شهادت امام حسن عسکری علیه السلام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} <keywords content='کلید واژه: بنی عباس، امام حسن عسكرى علیه السلام، ش...' ایجاد کرد)
 
(ویرایش)
 
(۱۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 +
{{تقویم|روز= 8 ربیع الاول|سال= سال 260 هجری قمری}}
 +
[[معتمد عباسی]] که همواره از محبوبیت و نفوذ معنوی [[امام حسن عسکری علیه السلام|امام حسن عسکری]] علیه السلام در جامعه نگران بود، چون دید توجه مردم به امام روز به روز بیشتر می  شود و زندان و اختناق و مراقبت، تأثیر معکوس دارد، سرانجام به همان شیوه مزوّرانه دیرینه متوسل شد و امام یازدهم [[شیعه|شیعیان]] را پنهانی -در هشتم [[ربیع الاول]] سال ۲۶۰ هجرى در شهر [[سامرا]]- مسموم ساخت و به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسانید.
  
 +
== حضور اجباری در سامرا ==
 +
[[امام حسن عسکری علیه السلام|امام حسن عسکری]] علیه‌السلام در چهار سالگى، بنا به درخواست [[متوکل|متوکل عباسى]] (دهمین خلیفه [[عباسیان]]) به همراه پدر بزرگوارش [[امام هادی]] علیه‌السلام و سایر خانواده اش راهى [[سامرا]] (مرکز خلافت عباسیان، در شمال غربى [[عراق]]) گردید.<ref>[[منتهى الآمال]]، شیخ عباس قمی، ج ۲، ص ۳۹۳.</ref>
  
 +
امام عسکری پس از شهادت پدرش، در سال ۲۵۴ هجرى قمرى به [[امامت]] [[شیعیان]] نایل آمد. آن حضرت و خانواده و خاندان پدرش در ظاهر به دعوت متوکل در سامرا سکونت داشتند، ولى در حقیقت حضورشان در سامرا اجبارى و تبعیدگونه بود تا آن حضرت را از نزدیک در مراقبت و نظارت خویش داشته باشند.
  
 +
==مرگ طبیعی یا شهادت؟==
  
==شهادت امام عسگري علیه السلام و توطئه هاي بي ثمر==
+
دانشمند نامدار [[تشیع]]، [[شیخ طبرسی]]  می  نویسد: بسیاری از دانشمندان ما گفته اند: [[امام حسن عسکری]] علیه السلام بر اثر مسمومیت  به شهادت رسید، چنان که پدرش و جدش و همه [[ائمه اطهار|امامان]]، با [[شهادت در راه خدا|شهادت]] از دنیا رفته اند.<ref> [[اعلام الوری]]، الطبعة الثالثة، دارالکتب الاسلامیة، ص ۳۶۷.</ref> [[ابراهیم کفعمی|کفعمی]] نیز می گوید: او را «[[معتمد]]» مسموم ساخت.<ref> الانوار البهیة، شیخ عباس قمی، مشهد، کتابفروشی جعفری، ص ۱۶۲.</ref> و «[[محمد بن جریر بن رستم طبری|محمد بن جریر بن رستم]]»، از دانشمندان شیعی در قرن چهارم، معتقد است که: امام عسکری علیه السلام در اثر مسمومیت به درجه شهادت رسید.<ref> [[دلائل الامامة]]، نجف، منشورات المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۳ ه.ق، ص ۲۲۳.</ref>
  
[[ ]] که همواره از محبوبيت و نفوذ معنوي امام در جامعه نگران بود، چون ديد توجه مردم به امام روز به روز بيشتر مي  شود و زندان و اختناق و مراقبت تاثير معکوس دارد، سرانجام به همان شيوه مزورانه ديرينه متوسل شد و امام را پنهاني مسموم ساخت.
+
یکی از نشانه های شهادت امام توسط دربار [[حکومت بنی عباس|عباسی]]، تحرک ها و تلاش های فوق العاده ای بود که معتمد عباسی در روزهای مسمومیت و شهادت امام، برای عادی جلوه دادن مرگ آن حضرت از خود نشان داد.
  
دانشمند نامدار جهان تشيع، «[[ ]]»، مي نويسد: بسياري از دانشمندان ما گفته اند: [[ ��]] عليه السلام بر اثر مسموميت به [[]] رسيد، چنان که پدرش و جدش و همه امامان، با شهادت از دنيا رفته اند.(1)
+
ابن صباغ مالکی، یکی از دانشمندان [[اهل سنت]]، از قول عبیدالله بن خاقان، یکی از درباریان عباسی (که نسبت به امام عسکری احترام و تکریم داشت) می نویسد: «... هنگام درگذشت ابومحمد حسن بن علی عسکری علیه السلام، معتمد خلیفه عباسی، حال مخصوصی پیدا کرد که ما از آن  شگفت زده شدیم و فکر نمی  کردیم چنین حالی در او (که خلیفه وقت بود و قدرت را در دست داشت) دیده شود. وقتی «ابومحمد» (امام عسکری) رنجور شد، پنج نفر از اطرافیان خاص خلیفه که همه از فقیهان درباری بودند، به خانه او گسیل شدند. معتمد به آنان دستور داد در خانه ابومحمد بمانند و هر چه روی می دهد به او گزارش کنند، نیز عده ای را به عنوان پرستار فرستاد تا ملازم او باشند، و همچنین به قاضی بن بختیار فرمان داد ده نفر از معتمدین را انتخاب کند و به خانه ابومحمد بفرستد و آنان هر صبح و شام نزد او بروند و حال او را زیر نظر بگیرند. دو یا سه روز بعد به خلیفه خبر دادند حال ابومحمد سخت تر شده و بعید است  بهتر شود. خلیفه دستور داد شب و روز ملازم خانه او باشند و آنان پیوسته ملازم خانه آن بزرگوار بودند تا پس از چند روزی رحلت فرمود.  
  
«[[]]»، دانشمند معروف [[]]، مي گويد: او را «معتمد» مسموم ساخت.(2) و «[[     ]]»، از دانشمندان شيعي در قرن چهارم، معتقد است که: امام عسکري عليه السلام در اثر مسموميت به درجه شهادت رسيد.(3)
+
وقتی خبر درگذشت آن حضرت پخش شد، [[سامرا]] به حرکت درآمد و سراپا فریاد و ناله گردید و بازارها تعطیل و مغازه  ها بسته شد. [[بنی هاشم]]، دیوانیان، امرای لشکر، قاضیان شهر، شعرا و سایر مردم برای شرکت در مراسم [[تشییع جنازه|تشییع]] حرکت کردند. سامرا در آن روز یادآور صحنه [[قیامت|قیامت]] بود! وقتی جنازه آماده دفن شد، خلیفه برادر خود، «عیسی بن متوکل»، را فرستاد تا بر جنازه آن حضرت [[نماز میت|نماز]] بگزارد. هنگامی که جنازه را برای نماز روی زمین گذاشتند، عیسی نزدیک رفت و صورت آن حضرت را باز کرد و به [[علویان]] و [[عباسیان]] و قاضیان و نویسندگان و شهود نشان داد و (برای رفع تهمت خلیفه) گفت: این «[[امام حسن عسکری علیه السلام|ابومحمد عسکری]]» است که به [[مرگ]] طبیعی درگذشته است و فلان و فلان از خدمتگزاران خلیفه نیز شاهد بوده اند!! بعد روی جنازه را پوشاند و بر او نماز خواند، و فرمان داد برای  دفن ببرند...».<ref> الفصول المهمة، چاپ قدیم، ص ۳۰۷-۳۰۸. این قضیه را مرحوم شیخ مفید در ارشاد و فتال نیشابوری در روضة الواعظین و طبرسی در اعلام الوری و علی بن عیسی الاربلی از قول احمد پسر عبیدالله بن خاقان نقل کرده اند. این گزارش نشان می  دهد که امام در جامعه چه موقعیتی داشته و حکومت عباسی چرا نگران بوده است و نیز روشن می  کند که خلیفه از برملا شدن مسمومیت و قتل امام تا چه حد وحشت داشته است ولذا با زمینه سازی قبلی کوشیده است شهادت امام را مرگ طبیعی قلمداد کند!</ref>
  
يکي از نشانه هاي شهادت امام توسط دربار عباسي، تحرک ها و تلاش هاي فوق العاده اي بود که معتمد عباسي در روزهاي مسموميت و شهادت امام، براي عادي جلوه دادن [[]] آن حضرت از خود نشان داد.
+
البته این نماز جنبه تشریفاتی داشت و طرحی بود که رژیم حاکم برای لوث کردن ماجرای شهادت امام ریخته بود و چنان که در میان دانشمندان [[شیعه]] مشهور است، [[امام مهدی]] (عجل الله تعالی فرجه) به طور خصوصی بر جنازه پدر بزرگوارش نماز گزارد.<ref> [[کمال الدین و تمام النعمه (کتاب)|کمال الدین]]، شیخ صدوق، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، (التابعة) لجماعة المدرسین، بقم المشرفة، ۱۴۰۵ ه.ق، باب ۴۳، ص ۴۷۵ - مجلسی، بحارالانوار، الطبعة الثانیة، تهران، المکتبة الاسلامیة، ۱۳۹۵ ه.ق، ج ۵۰، ص ۳۳۲.</ref>
 +
 +
==پانویس==
 +
<references />
 +
==منابع==
  
«[[  � ]]»، يکي از دانشمندان اهل سنت، از قول «[[  ]]»، يکي از درباريان عباسي (که از احترام او نسبت  به امام ياد کرديم) مي  نويسد: «...هنگام درگذشت ابومحمد حسن بن علي عسکري عليه السلام معتمد، خليفه عباسي حال مخصوصي پيدا کرد که ما از آن  شگفت زده شديم و فکر نمي  کرديم چنين حالي در او (که خليفه وقت  بود و قدرت را در دست داشت) ديده شود. وقتي «ابومحمد» (امام عسکري) رنجور شد، پنج نفر از اطرافيان خاص خليفه که همه از فقيهان درباري بودند، به خانه او گسيل شدند. معتمد به آنان دستور داد در خانه ابومحمد بمانند و هر چه روي مي  دهد به او گزارش کنند، نيز عده اي را به عنوان پرستار فرستاد تا ملازم او باشند، و همچنين به «[[  ]]» فرمان داد ده نفر از معتمدين را انتخاب کند و به خانه ابومحمد بفرستد و آنان هر صبح و شام نزد او بروند و حال او را زير نظر بگيرند. دو يا سه روز بعد به خليفه خبر دادند حال ابومحمد سخت  تر شده و بعيد است  بهتر شود. خليفه دستور داد شب و روز ملازم خانه او باشند و آنان پيوسته ملازم خانه آن بزرگوار بودند تا پس از چند روزي رحلت فرمود. وقتي خبر درگذشت آن حضرت پخش شد، [[]] به حرکت درآمد و سراپا فرياد و ناله گرديد و بازارها تعطيل و مغازه  ها بسته شد. [[ ]]، ديوانيان، امراي لشکر، قاضيان شهر، شعرا، شهود و گواهان و ساير مردم براي شرکت در مراسم تشييع حرکت کردند، سامرا در آن روز يادآور صحنه قيامت  بود! وقتي جنازه آماده دفن شد، خليفه برادر خود، «عيسي بن متوکل »، را فرستاد تا بر جنازه آن حضرت نماز بگزارد. هنگامي که جنازه را براي نماز روي زمين گذاشتند، عيسي نزديک رفت و صورت آن حضرت را باز کرد. و به [[]] و [[]] و قاضيان و نويسندگان و شهود نشان داد و گفت: اين «ابومحمد عسکري » است که به [[�]] طبيعي درگذشته است و فلان و فلان از خدمتگزاران خليفه نيز شاهد بوده اند!! بعد روي جنازه را پوشاند و بر او [[]] خواند، و فرمان داد براي  دفن ببرند...».(4)
+
*مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان.
 +
*سید تقى واردى، روز شمار تاریخ اسلام، جلد سوم، ماه ربیع الاول.
  
البته اين نماز جنبه تشريفاتي داشت و طرحي بود که رژيم حاکم براي لوث کردن ماجراي شهادت امام ريخته بود و چنان که در ميان دانشمندان [[]] مشهور است، [[ �]] عجل الله تعالی فرجه به طور خصوصي بر جنازه پدر بزرگوارش، امام عسکري عليه السلام نماز گزارد.(5)
+
برای مطالعه بیشتر:
  
پي  نوشت
+
[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/31855/%D9%81%D9%8A%D8%B6-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%81%D9%8A-%D8%B9%D9%85%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%88%D9%82%D8%A7%D9%8A%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D9%85/preview/31084/%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%8A-%D8%AF%D9%8A%D8%AC%D9%8A%D8%AA%D8%A7%D9%84%D9%8A/&sa=false&#!page=86 وقایع الایام شیخ عباس قمی، ۸ ربیع الاول].
 
+
{{شناختنامه امام حسن عسکری (ع)}}
(1). [[ ]]، الطبعة الثالثة، دارالکتب الاسلامية، ص 367.
+
[[Category:امام حسن عسکری علیه السلام]]
 
+
[[رده:سال ۲۶۰ هجری قمری]]
(2). [[  ]]، [[ ]]، مشهد، کتابفروشي جعفري، ص 162.
 
 
 
(3). [[ ]]، نجف، منشورات المکتبة الحيدرية، 1383 ه.ق، ص 223.
 
 
 
(4). الفصول المهمة، چاپ قديم، ص 307-308. اين قضيه را مرحوم [[ ]] در ارشاد و فتال نيشابوري در [[ ]] و [[]] در اعلام الوري و علي بن عيسي الاربلي از قول احمد پسر عبيدالله بن خاقان نقل کرده اند. اين گزارش نشان مي  دهد که امام در جامعه چه موقعيتي داشته و حکومت عباسي چرا نگران بوده است و نيز روشن مي  کند که خليفه از برملا شدن مسموميت و قتل امام تا چه حد وحشت داشته است ولذا با زمينه سازي قبلي کوشيده است  شهادت امام را مرگ طبيعي قلمداد کند!
 
 
 
(5). صدوق، کمال الدين، قم، مؤسسة النشر الاسلامي، (التابعة) لجماعة المدرسين، بقم المشرفة، 1405 ه.ق، باب 43، ص 475 - مجلسي، [[]]، الطبعة الثانية، تهران، المکتبة الاسلامية، 1395 ه.ق، ج 50، ص 332.
 
 
 
===منبع===
 
 
 
مهدی پیشوایی., سیره پیشوایان.
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۴۴

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

تقویم هجری قمری

روز واقعه:8 ربیع الاول
سال 260 هجری قمری

معتمد عباسی که همواره از محبوبیت و نفوذ معنوی امام حسن عسکری علیه السلام در جامعه نگران بود، چون دید توجه مردم به امام روز به روز بیشتر می شود و زندان و اختناق و مراقبت، تأثیر معکوس دارد، سرانجام به همان شیوه مزوّرانه دیرینه متوسل شد و امام یازدهم شیعیان را پنهانی -در هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ هجرى در شهر سامرا- مسموم ساخت و به شهادت رسانید.

حضور اجباری در سامرا

امام حسن عسکری علیه‌السلام در چهار سالگى، بنا به درخواست متوکل عباسى (دهمین خلیفه عباسیان) به همراه پدر بزرگوارش امام هادی علیه‌السلام و سایر خانواده اش راهى سامرا (مرکز خلافت عباسیان، در شمال غربى عراق) گردید.[۱]

امام عسکری پس از شهادت پدرش، در سال ۲۵۴ هجرى قمرى به امامت شیعیان نایل آمد. آن حضرت و خانواده و خاندان پدرش در ظاهر به دعوت متوکل در سامرا سکونت داشتند، ولى در حقیقت حضورشان در سامرا اجبارى و تبعیدگونه بود تا آن حضرت را از نزدیک در مراقبت و نظارت خویش داشته باشند.

مرگ طبیعی یا شهادت؟

دانشمند نامدار تشیع، شیخ طبرسی می نویسد: بسیاری از دانشمندان ما گفته اند: امام حسن عسکری علیه السلام بر اثر مسمومیت به شهادت رسید، چنان که پدرش و جدش و همه امامان، با شهادت از دنیا رفته اند.[۲] کفعمی نیز می گوید: او را «معتمد» مسموم ساخت.[۳] و «محمد بن جریر بن رستم»، از دانشمندان شیعی در قرن چهارم، معتقد است که: امام عسکری علیه السلام در اثر مسمومیت به درجه شهادت رسید.[۴]

یکی از نشانه های شهادت امام توسط دربار عباسی، تحرک ها و تلاش های فوق العاده ای بود که معتمد عباسی در روزهای مسمومیت و شهادت امام، برای عادی جلوه دادن مرگ آن حضرت از خود نشان داد.

ابن صباغ مالکی، یکی از دانشمندان اهل سنت، از قول عبیدالله بن خاقان، یکی از درباریان عباسی (که نسبت به امام عسکری احترام و تکریم داشت) می نویسد: «... هنگام درگذشت ابومحمد حسن بن علی عسکری علیه السلام، معتمد خلیفه عباسی، حال مخصوصی پیدا کرد که ما از آن شگفت زده شدیم و فکر نمی کردیم چنین حالی در او (که خلیفه وقت بود و قدرت را در دست داشت) دیده شود. وقتی «ابومحمد» (امام عسکری) رنجور شد، پنج نفر از اطرافیان خاص خلیفه که همه از فقیهان درباری بودند، به خانه او گسیل شدند. معتمد به آنان دستور داد در خانه ابومحمد بمانند و هر چه روی می دهد به او گزارش کنند، نیز عده ای را به عنوان پرستار فرستاد تا ملازم او باشند، و همچنین به قاضی بن بختیار فرمان داد ده نفر از معتمدین را انتخاب کند و به خانه ابومحمد بفرستد و آنان هر صبح و شام نزد او بروند و حال او را زیر نظر بگیرند. دو یا سه روز بعد به خلیفه خبر دادند حال ابومحمد سخت تر شده و بعید است بهتر شود. خلیفه دستور داد شب و روز ملازم خانه او باشند و آنان پیوسته ملازم خانه آن بزرگوار بودند تا پس از چند روزی رحلت فرمود.

وقتی خبر درگذشت آن حضرت پخش شد، سامرا به حرکت درآمد و سراپا فریاد و ناله گردید و بازارها تعطیل و مغازه ها بسته شد. بنی هاشم، دیوانیان، امرای لشکر، قاضیان شهر، شعرا و سایر مردم برای شرکت در مراسم تشییع حرکت کردند. سامرا در آن روز یادآور صحنه قیامت بود! وقتی جنازه آماده دفن شد، خلیفه برادر خود، «عیسی بن متوکل»، را فرستاد تا بر جنازه آن حضرت نماز بگزارد. هنگامی که جنازه را برای نماز روی زمین گذاشتند، عیسی نزدیک رفت و صورت آن حضرت را باز کرد و به علویان و عباسیان و قاضیان و نویسندگان و شهود نشان داد و (برای رفع تهمت خلیفه) گفت: این «ابومحمد عسکری» است که به مرگ طبیعی درگذشته است و فلان و فلان از خدمتگزاران خلیفه نیز شاهد بوده اند!! بعد روی جنازه را پوشاند و بر او نماز خواند، و فرمان داد برای دفن ببرند...».[۵]

البته این نماز جنبه تشریفاتی داشت و طرحی بود که رژیم حاکم برای لوث کردن ماجرای شهادت امام ریخته بود و چنان که در میان دانشمندان شیعه مشهور است، امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) به طور خصوصی بر جنازه پدر بزرگوارش نماز گزارد.[۶]

پانویس

  1. منتهى الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۲، ص ۳۹۳.
  2. اعلام الوری، الطبعة الثالثة، دارالکتب الاسلامیة، ص ۳۶۷.
  3. الانوار البهیة، شیخ عباس قمی، مشهد، کتابفروشی جعفری، ص ۱۶۲.
  4. دلائل الامامة، نجف، منشورات المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۳ ه.ق، ص ۲۲۳.
  5. الفصول المهمة، چاپ قدیم، ص ۳۰۷-۳۰۸. این قضیه را مرحوم شیخ مفید در ارشاد و فتال نیشابوری در روضة الواعظین و طبرسی در اعلام الوری و علی بن عیسی الاربلی از قول احمد پسر عبیدالله بن خاقان نقل کرده اند. این گزارش نشان می دهد که امام در جامعه چه موقعیتی داشته و حکومت عباسی چرا نگران بوده است و نیز روشن می کند که خلیفه از برملا شدن مسمومیت و قتل امام تا چه حد وحشت داشته است ولذا با زمینه سازی قبلی کوشیده است شهادت امام را مرگ طبیعی قلمداد کند!
  6. کمال الدین، شیخ صدوق، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، (التابعة) لجماعة المدرسین، بقم المشرفة، ۱۴۰۵ ه.ق، باب ۴۳، ص ۴۷۵ - مجلسی، بحارالانوار، الطبعة الثانیة، تهران، المکتبة الاسلامیة، ۱۳۹۵ ه.ق، ج ۵۰، ص ۳۳۲.

منابع

  • مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان.
  • سید تقى واردى، روز شمار تاریخ اسلام، جلد سوم، ماه ربیع الاول.

برای مطالعه بیشتر:

وقایع الایام شیخ عباس قمی، ۸ ربیع الاول.