آیه 24 سوره آل عمران

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه ۲۴ آل عمران)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ ۖ وَغَرَّهُمْ فِي دِينِهِمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<23 آیه 24 سوره آل عمران 25>>
سوره : سوره آل عمران (3)
جزء : 3
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

بدین سبب که گویند: ما را هرگز در آتش جز روزهایی چند عذاب نکنند. و این سخنان باطل که به دروغ بر خود بسته‌اند آنها را در دین خود مغرور گردانیده است.

این روی گردانی به خاطر آن است که گفتند: هرگز آتش [دوزخ در روز قیامت] جز چند روزی به ما نمی رسد و آنچه همواره افترا و دروغ [به خدا] می بستند، آنان را در دینشان مغرور کرده است.

اين بدان سبب بود كه آنان [به پندار خود] گفتند: «هرگز آتش جز چند روزى به ما نخواهد رسيد»، و برساخته‌هايشان آنان را در دينشان فريفته كرده است.

و اين بدان سبب بود كه مى‌گفتند: جز چند روزى آتش دوزخ به ما نرسد. و اين دروغ كه بر خود بسته بودند در دين خود فريبشان داد.

این عمل آنها، به خاطر آن است که می‌گفتند: «آتش (دوزخ)، جز چند روزی به ما نمی‌رسد. (و کیفر ما، به خاطر امتیازی که بر اقوام دیگر داریم، بسیار محدود است.)» این افترا (و دروغی که به خدا بسته بودند،) آنها را در دینشان مغرور ساخت (و گرفتار انواع گناهان شدند).

ترجمه های انگلیسی(English translations)

That is because they say, ‘The Fire shall not touch us except for a number of days,’ and they have been misled in their religion by what they used to fabricate.

This is because they say: The fire shall not touch us but for a few days; and what they have forged deceives them in the matter of their religion.

That is because they say: The Fire will not touch us save for a certain number of days. That which they used to invent hath deceived them regarding their religion.

This because they say: "The Fire shall not touch us but for a few numbered days": For their forgeries deceive them as to their own religion.

معانی کلمات آیه

تمسنا: مسّ بمعنى دست زدن و رسيدن است و اصل آن چسبيدن مى باشد.

غرهم: تغرير در اينجا بمعنى فريفتن است «غرّ فلانا: خدعه و اطمعه بالباطل».

يفترون: افتراء يعنى: جعل دروغ و چيزى از خود در آوردن، اصل آن فرى بمعنى بريدن و شكافتن است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«24» ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ وَ غَرَّهُمْ فِي دِينِهِمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ‌

اين (روى گردانى از حكم خدا) براى آن بود كه اهل كتاب گفتند: هرگز آتش دوزخ جز چند روزى به ما نمى‌رسد. و اين افتراها (و خيالبافى‌ها) آنان را در دينشان فريفته ساخت.

نکته ها

در قرآن، بارها شعارهاى پوچ وخيال‌هاى باطل يهود نقل شده است. آنها مى‌گفتند: ما نژاد برتر و محبوب خداييم و در قيامت جز آن چهل روزى كه اجداد ما گوساله‌پرست بودند،

«1». حكم اعدام وسنگسار زناكار، در سِفر تثنيه باب 22 وسِفر لاويان باب 20 آمده است.

جلد 1 - صفحه 490

عذابى به ما نخواهد رسيد. و همين خيالها سبب غرور و انحراف آنها شد. اسرائيلِ امروز نيز برترى نژادى خود را باور داشته، براى رسيدن به آن، از هيچ ظلمى خوددارى نمى‌كند.

پیام ها

1- سرچشمه اعراض، عقائد خرافى و بى‌اساس است. «هُمْ مُعْرِضُونَ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ ...»

2- خودبرتربينى، چه بر اساس دين باطل و چه براساس نژاد، ممنوع و محكوم است. «لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ»

3- احساس امنيّت ومصونيّت در برابر كيفر، مايه‌ى گمراهى است. «لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ»

4- يهود، قيامت و دوزخ را قبول و به گناهكارى خود اقرار داشتند. «لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ»

5- همه‌ى مردم در دادگاه الهى يكسان هستند. «لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ ... غَرَّهُمْ فِي دِينِهِمْ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ وَ غَرَّهُمْ فِي دِينِهِمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ «24»

ذلِكَ بِأَنَّهُمْ‌: اين اعراض ايشان از حكم تورات، به سبب آن است كه ايشان، قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ: گفتند هرگز نخواهد مسّ كند و برسد ما را آتش جهنّم، إِلَّا أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ‌: مگر چند روز شمرده شده كه هفت روز يا چهل‌

«1» تفسير مجمع البيان، جلد اوّل، صفحه 425

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 51

روز باشد، يعنى اعراض مى‌كنند از حكم تورات براى تسهيل آنها مر عقاب الهى را به خيالهاى فاسد و باطل خود، كه از جمله آنها اين قول بود كه: نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ‌. «1» وَ غَرَّهُمْ فِي دِينِهِمْ‌: و فريب داد ايشان را در دينشان، ما كانُوا يَفْتَرُونَ‌:

آنچه را كه بودند افترا مى‌بستند و مى‌بافتند از آسانى عقوبت، يا شفاعت پدران خود، يا وعده خدا به يعقوب عليه السّلام كه اولاد او را عذاب ننمايد مگر به مقدار كفاره قسم. اين دروغها آنها را مغرور گردانيد از قبول حق، و حال آنكه تمام حسبها و نسبها در قيامت منقطع خواهد شد و هيچ چيز فايده نخواهد داشت مگر اطاعت و بندگى الهى و اجتناب از محرمات سبحانى.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ وَ غَرَّهُمْ فِي دِينِهِمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ «24»

ترجمه‌

اين براى آنستكه ايشان گفتند نخواهد رسيد ما را آتش مگر روزهاى معدودى و مغرور كرد آنها را در دينشان آنچه بودند كه افترا مى‌بستند..

تفسير

اين رو گرداندن و اعراض براى آن بود كه آنها عذاب را آسان پنداشتند و سبب غرور آنها و سبك شمردن دين و احكام آنرا افتراء آنها بود بخدا كه ميگفتند چند روزى يعنى هفت روز يا چهل روز بيشتر نميسوزيم پدران ما كه پيغمبرانند شفاعت ميكنند از ما و خداوند بحضرت يعقوب وعده داده كه اولاد او را نسوزاند مگر بقدر رفع قسم گويا اشاره باشد بآنكه خداوند قسم ياد فرموده كه معصيت كار را بسوزاند پس اى عزيز هيچوقت به اين كه من اولاد پيغمبر و امامم يا دوست و شيعه آنها هستم و آنها شفاعت ميكنند از من مغرور مشو كه خداوند با كسى قوم و خويشى ندارد و بهشت را خلق فرموده از براى مطيع اگرچه بنده حبشى باشد و دوزخ را خلق فرموده براى عاصى اگرچه سيد قرشى باشد اينجا عمل است و حساب نيست آنجا حساب است و عمل نيست.

من آنچه شرط بلاغ است با تو ميگويم تو خواه از سخنم پند گير و خواه ملال احكام دين را نبايد سبك گرفت اينها مرخص معصيت نيست بلى اگر احيانا معصيت كار شدى نااميد از حق مباش و باميد شفاعت ائمه اطهار توبه كار شو البته از ميامن توسل بذيل عنايت آنها بمقصود خواهى رسيد انشاء اللّه تعالى.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


ذلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ قالُوا لَن‌ تَمَسَّنَا النّارُ إِلاّ أَيّاماً مَعدُودات‌ٍ وَ غَرَّهُم‌ فِي‌ دِينِهِم‌ ما كانُوا يَفتَرُون‌َ «24»

‌اينکه‌ اعراض‌ ‌از‌ حكم‌ الهي‌ و كتاب‌ اللّه‌ بواسطه‌ اينست‌ ‌که‌ گفتند ‌ما ‌اگر‌ ‌هم‌ معصيت‌ و نافرماني‌ كنيم‌ چون‌ ‌از‌ بني‌ اسرائيل‌ هستيم‌ آتش‌ بيش‌ ‌از‌ چند روز ‌با‌ ‌ما تماس‌ نميكند و اهل‌ بهشت‌ ميشويم‌ و ‌اينکه‌ دعوي‌ ‌آنها‌ ‌را‌ فريب‌ داده‌ و ‌اينکه‌ افتراء ‌در‌ دين‌ ‌آنها‌ ‌را‌ مغرور كرده‌.

(اشكال‌)

‌شما‌ مسلمين‌ ‌هم‌ همين‌ دعوي‌ ‌را‌ داريد ‌که‌ ‌اگر‌ كسي‌ ‌با‌ ايمان‌ ‌از‌ دنيا برود بالاخره‌ اهل‌ نجات‌ ‌است‌ و ‌لو‌ ‌از‌ فرق‌ ‌تا‌ قدم‌ غرق‌ ذنوب‌ ‌باشد‌ و ‌پس‌ ‌از‌ عذاب‌ بمقدار ذنوبش‌ اهل‌ بهشت‌ ميشود.

جلد 3 - صفحه 153

(جواب‌)

موضوع‌ مطلب‌ دو جاست‌ يكي‌ اينكه‌ ‌هر‌ ‌که‌ ‌بر‌ دين‌ حق‌ ‌از‌ دنيا برود مخلّد ‌در‌ عذاب‌ نيست‌ زيرا آنكه‌ تديّن‌ بدين‌ حق‌ ‌هم‌ اقتضاي‌ مثوبت‌ دارد بلكه‌ ‌از‌ تمام‌ عبادات‌ بالاتر ‌است‌ و تمام‌ ‌آنها‌ منوط باين‌ ‌است‌ و ‌اگر‌ ‌بر‌ خلاف‌ حق‌ معتقد و متديّن‌ ‌باشد‌ مخلّد ‌در‌ عذاب‌ و خردلي‌ عباداتش‌ پذيرفته‌ نميشود خواه‌ ‌از‌ ‌هر‌ طائفه‌ و ‌هر‌ فاميل‌ و قبيله‌ ‌باشد‌ ديگر آنكه‌ دين‌ حق‌ كدام‌ ‌است‌ احتياج‌ باثبات‌ دارد و ثابت‌ و محقّق‌ ‌است‌ ‌که‌ دين‌ حق‌ شريعت‌ محمّديّه‌ طبق‌ مذهب‌ جعفري‌ شيعه‌ اثني‌ عشري‌ ‌است‌ و ‌بين‌ گفتار ‌آنها‌ و ‌اينکه‌ مطلب‌ بودن‌ بعيد ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 24)- در این آیه دلیل مخالفت و سرپیچی آنها را شرح می‌دهد که آنها بر اساس یک فکر باطل معتقد بودند از نژاد ممتازی هستند (همان گونه که امروز نیز چنین فکر می‌کنند) به همین دلیل برای خود مصونیتی در مقابل مجازات الهی قائل بودند. لذا قرآن می‌گوید: این اعمال و رفتار به خاطر آن است که «گفتند: جز چند روزی آتش دوزخ به ما نمی‌رسد» و اگر مجازاتی داشته باشیم بسیار محدود است (ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ).

سپس می‌افزاید: آنها این امتیازات دروغین را به خدا نسبت می‌دادند «و این

ج1، ص274

افتراء و دروغی را که به خدا بسته بودند آنها را در دینشان مغرور ساخته بود» (وَ غَرَّهُمْ فِی دِینِهِمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع