قابض (اسم الله)
«قابِض» از اسماء و صفات فعليّه خداوند است، به اين معنا كه فيض و بخشش خود را از هر كس كه بخواهد، دريغ مىكند و او را به تنگى و فقر مبتلا مىكند.[۱]
«قابِض» از «قبض»، در لغت به معناى گردآوردن (چيزى) به جهت تسلط و قدرت يافتن بر آن، [۲] و یا چيزى را به طور كامل با دست گرفتن مى باشد.[۳]
اين صفت الهى در قرآن به صورت فعلی آمده است، از جمله می فرماید:
- مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ؛ (سوره بقره، ۲۴۵) کیست آنکه به خدا وام نیکو دهد، تا آن را برایش چندین برابر بیفزاید؟ و خداست که [روزی را] تنگ می گیرد و وسعت می دهد؛ و [همه شما برای دریافت پاداش] به سوی او بازگردانده می شوید.
لازم به ذکر است که اين صفت الهى به صورت اسمى (قابض) نيز در ادعيه، از جمله «دعای جوشن کبیر» آمده است: «یا قابِضُ یا باسِطُ» (فراز ۲۹) و «يَا قابِضَ كُلِّ شَىْءٍ وَباسِطَهُ» (فراز ۹۴).[۴]
کلمه «قابض» معمولا به همراه صفت «باسط» ذکر میشود، تا نمایانگر قدرت مطلق خداوند در پیریزی و اداره امور بندگان باشد و بیانگر این مطلب است که تنها اوست که میبخشد و یا مانع بخشش میشود؛ عطا و بخشش او برای هر که اراده کند، حد و مرزی ندارد و این بخشش را از هر که بخواهد، به دلیل حکمتی که تنها خود از آن آگاه است، منع میکند. از دیگر معانی «قابض»، این است که او ارواح بندگان را هنگام مرگ از تن آنها خارج میکند. معنای دیگر «قابض»، مانع است و آن بدین معنا میباشد که خداوند رحمت بیکرانش را بر متکبران و کافران ممنوع ساخته و آنها به آن دسترسی ندارند و نیز شر و بدی را از مؤمنان منع کرده و آنها را از دشمنان و شیطان حفظ مینماید.
پانویس
- پرش به بالا ↑ الأسنى فى شرح اسماءاللّه الحسنى، قرطبى، ج ۱، ص ۳۶۰.
- پرش به بالا ↑ التحقيق، مصطفوی، ج ۹، ص ۱۸۲، «قبض».
- پرش به بالا ↑ مفردات، راغب اصفهانی، ص ۶۵۲، «قبض».
- پرش به بالا ↑ دعای جوشن کبیر، مفاتیح الجنان؛ البلدالامين، کفعمی، ص ۳۸۳.
منابع
- فرهنگ قرآن، جلد ۲۲، صفحه ۳۱۷.
- "القابض و الباسط"، محمدباقر جزایری، بشارت، شماره ۶۲، ۱۳۸۶.