آیه 48 سوره اعراف
<<47 | آیه 48 سوره اعراف | 49>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و اهل اعراف مردانی را که به سیمایشان میشناسند آواز دهند و گویند: (دیدید که) جمع مال و جاه و آن فخر و تکبّرتان به حال شما اصلا سودمند نبود!
و اهل اعراف مردانی را که از نشانه هایشان می شناسند، آواز می دهند [و به عنوان سرزنش] می گویند: [امکانات مادی و] جمعیت [انسانی] شما و تکبّری که می ورزیدید، عذابی را از شما دفع نکرد.
و اهل اَعراف، مردانى را كه آنان را از سيمايشان مىشناسند، ندا مى دهند [و] مىگويند: «جمعيّت شما و آن [همه] گردنكشى كه مىكرديد، به حال شما سودى نداشت.»
ساكنان اعراف مردانى را كه از نشانيشان مىشناسند آواز دهند و گويند: آن خواسته كه گرد آورده بوديد و آن همه سركشى كه داشتيد شما را فايدهاى نبخشيد.
و اصحاب اعراف، مردانی (از دوزخیان را) که از سیمایشان آنها را میشناسند، صدا میزنند و میگویند: «(دیدید که) گردآوری شما (از مال و ثروت و آن و فرزند) و تکبّرهای شما، به حالتان سودی نداد!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«مَآ أَغْنَی عَنکُمْ»: چه سودی به حالتان داشت؟ چه سودی برایتان نداشت. «جَمْعُکُمْ»: گردآوری مال و ثروت و سپاه و غیره. جمعیّت. تعداد افراد. «مَا کُنتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ»: چیزهائی که بزرگشان میداشتید و بتانی که میپرستید. چیزی که همیشه بدان تکبّر میکردید. خود را بزرگتر از آن میدیدید که حق را بپذیرید.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ نادى أَصْحابُ الْأَعْرافِ رِجالًا يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيماهُمْ قالُوا ما أَغْنى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَ ما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ «48»
و اصحاب اعراف، (اولياى خدا كه ميان بهشت و جهنّم بر جايگاه بلندى مستقرّند) مردانى (از اهل دوزخ) را كه به سيمايشان مىشناسند، ندا مىدهند و مىگويند: جمعيّت و جمعآورى شما (از مال، مقام، همسر و فرزند) و آنچه همواره بدان تكبّر مىكرديد، به حال شما سودى نداشت.
جلد 3 - صفحه 73
نکته ها
سلمان فارسى مىگويد: «بيش از ده مرتبه از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه فرمود: «يا علىّ انّك و الاوصياء من بعدك اعراف بين الجنّة و النار»، «1» يا على! تو و امامان پس از تو، اصحاب اعراف ميان بهشت و جهنّم هستيد و هركس به شما معرفت داشت وارد بهشت مىشود و هركس منكر ولايت شما باشد، وارد جهنّم مىشود». «2»
پیام ها
1- در قيامت علاوه بر عذاب الهى، سرزنشهايى هم از انسانها نصيب دوزخيان مىشود. قالُوا ما أَغْنى عَنْكُمْ ...
2- مال، قدرت، دوستان و طرفداران، عامل نجات نيستند. «ما أَغْنى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ» خود انسان نيز در قيامت به اين حقيقت اعتراف مىكند. «ما أَغْنى عَنِّي مالِيَهْ» «3»
«1». بحار، ج 8، ص 337.
«2». تفسير اثنىعشرى.
«3». حاقّه، 28.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ نادى أَصْحابُ الْأَعْرافِ رِجالاً يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيماهُمْ قالُوا ما أَغْنى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَ ما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ (48)
«1» اصول كافى، كتاب الحجّة، جلد اوّل، صفحه 184، حديث 9- الاحتجاج، جلد اوّل، صفحه 338.
جلد 4 صفحه 78
وَ نادى أَصْحابُ الْأَعْرافِ: و ندا مىكنند اصحاب اعراف، رِجالًا يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيماهُمْ: مردانى را كه مىشناختند اهل اعراف آن مردمان را در دنيا به صفات و اسماء ايشان يا در عقبى به سياهى وجوه و كبودى چشم. قالُوا ما أَغْنى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ: گويند به كفار و فجار، چرا بىنياز نساخت از گرفتارى شما الحال جمعيت شما از مال و آل و جاه و ثروت و اعوان و انصار كه در دنيا مىداشتيد و به آن فخر و مباحات مىنموديد، وَ ما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ: و بىنياز ننمود استكبار و سركشى كردن شما به نخوت دائمه مستمره از قبول حق و تكبر بر محقين در دين و ضعفاء مؤمنين، و بتحقيق نصيحت نموديم شما را، پس مشغول شديد به جمع مال و تكثير خود، پس قبول نكرديد از ما؛ آن مال چه شد؟ و آن تكبر كجا رفت؟
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ نادى أَصْحابُ الْأَعْرافِ رِجالاً يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيماهُمْ قالُوا ما أَغْنى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَ ما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ (48)
ترجمه
و ندا كنند اهل اعراف مردانيرا كه ميشناسند آنها را بعلامتشان گويند
جلد 2 صفحه 430
بىنياز نكرد شما را جمعآورىتان و آنچه بوديد كه سركشى ميكرديد.
تفسير
انبياء عظام و اوصياء كرام از اهل اعراف بر بزرگان كفار و منافقين بانگ زده بر سبيل ملامت ميفرمايند شما بوديد كه در دنيا بمال و جلال و اعوان و انصار خود مى نازيديد و سركشى ميكرديد ديديد هيچ يك از آن اسباب و احوال در قيامت بدرد شما نخورد و اينكه ثانيا فرموده ميشناسند آنها را بسيماشان شايد براى اشاره بآن باشد كه آنها مسخ ميشوند و الا معلوم است كه اين خطاب بعد از معلوم شدن آنستكه آنها اهل جهنمند ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ بَينَهُما حِجابٌ وَ عَلَي الأَعرافِ رِجالٌ يَعرِفُونَ كُلاًّ بِسِيماهُم وَ نادَوا أَصحابَ الجَنَّةِ أَن سَلامٌ عَلَيكُم لَم يَدخُلُوها وَ هُم يَطمَعُونَ (46) وَ إِذا صُرِفَت أَبصارُهُم تِلقاءَ أَصحابِ النّارِ قالُوا رَبَّنا لا تَجعَلنا مَعَ القَومِ الظّالِمِينَ (47) وَ نادي أَصحابُ الأَعرافِ رِجالاً يَعرِفُونَهُم بِسِيماهُم قالُوا ما أَغني عَنكُم جَمعُكُم وَ ما كُنتُم تَستَكبِرُونَ (48) أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقسَمتُم لا يَنالُهُمُ اللّهُ بِرَحمَةٍ ادخُلُوا الجَنَّةَ لا خَوفٌ عَلَيكُم وَ لا أَنتُم تَحزَنُونَ (49)
چهار آيه است راجع باعراف و از آيات مشكله قرآن است و مفسرين هم حقّ تفسير اينها را اداء نكردند و برخورد بنكات آنها نكردند و ما در مجلد سوم كلم الطيب توضيح دادهايم و در اينجا هم ناچاريم مقدمة توضيح دهيم سپس بشرح آيات بپردازيم بحول و قوّه و تأييد الهي.
توضيح كلام- اينكه اعراف مكان مرتفعي است بين بهشت و جهنم و مشرف بر آنها که هم اهل بهشت مشاهده ميشوند و هم اهل جهنم و آنها هم مشاهده ميكنند كساني را که در اعراف هستند و اصحاب اعراف دو دسته هستند يك دسته فسّاق و عصات مؤمنين هستند که اينها بواسطه ايمانشان در جهنم نرفتند و بواسطه كثرت معاصي داخل بهشت نشدند اينها چون نظر باهل بهشت ميكنند بآنها سلام ميكنند چون در عقيده با آنها مشتركند و طمع و اميدوار هستند که رحمت و مغفرت الهي شامل حال آنها بشود و شفعائي بيابند و آنها را شفاعت كنند و چون نظر باهل جهنم ميكنند ميگويند خداوندا ما را با اينها قرار مده زيرا اينها كفار هستند و ما مؤمنين هستيم.
دسته دوم شفعاء هستند مثل ائمه اطهار (ع) مخصوصا امير المؤمنين (ع) که اينها اهل بهشت و اهل جهنم و اهل اعراف را بسيما و علامات ميشناسند که اگر ايمان دارند در صورت آنها ظاهر است و اگر ندارند كفر در صورت آنها
جلد 7 - صفحه 327
ظاهر است اينها تشريف ميآوردند و رو باهل جهنم ميكنند و ميفرمايند که شما اموالي را که جمع آوري كرديد شما را بينياز نكرد و آنچه تكبر ميورزيديد و ايمان نياورديد ديديد که گرفتار عذاب شديد و خيال ميكرديد که اينکه مؤمنين در اعراف هم بواسطه معاصي بهشت نخواهند رفت و قسم بر طبق آن ياد كرديد سپس خطاب باين مؤمنين معصيتكار که در اعراف هستند ميكنند که ما شما را شفاعت كرديم داخل بهشت شويد که هيچگونه حزني نداشته باشيد که چيزي از نعم بهشتي را از شما دريغ نخواهند داشت و هيچگونه خوفي هم نداشته باشيد که از عذاب و جهنم معاف شديد اينست خلاصه مفاد آيات و اللّه العالم، بپردازيم بشرح آيات:
وَ بَينَهُما حِجابٌ بين اهل بهشت و جهنم حجابي است که در جاي ديگر ميفرمايد فَضُرِبَ بَينَهُم بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِيهِ الرَّحمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ العَذابُ سوره حديد آيه 13.
وَ عَلَي الأَعرافِ رِجالٌ اعراف مقام مرتفعي است و از همين معني است عرف فرس که كاكل اسب است و اينکه مكان بين جنّت و نار است و مراد از رجال انبياء و ائمه اطهار سلام اللّه عليهم هستند چنانچه از حضرت صادق عليه السّلام مرويست در مجمع و برهان حديث مفصلي که فرمود
موقف عليها كلّ نبيّ و کل خليفة نبيّ مع المذنبين من اهل زمانه کما تقف صاحب الجيش مع الضعفاء من جنده و قد سبق المحسنون الي الجنة فيقول ذلک الخليفة للمذنبين الواقفين معه انظروا الي اخوانكم المحسنين قد سبقوا الي الجنة فيسلّم المذنبون عليهم و ذلک قوله و نادوا اصحاب الجنة ان سلام عليكم ثمّ اخبر سبحانه انّهم لم يدخلوها و هم يطمعون يعني هؤلاء المذنبين لم يدخلوا الجنة و هم يطمعون ان يدخلهم اللّه ايّانا بشفاعة النبي و الامام و ينظر هؤلاء المذنبون الي اهل النار فيقولون ربّنا لا تجعلنا مع القوم الظالمين
جلد 7 - صفحه 328
ثمّ ينادي اصحاب الاعراف و هم الانبياء و الخلفاء اهل النار مقرعين لهم ما اغني عنكم جمعكم و ما كنتم تستكبرون به أ هؤلاء المستضعفين الّذين كنتم تحقرونهم و تستطيلون بدنياكم عليهم اقسمتم لا ينالهم اللّه برحمة و لا يدخلون الجنة ثم يقولون لهؤلاء المستضعفين من امر من اللّه لهم بذلك ادخلوا الجنة لا خوف عليكم و لا انتم تحزنون
و از حضرت باقر عليه السّلام مرويست که تفسير فرمود رجال را بآل محمّد (ص) فرمود
هم آل محمّد لا يدخل الجنة الّا من عرفهم و عرفوه و لا يدخل النار الّا من انكرهم و انكروه.
و در روايت اصبغ إبن نباته از امير المؤمنين عليه السّلام سؤال شد از اينکه آيه فرمود
نحن نوقف يوم القيمة بين الجنة و النار فمن ينصرنا عرفناه بسيماه فادخلناه الجنة و من ابغضنا عرفناه بسيماه فادخلناه النار
و مؤيّد اينکه اخبار است اخباري که دلالت دارد که علي (ع) قسيم الجنة و النار است و بدست او است عصاي عوج (يسوق قوما الي الجنة و آخرين الي النار).
يَعرِفُونَ كُلًّا بِسِيماهُم معلوم است سيماء اهل بهشت بيضاء است و سيماء اهل جهنم سوداء يَومَ تَبيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسوَدُّ وُجُوهٌ آل عمران آيه 102، يعني انبياء و ائمه عليهم السّلام اهل بهشت و جهنم را بسيماء آنها ميشناسند بخصوص شيعيان امير المؤمنين (ع) که در پيشاني آنها نوشته ميشود و همچنين دشمنان او، در دعاي ندبه
و شيعتك علي منابر من نور مبيضّة وجوههم حولي في الجنة و هم جيراني.
وَ نادَوا أَصحابَ الجَنَّةِ يعني اينکه ضعفاء مؤمنين که در اعراف هستند و بواسطه كثرت معاصي داخل بهشت نشدند دوستان و رفقاء خود را در بهشت مشاهده ميكنند آنها را نداء ميكنند أَن سَلامٌ عَلَيكُم بآنها سلام ميكنند لَم يَدخُلُوها اينکه ضعفاء مؤمنين هنوز داخل بهشت نشدند و در اعراف هستند وَ هُم يَطمَعُونَ
جلد 7 - صفحه 329
لكن اميد بهشت را دارند که انبياء و ائمه عليهم السّلام آنها را شفاعت كنند بواسطه ايماني که دارند.
وَ إِذا صُرِفَت أَبصارُهُم تِلقاءَ أَصحابِ النّارِ و چون اينکه مؤمنين عصات رو ميكنند بطرف اصحاب آتش در جهنم و آنها را معذب بعذابهاي سخت ميبينند قالُوا از خداوند خود درخواست ميكنند رَبَّنا لا تَجعَلنا مَعَ القَومِ الظّالِمِينَ چون اينها بواسطه كفر و ظلم بخود و بانبياء و ائمه (ع) و بساير مردم که نگذاردند ايمان بياورند در جهنم معذب شدند ما که ايمان داريم غاية الامر گنهكاريم ما را با اينها قرار مده.
وَ نادي أَصحابُ الأَعرافِ انبياء و ائمه (ع) که تشريف آوردهاند براي شفاعت اعرافيها ندا ميكنند رِجالًا كساني را که در آتش هستند و يَعرِفُونَهُم بِسِيماهُم آنها را بعلامت كفر و عناد و ضلالت ميشناسند قالُوا بآنها ميگويند ما أَغني عَنكُم جَمعُكُم ديديد که بما ايمان نياورديد و مخالفت كرديد مال و منال و عدّه و عدّه که دور خود گرد كرده بوديد بينياز نكرد شما را از عذاب جهنم و گرفتار عذاب شديد وَ ما كُنتُم تَستَكبِرُونَ بزرگيها و تكبرهاي شما که باعث كفر و عناد شما بر انبياء و ائمه (ع) شد براي شما نتيجه بخش نشد.
أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقسَمتُم لا يَنالُهُمُ اللّهُ بِرَحمَةٍ آيا اينکه هايي که در اعراف هستند شما اهل جهنم قسم ياد كرديد که رحمت الهي شامل آنها نميشود و با شما در عذاب شركت ميكنند با اينكه ايمان دارند ادخُلُوا الجَنَّةَ انبياء و ائمه عليهم السّلام باين مؤمنين که در اعراف هستند خطاب ميكنند که برغم انف كفار و مخالفين ما شما را شفاعت كرديم داخل بهشت شويد لا خَوفٌ عَلَيكُم ديگر ترس از عذاب و جهنم نداشته باشيد که نجات پيدا كرديد وَ لا أَنتُم تَحزَنُونَ و محزون نباشيد که در بهشت هيچ موهبتي از شما دريغ نخواهد داشت متنعم باشيد بجميع نعم الهيه ابد الاباد.
330
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 48)- در این آیه اضافه میکند که: «و اصحاب اعراف مردانی از دوزخیان را که از چهره و سیمایشان میشناسند صدا میزنند (و مورد ملامت و سرزنش قرار میدهند که دیدید عاقبت) گردآوری اموال و نفرت در دنیا و تکبر ورزیدن از قبول حقّ، به شما سودی نداد» چه شد آن مالها؟ و کجا رفتند آن
ج2، ص50
نفرات؟ و چه نتیجهای گرفتید از آن همه کبر و خودپرستی؟ (وَ نادی أَصْحابُ الْأَعْرافِ رِجالًا یَعْرِفُونَهُمْ بِسِیماهُمْ قالُوا ما أَغْنی عَنْکُمْ جَمْعُکُمْ وَ ما کُنْتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم