آیه 43 سوره سبأ

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه ۴۳ سبأ)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَٰذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَٰذَا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرًى ۚ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ

مشاهده آیه در سوره


<<42 آیه 43 سوره سبأ 44>>
سوره : سوره سبأ (34)
جزء : 22
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و چون (توسط رسول) بر کافران آیات روشن ما تلاوت شود گویند: این شخص جز آنکه مردی است که می‌خواهد شما را از آنچه پدرانتان می‌پرستیدند برگرداند هیچ مزیّت دیگری ندارد. و نیز گفتند: این قرآنش هم جز آنکه خود فرابافته (و به دروغ به خدا نسبت می‌دهد) چیز دیگری نباشد. و کافران چون آیات حقّ بر (هدایت) آنها آمد گفتند که این کتاب جز آنکه سحری آشکار است چیز دیگری نیست.

و هنگامی که آیات روشن ما بر آنان خوانده شود، می گویند: این نیست مگر مردی که می خواهد شما را از آنچه پدرانتان می پرستیدند، باز دارد. و می گویند: این قرآن جز دروغی ساختگی نیست. و کافران درباره حق، هنگامی که به سویشان آمد گفتند: این جز جادویی آشکار نیست!!

و چون آيات تابناك ما بر آنان خوانده مى‌شود مى‌گويند: «اين جز مردى نيست كه مى‌خواهد شما را از آنچه پدرانتان مى‌پرستيدند باز دارد.» و [نيز] مى‌گويند: «اين جز دروغى بربافته نيست.» و كسانى كه به حق -چون به سويشان آمد- كافر شدند مى‌گويند: «اين جز افسونى آشكار نيست.»

چون آيات روشن ما بر آنان خوانده شد، گفتند: جز اين نيست كه اين مردى است كه مى‌خواهد شما را از آنچه پدرانتان مى‌پرستيدند بازدارد. و گفتند: اين جز دروغى به هم بافته، چيز ديگرى نيست. و كسانى كه به خدا كافر شده بودند، چون سخن حق بر آنها نازل شد گفتند: اين چيزى جز جادويى آشكار نيست.

و هنگامی که آیات روشنگر ما بر آنان خوانده می‌شود، می‌گویند: «او فقط مردی است که می‌خواهد شما را از آنچه پدرانتان می‌پرستیدند بازدارد!» و می‌گویند: «این جز دروغ بزرگی که (به خدا) بسته شده چیز دیگری نیست!» و کافران هنگامی که حق به سراغشان آمد گفتند: «این، جز افسونی آشکار نیست!»

ترجمه های انگلیسی(English translations)

When Our manifest signs are recited to them, they say, ‘This is just a man who desires to keep you from what your fathers used to worship.’ And they say, ‘This is nothing but a fabricated lie.’ The faithless say of the truth when it comes to them: ‘This is nothing but plain magic,’

And when Our clear communications are recited to them, they say: This is naught but a man who desires to turn you away from that which your fathers worshipped. And they say: This is naught but a lie that is forged. And those who disbelieve say of the truth when it comes to them: This is only clear enchantment.

And if Our revelations are recited unto them in plain terms, they say: This is naught else than a man who would turn you away from what your fathers used to worship; and they say: This is naught else than an invented lie. Those who disbelieve say of the truth when it reacheth them: This is naught else than mere magic.

When Our Clear Signs are rehearsed to them, they say, "This is only a man who wishes to hinder you from the (worship) which your fathers practised." And they say, "This is only a falsehood invented!" and the Unbelievers say of the Truth when it comes to them, "This is nothing but evident magic!"

معانی کلمات آیه

  • افك: دروغ بزرگ. در جوامع الجامع فرموده: «الافك: ابلغ الكذب» آن اصل به معنى برگرداندن چيزى از حقيقت آنست.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ إِذا تُتْلى‌ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالُوا ما هذا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كانَ يَعْبُدُ آباؤُكُمْ وَ قالُوا ما هذا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرىً وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ «43»

جلد 7 - صفحه 457

و هرگاه آيات روشن ما بر آنان خوانده شود گويند: جز اين نيست كه اين مرد مى‌خواهد شما را از آن چه پدرانتان مى‌پرستيدند باز دارد. و گويند:

اين قرآن جز دروغى بافته شده نيست. و كسانى كه كفر ورزيدند، همين كه حقّ به سراغشان آمد، گفتند: اين، جز يك جادو و سحر روشن چيز ديگرى نيست.

نکته ها

كلمه‌ «بَيِّناتٍ» جمع «بينة» به دليلى گفته مى‌شود كه حقّ بودن آن روشن است. و كلمه‌ «إِفْكٌ» به چيزى گفته مى‌شود كه وارونه شده و از صورت اصلى خود برگشته است.

پیام ها

1- آيات الهى، روشن است و انكار كفّار به خاطر لجاجت آنهاست. «بَيِّناتٍ»

2- شيوه‌ى انكار كفّار عبارت است از:

الف: تحقير رهبر. «ما هذا إِلَّا رَجُلٌ»

ب: تهمت. «يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ»

ج: تكيه بر روش پدران و پيشينيان خود. «يَعْبُدُ آباؤُكُمْ»

3- كفّار، با طرح خط فكرى و عملى نياكان گمراه، ديگران را تحريك مى‌كردند تا در برابر انبيا بايستند. «يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كانَ يَعْبُدُ آباؤُكُمْ»

4- تقليد كوركورانه مانع پيشرفت انسان است. «يَعْبُدُ آباؤُكُمْ»

5- كفّار، هم با پيام مخالفند و هم با پيام آور. «ما هذا إِلَّا رَجُلٌ‌- ما هذا إِلَّا إِفْكٌ»

6- كفّار، براى موفقيّت خود، از هر نوع تبليغ و تأكيد منفى استفاده مى‌كنند. «ما هذا إِلَّا رَجُلٌ‌- ما هذا إِلَّا إِفْكٌ‌- إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ»

7- يكى از موانع شناخت، كفر است. قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِ‌ ... إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ

تفسير نور(10جلدى)، ج‌7، ص: 458

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ إِذا تُتْلى‌ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالُوا ما هذا إِلاَّ رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كانَ يَعْبُدُ آباؤُكُمْ وَ قالُوا ما هذا إِلاَّ إِفْكٌ مُفْتَرىً وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِينٌ (43)

وَ إِذا تُتْلى‌ عَلَيْهِمْ‌: و زمانى كه خوانده شود بر ايشان، آياتُنا بَيِّناتٍ‌: آيتهاى ما يعنى قرآن در حاليكه روشن و هويدا باشند در دلالت بر هدايت، قالُوا ما هذا إِلَّا رَجُلٌ‌: گويند با يكديگر نيست اين شخص (يعنى حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله) كه اين كلام را بر ما مى‌خواند مگر مردى كه، يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ‌:

مى‌خواهد باز دارد شما را، عَمَّا كانَ يَعْبُدُ آباؤُكُمْ‌: از آنچه بودند كه پيوسته مى‌پرستيدند آن را پدران شما، يعنى مدعاى او آنست كه شما را از بت‌پرستى‌

جلد 10 - صفحه 545

منع كند و به دين و آئين خود تابع گرداند. وَ قالُوا ما هذا: و گفتند نيست اين كلام كه مى‌خواند يعنى قرآن، إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرىً‌: مگر دروغى بر بافته شده و به خدا نسبت داده، وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا: و گفتند آنانكه كافر شدند، لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ‌: مر حقّ را كه نبوت يا اسلام يا قرآن است وقتى كه آمد ايشان را، إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ‌: نيست اين مگر سحر آشكارا. در اين قول انكار عظيم و غضب شديد و تعجب بليغ است از امر ايشان.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ إِذا تُتْلى‌ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالُوا ما هذا إِلاَّ رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كانَ يَعْبُدُ آباؤُكُمْ وَ قالُوا ما هذا إِلاَّ إِفْكٌ مُفْتَرىً وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِينٌ (43) وَ ما آتَيْناهُمْ مِنْ كُتُبٍ يَدْرُسُونَها وَ ما أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ (44) وَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ ما بَلَغُوا مِعْشارَ ما آتَيْناهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ (45)

ترجمه‌

و چون خوانده شود بر آنها آيتهاى ما گويند نيست اين مگر مردى كه ميخواهد بازدارد شما را از آنچه كه ميپرستيدند پدرانتان و گويند نيست اين مگر دروغى نسبت داده شده و گويند آنها كه كافر شدند مر حقّ را هنگاميكه آمد

جلد 4 صفحه 369

آنها را نيست اين مگر جادوئى آشكار

و نداديم بآنها كتابهائى كه بدرس خوانند آنها را و نفرستاديم بسوى آنها پيش از تو بيم‌دهنده‌اى‌

و تكذيب كردند آنها كه بودند پيش از اينها و نرسيدند بده يك آنچه داديم بآنها پس تكذيب كردند فرستادگان مرا پس چگونه بود ناپسنديدن من.

تفسير

خداوند متعال متعرّض شمّه‌اى از اخلاق ناپسنديده مشركين مكّه شده ميفرمايد كه چون آيات قرآنيّه كه واضح است بودن آنها از جانب ما براى آنان تلاوت شود بدون تأمل و تفكّر از روى تعصّب و عناد ميگويند اين پيغمبر نيست مردى است كه ميخواهد شما را از طريقه آباء و اجدادتان بازدارد و تابع خود كند و اين قرآنيكه آورده نيست جز آنكه دروغى بخدا بسته و آنها بضميمه ساير كفّار و معاندين از اهل ادب كه احساس مينمودند فوق العاده بودن قرآن را ميگفتند پر واضح است كه اين سحر است در صورتى كه قبلا ما نه كتابى براى آنها فرستاده بوديم كه بخوانند آنرا و در آن دستورى باشد بر جواز عبادت بت و نه پيغمبرى كه بترساند آنها را از مخالفت طريقه آباء و اجدادشان و يكى از اين دو امر موجب شبهه آنها شده باشد بلكه پيغمبرانى براى پيشينيان آنها فرستاده شده بود كه همه دعوت بتوحيد و منع از ستايش و پرستش بت مينمودند و آنها انبياء ما را تكذيب كردند و بكيفر آن در دنيا رسيدند و ما باينها ده يك آنها قوّه و توانائى نداده‌ايم يا براى آنها ده يك موجبات هدايتى كه براى اينها فراهم نموده‌ايم فراهم ننموديم و در هر حال كفر و طغيان از اينها نارواتر است پس چگونه خواهد بود حال اينها با ناپسند بودن اخلاق و اعمالشان نزد من و مبتلا شدن بعقوبت آن با آنكه قوّه و توانائيشان از آنها كمتر يا موجبات هدايت برايشان فراهمتر است و احتمال اوّل از ابن عبّاس نقل شده و مؤيّد احتمال دوم روايت قمّى ره است كه فرموده پيشينيان آنها انبياء خودشان را تكذيب نمودند و خداوند بانبياء آنها ده يك محمّد و آل محمّد فضيلت و موجبات هدايت عطا نفرموده بود و معلوم است كه فضيلت و هدايت آنذوات مقدسه موجبات هدايت اين امّت است و هيچ عذرى براى آنها در تخلّف از دستوراتشان نبوده و نخواهد بود.

جلد 4 صفحه 370

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَاليَوم‌َ لا يَملِك‌ُ بَعضُكُم‌ لِبَعض‌ٍ نَفعاً وَ لا ضَرًّا وَ نَقُول‌ُ لِلَّذِين‌َ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذاب‌َ النّارِ الَّتِي‌ كُنتُم‌ بِها تُكَذِّبُون‌َ (42) وَ إِذا تُتلي‌ عَلَيهِم‌ آياتُنا بَيِّنات‌ٍ قالُوا ما هذا إِلاّ رَجُل‌ٌ يُرِيدُ أَن‌ يَصُدَّكُم‌ عَمّا كان‌َ يَعبُدُ آباؤُكُم‌ وَ قالُوا ما هذا إِلاّ إِفك‌ٌ مُفتَري‌ً وَ قال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لِلحَق‌ِّ لَمّا جاءَهُم‌ إِن‌ هذا إِلاّ سِحرٌ مُبِين‌ٌ (43)

‌پس‌ ‌در‌ روز قيامت‌ مالك‌ نيستند بعض‌ ‌شما‌ بعض‌ ديگر ‌را‌ نه‌ مي‌توانند نفعي‌ برسانند و نه‌ ضرري‌ دفع‌ كنند و مي‌گوئيم‌ ‌به‌ كساني‌ ‌که‌ ظلم‌ كردند بچشيد عذاب‌ آتش‌ ‌را‌ ‌آن‌ آتشي‌ ‌که‌ بوديد تكذيب‌ مي‌كرديد.

و زماني‌ ‌که‌ تلاوت‌ شود ‌بر‌ ‌آنها‌ آيات‌ ‌ما گفتند نيست‌ ‌اينکه‌ تلاوت‌ كننده‌ مگر مردي‌ ‌که‌ اراده‌ كرده‌ ‌شما‌ ‌را‌ باز دارد و جلوگيري‌ كند ‌از‌ ‌آن‌ چه‌ ‌که‌ پدران‌ ‌شما‌ عبادت‌ مي‌كردند و گفتند نيست‌ ‌اينکه‌ آيات‌ مگر دروغ‌ ‌که‌ افترا بخدا بسته‌ و گفتند كساني‌ ‌که‌ كافر شدند ‌از‌ ‌براي‌ حق‌ چون‌ آمد ‌آنها‌ ‌را‌ نيست‌ ‌اينکه‌ مگر سحر آشكار.

فَاليَوم‌َ لا يَملِك‌ُ بَعضُكُم‌ لِبَعض‌ٍ نَفعاً وَ لا ضَرًّا نه‌ شيطان‌ و نه‌ الهه ‌شما‌ و نه‌ اكابر و رؤساي‌ ‌شما‌ ‌براي‌ اتباع‌ ‌خود‌ قدرت‌ اينكه‌ نفعي‌ ‌به‌ ‌آنها‌ برسانند ‌ يا ‌ دفع‌ ضرري‌ ‌از‌ ‌آنها‌ بكنند ندارند تماما معذب‌ ‌به‌ عذاب‌ هستند متبوع‌ و تابع‌، آلهه‌ و عبده‌.

وَ نَقُول‌ُ لِلَّذِين‌َ ظَلَمُوا چه‌ ظلم‌ بدين‌ ‌که‌ شرك‌ ‌باشد‌ ‌که‌ فرمود: إِن‌َّ الشِّرك‌َ لَظُلم‌ٌ عَظِيم‌ٌ (لقمان‌ آيه 13) و چه‌ ظلم‌ ‌به‌ نفس‌ ‌که‌ ايمان‌ نياوردند و چه‌ ظلم‌ ‌به‌ ‌غير‌ ‌که‌ مانع‌ ديگران‌ شدند.

جلد 14 - صفحه 575

ذُوقُوا عَذاب‌َ النّارِ الَّتِي‌ كُنتُم‌ بِها تُكَذِّبُون‌َ تكذيب‌ معاد و جهنم‌ و عذاب‌ مي‌كردند.

إِذا تُتلي‌ عَلَيهِم‌ آياتُنا بَيِّنات‌ٍ تلاوت‌ كننده‌ حضرت‌ رسالت‌ آيات‌ بينات‌ آيات‌ شريفه‌ قرآن‌ مجيد ‌که‌ تمامش‌ روشن‌ و واضح‌ و حق‌ و مطابق‌ ‌با‌ عقل‌ ‌است‌.

قالُوا ما هذا اشاره‌ ‌به‌ حضرت‌ رسالت‌ ‌است‌.

إِلّا رَجُل‌ٌ يُرِيدُ أَن‌ يَصُدَّكُم‌ عَمّا كان‌َ يَعبُدُ آباؤُكُم‌ اراده‌ كرده‌ ‌که‌ ‌شما‌ دست‌ ‌از‌ دين‌ آباء و اجداد ‌خود‌ برداريد و آلهه‌ ‌خود‌ ‌را‌ رها كنيد و بيائيد موحد و خداپرست‌ شويد.

وَ قالُوا ما هذا إِلّا إِفك‌ٌ مُفتَري‌ً مشار اليه‌ ممكن‌ ‌است‌ آيات‌ شريفه قرآن‌ ‌باشد‌ و ممكن‌ ‌است‌ دعوت‌ ‌به‌ توحيد ‌باشد‌، افك‌ دروغ‌ ‌است‌ و افتري‌ دروغ‌ بستن‌ ‌به‌ ‌خدا‌ ‌است‌ ‌که‌ مي‌گويد ‌اينکه‌ آيات‌ ‌از‌ جانب‌ حق‌ نازل‌ ‌شده‌ و ‌من‌ ‌از‌ طرف‌ ‌او‌ آمده‌ام‌.

وَ قال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا چه‌ مشرك‌ و چه‌ يهود و چه‌ مجوس‌ و چه‌ نصاري‌ و چه‌ دهري‌ طبيعي‌ ‌که‌ تمام‌ كافر هستند.

لِلحَق‌ِّ تمام‌ كافر ‌به‌ حق‌ هستند ‌که‌ دين‌ مقدس‌ اسلام‌ ‌باشد‌.

لَمّا جاءَهُم‌ ‌با‌ معجزات‌ واضحه‌ و بيانات‌ شافيه‌ و ادله روشن‌.

إِن‌ هذا إِلّا سِحرٌ مُبِين‌ٌ تمام‌ معجزات‌ ‌را‌ سحر پنداشتند.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 43)- با کدام منطق آیات ما را انکار می‌کنند؟

آیات گذشته از وضع مشرکان و افراد بی‌ایمان در قیامت سخن می‌گفت، در اینجا بار دیگر به وضع آنها در این دنیا پرداخته عکس العمل آنان را در برابر شنیدن قرآن بازگو می‌کند، تا روشن شود آن سرنوشت شوم در قیامت معلول این موضعگیری غلط در مقابل آیات الهی در دنیاست.

نخست می‌گوید: «هنگامی که آیات روشنگر ما بر آنها خوانده می‌شود می‌گویند: این مرد فقط می‌خواهد شما را از آنچه نیاکانتان پرستش می‌کردند باز دارد» (وَ إِذا تُتْلی عَلَیْهِمْ آیاتُنا بَیِّناتٍ قالُوا ما هذا إِلَّا رَجُلٌ یُرِیدُ أَنْ یَصُدَّکُمْ عَمَّا کانَ یَعْبُدُ آباؤُکُمْ).

ج4، ص49

این نخستین عکس العمل آنها در برابر این «آیات بینات» است که به منظور تحریک حس عصبیت در این قوم متعصب مطرح می‌کردند.

سپس دومین گفتاری را که برای ابطال دعوت پیامبر صلّی اللّه علیه و اله مطرح می‌ساختند بیان می‌کند، می‌فرماید: «و آنها می‌گویند: این (قرآن) جز دروغ بزرگی که به خدا بسته شده چیز دیگری نیست»! (قالُوا ما هذا إِلَّا إِفْکٌ مُفْتَریً).

و بالأخره سومین اتهامی را که به پیامبر صلّی اللّه علیه و اله بستند تهمت «سحر» بود، چنانکه در پایان آیه می‌خوانیم: «کسانی که کافر شدند هنگامی که حق به سراغشان آمد گفتند: این چیزی جز سحر آشکار نیست»! (وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی ، ج‏8، ص: 451

منابع