آیه 81 سوره نحل
<<80 | آیه 81 سوره نحل | 82>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و خدای عالم برای شما سایبانها از آنچه آفریده (از درختان و سقف و دیوار و کوهها) مهیّا ساخت و از غارهای کوه پوشش و اتاقها برایتان قرار داد (تا از سرما و گرما پناهی گیرید) و نیز لباسی که شما را از گرمای آفتاب (و سرمای زمستان) بپوشاند خلق کرد و نیز برای آنکه در جنگ محفوظ مانید لباسی (از آهن) مقرّر گردانید. این چنین نعمتهای خود را بر شما تمام و کامل میکند تا مگر (منعم را بشناسید و) مطیع و تسلیم (امر او) باشید.
و خدا برای شما از آنچه آفریده سایه هایی قرار داد، از کوه ها پناه گاه هایی برایتان به وجود آورد، و تن پوش هایی برای شما قرار داد که شما را از گرما نگه می دارد و پیراهن هایی [مقاوم] که شما را از آسیب جنگ و نبردتان حفظ می کند؛ این گونه نعمت هایش را بر شما کامل می کند تا تسلیم فرمان های او شوید.
و خدا از آنچه آفريده، به سود شما سايههايى فراهم آورده و از كوهها براى شما پناهگاههايى قرار داده و براى شما تنپوشهايى مقرّر كرده كه شما را از گرما [و سرما] حفظ مىكند، و تنپوشها [=زرهها]يى كه شما را در جنگتان حمايت مىنمايد. اين گونه وى نعمتش را بر شما تمام مىگرداند، اميد كه شما [به فرمانش] گردن نهيد.
خدا براى شما از چيزهايى كه آفريده است سايهها پديد آورد. و در كوهها برايتان غارها ساخت. و جامههايى كه شما را از گرما حفظ مىكند و جامههايى كه در جنگ نگهدار شماست. خدا نعمتهاى خود را اينچنين بر شما تمام مىكند. باشد كه تسليم فرمان او شويد.
و (نیز) خداوند از آنچه آفریده است سایههایی برای شما قرار داده؛ و از کوهها پناهگاههایی؛ و برای شما پیراهنهایی آفریده، که شما را از گرما (و سرما) حفظ میکند؛ و پیراهنهایی که به هنگام جنگ، حافظ شماست؛ این گونه نعمتهایش را بر شما کامل میکند، شاید تسلیم فرمان او شوید!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
اكنان: كن (بر وزن عقل)، پوشاندن و محفوظ داشتن و(به كسر كاف)، محل مستور شدن و محفوظ شدن. جمع آن، اكنان است (غارها).
سرابيل: سربال: پيراهن. جمع آن ، سرابيل است.
بأسكم: بأس: سختى. ناپسند. به معنى عذاب، خوف، قدرت، جنگ نيز به كار مى رود. منظور از آيه، ظاهرا جنگ است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلالًا وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً وَ جَعَلَ لَكُمْ سَرابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَ سَرابِيلَ تَقِيكُمْ بَأْسَكُمْ كَذلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ «81»
وخداوند از آنچه آفريده، براى شما سايهها قرار داد و از كوه برايتان، غارها قرار داد وبراى شما لباسهايى قرار داد كه شما را از گرما (و سرما) حفظ مىكند ولباسهايى كه شما را از آسيبهاى يكديگر حفظ مىنمايد. اينگونه (خداوند) نعمت خود را بر شما تمام مىكند، باشد كه خود را تسليم او كنيد.
نکته ها
«اكنان» جمع «كن» به چيزى گفته مىشود كه وسيلهى استتار باشد و مراد از آن در اين
جلد 4 - صفحه 560
آيه، غارها و تونلهاى زير كوههاست.
خداوند در آيه قبل، نعمت مسكن را براى شهرنشينان؛ «جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَناً»، ونعمتِ چادر را براى كوچنشينان؛ «جَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعامِ بُيُوتاً»، مطرح كرد ودر اين آيه، نعمت غار را براى غارنشينان؛ «جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً» مطرح ساخته است.
در ميان انواع لباسها، نام «سَرابِيلَ» به معناى پيراهن، برده شده كه لباس دائمى براى زن و مرد، كودك و بزرگ، در همه حال و همه جاست و تمام بدن را مىپوشاند.
به گفتهى تفسير الميزان، رسم عرب بر آن است كه ميان دو امر متضاد، نام يكى را مىبرد، ولى هر دو را در نظر دارد. لذا در اين آيه نيز مراد از جملهى «تَقِيكُمُ الْحَرَّ» لباسى است كه انسان را از سرما وگرما حفظ مىكند، گرچه فقط نام گرما برده شده است.
پیام ها
1- توجّه و ياد نعمتها، علاقه انسان را به ولى نعمت زياد و روح تسليم و پرستش را در او زنده مىكند. (كلّ آيه)
2- نقش سايه، كمتر از روشنايى و نور نيست. جَعَلَ لَكُمْ ... ظِلالًا
3- كاميابى از نعمتها، ما را از ياد آفريدگار آنها غافل نكند. (در اين آيه سه بار «جَعَلَ» و يكبار «خَلَقَ» بكار رفته است)
4- زره ولباس دفاع كه با نرم شدن آهن و خلاقيّت ساخته شده، از الطاف الهى است. «جَعَلَ لَكُمْ سَرابِيلَ تَقِيكُمُ بَأْسَكُمْ»
5- توجّه دادن مردم به نعمتها وخالق آنها، بهترين راه دعوت به خدا و جلوگيرى از سركشى و تكبر است. «يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ»
6- در گفتگوها، مخاطب و محيط سخن را در نظر بگيريد. (گرچه لباس وسيلهى حفظ از سرما و وسيلهى زيبايى نيز هست، ليكن چون مشكل منطقه حجاز گرما و جنگ بود، خداوند به دو فايده حفاظت از گرما و جنگ اشاره كرده است. سَرابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ ... تَقِيكُمْ بَأْسَكُمْ
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 561
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلالاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً وَ جَعَلَ لَكُمْ سَرابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَ سَرابِيلَ تَقِيكُمْ بَأْسَكُمْ كَذلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ (81)
جلد 7 - صفحه 256
بعد از آن نوع ديگر از نعم را بيان فرمايد:
وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ: و خداى تعالى مقرر ساخت براى راحتى و آسايش شما.
مِمَّا خَلَقَ ظِلالًا: از آنچه آفريد از درخت و كوه و بنا سايهها، تا بدان از تابش آفتاب پناه بريد و فراغت يابيد. وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً: و پديد آورد براى شما از كوهها پوششها يعنى غارها و خانههاى تراشيده كه در آن ساكن مىشويد. وَ جَعَلَ لَكُمْ سَرابِيلَ: و قرار داد حق تعالى براى شما پيراهنها، يعنى پوشيدنيها مانند جامههاى از پشم و كتان و پنبه و غير آن. تَقِيكُمُ الْحَرَّ: باز دارد شما را از ضرر گرما.
نكته: ذكر سرما نفرمود، يا به جهت اكتفاى به يكى از ضدين، و يا تخصيص بسبب آنكه وقايع از گرما در بلاد عرب اهم است.
وَ سَرابِيلَ تَقِيكُمْ بَأْسَكُمْ: و ديگر مهيا ساخت براى شما پيراهن از آهن مانند زره و جوشن كه نگاه مىدارد شما را از سلاح دشمنان مثل تير و نيزه و تيغ در كارزار شما. نعمتهاى مذكوره بر حسب عادت زندگانى بندگان است در مواضع مختلفه، بعضى صحرانشين و محتاج سايبانهااند از خيمه و غير آن تا از سرما و گرما و بارندگى خود را نگاهدارند، و جماعتى در كوهستانها و مكانهاى سردسير تا از خانههاى گل و چوب و سنگ و درختها منتفع شوند، و برخى هميشه در جنگ مىباشند تا بواسطه پوشيدن زره و جوشن از آلات حرب دشمن ايمن و محفوظ باشند. كَذلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ: چنانچه اين نعمتها را بر شما انعام فرمود، همچنين تمام فرمايد نعمت و احسان خود را بر شما. لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ: براى اينكه شما اسلام آريد، و منقاد فرمان و حكم الهى شويد.
تبصره: شخص عاقل كه ديده بصيرت بگشايد و به نظر دقيق ملاحظه نمايد، هرآينه خود را غرق نعمت الهى بيند، چگونه منعم حقيقى از بدو خلقت انسانى در هر مكان و زمانى به كيفيات مختلفه موجبات و وسائل آسايش را فراهم گردانيده در سرما و گرما، صحرا و دريا، سفر و حضر، كوه و دشت. در اين صورت انصاف نباشد، انسان، اشرف مخلوقات، نمك نشناس و حق ناشناس
جلد 7 - صفحه 257
گردد و از اطاعت چنين منعمى بيرون رود، بلكه عقل او را ملزم گرداند به انقياد و تسليم، لذا غايت اعطاء اين نعم را اسلام و تسليم قرار داد.
در مشكول: وحى فرستاد خداوند عزّ و جلّ به سوى داود عليه السّلام كه بگذارد كرسى را براى لقمان، و بشنود از او حكمت را. پس گذاشت داود عليه السّلام براى او كرسى را، و لقمان بر آن كرسى بالا رفت گفت: اى داود عليه السّلام حفظ كن پنج خصلت كه داخل است در آنها علوم اولين و آخرين:
1- حرص تو در دنيا، به قدر بودن تو باشد در دنيا.
2- كردار تو براى آخرت، به قدر بودن تو باشد در آن.
3- خدمت تو براى آقا و منعم خود، به قدر احتياج تو باشد به او.
4- جرئت تو بر گناهان به قدر صبر تو باشد بر آتش.
5- اگر خواهى نافرمانى آقا و منعم خود كنى، طلب كن جا و مكانى را كه تو را نبيند.
حقيقتا هر كس ملزم عمل بدين كلمات حكمت آميز پنجگانه بنمايد، هر آينه سعادت دنيا و آخرت را دريابد. از كلمات بطليموس حكيم يونانى است كه گفته: سزاوار است براى عاقل كه حيا كند از پروردگار خود چون به طول انجامد فكر او در غير طاعت پروردگار. كلام بزرگى خداوند عزّ و جلّ آنا فآنا به تو انعام و افضال و احسان مىفرمايد: انصاف نباشد كه تو از او اعراض كنى و نافرمانى او را پيشه كنى و كفران نمائى.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (78) أَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّراتٍ فِي جَوِّ السَّماءِ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ اللَّهُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (79) وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَناً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعامِ بُيُوتاً تَسْتَخِفُّونَها يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَ يَوْمَ إِقامَتِكُمْ وَ مِنْ أَصْوافِها وَ أَوْبارِها وَ أَشْعارِها أَثاثاً وَ مَتاعاً إِلى حِينٍ (80) وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلالاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً وَ جَعَلَ لَكُمْ سَرابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَ سَرابِيلَ تَقِيكُمْ بَأْسَكُمْ كَذلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ (81)
ترجمه
- و خدا بيرون آورد شما را از شكمهاى مادرانتان كه نميدانستيد چيزى را و قرار داد براى شما گوشها و چشمها و دلها را باشد كه شما شكر گذار شويد
آيا نمينگرند بسوى پرندگان در حاليكه رام شدگانند در فضاى آسمان كه نگاه نميدارد آنها را مگر خدا همانا در آن هر آينه نشانهها است براى گروهى كه ميگروند
و خدا قرار داد براى شما از خانههاتان آرامگاهى و قرار داد براى شما از پوستهاى شتر و گاو و گوسفند خانههائى كه سبك مىيابيد آنها را روز كوچتان و روز بجاى ماندنتان و از پشمهاى آنها و كركهاى آنها و مويهاى آنها فرش و لباس و مايه تجارت تا زمان معيّنى
و خدا قرار داد براى شما از آنچه آفريد سايبانهائى و قرار داد براى شما از كوهها پناهگاههائى و قرار داد براى شما لباسهائى كه حفظ كند شما را از گرما و لباسهائى كه حفظ كند شما را در كارزارتان اين چنين تمام ميكند نعمت خود را بر شما باشد كه شما منقاد شويد.
تفسير
- يكى از آثار قدرت و اسباب نعمت خداوند بر بندگان آنستكه بيرون آورد آنها را از رحمهاى مادرهاشان در حاليكه عالم نبودند بمنافع و
جلد 3 صفحه 305
مضارشان و خداوند حواسى بآنها مرحمت فرمود كه موجب زوال جهل و اكتساب علم باشد و بوسيله آن حواس دفع ضرر و جلب نفع نمايند و از آن جمله حسّ سمع است كه در مفرد و جمع استعمال ميشود و اينجا بقرينه ابصار و افئده مراد جمع است و ابصار جمع بصر و افئده جمع فؤاد است كه بمعناى قلب و محلّ علوم و معارف است و اينها نعمتهاى بزرگ خداوند است كه بايد شكر گذارى شود و يكى از آيات و علائم قدرت الهى كه اهل ايمان متوجّه بآن ميشوند و عبرت ميگيرند وجود پرندگان است در هواى مرتفع از زمين كه آنرا جوّ ميگويند و اضافه بآسمان ميشود باعتبار آنكه جهت فوق است و ديده ميشوند رام و مسخّر بفرمان خدا پرواز كنندگان بوسيله بالها و ساير معدّات و اگر اراده الهيّه بنگهدارى آنها تعلق نگرفته بود مىافتادند بزمين براى سنگينى جسمشان ولى غير اهل ايمان بكلّى غافل از اين آيات و مغمور در شهوات و شبهاتند و يكى از نعم الهى بر بندگان آنستكه وسايل تهيّه خانهها را براى سكونت و آرامش آنها در وقت اقامت در وطنها فراهم نموده و از پوست شتر و گاو و گوسفند و متعلّقات آنها از قبيل پشم و كرك و مو خيمهها و چادرها مهيّا فرموده براى بندگان كه خانههاى سفرى ايشان باشد كه در موقع كوچ و انتقال از مكانى بمكانى سبك بار باشند و بتوانند آنها را نقل دهند با خود و هر جا خواسته باشند اقامت كنند بر پا نمايند و در آنها ساكن شوند و نيز از پشم گوسفند و كرك شتر و موى بز اثاثيه از قبيل فرش و لباس و متاع كه مايه انتفاع و بهره بردارى است تهيّه فرموده تا مدّتى كه ممكن باشد انتفاع از آنها يا مقدّر شده است دوام آنها و بقاء صاحبانشان و نيز خداوند مهيّا فرمود براى آسايش بندگان سايبانهائى از قبيل درخت و كوه و ابنيه و غيرها كه از تابش آفتاب بآنها پناه برند و استراحت نمايند و در كوهها غارها و منازل طبيعى سنگى و غيره قرار داد كه در آنها مخفى شوند و از شرّ درندگان محفوظ مانند و از پنبه و كتان و پشم و آهن و غيرها لباسها تهيّه فرمود براى حفظ آنها از گرما و سرما و چون در عربستان كه مورد خطاب بوده فائده اولى كه حفظ از گرما است اتمّ بوده و در آن اشاره بفائده ثانيه است بذكر حرّ كه گرما است اكتفا شده و فائده ديگر در لباس حفظ بدن است از خطرات روز جنگ و سرابيل
جلد 3 صفحه 306
بر مطلق لباس اعمّ از مخصوص بجنگ از قبيل جوشن و خود و غيره اطلاق ميشود و اين همه نعمتهاى الهى بنحو اتمّ و اكمل براى آنستكه بندگان متذكّر آنها شوند و شكر گذارى نمايند بتسليم و انقياد در برابر احكام الهى كه تمامى آن احكام هم بر نفع آنها است و در صورت كفر و عصيان انتفاع از نعم الهى بر آنها روانيست چون ظاهر آيه آنستكه تمام اين نعم بغرض تسليم و انقياد آنها خلق و مقرّر شده است اگر چه لطفا از متخلّفين هم گرفته نميشود ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ اللّهُ جَعَلَ لَكُم مِمّا خَلَقَ ظِلالاً وَ جَعَلَ لَكُم مِنَ الجِبالِ أَكناناً وَ جَعَلَ لَكُم سَرابِيلَ تَقِيكُمُ الحَرَّ وَ سَرابِيلَ تَقِيكُم بَأسَكُم كَذلِكَ يُتِمُّ نِعمَتَهُ عَلَيكُم لَعَلَّكُم تُسلِمُونَ (81)
و خداوند قرار داد از براي شما از آنچه خلق فرموده سايباني و قرار داد از براي شما از كوهها جايگاهي و قرار داد از براي شما لباسهايي که حفظ كند شما را از حرارت شمس و لباسهايي که حفظ كند شما را از آسيب دشمن در ميدان جنگ همين نحو تمام ميفرمايد نعمت خود را بر شما باشد که شما اسلام بياوريد وَ اللّهُ جَعَلَ لَكُم مِمّا خَلَقَ ظِلالًا از اشجار و عمارات و أبنيه که بتوانيد ساختمان كنيد و در سايه آنها سكونت كنيد و در بيشهها و باغها و اطراف نهرها سايبان شما باشد.
وَ جَعَلَ لَكُم مِنَ الجِبالِ أَكناناً که گفتند اينکه كوهها بمنزله ميخ است که زمين را محكم و بمنزله لنگر كشتي است که كشتي متلاتم نشود که اگر اينها نبود زمين متزلزل ميشد و بسا بسياري خسف ميشدند و عمارات خراب ميشد و قابل سكونت نبود که مفاد اكنانا است بمعني سكونت وَ جَعَلَ لَكُم سَرابِيلَ پيراهن وزير جامه و ساير البسه از قطن و كتان و پشم و كرك تَقِيكُمُ الحَرَّ البته هم از حرارت حفظ ميكند و هم از برودت و سر عدم ذكر البرد شايد اينکه باشد که مورد خطاب كفار و مشركين حجاز بودند و در مناطق حاره تعيّش داشتند وَ سَرابِيلَ تَقِيكُم بَأسَكُم مثل زره و كلاه خود که مانع از تير و نيزه و شمشير ميشود كَذلِكَ يُتِمُّ نِعمَتَهُ عَلَيكُم
جلد 12 - صفحه 166
که جميع اسباب و وسايل و احتياجات زندگاني شما را تأمين فرموده که قدردان اينکه نعم باشيد و شكر گذار و دست از شرك و كفر برداريد و اقرار بتوحيد و رسالت رسل كنيد که مفاد لَعَلَّكُم تُسلِمُونَ است با اينكه ميدانيد که اصنام آنها قدرت كوچكترين اينکه نعم را ندارند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 81)- سایهها، مسکنها و پوششها: سپس به سراغ یکی دیگر از نعمتهای الهی رفته، میگوید: «و خداوند از آنچه آفریده است سایههایی برای شما قرار داد» (وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلالًا).
«و از کوهها، برای شما پناهگاههای قرار داد» (وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الْجِبالِ أَکْناناً).
ذکر نعمت «سایهها» و «پناهگاههای کوهستانی» پس از ذکر نعمت «خانهها» و «خیمهها» که در آیه قبل گذشت گویا اشاره به این است که انسانها از سه گروه خارج نیستند: گروهی در شهرها و آبادیها زندگی میکنند و از خانهها بهره میگیرند،
ج2، ص589
گروهی دیگر که در سفرند و خیمه با خود دارند از خیمهها استفاده میکنند، اما خداوند گروه سوم یعنی، مسافرانی که حتی خیمه با خود ندارند، محروم نگذاشته، و در مسیر راه پناهگاههایی برای آنها تهیه دیده است.
سپس در تعقیب این سایبانهای طبیعی و مصنوعی به سراغ پوششهای تن انسان میرود و میگوید: «خداوند برای شما پیراهنهایی قرار داد که شما را از گرما حفظ میکند» (وَ جَعَلَ لَکُمْ سَرابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ).
«و (همچنین) پیراهنهایی که به هنگام جنگ، حافظ شماست» (وَ سَرابِیلَ تَقِیکُمْ بَأْسَکُمْ).
البته پوشش و لباس فایدهاش تنها این نیست که انسان را از گرما و سرما حفظ کند، بلکه هم شکوهی است برای انسان و هم در برابر بسیاری از خطراتی که متوجه جسم او میشود لباس یک وسیله دفاعی است.
در پایان آیه به عنوان یک تذکر و هشدار میگوید: «این گونه خداوند نعمتش را بر شما تمام میکند شاید در برابر فرمان او تسلیم شوید» (کَذلِکَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْلِمُونَ).
این طبیعی است که انسان با بررسی نعمتهای مختلفی که وجودش را احاطه کرده بیاختیار به یاد آفریننده نعمتها میافتد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم