آیه 41 سوره یس
<<40 | آیه 41 سوره یس | 42>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و برهان دیگر برای آنان آن که ما فرزندان آنان (یعنی بشر) را در کشتی پربار سوار گردانیدیم.
و برای آنان نشانه ای دیگر [از قدرت و رحمت ما] این [است] که فرزندانشان را در کشتی هایی پر [از اجناس و وسایل] حمل کردیم،
و نشانهاى [ديگر] براى آنان اينكه: ما نياكانشان را در كشتى انباشته، سوار كرديم.
عبرتى ديگر براى آنها آنكه نياكانشان را در آن كشتى انباشته شده سوار كرديم.
نشانهای (دیگر از عظمت پروردگار) برای آنان است که ما فرزندانشان را در کشتیهایی پر (از وسایل و بارها) حمل کردیم.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- مشحون: پر شده. شحن، پر كردن «شحن السفينة شحنا: ملأها» آن فقط دو بار در قرآن آمده است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ آيَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ «41» وَ خَلَقْنا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ ما يَرْكَبُونَ «42»
و نشانهاى (ديگر) براى آنان، آن است كه ما فرزندانشان را در كشتىهاى پر از بار سوار كرديم. و براى آنان مركبهاى ديگرى مانند همان، (از قبيل اسب و شتر ...) آفريديم.
وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلا صَرِيخَ لَهُمْ وَ لا هُمْ يُنْقَذُونَ «43»
و اگر بخواهيم آنان را غرق مىكنيم، به گونهاى كه نه فريادرسى برايشان باشد و نه (از دريا) نجات داده شوند.
إِلَّا رَحْمَةً مِنَّا وَ مَتاعاً إِلى حِينٍ «44»
مگر آنكه بار ديگر رحمت ما شامل حالشان شود و تا مدّتى (ديگر از زندگى) بر خوردار باشند.
نکته ها
بهرهگيرى از كشتىها و حيوانات، بارها در قرآن به عنوان نعمتهاى الهى مطرح شده است، ولى در اين آيه به عنوان وسيلهاى براى حمل فرزندان آمده تا انسان با عقل و عاطفه نعمت الهى را درك كند. «حَمَلْنا ذُرِّيَّتَهُمْ»
همين امروز نيز اگر كشتىهاى نفتكش و حمل گندم و مواد غذايى در اقيانوسها به حركت در نيايند، زندگى بشر فلج مىشود. علاوه برآنكه حمل و نقل از طريق دريا، ارزانترين راه براى انتقال كالاهاى حجيم وسنگين است.
پیام ها
1- اين خداوند است كه آب را به گونهاى قرار داده كه انسان مىتواند با ساخت كشتى بر روى آن حركت كند و اين از نشانههاى قدرت الهى است. وَ آيَةٌ ...أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ»
جلد 7 - صفحه 542
2- مَركب و وسيله نقليه كه از ضروريّات زندگى بشر است، يك نعمت ويژه و نشانهاى از لطف و تدبير الهى است. «خَلَقْنا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ ما يَرْكَبُونَ»
3- دست خدا در قهر و غضب باز است. به خود مغرور نشويم. «إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ»
4- اگر قهر خدا سرازير شود احدى فريادرس نيست. پس نبايد احساس امنيّت صد در صد داشته باشيم. «إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلا صَرِيخَ لَهُمْ»
5- هرگز نجات خود را در سايهى عوامل مادّى نپنداريم. «رَحْمَةً مِنَّا»
6- هر كس اجلى دارد و زندگى ما محدود است. «مَتاعاً إِلى حِينٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ آيَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ (41)
بعد از آن تعداد نوع ديگر از نعم را فرمايد:
وَ آيَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّيَّتَهُمْ: و نشانه ديگر از آيات قدرت ما مرايشان راست كه ما برداشتيم پدران و اجداد ايشان را از زمين در وقت طوفان و نشانديم، فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ: در كشتى حضرت نوح عليه السلام كه مملو بود از مردمان و ساير حيوانات و ما يحتاج ايشان.
نكته:
اطلاق ذريه بر آباء به اعتبار آنكه ايشان اصل خلقت اولادند، چه اولاد از ايشان مخلوقند و «ذر» به معنى خلق است، اگرچه اكثر استعمال ذريه در اولاد است. يا آنكه مراد آن باشد كه خداى تعالى پدران پيشين آنها را در كشتى نشاند و ذريه در اصلاب آنها بودند و بنابراين تخصيص به جهت ابلغيت آن باشد در امتنان.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ آيَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ (41) وَ خَلَقْنا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ ما يَرْكَبُونَ (42) وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلا صَرِيخَ لَهُمْ وَ لا هُمْ يُنْقَذُونَ (43) إِلاَّ رَحْمَةً مِنَّا وَ مَتاعاً إِلى حِينٍ (44) وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا ما بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَ ما خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (45)
وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ إِلاَّ كانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ (46) وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَ نُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (47) وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (48) ما يَنْظُرُونَ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ يَخِصِّمُونَ (49) فَلا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَ لا إِلى أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ (50)
ترجمه
و دليلى است براى آنها كه ما حمل نموديم نسل آنها را در كشتى پر كرده شده
و آفريديم براى آنها مانند آن آنچه سوار ميشوند
و اگر بخواهيم غرق ميكنيم آنها را پس نيست فرياد رسى براى آنها و نه آنها رهانيده ميشوند بسببى
مگر رحمتى از ما و برخوردارى تا وقت مقدّر
و چون گفته شود بآنها بپرهيزيد از آنچه پيش روى شما است و آنچه پشت سر شما است باشد كه شما رحم كرده شويد
و نميآيد آنها را دليلى از دليلهاى پروردگارشان مگر آنكه ميباشند از آن روى گردانندگان
و چون گفته شود بآنها انفاق كنيد از آنچه روزى داد شما را خداوند گويند آنها كه كافر شدند بآنان كه ايمان آوردند آيا اطعام كنيم كسيرا كه اگر ميخواست خدا اطعام ميكرد او را نيستيد شما مگر در گمراهى آشكار
و ميگويند كى خواهد بود اين وعده اگر هستيد راستگويان
انتظار نميبرند مگر يك بانك بلندى كه ميگيرد آنها را با آنكه آنها با يكديگر منازعه مينمايند
پس استطاعت ندارند وصيّت نمودن را و نه بسوى كسان خود برميگردند.
تفسير
و يكى از دلائل علم و قدرت الهى براى نوع بشر آنستكه خداوند ذريّه و نسل آن نوع را بدوا در كشتى نوح عليه السّلام كه پر بود از نوع انسان و ساير حيوانات يا مجهّز بود بلوازم كشتىرانى حمل فرمود و از غرق نجات داد و اينكه تعبير بذريّه فرموده با آنكه محمول خود آن نوع بوده براى آنستكه از ابتداء خلقت نوع بشر كشتى نبوده خداوند ذريه و نسل آدم عليه السّلام را بوسيله آن حمل نموده مانند آنكه فرموده باشد ما بنى آدم را حمل نموديم و بعدا اين سنّت در آن ذريّه جارى گرديد و باقى خواهد بود و بعضى گفتهاند ذريّه بمعناى آباء است چون ذرء بمعناى خلق است و اولاد از آباء خلق ميشود و به اين جهت آنرا ذريّه گويند و اينجا مراد آنستكه خداوند آباء آنها را حمل نمود در كشتى و بعضى گفتهاند مراد از ذريّه كه خدا ميفرمايد حمل نموديم ذرياتى است كه در اصلاب پدرانشان بوده و در كشتى نوح عليه السّلام حمل شدند و باين وسيله خداوند اين نوع را حفظ فرمود و
جلد 4 صفحه 410
بعضى گفتهاند مراد از ذريه اطفال و اولاد است كه با خودشان بكشتى مينشانند يا بتجارت ميفرستند و تخصيص آنها بذكر براى آسانتر بودن ركوب كشتى است براى كودكان از ساير مراكب و بالنّسبه بسائر مردم و بنابراين اختصاص بكشتى نوح عليه السّلام ندارد و بنظر حقير بهترين معانى همانستكه بدوا ذكر شد و نديدم كسى متعرّض آنشده باشد چون هر بندهئى نصيبى دارد اينهم نصيب بنده بوده و ذريات بصيغه جمع نيز قرائت شده است و خداوند براى بنى آدم مراكب ديگرى را هم خلق فرمود كه مانند كشتى است در سهولت رفتار چون شتر را هوار كه آنرا كشتى بيابان خواندهاند و ساير سيّارات بحرى و برّى و هوائى كه اخيرا اختراع شده و همه بحول و قوّه الهى بوده كه موادّ آنرا براى بشر آماده و علم تأليف آنرا بآنها داده است و مانند كشتى جمعى در آن مىنشينند و بسهولت مسافرت ميكنند و اگر بخواهد خدا همه را يك مرتبه غرق و هلاك مينمايد و دادرسى براى آنها نيست و نجات داده نخواهند شد و اينهم از شواهد معناى اوّل است كه بنظر حقير رسيد چون معلوم است كه مربوط بكشتى نوح عليه السّلام نيست و با معناى اخير هم موافق است ولى آن معنى از جهات ديگرى خلاف ظاهر است و نجات داده نخواهند شد مگر بوسيله رحمت خدا و براى برخوردار شدن از نعم الهيّه در دنيا مدّتيكه از عمرشان باقى مانده تا اجلشان برسد و كلمه رحمة يا مفعول مطلق است يعنى مگر آنكه رحمت نمائيم آنها را رحمتى يا مفعولله است يعنى مگر براى رحمتى و چون گفته شود بكفّار كه بترسيد از گناهان گذشته و آينده خودتان يا از گناهان حاضر در مقابل خودتان و عذاب آخرت كه در پشت سر داريد چنانچه در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده تا مورد ترحّم الهى شويد اعراض مينمايند چون عادت كردهاند كه هر آيهئى از آيات الهى براى آنها تلاوت شود يا هر معجزه و حجّتى براى آنان اظهار و اقامه گردد اعراض نمايند و تفكّر و تدبّر در آن ننمايند و تصديق نكنند و اينكه در آيه قبل جواب شرط حذف شده براى دلالت ذيل كلام است بر اعراض آنها و چون گفته شود بآنها كه از اموال خودتان بفقراء انفاق نمائيد گويند اگر خدا ميخواست بآنها چيزى برسد خودش بآنها ميداد و چون نداده معلوم است كه نميخواهد آنها داراى چيزى باشند و شما در گمراهى و اشتباه واضح و آشكارى هستيد كه ما
جلد 4 صفحه 411
را بر خلاف خواسته خدا امر ميكنيد غافل از آنكه خدا بفقراء نداده و باغنياء داده و امر نموده باينها كه بآنها بدهند تا ببركت آن مستحقّ ثواب شوند پس خواسته بآنها چيزى برسد نهايت آنكه آنچيز بوسيله اينها باشد پس اينها در گمراهى آشكارى هستند اگر اين جمله خطاب الهى بامساك كنندگان از انفاق باشد باين تسويلات شيطانى ولى ظاهر آنستكه جزء كلام آنها است چنانچه بيان شد و بطور استهزاء ميگويند كه چه زمان وعده عذاب ما انجاز ميشود اگر شما مسلمانان راست ميگوئيد كه ما عذابى در پيش داريم و خداوند جواب فرموده كه اينها منتظر يك بانك صور اسرافيلند در دميدن اولى كه مردم بآن ميميرند و ناگهان آنها را ميگيرد در حاليكه آنها با يكديگر مخاصمه و مجادله مينمايند در سر متاع دنيا و ابدا آخرت بخاطرشان خطور نميكند و اصل يخصّمون يختصمون بمعناى يتخاصمون است در مجمع نقل نموده كه دو نفر لباسشان را پهن كردهاند كه معامله نمايند مجال جمع كردن نيابند و يكى لقمه را برداشته بخورد هنوز در دهن نگذارده كه صيحه بلند ميشود و ديگرى گوسفندان خود را كنار حوض آورده تا آب دهد كه قيامت برپا گردد و مجال خوردن و خورانيدن پيدا نميكنند و لذا خداوند فرموده نه مجال وصيّت نمودن پيدا ميكنند و نه آنكه از بازار بخانه نزد اهل و عيال خود مراجعت نمايند بلكه ناگهان و بىخبر مرگ همه را دريابد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ آيَةٌ لَهُم أَنّا حَمَلنا ذُرِّيَّتَهُم فِي الفُلكِ المَشحُونِ (41)
و يكي ديگر از آيات قدرت الهي براي بشر اينکه است که حمل كرديم ذرّيّه آنها را در كشتي که مملوّ از جمعيت بود.
در كلمه ذرّيّه اختلاف شديديست که آيا مراد نساء هستند يا اطفال که قوّه مسافرت ندارند يا مراد نسل آتيه آنها است يا مراد آباء آنها که در كشتي نوح بودند. (اقول) ضمير هم در آيه مراد خصوص موجودين وقت خطاب نيست چنان چه در آيات قبل هم مراد خصوص آنها نيست بلكه مراد جنس بشر است و چون نسل بشر از زمان آدم تا زمان نوح بسيار بودند که از نسل آدم و شيث و ساير انبياء و اولادهاي ديگر اينها تمام ذراري يكديگر بودند و شرطش طفوليّت و نسوه نيست الان ذراري رسول اللّه (ص) در روي زمين بسيار هستند و خصوص سادات هم نيست بلكه اكثر عوام هم از طرف امّهات خود يا امّهات آباء يا امّهات امّهات ذراري رسول اللّه هستند و در زمان نوح كره زمين را آب گرفت حتّي كوهها زير آب رفت اگر كشتي نوح نبود نسل بشر بلكه ساير حيوانات برّي از بين رفته بودند خداوند وحي فرستاد و حضرت نوح كشتي را ساخت و مؤمنين را در آن قرار داد و از هر حيواني يك
جلد 15 - صفحه 79
جفت نر و ماده قرار داد و اينکه نعمت بزرگ و آيت عظيمي بود که بتوسط اينکه كشتي نسل بشر و ساير حيوانات تا دامنه قيامت باقي باشند لذا ميفرمايد:
وَ آيَةٌ لَهُم تمام جنس بشر.
أَنّا حَمَلنا ذُرِّيَّتَهُم ذرّيّه بشر را که در زمان نوح بودند حمل كرديم.
فِي الفُلكِ المَشحُونِ در كشتي که مملو بود چون اينکه عده مؤمنين که در كشتي بودند با زوج حيوانات كشتي مملو شد و سپس تعليم گرفتند در ساخت كشتيها که از روي درياها مسافرت كنند از مملكتي به مملكتي از شهري بشهري و حمل مال التجاره و ما يحتاج هر صقعي را به صقع ديگر برند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 41)- حرکت کشتیها در دریاها نیز آیتی است! در آیات پیشین سخن از نشانههای پروردگار در آفرینش آفتاب و ماه و شب و روز و همچنین زمین و برکات زمین بود، و در این آیه سخن از دریاها و بخشی از نعمتها و مواهب دریا یعنی حرکت کشتیهای تجاری و مسافربری بر صحنه آنها میباشد.
لذا نخست میفرماید: «این نیز برای آنها آیت و نشانهای است از عظمت پروردگار که ما فرزندانشان را در کشتیهایی که مملو (از وسائل زندگی) است حمل کردیم» (وَ آیَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّیَّتَهُمْ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ).
حرکت کشتیها که بزرگترین و مهمترین وسیله حمل و نقل بشر میباشد، و کاری که از آنها ساخته است هزاران برابر مرکبهای دیگر است، نتیجه خواص ویژه آب و وزن مخصوص اجسامی که کشتی از آن ساخته شده، و خاصیت بادها (در کشتیهای بادبانی) و انرژی اتمی (در کشتیهایی که با نیروی اتم کار میکند) میباشد.
و همه اینها قوا و نیروهایی است که خدا مسخّر انسان ساخته و هر یک از آنها و نیز مجموعه آنها آیتی از آیات الهی است.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص81
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم