عقبة بن سمعان

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

کلیدواژه: یاران امام حسین علیه السلام، شهدای کربلا، عقبة بن سمعان

_toc_

عقبة بن سمعان غلام رباب، دختر امرؤ القيس كلبي، همسر امام حسين عليه السلام بود و همراه كاروان حسيني از مدينه به مكّه و سپس به عراق آمد. طبري گويد: عمر بن سعد، عقبة بن سمعان غلام رباب، دختر امرؤ القيس كلبي و مادر سكينه، دختر حسين عليه السلام، را دستگير كرد و گفت: چكاره اي؟ گفت: بنده اي مملوكم، پس رهايش كرد. [۱]

شيخ عباس قمي نيز اين مطلب را در نفس المهموم [۲] به نقل از طبري و جزري آورده است. مامقاني در تنقيح المقال گويد: طبري و ديگر مورخان واقعه از او نام برده اند؛ و از آنچه گفته اند، دانسته مي شود كه عقبه غلام رباب، همسر امام حسين عليه السلام، بود و خدمتكاري و ركابداري اسب هايش را بر عهده داشت. چون حسين عليه السلام به شهادت رسيد، بر اسبي نشست و گريخت. كوفيان او را گرفتند. پس از آن كه مدعي شد غلام رباب، دختر امرؤ القيس كلبي، همسر امام حسين عليه السلام، است رهايش كردند. وي به نقل رويدادها همان طور كه اتفاق افتاده بود پرداخت و اخبار كربلا از او گرفته شده است. [۳]

اما برخي از علماي ما به استناد سلامي كه در زيارت حسين عليه السلام (روز و شب اول رجب و شب نيمه شعبان) [۴] بر عقبه وارد شده است، بر اين باورند كه او نيز در زمره شهيدان كربلاست. از جمله اين عالمان سيد ابوالقاسم خويي، در معجم رجال الحديث است. آن جا كه مي گويد: از ياران حسين عليه السلام... در حضور آن حضرت به شهادت رسيد و سلام بر او در زيارت رجبيه آمده است و به گفته برخي مورخان عامه، وي از معركه گريخت و نجات يافت. [۵] ديگر، شيخ علي نمازي است كه در مستدركات علم رجال الحديث گويد: عقبة بن سمعان... از ياران امام حسين عليه السلام است و در كربلا با آن حضرت همراه بود؛ و همان طوري كه سيد در زيارت رجبيه، وي را در شمار شهيدان آورده است، او همراه سيدالشهدا در روز عاشورا به شهادت رسيد.[۶]

عقبه بن سمعان در روایتگری وقایع عاشورا نقش مهمی داشته است. «ابومخنف» خبر فرود سالار شایستگان در کربلا و نامه ی «ابن زیاد» به «حر» را با یک واسطه از او روایت می کند.

همچنین نامبرده جریان حرکت سالار شهیدان از مدینه، دیدارش با عبدالله بن مطیع، فرودش در مکه، دو سخن «ابن عباس و «ابن زبیر» به آن حضرت به هنگام حرکت از مکه، خبر فرستاده ی فرماندار آن روز مکه، برای بازگرداندن پیشوای آزادمردان به مکه، سخن مشهور حضرت علی‌اکبر علیه السلام به آن حضرت در «قصر بنی مقاتل»، فرود کاروان نور در کربلا، رسیدن نامه ابن زیاد به حر، آمدن عمر سعد به کربلا و سخنان و پیشنهادهای امام حسین علیه السلام به «ابن سعد» فرمانده سپاه اموی را، روایت می کند.

لازم به یادآوری است که این مرد همه ی این رویدادها را از «حارث بن کعب» آورده است. نام او در زیارت رجبیه آمده است: السلام علی عقبة بن سمعان...

ابن اثیر در الکامل ضمن شرح کربلا و عاشورا از عقبه بن سمعان نقل می کند که می گوید: من با امام حسین علیه السلام از مدینه تا مکه و از مکه تا کربلا بودم و همه خطابه ها و کلماتش را شنیدم نه در آن اظهار عجز بود و نه تحمل ذلت یا بیعت با یزید.

فقط می فرمود: دعونی لاذهب فی هذه الارض العریضه تنظر بما یسیر امر الناس؛ بگذارید که من در این وسعت پهناور زمین بروم تا ببینم کار به کجا می کشد. و می فرمود: به خدا قسم نه چون ذلیلان به شما تسلیم می شوم و نه چون بردگان فرار می کنم... [۷]

پانویس

  1. تاريخ الطبري، ج4، ص347؛ الکامل في التاريخ، ج4، ص80.
  2. نفس المهموم، ص 298.
  3. تنقيح المقال، ج 2، ص 254، حديث 7969.
  4. بحار، ج 101، ص 336 341، حديث 1 به نقل از مفيد و سيد بن طاوس رحمة الله عليهما.
  5. معجم رجال الحديث، ج 11، ص 154، حديث 7723.
  6. مستدرکات علم رجال الحديث، ج 5، ص 248.
  7. جواد محدثی, فرهنگ عاشورا، ص 809.

منابع



عقبة بن سمعان غلام رباب، دختر امرؤ القيس كلبي، همسر امام حسين عليه السلام بود و همراه كاروان حسيني از مدينه به مكّه و سپس به عراق آمد. طبري گويد: عمر بن سعد، عقبة بن سمعان غلام رباب، دختر امرؤ القيس كلبي و مادر سكينه، دختر حسين عليه السلام، را دستگير كرد و گفت: چه كاره اي؟ گفت: بنده اي مملوكم، پس رهايش كرد. [۱]

شيخ عباس قمي نيز اين مطلب را در نفس المهموم [۲] به نقل از طبري و جزري آورده است. مامقاني در تنقيح المقال گويد: طبري و ديگر مورخان واقعه از او نام برده اند؛ و از آنچه گفته اند، دانسته مي شود كه عقبه غلام رباب، همسر امام حسين عليه السلام، بود و خدمتكاري و ركابداري اسب هايش را بر عهده داشت. چون حسين عليه السلام به شهادت رسيد، بر اسبي نشست و گريخت. كوفيان او را گرفتند. پس از آن كه مدعي شد غلام رباب، دختر امرؤ القيس كلبي، همسر امام حسين عليه السلام، است رهايش كردند. وي به نقل رويدادها همان طور كه اتفاق افتاده بود پرداخت و اخبار كربلا از او گرفته شده است. [۳]

اما برخي از علماي ما به استناد سلامي كه در زيارت حسين عليه السلام (روز و شب اول رجب و شب نيمه شعبان) [۴] بر عقبه وارد شده است، بر اين باورند كه او نيز در زمره شهيدان كربلاست. از جمله اين عالمان سيد ابوالقاسم خويي، در معجم رجال الحديث است. آن جا كه مي گويد: از ياران حسين عليه السلام... در حضور آن حضرت به شهادت رسيد و سلام بر او در زيارت رجبيه آمده است و به گفته برخي مورخان عامه، وي از معركه گريخت و نجات يافت. [۵] ديگر، شيخ علي نمازي است كه در مستدركات علم رجال الحديث گويد: عقبة بن سمعان... از ياران امام حسين عليه السلام است و در كربلا با آن حضرت همراه بود؛ و همان طوري كه سيد در زيارت رجبيه، وي را در شمار شهيدان آورده است، او همراه سيدالشهدا در روز عاشورا به شهادت رسيد.[۶]

عقبه بن سمعان در روایتگری وقایع عاشورا نقش مهمی داشته است. «ابومخنف» خبر فرود سالار شایستگان در کربلا و نامه ی «ابن زیاد» به «حر» را با یک واسطه از او روایت می کند.

همچنین نامبرده جریان حرکت سالار شهیدان از مدینه، دیدارش با عبدالله بن مطیع، فرودش در مکه، دو سخن «ابن عباس و «ابن زبیر» به آن حضرت به هنگام حرکت از مکه، خبر فرستاده ی فرماندار آن روز مکه، برای بازگرداندن پیشوای آزادمردان به مکه، سخن مشهور حضرت علی‌اکبر علیه السلام به آن حضرت در «قصر بنی مقاتل»، فرود کاروان نور در کربلا، رسیدن نامه ابن زیاد به حر، آمدن عمر سعد به کربلا و سخنان و پیشنهادهای امام حسین علیه السلام به «ابن سعد» فرمانده سپاه اموی را، روایت می کند.

لازم به یادآوری است که این مرد همه ی این رویدادها را از «حارث بن کعب» آورده است. نام او در زیارت رجبیه آمده است: السلام علی عقبة بن سمعان...

ابن اثیر در الکامل ضمن شرح کربلا و عاشورا از عقبه بن سمعان نقل می کند که می گوید: من با امام حسین علیه السلام از مدینه تا مکه و از مکه تا کربلا بودم و همه خطابه ها و کلماتش را شنیدم نه در آن اظهار عجز بود و نه تحمل ذلت یا بیعت با یزید.

فقط می فرمود: دعونی لاذهب فی هذه الارض العریضه تنظر بما یسیر امر الناس؛ بگذارید که من در این وسعت پهناور زمین بروم تا ببینم کار به کجا می کشد. و می فرمود: به خدا قسم نه چون ذلیلان به شما تسلیم می شوم و نه چون بردگان فرار می کنم... [۷]


پانویس

  1. تاريخ الطبري، ج 4، ص 347؛ الکامل في التاريخ، ج 4، ص 80.
  2. نفس المهموم، ص 298.
  3. تنقيح المقال، ج 2، ص 254، حديث 7969.
  4. بحار، ج 101، ص 336 341، حديث 1 به نقل از مفيد و سيد بن طاوس رحمة الله عليهما .
  5. معجم رجال الحديث، ج 11، ص 154، حديث 7723.
  6. مستدرکات علم رجال الحديث، ج 5، ص 248.
  7. جواد محدثی, فرهنگ عاشورا، ص 809

منبع

عقبة بن سمعان، سایت ثارالله، بازیابی:23 آبان 1391



عقبة بن سمعان غلام رباب، دختر امرؤ القيس كلبي، همسر امام حسين عليه السلام بود و همراه كاروان حسيني از مدينه به مكّه و سپس به عراق آمد. طبري گويد: عمر بن سعد، عقبة بن سمعان غلام رباب، دختر امرؤ القيس كلبي و مادر سكينه، دختر حسين عليه السلام، را دستگير كرد و گفت: چه كاره اي؟ گفت: بنده اي مملوكم، پس رهايش كرد. [۱]

شيخ عباس قمي نيز اين مطلب را در نفس المهموم [۲] به نقل از طبري و جزري آورده است. مامقاني در تنقيح المقال گويد: طبري و ديگر مورخان واقعه از او نام برده اند؛ و از آنچه گفته اند، دانسته مي شود كه عقبه غلام رباب، همسر امام حسين عليه السلام، بود و خدمتكاري و ركابداري اسب هايش را بر عهده داشت. چون حسين عليه السلام به شهادت رسيد، بر اسبي نشست و گريخت. كوفيان او را گرفتند. پس از آن كه مدعي شد غلام رباب، دختر امرؤ القيس كلبي، همسر امام حسين عليه السلام، است رهايش كردند. وي به نقل رويدادها همان طور كه اتفاق افتاده بود پرداخت و اخبار كربلا از او گرفته شده است. [۳]

اما برخي از علماي ما به استناد سلامي كه در زيارت حسين عليه السلام (روز و شب اول رجب و شب نيمه شعبان) [۴] بر عقبه وارد شده است، بر اين باورند كه او نيز در زمره شهيدان كربلاست. از جمله اين عالمان سيد ابوالقاسم خويي، در معجم رجال الحديث است. آن جا كه مي گويد: از ياران حسين عليه السلام... در حضور آن حضرت به شهادت رسيد و سلام بر او در زيارت رجبيه آمده است و به گفته برخي مورخان عامه، وي از معركه گريخت و نجات يافت. [۵] ديگر، شيخ علي نمازي است كه در مستدركات علم رجال الحديث گويد: عقبة بن سمعان... از ياران امام حسين عليه السلام است و در كربلا با آن حضرت همراه بود؛ و همان طوري كه سيد در زيارت رجبيه، وي را در شمار شهيدان آورده است، او همراه سيدالشهدا در روز عاشورا به شهادت رسيد.[۶]

عقبه بن سمعان در روایتگری وقایع عاشورا نقش مهمی داشته است. «ابومخنف» خبر فرود سالار شایستگان در کربلا و نامه ی «ابن زیاد» به «حر» را با یک واسطه از او روایت می کند.

همچنین نامبرده جریان حرکت سالار شهیدان از مدینه، دیدارش با عبدالله بن مطیع، فرودش در مکه، دو سخن «ابن عباس و «ابن زبیر» به آن حضرت به هنگام حرکت از مکه، خبر فرستاده ی فرماندار آن روز مکه، برای بازگرداندن پیشوای آزادمردان به مکه، سخن مشهور حضرت علی‌اکبر علیه السلام به آن حضرت در «قصر بنی مقاتل»، فرود کاروان نور در کربلا، رسیدن نامه ابن زیاد به حر، آمدن عمر سعد به کربلا و سخنان و پیشنهادهای امام حسین علیه السلام به «ابن سعد» فرمانده سپاه اموی را، روایت می کند.

لازم به یادآوری است که این مرد همه ی این رویدادها را از «حارث بن کعب» آورده است. نام او در زیارت رجبیه آمده است: السلام علی عقبة بن سمعان...

ابن اثیر در الکامل ضمن شرح کربلا و عاشورا از عقبه بن سمعان نقل می کند که می گوید: من با امام حسین علیه السلام از مدینه تا مکه و از مکه تا کربلا بودم و همه خطابه ها و کلماتش را شنیدم نه در آن اظهار عجز بود و نه تحمل ذلت یا بیعت با یزید.

فقط می فرمود: دعونی لاذهب فی هذه الارض العریضه تنظر بما یسیر امر الناس؛ بگذارید که من در این وسعت پهناور زمین بروم تا ببینم کار به کجا می کشد. و می فرمود: به خدا قسم نه چون ذلیلان به شما تسلیم می شوم و نه چون بردگان فرار می کنم... [۷]


پانویس

  1. تاريخ الطبري، ج 4، ص 347؛ الکامل في التاريخ، ج 4، ص 80.
  2. نفس المهموم، ص 298.
  3. تنقيح المقال، ج 2، ص 254، حديث 7969.
  4. بحار، ج 101، ص 336 341، حديث 1 به نقل از مفيد و سيد بن طاوس رحمة الله عليهما .
  5. معجم رجال الحديث، ج 11، ص 154، حديث 7723.
  6. مستدرکات علم رجال الحديث، ج 5، ص 248.
  7. جواد محدثی, فرهنگ عاشورا، ص 809

منبع

عقبة بن سمعان، سایت ثارالله، بازیابی:23 آبان 1391

جواد محدثی, فرهنگ عاشورا


عقبة بن سمعان غلام رباب، دختر امرؤ القيس كلبي، همسر امام حسين عليه السلام بود و همراه كاروان حسيني از مدينه به مكّه و سپس به عراق آمد. طبري گويد: عمر بن سعد، عقبة بن سمعان غلام رباب، دختر امرؤ القيس كلبي و مادر سكينه، دختر حسين عليه السلام، را دستگير كرد و گفت: چه كاره اي؟ گفت: بنده اي مملوكم، پس رهايش كرد. [۱]

شيخ عباس قمي نيز اين مطلب را در نفس المهموم [۲] به نقل از طبري و جزري آورده است. مامقاني در تنقيح المقال گويد: طبري و ديگر مورخان واقعه از او نام برده اند؛ و از آنچه گفته اند، دانسته مي شود كه عقبه غلام رباب، همسر امام حسين عليه السلام، بود و خدمتكاري و ركابداري اسب هايش را بر عهده داشت. چون حسين عليه السلام به شهادت رسيد، بر اسبي نشست و گريخت. كوفيان او را گرفتند. پس از آن كه مدعي شد غلام رباب، دختر امرؤ القيس كلبي، همسر امام حسين عليه السلام، است رهايش كردند. وي به نقل رويدادها همان طور كه اتفاق افتاده بود پرداخت و اخبار كربلا از او گرفته شده است. [۳]

اما برخي از علماي ما به استناد سلامي كه در زيارت حسين عليه السلام (روز و شب اول رجب و شب نيمه شعبان) [۴] بر عقبه وارد شده است، بر اين باورند كه او نيز در زمره شهيدان كربلاست. از جمله اين عالمان سيد ابوالقاسم خويي، در معجم رجال الحديث است. آن جا كه مي گويد: از ياران حسين عليه السلام... در حضور آن حضرت به شهادت رسيد و سلام بر او در زيارت رجبيه آمده است و به گفته برخي مورخان عامه، وي از معركه گريخت و نجات يافت. [۵] ديگر، شيخ علي نمازي است كه در مستدركات علم رجال الحديث گويد: عقبة بن سمعان... از ياران امام حسين عليه السلام است و در كربلا با آن حضرت همراه بود؛ و همان طوري كه سيد در زيارت رجبيه، وي را در شمار شهيدان آورده است، او همراه سيدالشهدا در روز عاشورا به شهادت رسيد.[۶]

عقبه بن سمعان در روایتگری وقایع عاشورا نقش مهمی داشته است. «ابومخنف» خبر فرود سالار شایستگان در کربلا و نامه ی «ابن زیاد» به «حر» را با یک واسطه از او روایت می کند.

همچنین نامبرده جریان حرکت سالار شهیدان از مدینه، دیدارش با عبدالله بن مطیع، فرودش در مکه، دو سخن «ابن عباس و «ابن زبیر» به آن حضرت به هنگام حرکت از مکه، خبر فرستاده ی فرماندار آن روز مکه، برای بازگرداندن پیشوای آزادمردان به مکه، سخن مشهور حضرت علی‌اکبر علیه السلام به آن حضرت در «قصر بنی مقاتل»، فرود کاروان نور در کربلا، رسیدن نامه ابن زیاد به حر، آمدن عمر سعد به کربلا و سخنان و پیشنهادهای امام حسین علیه السلام به «ابن سعد» فرمانده سپاه اموی را، روایت می کند.

لازم به یادآوری است که این مرد همه ی این رویدادها را از «حارث بن کعب» آورده است. نام او در زیارت رجبیه آمده است: السلام علی عقبة بن سمعان...

ابن اثیر در الکامل ضمن شرح کربلا و عاشورا از عقبه بن سمعان نقل می کند که می گوید: من با امام حسین علیه السلام از مدینه تا مکه و از مکه تا کربلا بودم و همه خطابه ها و کلماتش را شنیدم نه در آن اظهار عجز بود و نه تحمل ذلت یا بیعت با یزید.

فقط می فرمود: دعونی لاذهب فی هذه الارض العریضه تنظر بما یسیر امر الناس؛ بگذارید که من در این وسعت پهناور زمین بروم تا ببینم کار به کجا می کشد. و می فرمود: به خدا قسم نه چون ذلیلان به شما تسلیم می شوم و نه چون بردگان فرار می کنم... [۷]

پانویس

  1. تاريخ الطبري، ج 4، ص 347؛ الکامل في التاريخ، ج 4، ص 80.
  2. نفس المهموم، ص 298.
  3. تنقيح المقال، ج 2، ص 254، حديث 7969.
  4. بحار، ج 101، ص 336 341، حديث 1 به نقل از مفيد و سيد بن طاوس رحمة الله عليهما .
  5. معجم رجال الحديث، ج 11، ص 154، حديث 7723.
  6. مستدرکات علم رجال الحديث، ج 5، ص 248.
  7. جواد محدثی, فرهنگ عاشورا، ص 809

منابع

11.jpg
واقعه عاشورا
قبل از واقعه
شرح واقعه
پس از واقعه
بازتاب واقعه
وابسته ها