قطب الدین شیرازی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

قطب‌الدین محمود شیرازی (۷۱۰-۶۳۴ ق)، طبیب، ریاضیدان، منجم، فیلسوف، مفسر و دانشمند بزرگ مسلمان ایرانی در قرن ۷ قمری و از شاگردان خواجه نصیرالدین‌ طوسى بود. قطب‌الدین شیرازی نقش مهمی در گسترش علوم فلسفه، نجوم و پزشکی در عصر خود داشت و آثار مهمی در این علوم تألیف نمود.

نام کامل قطب‌الدین محمود شیرازی
زادروز ۶۳۴ قمری
زادگاه شیراز
وفات ۷۱۰ قمری
مدفن تبریز

Line.png

اساتید

خواجه نصیرالدین‌ طوسى، صدرالدین قونوى، نجم‌الدین کاتبى قزوینى،...

شاگردان

قطب‌الدین رازى، کمال‌الدین فارسى، نظام‌الدین اعرج،...

آثار

درة التاج لغرة الدیباج، التحفة السعدیة، نهایة الادراک فى درایة الافلاک، فتح المنان فى تفسیر القرآن، اختیارات مظفرى، تحفه‌ شاهى،...

زندگی‌نامه

ابوالثناء قطب‌الدین محمود شیرازی در سال ۶۳۰ یا ۶۳۴ هجری در شیراز یا کازرون به دنیا آمد. او دایی سعدی شیرازی است. پدرش ضیاءالدین مسعود، پزشک و مدرس طب در بیمارستان مظفرى شیراز و در همان حال از بزرگان فرقه سهروردیه بود.

قطب‌الدین در دوره‌ای چشم به جهان گشود که ایران مورد تاخت و تاز مغولان بود. او دوره حکمرانی هشت تن از ایلخانان مغول را درک کرده و کمابیش با خود ایشان یا وزرا و رجال دربار آن‌ها در ارتباط بود.

قطب‌الدین از همان اوان نوجوانی به تأثیر از پدر، تحصیلات خود را در زمینه علم طب و معالجه بیماران آغاز نمود و در سن چهارده‌سالگی با درگذشت پدر، منصب وی در بیمارستان را به‌عهده گرفت و به طبابت بیماران پرداخت و در کنار آن با فراگرفتن مراتب عالی‌تر طب، به‌خصوص در طب نظری به معلومات خود افزود. قطب‌الدین در ابتدای ورودش به بیمارستان مظفریه در سن ۱۴ سالگی از خود این‌گونه یاد می‌کند که حدسی صائب و نظری ثاقب در تشخیص بیماری دارد. او تا ۲۴ سالگی در بیمارستان مشغول به کار بود.

قطب‌الدین همواره به تألیف و تفکر سرگرم بود و مردم برای شنیدن سخنانش گرد می‌آمدند. پیش‌نویس او همان نسخه پاک‌نویس‌شده‌اش بود. هنگامی که به نوشتن کتاب سرگرم بود، روزها نماز می‌خواند و روزه می‌گرفت و شب‌ها کتابت می‌کرد. ظاهرا مسائل دینی در اواخر عمرش برای او اهمیت بیشتری یافته بود. چنان‌که وقت خود را صرف تعلیم قرآن می‌کرد و در نماز جمعه‌ها شرکت می‌کرد. از او نقل شده که «ای کاش در دوران حیات مصطفی (صلی الله علیه وآله) می‌زیستم‌، حتی اگر کر و نابینا بودم، تا پرتو نور جمالش بر من افکنده می‌شد.»

آوازه او از دستگاه سلاطین و حوزه فضلا نیز گذشت و به مردم عامه رسید. او دست‌ودل‌باز بود و همه درآمد خود را به نیازمندان می‌بخشید و سخن مردم را به گوش ایلخانان می‌رساند. او حقوق دیوانی خود را که در حدود ۳۰ هزار درهم بود، بین شاگردانش تقسیم می‌کرد.

قطب‌الدین در ۱۰ سالگی از دست پدرش به تبرک خرقه تصوف دریافت کرد و گفته شده که تا آخر عمر خرقه درویشی را ترک نکرد و حتی به حضور سلاطین مغول با خرقه می‌رفت. وی شافعی مذهب و اشعری‌ مسلک و در آداب و احکام دینی فردی آسان‌گیر و اهل تسامح بود.

قطب‌الدین شیرازی در اواخر عمر در تبریز سکنى گزید و در همانجا در سال ۷۱۰ قمری وفات یافت و در مقبره‌ى چرنداب تبریز در کنار قاضى بیضاوى دفن شد.

استادان و شاگردان

قطب‌الدین علم طب را نزد پدر و عموى خود فراگرفت. همچنین خرقه‌ى تصوف را در ده سالگى از دست پدر خود پوشید و از نجیب‌الدین على بن بزغش شیرازى نیز خرقه گرفت.

وى قرائت و شروح «قانون» ابن‌سینا را نزد استادان شیراز فراگرفت. چندى نیز شاگرد نجم‌الدین کاتبى قزوینى بود. سپس به مراغه رفت و در آنجا علم هیئت و کتاب «اشارات» ابن‌سینا را در خدمت خواجه نصیرالدین‌ طوسى آموخت و نزد آن استاد و به یارى او به حل مشکلات «قانون» توفیق یافت. او از محضر خواجه نصیر استفاده فراوان برد و خواجه چنان مفتون استعداد و قریحه او شد که او را «قطب فلک وجود» نامید و موجب معرفی او به هلاکو شد.

قطب‌الدین همچنین سفرهایى به خراسان، عراق عجم، بغداد و روم داشت. در قونیه به خدمت صدرالدین قونوى رسید و علم شریعت و طریقت را نزد او فراگرفت.

قطب‌الدین شیرازى از دانشمندان جامع و بزرگ و در معقول یگانه زمان خود بود. او در طب و ریاضیات و نجوم و حکمت و موسیقى تبحر داشت و در نظم و نثر پارسى و عربى داراى مهارت کامل بود.

عده‌اى از رجال علم و دانش در محضر قطب‌الدین شاگردى کرده‌اند. از جمله شاگردان وى: قطب‌الدین رازى، کمال‌الدین فارسى و نظام‌الدین اعرج بودند.

آثار و تألیفات

  1. درة التاج لغرة الدیباج، معروف به «انموذج العلوم» در فلسفه به فارسى که به خواهش امیر دیباج، پادشاه اسحاق‌وند گیلان، تألیف کرد؛
  2. نزهةالحکماء و روضةالاطبّاء یا التحفة السعدیة، در علم طب، به نظم عربی و در شرح «قانون» ابن‌سینا است؛
  3. تحفه‌ شاهى، در علم هیئت به فارسى؛
  4. نهایة الادراک فى درایة الافلاک، در علم هئیت به فارسى؛
  5. اختیارات مظفرى، در هیئت و نجوم؛
  6. شرح «حکمة الاشراق» شهاب الدین سهروردی؛
  7. شرح «مفتاح العلوم» سکاکى، قسمت سوم؛
  8. شرح «مختصر الاصول» حاجبى؛
  9. فتح المنان فى تفسیر القرآن، در حدود ۴۰ مجلد؛
  10. مشکلات التفاسیر.

منابع