آیه 119 سوره هود

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 119 هود)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ ۚ وَلِذَٰلِكَ خَلَقَهُمْ ۗ وَتَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<118 آیه 119 سوره هود 120>>
سوره : سوره هود (11)
جزء : 12
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

مگر آن کس که خدای تو بر او رحم آورد و برای همین آفریدشان، و کلمه (قهر) خدای تو به حتم و لزوم پیوست که فرموده دوزخ را از کافران جن و انس پر خواهم ساخت.

مگر کسانی که پروردگارت به آنان رحم کرده و به همین سبب آنان را آفریده است. و فرمان حتمی پروردگارت تحقق یافت که همانا دوزخ را از همه جن و انس [که راه کفر و عناد را برگزیدند] پر خواهم کرد.

مگر كسانى كه پروردگار تو به آنان رحم كرده، و براى همين آنان را آفريده است. و وعده پروردگارت [چنين‌] تحقّق پذيرفته است [كه:] «البتّه جهنّم را از جنّ و انس يكسره پر خواهم كرد.»

مگر آنهايى كه پروردگارت بر آنها رحمت آورده و آنها را براى همين بيافريده است. و سخن پروردگار تو بر اين مقرر شده كه: جهنم را از همه جن و انس انباشته مى‌كنم.

مگر کسی را که پروردگارت رحم کند! و برای همین (پذیرش رحمت) آنها را آفرید! و فرمان پروردگارت قطعی شده که: جهنّم را از همه (سرکشان و طاغیان) جنّ و انس پر خواهم کرد!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

except those on whom your Lord has mercy—and that is why He created them—and the word of your Lord has been fulfilled: ‘I will surely fill hell with jinn and humans, all together!’

Except those on whom your Lord has mercy; and for this did He create them; and the word of your Lord is fulfilled: Certainly I will fill hell with the jinn and the men, all together.

Save him on whom thy Lord hath mercy; and for that He did create them. And the Word of thy Lord hath been fulfilled: Verily I shall fill hell with the jinn and mankind together.

Except those on whom thy Lord hath bestowed His Mercy: and for this did He create them: and the Word of thy Lord shall be fulfilled: "I will fill Hell with jinns and men all together."

معانی کلمات آیه

«لِذالِک خَلَقَهُمْ»: خدا آنان را بر تفاوت و تنوّع آفریده است و حق انتخاب راه درست و راه نادرست را بدیشان داده است و جوابگوی این انتخابشان کرده است. برای این رحمت، آنان را آفریده است. برای تحقّق این اراده ایشان را آفریده است. «تَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ ...»: فرمان پروردگارت بر این رفته است و تحقّق یافته و تنفیذ گردیده است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ «119»

مگر كسى كه پروردگارت به او رحم كند، و (خداوند) براى همين (رحمت) مردم را آفريد، و فرمان پروردگارت صادر شده كه دوزخ را از جنّ و انس پر خواهد كرد.

نکته ها

بعضى گفته‌اند: معناى آيه اين است كه مردم دائماً اختلاف دارند، مگر كسانى كه در سايه‌ى لطف ورحمت الهى، گرفتار اختلاف نشوند و خدا براى همين وحدت كلمه، آنان را آفريد. «1»

فلسفه‌ى آفرينش انسان، در آيات قرآن با عناوين مختلفى مطرح شده است:

در يك جا مى‌خوانيم: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» «2» كه دليل آفرينش جنّ و انسان، عبادت آنها دانسته شده است.

در جاى ديگرى مى‌فرمايد: «الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» «3» يعنى خداوند، مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد.

و در آيه‌ى فوق نيز آمده است: «لِذلِكَ خَلَقَهُمْ» يعنى ما انسان‌ها را آفريديم تا مشمول رحمت خويش نماييم.

در ظاهر به نظر مى‌رسد كه فلسفه‌ى آفرينش انسان، سه عنوان متفاوت يعنى: عبادت، آزمايش و رحمت است. امّا با كمى دقّت نظر متوجّه مى‌شويم كه هر سه موضوع داراى يك نقطه‌ى مشترك هستند و آن تكامل روحى و معنوى انسان‌هاست.

در آيه‌ى قبل آمد كه انسان آزاد است و در آخر اين آيه مى‌فرمايد: ما حتماً دوزخ را از انسان‌


«1». تفسير اطيب‌البيان.

«2». ذاريات، 56.

«3». ملك، 2.

جلد 4 - صفحه 135

و جنّ پر مى‌كنيم. آنچه از جمع بين اين دو آيه فهميده مى‌شود، اين است كه انسان در انتخاب راه آزاد است، ولى به خاطر پذيرش راه باطل، جهنّمى مى‌شود.

در روايات متعدّد آمده است كه نمونه‌ى روشن اختلاف مردم، مسأله‌ى رهبرى معصوم است كه طبيعتاً به جز آن گروه كه مشمول رحمت الهى و در خط اهل‌بيت عليهم السلام و پيشوايان معصوم قرار گرفته‌اند، بقيه‌ى مردم منحرف شده‌اند. «1»

امام صادق عليه السلام فرمود: خدا انسان را آفريد تا كارهايى انجام دهد و مستحقّ رحمت شود. «2»

پیام ها

1- تنها راه برچيده شدن اختلافات، لطف و رحمت الهى است. «إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ»

2- عامل وحدت، فقط امدادهاى الهى است و محورهاى دنيوى و مادّى، امورى فانى، مقطعى، يك بعدى و خيالى‌اند. «إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ»

3- فلسفه‌ى خلقت بشر، پذيرش و دريافت رحمت الهى است. «وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ»

4- خداوند قوانين و سنّت‌هايى را بر خود لازم كرده است. «وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ»

5- قهر حتمى الهى، بعد از لطف او و فرستادن انبيا و كتب و موعظه و هشدار و مهلت دادن مطرح است. رَحِمَ رَبُّكَ‌ ... لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ‌

6- خداوند با قرار دادن فطرت و عقل از درونِ انسان و ارسال انبيا و كتب آسمانى از بيرون، حجّت را بر مردم تمام كرده است‌ «وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ»

7- جهنّم محدوديّت دارد. «لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ»

8- جنّ نيز مانند انسان، داراى تكليف و كيفر وپاداش است. «مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ»


«1». تفسير كنزالدقائق.

«2». تفسير نورالثقلين؛ توحيد صدوق، ص 403.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 136

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِلاَّ مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ (119)

إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ‌: مگر آنكه رحم فرموده پروردگار تو او را به لطف و توفيق بواسطه تفكر و نظر در دلايل هاديه و بينات الهيه. مراد اهل ايمانند كه اختلاف در اصول دين ندارند از زمان آدم عليه السّلام تا خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم.

نزد بعضى مراد اختلاف در روزى است كه عده‌اى با ثروت و دسته‌اى به مسكنت مگر آن كس كه به مرحمت الهيه نعمت قناعت را دارا باشد. وَ لِذلِكَ‌

جلد 6 - صفحه 158

خَلَقَهُمْ‌: و به جهت تمكين و اختيار كه اختلاف از آن ناشى شده خلق فرموده ايشان را تا ثواب دهد اختياركنندگان حق را به جهت حسن اختيار و معاقب سازد اختياركنندگان باطل را به سبب سوء اختيارشان. يا حق تعالى براى رحمت كه آن احسان و فضل است ايشان را خلق فرموده تا به حسن اختيار آن را دريابند. بلكه دلالت عقل و شهادت لفظ، مؤيد اين معنى است:

اما دلالت عقل: بجهت آنكه برهان عقلى حاكم است كه شايسته مقام ربوبى نيست خلقان را براى اختلاف آفريند، و غرض از خلقت هم اختلاف باشد، زيرا حق تعالى نهى از اختلاف و ذات اقدسش كاره از آن و امر به اتفاق فرموده، وعده بر اين و وعيد بر آن نموده، پس چگونه آن را بجا آورد.

و اما شهادت لفظ به سبب كنايه به لفظ رحمت نزديكتر است تا لفظ اختلاف و در كنايه به اقرب مذكورين اولى است.

نزد بعضى اهل تأويل معنى آيه آنكه: اگر من خواهم خلقان را يك امت كنم، يعنى همه را به بهشت برم تا همه در اين باب يك امت و يك جبلّت و يك جنس باشند نظير آيه‌ «وَ لَوْ شِئْنا لَآتَيْنا كُلَّ نَفْسٍ هُداها» و مراد به اين هدى راه بهشت و لامحاله خداى تعالى ايشان را براى ايمان و طاعت آفريده.

وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ‌: و رسيده است بتمامه وحى و وعيد پروردگار توبه بندگان، يا تمام شده كلمه پروردگار تو به وقوع خبر مطابق با مخبر. لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ‌: هرآينه البته البته پر سازيم جهنم را از جنيان و آدميان تماما به سبب كفرشان. آيه شريفه مورد تحذير و تحديد خلقان است به آنكه عاصيان و كافران همين خلقانند كه حق تعالى جهنم را از ايشان پر گرداند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً واحِدَةً وَ لا يَزالُونَ مُخْتَلِفِينَ (118) إِلاَّ مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ (119) وَ كُلاًّ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَكَ وَ جاءَكَ فِي هذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظَةٌ وَ ذِكْرى‌ لِلْمُؤْمِنِينَ (120) وَ قُلْ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلى‌ مَكانَتِكُمْ إِنَّا عامِلُونَ (121) وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ (122)

وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَ تَوَكَّلْ عَلَيْهِ وَ ما رَبُّكَ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (123)

ترجمه‌

و اگر خواسته بود پروردگار تو هر آينه قرار داده بود مردم را داراى يك دين و هميشه باشند اختلاف كنندگان‌

مگر كسانى كه رحم فرمود پروردگار تو و از براى آن آفريد ايشانرا و تمام شد سخن پروردگار تو هر آينه پر كنم البتّه دوزخ را از جنّيان و آدميان تمامى‌

و هر قصّه‌اى كه نقل ميكنيم براى تو از اخبار پيغمبران چيزى است كه ثابت ميگردانيم بآن دلت را و آمد تو را در اين حقّ و پندى است و تذكّرى براى گروندگان‌

و بگو مر آنانرا كه نميگروند بكنيد چنانچه ميكنيد همانا ما كنندگانيم‌

و منتظر باشيد همانا ما منتظرانيم‌

و مر خدا را است امر نهانى آسمانها و زمين و بسوى او باز ميگردد كار تمامى آن پس بندگى كن او را و توكّل كن بر او و نيست پروردگار تو بى خبر از آنچه بجا مى‌آوريد

تفسير

اراده و مشيّت الهى تعلّق گرفته است كه بندگان در آفاق و انفس و ادلّه توحيد و ساير اصول دين و مذهب تأمّل و تفكّر نمايند تا حق را بيابند و معتقد شوند و احكام الهى را بموقع اجرا گذارند و مستحقّ اجر و ثواب شوند و بمقام اشرف و لذّت اكمل نائل گردند لذا آنانرا مجبور و مجبول بدين حقّ نفرمود با آنكه اگر خواسته بود آنها را مانند ملائكه منزّه و مبرّى از معاصى و معتقد بحق و حقيقت‌

جلد 3 صفحه 118

خلق ميفرمود و در نتيجه تمام افراد بشر بالفطره داراى دين حقّ و متّحد در يك آئين و مذهب بودند ولى منتج مقصود نبود لذا آنها را مركّب از قواء مختلفه خلق فرموده و باين جهت هميشه از اوّل دنيا ميان آنها از هر جهت اختلاف بوده و هست در عقائد و اخلاق و افكار و انظار و اعمال و احوال بطوريكه دو نفر متّفق از هر جهت نباشند مگر آنانكه مشمول رحمت رحيميّه و عنايت غيبيّه الهيّه و معصوم از گناه و محفوظ از خطا شدند مانند ائمّه اطهار كه بهيچ وجه اختلافى در عقائد و اخلاق و اعمال و اقوال با يكديگر ندارند و تمام احاديث منقوله از ايشان بمنزله كلام يك گوينده است كه بايد بعضى مخصّص و مبيّن و شارح و مفسّر بعض ديگر باشد و تمامى اخلاق بارزه و اعمال صادره از آن ذوات مقدّسه از صلح و جنگ و مهر و قهر و رأفت و رقت و غلظت و خشونت ناشى از يك غريزه الهيّه و ناظر بيك هدف و مقصود است و شيعيان ايشان كه حقّا پيروى از آن بزرگواران دارند هم باين كرامت نائل و باين موهبت فائز شده‌اند چون مخلوق از فاضل طينت ايشان و معجون بماء ولايت آنانند و ابدا اختلافى ميان آنها نيست «جان گرگان و سگان از هم جدا است- متّحد جانهاى شيران خدا است» و براى فوز باين رحمت و نيل باين سعادت خداوند خلق فرمود تمام مردم را ولى بيشتر متابعت نمودند هواى نفس و غريزه شهوت و غضب و وساوس شياطين انس و جن را و از اين موهبت محروم و از اين نعمت بر كنار شدند و بنابراين مشار اليه در قول خداوند و لذلك خلقهم فوز بمقام رحمت رحيميّه است و بعضى ذالك را اشاره باختلاف و لام را لام عاقبت دانسته‌اند با آنكه خلاف ظاهر است بتصوّر آنكه اگر اشاره برحمت باشد بايد تلك گفته شود و انصاف آنستكه اين اشكال بارد هم ناشى از همان اختلاف ذاتى است و معلوم است كه مشار اليه مقام رحمت و نيل بآن است علاوه بر آنكه تأنيث مجازى و امر در آن سهل است و خداوند فرموده هذا رحمة من ربى و امثال آن در كلام عرب شايع است و ظاهرا فرقى ندارد در حسن اين اشاره بين آنكه ضمير هم راجع بناس باشد يا من رحم اگر چه فيض ره نقل فرق فرموده و محتاج بتأمّل است چون خداوند فرموده ما خلقت الجنّ و الانس الا ليعبدون در هر حال تمام و واجب شد قول و حكم خدا كه مطابق واقع و راست و درست است بر آنكه پر و مملوّ فرمايد جهنّم را از جن و انس كه نافرمانى كردند بتمامى و قمّى ره فرموده آنها

جلد 3 صفحه 119

كسانى هستند كه سبقت گرفته است در ذاتشان شقاوت و براى آتش خلق شده‌اند و مقدّر شده است كه ايمان نياورند و در توحيد از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خداوند خلق فرمود مردم را تا بجا آورند چيزى را كه مستوجب رحمت خدا شوند بآن پس رحمت فرمايد بر آنان و در كافى از آنحضرت نقل نموده در ذيل اين آيه كه مردم در رأى صواب اختلاف مينمايند و تمامى آنها هلاك شوند مگر آنانكه رحم فرمود خداوند بر آنها و ايشانند شيعيان ما كه خداوند براى رحمت خود خلق فرمود آنانرا و مراد طاعت امام است و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه مردم هميشه اختلاف دارند در دين مگر كسانى كه رحم فرمود خدا بر ايشان يعنى آل محمّد و اتباعشان كه فرموده و براى اين خلق فرمود آنانرا يعنى اهل رحمتى كه اختلاف ندارند در دين و عيّاشى ره از امام سجّاد نقل نموده كه مراد از كسانيكه اختلاف دارند از اين امّت آنانند كه مخالفت نمودند با ما و بعضى از آنها با بعض ديگر اختلاف مينمايند در دين و كسانيكه مشمول رحمت الهى شدند دوستان ما هستند از اهل ايمان كه خدا براى اين خلق فرمود آنها را از طينت پاك و تمام قصص انبياء سابقه كه خداوند نقل فرمود آنها را براى پيغمبر خود موجبات ثبات عزم و اراده و اطمينان قلب و قدم و مزيد يقين و بصيرت و دلگرمى آنحضرت است در انجام رسالت و صبر بر اذيّت و آزار قوم و اميدوارى بوعده نصرت و ظفر بر كفار و نازل شده است در اين اخبار حقّ كه وحى الهى و صدق و مطابق با واقع است و موجب اتّعاظ و تذكّر و نصح و تحذير اهل ايمان خواهد بود و در خاتمه اتمام حجّت فرموده با كفّار و فجار بآنكه امر فرموده پيغمبر خود را كه بآنها بفرمايد شما بر اين حال كه داريد از كفر و طغيان و كبر و عصيان باقى باشيد و هر چه ميتوانيد بكنيد و ما هم بوظيفه خودمان عمل مينمائيم و منتظر باشيد براى ما پيش آمدهاى بدرا يا براى خودتان وعده عذاب الهى را ما هم منتظر نصرت و ظفر الهى براى خودمان و يا نزول عذاب مانند امم سابقه براى شما هستيم و سلطنت عالم غيب و علم باسرار مكنونه در اين عالم بطور كلّى مخصوص بذات احديّت است و مرجع كليّه امور و باز گشت تمام موجودات بحكم مطاع و وجود مطلق او است در تمام عوالم وجود پس بايد او را ستايش و پرستش نمود و بر او توكّل و اعتماد كرد و از غير او چشم پوشيد و اميدوار نبود جز بكرم او كه كافى است براى اميدوارى و چشم‌

جلد 3 صفحه 120

انتظارى و او غافل و بيخبر نيست از اعمال و عقائد و افكار بندگان و هر كس را بجزاى لايق و اجر مستحقّ او خواهد رسانيد در ثواب الاعمال از امام باقر عليه السّلام روايت نموده كه هر كس سوره هود را در هر جمعه قرائت نمايد روز قيامت در زمره انبياء عليهم السلام محشور ميشود و گناهى براى او مشهود نميگردد و الحمد للّه رب العالمين و صلى اللّه على محمد و آله الطاهرين.

جلد 3 صفحه 121

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِلاّ مَن‌ رَحِم‌َ رَبُّك‌َ وَ لِذلِك‌َ خَلَقَهُم‌ وَ تَمَّت‌ كَلِمَةُ رَبِّك‌َ لَأَملَأَن‌َّ جَهَنَّم‌َ مِن‌َ الجِنَّةِ وَ النّاس‌ِ أَجمَعِين‌َ (119)

مگر كساني‌ ‌که‌ مورد ترحم‌ پروردگار تو شدند ‌از‌ مؤمنين‌ صالحين‌ ‌که‌ ‌آنها‌

جلد 11 - صفحه 143

اختلاف‌ ندارند و ‌براي‌ همين‌ جهت‌ خداوند ‌آنها‌ ‌را‌ خلق‌ فرمود و تمام‌ شد كلمه‌ پروردگار تو ‌هر‌ آينه‌ پر ميكنم‌ جهنم‌ ‌را‌ ‌از‌ كفار جن‌ و انس‌ بالتمام‌ همه‌ ‌آنها‌ ‌را‌ إِلّا مَن‌ رَحِم‌َ رَبُّك‌َ استثناء ‌از‌ ‌لا‌ يزالون‌ مختلفين‌ ‌است‌ ‌يعني‌ اينها چون‌ معتقد بجميع‌ عقائد حقه‌ هستند اختلاف‌ عقائدي‌ ندارند و ‌در‌ اخبار بسيار تفسير بشيعه‌ اثني‌ عشري‌ ‌شده‌ آنهم‌ مشروط ‌به‌ اينكه‌ بدعتي‌ ‌در‌ دين‌ نگذارند، منكر ضروريات‌ ديني‌ و مذهبي‌ نباشند، اهانت‌ بمقدّسات‌ دين‌ نكنند، اعمالي‌ ‌که‌ موجب‌ كفر و ضلالت‌ ‌است‌ مرتكب‌ نشوند.

‌ان‌ قلت‌‌-‌ اينهمه‌ اختلاف‌ ‌در‌ ميان‌ علماء اعلام‌ ‌در‌ مسائل‌ فقهيه‌ ‌را‌ چه‌ مي‌گوييد قلت‌‌-‌ عقيده‌ شيعه‌ و مذهب‌ ‌آنها‌ مخطّئه‌ هستند ‌در‌ احكام‌ واقعيه‌ و اموري‌ ‌که‌ ‌از‌ راه‌ قطع‌ و يقين‌ بدست‌ آورده‌ مثل‌ نص‌ قرآن‌ و خبر متواتر و محفوف‌ بقرائن‌ قطعيه‌ و ضرورت‌ دينيه‌ و مذهبيه‌ و دلالت‌ ادله‌ عقليه‌ و اجماع‌ قطعي‌ ابدا اختلاف‌ نيست‌ بلي‌ موقعي‌ ‌که‌ دست‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ امور قطعيه‌ كوتاه‌ شد بادله‌ قطعيه‌ ظنون‌ اجتهاديه‌ حجة ظاهريه‌ ‌است‌ ‌در‌ احكام‌ فرعيه‌ و ‌اينکه‌ استثناء ‌در‌ امور اعتقاديه‌ ‌است‌.

وَ لِذلِك‌َ خَلَقَهُم‌ اصل‌ غرض‌ ‌از‌ خلقت‌ همين‌ وحدت‌ دين‌ ‌است‌ و اطاعت‌ و بندگي‌ وَ ما خَلَقت‌ُ الجِن‌َّ وَ الإِنس‌َ إِلّا لِيَعبُدُون‌ِ ذاريات‌ ‌آيه‌ 56.

وَ تَمَّت‌ كَلِمَةُ رَبِّك‌َ چيزي‌ فروگذار نكرد ‌از‌ بيان‌ عقائد و اخلاق‌ و ارسال‌ رسل‌ و انزال‌ كتب‌ و اقامه‌ حجت‌ ‌که‌ راه‌ عذر ‌از‌ ‌هر‌ جهت‌ ‌بر‌ بنده‌گان‌ بسته‌ ‌شده‌ قُل‌ فَلِلّه‌ِ الحُجَّةُ البالِغَةُ انعام‌ ‌آيه‌ 15.

لَأَملَأَن‌َّ جَهَنَّم‌َ مِن‌َ الجِنَّةِ وَ النّاس‌ِ أَجمَعِين‌َ ‌از‌ كفار و مشركين‌ و ارباب‌ ضلالات‌ بحدي‌ ‌که‌ ميفرمايد يَوم‌َ نَقُول‌ُ لِجَهَنَّم‌َ هَل‌ِ امتَلَأت‌ِ وَ تَقُول‌ُ هَل‌ مِن‌ مَزِيدٍ ق‌ ‌آيه‌ 29.

144

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 119)- لذا در این آیه می‌فرماید: مردم در پذیرش حق با هم اختلاف دارند «مگر، کسی را که پروردگارت رحم کند»! (إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ).

ولی این رحمت الهی مخصوص گروه معینی نیست، همه می‌توانند- به شرط این که بخواهند- از آن استفاده کنند «و (خداوند) برای همین پذیرش رحمت آنها را آفرید» (وَ لِذلِکَ خَلَقَهُمْ).

آنها که بخواهند در زیر این چتر رحمت الهی قرار بگیرند راه برای آنها باز است رحمتی که از طریق تشخیص عقل و هدایت انبیاء و کتب آسمانی به همه مردم افاضه شده است.

و هرگاه از این رحمت و موهبت استفاده کنند درهای بهشت و سعادت جاویدان به روی آنها گشوده خواهد شد.

در غیر این صورت «فرمان خدا صادر شده است که جهنم را از سرکشان و طاغیان جن و انس پر می‌کنم» (وَ تَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع