آیه 45 سوره ابراهیم
<<44 | آیه 45 سوره ابراهیم | 46>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و شما (ستمکاران بودید که) در منازل ستمگران پیش از خود مسکن گزیدید و مشاهده کردید که عاقبت ما چه بر سر آنها آوردیم و بر شما سرگذشت آنها را مثل آوردیم (تا مگر عبرت گیرید و از کار زشت و ستمگری دست کشید، ولی هرگز پند نگرفته و بیدار نشدید).
و در مساکن کسانی که به خود ستم کردند، ساکن شدید، در صورتی که برای شما روشن و آشکار است که ما با آنان [به سبب ستم هایشان] چه کردیم و برای شما مثال ها [یِ پندآموزی از جامعه هایی که به وسیله عذاب نابود شدند] ذکر کردیم.
و در سراهاى كسانى كه بر خود ستم روا داشتند سكونت گزيديد، و براى شما آشكار گرديد كه با آنان چگونه معامله كرديم، و مَثَلها براى شما زديم.
در خانههاى كسانى كه خود بر خويشتن ستم مىكردند، جاى گرفتيد و دانستيد با آنان چگونه رفتار كرديم، و برايتان مثلها زديم.
(آری شما بودید که) در منازل (و کاخهای) کسانی که به خویشتن ستم کردند، ساکن شدید؛ و برای شما آشکار شد چگونه با آنان رفتار کردیم؛ و برای شما، مثلها (از سرگذشت پیشینیان) زدیم (باز هم بیدار نشدید)!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«مَسَاکِنِ»: منازل. خانه و کاشانه. سرزمین و دیار. «الأمْثَالَ»: مثَلها. ذکر صفاتی که پیشینیان داشتند و بیان مکافاتی که دیدند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ سَكَنْتُمْ فِي مَساكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ وَ تَبَيَّنَ لَكُمْ كَيْفَ فَعَلْنا بِهِمْ وَ ضَرَبْنا لَكُمُ الْأَمْثالَ «45»
و (شما بوديد كه) در خانههاى كسانى كه (پيش از شما بودند و) به خويشتن ستم كردند، ساكن شديد و براى شما روشن شد كه با آنان چه كرديم و براى شما مثلها زديم (پس چرا عبرت نگرفتيد)
پیام ها
1- بسيارى از انسانها از سرنوشت پيشينيان عبرت نمىگيرند و با آنكه در جاى آنان نشستهاند، همه چيز را فراموش مىكنند. «سَكَنْتُمْ فِي مَساكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُوا»
2- خداوند اتمام حجّت مىكند. «الَّذِينَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ، ضَرَبْنا لَكُمُ الْأَمْثالَ» (هم عذاب امّتهاى قبل را بيان مىكند و هم با مثالهاى متعدّد، مسايل را روشن مىسازد.)
3- سنّتهاى خدا بر تاريخ و جامعه ثابت و حاكم است. «تَبَيَّنَ لَكُمْ كَيْفَ فَعَلْنا بِهِمْ»
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 429
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ سَكَنْتُمْ فِي مَساكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ وَ تَبَيَّنَ لَكُمْ كَيْفَ فَعَلْنا بِهِمْ وَ ضَرَبْنا لَكُمُ الْأَمْثالَ (45)
وَ سَكَنْتُمْ فِي مَساكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ: و ساكن بوديد در منزلها و مكانهاى آنانكه ستم كردند بر نفسهاى خود به كفر و شرك و عصيان و طغيان مانند قوم عاد و ثمود. وَ تَبَيَّنَ لَكُمْ: و ظاهر شد براى شما به مشاهده منازل آنان از آثار آنچه به ايشان نازل شد از عذاب، و به اخبار متواتره از حال ايشان، مسلّم و محقّق آمد كَيْفَ فَعَلْنا بِهِمْ: چگونه كرديم بديشان، يعنى به چه وجه ايشان را مستأصل ساختيم و دمار از آنها برآورديم و مناهاى ايشان را از پاى در آورديم و آثار آنها را برانداختيم به سبب كفر و فرط عناد و لجاج و عصيان و طغيان آنان. وَ ضَرَبْنا لَكُمُ الْأَمْثالَ: و مثل زديم براى شما از احوال ايشان.
يا بيان كرديم كه آنها مثال شما بودند در كفر و استحقاق عذاب و عقاب.
جلد 7 - صفحه 72
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّما يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصارُ (42) مُهْطِعِينَ مُقْنِعِي رُؤُسِهِمْ لا يَرْتَدُّ إِلَيْهِمْ طَرْفُهُمْ وَ أَفْئِدَتُهُمْ هَواءٌ (43) وَ أَنْذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذابُ فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُوا رَبَّنا أَخِّرْنا إِلى أَجَلٍ قَرِيبٍ نُجِبْ دَعْوَتَكَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَ وَ لَمْ تَكُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ ما لَكُمْ مِنْ زَوالٍ (44) وَ سَكَنْتُمْ فِي مَساكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ وَ تَبَيَّنَ لَكُمْ كَيْفَ فَعَلْنا بِهِمْ وَ ضَرَبْنا لَكُمُ الْأَمْثالَ (45)
ترجمه
و مپندار البتّه خدا را بيخبر از آنچه بجا مىآورند ستمكاران جز اين نيست كه تأخير مىاندازد عذاب آنها را براى روزى كه خيره ميشود در آن چشمها
شتابندگان ببالا دارندگان سرهاشان را بر نميگردد بسوى آنها ديدگانشان و دلهاشان تهى است
و بيم ده مردم را از روز كه ميآيد آنها را عذاب پس ميگويند آنانكه ستم كردند پروردگار ما تأخير انداز عذاب ما را تا مدّتى نزديك اجابت ميكنيم دعوت تو را و متابعت مينمائيم پيغمبران را آيا نبوديد كه سوگند ياد مينموديد پيش از اين كه نيست براى شما زوالى
و ساكن شديد در مسكنهاى آنانكه ستم نمودند بر خودهاشان و ظاهر شد بر شما چگونه رفتار كرديم با ايشان و زديم براى شما مثلها را..
جلد 3 صفحه 239
تفسير
خداوند متعال براى آنكه كفّار تصوّر نكنند تأخير عقاب آنها براى بى خبرى و غفلت خداوند است از حال و كار آنها و نيز تسليت خاطر ستم زدگان خطاب به پيغمبر خود فرموده ولى مقصود ديگرانند و ميفرمايد كه گمان منما خداوند غافل است از اعمال ستمكاران بخويش و خلق جز اين نيست كه تأخير مىاندازد عذاب آنها را براى روز كه سر از قبرها بيرون ميآورند در حاليكه چشمهاى آنها گشاده و خيره است از هول و وحشت قيامت و شتابندگان و روى آورندگانند بصحراى محشر براى اجابت داعى الهى در حاليكه از شدّت بيم و هراس و حيرت سر بهوا راه مىپيمايند و قادر بر چشم بهمزدن نيستند و دلهاى آنها خالى و تهى از عقل و فهم و قوّت و جرئت است و قمّى ره فرموده يعنى دلهاشان پاره پاره باشد از خفقان و بنظر حقير اين تعبير بمنزله آنستكه در فارسى ميگويند دلهاشان آب شد يعنى بىتاب و قرار گرديد مقصود تشبيه بآب و هوا است در بىتابى و بىقرارى و بيم ده اى پيغمبر مردم را از روز قيامت كه روز نزول عذاب است بر آنها پس ميگويند ستمكاران بر خويش و خلق از روى عجز پروردگارا ما را بدنيا برگردان و مدت كمى مهلت ده بما تا ما دعوت تو را بتوحيد و ساير معارف حقه اجابت نمائيم و بدستور انبياء عمل كنيم و خودمان را از استحقاق عذاب بيرون بياوريم و خطاب مستطاب الهى بآنها ميرسد كه آيا شما نبوديد كه از فرط جهالت و غرور قسم ميخورديد كه ما بهمين حال باقى خواهيم ماند و حشر و نشر و حساب و عذابى نيست در صورتى كه پيغمبران حجّت را بر شما تمام نموده بودند و قصص انبياء گذشته و امّتهاى آنها بتواتر براى شما نقل و ثابت شده بود كه خداوند چگونه آنها را معذب فرمود با آنكه شما در اراضى و ديار آنها منزل و مسكن نموده بوديد و از مشاهده آثار باقيه در آن امكنه عارف باحوال آنها شده بوديد و ميدانستيد خداوند با آنها چه معاملهاى فرمود با تمام اينها باز دست از كفر و نفاق و ظلم و شقاق برنداشتيد حال هم اگر بر گرديد بدنيا همانكه بوديد خواهيد بود ما براى تعليم و ارشاد و تنبيه و انذار شما از هيچ چيز فرو گذار نكرديم علاوه بر دليل و برهان حكاياتى نقل نموديم و مثلهائى زديم كه شايد موجب اعتبار شما شود و شما چنان سرگرم بدنيا بوديد كه هيچ اعتناء نداشتيد حال عمر دنيا تمام شد و اينجا دار آخرت است كه باقى و برقرار خواهد بود.
جلد 3 صفحه 240
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ سَكَنتُم فِي مَساكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَنفُسَهُم وَ تَبَيَّنَ لَكُم كَيفَ فَعَلنا بِهِم وَ ضَرَبنا لَكُمُ الأَمثالَ (45)
و سكونت پيدا كرديد و جاي گير شديد در مساكن ظالمين پيشينيان و بر شما واضح شد که چگونه با آنها معامله كرديم و بچه عذابهايي هلاك شدند و
جلد 11 - صفحه 403
ضرب المثل براي شما زديم که متنبّه بشويد و بخود بيائيد و بترسيد.
وَ سَكَنتُم فِي مَساكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُوا عطف به ا لم تكونوا است و مراد مشركين و كفار قبل است: قوم نوح، عاد، ثمود، قوم لوط، قوم شعيب: فرعونيان قوم ابرهه و غير اينها که آنها رفتند و زوال پيدا كردند شما هم ميرويد و زائل ميشويد و ديگران ميآيند و جاي گير شما ميشوند.
وَ تَبَيَّنَ لَكُم كَيفَ فَعَلنا بِهِم قوم نوح بغرق هلاك شدند، عاد بباد، ثمود و قوم شعيب بصيحه و صاعقه، قوم لوط و ابرهه بامطار حجار، فرعونيان بغرق و هكذا.
وَ ضَرَبنا لَكُمُ الأَمثالَ که عاقبت شرك و كفر و ظلم و طغيان و فسق و فجور اينست با شما هم اينکه نوع معامله ميشود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 45)- «شما همانها نبودید که در کاخها و منازل و مساکن کسانی که به خویشتن ستم کرده بودند سکونت جستید» (وَ سَکَنْتُمْ فِی مَساکِنِ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ).
«و برای شما این واقعیت به خوبی آشکار شده بود که ما بر سر آنها چه آوردیم» (وَ تَبَیَّنَ لَکُمْ کَیْفَ فَعَلْنا بِهِمْ).
«و برای شما مثالها (ی تکان دهنده از حالات امتهای پیشین) ذکر کردیم» (وَ ضَرَبْنا لَکُمُ الْأَمْثالَ).
اما هیچ یک از این درسهای عبرت در شما مؤثر نیفتاد و همچنان به اعمال ننگین و ظلم و ستم خویش ادامه دادید.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم