آیه 9 سوره مریم
<<8 | آیه 9 سوره مریم | 10>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
(فرشتهای از زبان خدا) گفت: چنین خواهد شد؛ پروردگارت گوید: این کار برای من بسیار آسان است و منم که تو را پس از هیچ و معدوم صرف بودن، نعمت وجود بخشیدم.
[فرشته وحی به او] گفت: چنین است [که گفتی، ولی] پروردگارت فرمود: این [کار] بر من آسان است، و همانا تو را پیش از این در حالی که چیزی نبودی آفریدم.
[فرشته] گفت: «[فرمان] چنين است. پروردگار تو گفته كه اين [كار] بر من آسان است، و تو را در حالى كه چيزى نبودى قبلاً آفريدهام.»
گفت: پروردگارت اينچنين گفته است: اين براى من آسان است و تو را كه پيش از اين چيزى نبودهاى بيافريدهام.
فرمود: «پروردگارت این گونه گفته (و اراده کرده)! این بر من آسان است؛ و قبلاً تو را آفریدم در حالی که چیزی نبودی!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
هين: هون (به فتح اول): آسانى. «هيّن»: آسان.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ كَذلِكَ قالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ قَدْ خَلَقْتُكَ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ تَكُ شَيْئاً «9»
(زكريّا) چنين گفت: امّا پروردگارت فرمود: اين كار بر من آسان است، (زيرا) پيش از اين من تو را آفريدم در حالى كه چيزى نبودى.
قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَيالٍ سَوِيًّا «10»
(به زكريّا) گفت: پروردگارا! براى من نشانهاى قرار ده. (خداوند) فرمود: نشانهى تو اين است كه سه شبانه روز قدرت سخن گفتن با مردم را نخواهى داشت، (با اينكه سالم هستى.)
جلد 5 - صفحه 248
نکته ها
خداوند بر هر چيزى قادر و هر كارى براى او آسان است. چنانكه در اين آيه مىفرمايد:
«هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ» اين كار بر من آسان است. در آيهى 22 حديد و 7 تغابن نيز مىخوانيم:
«ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ»* در آيهى 20 و 106 بقره نيز آمده است: «إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»* در آيهى 45 كهف نيز مىفرمايد: «وَ كانَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ مُقْتَدِراً» خداوند بر همه چيز تواناست.
گاهى مراد از شب در عرف عرب، شبانه روز است. «1» لذا در آيهى 41 آلعمران مىخوانيم: «ثَلاثَةَ أَيَّامٍ» و در اينجا مىفرمايد: «ثَلاثَ لَيالٍ» و اين به خاطر آن است كه گاهى شب و روز به جاى يكديگر ذكر مىشوند.
در تفاسير مجمعالبيان و طبرى والميزان، دربارهى حضرت زكريّا آمده است: هنگام تلاوت آيات الهى و ذكر خدا، زبانش باز مىشد، ولى هنگام گفتگو با مردم زبانش بند مىآمد.
حضرت زكريّا براى تميز بين حقّ و باطل، بين وحى الهى و توهّمات شيطانى، از خداوند طلبِ نشانه كرد. «2»
پیام ها
1- قوانين طبيعى وعلل مادّى، هرگز قدرت خدا را محدود نمىكند. «هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ»
2- تفكّر در خلقت و پديدهها، هر شك و ترديدى در قدرت خدا را برطرف مىكند. خَلَقْتُكَ ... وَ لَمْ تَكُ شَيْئاً
3- انبيا در فكر رسيدن به مراحل بالاترى از يقين بودند. ابراهيم از خدا نشانه مىخواهد كه «لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي» «3» زكريّا نيز از خداوند نشانهاى خاص درخواست مىكند. «اجْعَلْ لِي آيَةً»
4- تمام حركات ما با ارادهى الهى است، اگر او نخواهد با سلامتى كامل هم قدرت سخن نداريم. «أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ»
«1». تفسير الميزان.
«2». تفسير الميزان.
«3». بقره، 260.
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 249
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالَ كَذلِكَ قالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ قَدْ خَلَقْتُكَ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ تَكُ شَيْئاً «9»
قالَ كَذلِكَ: گفت ملكى به امر الهى در جواب او كه: اى زكريا، امر چنين است كه تو گفتى، اما، قالَ رَبُّكَ: فرمود پروردگار تو. هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ:
اين كار كه آفريدن فرزند است در اين سن از اين دو شخص، بر قدرت من آسان است. وَ قَدْ خَلَقْتُكَ مِنْ قَبْلُ: و بتحقيق آفريد تو را پيش از يحيى. وَ لَمْ تَكُ شَيْئاً: و نبودى تو چيزى، يعنى معدوم صرف بودى، تو را از كتم عدم بوجود آوردم. و چون تو را در حالت عدم وجود دادم، پس قادر خواهم بود بر ايجاد فرزند از دو پير، چه ازاله عقر زوجه تو و آنچه مانع قبول ولد باشد آسانتر است از ابتداى ايجاد، و چون ممكن بالنسبه بوجود و عدم مساوى است و تا مادامى كه خلّاق عالم، لباس وجود به او ندهد، صحيح باشد اطلاق معدوم بر آن. حكم بن عينيه از حضرت باقر عليه السلام روايت نموده كه: يحيى پنج سال بعد از اين بشارت
جلد 8 - صفحه 149
الهى متولد شد «1».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ اسْمُهُ يَحْيى لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيًّا «7» قالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ كانَتِ امْرَأَتِي عاقِراً وَ قَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا «8» قالَ كَذلِكَ قالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ قَدْ خَلَقْتُكَ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ تَكُ شَيْئاً «9» قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَيالٍ سَوِيًّا «10» فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِ فَأَوْحى إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا «11»
ترجمه
اى زكريا ما مژده ميدهيم تو را به پسرى كه نام او يحيى است قرار نداديم از براى او پيش از اين همنامى
گفت پروردگار من از كجا ميباشد براى من پسرى با آنكه بوده است زنم نازا و بتحقيق رسيدهام من از پيرى به نهايت ناتوانى
گفت اينچنين گفت پروردگار تو آن بر من آسان است و بتحقيق آفريدم تو را پيش از اين با آنكه نبودى چيزى
گفت پروردگار من قرار ده براى من علامتى گفت علامت تو آنستكه سخن نميگوئى با مردم سه شب با آنكه سالم باشى
پس بيرون آمد بر قومش از محراب پس اشاره كرد بآنها كه تسبيح گوئيد بامداد و شبانگاه.
تفسير
- دعاى حضرت زكريّا باجابت رسيد و خطاب از جانب رب الارباب بتوسط ملائكه باو شد كه ما بشارت ميدهيم تو را بوجود پسرى كه خودمان قبلا اسم او را يحيى گذارديم براى آنكه دلش بمحبّت و اطاعت خدا زنده است و كسى را موسوم باين اسم تاكنون ننموديم و اين موجب مزيد افتخار او است كه خداوند خودش براى او اسم گذارده آنهم اسمى كه دلالت بر فضل او ميكند و سابقه ندارد حضرت زكريّا از شدّت فرح و خوشحالى از اين بشارت استبعاد عادى نمود و عرضه داشت از كجا و كى چنين پسرى براى من بوجود ميآيد با آنكه زن من نازا است و خودم بمنتهاى پيرى و ضعف و ناتوانى رسيدهام خداوند فرمود امر از قرارى است كه گفت پروردگارت چنين فرزندى دادن بچنين پدر و مادرى براى من آسان است مگر نه اين بود كه تو را از كتم عدم بعرصه وجود آوردم حال نميتوانم قوّت تو را زياد كنم و نقص رحم زوجهات را بر طرف نمايم در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه خداوند پنج سال بعد از بشارت يحيى را بزكريّا عطا فرمود و اين دلالت دارد بر آنكه اسباب و وسائل و وسائط ظاهريّه در قدرت خداوند مدخليّتى ندارد خدا هر وقت هر كار بخواهد ميكند ولى بايد مصلحت باشد و حضرت زكريا
جلد 3 صفحه 463
هم ميدانست كه اين امور براى خدا اهميّتى ندارد ولى اين سؤال تعجّب آميز را نمود براى آنكه بمذاق عامّه مشى نموده باشد و جوابى كه آنها را قانع نمايد بشنود و بگويد در هر حال چون وقت اين عطا معلوم نبود و حضرت زكريا كمال اشتياق را بوجود چنين پسرى داشت عرض كرد پروردگارا علامتى براى من قرار بده كه بدانم وقت آن شده كه چنين موهبتى بمن بفرمائى خداوند فرمود علامتش آنستكه سه شبانه روز نميتوانى با مردم سخن بگوئى با آنكه سالم باشى و مرضى بخودت و زبانت عارض نشده باشد گفتهاند شبى با عيالش هم بستر شد صبح كه خواست صحبت كند ديد زبانش بند آمده ولى ميتواند ذكر بگويد و دعا كند و زبور بخواند فهميد وعده خداوند انجاز شده از معبد خود بيرون آمد و به بنى اسرائيل كه منتظر اقامه جماعت بودند با سر و دست اشاره نمود كه نماز را فرادى بخوانيد در صبح و شام كه معمولا بجماعت ميخوانديد يا آنكه مانند من تسبيح بگوئيد و بنابر معناى اوّل مراد از تسبيح نماز است براى اشتمال نماز بر تسبيح و ذكر و بنابر احتمال دوم مراد متابعت قوم است با او در ذكر براى آنكه مأمور باين امر بوده و اينكه اينجا از سه شبانه روز بليالى تعبير شده و در سوره آل عمران بايام براى آنستكه معلوم شود مراد شبانه روز است نه روز تنها يا شب تنها چنانچه متعارف است كه ميگويند فلانى سه روز آنجا ماند يا سه شب آنجا ماند با آنكه سه شبانه روز مانده است و كلمه عتيّا مصدر است بمعناى عتوّ كه از حد در گذشتن است و محراب بر جايگاه عبادت اطلاق ميشود اعمّ از مسجد و محراب آن و مصلّى براى آنكه جايگاه حرب با شيطان است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالَ كَذلِكَ قالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ قَد خَلَقتُكَ مِن قَبلُ وَ لَم تَكُ شَيئاً «9»
خداوند فرمود همين نحوي که گفته شد پروردگار تو ميفرمايد و اينکه بر من بسيار سهل و آسانست و ترا خلق كردم با اينكه هيچ بودي خداوندي که قدرت دارد معدوم صرف را ايجاد فرمايد و خاك بدرجه نطفه و علقه تا بانسانيت برساند و عرش و كرسي و آسمان و زمين و ساير مخلوقات را خلق فرمايد قدرت دارد که قوّه جماع
جلد 12 - صفحه 422
بتو دهد و رحم عيال ترا باز كند که نطفه در او قرار گيرد و حمل پيدا كند قالَ كَذلِكَ اشاره است باين نحوي که بتو بشارت دادهايم در همين حال شخيوخيت و عاقر بودن زوجهات قالَ رَبُّكَ پروردگار تو که ترا تربيت كرده و آن بآن افاضه وجود ميكند که گفتهايم بنا بر حركت جوهريّه تمام موجودات امكانيه خلع و لبس دارند مثل نور چراغ و برق که آن بآن مدد باو ميرسد و روشن ميشود و چون اتّصال دارد بنظر يك نور ميآيد فرمود هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ زيرا بمجرد اراده ايجاد ميفرمايد که گفتيم اراده علم بمصالح است و كراهت علم بمفاسد و از صفات ذات و از شئون علم است و ايجاد از صفات فعل وَ قَد خَلَقتُكَ مِن قَبلُ چنانچه ترا قبلا خلق كرديم با اينكه وَ لَم تَكُ شَيئاً و مثل تو تمام موجودات امكانيّه که گفتند الممكن في حد ذاته ان يکون ليس و له من علته ان يکون ايس.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 9)- اما به زودی زکریا در پاسخ سؤالش این پیام را از درگاه خداوند دریافت داشت: «فرمود: مطلب همین گونه است که پروردگار تو گفته و این بر من آسان است» (قالَ کَذلِکَ قالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ).
این مسأله عجیبی نیست که از پیر مردی همچون تو و همسری ظاهرا نازا فرزندی متولد شود «من تو را قبلا آفریدم در حالی که هیچ نبودی» (وَ قَدْ خَلَقْتُکَ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ تَکُ شَیْئاً).
خدایی که توانایی دارد از هیچ، همه چیز بیافریند، چه جای تعجب که در این سنّ و سال و این شرایط فرزندی به تو عنایت کند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم