غزوه سویق: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
سطر ۱: سطر ۱:
[[جنگ بدر]] بيشتر [[قريش]] را داغ دار و مصيبت زده كرده بود، و از آن جمله [[ابوسفيان]] بود كه يك پسر از دست داده بود و يك پسر او نيز به اسارت رفته بود و چند تن ديگر نيز از نزديكان و فاميلش به قتل رسيده و يا اسير شده بودند و با توجه به اين كه خود را از رؤساى قريش مى  دانست تحمل شكست از مسلمانان نيز براى او بسيار دشوار بود. از اين رو پس از جنگ بدر قسم خورد تا انتقام خود را از [[پیامبر اسلام]] نگيرد با زنان هم بستر نشود و بدنش را شستشو ندهد. او سرود:
+
«غزوه سویق» بعد از [[جنگ بدر]]، از سوی مشرکان [[قریش]] و به سرکردگی [[ابوسفیان]] که در صد جبران شکست جنگ بدر بودند واقع شد. در نهایت با فرار قریش از معرکه، درگیری مستقیمی بین آنان و مسلمانان شکل نگرفت.
{{بیت|كرّوا على يثرب و جمعهم| ايدأب فيها قائما و قاعدا}}
 
{{بیت |ان يك يوم القليب كان لهم |فانّ ما بعده لكم دول‌ }}
 
{{بیت |آليت لا اقرب النساء و لا|يمسّ رأسى و جلدى الغسل}}
 
{{بیت|حتّى تبيدوا قبائل الاوس|و الخزرج انّ الفؤاد يشتعل}}
 
  
بر يثرب و گروه‌هاى آن بتازيد كه آن چه گرد آورده ‌اند، تاراج شما باشد؛ اگر جنگ بدر به سود آنان پايان گرفت، جنگ‌ هاى پس از آن مايه سربلندى شما خواهد بود سوگند خوردم كه با زنان آميزش نكنم و سر و تن خويش نشويم تا قبيله ‌هاى اوس و خزرج را نابود كنيد. زيرا آتش در دل زبانه مى ‌كشد.
+
== چگونگی غزوه سویق ==
 +
[[جنگ بدر]] بیشتر [[قریش]] را داغ دار و مصیبت زده کرده بود، و از آن جمله [[ابوسفیان]] بود که یک پسر از دست داده بود و یک پسر او نیز به اسارت رفته بود و چند تن دیگر نیز از نزدیکان و فامیلش به قتل رسیده و یا اسیر شده بودند و با توجه به این که خود را از رؤساى قریش مى  دانست تحمل شکست از مسلمانان نیز براى او بسیار دشوار بود. از این رو پس از جنگ بدر قسم خورد تا انتقام خود را از [[پیامبر اسلام]] نگیرد با زنان هم بستر نشود و بدنش را شستشو ندهد. او چنین سروده است:
 +
{{بیت|کرّوا على یثرب و جمعهم|فإن ما جمعوا لکم نفل}}
 +
{{بیت |ان یک یوم القلیب کان لهم |فانّ ما بعده لکم دول‌}}
 +
{{بیت |آلیت لا اقرب النساء و لا|یمسّ رأسى و جلدى الغسل}}
 +
{{بیت|حتّى تبیدوا قبائل الاوس|و الخزرج انّ الفؤاد یشتعل}}
  
و به همين منظور در ماه [[ذی الحجه]] سال دوم هجرت - يعنى دو ماه پس از جنگ بدر - به قصد انتقام از پيغمبر اسلام با دويست تن از جنگ جويان قريش به سوى [[مدينه]] حركت كرد و تا جايى به نام  «ثيب » نزديكي هاى شهر مدينه پيش آمد و در آن جا همراهان خود را گذارده و چون شب شد خودش به تنهايى به سوى قلعه هاى يهود [[بنى النضير]] رفت و بر در خانه [[حيى بن اخطب]] يكى از سران يهود آمد ولى حيى بن اخطب وقتى دانست ابوسفيان دشمن سرسخت مسلمانان و پيغمبر اسلام است ترسيد در را به روى او باز كند.
+
بر [[یثرب]] و گروه‌هاى آن بتازید که آن چه گرد آورده ‌اند، تاراج شما باشد؛ اگر جنگ بدر به سود آنان پایان گرفت، جنگ‌ هاى پس از آن مایه سربلندى شما خواهد بود سوگند خوردم که با زنان آمیزش نکنم و سر و تن خویش نشویم تا قبیله ‌هاى اوس و خزرج را نابود کنید. زیرا آتش در دل زبانه مى ‌کشد.
  
ابوسفيان ناچار شد در خانه [[سلام بن مشكم]] - يكى ديگر از سران يهود مزبور - برود و او در را به رويش باز كرده و از وى پذيرايى به عمل آورد و اطلاعاتى نيز از وضع مسلمانان در اختيار او گذارد.
+
و به همین منظور در ماه [[ذی الحجه]] سال دوم هجرت - یعنى دو ماه پس از جنگ بدر - به قصد انتقام از پیغمبر اسلام با دویست تن از جنگ جویان [[قریش|قریش]] به سوى [[مدینه]] حرکت کرد و تا جایى به نام  «ثیب» نزدیکی هاى شهر مدینه پیش آمد و در آن جا همراهان خود را گذارده و چون شب شد خودش به تنهایى به سوى قلعه هاى یهود [[بنی نضیر]] رفت و بر در خانه حیى بن اخطب یکى از سران [[یهود|یهود]] آمد، ولى حیى بن اخطب وقتى دانست [[ابوسفیان|ابوسفیان]] دشمن سرسخت مسلمانان و پیغمبر اسلام است ترسید در را به روى او باز کند.
  
ابوسفيان پس از اين ملاقات همان نيمه شب از نزد سلام بن مشكم خارج شده پيش همراهان آمده و عده اى از آن ها را مامور كرد تا به نخلستان هاى اطراف مدينه يورش برند، آن ها نيز خود را به نخلستان  «عريض » رسانده قسمتى از آن را آتش زده و دو تن از [[انصار]] را نيز در آن جا ديدار كرده آن دو را نيز كشتند و به پايگاه خود بازگشتند. ابوسفيان بيش از آن درنگ را جايز ندانسته همان ساعت دستور حركت  به سوى [[مكه]] را صادر كرد و با عجله به جانب مكه بازگشتند.
+
ابوسفیان ناچار شد در خانه سلام بن مشکم - یکى دیگر از سران یهود مزبور - برود و او در را به رویش باز کرده و از وى پذیرایى به عمل آورد و اطلاعاتى نیز از وضع مسلمانان در اختیار او گذارد.
  
روز بعد كه [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله از جريان مطلع شد ابولبابه را در مدينه به جاى خود منصوب داشته و با 200 نفر از [[مهاجر]] و انصار به منظور تعقيب ابوسفيان از شهر خارج شد و تا جايى به نام  «قرقرة الكدر» - چهارده منزلى مدينه - پيش رفت و چون به ابوسفيان دسترسى نيافت پس از پنج روز به مدينه بازگشت.
+
ابوسفیان پس از این ملاقات همان نیمه شب از نزد سلام بن مشکم خارج شده، پیش همراهان آمده و عده اى از آن ها را مامور کرد تا به نخلستان هاى اطراف مدینه یورش برند، آن ها نیز خود را به نخلستان  «عریض» رسانده قسمتى از آن را آتش زده و دو تن از [[انصار]] را نیز در آن جا کشتند و به پایگاه خود بازگشتند. ابوسفیان بیش از آن درنگ را جایز ندانسته همان ساعت دستور حرکت  به سوى [[مکه]] را صادر کرد و با عجله به جانب مکه بازگشتند.
  
ابوسفيان و همراهانش از ترس مسلمانان به سرعت راه مى  پيمودند و براى اين كه سبك بار شوند و بهتر بتوانند راه بپيمايند، توشه و آذوقه راه خود را كه عبارت از «سويق » يعنى آرد - بود و در كيسه هايى همراه خود آورده بودند روى زمين مى ريختند و مى  رفتند كه تعداد زيادى از آن ها نصيب مسلمانان گرديد و به همين  مناسبت آن غزوه را «سويق » نام نهادند.
+
روز بعد که [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله از جریان مطلع شد [[ابولُبابه انصارى|ابولبابه]] را در مدینه به جاى خود منصوب داشته و با ۲۰۰ نفر از [[مهاجرین|مهاجر]] و [[انصار]] به منظور تعقیب ابوسفیان از شهر خارج شد و تا جایى به نام «قرقرة الکدر» - چهارده منزلى مدینه - پیش رفت و چون به ابوسفیان دسترسى نیافت پس از پنج روز به مدینه بازگشت.
  
ابو سفيان كه گمان مى ‌كرد اين يورش، مرتبه او را بالا برده و بخشى از موقعيت از دست رفته قريش را بازخواهد گرداند؛ فرارش باعث ننگ و خوارى او شد. <ref> سيرة المصطفى، 382. </ref>
+
ابوسفیان و همراهانش از ترس مسلمانان به سرعت راه مى  پیمودند و براى این که سبک بار شوند و بهتر بتوانند راه بپیمایند، توشه و آذوقه راه خود را که عبارت از «سویق» (یعنى آرد) بود و در کیسه هایى همراه خود آورده بودند روى زمین مى  ریختند و مى  رفتند که تعداد زیادى از آن ها نصیب مسلمانان گردید و به همین  مناسبت آن غزوه را «سویق» نام نهادند.
 +
 
 +
ابو سفیان که گمان مى ‌کرد این یورش، مرتبه او را بالا برده و بخشى از موقعیت از دست رفته قریش را بازخواهد گرداند؛ فرارش باعث ننگ و خوارى او شد.<ref> سیرة المصطفى، ۳۸۲. </ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
  
* هاشم رسولى محلاتى، زندگانى حضرت محمد صلی الله علیه و آله، ص 326.
+
*هاشم رسولى محلاتى، زندگانى حضرت محمد صلی الله علیه و آله، ص ۳۲۶.
* محمدابراهيم آيتي، برگزيده تاريخ پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله.
+
*محمدابراهیم آیتی، برگزیده تاریخ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله.
*سيرت جاودانه / ترجمه‌ الصحيح من سيرة النبي الأعظم‌،جعفر مرتضى العاملى / مترجم محمد سپهرى‌، پژوشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى‌، 1384 ش
+
*سیرت جاودانه/ ترجمه‌ الصحیح من سیرة النبی الأعظم‌،جعفر مرتضى العاملى/ مترجم محمد سپهرى‌، پژوشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى‌، ۱۳۸۴ش.
 
{{غزوات پیامبر اکرم}}
 
{{غزوات پیامبر اکرم}}
 
[[رده:غزوات پیامبر اکرم]]
 
[[رده:غزوات پیامبر اکرم]]
 
[[رده:جنگ های صدر اسلام]]
 
[[رده:جنگ های صدر اسلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۳۳

«غزوه سویق» بعد از جنگ بدر، از سوی مشرکان قریش و به سرکردگی ابوسفیان که در صد جبران شکست جنگ بدر بودند واقع شد. در نهایت با فرار قریش از معرکه، درگیری مستقیمی بین آنان و مسلمانان شکل نگرفت.

چگونگی غزوه سویق

جنگ بدر بیشتر قریش را داغ دار و مصیبت زده کرده بود، و از آن جمله ابوسفیان بود که یک پسر از دست داده بود و یک پسر او نیز به اسارت رفته بود و چند تن دیگر نیز از نزدیکان و فامیلش به قتل رسیده و یا اسیر شده بودند و با توجه به این که خود را از رؤساى قریش مى دانست تحمل شکست از مسلمانان نیز براى او بسیار دشوار بود. از این رو پس از جنگ بدر قسم خورد تا انتقام خود را از پیامبر اسلام نگیرد با زنان هم بستر نشود و بدنش را شستشو ندهد. او چنین سروده است:

کرّوا على یثرب و جمعهم فإن ما جمعوا لکم نفل

ان یک یوم القلیب کان لهم فانّ ما بعده لکم دول‌

آلیت لا اقرب النساء و لا یمسّ رأسى و جلدى الغسل

حتّى تبیدوا قبائل الاوس و الخزرج انّ الفؤاد یشتعل

بر یثرب و گروه‌هاى آن بتازید که آن چه گرد آورده ‌اند، تاراج شما باشد؛ اگر جنگ بدر به سود آنان پایان گرفت، جنگ‌ هاى پس از آن مایه سربلندى شما خواهد بود سوگند خوردم که با زنان آمیزش نکنم و سر و تن خویش نشویم تا قبیله ‌هاى اوس و خزرج را نابود کنید. زیرا آتش در دل زبانه مى ‌کشد.

و به همین منظور در ماه ذی الحجه سال دوم هجرت - یعنى دو ماه پس از جنگ بدر - به قصد انتقام از پیغمبر اسلام با دویست تن از جنگ جویان قریش به سوى مدینه حرکت کرد و تا جایى به نام «ثیب» نزدیکی هاى شهر مدینه پیش آمد و در آن جا همراهان خود را گذارده و چون شب شد خودش به تنهایى به سوى قلعه هاى یهود بنی نضیر رفت و بر در خانه حیى بن اخطب یکى از سران یهود آمد، ولى حیى بن اخطب وقتى دانست ابوسفیان دشمن سرسخت مسلمانان و پیغمبر اسلام است ترسید در را به روى او باز کند.

ابوسفیان ناچار شد در خانه سلام بن مشکم - یکى دیگر از سران یهود مزبور - برود و او در را به رویش باز کرده و از وى پذیرایى به عمل آورد و اطلاعاتى نیز از وضع مسلمانان در اختیار او گذارد.

ابوسفیان پس از این ملاقات همان نیمه شب از نزد سلام بن مشکم خارج شده، پیش همراهان آمده و عده اى از آن ها را مامور کرد تا به نخلستان هاى اطراف مدینه یورش برند، آن ها نیز خود را به نخلستان «عریض» رسانده قسمتى از آن را آتش زده و دو تن از انصار را نیز در آن جا کشتند و به پایگاه خود بازگشتند. ابوسفیان بیش از آن درنگ را جایز ندانسته همان ساعت دستور حرکت به سوى مکه را صادر کرد و با عجله به جانب مکه بازگشتند.

روز بعد که رسول خدا صلی الله علیه و آله از جریان مطلع شد ابولبابه را در مدینه به جاى خود منصوب داشته و با ۲۰۰ نفر از مهاجر و انصار به منظور تعقیب ابوسفیان از شهر خارج شد و تا جایى به نام «قرقرة الکدر» - چهارده منزلى مدینه - پیش رفت و چون به ابوسفیان دسترسى نیافت پس از پنج روز به مدینه بازگشت.

ابوسفیان و همراهانش از ترس مسلمانان به سرعت راه مى پیمودند و براى این که سبک بار شوند و بهتر بتوانند راه بپیمایند، توشه و آذوقه راه خود را که عبارت از «سویق» (یعنى آرد) بود و در کیسه هایى همراه خود آورده بودند روى زمین مى ریختند و مى رفتند که تعداد زیادى از آن ها نصیب مسلمانان گردید و به همین مناسبت آن غزوه را «سویق» نام نهادند.

ابو سفیان که گمان مى ‌کرد این یورش، مرتبه او را بالا برده و بخشى از موقعیت از دست رفته قریش را بازخواهد گرداند؛ فرارش باعث ننگ و خوارى او شد.[۱]

پانویس

  1. سیرة المصطفى، ۳۸۲.

منابع

  • هاشم رسولى محلاتى، زندگانى حضرت محمد صلی الله علیه و آله، ص ۳۲۶.
  • محمدابراهیم آیتی، برگزیده تاریخ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله.
  • سیرت جاودانه/ ترجمه‌ الصحیح من سیرة النبی الأعظم‌،جعفر مرتضى العاملى/ مترجم محمد سپهرى‌، پژوشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى‌، ۱۳۸۴ش.
غزوات پیامبر اکرم (ص)
2 هجری غزوه ودّان * غزوه بواط * غزوه عشيره‌ * غزوه كدر * غزوه بنى قينقاع * غزوه سويق‌
3 هجری غزوه بدر * غزوه غطفان‌ * غزوه احد * غزوه حمراء الأسد
4 هجری غزوه بنى نضير * غزوه ذات الرقاع * غزوه بدر الموعد
5 هجری غزوه دومة الجندل‌ * غزوه خندق یا احزاب * غزوه بنى قريظه‌
6 هجری غزوه بنى لحيان * غزوه ذى قرد * غزوه بنى مصطلق * غزوه حديبيه
7 هجری غزوه خيبر
8 هجری غزوه فتح مكه‌ * غزوه حنين * غزوه طائف‌
9 هجری غزوه تبوك‌