سید مرتضی کشمیری

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۰۳ توسط شیرین سادات حسینی (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} <keywords content='کلید واژه: سید مرتضی رضوی کشمیری، آثار سید مرتضی ر...' ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)



منبع: تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 4، صفحه 277

نویسنده: علي كرجي

سید مرتضی رضوی کشمیری در هشتم ربیع الاول سال 1268 ه.ق در ایالت کشمیر، در خانواده ای روحانی از سلسله سادات رضوی، به دنیا آمد. پدرش سید مهدی شاه، فرزند سید محمد، عالمی زاهد بود که در ایالت کشمیر به تبلیغ معارف اسلامی و تدریس علوم دینی، اشتغال داشت.

مادرش بانویی دانشمند و باکمال بود. وی دوشادوش همسرش سید مهدی شاه به تبلیغ و تدریس علوم مختلف می پرداخت که در تدریس و تعلیم دانش ریاضی دارای احاطه خاص و در این زمینه شهرت فراوانی داشت.[۱]

نسب

سید مرتضی کشمیری از نوادگان امام رضا علیه السلام بوده که نسبش با چند واسطه درخشان به آن حضرت می رسد،[۲] از این رو به «رضوی» مشهور است.[۳]

نسبت دیگر او، «قمی» است چه این که اجدادش از مدینه به قم مهاجرت نمودند و در آن شهر ماندگار شدند. جد بزرگش سید محمد اعرج فرزند احمد ابی المکارم فرزند ابوجعفر موسی مبرقع، اولین فرزند از این خاندان بود که در سال 254 ه.ق به قم آمد. او در شب چهارشنبه 21 ماه ربیع الاول 296 ه.ق در قم وفات یافت و در خانه ای که برایش خریده بودند، به خاک سپرده شد. محل دفن او هم اکنون به نام مقبره موسای مبرقع در محل چهل اختران قم معروف است.[۴]

او را «کشمیری» می گویند، چون جد هفتم وی سید ابوالحسن شاه از عالمان و فقیهان قمی بود که برای ترویج احکام دین به مشهد رضوی و از آن جا به ایالت کشمیر هندوستان هجرت کرده و در همان جا ماندگار شد و سلسله خاندان کشمیری را تأسیس کرد. قبر سید ابوالحسن رضوی قمی در محلی به نام «بلبل لنکر» یا «بلبل لانکر» واقع است که یکی از زیارت گاه‌های معروف کشمیر به حساب می آید.[۵]

خاندان کشمیری

آل کشمیر که یک شاخه از آن به «آل هاشم» نیز شهرت دارد، از خاندان های معروف در ایالت کشمیر، قم و خصوصاً کربلا هستند. عالمان و فقیهان معروف بسیاری از آن برخاسته و منشأ خدمات فرهنگی و اجتماعی فراوانی در جامعه اسلامی بوده و هستند. از میان آنان می توان به عالمان و فقیهان زیر اشاره کرد:

  • سید عبدالله رضوی حائری آل کشمیری. (متوفای 1305 ه.ق)
  • سید محمدحسن فرزند سید عبدالله حائری. (متوفای 1328 ه.ق)
  • سید محمدعلی (متوفای 1376 ه.ق) فرزند سید محمدحسن فرزند سید عبدالله از عالمان مبارز در انقلاب میرزای شیرازی دوم علیه انگلیسی ها که مزدوران انگلیسی، منزل وی را در کربلا به توپ بستند.
  • سید میر مختارشاه رضوی حائری آل کشمیری. (متوفای 1328 ه.ق)

سید رضا آل کشمیری از روحانیون مبارز و از ایران آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی در عصر پهلوی که در عراق و از آن جا به بیروت تبعید و از یاران امام موسی صدر گردید.[۶]

تحصیلات

سید مرتضی رضوی کشمیری، بعد از فراگیری خواندن و نوشتن و قرائت قرآن، مقدمات علوم دینی را از همان کودکی آغاز نموده و تا نوجوانی در کشمیر ادامه داد. او نهج البلاغه، شرح هدایه ملاصدرا، ریاضیات، منطق و فلسفه را زیر نظر مدرسان، فقیهان و دانشمندن ماهر کشمیر و با کمک فهم سرشار، استعداد فراوان و حافظه قوی، به خوبی فراگرفت.

وی در سال 1284 ه.ق در سن 16 سالگی همراه دایی خود سید محمد کشمیری متوفای 1313 ه.ق برای تکمیل یافته های خود راهی شهرهای کربلا و نجف اشرف، شهر علم و فقاهت شد و در آن دو شهر نزد عالمان و فقیهان نامدار به کسب علوم عقلی و نقلی پرداخت و پس از سال ها تحصیل و تحقیق و تهذیب نفس، به درجه بلند اجتهاد و کمال نایل آمده، در ردیف دانشمندان آن عصر قرار گرفت.[۷]

سید مرتضی کشمیری، در میان عالمان و فقیهان نجف و کربلا از جایگاه علمی خاص برخوردار بود. وی علاوه بر احاطه بر زبان های فارسی، عربی و هندی در علوم حدیث، فقه، اصول، اخلاق، فلسفه، رجال و سایر علوم اسلامی داشت. به طوری که می توان گفت در همه آن دانش ها دارای تخصص و تبحر بود. آن گونه که در وصفش گفته اند؛ با هیچ کدام از فقیهان، فیلسوفان، عالمان اخلاق، روایت شناسان و دیگر دانشمندان نمی نشست. مگر آن که آن ها اعتراف می کردند که وی در همه دانش های اسلامی، دارای تخصص و احاطه کامل است.[۸]

استادان و مشایخ اجازه

سید مرتضی کشمیری، در محضر استادان فراوانی در کشمیر، کربلا و نجف، به تحصیل علوم اسلامی و کسب مراحل عالی کمال معنوی پرداخت. شرح حال نویسان نام برخی از آن استادان را به شرح ذیل ذکر کرده اند:

  • سید محمد کشمیری؛ (متوفای 1313 ه.ق)
  • محمد یوسف انصاری؛
  • محمد عبدالحلیم انصاری؛
  • مولی تفضل حسین؛
  • سید مرتضی کشمیری، درس های ریاضیات، منطق و فلسفه را در کشمیر نزد این سه استاد آموخت؛[۱۰]
  • سید مهدی قزوینی؛ (متوفای 1300 ه.ق)
  • سید حسین بهبهانی؛ (متوفای 1300 ه.ق)[۱۱]
  • شیخ محمدحسین کاظمی؛ (متوفای 1308 ه.ق)[۱۲]
  • شیخ محمدتقی هروی؛ (متوفای 1299 ه.ق)[۱۳]
  • ملا حسین قلی همدانی درگزینی نجفی؛ (متوفای 1311 ه.ق)[۱۴]
  • شیخ زین العابدین مازندرانی حائری؛ (متوفای 1309 ه.ق)[۱۵]
  • میرزا حسین خلیلی تهرانی؛ (متوفای 1326 ه.ق)[۱۶] وی فرزند خلیل رازی تهرانی، از شاگردان بارز شیخ محسن بن خنفر عفکاوی متوفای 1270 ق.
  • میرزا محمدحسن شیرازی؛ (متوفای 1312 ق)[۱۷]
  • سید حسین ترک؛
  • شیخ محمد لاهیجی.[۱۸]

بعضی از شرح حال نویسان، علاوه بر استادان ذکر شده، شیخ مرتضی انصاری را نیز در زمره استادان بنام وی ذکر کرده اند.[۱۹] ولی به نظر می رسد که صحیح نباشد چرا که شیخ مرتضی انصاری متوفای 1281 ه.ق است و سید مرتضی کشمیری در سال 1284 ه.ق برای تحصیلات عالی علوم دینی وارد نجف اشرف شده است.[۲۰] بنابراین وی سه سال بعد از وفات شیخ انصاری در محضر استادان نجف و کربلا به تحصیل پرداخته است از این رو نمی تواند از شاگردان شیخ انصاری باشد.

  • شیخ نوح قرشی نجفی؛ (متوفای 1300 ه.ق)[۲۱]
  • شیخ محمدحسن یاسین بن محمدعلی؛ (متوفای 1308 ه.ق)
  • سید حسن بن سید محمدرضا بحرالعلوم؛
  • میرزا احمد هاشم فرزند میرزا زین العابدین موسوی خوانساری؛ (متوفای 1318 ه.ق)
  • سید اسدالله اصفهانی. (متوفای 1290 ه.ق)[۲۲]

تدریس

تحصیلات علمی و اخلاقی سید مرتضی کشمیری تا سال 1311 ه.ق ادامه پیدا کرد و با وفات استاد اخلاق و عرفانش آیت الله ملا حسین‌قلی همدانی در این سال، تدریس علوم دینی را به طور رسمی آغاز و تا آخر عمر بابرکتش ادامه داد. بسیاری از دانشمندان و جویندگان علوم اسلامی در درس های فقه، اصول و اخلاق وی حاضر شده، از اقیانوس دانش وی، گوهرهای علم و معرفت بدست آورده، بهره‌های فراوان بردند.[۲۳]

جامعیت در علوم اسلامی، احاطه بر اصول و فروع در آن علوم، اطلاع از مبانی و اقوال و نیز تقوای عالی و وجود کمالات معنوی، عامل جذب شاگردان بزرگ به مکتب علمی او بود. شیخ آقا بزرگ تهرانی از دانشمندان اسلامی در این باره می گوید: من چندین سال در محضر آیت الله سید مرتضی کشمیری به تحصیل پرداختم. او را عالمی ربانی، جامع علوم فقه، اصول، حدیث، تفسیر و دیگر علوم رسمی و غیررسمی حوزه یافتم.[۲۴]

شاگردان

سید مرتضی کشمیری، جامع علوم عقلی، نقلی و دارای کمالات معنوی ویژه ای بود از این رو شاگردان فراوانی در مکتب علمی خود از قبیل فقه، اصول و اخلاق پرورش داد که هر کدام از آن ها در عصر خویش از مفاخر و بزرگان عالم اسلام به حساب آمدند. از جمله این شاگردان:

  • سید محمود مرعشی نجفی؛ (متوفای 1338 ه.ق)
  • میرزا ابراهیم تبریزی.

از دیگر شاگردان وی:

  • شیخ علی قمی؛
  • شیخ محمدحسین بن محمدخلیل شیرازی؛
  • عسکری؛
  • سید علم الهدی نقوی کابلی؛
  • سید محمدموسی خلخالی؛
  • حاج آقا حسین طباطبایی قمی؛
  • میرزا جواد آقا ملکی تبریزی؛
  • سید محمدحسین غزنوی؛
  • شیخ حسن علی نخودکی اصفهانی؛
  • شیخ عبدالکریم حائری یزدی؛
  • شیخ محمدحسین غروی اصفهانی؛
  • شیخ حسین حیدرعاملی؛[۲۵]
  • سید عبدالله ثقه الاسلام؛
  • سید ناصر حسین لکنهوی؛
  • میرزا محمود شیرازی؛
  • میرزا عنایت الله اخباری؛
  • میرزا محمد جولانی؛
  • شیخ جوادشاه عبدالعظیمی؛
  • شیخ علی دامغانی؛
  • میرزا حسن حائری؛
  • شیخ عیسی لواسانی؛
  • شیخ عبدالغنی الحر؛
  • شیخ علی اکبر نهاوندی؛
  • سید شهاب الدین مرعشی نجفی؛
  • عبدالحسین شیرازی؛
  • میراز عبدالباقی ملاباشی شیرازی؛
  • شیخ محمدحسن عمروآبادی.

تألیفات

سید مرتضی کشمیری، دارای مهارت و تخصص کافی در تمام رشته های علوم اسلامی بود از این رو علاوه بر تدریس، به نگارش در آن زمینه نیز پرداخت. گرچه بیشتر آن ها در حد دست نوشته باقی ماند. به هر حال تألیفات و دست نوشته های آن دانشمند اسلامی را تحت عنوان های ذیل می توان معرفی کرد:

  • اعلام الاعلام فی علم الرجال؛
  • حاشیه علی القوانین؛
  • حاشیه علی ریاض المسائل سید علی طباطبایی؛
  • تعلیقه علی شرح الهدای للقاضی میبدی؛
  • حاشیه علی شرح اللمعه؛
  • تعلیقه علی تقویم المحسنین؛
  • رساله فی اعمال الهندسه؛
  • شرح علی التحریر سلطان الحکماء؛
  • شرح علی صفحه الاسطرلاب للبهایی؛
  • رساله فی البعد بین البلاد؛
  • تعلیقه علی الحاشیه للمولی غلام یحیی؛
  • تعلیقه علی الحواشی میر زاهد علی شرح التهذیب؛
  • تعلیقه علی شرح التلخیص الچغمینی؛
  • بحث فی الاسطرلاب؛
  • تعلیقه علی شرح لسلطان الحکماء؛
  • ملحق الرساله فی البعد بین البلاد؛
  • شرح عباره المنهاج للمولی الکرباسی حول القبله؛
  • تعلیقه علی رساله ابن فهد حلی؛
  • تعلیقه علی أمل الآمل للحر العاملی؛
  • شرح مبحث الزوال؛
  • رساله فی شرح روایه عبدالله بن سنان من اصحاب الصادق علیه السلام؛
  • تعلیقه علی رساله خلاصه الحساب للشیخ البهائی؛
  • تعلیقه علی منتخب الاتحاف للسیوطی؛
  • تعلیقه علی شرح درایه الحدیث للشهید الثانی؛
  • تسلیک النفس الی جانب القدس.[۲۶]

عارفی بزرگ

عارف کسی است که شناختی واقعی از خداوند، اسماء صفات و مظاهر آن ها و نیز شناختی حقیقی از ارتباط جهان با خدا و رابطه خدا با جهان پیدا کرده است. عارف کسی است که با ریاضت و عبادت، نفس اماره خود را رام، آن را ازهرگونه زنگار رذیله پاک و زمینه را برای تابش نور حقیقت در آینه دلش آماده می کند و علاوه بر باطن خود را به زیور فضائل معنوی مزین می کند و به کمالات عالی دست می یابد.

سید مرتضی کشمیری نیز از زمره عرفان بزرگ عصر خویش بود که در سایه تربیت و ارشاد عارفان بزرگی همچون ملا حسین‌قلی همدانی (متوفای 1311 ه.ق) به درجات عالی عرفان رسید. این عالم ربانی در نهایت ورع و تقوا و پیوسته در جهاد نفس و ریاضت، عبادت سیر و سلوک عرفانی بود.[۲۷]

کرامات سید مرتضی کشمیری

آیت الله سید مرتضی کشمیری، در پرتو علم و عمل و تقوای فراوان و در سایه عبادت و بندگی خالصانه خداوند، به مدارج عالی کمال انسانی دست یافت و در زمره اولیای خدا و صاحب کرامات فراوان شد که سراسر زندگی وی پر از آن کرامات و ظهور و تجلی فیض الهی است. اشاره به دو کرامت از این عالم ربانی و فرزانه خالی از لطف نخواهد بود.

مشکل گشا حضرت زهرا علیهاالسلام

در کربلا یکی از طلاب علوم دینی، آیت الله عارف، سید مرتضی کشمیری را به حجره خود دعوت نمود و او نیز قبول کرد. آن طلبه همراه آیت الله کشمیری به سوی حجره اش راهی شد، به در حجره رسیدند. دیدند در حجره بسته است. چرا که هم حجره ای او در را قفل و کلید را با خود برده بود.

آن طلبه از این واقعه بسیار ناراحت شد، از آیت الله کشمیری عذرخواهی کرد و گفت: اگر اجازه دهید قفل را بشکنم. آیت الله کشمیری فرمود: مشهور است که اگر نام مادر حضرت موسی علیه السلام را بر قفل و در بسته بخوانند، بدون کلید باز می شود. قطعا نام و مقام مادر ما حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام از نام و مقام مادر حضرت موسی علیه السلام بالاتر است. از این رو دستش را بر روی قفل در حجره گذارد و گفت: یافاطمه، که قفل فورا باز شد.[۲۸]

دعا برای مریض

مرحوم سید محمد نصیرآبادی نقل می کند: «هنگامی که آیت الله سید مرتضی کشمیری در عراق بود، یکی از دوستانم به نام نواب مولوی سید اصغر حسین، به بیماری سختی مبتلا گردید؛ به طوری که از معالجه نتیجه نگرفت.

شبی در عالم رؤیا دیدم در باغ سبز و خرمی هستم و در آن جا قصر باشکوهی وجود دارد. چون در فکر درمان سید اصغر حسین بودم، تصمیم داشتم از آن باغ بیرون آیم، ناگاه صدایی از آن باغ شنیدم که می گفت: کجا می روی؟ برای پرستاری از سید اصغر حسین می روم.

او گفت: چرا به محضر سید مرتضی کشمیری نمی روی تا برای سید اصغر دعا کند؟ گفتم: او در کجاست؟ گفت: در میان همین قصر است. در عالم خواب به طرف قصر رفته و وارد قصر شدم سید مرتضی را در مصلای قصر دیدم. سلام کردم، جواب سلام مرا داد و لبخند زد. عرض کردم: برای شفای سید اصغر حسین دعا کنید. ایشان دعا کرد من از قصر بیرون آمدم.

ناگاه از خواب بیدار شدم. دریافتم که اول اذان صبح است. وضو گرفتم و نماز خواندم و سپس به خانه سید اصغر حسین رفتم. دیدم آیت الله سید مرتضی کشمیری به عیادت ایشان آمده و در کنار بستر سید اصغر حسین نشسته است، ماجرای خواب خود را برای آقا نقل کردم و تقاضای دعا برای شفای سید اصغر حسین نمودم، سید مرتضی گریه کرد و فرمود: شاید شخصی دیگری را دیده ای و به من فرمود: موضوع را مخفی بدار. برای شفای سید اصغر حسین دعا کرد، به طوری که او همان روز شفای کامل پیدا کرد.[۲۹]

اقامه نماز جماعت

سید مرتضی رضوی کشمیری علاوه بر آن که یک چهره علمی بزرگ بود، به عنوان عالمی ربانی در اذهان عوام و خاص کربلا، دارای تقدس خاصی بود. از این رو از او درخواست کردند تا در کربلا به اقامه جماعت بپردازد. او نیز درخواست آنان را پذیرفته، در حرم مقدس حسینی به اقامه جماعت پرداخت که تا آخر عمر شریفش ادامه داشت. مردم کربلا، خصوصاً اهل علم آن شهر، علاقه خاصی به وی داشتند و در نماز جماعت به او اقتدا می کردند.[۳۰]

از نگاه دیگران

دانشمندان علوم مختلف اسلامی و نیز شرح حال نویسان، به خاطر وجود ویژگی های علمی و معنوی در سید مرتضی کشمیری او را با صفات متعدد ستوده اند و از او به بزرگی یاد کرده اند.

شیخ آقا بزرگ تهرانی او را به سید مشایخ خود، علامه و باتقواترین توصیف می کند[۳۱] و در جای دیگر از او به نام عالم ربانی، جامع علوم عقلی و نقلی، در نهایت ورع و تقوا، یاد می کند.[۳۲]

نویسنده کتاب عشائر کربلا در مورد سید مرتضی کشمیری می گوید: او فقیهی زاهد و با ورع و دارای کرامات گوناگون بود.[۳۳] آیت الله مرعشی نجفی نیز او را به جامعیت در علم و عمل و گستردگی اطلاع و آگاهی نسبت به اخبار، آگاه به مبانی فلسفی و سایر علوم اسلامی توصیف می کند.[۳۴]

نویسنده گنجینه دانشمندان می گوید: سید عالمان، آیت الله سید مرتضی رضوی فرزند سید مهدی کشمیری، عالمی فقیه، محدثی آگاه، عابدی باورع، پارسایی باتقوا و عارفی صالح، از نوادر عصر خویش بود. به یک واسطه از آیت الله حاج آقا حسین قمی شنیدم که گفته است: من منکر بودم که آدم خوب در زمان ما پیدا شود، تا وقتی که حاج شیخ ابوالقاسم کبیر را در قم و حاج سید مرتضی کشمیری را در کربلا ملاقات کردم و یقین پیدا کردم که در این زمان هم آدم خوب پیدا می شود.[۳۵]

وفات و مدفن

آیت الله عارف سید مرتضی کشمیری بعد از سال ها تحصیل، تدریس و تهذیب نفس، در تاریخ 13 شوال سال 1323 ه.ق در شهر مقدس کاظمین دارفانی را وداع گرفت و به دیار باقی شتافت. پیکر پاک او بعد از غسل و کفن و اقامه نماز بر آن، به کربلای معلی انتقال داده شد و بعد از تشییع در حجره سوم بیرون از باب زینبیه موسوم به حجره کابلیه به خاک سپرده شد.[۳۶]

پانویس

  1. مصفی المقال، ص 457، الاجازه الکبیره، ص 432 و مستدرکات اعیان الشیعه، ج 3، ص 257.
  2. عشائر کربلا و اسرا، ص 183.
  3. وی فرزند مهدی فرزند محمد کرم الله فرزند رضا فرزند حبیب فرزند مهدی فرزند مهدی فرزند محمد فرزند ابوالحسن فرزند سلام الله فرزند شاه میرزا فرزند عزالدین محمد عطاء الله معروف به میر بولا فرزند محمد فرزند محمد فرزند سلمان احمد فرزند ابی البطاء فرزند جعفر فرزند محسن فرزند ابراهیم فرزند علاء الدین فرزند محمد اکبر فرزند اسماعیل فرزند ضیاء الملک فرزند میر سلطان اویس فرزند عطاء الله فرزند محمدهاشم فرزند فخرالدین فرزند عبدالرزاق فرزند محمد فرزند علاء الدین فرزند اسماعیل فرزند ابراهیم فرزند محمد فرزند صالح فرزند احمد فرزند محمد اعرج فرزند احمد ابی المکارم فرزند ابوجعفر موسی مبرقع فرزند امام جواد علیه السلام فرزند امام علی بن موسی الرضا علیه السلام است. (عشائر کربلا و اسرا، ص 18).
  4. تربت پاکان، ج 2، ص 18.
  5. اعیان الشیعه، ج 2، ص 339 و الاجازه الکبیره، ص 432.
  6. تراث کربلا، ص 150 و عشائر کربلا و اسرا، ص 183 تا 185.
  7. مستدرکات اعیان الشیعه، ج 3، ص 257 و الاجازه الکبیره، ص 432.
  8. گنجینه دانشمندان، ج 6، ص 384، معارف الرجال، ج 2، ص 409، مصفی المقال، ص 457 و الاجازه الکبیره، ص 432.
  9. مستدرکات اعیان الشیعه، ج 3، ص 257 و الاجازه الکبیره، ص 432.
  10. مستدرکات اعیان الشیعه، ج 3، ص 257.
  11. مستدرکات اعیان الشیعه، ج 3، ص 257.
  12. مستدرکات اعیان الشیعه، ج 3، ص 257 و الاجازه الکبیره، ص 432.
  13. مستدرکات اعیان الشیعه، ج 3، ص 257.
  14. الاجاره الکبیره، ص 432.
  15. مستدرکات اعیان الشیعه، ج 3، ص 257.
  16. الاجازه الکبیره، ص 432.
  17. الاجازه الکبیره، ص 432.
  18. مستدرکات اعیان الشیعه، ج 3، ص 257.
  19. همان، و تراث کربلا، ص 150.
  20. الاجازه الکبیره، ص 432.
  21. مستدرات اعیان الشیعه، ج 3، ص 258 و اعیان الشیعه، ج 10، ص 121.
  22. مستدرکات اعیان الشیعه، ج 3، ص 258، معارف الرجالم، ج 3، ص 213 و ص 276 و الاجازه الکبیره، ص 433.
  23. الاجازه الکبیره، ص 432.
  24. مصفی المقال، ص 457.
  25. تکمله أمل الآمل، ص 172.
  26. مستدرکات اعیان الشیعه، ج 3، ص 257 و الذریعه، ج 2، ص 237 و مصفی المقال، ص 457 و الاجازه الکبیره، ص 432.
  27. معارف الرجال، ج 2، ص 409، مصفی المقال، ص 457، الاجازه الکبیره، ص 432.
  28. گنجینه دانشمندان، ج 6، ص 384.
  29. ستارگان حرم، ش 11، ص 40. به نقل از نجوم السماء، ص 236.
  30. معارف الرجال، ج 2، ص 410، الاجاره الکبیره، ص 432 و گنجینه دانشمندان، ج 6، ص 384.
  31. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 2، ص 237 و نقباء البشر، ج 1، ص 40.
  32. مصفی المقال، ص 457.
  33. عشائر کربلا و اسرا، ص 184.
  34. الاجازه الکبیره، ص 432.
  35. گنجینه دانشمندان، ج 6، ص 383 و 384.
  36. اعیان الشیعه، ج 10، ص 121، مستدرکات اعیان الشیعه، ج 3، ص 258، تراث کربلا، ص 150 و الاجاره الکبیره، ص 432.