آیه 13 سوره فتح

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 13 فتح)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَمَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَعِيرًا

مشاهده آیه در سوره


<<12 آیه 13 سوره فتح 14>>
سوره : سوره فتح (48)
جزء : 26
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

و هر که به خدا و رسول او ایمان نیاورد ما هم بر آن کافران عذاب آتش دوزخ را مهیّا ساخته‌ایم.

و هر کس به خدا و پیامبرش ایمان نیاورد [زیانی به خدا و پیامبر نمی رساند]، ما برای کافران آتشی سوزان آماده کرده ایم.

و هر كس به خدا و پيامبر او ايمان نياورده است [بداند كه‌] ما براى كافران آتشى سوزان آماده كرده‌ايم.

و هر كس به خدا و پيامبرش ايمان نياورده است، بداند كه براى كافران آتشى سوزان آماده كرده‌ايم.

آن کس که به خدا و پیامبرش ایمان نیاورده (سرنوشتش دوزخ است)، چرا که ما برای کافران آتش فروزان آماده کرده‌ایم!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Those who have no faith in Allah and His Apostle [should know that] We have prepared a blaze for the faithless.

And whoever does not believe in Allah and His Apostle, then surely We have prepared burning fire for the unbelievers.

And so for him who believeth not in Allah and His messenger - Lo! We have prepared a flame for disbelievers.

And if any believe not in Allah and His Messenger, We have prepared, for those who reject Allah, a Blazing Fire!

معانی کلمات آیه

«مَنْ»: این واژه مبتدا است و می‌تواند شرطیه یا موصوله باشد. اگر شرطیه باشد، جواب شرط محذوف است که (فَإِنَّهُ کَافِرٌ ... فَهُوَ کَافِرٌ) است. خبر مبتدا (فَإِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ سَعِیراً) است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


بَلْ ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَنْقَلِبَ الرَّسُولُ وَ الْمُؤْمِنُونَ إِلى‌ أَهْلِيهِمْ أَبَداً وَ زُيِّنَ ذلِكَ فِي قُلُوبِكُمْ وَ ظَنَنْتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَ كُنْتُمْ قَوْماً بُوراً «12»

بلكه (نافرمانى و فرار شما به خاطر آن بود كه) گمان كرديد پيامبر و مؤمنان هرگز (به سلامت) به خانواده‌هاى خود باز نخواهند گشت و اين در دل‌هاى شما آراسته شد و گمان بد كرديد و (اين گونه) مردمى بدبخت شديد.

وَ مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ فَإِنَّا أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ سَعِيراً «13»

و هر كس به خدا و پيامبرش ايمان نداشته باشد، پس ما براى كافران آتش شعله‌ور آماده كرده‌ايم.

نکته ها

كلمه «بور» به معناى ورشكستگى، رسوايى و هلاكت است.

فطرت انسان، كارهايى را بد و زشت مى‌داند ولى شيطان و نفس، آنها را نزد انسان زيبا جلوه مى‌دهند، تا انسان مرتكب آن شود.

جهادگريزان، خيال كردند كه مسلمانان شكست خورده و همه كشته خواهند شد، لذا ترس، بخل، محروميّت و رسوايى را بر خود خريدند.

پیام ها

1- خداوند به افكار درونى مردم آگاه است و روزى از آنها پرده برمى‌دارد. «بَلْ ظَنَنْتُمْ»

2- بسيارى از محاسبات و تحليل‌ها كه انسان را آشفته يا شيفته كرده، واقعيّت ندارد. «بَلْ ظَنَنْتُمْ»

3- گاهى سوء ظن و افكار انحرافى چنان در انسان تأثير مى‌گذارد كه او را به يقين و سرانجام نافرمانى مى‌كشاند. «بَلْ ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَنْقَلِبَ الرَّسُولُ»

4- ترس از شكست، از عوامل فرار از جهاد است. بَلْ ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَنْقَلِبَ الرَّسُولُ‌ ...

جلد 9 - صفحه 126

5- توجّه بيش از حدّ به خانواده، عامل فرار از جهاد است. لَنْ يَنْقَلِبَ‌ ... إِلى‌ أَهْلِيهِمْ أَبَداً

6- توجّه به خانواده، گاهى چنان در نزد انسان جلوه و ارزش پيدا مى‌كند كه فرد حاضر مى‌شود خدا و رسولش را به خاطر آنها رها كند. «زُيِّنَ ذلِكَ فِي قُلُوبِكُمْ»

7- سوء ظن و پندارها و محاسبات نابجا، دل انسان را باير و شخصيّت او را تباه مى‌كند. «ظَنَنْتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَ كُنْتُمْ قَوْماً بُوراً»

8- نافرمانى از فرامين رسول خدا، نشان نداشتن ايمان واقعى و يا زمينه بى‌ايمانى است. «مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ فَإِنَّا أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ سَعِيراً «13»

جلد 12 - صفحه 153

بعد از آن تهديد و وعيد فرمايد:

وَ مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ‌: و هر كه ايمان نياورد، بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ‌: به خداى يگانه و پيغمبر او و به قلب تصديق ننمايد، فَإِنَّا أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ‌: پس بدرستى كه ما مهيا ساختيم براى كفار، سَعِيراً: آتش افروخته و سوزان را.

تنبيه: آيه شريفه اشعار دارد به آنكه ايمان نداشتن به خدا و رسول به حق، موجب كفر و براى كفار آتش سوزان مهياست. و ديگر آنكه تلازم است ميان ايمان رسول با ايمان به خدا، زيرا اگر ايمان به خدا باشد و لكن ايمان به پيغمبر او نباشد آن هم فايده‌اى نخواهد داشت.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


سَيَقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرابِ شَغَلَتْنا أَمْوالُنا وَ أَهْلُونا فَاسْتَغْفِرْ لَنا يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ لَكُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً إِنْ أَرادَ بِكُمْ ضَرًّا أَوْ أَرادَ بِكُمْ نَفْعاً بَلْ كانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً «11» بَلْ ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَنْقَلِبَ الرَّسُولُ وَ الْمُؤْمِنُونَ إِلى‌ أَهْلِيهِمْ أَبَداً وَ زُيِّنَ ذلِكَ فِي قُلُوبِكُمْ وَ ظَنَنْتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَ كُنْتُمْ قَوْماً بُوراً «12» وَ مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ فَإِنَّا أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ سَعِيراً «13» وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً «14» سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلى‌ مَغانِمَ لِتَأْخُذُوها ذَرُونا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَنْ يُبَدِّلُوا كَلامَ اللَّهِ قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونا كَذلِكُمْ قالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنا بَلْ كانُوا لا يَفْقَهُونَ إِلاَّ قَلِيلاً «15»

جلد 5 صفحه 25

ترجمه‌

زود باشد كه بگويند بتو بجا گذاشتگان از باديه نشينان كه مشغول ساخت ما را مالهاى ما و كسانمان پس طلب آمرزش كن براى ما ميگويند بزبانهاشان آنچه نيست در دلهاشان بگو پس چه كس مالك ميشود براى شما از خدا چيزى را اگر خواست برسد بشما ضررى يا خواست برسد بشما نفعى بلكه باشد خدا بآنچه ميكنيد آگاه‌

بلكه گمان كرديد كه هرگز باز نميگردند پيغمبر و مؤمنان بسوى كسانشان هيچ وقت و آراسته شد اين در دلهاى شما و گمان برديد گمان بد و بوديد گروهى فاسد

و هر كه ايمان نياورد بخدا و پيغمبرش پس همانا ما مهيّا كرديم براى كافران آتش سوزان را

و براى خدا است پادشاهى آسمانها و زمين مى آمرزد هر كه را ميخواهد و عذاب ميكند هر كه را ميخواهد و بوده است خدا آمرزنده مهربان‌

زود باشد كه بگويند بجا گذاشتگان چون برويد بسوى غنيمتها كه برگيريد آنها را بگذاريد ما را متابعت كنيم از شما ميخواهند تغيير دهند سخن خدا را بگو هرگز متابعت نخواهيد كرد ما را همچنين در باره شما گفت خدا از پيش پس زود باشد كه بگويند بلكه حسد ميبريد بما بلكه بودند كه نمى‌فهميدند مگر اندكى.

تفسير

در حديث قمّى ره از امام صادق عليه السّلام كه در تفسير آيات اوّل سوره اجمالى از آن نقل شد ذكر شده كه پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم در راه مكّه از اعراب باديه نشين دعوت فرمود كه كوچ نمايند با او و آنها امتناع نمودند و گفتند محمد و اصحابش طمع دارند كه داخل حرم شوند با آنكه قريش در وسط ديارشان با آنها جنگ كردند و كشتند آنها را همانا محمد و اصحابش هرگز بمدينه مراجعت نخواهند نمود و ظاهرا عذر آنها از تخلّف گرفتارى آنها به اصلاح اموال و نگهدارى از عيال و اولاد بود و گفته بودند ما كسيرا نداشتيم كه از آنها نگهدارى و سرپرستى نمايد و خواهش نموده بودند كه پيغمبر براى آنها از خدا طلب مغفرت نمايد و خدا ميدانست كه طلب مغفرت آنها هم مثل التماس دعاى بعضى از اهل ايمان ظاهرى اين زمان است‌

جلد 5 صفحه 26

كه نه بخدا اعتقاد دارند نه بپيغمبر نه بامام نه بنوّاب او و نه باستغفار و نه بدعاى ايشان لذا ميفرمايد ميگويند بزبانشان آنچه نيست در دلشان بگو اى پيغمبر بآنها كه نيامدند از ترس ضرر مالى يا جانى چه كس اختيار جلوگيرى چيزى از ضرر و نفع را دارد اگر خدا بخواهد از شما انتقام بكشد يا نفع برساند پس اگر راست ميگفتيد و طالب جلب نفع يا دفع ضرر بوديد خوب بود با خدا ميساختيد و از كمك پيغمبر مضايقه نمينموديد ولى خدا بأغراض و اعمال شما آگاه است و بر طبق آن پاداش ميدهد شما گمان ميكرديد پيغمبر و اصحاب او در اين سفر كشته ميشوند و شيطان اين گمان بد را در دل شما انداخته و جلوه داده بود و شما قومى فاسد و بد عقيده و بهلاكت رسيده نزد خدا بوديد و كسيكه قلبا اعتقاد بخدا و پيغمبر نداشته باشد كافر است و جزاى كافر آتش سوزان مهيّا شده ميباشد و سلطنت حقّه حقيقيّه از آن حق است در عالم هر كس را بخواهد ميبخشد و هر كس را بخواهد عذاب ميفرمايد ولى رحمت و مغفرت او بر سخط و غضبش سبقت دارد لذا براى مغفرت بهانه‌جوئى ميكند و در عذاب تعجيل نميفرمايد و آن ذاتى و دأب خدا است و اين بالعرض و جارى در تحت قضاء او است و چون پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم بعد از مراجعت از حديبيّه عازم فتح خيبر شد و در آن جنگ وعده غنائم بسيارى بمسلمانان داده بود و اعراب مايل شده بودند كه متابعت نمايند بطمع غنيمت و خداوند آنرا مخصوص برجوع كنندگان از حديبيّه فرموده بود ميفرمايد بعد از اين آنها تقاضاى ملحق شدن بعساكر اسلام را در اين جنگ مينمايند بگو شما پذيرفته نميشويد چون شما ميخواهيد با مسلمانان در غنائم خيبر شريك شويد و خدا قبلا فرموده بود كه مخصوص باصحاب حاضر ركاب در حديبيّه باشد و كلام خدا و وعده حق تبديل و تخلّف پيدا نميكند يا خدا قبلا دستور فرموده بود كه شما پذيرفته نشويد و فرمان خدا تبديل نخواهد شد در هر حال جمله لن تتّبعوا خبريّه در مقام نهى است و در اصول بيان شده كه مستفاد از آن نهى مؤكّد است خصوصا در اينجا كه مصدّر بلن شده و نيز خداوند ميفرمايد كه بعد از اين آنها ميگويند شما مسلمانان از باب بخل و حسد نميخواهيد ما در غنائم شركت نمائيم لذا پيغمبر ما

جلد 5 صفحه 27

را نپذيرفته ولى آنها نمى‌فهمند جز اغراض دنيويّه ناقابل كم دوام را جهت نپذيرفتن آنها با آنكه غرضشان از تبعيّت صرف اخذ غنيمت بود نه تقرّب بخدا آنستكه ادب شوند و بعد از اين تخلّف از فرمان پيغمبر نكنند و وعده خدا و پيغمبر خلف نشود نه حسد و بخل مسلمانان كه مدخليّت در حكم خدا و پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نداشته و ندارد و محتمل است مراد از قليلا كم فهمى مطلق آنها باشد كه نوعا در مقام تعبير از نفهمى استعمال ميشود چون بنظر حقير مقصود اثبات فهم دنيوى براى آنها نيست بلكه غرض حكم بكم فهمى و نفهمى آنها است و اللّه اعلم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ مَن‌ لَم‌ يُؤمِن‌ بِاللّه‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ فَإِنّا أَعتَدنا لِلكافِرِين‌َ سَعِيراً «13»

و كسي‌ ‌که‌ ايمان‌ بخدا و ‌رسول‌ نياورد ‌پس‌ محققا ‌ما ‌براي‌ كفار مهيا نموده‌ايم‌ سعير آتش‌ جهنم‌ ‌را‌.

وَ مَن‌ لَم‌ يُؤمِن‌ بِاللّه‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ لازم‌ نيست‌ ‌که‌ منكر وجود حق‌ و رسالت‌ ‌رسول‌ ‌باشد‌ بلكه‌ ‌اگر‌ يكي‌ ‌از‌ دستورات‌ الهي‌ و فرمايشات‌ ‌رسول‌ و احكام‌ قرآني‌ و بيانات‌ ائمه هدي‌ ‌را‌ منكر شد صدق‌ ميكند ‌که‌ ‌لم‌ يؤمن‌ باللّه‌ و رسوله‌.

جلد 16 - صفحه 206

فَإِنّا أَعتَدنا لِلكافِرِين‌َ سَعِيراً معلوم‌ ميشود ‌که‌ مجرد عدم‌ ايمان‌ كفر ‌است‌ و ‌لو‌ ظاهر مسلمان‌ ‌باشد‌ و سعير آتش‌ افروخته‌ ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 13)- از آنجا که این موضعگیریهای غلط گاه از عدم ایمان سر چشمه می‌گرفت در این آیه می‌گوید: «آن کسی که به خدا و پیامبرش ایمان نیاورده (سرنوشتش دوزخ است) چرا که ما برای کافران آتش فروزان آماده کرده‌ایم» (وَ مَنْ لَمْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ فَإِنَّا أَعْتَدْنا لِلْکافِرِینَ سَعِیراً).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع