سید جمال الدین گلپایگانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
  
 
+
سید جمال الدین موسوی گلپایگانی (1377-1295 ق)، عالم ربانی و [[فقیه]] بزرگ [[شیعه]] و از شاگردان [[میرزا محمدحسین نائینی|میرزای نائینی]] بود.
 
==ولادت==
 
==ولادت==
  
سطر ۲۴: سطر ۲۴:
 
وی هیچ گاه از [[تهذیب نفس]] غافل نبود و در این وادی از انفاس قدسیه آیت الله [[سید مرتضی کشمیری|سید مرتضی كشمیری]] و آیت الحق [[سید احمد کربلایی|سید احمد كربلایی]] بهره‌ها برد و از اشارت عارف كامل، حاج شیخ علی محمد نجف آبادی همواره بهره‌مند بود تا این كه حائز رتبه‌ای از كرامات گردید.<ref> پیام حوزه، ش 8، ص 81.</ref> همچنین از انفاس ملكوتی آقای شیخ هادی طهرانی، آخوند ملا علی نهاوندی، [[شیخ محمد بهاری]] و سید ابوتراب خوانساری نیز استفاده كرد.
 
وی هیچ گاه از [[تهذیب نفس]] غافل نبود و در این وادی از انفاس قدسیه آیت الله [[سید مرتضی کشمیری|سید مرتضی كشمیری]] و آیت الحق [[سید احمد کربلایی|سید احمد كربلایی]] بهره‌ها برد و از اشارت عارف كامل، حاج شیخ علی محمد نجف آبادی همواره بهره‌مند بود تا این كه حائز رتبه‌ای از كرامات گردید.<ref> پیام حوزه، ش 8، ص 81.</ref> همچنین از انفاس ملكوتی آقای شیخ هادی طهرانی، آخوند ملا علی نهاوندی، [[شیخ محمد بهاری]] و سید ابوتراب خوانساری نیز استفاده كرد.
  
==شاگردان==
+
==تدریس و شاگردان==
  
پس از رحلت آیت الله نائینی، آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی به تدریس دروس خارج [[فقه]] و [[اصول]] پرداخت. تعداد زیادی از فضلای ایرانی، نجفی و لبنانی در درس او شركت می‌كردند كه اكثر آن ها به درجه [[اجتهاد]] رسیدند. اینك به معرفی شماری از شاگردان او می‌پردازیم:
+
پس از رحلت آیت الله نائینی، آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی به تدریس دروس خارج [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] پرداخت. تعداد زیادی از فضلای [[ایران|ایرانی]]، نجفی و [[لبنان|لبنانی]] در درس او شركت می‌كردند كه اكثر آن ها به درجه [[اجتهاد]] رسیدند. اینك به معرفی شماری از شاگردان او می‌پردازیم:
  
 
*1. آیت الله احمد فیاض: (متولد 1324) وی كه از مدرسین پرصلابت و استوار [[حوزه علمیه]] اصفهان و از معدود باقی مانده‌های دوران شكوه اصفهان است و مدت‌ها از محضر حاج آقا جمال بهره‌ها برد، او درباره استادش چنین می‌فرماید: «ایشان (حاج آقا جمال) درس خارج می‌گفت، اهل ریاضت نفس و اخلاق بوده لذا تأثیر نفسش فوق العاده بود و شاگردانش از ایشان بهره‌ها می‌بردند. وقتی می‌خواستم از [[نجف]] برگردم، فرمود: می‌روی، ولی پشیمان می‌شوی. گفتم: برمی‌گردم. فرمود:‌ معلوم نیست. اتفاقاً همین جوری شد و پشیمان شدم، زیرا فقه و اصول نجف قوی‌تر بود و به درس و بحث بهتر می‌رسیدیم، اما چون مادرم با من بود، اصرار داشت كه آب و هوای نجف به من نمی‌سازد، لذا مجبور شدم كه برگردم».<ref> مجله حوزه، شماره 18، دی 1365، ص 29.</ref>
 
*1. آیت الله احمد فیاض: (متولد 1324) وی كه از مدرسین پرصلابت و استوار [[حوزه علمیه]] اصفهان و از معدود باقی مانده‌های دوران شكوه اصفهان است و مدت‌ها از محضر حاج آقا جمال بهره‌ها برد، او درباره استادش چنین می‌فرماید: «ایشان (حاج آقا جمال) درس خارج می‌گفت، اهل ریاضت نفس و اخلاق بوده لذا تأثیر نفسش فوق العاده بود و شاگردانش از ایشان بهره‌ها می‌بردند. وقتی می‌خواستم از [[نجف]] برگردم، فرمود: می‌روی، ولی پشیمان می‌شوی. گفتم: برمی‌گردم. فرمود:‌ معلوم نیست. اتفاقاً همین جوری شد و پشیمان شدم، زیرا فقه و اصول نجف قوی‌تر بود و به درس و بحث بهتر می‌رسیدیم، اما چون مادرم با من بود، اصرار داشت كه آب و هوای نجف به من نمی‌سازد، لذا مجبور شدم كه برگردم».<ref> مجله حوزه، شماره 18، دی 1365، ص 29.</ref>
سطر ۳۶: سطر ۳۶:
 
*4. آیت الله حاج سید احمد گلپایگانی (1334ـ1412 هـ.ق).
 
*4. آیت الله حاج سید احمد گلپایگانی (1334ـ1412 هـ.ق).
  
*5. علامه محمدحسین حسینی طهرانی (1305ـ1374 هـ.ش).
+
*5. علامه [[سید محمدحسین حسینی طهرانی|محمدحسین حسینی طهرانی]] (1305ـ1374 هـ.ش).
  
 
*6. آیت الله شیخ حسن صافی اصفهانی (1298ـ1374 هـ.ش).
 
*6. آیت الله شیخ حسن صافی اصفهانی (1298ـ1374 هـ.ش).
سطر ۴۲: سطر ۴۲:
 
*7. آیت الله سید علی گلپایگانی.
 
*7. آیت الله سید علی گلپایگانی.
  
*8. آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی.
+
*8. آیت الله العظمی [[لطف الله صافی گلپایگانی]].
  
 
*9. آیت الله ریحان الله نخعی.
 
*9. آیت الله ریحان الله نخعی.
سطر ۴۸: سطر ۴۸:
 
*10. شیخ محمدتقی بن شیخ صالح بن شیخ عبدالحسن بن الشیخ راضی.
 
*10. شیخ محمدتقی بن شیخ صالح بن شیخ عبدالحسن بن الشیخ راضی.
  
*11. آیت الله سید مرتضی حسینی فیروزآبادی كه اخلاق و عرفان را نزد آیت الله سید جمال گلپایگانی كسب كرد.
+
*11. آیت الله [[سید مرتضی حسینی فیروزآبادی]]، كه [[اخلاق]] و [[عرفان]] را نزد آیت الله سید جمال گلپایگانی كسب كرد.
  
 
*12. آیت الله شیخ محمدحسین كلباسی اصفهانی (1323ـ1418 هـ.ق).
 
*12. آیت الله شیخ محمدحسین كلباسی اصفهانی (1323ـ1418 هـ.ق).
سطر ۶۰: سطر ۶۰:
 
*16. آیت الله شیخ مهدی حائری تهرانی (1304ـ1379 هـ.ش).<ref> استفاده از چندین شماره مجله آینه پژوهش.</ref>
 
*16. آیت الله شیخ مهدی حائری تهرانی (1304ـ1379 هـ.ش).<ref> استفاده از چندین شماره مجله آینه پژوهش.</ref>
  
'''تألیفات'''
+
== آثار و تألیفات ==
  
*1. كتاب [[اجتهاد]] و [[تقلید]].
+
*1. كتاب اجتهاد و تقلید.
  
 
*2. اجتماع امر و نهی.
 
*2. اجتماع امر و نهی.
  
*3. الغیبه و چند مسئله فقهی.
+
*3. الغیبه و چند مسئله فقهی (سه كتاب مذکور، در یك مجلد تحت عنوان كتاب «رسائل» در سال 1370 هـ.ق توسط المطبعه الحیدریه، در [[نجف]] به چاپ رسیده است).
 
 
این سه كتاب در یك مجلد، تحت عنوان كتاب رسائل در سال 1370 هـ.ق توسط المطبعه الحیدریه، در [[نجف]] به چاپ رسیده است.
 
  
 
*4. الترتب.
 
*4. الترتب.
سطر ۷۴: سطر ۷۲:
 
*5. جواز بقاء تقلید بر میت.
 
*5. جواز بقاء تقلید بر میت.
  
*6. دیوان اشعار كه حاوی اشعار فارسی و عربی است.
+
*6. [[دیوان (شعر)|دیوان]] اشعار كه حاوی اشعار فارسی و عربی است.
  
 
*7. رساله عملیه.
 
*7. رساله عملیه.
سطر ۸۲: سطر ۸۰:
 
*9. رساله منجزات المریض.
 
*9. رساله منجزات المریض.
  
*10. كتاب صلوه كه هم اكنون توسط مؤسسه آل البیت برای چاپ آماده می‌شود.
+
*10. كتاب صلوة، كه هم اكنون توسط مؤسسه آل البیت برای چاپ آماده می‌شود.
  
*11. حاشیه بر مكاسب كه توسط مؤسسه آل البیت برای چاپ آماده می‌شود.
+
*11. حاشیه بر [[مکاسب (کتاب)|مكاسب]] كه توسط مؤسسه آل البیت برای چاپ آماده می‌شود.
  
 
*12. یك دوره [[اصول فقه]] كه یك جلد آن كه از اول اصول فقه تا واجب نفسی می‌باشد، چاپ شده است. و نسخه اصلی دوره ‌اصول حاج آقا جمال گم شده و نسخه دومی كه توسط حاج آقا محمد جمال هاشمی، فرزند ایشان از آن نوشته شده است، موجود می‌باشد.
 
*12. یك دوره [[اصول فقه]] كه یك جلد آن كه از اول اصول فقه تا واجب نفسی می‌باشد، چاپ شده است. و نسخه اصلی دوره ‌اصول حاج آقا جمال گم شده و نسخه دومی كه توسط حاج آقا محمد جمال هاشمی، فرزند ایشان از آن نوشته شده است، موجود می‌باشد.
سطر ۱۰۸: سطر ۱۰۶:
 
*6. كتاب الصلاه.
 
*6. كتاب الصلاه.
  
همچنین تقریرات درس خارج آخوند خراسانی، میرزای نائینی و محمدتقی شیرازی از دیگر آثار اوست.
+
همچنین تقریرات درس خارج [[آخوند خراسانی]]، [[میرزا محمدحسین نائینی|میرزای نائینی]] و [[میرزا محمد تقی شیرازی|محمدتقی شیرازی]] از دیگر آثار اوست.
 
 
==در وادی سیر و سلوك==
 
 
 
'''<I>مرحله خودسازی</I>'''
 
 
 
حاج آقا جمال گلپایگانی در دوران جوانی كه در اصفهان مشغول تحصیل علوم دینی بود، از محضر جهانگیرخان و آخوند كاشی درس [[سیر و سلوك]] آموخت و از آن ها دستورهای اخلاقی و [[تهذیب نفس]] گرفت. وی پس از این كه به [[نجف]] عزیمت نمود، به تحصیل دروس سیر و سلوك و اخلاق نزد اساتیدی همچون سید مرتضی كشمیری، شیخ محمدعلی نجف آبادی و سید احمد كربلایی پرداخت، تا این كه از جهت عظمت و مقام و تهذیب نفس از افراد انگشت شمار معاصر به حساب آمد. از وی حالات عجیبی در وادی السلام و [[مسجد كوفه]] و [[مسجد سهله]] مشاهده شده است.
 
 
 
آیت الله سید محمدحسین حسینی طهرانی درباره او چنین می‌گوید: «از صدای مناجات و گریه ایشان همسایگان حكایاتی دارند. دائماً [[صحیفه سجادیه]] در مقابل ایشان در اتاق خلوت بود و همین كه از مطالعه فارغ می‌شد، به خواندن آن مشغول می‌گشت، آهش سوزان و اشكش روان و سخنش مؤثر و دلی سوخته داشت... هفته‌ای یكی ـ دو بار به منزلشان می‌رفتم و یك ساعتی می‌نشستم، با آن كه بسیار اهل [[تقیه]] و كتمان بود، ولی از حالات خود مطالبی برایم نقل می‌كرد. همین كه متوجه می‌شد كسی وارد اتاق می‌شود ولو این كه از اخص خواص او بود، جمله را قطع می‌كرد و به بحث علمی و فقهی مشغول می‌شد، تا شخص چنین پندارد كه ما در این مدت مشغول مباحثه علمی بوده‌ایم».<ref> معادشناسی، سید محمدحسین حسینی طهرانی، ج 1، ص 138.</ref>
 
 
 
ایشان اهل [[نماز شب]] و مناجات و راز و نیاز با پروردگار خویش بود. همسایگان وی از صدای گریه‌های نیمه شب و مناجات او حكایاتی دارند، او در تهذیب به مرتبه‌ای رسیده بود كه نقل شده وقتی از شهر اصفهان به نجف رهسپار شد، مردم را به صورت‌های برزخی آنان می‌دید و خودش فرموده است: مردم را به صورت وحوش و حیوانات آن قدر دیدم كه ملول شدم. وقتی به حرم مطهر [[امام علی]] علیه السلام مشرف شدم، از حضرت خواستم كه این حالت را از من بگیرد. حضرت هم آن حال را از من گرفت. از آن به بعد مردم را به صورت‌های عادی می‌دیدم».<ref> همان، ج 1، ص 142.</ref>
 
 
 
حاج آقا جمال خیلی به خواندن دعاها اهمیت می‌داد، به طوری كه بیشتر اوقات به مطالعه صحیفه سجادیه، [[مناجات خمسه عشر]] و به خواندن «[[مناجات المريدين]]» می‌پرداخت.<ref> همان، ج 9، ص 104.</ref>
 
  
 
==مواضع سیاسی==
 
==مواضع سیاسی==
سطر ۱۲۶: سطر ۱۱۲:
 
'''<I>الف) شركت در جنگ جهانی اول:</I>'''
 
'''<I>الف) شركت در جنگ جهانی اول:</I>'''
  
در سال 1914 م، آتش جنگ جهانی اول توسط كشورهای قدرتمند اروپایی برافروخته گردید كه نتیجه این جنگ تخریب و كشته شدن چندین میلیون انسان و متلاشی شدن دو امپراتور بزرگ آن زمان یعنی امپراطوری اطریش و امپراطوری عثمانی بود.<ref> تحولات روابط بین الملل از كنگره وین تا امروز، احمد نقیب زاده، ص 133.</ref>
+
در سال 1914 م، آتش جنگ جهانی اول توسط كشورهای قدرتمند اروپایی برافروخته گردید كه نتیجه این جنگ، تخریب و كشته شدن چندین میلیون انسان و متلاشی شدن دو امپراتور بزرگ آن زمان یعنی امپراطوری اطریش و امپراطوری عثمانی بود.<ref> تحولات روابط بین الملل از كنگره وین تا امروز، احمد نقیب زاده، ص 133.</ref>
  
در این جنگ وقتی كفار به سرزمین‌های اسلامی هجوم آوردند، علمای بزرگ [[شیعه]] در [[نجف]] و ایران علیه كفار به مبارزه برخاستند و خودشان هم در جلوی صفوف مسلمانان به جبهه‌های جنگ اعزام شدند. در [[عراق]]، وقتی كه آیت الله میرزا محمدتقی شیرازی فتوا به وجوب جهاد علیه كفار داد و همه اقشار مردم و علما را به مبارزه با دشمنان اسلام فرامی‌خواند، آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی همگام با سایر علما از بلاد اسلامی دفاع می‌نماید.<ref> پیام حوزه، شماره 8، ص 81.</ref>
+
در این جنگ وقتی كفار به سرزمین‌های اسلامی هجوم آوردند، علمای بزرگ [[شیعه]] در [[نجف]] و [[ایران]] علیه كفار به مبارزه برخاستند و خودشان هم در جلوی صفوف مسلمانان به جبهه‌های جنگ اعزام شدند. در [[عراق]]، وقتی كه آیت الله [[میرزا محمد تقی شیرازی|میرزا محمدتقی شیرازی]]، [[فتوا]] به وجوب [[جهاد]] علیه كفار داد و همه اقشار مردم و علما را به مبارزه با دشمنان [[اسلام]] فرامی‌خواند، آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی همگام با سایر علما از بلاد اسلامی دفاع می‌نماید.<ref> پیام حوزه، شماره 8، ص 81.</ref>
  
'''<I>ب) انقلاب مشروطیت ایران:</I>'''
+
'''<I>ب) حضور در انقلاب مشروطه:</I>'''
  
در عصر قاجار، سلطه مطلقه شاهان قاجار و استبداد آن ها سخت مردم را تحت فشار قرار داده بود؛ به طوری كه كسی را توان مخالفت نبود. در دوران سلطنت ناصرالدین شاه یك سری تحولات سیاسی ـ اجتماعی، از ناحیه شكست از روسیه، جنبش تنباكو و ضعف دولتمردان باعث شد تا اقتدار شاهانه سلاطین قاجار شكسته شود. پس از [[مرگ]] ناصرالدین شاه، مظفرالدین میرزا به سلطنت رسید.  
+
در عصر قاجار، سلطه مطلقه شاهان قاجار و استبداد آن ها، سخت مردم را تحت فشار قرار داده بود؛ به طوری كه كسی را توان مخالفت نبود. در دوران سلطنت ناصرالدین شاه، یك سری تحولات سیاسی ـ اجتماعی، از ناحیه شكست از روسیه، جنبش تنباكو و ضعف دولتمردان باعث شد تا اقتدار شاهانه سلاطین قاجار شكسته شود. پس از [[مرگ]] ناصرالدین شاه، مظفرالدین میرزا به سلطنت رسید. در این دوره، مردم خواهان آزادی و محدود شدن قدرت شاه به وسیله قانون بودند. سرانجام مبارزات مردم به رهبری علما باعث پیروزی انقلاب [[مشروطیت|مشروطه]] شد و در سال 1285 هـ.ش مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را صادر نمود و پس از چند روز از دنیا رفت و محمدعلی شاه حكومت را در دست گرفت كه به مخالفت با مشروطه طلبان برخاست و مجلس را به توپ بست. اما قیام مردم، باعث شد تا محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناهنده شود. سران مشروطه پس از فتح [[تهران]]، او را از سلطنت خلع و احمدشاه را به سلطنت منصوب كردند، اما انقلاب مشروطه پس از مدتی به انحراف كشیده شد<ref> اقتباس از تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1، جلال الدین مدنی، ‌فصل هفتم، ص 109 و مقاومت شكننده (تاریخ تحولات اجتماعی ایران...، جان فوران).</ref> و مرحوم [[آخوند خراسانی]] كه در [[نجف]] بود، تصمیم گرفت به [[ایران]] عزیمت كند تا اقدامات لازم را برای جلوگیری از انحراف مشروطه انجام دهد. قرار شد حدود 15 نفر از علمای [[نجف]]، آخوند را همراهی كنند كه آیت الله سید جمال‌الدین گلپایگانی از جمله آن ها بود، اما شب قبل از حركت علما از نجف، آخوند خراسانی به وسیله ایادی انگلیس مسموم شد و دار فانی را وداع گفت.<ref> مجله حوزه، شماره 53، ص 51.</ref>
  
در این دوره، مردم خواهان آزادی و محدود شدن قدرت شاه به وسیله قانون بودند. سرانجام مبارزات مردم به رهبری علما باعث پیروزی انقلاب مشروطه شد و در سال 1285 هـ.ش مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را صادر نمود و پس از چند روز از دنیا رفت و محمدعلی شاه حكومت را در دست گرفت كه به مخالفت با مشروطه طلبان برخاست و مجلس را به توپ بست.
+
==ویژگی‌های اخلاقی==
  
اما قیام مردم، باعث شد تا محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناهنده شود. سران مشروطه پس از فتح تهران، او را از سلطنت خلع و احمدشاه را به سلطنت منصوب كردند، اما انقلاب مشروطه پس از مدتی به انحراف كشیده شد<ref> اقتباس از تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1، جلال الدین مدنی، ‌فصل هفتم، ص 109 و مقاومت شكننده (تاریخ تحولات اجتماعی ایران...، جان فوران).</ref> و مرحوم آخوند خراسانی كه در [[نجف]] بود، تصمیم گرفت به ایران عزیمت كند تا اقدامات لازم را برای جلوگیری از انحراف مشروطه انجام دهد. قرار شد حدود 15 نفر از علمای نجف، آخوند را همراهی كنند كه آیت الله سید جمال‌الدین گلپایگانی از جمله آن ها بود، اما شب قبل از حركت علما از نجف، آخوند خراسانی به وسیله ایادی انگلیس مسموم شد و دار فانی را وداع گفت.<ref> مجله حوزه، شماره 53، ص 51.</ref>
+
چنانکه گفته شد، حاج آقا جمال گلپایگانی در دوران جوانی كه در [[اصفهان]] مشغول تحصیل علوم دینی بود، از محضر [[جهانگیر خان قشقایی|جهانگیرخان قشقایی]] و [[آخوند کاشانی|آخوند كاشی]] درس [[سیر و سلوک|سیر و سلوك]] آموخت و از آن ها دستورهای اخلاقی و [[تهذیب نفس]] گرفت. همچنین در [[نجف]] به تحصیل دروس سیر و سلوك و [[اخلاق]] نزد اساتیدی همچون [[سید مرتضی کشمیری|سید مرتضی كشمیری]]، شیخ محمدعلی نجف آبادی و [[سید احمد کربلایی|سید احمد كربلایی]] پرداخت، تا این كه از جهت عظمت و مقام و تهذیب نفس از افراد انگشت شمار معاصر به حساب آمد. از وی حالات عجیبی در [[وادی السلام]]، [[مسجد كوفه]] و [[مسجد سهله]] مشاهده شده است.
  
'''<I) مخالفت با ملك فیصل:</I>'''
+
آیت الله [[سید محمدحسین حسینی طهرانی]] درباره او چنین می‌گوید: «از صدای مناجات و گریه ایشان همسایگان حكایاتی دارند. دائماً [[صحیفه سجادیه]] در مقابل ایشان در اتاق خلوت بود و همین كه از مطالعه فارغ می‌شد، به خواندن آن مشغول می‌گشت، آهش سوزان و اشكش روان و سخنش مؤثر و دلی سوخته داشت... هفته‌ای یكی دو بار به منزلشان می‌رفتم و یك ساعتی می‌نشستم، با آن كه بسیار اهل تقیه و كتمان بود، ولی از حالات خود مطالبی برایم نقل می‌كرد. همین كه متوجه می‌شد كسی وارد اتاق می‌شود ولو این كه از اخص خواص او بود، جمله را قطع می‌كرد و به بحث علمی و فقهی مشغول می‌شد، تا شخص چنین پندارد كه ما در این مدت مشغول مباحثه علمی بوده‌ایم».<ref> معادشناسی، سید محمدحسین حسینی طهرانی، ج 1، ص 138.</ref>
  
پس از انقلاب 1920 م. عراق، دولت انگلیس تلاش فراوانی نمود تا ملك فیصل كه یك مهره وابسته به انگلیس بود، در [[عراق]] حكومت را به دست بگیرد. تا به وسیله او علاوه بر حفظ سلطه خود بر عراق، به ملك حسین شریف، حاكم حجاز فشار بیاورد تا او را وادار به همكاری با انگلیس نماید. قرار شد انتخابات در عراق برقرار گردد و نامزد آن ملك فیصل بود.  
+
ایشان اهل [[نماز شب]] و مناجات و راز و نیاز با پروردگار خویش بود. او در تهذیب به مرتبه‌ای رسیده بود كه نقل شده وقتی از شهر اصفهان به نجف رهسپار شد، مردم را به صورت‌های [[چشم برزخی|برزخی]] آنان می‌دید و خودش فرموده است: مردم را به صورت وحوش و حیوانات آن قدر دیدم كه ملول شدم. وقتی به حرم مطهر [[امام علی]] علیه السلام مشرف شدم، از حضرت خواستم كه این حالت را از من بگیرد. حضرت هم آن حال را از من گرفت. از آن به بعد مردم را به صورت‌های عادی می‌دیدم».<ref> همان، ج 1، ص 142.</ref>
  
اعمال خشونت انگلیس ها در عراق به حمایت از ملك فیصل، باعث شد تا علمای بزرگ شیعه عراق، از جمله محمدمهدی خالصی، سید ابوالحسن اصفهانی، میرزا نائینی و سید حسن صدر فتوا به تحریم انتخابات در عراق را بدهند. ملك فیصل هم در قبال آن، دستور تبعید علمای ایران را صادر كرد.<ref> مسائل مرزی ایران و [[عراق]] و تأثیر آن در مناسبات دو كشور، دكتر آزر میدخت، مشایخ فریدون، ص 134.</ref>
+
سید جمال گلپایگانی خیلی به خواندن دعاها اهمیت می‌داد، به طوری كه بیشتر اوقات به مطالعه صحیفه سجادیه، [[مناجات خمسه عشر]] و به خواندن «[[مناجات المریدین|مناجات المريدين]]» می‌پرداخت.<ref> همان، ج 9، ص 104.</ref>
  
 
==وفات==
 
==وفات==
  
سرانجام آیت الله العظمی حاج سید جمال‌الدین گلپایگانی در عصر روز دوشنبه 29 [[محرم]] الحرام 1377 هـ.ق در 82 سالگی چشم از جهان فانی فروبست.<ref> پیام حوزه، شماره 8، ص 81.</ref>
+
سرانجام آیت الله العظمی سید جمال‌الدین گلپایگانی، در عصر روز دوشنبه 29 [[ماه محرم|محرم]] الحرام 1377 هـ.ق در 82 سالگی چشم از جهان فانی فروبست و در قبرستان [[وادی السلام]] نجف اشرف به خاک سپرده شد.
 
+
==منابع==
وی [[وصیت]] كرده بودند كه مرا در مقبره العلما دفن كنید. اگر نشد در وادی السلام. وقتی جنازه را به عللی نتوانستند در مقبره العلما دفن كنند، آن را به قبرستان وادی السلام آوردند، اما جای مناسبی پیدا نكردند كه او را دفن كنند، غیر از مكانی كه در زمان حیاتش همیشه می‌آمد و در آن جا می‌نشست و فاتحه و [[دعا]] می‌خواند. از این رو، ‌ایشان را همان جا دفن كردند.<ref> مجله حوزه، شماره 65، ص 44.</ref> «یادش گرامی و راهش پر رهرو باد».
 
  
==منبع==
+
* تلخيص از شرح حال "سيدجمال الدين گلپايگانی" در كتاب [[گلشن ابرار (کتاب)|گلشن ابرار]]، عليمراد كياني، جلد 3، صفحه 336.
تلخيص از شرح حال "سيدجمال الدين گلپايگانی" در كتاب گلشن ابرار، عليمراد كياني، جلد 3، صفحه 336
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==

نسخهٔ ‏۲۹ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۲۸

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


سید جمال الدین موسوی گلپایگانی (1377-1295 ق)، عالم ربانی و فقیه بزرگ شیعه و از شاگردان میرزای نائینی بود.

ولادت

سید جمال الدین موسوی گلپایگانی سال 1295 هـ.ق در سعیدآباد گلپایگان، در یك خانواده روحانی متولد شد. پدرش، آیت الله سید حسین گلپایگانی (متوفای 1304 هـ.ق) فرزند فقیه بزرگوار گلپایگان، سید محمدعلی گلپایگانی (متوفا: 1280 هـ.ق) است. سید جمال الدین دوران كودكی را در سعیدآباد سپری كرد. بیش از 9 سال از عمرش نمی‌گذشت كه پدر بزرگوارش دار فانی را وداع گفت. وی چند سالی در سعیدآباد به چوپانی مشغول بوده؛ ولی روح بلندی كه از پدر خود به ارث برده بود، او را بر آن داشت تا به اجداد بزرگ خود اقتدا كند.

تحصیلات و استادان

سید جمال الدین گلپایگانی در دوازده سالگی، نزد برادران بزرگوارش دروس حوزوی را آغاز كرد و مقداری از دروس مقدماتی را در وطن خود فراگرفت و برای ادامه تحصیل راهی گلپایگان شد. وی بیشتر علوم عربی، بلاغت و منطق را از علمای گلپایگان آموخت. می‌گویند: هر روز مسافت بین سعیدآباد و گلپایگان را برای آموختن علم پیاده می‌پیمود. او چند سالی را در گلپایگان به تحصیل اشتغال داشت.

تحصیل در حوزه اصفهان:

سید جمال الدین در سال 1311 هـ.ق در حالی كه 16 سال بیشتر نداشت،‌ برای ادامه تحصیل عازم اصفهان گردید. او كه عزم حوزه علمیه اصفهان نمود، در مدرسه علمیه الماسیه ثبت نام نمود و در همان جا به كسب علم پرداخت. مدتی گذشت تا این كه به مدرسه شیخ محمدعلی ثقة الاسلام منتقل گردید[۱] و سطوح عالی حوزوی را آغاز نمود و «قوانین» را پیش مرحوم حاجی میرزا بدیع آموخت و سپس «رسائل» و «مكاسب» را نزد بزرگانی همچون شیخ عبدالكریم گزی، سید محمد خاتون آبادی، شیخ محمدعلی ثقي الاسلام، شیخ محمدتقی مدرسی و آیت الله سید محمدباقر درچه‌ای فراگرفت.[۲] همچنین علم درایه، رجال و علوم دیگر را از علمای اصفهان آموخت.

وی علم معقول و اخلاق را پیش بزرگانی همچون آخوند ملا محمد كاشی -كه خود حكیم و عارفی بزرگ و از نوادر عصر خویش بود- و جهانگیرخان قشقایی كه از بزرگترین حكیمان و فیلسوفان اسلامی بشمار می‌رفت، آموخت. او در دورانی كه در اصفهان مشغول تحصیل بود، با آیت الله العظمی سید حسین بروجردی هم درس و هم مباحثه بود.

هجرت به نجف اشرف:

سید جمال الدین در جمادی الثانی 1319 هـ.ق آهنگ نجف اشرف كرد. وی در نخستین روزهای ورود به نجف، در درس آخوند ملا محمدكاظم خراسانی حاضر شد و خارج فقه و اصول را در حوزه درس او فراگرفت. وی دو دوره خارج اصول را پیش آخوند خراسانی گذراند كه یك دوره آن را تقریر نمود و هنگامی كه دولت بعث عراق در اوایل انقلاب اسلامی، ایرانیان را از عراق بیرون كرد، آن نوشته‌ها مفقود گردید. ولی هم اكنون بعضی از تقریرات او در دست بستگان نزدیك وی موجود است. او علاوه بر شركت در درس آخوند خراسانی، از درس حاج آقا رضا همدانی و سید محمدكاظم یزدی نیز بهره جست.[۳] مدتی هم در سامرا، در درس آیت الله محمدتقی شیرازی شركت نمود و بخش زیادی از تقریرات او را به رشته تحریر درآورد و سپس به نجف بازگشت.

در سال 1329 هـ.ق که آخوند خراسانی دار فانی را وداع گفت، سید جمال الدین متوجه آیت الله میرزا حسین غروی نائینی گردید. شركت سید جمال الدین در درس آیت الله نائینی باعث تعجب خیلی از علمای نجف شد، چون او، خود یكی از استوانه‌های حوزه نجف بود، و این عامل بزرگی برای شركت علما و فضلای حوزه علمیه نجف در درس آیت الله نائینی شد. در واقع، او به عنوان مشاور علمی نائینی بوده است، یعنی مرحوم نائینی از وجود ایشان استفاده می‌نمود، آن چه مؤید این مطلب است اجازه اجتهادی است كه مرحوم نائینی به ایشان داده و از ایشان به عنوان حجت الاسلام یاد كرده و این در حالی است كه مرحوم نائینی چنین عنوانی را برای كمتر كسی بكار برده است. نائینی در پایان اجازه‌ای كه به سید جمال الدین داده، از او استمداد می‌كند كه برایش دعا كند.[۴] سید جمال الدین حدود 30 سال در درس میرزای نائینی شركت نمود و تقریرات زیادی از درس‌های او را به رشته تحریر درآورد. آقا جمال می‌فرمود: «من یك طاقچه تقریرات درس آقای نائینی را دارم».[۵]

وی هیچ گاه از تهذیب نفس غافل نبود و در این وادی از انفاس قدسیه آیت الله سید مرتضی كشمیری و آیت الحق سید احمد كربلایی بهره‌ها برد و از اشارت عارف كامل، حاج شیخ علی محمد نجف آبادی همواره بهره‌مند بود تا این كه حائز رتبه‌ای از كرامات گردید.[۶] همچنین از انفاس ملكوتی آقای شیخ هادی طهرانی، آخوند ملا علی نهاوندی، شیخ محمد بهاری و سید ابوتراب خوانساری نیز استفاده كرد.

تدریس و شاگردان

پس از رحلت آیت الله نائینی، آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی به تدریس دروس خارج فقه و اصول پرداخت. تعداد زیادی از فضلای ایرانی، نجفی و لبنانی در درس او شركت می‌كردند كه اكثر آن ها به درجه اجتهاد رسیدند. اینك به معرفی شماری از شاگردان او می‌پردازیم:

  • 1. آیت الله احمد فیاض: (متولد 1324) وی كه از مدرسین پرصلابت و استوار حوزه علمیه اصفهان و از معدود باقی مانده‌های دوران شكوه اصفهان است و مدت‌ها از محضر حاج آقا جمال بهره‌ها برد، او درباره استادش چنین می‌فرماید: «ایشان (حاج آقا جمال) درس خارج می‌گفت، اهل ریاضت نفس و اخلاق بوده لذا تأثیر نفسش فوق العاده بود و شاگردانش از ایشان بهره‌ها می‌بردند. وقتی می‌خواستم از نجف برگردم، فرمود: می‌روی، ولی پشیمان می‌شوی. گفتم: برمی‌گردم. فرمود:‌ معلوم نیست. اتفاقاً همین جوری شد و پشیمان شدم، زیرا فقه و اصول نجف قوی‌تر بود و به درس و بحث بهتر می‌رسیدیم، اما چون مادرم با من بود، اصرار داشت كه آب و هوای نجف به من نمی‌سازد، لذا مجبور شدم كه برگردم».[۷]
  • 2. آیت الله حاج شیخ حیدرعلی محقق (1326ـ1421 هـ.ق) كه از بزرگان معاصر و از اساتید حوزه اصفهان بودند.
  • 3. آیت الله سید محمدجمال هاشمی گلپایگانی.
  • 4. آیت الله حاج سید احمد گلپایگانی (1334ـ1412 هـ.ق).
  • 6. آیت الله شیخ حسن صافی اصفهانی (1298ـ1374 هـ.ش).
  • 7. آیت الله سید علی گلپایگانی.
  • 9. آیت الله ریحان الله نخعی.
  • 10. شیخ محمدتقی بن شیخ صالح بن شیخ عبدالحسن بن الشیخ راضی.
  • 12. آیت الله شیخ محمدحسین كلباسی اصفهانی (1323ـ1418 هـ.ق).
  • 13. آیت الله حاج شیخ محمدعلی احمدیان نجف آبادی (متوفا: 1417 هـ.ق).
  • 14. آیت الله شیخ عباس خالصی خراسانی (1289ـ1378 هـ.ش).
  • 15. آیت الله شیخ عبدالله مجد فقیهی بروجردی (1302ـ1379 هـ.ش).
  • 16. آیت الله شیخ مهدی حائری تهرانی (1304ـ1379 هـ.ش).[۸]

آثار و تألیفات

  • 1. كتاب اجتهاد و تقلید.
  • 2. اجتماع امر و نهی.
  • 3. الغیبه و چند مسئله فقهی (سه كتاب مذکور، در یك مجلد تحت عنوان كتاب «رسائل» در سال 1370 هـ.ق توسط المطبعه الحیدریه، در نجف به چاپ رسیده است).
  • 4. الترتب.
  • 5. جواز بقاء تقلید بر میت.
  • 6. دیوان اشعار كه حاوی اشعار فارسی و عربی است.
  • 7. رساله عملیه.
  • 8. رساله لاضرر و لاضرار.
  • 9. رساله منجزات المریض.
  • 10. كتاب صلوة، كه هم اكنون توسط مؤسسه آل البیت برای چاپ آماده می‌شود.
  • 11. حاشیه بر مكاسب كه توسط مؤسسه آل البیت برای چاپ آماده می‌شود.
  • 12. یك دوره اصول فقه كه یك جلد آن كه از اول اصول فقه تا واجب نفسی می‌باشد، چاپ شده است. و نسخه اصلی دوره ‌اصول حاج آقا جمال گم شده و نسخه دومی كه توسط حاج آقا محمد جمال هاشمی، فرزند ایشان از آن نوشته شده است، موجود می‌باشد.
  • 13. قاعده فراغ والتجاوز.
  • 14. حدیث رفع.
  • 15. جعل طرق.

حاج آقا جمال وصیت كرده كه شش كتاب ذیل كه از آثارش می‌باشد، حتماً به چاپ برسد:

  • 1. قاعده فراغ والتجاوز.
  • 2. حدیث رفع.
  • 3. جعل طرق.
  • 4. حدیث لاضرر و لاضرار.
  • 5. المكاسب.
  • 6. كتاب الصلاه.

همچنین تقریرات درس خارج آخوند خراسانی، میرزای نائینی و محمدتقی شیرازی از دیگر آثار اوست.

مواضع سیاسی

الف) شركت در جنگ جهانی اول:

در سال 1914 م، آتش جنگ جهانی اول توسط كشورهای قدرتمند اروپایی برافروخته گردید كه نتیجه این جنگ، تخریب و كشته شدن چندین میلیون انسان و متلاشی شدن دو امپراتور بزرگ آن زمان یعنی امپراطوری اطریش و امپراطوری عثمانی بود.[۹]

در این جنگ وقتی كفار به سرزمین‌های اسلامی هجوم آوردند، علمای بزرگ شیعه در نجف و ایران علیه كفار به مبارزه برخاستند و خودشان هم در جلوی صفوف مسلمانان به جبهه‌های جنگ اعزام شدند. در عراق، وقتی كه آیت الله میرزا محمدتقی شیرازی، فتوا به وجوب جهاد علیه كفار داد و همه اقشار مردم و علما را به مبارزه با دشمنان اسلام فرامی‌خواند، آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی همگام با سایر علما از بلاد اسلامی دفاع می‌نماید.[۱۰]

ب) حضور در انقلاب مشروطه:

در عصر قاجار، سلطه مطلقه شاهان قاجار و استبداد آن ها، سخت مردم را تحت فشار قرار داده بود؛ به طوری كه كسی را توان مخالفت نبود. در دوران سلطنت ناصرالدین شاه، یك سری تحولات سیاسی ـ اجتماعی، از ناحیه شكست از روسیه، جنبش تنباكو و ضعف دولتمردان باعث شد تا اقتدار شاهانه سلاطین قاجار شكسته شود. پس از مرگ ناصرالدین شاه، مظفرالدین میرزا به سلطنت رسید. در این دوره، مردم خواهان آزادی و محدود شدن قدرت شاه به وسیله قانون بودند. سرانجام مبارزات مردم به رهبری علما باعث پیروزی انقلاب مشروطه شد و در سال 1285 هـ.ش مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را صادر نمود و پس از چند روز از دنیا رفت و محمدعلی شاه حكومت را در دست گرفت كه به مخالفت با مشروطه طلبان برخاست و مجلس را به توپ بست. اما قیام مردم، باعث شد تا محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناهنده شود. سران مشروطه پس از فتح تهران، او را از سلطنت خلع و احمدشاه را به سلطنت منصوب كردند، اما انقلاب مشروطه پس از مدتی به انحراف كشیده شد[۱۱] و مرحوم آخوند خراسانی كه در نجف بود، تصمیم گرفت به ایران عزیمت كند تا اقدامات لازم را برای جلوگیری از انحراف مشروطه انجام دهد. قرار شد حدود 15 نفر از علمای نجف، آخوند را همراهی كنند كه آیت الله سید جمال‌الدین گلپایگانی از جمله آن ها بود، اما شب قبل از حركت علما از نجف، آخوند خراسانی به وسیله ایادی انگلیس مسموم شد و دار فانی را وداع گفت.[۱۲]

ویژگی‌های اخلاقی

چنانکه گفته شد، حاج آقا جمال گلپایگانی در دوران جوانی كه در اصفهان مشغول تحصیل علوم دینی بود، از محضر جهانگیرخان قشقایی و آخوند كاشی درس سیر و سلوك آموخت و از آن ها دستورهای اخلاقی و تهذیب نفس گرفت. همچنین در نجف به تحصیل دروس سیر و سلوك و اخلاق نزد اساتیدی همچون سید مرتضی كشمیری، شیخ محمدعلی نجف آبادی و سید احمد كربلایی پرداخت، تا این كه از جهت عظمت و مقام و تهذیب نفس از افراد انگشت شمار معاصر به حساب آمد. از وی حالات عجیبی در وادی السلام، مسجد كوفه و مسجد سهله مشاهده شده است.

آیت الله سید محمدحسین حسینی طهرانی درباره او چنین می‌گوید: «از صدای مناجات و گریه ایشان همسایگان حكایاتی دارند. دائماً صحیفه سجادیه در مقابل ایشان در اتاق خلوت بود و همین كه از مطالعه فارغ می‌شد، به خواندن آن مشغول می‌گشت، آهش سوزان و اشكش روان و سخنش مؤثر و دلی سوخته داشت... هفته‌ای یكی دو بار به منزلشان می‌رفتم و یك ساعتی می‌نشستم، با آن كه بسیار اهل تقیه و كتمان بود، ولی از حالات خود مطالبی برایم نقل می‌كرد. همین كه متوجه می‌شد كسی وارد اتاق می‌شود ولو این كه از اخص خواص او بود، جمله را قطع می‌كرد و به بحث علمی و فقهی مشغول می‌شد، تا شخص چنین پندارد كه ما در این مدت مشغول مباحثه علمی بوده‌ایم».[۱۳]

ایشان اهل نماز شب و مناجات و راز و نیاز با پروردگار خویش بود. او در تهذیب به مرتبه‌ای رسیده بود كه نقل شده وقتی از شهر اصفهان به نجف رهسپار شد، مردم را به صورت‌های برزخی آنان می‌دید و خودش فرموده است: مردم را به صورت وحوش و حیوانات آن قدر دیدم كه ملول شدم. وقتی به حرم مطهر امام علی علیه السلام مشرف شدم، از حضرت خواستم كه این حالت را از من بگیرد. حضرت هم آن حال را از من گرفت. از آن به بعد مردم را به صورت‌های عادی می‌دیدم».[۱۴]

سید جمال گلپایگانی خیلی به خواندن دعاها اهمیت می‌داد، به طوری كه بیشتر اوقات به مطالعه صحیفه سجادیه، مناجات خمسه عشر و به خواندن «مناجات المريدين» می‌پرداخت.[۱۵]

وفات

سرانجام آیت الله العظمی سید جمال‌الدین گلپایگانی، در عصر روز دوشنبه 29 محرم الحرام 1377 هـ.ق در 82 سالگی چشم از جهان فانی فروبست و در قبرستان وادی السلام نجف اشرف به خاک سپرده شد.

منابع

  • تلخيص از شرح حال "سيدجمال الدين گلپايگانی" در كتاب گلشن ابرار، عليمراد كياني، جلد 3، صفحه 336.

پانویس

  1. پیام حوزه، ش 8، ص 77.
  2. اعیان الشیعه، ج 4، سید محسن امین، ص 206.
  3. میرزا محمدتقی شیرازی، سروش استقلال، محمد اصغری نژاد، سازمان تبلیغات اسلامی، چ اول، 1373، ص 43.
  4. به نقل از یكی از بستگان سید جمال الدین كه اسناد آن نزد وی موجود است.
  5. مجله حوزه، شماره 30، ص 42، سال 1367.
  6. پیام حوزه، ش 8، ص 81.
  7. مجله حوزه، شماره 18، دی 1365، ص 29.
  8. استفاده از چندین شماره مجله آینه پژوهش.
  9. تحولات روابط بین الملل از كنگره وین تا امروز، احمد نقیب زاده، ص 133.
  10. پیام حوزه، شماره 8، ص 81.
  11. اقتباس از تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1، جلال الدین مدنی، ‌فصل هفتم، ص 109 و مقاومت شكننده (تاریخ تحولات اجتماعی ایران...، جان فوران).
  12. مجله حوزه، شماره 53، ص 51.
  13. معادشناسی، سید محمدحسین حسینی طهرانی، ج 1، ص 138.
  14. همان، ج 1، ص 142.
  15. همان، ج 9، ص 104.

آرشیو عکس و تصویر