شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

حسن‌علی مروارید: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویژگی‌های اخلاقی)
سطر ۱۲: سطر ۱۲:
 
}}
 
}}
 
آیت الله میرزا حسنعلی مروارید (1290-1383 ش) از فقها و عرفای معاصر شیعه بود.  
 
آیت الله میرزا حسنعلی مروارید (1290-1383 ش) از فقها و عرفای معاصر شیعه بود.  
 +
 +
آیت الله مروارید در کنار تعلیم و تدریس، در سال 1350 هجری شمسی مدرسه علمیه بعثت و در سال 1355هجری شمسی مدرسه علمیه سعادت را تاسیس کرد که بسیاری از اساتید برجسته حوزه علمیه در این مدارس درس خوانده اند.
  
 
==ولادت و خاندان==
 
==ولادت و خاندان==
سطر ۲۳: سطر ۲۵:
 
==تحصیل و استادان==
 
==تحصیل و استادان==
  
آیت الله مروارید پس از یادگیری قرائت [[جزء (قرآن)|جزء]] سی‌ام [[قرآن]] و كلیات [[سعدی]] نزد استاد مكتب، در 13 سالگی به دلیل علاقه وافر به [[علوم اسلامی]] وارد [[حوزه علميه|حوزه علمیه]] شد. وی در مسیر دانش اندوزی، ادبیات را نزد استادان مطرح آن زمان و [[منطق]] را نزد شیخ قربانعلی شریعتی، برادر بزرگ استاد [[محمدتقی شریعتی]] آموخت. وی از استادان ذیل بیشترین بهره را برد:
+
آیت الله مروارید پس از یادگیری قرائت [[جزء (قرآن)|جزء]] سی‌ام [[قرآن]] و كلیات [[سعدی]] نزد استاد مكتب، در 13 سالگی به دلیل علاقه وافر به [[علوم اسلامی]] وارد [[حوزه علميه|حوزه علمیه]] مشهد شد. وی در مسیر دانش اندوزی، ادبیات را نزد استادان مطرح آن زمان و [[منطق]] را نزد شیخ قربانعلی شریعتی، برادر بزرگ استاد [[محمدتقی شریعتی]] آموخت. وی از استادان ذیل بیشترین بهره را برد:
  
#[[شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی|شیخ حسنعلی نخودكی اصفهانی]]
+
*[[شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی|شیخ حسنعلی نخودكی اصفهانی]]
#آیت الله [[شیخ هاشم قزوینی]]
+
*آیت الله [[شیخ هاشم قزوینی]]
#آیت الله [[میرزا مهدی اصفهانی]]
+
*آیت الله [[میرزا مهدی اصفهانی]]: شیخ مروارید یكی از شاگردانی بود كه با كمی سن، در كنار انبوه شاگردان و بزرگانی همچون استاد خود، آیت الله شیخ هاشم قزوینی، پای درس میرزا می نشست و از همین ایام رابطه علمی و دوستی وی با آیت الله [[میرزا جواد آقا تهرانی]] آغاز شد و از آن پس سالیان متمادی با وی همدرس و هم بحث و تا آخر عمر با او همراه و همگام بود.
  
پس از بازگشت آیت الله میرزا مهدی اصفهانی به [[مشهد]]، آیت الله مروارید یكی از شاگردانی بود كه با كمی سن، در كنار انبوه شاگردان و بزرگانی، همچون استاد خود، آیت الله شیخ هاشم قزوینی، پای درس میرزا می نشست و از همین ایام رابطه علمی و دوستی وی با آیت الله [[میرزا جواد آقا تهرانی]] آغاز شد و از آن پس سالیان متمادی با وی همدرس و هم بحث و تا آخر عمر با او همراه و همگام بود. در زمان رضاشاه، عمامه بر سرگذاشتن برای طلاب علوم دینی ممنوع شد و همه كلاهی شدند؛ جز عده‌ای كه جواز استفاده از عمامه و لباس را می‌گرفتند. آیت الله مروراید می‌گوید: «وقتی همه كلاهی شدند، ما هم پالتو پوشیدیم و یك كلاه شاپو به دست گرفتیم و رفتیم خدمت میرزا ایشان وقتی ما را مشاهده كرد (برای دلداری ما)، با یك تشر گفتند: مگر مسلمانی به عمامه است؛ اشكال ندارد». مرحوم میرزا با این كمی توانست جواز بگیرد، ولی این كار را نكرد و تقریباً چهار سال از منزل بیرون نیامد و شب ها در منزل درس می‌گفت.
+
آیت الله مروارید پس از وفات میرزا مهدی اصفهانی، برای ادامه تحصیل و كسب فیض از محضر [[آیت الله بروجردی]] به [[قم]] رفت. موضوع درس این استاد در آن وقت، «حجیت اخبار» بود. روزی اشكالی نسبت به موضوعی در درس برایش پیش آمد؛ آن را نوشت و توسط شخصی برای آیت الله بروجردی فرستاد. آیت الله بروجردی اشكال را پسندید و هنگام تدریس جواب آن را ارائه كرد.  
  
آیت الله مروارید پس از وفات استاد خویش، [[میرزا مهدی اصفهانی]]، برای ادامه تحصیل و كسب فیض از محضر [[آیت الله بروجردی]] به [[قم]] رفت. موضوع درس این استاد در آن وقت، «حجیت اخبار» بود. وی درس را به عربی می نوشت. روزی اشكالی نسبت به موضوعی در درس برایش پیش آمد؛ آن را نوشت و توسط شخصی برای آیت الله بروجردی فرستاد. آیت الله بروجردی اشكال را پسندید و هنگام تدریس جواب آن را ارائه كرد. او معتقد بود كه حجیت اخبار، طریقی محض است.
+
آیت الله مروارید یك ماه در قم اقامت كرد؛ ولی بر اثر بدی آب و هوا و تنگی نفس كه او را می‌آزرد، مجبور به بازگشت به [[مشهد]] مقدس شد.  
  
آیت الله مروارید یك ماه در قم اقامت كرد؛ ولی بر اثر بدی آب و هوا و تنگی نفس كه او را می‌آزرد، مجبور به بازگشت به مشهد مقدس شد.
+
==تدریس و شاگردان==
  
==تدریس در حوزه مشهد==
+
آیت الله مروارید پس از بازگشت به [[مشهد]] مقدس، در [[حوزه علمیه]] به تدریس خارج [[فقه]] و [[معارف دینی]] پرداخت و قریب چهل سال، بسیاری از دانشوران علوم و معارف اسلامی را از درس ها و بیانات علمی خود بهره‌مند ساخت. وی ضمن تدریس خارج فقه، هفته‌ای یك روز به شرح [[احادیث]] اخلاقی می‌پرداخت. اینك بسیاری از شاگردان وی، عالمانی برجسته و وارسته اند و مشغول تدریس درس های خارج فقه و اصول و اداره مؤسسات بزرگ پژوهشی [[علوم اسلامی]] هستند. برخی از شاگردان وی عبارتند از:
  
آیت الله مروارید پس از بازگشت به [[مشهد]] مقدس، در [[حوزه علمیه]] به تدریس خارج [[فقه]] و [[معارف دینی]] پرداخت و قریب چهل سال، بسیاری از دانشوران علوم و معارف اسلامی را از درس ها و بیانات علمی خود بهره‌مند ساخت. وی ضمن تدریس خارج فقه، هفته‌ای یك روز به شرح [[احادیث]] اخلاقی می‌پرداخت. اینك بسیاری از شاگردان وی، عالمانی برجسته و وارسته اند و مشغول تدریس درس های خارج فقه و اصول و اداره مؤسسات بزرگ پژوهشی [[علوم اسلامی]] هستند. برخی از اعضای مجلس خبرگان رهبری و نمایندگان ولی فقیه در استان ها و امامان جمعه نیز از جمله شاگردان وی محسوب می‌شوند.
+
* سید محمود مجتهدی سیستانی،
 +
* میرزا علیرضا غروی،
 +
* سید محمد موسوی نژاد،
 +
* میرزا عبدالجواد غرویان،
 +
* شیخ حبیب الله مهمان نواز،
 +
* شیخ مسلم حائری،
 +
* شیخ علی اکبر علیزاده یزدی،
 +
* شیخ محمود اکبرزاده،
 +
* سید احمد صدر ایازی،
 +
* شیخ علی اکبر الهی خراسانی.
 +
 
 +
آیت الله مروارید، در طول حیات پربرکت خویش، در کنار تدریس و تعلیم به تأسیس و حمایت مدارس علمیه پرداخت. مدرسه هاى علمیه بعثت و سعادت در مشهد، نمونه هایى از این مدارس است که طلاّب و روحانیون زیادى در آنها به فراگیرى علوم اسلامی مشغولند.
  
 
==آثار مكتوب==
 
==آثار مكتوب==
سطر ۴۳: سطر ۵۶:
 
آیت الله مروارید تسلطی كم نظیر بر معارف [[اهل بیت]] علیهم السلام و تبحری چشمگیر در تفسیر روایات و [[فقه الحدیث]] داشت. بیشترین شهرت علمی وی در تبیین و توضیح معارف [[علم کلام|كلامی]]، اعتقادی و ضوابط دین شناسی در مكتب اهل بیت علیهم السلام به سبك استاد خویش است. كتاب «تنبیهات حول المبدا والمعاد»، خلاصه‌ای از درس های معارف اوست كه در دوره‌های متعدد به تدریس آن ها پرداخته بود و بنا به خواهش تنی چند از شاگردان، آن را به صورت كتابی مستقل به رشته تحریر درآورد. این كتاب با چاپ و ترجمه‌های متعدد، مورد استقبال دانش پژوهان و اندیشمندان قرار گرفته است.
 
آیت الله مروارید تسلطی كم نظیر بر معارف [[اهل بیت]] علیهم السلام و تبحری چشمگیر در تفسیر روایات و [[فقه الحدیث]] داشت. بیشترین شهرت علمی وی در تبیین و توضیح معارف [[علم کلام|كلامی]]، اعتقادی و ضوابط دین شناسی در مكتب اهل بیت علیهم السلام به سبك استاد خویش است. كتاب «تنبیهات حول المبدا والمعاد»، خلاصه‌ای از درس های معارف اوست كه در دوره‌های متعدد به تدریس آن ها پرداخته بود و بنا به خواهش تنی چند از شاگردان، آن را به صورت كتابی مستقل به رشته تحریر درآورد. این كتاب با چاپ و ترجمه‌های متعدد، مورد استقبال دانش پژوهان و اندیشمندان قرار گرفته است.
  
==فعالیتهای اجتماعی==
+
==فعالیتهای اجتماعی و سیاسی==
  
 
انقلاب اسلامی [[ایران]] از معدود حوادث سیاسی بزرگ جهان است كه با هدایت و حمایت مستقیم روحانیون و عالمان دینی به وقوع پیوست. در این انقلاب، عالمان [[مشهد]]، مانند آیت الله مروارید، همگام با دیگر عالمان كشور، در سال های آغازین و نیز ایام پیروزی انقلاب، به ایفای نقش پرداختند.  
 
انقلاب اسلامی [[ایران]] از معدود حوادث سیاسی بزرگ جهان است كه با هدایت و حمایت مستقیم روحانیون و عالمان دینی به وقوع پیوست. در این انقلاب، عالمان [[مشهد]]، مانند آیت الله مروارید، همگام با دیگر عالمان كشور، در سال های آغازین و نیز ایام پیروزی انقلاب، به ایفای نقش پرداختند.  
  
در مهر ماه 1341 ش. پس از تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی، عالمان طراز اول [[قم]]، شبانه جلسه‌ای را در منزل آیت الله حائری تشكیل داده، به بحث پیرامون آن نشستند. عالمان مشهد نیز پس از اطلاع از حركت مراجع و شخصیت های روحانی قم به منظور دستیابی به یك روش مشخص در برخورد با دولت، مجمعی مركب از عالمانی همچون: [[سید محمدهادی میلانی|آیت الله میلانی]]، آیت الله [[شیخ مجتبی قزوینی]] و آیت الله مروارید تشكیل دادند. این جلسه تا اواخر سال 1343 ش. به تناوب و به صورت مخفیانه هر دفعه در منزل یكی از اعضای آن برگزار می شد و در آن، دیدگاه‌ها بیان می شد و شب های شنبه یكی از آنان در مجلس درس خود، نظر انجمن عالمان و مواضع مشترك آنان را مطرح می كرد. در پی حادثه خونبار [[مدرسه فیضیه]] در دوم فروردین 1342 ش. در دوازدهم همان ماه، آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی، حاج شیخ حسنعلی مروارید و میرزا جواد آقای تهرانی با ارسال تلگرافی به آیت الله العظمی گلپایگانی، مراتب تاثر خود را از این فاجعه اعلام نمودند. همچنین پس از بازداشت [[امام خمینی]]، آیت الله قمی و آیت الله محلاتی در [[قم]]، [[مشهد]] و [[شیراز]] آیت الله مرعشی نجفی به منظور زیارت حرم حضرت [[امام رضا]] علیه السلام و دیدار با عالمان مشهد در روز چهارشنبه 27/6/1342 ش. به مشهد سفر كرد و بلافاصله پس از ورود وی، اطلاعیه‌ای از سوی برخی از عالمان مشهد مانند، آیت الله حاج شیخ حسنعلی مروارید، منتشر گردید.
+
در مهر ماه 1341 ش. پس از تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی، عالمان طراز اول [[قم]]، شبانه جلسه‌ای را در منزل آیت الله حائری تشكیل داده، به بحث پیرامون آن نشستند. عالمان مشهد نیز پس از اطلاع از حركت مراجع و شخصیت های روحانی قم به منظور دستیابی به یك روش مشخص در برخورد با دولت، مجمعی مركب از عالمانی همچون: [[سید محمدهادی میلانی|آیت الله میلانی]]، آیت الله [[شیخ مجتبی قزوینی]] و آیت الله مروارید تشكیل دادند. این جلسه تا اواخر سال 1343 ش. به تناوب و به صورت مخفیانه هر دفعه در منزل یكی از اعضای آن برگزار می شد و در آن، دیدگاه‌ها بیان می شد و شب های شنبه یكی از آنان در مجلس درس خود، نظر انجمن عالمان و مواضع مشترك آنان را مطرح می كرد.  
 +
 
 +
در پی حادثه خونبار [[مدرسه فیضیه]] در دوم فروردین 1342 ش. در دوازدهم همان ماه، آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی، حاج شیخ حسنعلی مروارید و میرزا جواد آقای تهرانی با ارسال تلگرافی به آیت الله العظمی گلپایگانی، مراتب تاثر خود را از این فاجعه اعلام نمودند. همچنین پس از بازداشت [[امام خمینی]]، آیت الله قمی و آیت الله محلاتی در [[قم]]، [[مشهد]] و [[شیراز]] آیت الله مرعشی نجفی به منظور زیارت حرم حضرت [[امام رضا]] علیه السلام و دیدار با عالمان مشهد در روز چهارشنبه 27/6/1342 ش. به مشهد سفر كرد و بلافاصله پس از ورود وی، اطلاعیه‌ای از سوی برخی از عالمان مشهد مانند، آیت الله حاج شیخ حسنعلی مروارید، منتشر گردید.
  
 
پس از آزادی [[امام خمینی]] رحمه الله علیه و مراجعت وی به [[قم]] در 18/1/1343 ش. عالمان و شخصیت های برجسته دینی و سیاسی و توده‌های مردم به دیدار وی رفتند. از مشهد نیز هیئتی از عالمان كه آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی و آیت الله حاج شیخ حسنعلی مروارید هم در میان آن ها بودند، به قم عزیمت كردند و شب 27 فروردین به حضور وی رسیدند. پس از تبعید امام خمینی به [[تركیه]]، در سیزدهم آبان 1343 ش. جمعی از عالمان طراز اول [[مشهد]]، مانند آیت الله میرزا حسنعلی مروارید، در منزل آیت الله میلانی اجتماع كردند و به مذاكره و تبادل نظر و تصمیم‌گیری برای آینده پرداختند. وی همچنین در دوره‌های مختلف انتخابات مجلس و ریاست جمهوری با صدور اطلاعیه، حمایت خود را از كاندیداهای ارزشی و اصول گرا اعلام كرد.
 
پس از آزادی [[امام خمینی]] رحمه الله علیه و مراجعت وی به [[قم]] در 18/1/1343 ش. عالمان و شخصیت های برجسته دینی و سیاسی و توده‌های مردم به دیدار وی رفتند. از مشهد نیز هیئتی از عالمان كه آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی و آیت الله حاج شیخ حسنعلی مروارید هم در میان آن ها بودند، به قم عزیمت كردند و شب 27 فروردین به حضور وی رسیدند. پس از تبعید امام خمینی به [[تركیه]]، در سیزدهم آبان 1343 ش. جمعی از عالمان طراز اول [[مشهد]]، مانند آیت الله میرزا حسنعلی مروارید، در منزل آیت الله میلانی اجتماع كردند و به مذاكره و تبادل نظر و تصمیم‌گیری برای آینده پرداختند. وی همچنین در دوره‌های مختلف انتخابات مجلس و ریاست جمهوری با صدور اطلاعیه، حمایت خود را از كاندیداهای ارزشی و اصول گرا اعلام كرد.
  
پس از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، بسیاری از بزرگان همچون او نگران سامان امور كشور و اداره نظام بودند؛ اما او پس از شنیدن خبر انتخاب [[سید علی حسینی خامنه ای|حضرت آیت الله خامنه‌ای]] به رهبری، ابراز خوشوقتی نموده و معتقد بود كه فردی خوش فكر، مانند آیت الله خامنه‌ای مایه اطمینان است و می فرمود: «من ایشان را از نوجوانی می شناسم. پدر ایشان با ما رفت و آمد داشت. خود ایشان هم طلبه‌ای مستعد و فاضل بود. من در ایام ریاست جمهوری ایشان نیز به ایشان علاقه‌مند بودم.»<ref> روزنامه جمهوری اسلامی، 22/7/1383 ش.</ref>
+
پس از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، بسیاری از بزرگان همچون آیت ‌اللّه‌ مروارید نگران سامان امور كشور و اداره نظام بودند؛ اما او پس از شنیدن خبر انتخاب [[سید علی حسینی خامنه ای|حضرت آیت الله خامنه‌ای]] به رهبری، ابراز خوشوقتی نموده و معتقد بود كه فردی خوش فكر، مانند آیت الله خامنه‌ای مایه اطمینان است و می فرمود: «من ایشان را از نوجوانی می شناسم. پدر ایشان با ما رفت و آمد داشت. خود ایشان هم طلبه‌ای مستعد و فاضل بود. من در ایام ریاست جمهوری ایشان نیز به ایشان علاقه‌مند بودم.»<ref> روزنامه جمهوری اسلامی، 22/7/1383 ش.</ref>
  
 
==ویژگی‌های اخلاقی==
 
==ویژگی‌های اخلاقی==
  
‌حضرت آیت ‌اللّه‌ مروارید در ابعاد اخلاقی و کسب مکارم انسانی مراحلی را طی کرده و از مصادیق بارز زهد و پارسایی و مجسمه تواضع و فروتنی بودند. ایشان از دوستان صمیمی استاد و مربی اخلاق، آیت ‌اللّه میرزا جواد آقا تهرانی محسوب می‌شدند و قریب پنجاه سال با ایشان هم‌درس، همراه و همگام بودند.
+
‌حضرت آیت ‌اللّه‌ مروارید در ابعاد اخلاقی و کسب مکارم انسانی مراحلی را طی کرده و از مصادیق بارز [[زهد]] و پارسایی و مجسمه [[تواضع]] و فروتنی و سعه صدر بودند. ایشان از دوستان صمیمی استاد و مربی [[اخلاق]]، آیت ‌اللّه [[میرزا جواد آقا تهرانی]] محسوب می‌شدند و قریب پنجاه سال با ایشان هم‌درس، همراه و همگام بودند.
  
از حضرت آیت ‌اللّه‌ مروارید نقل شده: «یک‌بار مرحوم آمیرزا جواد‌آقا به من گفتند: من در تمام مدت دوستی‌مان هیچ کدورتی از شما ندارم، جز یک گلایه و آن هم این است که: به یکی از ییلاقات اطراف شهر رفته بودیم. آن‌جا چهارپایی کرایه کرده بودیم و نوبتی سوار آن می‌شدیم. شما سوار شدید و بعد از مسافتی پیاده شدید و از من خواستید سوار شوم و من به‌ خاطر مانعی که داشتم، قبول نکردم. شما هم اصرار می‌کردید و من از اصرار شما گله‌مند بودم. از ایشان پرسیدم: خب شما چرا سوار نمی‌شدید؟ میرزا جواد آقا گفتند: من دملی در رانم داشتم و نمی‌خواستم اظهار کنم. چون اظهار من به منزله شکوه از خداوند متعال بود».
+
آیت ‌اللّه مروارید به دنیا بی‌اعتنا بودند و زندگی ساده‌ای داشتند و تمام دیدارهای مردمی و رفت و آمد شخصیت‌های علمی و مسئولان بلندپایه کشوری را در منزلی قدیمی و محقر و در اتاقی ساده انجام می‌دادند.
  
حضرت آیت ‌اللّه مروارید به دنیا بی‌اعتنا بودند و زندگی ساده‌ای داشتند و تمام دیدارهای مردمی و رفت و آمد شخصیت‌های علمی و مسئولان بلندپایه کشوری را در منزلی قدیمی و محقر و در اتاقی ساده انجام می‌دادند.
+
او در تمام عمر، كسی را به خویش دعوت نكرد و با آن كه برخی از شاگردان او سال هاست كه مجتهدند، اعلام [[مرجعیت]] نكرد و رساله و حاشیه ننوشت. نه تنها در هیچ منظر اجتماعی خود را عرضه نداشت، بلكه از آن گریزان بود.
 
 
'''سیرت اخلاقی'''
 
 
 
آیت الله مروارید در ابعاد اخلاقی، نشانه زهد، پارسایی و ورع و مجسمه [[تواضع]]، خدمت و سعه صدر بود. وی مصداق روشن این آیه بود كه یار دیرینش آیت الله حاج میرزا جواد آقای تهرانی همواره تلاوت می كرد: «تلك الدار الاخره نجعلها للذین لایریدون علوا فی الارض و لافسادا». او در تمام عمر، كسی را به خویش دعوت نكرد و با آن كه برخی از شاگردان او سال هاست كه مجتهدند، اعلام [[مرجعیت]] نكرد و رساله و حاشیه ننوشت. خشتی روی هم ننهاد و منصبی نخرید و با این كه از استوانه‌های حوزه در امور اجتماعی بود، از این كه او نخستین امضاء را در بیانیه‌های عالمان رقم زد، سرباز می زد؛ نه تنها در هیچ منظر اجتماعی خود را عرضه نداشت، بلكه از آن گریزان بود.
 
  
 
وی حتی از نگاه دوربین های عكاسی و فیلمبرداری نیز می گریخت و صورت خود را می پوشاند و تنها یكی دو مصاحبه خانوادگی به اصرار برخی منسوبین و با قول عدم پخش انجام داد. همین روحیه باعث گردید كه فرزندان وی نیز پا به وادی ترویج وی نگذارند. به این ترتیب، از این عالم عارف، تصاویر كمی در دست ماند؛ البته این اواخر با از دست رفتن بینایی ایشان، كار برای رسانه‌ها و علاقمندان هموار گشت و دیگر می شد به آسانی و بدون اطلاع یا ممانعت او، حضور پربركتش را ثبت كرد.
 
وی حتی از نگاه دوربین های عكاسی و فیلمبرداری نیز می گریخت و صورت خود را می پوشاند و تنها یكی دو مصاحبه خانوادگی به اصرار برخی منسوبین و با قول عدم پخش انجام داد. همین روحیه باعث گردید كه فرزندان وی نیز پا به وادی ترویج وی نگذارند. به این ترتیب، از این عالم عارف، تصاویر كمی در دست ماند؛ البته این اواخر با از دست رفتن بینایی ایشان، كار برای رسانه‌ها و علاقمندان هموار گشت و دیگر می شد به آسانی و بدون اطلاع یا ممانعت او، حضور پربركتش را ثبت كرد.
  
او به دنیا بی اعتنا بود و بی آن كه حتی از زهد و سادگی بگوید و درباره‌اش بیندیشد، در متن زندگی خود به معنای واقعی زاهدانه زیست. همه دیدارهای مردمی و آمد و رفت شخصیت های علمی و مسئولان بلندپایه، در اتاق های ساده منزلی محقر و قدیمی صورت می گرفت. وی فردی [[متواضع]] بود؛ بدون آن كه خود را متواضع جلوه دهد. در برابر پرسش ‌هایی كه پاسخ آن كمتر از یقین بود، به راحتی كلمه «نمی‌دانم» را بر زبان می‌آورد و اگر پرسش كننده اصرار می‌كرد، با تاكید بر شاید و محتمل است و با كمال احتیاط، نظر خویش را طرح می كرد و حتی به دفاع از یقینیات خود نمی‌پرداخت و وارد بحث و جدل نمی‌گشت.
+
او به دنیا بی اعتنا بود و بی آن كه حتی از زهد و سادگی بگوید، در متن زندگی خود به معنای واقعی زاهدانه زیست. همه دیدارهای مردمی و آمد و رفت شخصیت های علمی و مسئولان بلندپایه، در اتاق های ساده منزلی محقر و قدیمی صورت می گرفت. وی فردی [[متواضع]] بود؛ بدون آن كه خود را متواضع جلوه دهد. در برابر پرسش ‌هایی كه پاسخ آن كمتر از یقین بود، به راحتی كلمه «نمی‌دانم» را بر زبان می‌آورد و اگر پرسش كننده اصرار می‌كرد، با تاكید بر شاید و محتمل است و با كمال احتیاط، نظر خویش را طرح می كرد و حتی به دفاع از یقینیات خود نمی‌پرداخت و وارد بحث و جدل نمی‌گشت.
 
 
او با مهربانی با كودكان سخن می گفت و با همه عظمت علمی و وقار شخصیتی، گاهی برای آن كه نوه خردسالش در منزل تنها و بی همبازی نماند، با او بازی می كرد؛ به شدت از عیب جویی بركنار بود. یكی از بازرگانان متدین كه سالیانی وی را برای [[نماز صبح]] به مسجد می‌برد، روزی كه شخصی گله كرده بود. حضرت آیت الله مروارید به او گفت كه در نوجوانی از ظلمی كه یكی از ارحام به او و خانواده‌اش كرده بود، نزد استاد و مربی خویش، حاج شیخ حسنعلی نخودكی، گلایه كرده بود. استاد فرمود: پدر شما بیست و پنج سال با من رفیق بود و در این مدت حرف احدی را از او نشنیدم؛ شما هم برای خدا این ها را اظهار نكن و بدین ترتیب، آیت الله مروارید، با نقل این سخن استاد كه خود تا آخر عمر به بهترین صورت بدان عمل كرد، به دوست متدین خود تذكر اخلاقی داد.
 
 
 
==اهمیت به نماز جماعت==
 
 
 
آیت الله مروارید [[نماز]] را محور سلوك و [[دعا]] و ذكر را عمده‌ترین طریق تعالی می دانست. بر [[نماز اول وقت]]، بسیار حساس و به جماعت مقید بود. این مسائل، از خطوط مهم در تربیت فرزندان و نوادگان وی بشمار می رفت. و از معدود مسائلی بود كه كمترین سستی در آن، او را به التهاب و عتاب می‌آورد. در سلوك معنوی به ریاضت های خاص اساساً معتقد نبود و به شدت از آن ها پرهیز كرد و دیگران را نیز از این روش ها نهی می كرد. او آیینه‌ای از سلوك جاری در زندگی و مراقبت و محاسبه، به جای ریاضت كشی بود. اساساً روش وی در سیر الی الله، توجه به عظمت خدای متعال و تفكر در نعمت‌های او، با محوریت [[نماز]]، [[دعا]] و [[ذكر]] بود. به نوافل تاكید بسیار می ورزید؛ چندان كه در سال های پایان حیات نورانی خویش، نیمه شب، بارها از مقدار فاصله تا اذان صبح می پرسید؛ تا مبادا وقت فضیلت مناجات و [[نماز شب]] از دست برود.
 
 
 
[[نماز جماعت]] وی به ترتیب در مدرسه میرزا جعفر، مسجد حاج هاشم و مسجد ملا حیدر، برگزار می شد. این جماعت، به ویژه در [[نماز صبح]]، از دیرباز مورد استقبال مجاوران و زائران و محل اجتماع روحانیون و عالمان بوده است. بسیاری از بزرگان و ارباب [[معرفت]]، تشنگان حقایق معنوی را به شركت در آن نماز جماعت روحانی و جان پرور توصیه می كردند.
 
 
 
==انس با امام رضا علیه السلام==
 
 
 
رابطه خاص این عالم عامل، با حضرت [[امام رضا]] علیه السلام‌ خود [[حدیث]] مفصلی است. او با علاقه و سعی وافر، هر صبحگاهان به حرم ولی نعمت خود مشرف می شد و پس از [[زیارت]]، در پایین پای ضریح مطهر، به نجوا و گریه می‌نشست و تا آخر عمر پربركتش، با وجود كهولت سن و ضعف بنیه، این عادت را ترك نكرد.
 
 
 
در مصاحبه‌ای كه از وی تقاضا شده بود تا مقداری از كرامات حضرت امام رضا علیه السلام را بیان كند، فرمود: كرامات حضرت فراوان است كه به سه نمونه آن اشاره می‌كنم: «یادم می آید یك نفری كه ترك بود و دو چشم او آب آورده بود و كور شده بود، زمان بیناییش هم من او را دیده بودم به حرم حضرت رضا علیه السلام آمده بود؛ همان طوری كه در اطراف ضریح مطهر دور می زد، با ناراحتی سرش را به ضریح زد و چشم‌هایش خوب شد. كرامت دیگر این است كه یك نفر كه الان هم جنب مسجد ملا حیدر سیب فروشی می‌كند، پایش فلج بود رفته بود و متوسل شده و پایش خوب شده بود. یكی دیگر را هم در ساری دیدم؛ او هم پاهایش شل بود كه متوسل به حضرت شده و حضرت او را به خواست خدای متعال شفا داده بود. این جانب در حاجات شخصی خود هم الی ماشاء‌الله كرامت دیده‌ام و در صدد بیان آن نیستم».<ref> مصاحبه با آیت الله مروارید.</ref>
 
 
 
او در كتمان كمالات روحی و كرامات نفسی، مهارتی تام داشت؛ چندان كه پنهان كردن آن حالات نیز جز برای معدودی از فرزندان و ملازمان خاص او، بر كسی معلوم نمی شد. در یك جریان مكاشفه چند ساعته كه به سبب تغییر حالت چشم و خطوط چهره، برخی از اطرافیان متوجه شده بودند، به سادگی و با لبخند فرمود: «این ها چیز فوق‌العاده یا تازه‌ای نیست؛ خداوند برای خیلی از بندگان خود چنین لطف‌هایی دارد و اتفاق خاصی نیست»؛ هر چند این اواخر، برخی از سخنان وی، از مشاهدات و مكاشفاتی پرده برمی‌داشت.
 
 
 
==نصایح و وصایا==
 
 
 
در ملاقات های خصوصی، ارشاد و راهنمایی، شیوه این عالم بزرگ بود. نویسنده، بارها خدمت ایشان رسیده، غالبا سفارش ها و دستورهای اخلاقی را از وی شنیده است. او داستان [[ازدواج]] خود را با بیانی كه حاكی از توكل و عنایات حضرت [[امام رضا]] علیه السلام بود، بیان می كرد.
 
 
 
بارها می گفت: دعای هنگام خواب را بخوانید؛ «یفعل الله ما یشاء بقدرته و یحكم ما یرید بعزته» را سه مرتبه وقت خواب بخوانید كه معادل هزار ركعت (نماز) است.<ref> مصباح كفعمی، ص 47؛ مستدرك الوسائل، ح 5، ص 49.</ref> در موقع خروج از منزل، «بسم الله حسبی الله علی الله اللهم انی اسالك خیر اموری كلها و اعوذ بك من خزی الدنیا و عذاب الاخره»<ref> [[بحارالانوار]]، ج 73، ص 171.</ref> را بخوانید. همچنین توصیه می كرد كه دعای [[حضرت فاطمه]] زهرا علیهاالسلام «یا حی یا قیوم برحمتك استغیث فاغثنی ولاتكلنی الی نفسی طرفه عین واصلح لی شانی كله» را بخوانید.<ref> صحیفه [[حضرت فاطمه]] زهرا علیهاالسلام، جواد قیومی، ص 140.</ref>
 
 
 
در [[سجده شكر]]. نه مرتبه «شكراًلله» و مرتبه دهم «شكراللمجیب» بگویید. بعد از نماز پیشانی بر مهر بگذارید و بگویید: «اسالك بحق حبیبك محمد صلواتك علیه و آله الا بدلت سیئاتی حسنات و حاسبتنی حسابا یسیرا.» بعد طرف راست صورت را بر مهر بگذارید و بگویید: «اسالك بحق حبیبك محمد صلواتك علیه و آله الا كفیتنی مونه الدنیا و كل هول دون الجنه»؛ سپس طرف چپ صورت را بر مهر قرار داده، بگویید: «اسالك بحق حبیبك محمد صلواتك علیه الا غفرت لی الكثیر من الذنوب والقلیل و قبلت من عملی الیسیر.» و باز پیشانی را بر مهر گذاشته، بگویید: «اسالك بحق حبیبك محمد صلواتك علیه و آله الا ادخلتنی الجنه و جعلتنی من سكانها و نجیتنی برحمتك من سفحات النار، برحمتك».<ref> مصباح المجتهد، [[شیخ طوسی]]، ص 106.</ref>
 
 
 
==در نگاه دیگران==
 
  
'''<I>1. مقام معظم رهبری:</I>'''
+
او با مهربانی با كودكان سخن می گفت و با همه عظمت علمی و وقار شخصیتی، گاهی برای آن كه نوه خردسالش در منزل تنها و بی همبازی نماند، با او بازی می كرد. به شدت از عیب جویی بركنار بود.  
  
«این عالم جلیل القدر، عمر پربركت خود را یكسره با پرهیزگاری و صلح و سداد گذرانید و در طول سالیان متمادی، با رفتار و منش علمی و عملی خویش، چهره‌ای نورانی و فراموش نشدنی از خود در خاطره همه كسانی كه با ایشان آشنا بودند، باقی گذاشتند...».<ref> افق حوزه، 27/7/1383 ش.</ref>
+
آیت الله مروارید [[نماز]] را محور سلوك، و [[دعا]] و [[ذکر (اصطلاح اخلاق و عرفان)|ذكر]] را عمده‌ترین طریق تعالی می دانست. بر [[نماز اول وقت]]، بسیار حساس و به [[نماز جماعت|جماعت]] مقید بود و این مسائل، از خطوط مهم در تربیت فرزندان و نوادگان وی بشمار می رفت. در سلوك معنوی به ریاضت های خاص اساساً معتقد نبود و به شدت از آنها پرهیز كرد و دیگران را نیز از این روش ها نهی می كرد. او آیینه‌ای از سلوك جاری در زندگی و مراقبت و محاسبه، به جای ریاضت كشی بود. اساساً روش وی در سیر الی الله، توجه به عظمت خدای متعال و تفكر در نعمت‌های او، با محوریت نماز، دعا و ذكر بود. به [[نافله های شبانه روز|نوافل]] تاكید بسیار می ورزید.
  
'''<I>2. آیت الله صافی گلپایگانی:</I>'''
+
رابطه خاص این عالم عامل، با [[امام رضا]] علیه السلام‌ خود حدیث مفصلی است. او با علاقه و سعی وافر، هر صبحگاهان به حرم ولی نعمت خود مشرف می شد و پس از [[زیارت]]، در پایین پای ضریح مطهر، به نجوا و گریه می‌نشست و تا آخر عمر پربركتش، با وجود كهولت سن و ضعف بنیه، این عادت را ترك نكرد.
  
«آن فقید سعید، در تدریس و ترویج [[دین]] مبین و ابطال مبطلین و تمسك به معارف خاص و خالص [[قرآن]] و [[عترت]]، مانند اسلاف عالیقدر خود اهتمام بلیغ داشت.» چنان كه از محضر بزرگان دیگر خراسان در روزگار تحصیل خود، بهره‌مند گشته‌اند...».<ref> متاله قرآنی، محمدعلی رحیمیان، ص 448.</ref>
+
==وفات==
  
==لقای حق==
+
مرحوم آیت الله حسنعلی مروارید، سرانجام در 96 سالگی و در 19 [[شعبان]] المعظم 1425 ق. (1383 ش) پس از قرائت [[زیارت عاشورا]] كه همیشه بر آن مداومت می ورزید، از این دیار فانی رخت بربست و به لقای حق شتافت و پیكر پاكش در [[حرم امام رضا علیه السلام|حرم مطهر رضوی]] به خاك سپرده شد.
  
سرانجام این وجود پربركت، در 96 سالگی و در آخرین ساعت شامگاه سه شنبه نوزدهم [[شعبان]] المعظم 1425 ق. برابر با چهاردهم مهر 1383 ش. پس از قرائت [[زیارت عاشورا]] كه همیشه بر آن مداومت می ورزید و نیز تجدید پیمان با حضرت ولی عصر ارواحنا فداه در [[زیارت آل یاسین]]، در پی سكته قلبی از این دیار رخت بربست و به لقای حق شتافت. پیكر پاك وی روی دست های هزاران مشتاق و ارادتمند و با حضور عالمان طراز اول و نمایندگان رهبری و مراجع و مسئولان مملكتی تشییع گردید و در حرم مطهر رضوی به خاك سپرده شد.
+
مقام معظم رهبری در پیام تسلیت ایشان فرمودند: «این عالم جلیل القدر، عمر پربركت خود را یكسره با پرهیزگاری و صلح و سداد گذرانید و در طول سالیان متمادی، با رفتار و منش علمی و عملی خویش، چهره‌ای نورانی و فراموش نشدنی از خود در خاطره همه كسانی كه با ایشان آشنا بودند، باقی گذاشتند...».<ref> افق حوزه، 27/7/1383 ش.</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۱۱۲: سطر ۹۷:
 
==منابع==
 
==منابع==
  
*تلخيص از مجموعه گلشن ابرار، جلد6، زندگی نامه "آيت الله ميرزا حسنعلي مرواريد" از محمدعلي رحيميان.
+
*[[گلشن ابرار (کتاب)|گلشن ابرار]]، جلد6، زندگی نامه "آيت الله ميرزا حسنعلي مرواريد" از محمدعلي رحيميان.
*مجله افق حوزه، 20 مرداد ماه 1389، شماره278، آیت اللّه العظمی میرزا حسنعلی مروارید، در دسترس در [http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/6435/7802/99458 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، بازیابی: 13 اردیبشت 1393.
+
*مجله افق حوزه، 1389، شماره 278، "آیت اللّه میرزا حسنعلی مروارید"، در دسترس در [http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/6435/7802/99458 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، بازیابی: 13 اردیبشت 1393.
 +
*کتاب "زندگی نامه میرزا حسنعلی مروارید".
  
 
==آرشیو عکس و تصویر==
 
==آرشیو عکس و تصویر==

نسخهٔ ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۳۵

حسنعلی مروارید.jpg
نام کامل حسن‌علی مروارید
زادروز 1290 شمسی
زادگاه مشهد الرضا
وفات ۱۴ مهر ۱۳۸۳ شمسی
مدفن رواق دارالسعاده حرم حضرت امام رضا علیه‌السلام

Line.png

اساتید

حسن‌علی اصفهانی (نخودكی)، هاشم قزوینی و مهدی اصفهانی



آیت الله میرزا حسنعلی مروارید (1290-1383 ش) از فقها و عرفای معاصر شیعه بود.

آیت الله مروارید در کنار تعلیم و تدریس، در سال 1350 هجری شمسی مدرسه علمیه بعثت و در سال 1355هجری شمسی مدرسه علمیه سعادت را تاسیس کرد که بسیاری از اساتید برجسته حوزه علمیه در این مدارس درس خوانده اند.

ولادت و خاندان

میرزا حسنعلی مروارید در روز هشتم شوال 1329 ق. در مشهد مقدس پا به عرصه حیات نهاد. پدرش، حجت الاسلام شیخ محمدرضا مروارید (1299ـ1338 ق) از عالمان وارسته مشهد بود و با عالم ربانی، شیخ حسنعلی اصفهانی نخودكی، رابطه دوستی و عقد اخوت داشت.[۱]

شهرت «مروارید» در این خاندان، به دلیل انتساب آنان به یكی از مشهورترین رجال ادب و هنر عصر تیموری، یعنی خواجه شهاب‌الدین عبدالله مروارید كرمانی (865 ـ955 ق) می‌باشد. عموی آیت الله مروارید، حاج شیخ اكبر مروارید نیز از عالمان و شاگردان محقق بزرگ، آخوند خراسانی بوده است. جد مادری وی، عالم ربانی و صاحب كرامات شیخ حسنعلی تهرانی (م 1329 ق) از شاگردان برجسته میرزای شیرازی و از عالمان نامدار قرن چهاردهم هجری در مشهد مقدس بوده است. نام حسنعلی به یاد آن اسوه تقوا و نیز به احترام حاج شیخ حسنعلی اصفهانی نخودكی بر آیت الله مروارید نهاده شده است.

آیت الله میرزا حسنعلی مروارید در سال 1337 ق و در اوان 9 سالگی، پدر بزرگوارش را از دست داد و مطابق وصیت پدر، تحت نظارت دوست معتمد او، شیخ حسنعلی اصفهانی (نخودكی) قرار گرفت. حاج شیخ حسنعلی نخودكی، پس از فوت دوست دیرین خویش، فرزند مستعد وی را با احترام و تكریم، میرزا حسنعلی خطاب می كرد؛ گویی در پیشانی بلند، چشمان نافذ و چهره مصمم او، آینده‌ای سرشار از علم، استقامت، تقوا و خدمت را خوانده بود.[۲]

تحصیل و استادان

آیت الله مروارید پس از یادگیری قرائت جزء سی‌ام قرآن و كلیات سعدی نزد استاد مكتب، در 13 سالگی به دلیل علاقه وافر به علوم اسلامی وارد حوزه علمیه مشهد شد. وی در مسیر دانش اندوزی، ادبیات را نزد استادان مطرح آن زمان و منطق را نزد شیخ قربانعلی شریعتی، برادر بزرگ استاد محمدتقی شریعتی آموخت. وی از استادان ذیل بیشترین بهره را برد:

آیت الله مروارید پس از وفات میرزا مهدی اصفهانی، برای ادامه تحصیل و كسب فیض از محضر آیت الله بروجردی به قم رفت. موضوع درس این استاد در آن وقت، «حجیت اخبار» بود. روزی اشكالی نسبت به موضوعی در درس برایش پیش آمد؛ آن را نوشت و توسط شخصی برای آیت الله بروجردی فرستاد. آیت الله بروجردی اشكال را پسندید و هنگام تدریس جواب آن را ارائه كرد.

آیت الله مروارید یك ماه در قم اقامت كرد؛ ولی بر اثر بدی آب و هوا و تنگی نفس كه او را می‌آزرد، مجبور به بازگشت به مشهد مقدس شد.

تدریس و شاگردان

آیت الله مروارید پس از بازگشت به مشهد مقدس، در حوزه علمیه به تدریس خارج فقه و معارف دینی پرداخت و قریب چهل سال، بسیاری از دانشوران علوم و معارف اسلامی را از درس ها و بیانات علمی خود بهره‌مند ساخت. وی ضمن تدریس خارج فقه، هفته‌ای یك روز به شرح احادیث اخلاقی می‌پرداخت. اینك بسیاری از شاگردان وی، عالمانی برجسته و وارسته اند و مشغول تدریس درس های خارج فقه و اصول و اداره مؤسسات بزرگ پژوهشی علوم اسلامی هستند. برخی از شاگردان وی عبارتند از:

  • سید محمود مجتهدی سیستانی،
  • میرزا علیرضا غروی،
  • سید محمد موسوی نژاد،
  • میرزا عبدالجواد غرویان،
  • شیخ حبیب الله مهمان نواز،
  • شیخ مسلم حائری،
  • شیخ علی اکبر علیزاده یزدی،
  • شیخ محمود اکبرزاده،
  • سید احمد صدر ایازی،
  • شیخ علی اکبر الهی خراسانی.

آیت الله مروارید، در طول حیات پربرکت خویش، در کنار تدریس و تعلیم به تأسیس و حمایت مدارس علمیه پرداخت. مدرسه هاى علمیه بعثت و سعادت در مشهد، نمونه هایى از این مدارس است که طلاّب و روحانیون زیادى در آنها به فراگیرى علوم اسلامی مشغولند.

آثار مكتوب

آیت الله مروارید تسلطی كم نظیر بر معارف اهل بیت علیهم السلام و تبحری چشمگیر در تفسیر روایات و فقه الحدیث داشت. بیشترین شهرت علمی وی در تبیین و توضیح معارف كلامی، اعتقادی و ضوابط دین شناسی در مكتب اهل بیت علیهم السلام به سبك استاد خویش است. كتاب «تنبیهات حول المبدا والمعاد»، خلاصه‌ای از درس های معارف اوست كه در دوره‌های متعدد به تدریس آن ها پرداخته بود و بنا به خواهش تنی چند از شاگردان، آن را به صورت كتابی مستقل به رشته تحریر درآورد. این كتاب با چاپ و ترجمه‌های متعدد، مورد استقبال دانش پژوهان و اندیشمندان قرار گرفته است.

فعالیتهای اجتماعی و سیاسی

انقلاب اسلامی ایران از معدود حوادث سیاسی بزرگ جهان است كه با هدایت و حمایت مستقیم روحانیون و عالمان دینی به وقوع پیوست. در این انقلاب، عالمان مشهد، مانند آیت الله مروارید، همگام با دیگر عالمان كشور، در سال های آغازین و نیز ایام پیروزی انقلاب، به ایفای نقش پرداختند.

در مهر ماه 1341 ش. پس از تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی، عالمان طراز اول قم، شبانه جلسه‌ای را در منزل آیت الله حائری تشكیل داده، به بحث پیرامون آن نشستند. عالمان مشهد نیز پس از اطلاع از حركت مراجع و شخصیت های روحانی قم به منظور دستیابی به یك روش مشخص در برخورد با دولت، مجمعی مركب از عالمانی همچون: آیت الله میلانی، آیت الله شیخ مجتبی قزوینی و آیت الله مروارید تشكیل دادند. این جلسه تا اواخر سال 1343 ش. به تناوب و به صورت مخفیانه هر دفعه در منزل یكی از اعضای آن برگزار می شد و در آن، دیدگاه‌ها بیان می شد و شب های شنبه یكی از آنان در مجلس درس خود، نظر انجمن عالمان و مواضع مشترك آنان را مطرح می كرد.

در پی حادثه خونبار مدرسه فیضیه در دوم فروردین 1342 ش. در دوازدهم همان ماه، آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی، حاج شیخ حسنعلی مروارید و میرزا جواد آقای تهرانی با ارسال تلگرافی به آیت الله العظمی گلپایگانی، مراتب تاثر خود را از این فاجعه اعلام نمودند. همچنین پس از بازداشت امام خمینی، آیت الله قمی و آیت الله محلاتی در قم، مشهد و شیراز آیت الله مرعشی نجفی به منظور زیارت حرم حضرت امام رضا علیه السلام و دیدار با عالمان مشهد در روز چهارشنبه 27/6/1342 ش. به مشهد سفر كرد و بلافاصله پس از ورود وی، اطلاعیه‌ای از سوی برخی از عالمان مشهد مانند، آیت الله حاج شیخ حسنعلی مروارید، منتشر گردید.

پس از آزادی امام خمینی رحمه الله علیه و مراجعت وی به قم در 18/1/1343 ش. عالمان و شخصیت های برجسته دینی و سیاسی و توده‌های مردم به دیدار وی رفتند. از مشهد نیز هیئتی از عالمان كه آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی و آیت الله حاج شیخ حسنعلی مروارید هم در میان آن ها بودند، به قم عزیمت كردند و شب 27 فروردین به حضور وی رسیدند. پس از تبعید امام خمینی به تركیه، در سیزدهم آبان 1343 ش. جمعی از عالمان طراز اول مشهد، مانند آیت الله میرزا حسنعلی مروارید، در منزل آیت الله میلانی اجتماع كردند و به مذاكره و تبادل نظر و تصمیم‌گیری برای آینده پرداختند. وی همچنین در دوره‌های مختلف انتخابات مجلس و ریاست جمهوری با صدور اطلاعیه، حمایت خود را از كاندیداهای ارزشی و اصول گرا اعلام كرد.

پس از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، بسیاری از بزرگان همچون آیت ‌اللّه‌ مروارید نگران سامان امور كشور و اداره نظام بودند؛ اما او پس از شنیدن خبر انتخاب حضرت آیت الله خامنه‌ای به رهبری، ابراز خوشوقتی نموده و معتقد بود كه فردی خوش فكر، مانند آیت الله خامنه‌ای مایه اطمینان است و می فرمود: «من ایشان را از نوجوانی می شناسم. پدر ایشان با ما رفت و آمد داشت. خود ایشان هم طلبه‌ای مستعد و فاضل بود. من در ایام ریاست جمهوری ایشان نیز به ایشان علاقه‌مند بودم.»[۳]

ویژگی‌های اخلاقی

‌حضرت آیت ‌اللّه‌ مروارید در ابعاد اخلاقی و کسب مکارم انسانی مراحلی را طی کرده و از مصادیق بارز زهد و پارسایی و مجسمه تواضع و فروتنی و سعه صدر بودند. ایشان از دوستان صمیمی استاد و مربی اخلاق، آیت ‌اللّه میرزا جواد آقا تهرانی محسوب می‌شدند و قریب پنجاه سال با ایشان هم‌درس، همراه و همگام بودند.

آیت ‌اللّه مروارید به دنیا بی‌اعتنا بودند و زندگی ساده‌ای داشتند و تمام دیدارهای مردمی و رفت و آمد شخصیت‌های علمی و مسئولان بلندپایه کشوری را در منزلی قدیمی و محقر و در اتاقی ساده انجام می‌دادند.

او در تمام عمر، كسی را به خویش دعوت نكرد و با آن كه برخی از شاگردان او سال هاست كه مجتهدند، اعلام مرجعیت نكرد و رساله و حاشیه ننوشت. نه تنها در هیچ منظر اجتماعی خود را عرضه نداشت، بلكه از آن گریزان بود.

وی حتی از نگاه دوربین های عكاسی و فیلمبرداری نیز می گریخت و صورت خود را می پوشاند و تنها یكی دو مصاحبه خانوادگی به اصرار برخی منسوبین و با قول عدم پخش انجام داد. همین روحیه باعث گردید كه فرزندان وی نیز پا به وادی ترویج وی نگذارند. به این ترتیب، از این عالم عارف، تصاویر كمی در دست ماند؛ البته این اواخر با از دست رفتن بینایی ایشان، كار برای رسانه‌ها و علاقمندان هموار گشت و دیگر می شد به آسانی و بدون اطلاع یا ممانعت او، حضور پربركتش را ثبت كرد.

او به دنیا بی اعتنا بود و بی آن كه حتی از زهد و سادگی بگوید، در متن زندگی خود به معنای واقعی زاهدانه زیست. همه دیدارهای مردمی و آمد و رفت شخصیت های علمی و مسئولان بلندپایه، در اتاق های ساده منزلی محقر و قدیمی صورت می گرفت. وی فردی متواضع بود؛ بدون آن كه خود را متواضع جلوه دهد. در برابر پرسش ‌هایی كه پاسخ آن كمتر از یقین بود، به راحتی كلمه «نمی‌دانم» را بر زبان می‌آورد و اگر پرسش كننده اصرار می‌كرد، با تاكید بر شاید و محتمل است و با كمال احتیاط، نظر خویش را طرح می كرد و حتی به دفاع از یقینیات خود نمی‌پرداخت و وارد بحث و جدل نمی‌گشت.

او با مهربانی با كودكان سخن می گفت و با همه عظمت علمی و وقار شخصیتی، گاهی برای آن كه نوه خردسالش در منزل تنها و بی همبازی نماند، با او بازی می كرد. به شدت از عیب جویی بركنار بود.

آیت الله مروارید نماز را محور سلوك، و دعا و ذكر را عمده‌ترین طریق تعالی می دانست. بر نماز اول وقت، بسیار حساس و به جماعت مقید بود و این مسائل، از خطوط مهم در تربیت فرزندان و نوادگان وی بشمار می رفت. در سلوك معنوی به ریاضت های خاص اساساً معتقد نبود و به شدت از آنها پرهیز كرد و دیگران را نیز از این روش ها نهی می كرد. او آیینه‌ای از سلوك جاری در زندگی و مراقبت و محاسبه، به جای ریاضت كشی بود. اساساً روش وی در سیر الی الله، توجه به عظمت خدای متعال و تفكر در نعمت‌های او، با محوریت نماز، دعا و ذكر بود. به نوافل تاكید بسیار می ورزید.

رابطه خاص این عالم عامل، با امام رضا علیه السلام‌ خود حدیث مفصلی است. او با علاقه و سعی وافر، هر صبحگاهان به حرم ولی نعمت خود مشرف می شد و پس از زیارت، در پایین پای ضریح مطهر، به نجوا و گریه می‌نشست و تا آخر عمر پربركتش، با وجود كهولت سن و ضعف بنیه، این عادت را ترك نكرد.

وفات

مرحوم آیت الله حسنعلی مروارید، سرانجام در 96 سالگی و در 19 شعبان المعظم 1425 ق. (1383 ش) پس از قرائت زیارت عاشورا كه همیشه بر آن مداومت می ورزید، از این دیار فانی رخت بربست و به لقای حق شتافت و پیكر پاكش در حرم مطهر رضوی به خاك سپرده شد.

مقام معظم رهبری در پیام تسلیت ایشان فرمودند: «این عالم جلیل القدر، عمر پربركت خود را یكسره با پرهیزگاری و صلح و سداد گذرانید و در طول سالیان متمادی، با رفتار و منش علمی و عملی خویش، چهره‌ای نورانی و فراموش نشدنی از خود در خاطره همه كسانی كه با ایشان آشنا بودند، باقی گذاشتند...».[۴]

پانویس

  1. روزنامه قدس, 19/7/1383.
  2. روزنامه جمهوری اسلامی، چهارشنبه، 22/7/1383 ش؛ افق حوزه، 27/7/1383.
  3. روزنامه جمهوری اسلامی، 22/7/1383 ش.
  4. افق حوزه، 27/7/1383 ش.

منابع

  • گلشن ابرار، جلد6، زندگی نامه "آيت الله ميرزا حسنعلي مرواريد" از محمدعلي رحيميان.
  • مجله افق حوزه، 1389، شماره 278، "آیت اللّه میرزا حسنعلی مروارید"، در دسترس در پایگاه اطلاع رسانی حوزه، بازیابی: 13 اردیبشت 1393.
  • کتاب "زندگی نامه میرزا حسنعلی مروارید".

آرشیو عکس و تصویر