آیه 11 سوره روم

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 11 روم)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

اللَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<10 آیه 11 سوره روم 12>>
سوره : سوره روم (30)
جزء : 21
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

خداست که خلق را نخست (از عدم) پدید آرد و باز (پس از مرگ و فنا) باز گرداند و همه به حضرت او بازگردانیده می‌شوید.

خدا مخلوقات را می آفریند، سپس آنان را [بعد از مرگشان] باز می گرداند، آن گاه به سوی او باز گردانده می شوید،

خداست كه آفرينش را آغاز و سپس آن را تجديد مى‌كند، آنگاه به سوى او بازگردانيده مى‌شويد.

خدا موجودات را مى‌آفريند، آنگاه ديگر بارشان بازمى‌گرداند، آنگاه همه به سوى او بازگردانده مى‌شويد.

خداوند آفرینش را آغاز می‌کند، سپس آن را بازمی‌گرداند، سپس شما را بسوی او باز می‌گردانند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Allah originates the creation, then He will bring it back, then you will be brought back to Him.

Allah originates the creation, then reproduces it, then to Him you shall be brought back.

Allah produceth creation, then He reproduceth it, then unto Him ye will be returned.

It is Allah Who begins (the process of) creation; then repeats it; then shall ye be brought back to Him.

معانی کلمات آیه

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «11»

خداوند آفرينش را آغاز مى‌كند، سپس آن را تجديد مى‌كند، آنگاه به سوى او باز گردانده مى‌شويد.

وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ «12»

و روزى كه قيامت بر پا مى‌شود، تبهكاران نوميد و غمگين مى‌شوند.

وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ مِنْ شُرَكائِهِمْ شُفَعاءُ وَ كانُوا بِشُرَكائِهِمْ كافِرِينَ «13»

و براى آنان از شريكانى (كه براى خدا قرار داده‌اند) شفيعانى نخواهد بود، و آنان (در آن روز) به شريكان خود كافر مى‌شوند.

نکته ها

كلمه‌ى‌ «يُبْلِسُ» از «ابلاس»، به معناى غم و اندوهى است كه ناشى از شدّت يأس باشد.

واژه‌ى «ابليس» نيز از همين ريشه است.

پیام ها

1- در بحث و استدلال، از امور محسوس، براى مسائل معقول شاهد بياوريم.

«يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ» آفرينش نخستين، دليل قدرت بر آفرينش ديگرى است.

2- بازگشت به سوى خدا و حضور در قيامت، اجبارى است. «إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»

3- به سرمستى امروز تبهكاران ننگريد كه روز غم‌انگيزى در پيش دارند. يَوْمَ‌ ... يُبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ»

جلد 7 - صفحه 185

4- به شفاعت‌هاى خيالى، دل نبنديم. لَمْ يَكُنْ‌ ... شُفَعاءُ

5- در قيامت، عشق‌هاى كاذب به كدورت، كفر و تنفّر تبديل مى‌شود. «كانُوا بِشُرَكائِهِمْ كافِرِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «11»

آنگاه بر سبيل تذكر نعمت و بيان قدرت خود بر اعاده مى‌فرمايد:

اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ‌: خدا مى‌آفريند خلق را از نطفه، ثُمَّ يُعِيدُهُ‌: پس ديگر باره برمى‌انگيزند بعد از مرگ، ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ‌: پس بسوى جز و حكم و باز گردانده شويد. قرائت حفص به تاء خوانده بر طريق خطاب، يعنى بازگردانيده شويد شما. بنابراين عدول از غيبت به خطاب به جهت مبالغه است در مقصود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «11» وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ «12» وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ مِنْ شُرَكائِهِمْ شُفَعاءُ وَ كانُوا بِشُرَكائِهِمْ كافِرِينَ «13» وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَتَفَرَّقُونَ «14» فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَهُمْ فِي رَوْضَةٍ يُحْبَرُونَ «15»

وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ فَأُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ «16» فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ «17» وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ عَشِيًّا وَ حِينَ تُظْهِرُونَ «18» يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ كَذلِكَ تُخْرَجُونَ «19»

ترجمه‌

خدا مى‌آفريند خلق را پس اعاده ميدهد آنرا پس بسوى او رجوع داده ميشويد و روزى كه بر پا شود قيامت نوميد ميشوند گناهكاران و نباشد براى آنها از شريكهاشان شفيعانى و باشند بشريكهاشان كافران‌

و روز كه بپا ميشود قيامت مردم در آنروز متفرّق ميشوند پس امّا آنانكه ايمان آوردند و كردند كارهاى نيك پس ايشان در بوستانى مسرور كرده ميشوند

و امّا آنها

جلد 4 صفحه 248

كه كافر شدند و تكذيب كردند آيتهاى ما و ملاقات آخرت را پس آنها در عذاب حاضر كرده شدگانند

پس تنزيه كنيد خدا را هنگاميكه بشب ميرسيد و هنگاميكه صبح ميكنيد

و مر او را است ستايش در آسمانها و زمين و در آخر روز و هنگاميكه به نيمروز در آئيد

بيرون مى‌آورد زنده را از مرده و بيرون مى‌آورد مرده را از زنده و زنده ميكند زمين را بعد از مردنش و اينچنين بيرون آورده ميشويد.

تفسير

خداوند متعال در اين آيات شريفه بيان قدرت و عزّت و عظمت خود را فرموده باين تقريب كه خداوند تمام مردم را بدوا خلق ميفرمايد و بعدا ميميراند و اعاده ميدهد اجزاء متفرّقه هر كس را بصورت اوّل و زنده ميكند پس بمحضر الهى رجوع داده ميشوند براى حساب و حكم و پاداش او و يرجعون بصيغه مغايب نيز قرائت شده و بنابر قرائت مشهوره عدول از غيبت بخطاب شده بمناسبت عدول از ضمير مفرد بجمع و روز كه بر پا شود قيامت كه يكى از اسماء آن ساعت است براى آنكه وقت مقدّر الهى است بت‌پرستان گنه كار با حال يأس و نااميدى و تحيّر در پيشگاه الهى جلّ شأنه واقف خواهند شد و هيچ يك از بتهائيكه اميد بشفاعت آنها داشتند نمى‌توانند از پرستش- كنندگان خودشان دستگيرى كنند لذا اينها هم منكر خدائى و شفاعت و ساير آثار وجودى آنها شوند و بيزارى جويند از آنها در ساحت ربوبى و نيز در آنروز كه روز بى‌نظيرى است و براى اهمّيّتش تكرار شده مردم از يكديگر متفرّق و جدا ميشوند يكدسته كه اهل ايمان باصول دين و مذهبند و بوظائف عملى خود در دنيا قيام نمودند در بوستانى بى نظير در بزرگى و صفا و طراوت و حسن منظر خرّم و خندان و مسرور و خوشحالند بطوريكه آثار فرح در رخسارشان مشهود ميشود و يكدسته كه منكر خدا و روز جزا و مكذّب انبيا و اوصيا بودند با كمال خفّت و خوارى در آتش جهنّم براى عذاب حاضر كرده خواهند شد و هميشه آنجا خواهند بود و غيبتى از آنجا براى آنها نخواهد بود پس اى بندگان خدا تسبيح و تنزيه كنيد او را در وقتى كه شام ميكنيد و صبح مينمائيد و او است مستحقّ حمد و ثنا در آسمانها و زمين و در آخر روز و وقتى كه داخل در ظهر ميشويد كه‌

جلد 4 صفحه 249

وقت اوّل و دوم وقت ظهور قدرت و وقت سوم و چهارم وقت بروز نعمت است و بعضى تسبيح در اين اوقات را كنايه از نمازهاى پنجگانه دانسته‌اند كه مشتمل بر تسبيح و تقديس و حمد و ثناى الهى است و حين تمسون را اشاره بنماز مغرب و عشاء گرفته‌اند و حين تصبحون را كنايه از نماز صبح و عشيّا را از نماز عصر و حين تظهرون را اماره براى نماز ظهر قرار داده‌اند و مناسبت تسبيح را با شب و تحميد را با روز ظهور سستى و كسالت در شب و تغيير حالت و تجديد نعمت در روز دانسته‌اند و نماز صبح را چون در تاريكى است از شب شمرده‌اند و بنابراين و عشيّا عطف است بر فى السّموات و الارض يعنى مر او را است حمد در آسمانها و زمين و در وقت عشاء و محتمل است عطف باشد بر حين تصبحون و جمله و له الحمد فى السّموات و الارض معترضه باشد براى بيان حسن تعقّب تسبيح بتحميد و بنابراين اختصاصى براى تسبيح بشب و تحميد بروز نخواهد بود و بنظر حقير محتمل است عشيّا و حين تظهرون اشاره بوقت ناهار و شام باشد و در اينصورت مناسبت آن با حمد و شكر واضح است چنانچه مناسبت تسبيح با اوّل شب كه وقت فراغت از كار و اوّل صبح كه وقت شروع بكار است پوشيده نيست و خداوند بيرون مى‌آورد انسانرا كه زنده و جاندار است از نطفه كه مرده و بى جان است و بعكس و بيرون مى‌آورد مؤمن را از نسل كافر و كافر را از نسل مؤمن چنانچه از ائمّه اطهار عليهم السّلام روايت شده و زنده ميكند زمين را به روئيدن نبات بعد از موات شدنش و همانطور كه نبات از زمين ميرويد مردم در قيامت از قبرها بيرون آورده خواهند شد و تخرجون بصيغه معلوم نيز قرائت شده است و در بعضى از روايات ائمّه اطهار احياء ارض به بيرون آمدن مردانى از آن كه زمين را زنده ميكنند باقامه عدل و اجراء حدّ در آن و نافع‌ترند از نزول چهل روز باران براى آن تفسير و تأويل شده است و اللّه تعالى و اوليائه اعلم بمراده.

جلد 4 صفحه 250

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


اللّه‌ُ يَبدَؤُا الخَلق‌َ ثُم‌َّ يُعِيدُه‌ُ ثُم‌َّ إِلَيه‌ِ تُرجَعُون‌َ «11»

خداوند متعال‌ ابداء فرمود تمام‌ مخلوقات‌ امكانيه‌ ‌را‌، ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ برمي‌گرداند ‌آنها‌ ‌را‌ ‌به‌ كتم‌ عدم‌، ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ دو مرتبه‌ بسوي‌ ‌او‌ برمي‌گرديد.

مسئله‌: گفتگويي‌ ‌است‌ ‌بين‌ حكماء و شرع‌ مطهر، حكماء عالم‌ ‌را‌ قديم‌ مي‌دانند ‌به‌ گمان‌ اينكه‌ معلول‌ علت‌ ‌است‌ و انفكاك‌ معلول‌ ‌از‌ علت‌ محال‌ ‌است‌ و غافل‌ ‌از‌ اينكه‌ ‌اينکه‌ سلب‌ قدرت‌ و علم‌ مي‌كند چون‌ علت‌ قدرت‌ ‌بر‌ ترك‌ معلول‌ ندارد و ‌از‌ روي‌ علم‌ نيست‌ بلكه‌ امر قهري‌ ‌است‌ بوجود علت‌ معلول‌ قهرا موجود مي‌شود و مفاسد ديگر، لكن‌ شرع‌ خداوند ‌را‌ علت‌ فاعلي‌ مي‌داند و شرائط ديگر ‌هم‌ لازم‌ مصلحت‌ ‌در‌ ايجاد ‌باشد‌ قابليت‌ محل‌ ميخواهد، مانعي‌ ‌در‌ ‌بين‌ نباشد، لذا عالم‌ حادث‌ ‌است‌ و مسبوق‌ ‌به‌ عدم‌، و قديم‌ منحصر ‌است‌ ‌به‌ ذات‌‌-‌ مقدس‌ ‌او‌. لذا مي‌فرمايد:

اللّه‌ُ يَبدَؤُا الخَلق‌َ ابتداء دارد مسبوق‌ ‌به‌ عدم‌ بوده‌ ايجاد مي‌فرمايد:

ثُم‌َّ يُعِيدُه‌ُ همين‌ نحوي‌ ‌که‌ قدرت‌ ‌بر‌ ايجاد دارد، قدرت‌ ‌بر‌ اعدام‌ ‌هم‌ دارد قدرت‌ ‌بر‌ ابقاء ‌هم‌ دارد.

ثُم‌َّ إِلَيه‌ِ تُرجَعُون‌َ ‌در‌ قيامت‌ برمي‌گرديد و زنده‌ مي‌شويد و ‌از‌ ‌شما‌ بازپرسي‌ مي‌كنند و ‌به‌ جزاء اعمال‌ ‌خود‌ مي‌رسيد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 11)- سر نوشت مجرمان در قیامت: در آیات گذشته سخن از تکذیب کنندگانی به میان آمد که آیات خدا را به باد مسخره می‌گرفتند، و در اینجا با بیان گوشه‌ای از مباحث معاد و سر نوشت مجرمان در قیامت بحثهایی را که پیش از این در باره معاد در آیات قبل گفته شد تکمیل می‌کند.

ج3، ص525

نخست می‌فرماید: «خداوند آفرینش را آغاز نموده سپس اعاده می‌کند، و بعد به سوی او بازگردانده می‌شوید» (اللَّهُ یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ).

در آیه یک استدلال کوتاه و پر معنی برای مسأله معاد بیان شده که در آیات دیگر قرآن نیز به عبارات دیگری آمده است، و آن این که: «همان کسی که قدرت بر آفرینش نخستین داشت قدرت بر معاد هم دارد، و قانون عدالت و همچنین حکمت خداوند ایجاب می‌کند که این آفرینش مجدد تحقق یابد».

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع