو مي‌شود و ‌ما ‌در‌ مجلّد سوم‌ كلم‌ الطيب‌ ‌در‌ بحث‌ اثبات‌ معاد ‌به‌ ادله عقليه‌ و نقليه‌ و ضرورت‌ اديان‌ و رد شبهات‌ منكرين‌ و مسئله شبهه آكل‌ و مأكول‌ ‌از‌ صفحه اول‌ ‌تا‌ چهل‌ و چهار بيان‌ كرديم‌ مراجعه‌ فرمائيد.

وَ الَّذِين‌َ آمَنُوا مُشفِقُون‌َ مِنها ‌يعني‌ خائفون‌ منها و خوف‌ مؤمنين‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ تداركي‌ و تهيئي‌ ‌براي‌ آخرت‌ نكردند و ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ ميتوان‌ استفاده‌ كرد ‌که‌ كساني‌ ‌که‌ خوف‌ ‌از‌ روز جزاء ندارند مؤمن‌ نيستند و ‌اينکه‌ شامل‌ بسياري‌ ‌از‌ ابناء نوع‌ امروزه‌ ميشود.

وَ يَعلَمُون‌َ أَنَّهَا الحَق‌ُّ مؤمنين‌ يقين‌ دارند ‌که‌ ساعت‌ و قيامت‌ و حشر و بعث‌ حق‌ و ثابت‌ ‌است‌ و بتمام‌ خصوصيات‌ ‌آن‌ ايمان‌ دارند، ‌از‌ صراط و ميزان‌ و تطاير كتب‌ و حساب‌ و شفاعت‌ و خصومت‌ و بهشت‌ و جهنّم‌ و خلود و جسمانيت‌ معاد و مواقف‌ ‌آن‌ ‌که‌ ‌در‌ حديث‌ دارد

‌ان‌ للقيامة خمسين‌ موقفا ‌کل‌ موقف‌ مقام‌ الف‌ سنة ‌ثم‌ تلا فِي‌ يَوم‌ٍ كان‌َ مِقدارُه‌ُ خَمسِين‌َ أَلف‌َ سَنَةٍ

معارج‌ آيه 4‌-‌.

إِن‌َّ الَّذِين‌َ يُمارُون‌َ فِي‌ السّاعَةِ لَفِي‌ ضَلال‌ٍ بَعِيدٍ مار يمير بمعني‌ شك‌ و اضطراب‌ و بزبان‌ ‌ما دو دل‌ بودن‌ ‌که‌ آيا حق‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ باطل‌ و ‌اينکه‌

جلد 15 - صفحه 474

شامل‌ شك‌ و ظن‌ و وهم‌ ميشود مقابل‌ ‌آن‌ دو دسته‌ ‌که‌ يكي‌ بكلي‌ منكر هستند و ديگري‌ بتمام‌ معتقد هستند چنانچه‌ ‌در‌ آيات‌ شريفه‌ اشاره‌ دارد ‌به‌ ‌اينکه‌ طوايف‌ چنانچه‌ ميفرمايد وَ إِذا قِيل‌َ إِن‌َّ وَعدَ اللّه‌ِ حَق‌ٌّ وَ السّاعَةُ لا رَيب‌َ فِيها قُلتُم‌ ما نَدرِي‌ مَا السّاعَةُ إِن‌ نَظُن‌ُّ إِلّا ظَنًّا وَ ما نَحن‌ُ بِمُستَيقِنِين‌َ‌-‌ جاثيه‌ آيه 31‌-‌ لَفِي‌ ضَلال‌ٍ بَعِيدٍ زيرا ‌که‌ ‌اگر‌ اعتقاد بمعاد نباشد مسئله نبوت‌ و امامت‌ و عدل‌ و احكام‌ شرعيه‌ ‌از‌ فرائض‌ و واجبات‌ و محرمات‌ و حدود و ديات‌ و معاملات‌ و عبادات‌ و معاشرات‌ و ‌غير‌ اينها تمام‌ لغو و بيهوده‌ ميشود و انكار معاد انكار تمام‌ ‌آنها‌ ‌است‌ و چه‌ ضلالتي‌ ‌است‌ دورتر ‌از‌ ‌اينکه‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 18)- سپس به موضع گیری کفار و مؤمنان در برابر آن پرداخته، می‌گوید: «آنها که به قیامت ایمان ندارند در باره آن شتاب می‌کنند» و می‌گویند: این قیامت کی خواهد آمد؟! (یَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِها).

آنها هرگز به خاطر عشق به قیامت و رسیدن به لقای محبوب، این سخن را نمی‌گویند، بلکه از روی استهزاء و مسخره و انکار چنین تقاضایی دارند.

«ولی آنها که ایمان آورده‌اند پیوسته با خوف و هراس مراقب آن هستند، و می‌دانند آن حق است و خواهد آمد» (وَ الَّذِینَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ یَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ).

و از اینجا روشن می‌شود که ایمان به قیامت و دادگاه بزرگ عدل الهی مخصوصا با توجه به این معنی که هر لحظه احتمال وقوع آن می‌رود چه تأثیر تربیتی عمیقی در مؤمنان دارد.

و در پایان آیه به عنوان یک اعلام عمومی، می‌فرماید: «آگاه باشید کسانی که در قیامت تردید می‌کنند (و با لجاج و عناد در مورد آن به محاجّه می‌پردازند) در گمراهی عمیقی هستند» (أَلا إِنَّ الَّذِینَ یُمارُونَ فِی السَّاعَةِ لَفِی ضَلالٍ بَعِیدٍ).

ج4، ص337

چرا که نظام این جهان خود دلیلی است بر این که مقدمه‌ای است برای جهان دیگر، که بدون آن، آفرینش این جهان، لغو و بی‌معنی است، نه با حکمت خداوند سازگار است و نه با عدالت او.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص473

منابع