آیه 78 سوره مریم
<<77 | آیه 78 سوره مریم | 79>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آیا بر عالم غیب آگاهی یافته یا از خدای رحمن (بر خود) عهدی گرفته است (که در عالم آخرت هم دارای نعمت و ثروت باشد).
آیا [او درباره رسیدن به مال و اولاد بسیار] بر غیب آگاهی یافته، یا پیمانی [بر این عطای فراوان] از سوی [خدای] رحمان دریافت نموده است؟
آيا بر غيب آگاه شده يا از [خداى] رحمان عهدى گرفته است؟
آيا از غيب آگاهى داشت، يا از خداى رحمان پيمان گرفته بود؟
آیا او از غیب آگاه گشته، یا نزد خدا عهد و پیمانی گرفته است؟!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«أَطَّلَعَ»: آیا آگاه شده است؟ آیا اطّلاع پیدا کرده است؟ این واژه فراهم آمده است از (أَ) که حرف استفهام است و مراد از آن تعجّب است و (إِطَّلَعَ) فعل ماضی باب افتعال.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآياتِنا وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ مالًا وَ وَلَداً «77»
پس آيا ديدى كسى را كه به آيات ما كفر ورزيد و گفت: قطعاً به من مال و فرزند (بسيار) داده خواهد شد!
أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً «78»
آيا (اين خوش خيالى به خاطر آن است كه) از غيب آگاه است، يا از خداى رحمان تعهّدى گرفته است؟
كَلَّا سَنَكْتُبُ ما يَقُولُ وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ مَدًّا «79»
هرگز (چنين نيست،) به زودى هر چه مىگويد مىنويسيم و براى هميشه عذابش مىكنيم.
وَ نَرِثُهُ ما يَقُولُ وَ يَأْتِينا فَرْداً «80»
و هر چه (از مال و فرزند) دم مىزند ما وارث خواهيم شد و او بى كس و تنها نزد ما خواهد آمد.
جلد 5 - صفحه 305
نکته ها
امام باقر عليه السلام دربارهى شأن نزول «أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ» فرمودند: عاصبن وائل به خبّاب بدهكار بود، خبّاب براى دريافت طلب خود نزد او آمد، ولى عاص گفت: آيا شما معتقد نيستيد كه در بهشت طلا و نقره و حرير هست؟ خبّاب گفت: آرى؛ عاص گفت: پس وعدهى ما در بهشت و قسم مىخورم كه در بهشت بهتر از آنچه شما داديد به شما داده شود. «1»
پیام ها
1- رها كردن خدا و پناه بردن به مال و فرزند، شگفتآور است. «أَ فَرَأَيْتَ»
2- كافر، دين را مانع پيشرفت، وكفر را عامل رشد مىداند. «كَفَرَ بِآياتِنا وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ»
3- ملاك ارزش نزد كفّار، مال و فرزند است. «لَأُوتَيَنَّ مالًا وَ وَلَداً» (كافر در برابر منطق و تهديد، تنها به آنچه در دست دارد دلخوش است.)
4- مرفّهان كج فكر را تحقير كنيد تا در جامعه الگو نشوند. أَ فَرَأَيْتَ ... أَطَّلَعَ الْغَيْبَ ... نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ
5- خداوند با هيچ كس قرار دادى امضا نكرده است. «أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً»
6- گرچه عهد خداوند تخلّف ندارد، ولى كفّار با خداوند عهدى نبستهاند. «أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً»
7- پندارهاى باطل را با صراحت سركوب كنيد. «كَلَّا»
8- رفتار و گفتار آدمى در ديوان الهى ثبت مىگردد. «سَنَكْتُبُ ما يَقُولُ»
9- براى هر گفتار و عملى تا مدّتى مهلت است، شايد پشيمان شده و توبه كند، ولى اگر آن مدّت سرآمد و پشيمان نشد، ثبت مىشود. حرف «سين» در «سَنَكْتُبُ» نشانهى مهلت است. «2»
«1». تفسير قمى، ج 2، ص 53.
«2». در روايات نيز مىخوانيم: همين كه عمل بدى از انسان سر مىزند، تا مدّتى فرشتگان مأمور به ثبت نيستند، شايد پشيمان شود، ولى پس از پايان مدّت، ثبت مىشود.
جلد 5 - صفحه 306
10- سخن بايد به علم و دليل تكيه داشته باشد، چرا كه انسان مسئول گفتههاى خود است. «سَنَكْتُبُ ما قالُوا»
11- در قيامت، انسان مال و فرزندى را كه عامل كفر و غرور او گرديدند، رها مىكند و در پيشگاه خداوند، به تنهايى حاضر مىشود. «يَأْتِينا فَرْداً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً (78)
أَطَّلَعَ الْغَيْبَ: آيا مطلع شده بر غيب، و لوح محفوظ را مطالعه نموده، يعنى بزرگى شأنش بر وجهى رسيده كه صعود نموده به عالم غيب كه خاصه كبريائى
«1» تفسير برهان ج 2 ص 470.
«2» تفسير برهان ج 3 ص 21 و 22.
جلد 8 - صفحه 221
حضرت احديت است و آن را نظر كرده و دانسته و بدين جهت قسم مىخورد كه مرا در آخرت مال و فرزند باشد. أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً: يا فرا گرفته نزد خدا عهدى و پيمانى به مدعاى خود، زيرا علم او به ادعاى مذكور از اين دو طريق خارج نيست. نزد ابن عباس مراد به عهد كلمه شهادت است. و نزد قتاده عمل صالح است، زيرا وعده خدا به ثواب بر كلمه توحيد و عمل صالح مانند عهدى است بر او سبحانه، يعنى آيا به كلمه توحيد اقرار نموده و اعمال صالحه بجا آورده كه معتقد شده در آخرت مال و اولاد به او دهند و مرتبه او را زياده بر ديگران نمايند؟
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ يَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ مَرَدًّا (76) أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآياتِنا وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ مالاً وَ وَلَداً (77) أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً (78) كَلاَّ سَنَكْتُبُ ما يَقُولُ وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ مَدًّا (79) وَ نَرِثُهُ ما يَقُولُ وَ يَأْتِينا فَرْداً (80)
وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا (81) كَلاَّ سَيَكْفُرُونَ بِعِبادَتِهِمْ وَ يَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا (82)
ترجمه
و زياد ميكند خدا آنانرا كه هدايت يافتند هدايتى و كارهاى پاينده شايسته بهتر است نزد پروردگارت در پاداش خوب و بهتر است از جهت باز گشت كار
آيا ديدى آنرا كه كافر شد بآيتهاى ما و گفت هر آينه داده شوم
جلد 3 صفحه 490
البتّه مال و فرزند را
آيا اطلاع يافت بر غيب يا گرفت نزد خدا پيمانى
نه چنين است بزودى مىنويسيم آنچه را ميگويد و امتداد ميدهيم براى او عذاب را امتداد دادنى
و ارث ميبريم از او آنچه را ميگويد و ميآيد نزد ما منفرد
و گرفتند غير از خداوند خدايانى تا باشند براى آنها عزّت
نه چنين است زود باشد كه انكار كنند بندگى آنها را و باشند براى آنان مخالف و معاند.
تفسير
خداوند كسانى را كه قبول هدايت نمودند و در شاهراه دين مبين اسلام وارد شدند تأييد ميكند و توفيق اطاعت و عبادت مرحمت ميفرمايد و باين سبب هدايت و معرفت ايشان روز بروز زياد ميشود و بمقام قرب الهى و بهشت جاويد و اصل ميگردند و در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خداوند در روز ظهور امام زمان هدايت اهل ايمان را زياد ميكند بمتابعت آنحضرت كه هدايت ديگرى است و آن روزى است كه خداوند عذاب ميفرمايد گمراهان و كسانيرا كه منكر ولايت امير المؤمنين عليه السّلام و ما خاندان شدند بدست آنحضرت و آنروزى است كه در آيه سابقه بآن اشاره شده كه ميدانند كدام يك از دو فرقه منكر و مقرّ، مكان و منزلشان بدتر و ياور و لشگرشان ضعيفتر است و باقيات صالحات كه كلّيه طاعات و عبادات است و فوائد و ثمرات اخروى آن هميشه باقى و برقرار است نزد خدا و بصاحبش عائد ميشود و مسترد ميگردد بهتر است كه مزد و بهره انسانى باشد و بهتر است كه مرجع و مئال و عاقبت كار آدمى گردد نه اين دارائيهاى دو روزه و تجمّلات خانمانسوزى كه كفّار بآنها فخريّه و مباهات مينمودند و در آيات سابقه اشاره بآن شده بود چنانچه در سوره كهف نيز شمّهاى از تفسير باقيات صالحات گذشت و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه عاص بن وائل يكى از كسانى بود كه بدين اسلام استهزاء مينمود و مديون خباب بن ارت بود چون براى مطالبه نزد او آمد گفت شما كه گمان ميكنيد در بهشت طلا و نقره و حرير است حباب هم تصديق نمود عاص گفت پس موعد ما آنجا باشد قسم بخدا بهتر از آنچه در دنيا بمن دادى بتو خواهم داد و بنابراين ممكن است اشاره باين يا ساير مقالات فاسده كفّار از اين قبيل باشد كه خداوند فرموده بطور استفهام تعجّب آميز كه اى حبيب من آيا ديدى و شنيدى كه آن كافر پليد و مستهزء عنيد چه
جلد 3 صفحه 491
گفت، گفت: هر آينه داده ميشوم من البته از جانب خداوند در آخرت مال و اولاد را و آنوقت طلب تو را خواهم داد آيا اين ملحد مقامش بجائى رسيده كه مطّلع بر عالم غيب شده كه چنين ادعائى مينمايد و قسم هم ياد ميكند يا از خداوند عهد و پيمانى گرفته كه باو مال و ولد عنايت كند چون راهى براى اين اعتقاد غير از اين دو امر نيست ولى نه چنين است كه اين خطا كار تصوّر نموده يا از باب استهزاء بزبان جارى كرده بلكه نويسنده ما گفتار او را مينويسد و عذاب او براى اين قبيل مزخرفاتش طولانى و زياد ميشود و بالاخره ميميرد و مال و اولادش بما ارث ميرسد يعنى براى ما در زمين باقى ميماند و روز قيامت خودش مجرد و تنها و منفرد بدون مال و اولاد نزد ما حاضر ميشود و ما هم باو چيزى نميدهيم چه قدر نادانند اين قبيل اشخاص بگمان آنكه موجب عزت و سعادت و وسيله قرب و شفاعت آنها باشد نزد خداوند هر قبيلهاى مجسمهاى را براى خودشان خدا قرار دادند با آنكه امر برعكس است همين بتها روز قيامت از آنها و عبادتشان تبرّى ميكنند و بيزارى ميجويند و با آنها ضدّيت و عناد و خصومت مينمايند چنانچه قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده ولى در ذيل روايت فرموده كه عبادت ركوع و سجود نيست بلكه آن اطاعت مردم است كسيكه اطاعت كند مخلوقى را در معصيت خالق بتحقيق عبادت نموده است او را فيض ره فرموده مراد امام عليه السلام آنستكه اراده فرموده خداوند از خدايانى كه گرفتند آنانرا بخدائى جز خدا رؤساء آنها را كه اطاعت آنان نمودند در معصيت خدا و بنظر حقير مراد امام عليه السّلام تعميم است و اينكه اختصاص به بتها ندارد نه آنكه شامل آنها نشود و خلاف ظاهر مراد باشد و كلمه ضدّ بر واحد و جمع اطلاق ميشود و اللّه اعلم ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَطَّلَعَ الغَيبَ أَمِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحمنِ عَهداً (78)
آيا غيب دارد که مال و اولاد پيدا ميكند، يا اينكه از خدا عهد و ميثاق گرفته که باو مال و اولاد دهد.
أَطَّلَعَ الغَيبَ همزه استفهام است که در اصل اطلع بوده و از باب افتعال است تاء منقوط در طاء مؤلف ادغام شده و چون همزه وصل است ساقط شده و همزه استفهام بر او وارد شده و علم غيب مختص بذات اقدس ربوبي است. چنانچه صريح آيات است و احدي خبر از آينده ندارد مگر بافاضه حق و اخبار او، حتي پيغمبر صلّي اللّه عليه و اله خود را ميفرمايد:
قُل ما كُنتُ بِدعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدرِي ما يُفعَلُ بِي وَ لا بِكُم احقاف آيه 8 و نيز ميفرمايد:
قُل إِن أَدرِي أَ قَرِيبٌ ما تُوعَدُونَ أَم يَجعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَداً عالِمُ الغَيبِ فَلا يُظهِرُ عَلي غَيبِهِ أَحَداً إِلّا مَنِ ارتَضي مِن رَسُولٍ الاية جن آيه 25. أَمِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحمنِ عَهداً وحي بر تو نازل شده يا پيغمبري خبري داده که خدا عهد و ميثاق داده که بكفار و مشركين مال و اولاد عنايت بفرمايد، و بر فرض اگر مال و اولاد هم بدهد براي مزيد اثم و معصيت و زيادتي عذاب است. چنانچه ميفرمايد:
وَ لا يَحسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّما نُملِي لَهُم خَيرٌ لِأَنفُسِهِم إِنَّما نُملِي لَهُم لِيَزدادُوا إِثماً وَ لَهُم عَذابٌ مُهِينٌ آل عمران آيه 178. و نيز ميفرمايد:
جلد 12 - صفحه 480
وَ اعلَمُوا أَنَّما أَموالُكُم وَ أَولادُكُم فِتنَةٌ انفال آيه 28. و فتنه در اينجا بمعني بلاء است.
- تنبيه- جميع نعم الهيّه در دنيا از عمر و جوارح و مال و اولاد و صحت و سلامت و غير اينها اگر بمصرف الهي صرف نعمت است، و تفضل و موجب مزيد مثوبات و درجات ميشود، و اگر بمصرف شيطاني و هواي نفساني صرف شود بلاء و مصيبت است، چنانچه عكس آن هم مختلف است، اگر بلائي و مصيبتي و مرضي بر مؤمن متوجه شد كفاره گناهان و موجب ارتفاع درجات و مزيد بر مثوبات است.
و اگر بر كفار و اهل ضلالت شد عقوبت دنيوي آنهاست تا رسد باخروي.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 78)- سپس قرآن به آنها چنین پاسخ میگوید: «آیا او از اسرار غیب آگاه شده یا از خدا عهد و پیمانی در این زمینه گرفته است»؟! (أَطَّلَعَ الْغَیْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً).
کسی میتواند چنین پیشگویی کند و رابطهای میان کفر و دارا شدن مال و فرزندان قائل شود که آگاه بر غیب باشد، زیرا ما هیچ رابطهای میان این دو نمیبینیم، و یا عهد و پیمانی از خدا گرفته باشد، چنین سخنی نیز بیمعنی است.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم