آیه 79 سوره اسراء
<<78 | آیه 79 سوره اسراء | 80>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و بعضی از شب را به خواندن قرآن (در نماز) بیدار و متهجّد باش، که نماز شب خاص توست، باشد که خدایت تو را به مقام محمود (شفاعت کبری) مبعوث گرداند.
و پاسی از شب را برای عبادت و بندگی بیدار باش که این افزون [بر واجب،] ویژه توست، امید است پروردگارت تو را [به سبب این عبادت ویژه] به جایگاهی ستوده برانگیزد.
و پاسى از شب را زنده بدار، تا براى تو [به منزله] نافلهاى باشد، اميد كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند.
پارهاى از شب را به نمازخواندن زنده بدار. اين نافله خاص تو است. باشد كه پروردگارت، تو را به مقامى پسنديده برساند.
و پاسی از شب را (از خواب برخیز، و) قرآن (و نماز) بخوان! این یک وظیفه اضافی برای توست؛ امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
تهجد: هجود: خواب. هاجد: خواب رفته. تهجّد: بيدار شدن. «هجدته فتهجّد» يعنى: خواب او را از بين بردم و بيدارش كردم. «تهجّد»: بيدارباش. «تهجّد القوم» براى نماز يا غير آن بيدار شدند. آن فقط يك بار در قرآن آمده است.
نافلة: نفل (بر وزن عقل): زيادت. نافله را از آن نافله گويند كه زايد بر واجب است. به معنى عطيه نيز آمده است .[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً «79»
و پاسى از شب را بيدار باش وتهجّد و عبادت كن، و اين وظيفهاى افزون براى توست، باشد كه پروردگارت تو را به مقامى محمود وپسنديده برانگيزد.
نکته ها
«هجود»، به معناى خوابيدن است و «تهجد»، به معناى برطرف كردن خواب با عبادت مىباشد.
نماز شب از نمازهاى بسيار با فضيلت است و در سورههاى مزّمل و مدّثر آمده است: «قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا».
در روايات بيش از 30 فضيلت براى نمازشب برشمرده شده است كه بهبرخى از فضايل آن اشاره مىشود:
- تمام انبيا نمازشب داشتند. نماز شب، رمز سلامتى بدن وروشنايى قبر است. نماز شب، در اخلاق، رزق، برطرف شدن اندوه، اداى دين و نورچشم مؤثّر است. «4»
«4». سفينة البحار.
جلد 5 - صفحه 105
- نماز شب، گناه روز را محو مىكند و نور قيامت است. «1»
- امام صادق عليه السلام مىفرمايد: پاداش نماز شب آن قدر زياد است كه خداوند مىفرمايد:
«فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ» «2» هيچ كس پاداشى را كه براى آنان در نظر گرفته شده نمىداند. «3»
- امام صادق عليه السلام مىفرمايد: شرف مؤمن، نماز شب است و عزّتش، آزار واذيّت نكردن مردم.
- ابوذر كنار كعبه مردم را نصيحت مىكرد كه براى وحشت و تنهايى قبر، در دل شب دو ركعت نماز بخوانيد.
- درمانده كسى است كه از نماز شب محروم باشد.
- بهترين شما كسى است كه اطعام كند، سلام را آشكارا بدهد و هنگامى كه مردم در خوابند، نماز بخواند.
سه چيز بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله واجب بود و بر ديگران مستحبّ: نماز شب، مسواك و سحرخيزى. «4»
در كلمهى «مَقاماً» عظمت نهفته است (به خاطر تنوين) و در روايات آمده كه «مقام محمود» همان شفاعت است. «5»
حضرت على عليه السلام مىفرمايد: گناهان و اعمال و رفتار بد انسان، موجب محروميّت او از نمازشب مىشود. «6»
خداوند به تمام قطعات زمان سوگند ياد كرده است. مثلًا: «وَ الْفَجْرِ» «7»، «وَ الصُّبْحِ» «8»*، «وَ النَّهارِ» «9»، «وَ الْعَصْرِ» اما به سحر سه بار سوگند ياد شده است: «وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ» «10»، «وَ اللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ» «11»، «وَ اللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ» «12» يعنى سوگند به شب هنگام تمام شدنش.
و در بارهى استغفار در سحر دو آيه آمده است: «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» «13»،
«1». بحار، ج 84، ص 140.
«2». سجده، 17.
«3». تفسير مجمعالبيان.
«4». تفسير فرقان.
«5». تفسير نورالثقلين.
«6». بحار، ج 87، ص 145.
«7». فجر، 1.
«8». مدّثر، 34.
«9». شمس، 3.
«10». فجر، 4.
«11». تكوير، 17.
«12». مدّثر، 33.
«13». ذاريات، 18.
جلد 5 - صفحه 106
«الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ» «1»
پیام ها
1- نماز شب بر پيامبر اسلام واجب بود. «فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ» آرى مقام رهبرى، مستلزم تكاليف سنگينترى است.
2- دل شب بهترين زمان براى عبادت است. «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ»
3- مقامات پسنديده معنوى، در سايهى عبادت وعبوديّت پيدا مىشود. «فَتَهَجَّدْ مَقاماً مَحْمُوداً»
4- ما با عبادتهاى خويش، حقى بر خدا نداريم كه طلب كنيم، هرچه هست، اميد است و فضل او. «عَسى»
5- نماز شب به تنهايى كافى نيست، كمالات ديگرى نيز لازم است. «عَسى»
6- تا كسى خود گامى به سوى كمال برندارد، خداوند او را به مقامى نمىرساند. فَتَهَجَّدْ ... يَبْعَثَكَ رَبُّكَ
7- مقامى ارزشمند است كه نزد خدا پسنديده باشد، وگرنه شهرتهاى پوچ، ارزشمند و ماندگار نيست. آرى دود به هوا و بالا مىرود، ولى روسياه است. «يَبْعَثَكَ رَبُّكَ»
8- خداوند، خودش شفاعت را براى اوليا پسنديده است، نه آنكه اولياى الهى نسبت به بندگان از خدا مهربانتر باشند. «يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً»
«1». آلعمران، 17.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً (79)
بعد از آن بيان نماز شب را فرمايد:
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ: و پارهاى از شب پس بيدار باش براى نمازى كه زيادتى است براى تو بر واجبات. و اين به جهت آن است كه نماز شب بر حضرت ختمى مرتبت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم واجب بود، و لكن بر غير آن سرور واجب نبوده و نيست. عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ: اميد است اينكه برانگيزاند تو را پروردگار تو. مَقاماً مَحْمُوداً: به مقام پسنديده و شايسته، و آن مقام شفاعت است. چنانچه احاديث بسيار دال است بر آن از جمله: برهان و عياشى- عن احد هما قال فى قوله: (عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً) قال هى الشّفاعة: «2» نكته: «عسى» و «لعلّ» معناى حقيقى آن رجا و طمع باشد، لكن در كلام الهى رجا و طمع راجع به خدا نيست، راجع به مكلف است تا به اين امان موجب اغراء به قبيح نشود.
تنبيه: تهجد نباشد مگر بعد از خواب، و در آن وقت نافله شب مقرر شده نسبت به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم واجب، و براى امت مستحب باشد. و
«1» همان مدرك، صفحه 282، حديث دوّم.
«2» تفسير برهان، جلد 2، صفحه 440- تفسير عياشى، جلد 2، صفحه 314.
جلد 7 - صفحه 427
احاديث بسيار در تأكيد و فضيلت آن وارد شده از جمله:
1- در خصال «1»- از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در وصاياى به امير المؤمنين عليه السّلام فرمايد: يا علىّ ثلث فرحات للمؤمن فى الدّنيا: لقاء الاخوان و الافطار من الصّيام و التّهجّد من اخر اللّيل.
يعنى: سه خوشحالى براى مؤمن باشد در دنيا: ملاقات برادران دينى، و افطار نمودن از روزه، و بيدارى بعد از خواب در آخر شب.
2- در علل «2» صدوق رحمه اللّه از حضرت صادق عليه السّلام فرمايد:
عليكم بصلاة اللّيل فانّها سنّة نبيّكم و دأب الصّالحين قبلكم و مطردة الدّاء عن اجسادكم: بر شما باد به نماز شب، پس بدرستى كه نماز شب عادت پيغمبر شما و روش نيكان پيش از شما، و دور كننده درد است از بدنهاى شما.
3- در ثواب الاعمال «3»- حضرت صادق عليه السّلام: صلاة اللّيل تحسّن الوجه و تحسّن الخلق و تطيّب الرّيح و تدرّ الرّزق و تقضى الدّين و تذهب بالهمّ و تجلو البصر.
فرمود حضرت صادق عليه السّلام: نماز شب نيكو نمايد صورت را، و نيكو كند خلق را، و خوشبو گرداند و زياد كند روزى را، و ادا نمايد قرض را، و ببر غصه را، و جلا دهد چشم را.
طريقه آن: بطور اختصار آنكه: تطهير نموده، هشت ركعت مانند نماز صبح بجا آورد، هر دو ركعت به يك سلام بدون اذان و اقامه به نيت نماز شب. بعد دو ركعت به نيت «شفع» ركعت اول: بعد از حمد سوره (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ) و ركعت دوم (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ) بعد يك ركعت به نيت «وتر». و مستحب است بعد از حمد سه مرتبه (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) و يك مرتبه (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ) و يك
«1» خصال، جلد 1، باب الثلاثه صفحه 125، حديث 121.
«2» علل الشرايع، جلد 1، صفحه 362، باب 84.
«3» ثواب الاعمال، صفحه 64، حديث 8 (فضل صلاة الليل)
جلد 7 - صفحه 428
مرتبه (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ) و در قنوت آن بعد از خواندن دعا، صد مرتبه استغفار (استغفر اللّه ربّى و اتوب اليه) و چهل نفر مؤمن را طلب مغفرت كند (اللّهمّ اغفر لحسين) تا آخر، بعد سيصد مرتبه «العفو» گويد، و نماز را تمام نمايد.
مجموع يازده ركعت شود و نشسته نيز مىتوان بجا آورد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً (78) وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً (79) وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصِيراً (80) وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً (81)
ترجمه
بپاى دار نماز را نزد زوال آفتاب تا تاريكى شب و نماز صبح را همانا نماز صبح بوده است مشاهده شده
و از شب پس بيدار شو براى آن كه مزيّتى باشد براى تو، باشد كه بپا دارد تو را پروردگارت در جايگاهى ستوده
و بگو پروردگار من وارد كن مرا وارد كردنى پسنديده و بيرون آور مرا بيرون آوردنى پسنديده و قرار ده براى من از نزد خود سلطنتى يارى كننده
و بگو آمد حق و نابود شد باطل همانا باطل باشد نابود شونده.
تفسير
خداوند متعال در اين آيه شريفه بنحو اجمال بيان اوقات پنج نماز واجب در شبانه روز را نموده باين تقريب كه به پيغمبر خود دستور فرموده كه بر پا دارد نماز را از وقت زوال آفتاب كه گذشتن نصف روز باشد تا وقت تاريكى كامل شب كه نصف آن است و اين وقت چهار نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء است نهايت آنكه نيم اخير روز مشترك ميان دو نماز اوّل و نيم اوّل شب مشترك ميان دو نماز آخر است و نيز فرموده كه بر پا دار نماز صبح را بكلمه جامعه و قرآن الفجر تا دلالت داشته باشد اجمالا بوقت آن و اهتمام بقرائت قرآن در اوّل روز كه اوّل شروع در كار است و وجوب آن در نماز كه بدون آن نماز نميباشد مانند ركوع و سجود كه از نماز بآن دو تعبير ميشود بملاحظه ركنيّت آن دو ولى مقصود اينجا بيان ركنيّت قرائت نيست بلكه بيان اهتمام بآن است چون در تسميه كلّ باسم جزء كافى است انتفاء كلّ بانتفاء جزء اگر چه در تمام احوال نباشد چون اهميت جزء كافى است براى صحّت استعمال و ذيلا اشاره فرموده بوقت آن تفصيلا كه بين طلوع صبح صادق و آفتاب است كه هم جزء شب حساب ميشود هم جزء روز لذا اين نماز بالخصوص مشهود تمام ملائكه است فرشتگان شب كه صعود مينمايند و فرشتگان روز كه نزول ميكنند آنرا مشاهده و ثبت مينمايند و باين معنى اخبار كثيره در كتب متعدده معتبره از اهل بيت عصمت و طهارت نقل شده و بنابراين مجالى براى نقل اقوال مفسّرين باقى نميماند و در آيه دوّم دستور فرموده به پيغمبر خود كه بيدار شود در پارهاى از شب براى قرآن كه مراد از آن نماز شب است و بر آنحضرت واجب
جلد 3 صفحه 382
بوده و بر امّت مستحب مؤكّد است چون نفل بمعناى زيادى و مزيت است و الحقّ در بين اعمال مستحبّه اين عمل مزيّت فوق العاده دارد و ثمرات دنيوى و اخروى آن بسيار و اخبار در فضل و ثوابش بيشمار است كسانيكه موفقند ميدانند چه گوهر گرانبهائى از دست كسانيكه در خواب غفلتند رفته و ميرود و در كلمه تهجّد كه بمعناى بيدارى بعد از خواب است اشاره است بوقت نماز شب كه از نصف شب شروع ميشود و هر قدر نزديك بصبح باشد افضل است و لفظ عسى و امثال آن از خداوند گفتهاند براى وجوب است و بنظر حقير براى افاده مقام رجاء است اگر چه متكلّم راجى نباشد و جازم باشد و البتّه ذات احديّت منزّه از جهل و شك و ترديد است ولى ميتواند بغرضى از اغراض انشاء ترجّى نمايد و آن آنستكه بنده بداند اينجا جاى اميدوارى است و تحقيق اين مطلب در اصول شده است و مقام محمود كمال و مرتبه رفيعهاى است كه در نتيجه قرب نوافلى براى حضرت ختمى مرتبت حاصل شده و چون قيامت كبرى بر پا شود خداوند او را مبعوث فرمايد و بر پا دارد در مقامى كه مشرف باشد بر خلق اوّلين و آخرين و آنها او را ستايش نمايند بر آن مقام و در آنمقام و همه حتّى انبياء و مرسلين احتياج بشفاعت او پيدا كنند و او شفاعت فرمايد و مقبول حضرت احديّت گردد و از آنحضرت روايت شده كه وقتى در مقام محمود بايستم شفاعت كنم كسانيرا از امّتم كه مرتكب گناهان بزرگ شدهاند و خدا شفاعتم را قبول فرمايد و بخدا شفاعت نميكنم از كسانيكه اذيّت نمودند ذريّه مرا و باين معنى روايات كثيره از اهل بيت عصمت و طهارت وارد است و در مجمع نقل نموده اجماع مفسّرين را بر آنكه مراد از مقام محمود مقام شفاعت است كه در آنمقام شفاعت فرمايد آنحضرت از مردم و بدست او داده شود لواء حمد و مجتمع گردند در زير آن تمام انبيا و ملائكه و ميباشد او اول شافع و مشفّع و عجب در آنستكه با اينمعنى فرموده مقام مصدر است بمعناى بعث يا يبعث بمعناى يقيم است با آنكه ظاهرا اسم مكان است و احتياج باين تكلّفات ندارد و از عبارت زيارت جامعه و زيارت عاشورا استفاده ميشود كه اين مقام مخصوص بآنحضرت و اهل بيت اطهار او است و والد ما جد ما در شرح اين كلمه اثبات فرموده است به بيان او فى اين مقام را براى امير المؤمنين عليه السّلام بعد از آن حضرت
جلد 3 صفحه 383
و براى يازده امام فرزندان آن دو بترتيب و دعوى فرموده تواتر اخبار را در اينمعنى كه مشاركت ائمه اطهار عليهم السلام است با پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در تمام مقامات و تمام كمالات و آنكه جاى ترديد و ارتياب نيست كلّهم نور واحد روحى و ارواح العالمين لهم الفداء بلى فرقى كه هست در عالم فرق است نه جمع و از آن با صليّت و ظلّيّت تعبير ميشود و حاصلش آنستكه همه از آن سر چشمه فيض بردهاند و بكمال لايق خود رسيدهاند سلام اللّه عليهم اجمعين و در آيه سوّم كه قمّى فرموده در روز فتح مكّه نازل شده است دستور فرموده كه در وقت ورود بشهر يا هر امرى بگويد پروردگارا وارد فرما مرا ورودى كه پسنديده و مرضىّ تو باشد و بيرون آور مرا بيرون آوردنى كه ستوده و محمود باشد عاقبت آن در دنيا و دين و قرار ده براى من از جانب خود قوّت و قدرت و عزّت و سلطنت و حجّتى را كه يار و ياور و معين من باشد در امور تا بتوانم بكمك آن بر دشمنان دين غالب شوم و علم اسلام را در عالم بر پا دارم و در محاسن از امام صادق عليه السّلام نقل نموده امر بقرائت اين آيه را در وقت ورود در هر امر خوفناك و اخيرا فرموده بگو آمد و آشكار شد اسلام و دين حقّ و رفت و زائل و نابود گشت شرك و كفر همانا باطل زائل و نيست و نابود خواهد شد و دوام و ثباتى در عالم نداشته و ندارد و نخواهد داشت و از طرق عامّه و خاصّه روايت شده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در وقت شكستن بتهاى كعبه اين آيه را تلاوت ميفرمود و در بعضى از روايات بظهور دولت حقّه تفسير شده و آنكه بر ساعد راست امام زمان در موقع ولادت نوشته بود جاء الحقّ و زهق الباطل انّ الباطل كان زهوقا ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ مِنَ اللَّيلِ فَتَهَجَّد بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسي أَن يَبعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحمُوداً (79)
و از قسمتي از شب پس تهجد كن که همان نماز شب است بآن قسمت شب که از نصف شب است تا طلوع فجر نافله که زائد بر آن پنج فريضه است از براي تو اميد
جلد 12 - صفحه 295
است که پروردگار تو ترا مبعوث فرمايد مقامي پسنديده که مورد تمجيد تمام باشد و اينکه نماز شب بر پيغمبر واجب بود و تفضلا بر امت مستحبّ شد و اخبار در فضيلت نماز شب بسيار است متجاوز از سي فضيلت رجوع به لئالي الاخبار كنيد و من اللّيل من تبعيضيه يعني بعض از شب که مراد نصف آخر است بقرينه فتهجد به زيرا معناي تهجد ايقاض است و اينکه بعد از نوم است (نافِلَةً) نفل بمعني زياده است يعني زائد بر صلوات خمس و بر پيغمبر صلّي اللّه عليه و اله و سلّم واجب بود چنانچه ظاهر امر هم وجوبست (لك) لام اختصاص است که اينکه وجوب اختصاص باو دارد عَسي أَن يَبعَثَكَ رَبُّكَ عسي از جانب خداوند حتم و لازم است که البته ترا مبعوث ميفرمايد يعني ميرساند و عطا ميكند بتو مَقاماً مَحمُوداً اخبار بسياري داريم که مراد مقام شفاعت است و مكرر گفتهايم که اخبار بيان مصداق ميكند يعني يكي از شئون مقام محمود شفاعت كبري است و الا مقام محمود مقاميست که تمام ملائكه و انبياء و تمام خلق ستايش ميكنند در جميع شئون که يكي از آنها مقام شفاعت است که حتي انبياء احتياج بشفاعت آن حضرت دارند و انحاء شفاعت او مختلف است.
اما در دنيا بواسطه توسل بآن بزرگوار و باهل بيت طاهرين و بمنسوبين بآنها در پيشگاه احديت شفاعت ميكنند براي قضاء حوائج دفع بليات اصلاح امور و ثانيا در حين احتضار سفارش بملك الموت و در قبر سفارش بملكين و در عالم برزخ حشر با انوار مقدسه آنها در قيامت تقاضاي رسيد بحساب اهل محشر و نجات مؤمنين از عذابهاي قيامت و در بهشت ارتفاع درجات براي انبياء و ساير اهل بهشت و بالجمله ما احتياج شديد داريم بشفاعت آنها در جميع اينکه مراحل و البته بايد يك ارتباطي تحصيل كنيم تا مشمول شفاعت شويم.
برگزیده تفسیر نمونه
]
اشاره
(آیه 79)- بعد از ذکر نمازهای فریضه پنجگانه اضافه میکند: «و پاسی از شب را (از خواب برخیز و) قرآن (و نماز) بخوان» (وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ).
مفسران معروف اسلامی این تعبیر را اشاره به نافله شب که در فضیلت آن روایات بیشماری وارد شده است دانستهاند.
سپس میگوید: «این یک وظیفه اضافی (علاوه بر نمازهای فریضه) برای
ج2، ص661
توست» (نافِلَةً لَکَ).
بسیاری این جمله را دلیل بر آن دانستهاند که نماز شب بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله واجب بوده است.
به هر حال در پایان آیه نتیجه این برنامه الهی روحانی و صفابخش را چنین بیان میکند: «امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد»! (عَسی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً).
بدون شک «مقام محمود» مقام بسیار برجستهای است که ستایش برانگیز است. و از آنجا که این کلمه به طور مطلق آمده، شاید اشاره به این باشد که ستایش همگان را از اولین و آخرین متوجه تو میکند.
روایات اسلامی، «مقام محمود» را به عنوان مقام «شفاعت کبری» تفسیر کرده است، چرا که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بزرگترین شفیعان در عالم دیگر است و آنها که شایسته شفاعت باشند، مشمول این شفاعت بزرگ خواهند شد.
نماز شب یک عبادت بزرگ روحانی-
غوغای زندگی روزانه از جهات مختلف، توجه انسان را به خود جلب میکند، و فکر آدمی را به وادیهای گوناگون میکشاند بطوری که جمعیت خاطر و حضور قلب کامل، در آن بسیار مشکل است اما در دل شب و به هنگام سحر و فرونشستن غوغای زندگی مادی، و آرامش روح و جسم انسان در پرتو مقداری خواب، حالت توجه و نشاط خاصی به انسان دست میدهد که بینظیر است.
به همین دلیل دوستان خدا همیشه از عبادتهای آخر شب، برای تصفیه روح و حیات قلب و تقویت اراده و تکمیل اخلاص، نیرو میگرفتهاند.
امیر مؤمنان علی علیه السّلام میفرماید: «قیام شب موجب صحت جسم و خشنودی پروردگار و در معرض رحمت او قرار گرفتن و تمسک به اخلاق پیامبران است».
حتی در بعضی از روایات میخوانیم که این عبادت به قدری اهمیت دارد که جز پاکان و نیکان موفق به آن نمیشوند.
در حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم: «انسان گاهی دروغ میگوید و سبب
ج2، ص662
محرومیتش از نماز شب میشود، هنگامی که از نماز شب محروم شد از روزی (و مواهب مادی و معنوی) نیز محروم میشود».
نماز شب به سه بخش تقسیم میشود:
الف) چهار نماز دو رکعتی که مجموعا هشت رکعت میشود و نامش نافله شب است.
ب) یک نماز دو رکعتی که نامش نافله «شفع» است.
ج) نماز یک رکعتی که نامش نافله «وتر» است، و طرز انجام این نمازها درست همانند نماز صبح است ولی اذان و اقامه ندارد، و قنوت وتر را هر چه طولانیتر کنند بهتر است.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم