رعایت سطح مخاطب عام متوسط است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

استعاذه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{الگو:بخشی از یک کتاب}} {{نیازمند ویرایش فنی}} __toc__ استعاذه، واژه‌ و تعبيری قرآن...' ایجاد کرد)
 
 
(۹ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{الگو:بخشی از یک کتاب}}
+
{{خوب}}
 +
'''«اِستعاذه»'''، واژه‌ و تعبیری [[قرآن|قرآنى‌]]، به‌ معنى‌ پناه‌ بردن‌ به‌ [[الله|خداوند]] از هر نوع‌ شرّ و بدی‌ و نیز وسوسه‌های [[شیطان|شیطانى‌]] است. دو [[سوره]] پایانى‌ قرآن کریم یعنی [[سوره فلق‌|سوره فلق]] و [[سوره فلق‌|‌]][[سوره ناس‌]] ([[معوذتین|مُعَوّذَتَین‌]])، به‌ موضوع‌ استعاذه اختصاص‌ یافته‌ است‌. استعاذه پیش از [[تلاوت قرآن]] توصیه شده و گفتن آن پیش از شروع قرائت [[سوره حمد]] در [[نماز]] نیز [[مستحب]] است.
  
 +
==واژه‌شناسی==
 +
«استعاذه‌» مصدر باب‌ استفعال‌ از ریشه «ع‌ و ذ» و عَوذ مصدر فعل‌ «عاذَ، یعوذُ» به‌ معنى‌ پناه‌ بردن‌ به‌ غیر، اعم‌ از شى‌ء، شخص‌ یا مکان‌ است‌. اين مادّه وقتى به باب استفعال برده شود، به معناى پناه جستن و پناهجويى و نيز به معناى گفتن «أعوذُ بِاللّه مِن الشيطانِ الرّجيم» است.
  
{{نیازمند ویرایش فنی}}
+
[[ابن فارس]] در اين باره مى گويد: مادّه «عوذ»، يك اصل صحيح است و بر يك معنا دلالت دارد و آن پناه بردن به چيزى است. سپس بر هر چيزى كه به چيزى بچسبد يا همراه آن باشد، اطلاق مى شود.
  
__toc__
+
[[ابن منظور]]، در تبيين معناى «عوذ» و «استعاذه» مى گويد: عوذ ـ كه عاذ بِهِ، يعوذ، عوذاً، عياذاً و معاذاً از آن است ـ يعنى: به او پناه برد و مُلتجى شد و متمسّك گرديد ... و «استعذتُ به»، يعنى به او پناه بردم. جمله «معاذَ اللّه»، يعنى: به خدا پناه مى برم ... در قرآن آمده است: {{متن قرآن|«فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»}} ([[سوره نحل‌]]، ۹۸) يعنى هر گاه خواستى قرآن بخوانى، بگو: از شيطانِ رانده شده و وسوسه هاى او به خدا پناه مى برم.
استعاذه، واژه‌ و تعبيری قرآنى‌ به‌ معنى‌ پناه‌ بردن‌ به‌ خداوند از هر نوع‌ شر و بدي‌ و نيز وسوسه‌های شيطانى‌.  
 
  
استعاذه‌ مصدر باب‌ استفعال‌ از ريشة «ع‌ و ذ» و عَوذ مصدر فعل‌ «عاذَ، يَعوذُ» به‌ معنى‌ پناه‌ بردن‌ به‌ غير، اعم‌ از شى‌ء، شخص‌ يا مكان‌ است‌. استعاذه‌ در فرهنگ‌ اسلامى‌ به‌ ويژه‌ در [[قرآن‌ كریم‌]]، دعايى‌ است‌ كه‌ به‌ وسيلة آن‌، انسان‌ براي‌ دفع‌ شرور خود را در پناه‌ خداوند متعال‌ قرار مى‌دهد.
+
استعاذه‌ در فرهنگ‌ [[اسلام|اسلامى‌]] به‌ ویژه‌ در [[قرآن‌ کریم‌]]، دعایى‌ است‌ که‌ به‌ وسیله آن‌، انسان‌ برای‌ دفع‌ شرور خود را در پناه‌ [[الله|خداوند متعال‌]] قرار مى‌دهد.
  
== خواستگاه استعاذه ==
+
==خواستگاه استعاذه==
  
استعاذه‌، در معنى‌ وسيع‌ آن‌، برخاسته‌ از يك‌ امر غريزي‌ است‌. [[انسان‌]] هنگام‌ رويارويى‌ با خطرها مى‌كوشد تا با پناه‌ جستن‌ از يك‌ قدرت‌ برتر، به‌ آرامش‌ و اطمينان‌ دست‌ يابد. بدين‌ جهت‌ از زمانهاي‌ دور در ميان‌ اقوام‌ بشر، آداب‌ و رسوم‌ خاصى‌ براي‌ دفع‌ شرور و آفات‌ وجود داشته‌ است‌. عرب‌ پيش‌ از اسلام‌ نيز براي‌ رهايى‌ از ناگواريها و شرور، تعويذهاي‌ گوناگون‌ از جمله‌: رُقيه‌، نُشره‌، نَفره‌، تَميمه‌ و ... به‌كار مى‌بردند، يا از ساحران‌ و كاهنان‌ كه‌ مدعى‌ رابطه‌ با موجودات‌ غيبى‌ (جن‌ّ و شيطان‌) و دانستن‌ رازهاي‌ نهفته‌ بودند، ياري‌ مى‌خواستند و با واسطة آنان‌ به‌ آن‌ موجودات‌ توسل‌ مى‌جستند. اين‌ مردم‌ با اعتقاد راسخى‌ كه‌ به‌ جن‌ داشتند، گاه‌ براي‌ حفظ خود از گزند حوادث‌ به‌ ا¸ن‌ پناه‌ مى‌بردند؛ چنانكه‌ هنگام‌ سفر به‌ سرزمينى‌ ناشناخته‌ خود را در پناه‌ جنى‌ كه‌ صاحب‌ و بزرگ‌ آن‌ وادي‌ بود، قرار مى‌دادند.
+
استعاذه‌ در معنى‌ وسیع‌ آن‌، برخاسته‌ از یک‌ امر [[غریزه|غریزی‌]] است‌. [[انسان‌]] هنگام‌ رویارویى‌ با خطرها مى‌کوشد تا با پناه‌ جستن‌ از یک‌ قدرت‌ برتر به‌ آرامش‌ و اطمینان‌ دست‌ یابد. بدین‌ جهت‌ از زمانهای‌ دور در میان‌ اقوام‌ بشر، آداب‌ و رسوم‌ خاصى‌ برای‌ دفع‌ شرور و آفات‌ وجود داشته‌ است‌.
قرآن‌ كريم‌ در سورة جن‌ (آیه 6) با اشاره‌ به‌ اين‌ انديشه نادرست‌، پناه‌ بردن‌ گروهى‌ از آدميان‌ به‌ جن‌ را موجب‌ گمراهى‌ و خسران‌ بيشتر آنان‌ بر شمرده‌ است‌.  
 
  
قرآن‌ كريم‌ با نزول‌ نخستين‌ سوره‌هاي‌ مكى‌ مانند ناس‌ و فلق‌ به‌ تبيين‌ استعاذة حقيقى‌ پرداخت‌ و بر خلاف‌ تفكر جاهلى‌ كه‌ تسليم‌ پذيري‌ در برابر نيروهاي‌ شيطانى‌ را رواج‌ مى‌داد، استعاذه‌ را تنها پناه‌ بردن‌ به‌ خداوند از هر شر و بدي‌ و وسوسة شيطانى‌ دانست‌. بر همين‌ اساس‌ آيات‌ قرآنى‌ تهمتى‌ را كه‌ مشركان‌ به‌ پيامبر(ص‌)، مبنى‌ بر رابطه‌ با شياطين‌، مى‌بستند، به‌ صراحت‌ رد كرده‌ است‌ (آیه 210 شعراء، آیه 25 تکویر) و شايد از همين‌روي‌، پيامبر(ص‌) فرمان‌ يافته‌ است‌ كه‌ همواره‌ پيش‌ از تلاوت‌ آيات‌ وحى‌، از شيطان‌ رجيم‌ به‌ خداوند پناه‌ آورَد (آیه 98 نحل) تا بدين‌ وسيله‌ پاسخى‌ قوي‌ به‌ تهمتهاي‌ پى‌درپى‌ آنان‌ باشد .  
+
عرب‌ پیش‌ از [[اسلام|اسلام‌]] نیز برای‌ رهایى‌ از ناگواری ها و شرور، [[تعویذ|تعویذهای‌]] گوناگون‌ از جمله‌: رُقیه‌، نُشره‌، نَفره‌، تَمیمه‌ و... بکار مى‌بردند، یا از ساحران‌ و کاهنان‌ که‌ مدعى‌ رابطه‌ با موجودات‌ غیبى‌ ([[جن|جن‌ّ]] و [[شیطان|شیطان‌]]) و دانستن‌ رازهای‌ نهفته‌ بودند، یاری‌ مى‌خواستند و با واسطه آنان‌ به‌ آن‌ موجودات‌ توسل‌ مى‌جستند. این‌ مردم‌ با اعتقاد راسخى‌ که‌ به‌ جن‌ داشتند، گاه‌ برای‌ حفظ خود از گزند حوادث‌ به‌ آن‌ پناه‌ مى‌بردند؛ چنانکه‌ هنگام‌ سفر به‌ سرزمینى‌ ناشناخته‌ خود را در پناه‌ جنى‌ که‌ صاحب‌ و بزرگ‌ آن‌ وادی‌ بود، قرار مى‌دادند.
  
== استعاذه‌ در قرآن‌ مجيد ==
+
[[قرآن‌ کریم‌]] در [[سوره جن‌]] (آیه ۶) با اشاره‌ به‌ این‌ اندیشه نادرست‌، پناه‌ بردن‌ گروهى‌ از آدمیان‌ به‌ جن‌ را موجب‌ گمراهى‌ و خسران‌ بیشتر آنان‌ برشمرده‌ است‌.
  
در قرآن‌ مجيد، 17 بار مشتقات‌ «عوذ» به‌كار رفته‌ است‌ كه‌ بيشتر از همه‌ صورتهاي‌ ثلاثى‌ مجرد آن‌ مانند: عُذْت‌ُ، اَعوذُ، يَعوذون‌َ، مَعاذ و در ثلاثى‌ مزيد يك‌ بار صورتى‌ از باب‌ افعال‌ (اُعيذُها) و 4 بار از باب‌ استفعال‌ (استعاذه‌) در صيغة امري‌ «اِسْتَعِذْ» آمده‌ است‌. در اين‌ آيات‌ جز يك‌ بار كه‌ در نكوهش‌ از پناه‌ جستن‌ آدميان‌ از جن‌ سخن‌ رفته‌، در ديگر موارد، پروردگار به‌عنوان‌ تنها ملجأ و مأوا شناسانيده‌ شده‌ است‌.
+
قرآن‌ همچنین با نزول‌ نخستین‌ [[سوره های مکی و مدنی|سوره‌های‌ مکى‌]] مانند [[سوره ناس‌]] و [[سوره فلق‌]]، به‌ تبیین‌ استعاذه حقیقى‌ پرداخت‌ و برخلاف‌ تفکر [[جاهلیت|جاهلى‌]] که‌ تسلیم‌ پذیری‌ در برابر نیروهای‌ شیطانى‌ را رواج‌ مى‌داد، استعاذه‌ را تنها پناه‌ بردن‌ به‌ خداوند از هر شر و بدی‌ و [[وسوسه]] شیطانى‌ دانست‌.
اهميت‌ استعاذه‌ در قرآن‌ هنگامى‌ آشكارتر مى‌شود كه‌ بدانيم‌ دو سورة پايانى‌ (ناس‌ و فلق‌)، به‌ همين‌ موضوع‌ اختصاص‌ يافته‌ است‌. اين‌ دو سوره‌ كه‌ با خطاب‌ به‌ پيامبر(ص‌) آغاز مى‌شود، جامع‌ترين‌ بيان‌ دربارة اركان‌ استعاذه‌ را دارند، به‌گونه‌اي‌ كه‌ آيات‌ ديگر مربوط به‌ استعاذه‌ را مى‌توان‌ شرحى‌ از مفاهيم‌ و مصاديق‌ اين‌ دو سوره‌ تلقى‌ كرد. اين‌ دو سوره‌ به‌ سبب‌ آغازهاي‌ مشترك‌ از همان‌ عصر نزول‌ به‌ «معوّذتين‌» شهرت‌ يافت‌ و جايگاه‌ ويژه‌اي‌ در نظام‌ آموزش‌ قرآن‌ پيدا كرد. از جانب‌ ديگر نيز معوذتين‌ جانشين‌ انواع‌ تعاويذ نادرست‌ عصر جاهلى‌ شد
 
رسول‌ اكرم‌(ص‌) تلاوت‌ معوذتين‌ را بهترين‌ تعويذ مى‌دانستند  و در عمل‌ بارها حسنين‌(ع‌) را به‌ اين‌ دو سوره‌ تعويذ مى‌كردند.
 
از استعاذه‌هايى‌ كه‌ در قرآن‌ كريم‌ آمده‌، برخى‌ از زبان‌ پيامبران‌ همچون‌ نوح‌، يوسف‌ و موسى‌(ع‌)، و نيز [[حضرت‌ مریم‌]] و همسر عمران‌ (نك: آل‌ عمران‌/3/35-36) و موارد ديگر خطاب‌ به‌ پيامبر اكرم‌(ص‌) است‌.
 
[[حضرت‌ نوح‌(ع‌)]] از اينكه‌ از خداوند چيزي‌ بخواهد كه‌ برپاية آگاهى‌ نبوده‌ باشد، به‌ وي‌ پناه‌ برده‌ است‌ (آیه 47 هود). حضرت‌ موسى‌(ع‌) در برابر فرعونيان‌ كه‌ او را به‌ سنگسار شدن‌ و نيز قتل‌ (آیه 20 دخان‌، آیه 27 مؤمن‌) تهديد مى‌كردند، از هر متكبري‌ كه‌ به‌ روز حساب‌ ايمان‌ ندارد، به‌ پروردگار پناه‌ جسته‌ است‌. همچنين‌ در داستان‌ گاو بنى‌اسرائيل‌ از اينكه‌ در زمرة جاهلان‌ باشد، استعاذه‌ كرده‌ است‌ (آیه 67 بقره‌). حضرت‌ يوسف‌ (ع‌)، درخواست‌ كامجويى‌ همسرِ عزيزِ مصر را با گفتن‌ «معاذَالله‌» پاسخ‌ گفته‌ (يوسف‌/12/23)، و آنگاه‌ كه‌ در مصر قدرت‌ يافته‌، از مجازات‌ بى‌گناهان‌ به‌ جاي‌ مجرمان‌ به‌ خداوند پناه‌ برد (نك: يوسف‌/12/79). حضرت‌ مريم‌(ع‌) همچون‌ يوسف‌(ع‌) از اينكه‌ به‌ گناه‌ آلوده‌ شود، به‌ خداوند رحمان‌ پناه‌ جسته‌ (نك: مريم‌/19/18) و همسر عمران‌ پس‌ از زادن‌ مريم‌، در دعايى‌، او و ذريه‌اش‌ را از شيطان‌ رجيم‌ به‌ پناه‌ حق‌ سپرده‌ است‌ (آل‌ عمران‌/3/36).
 
 
خطابهاي‌ استعاذه‌ به‌ پيامبر(ص‌) در سوره‌هاي‌ ناس‌ و فلق‌ با تعبير «قل‌ اعوذ برب‌ ...» است‌ و در اين‌ دو سوره‌ راه‌ غلبه‌ بر شياطين‌ و دفع‌ شرور بيان‌ شده‌ است‌. در سورة مؤمن‌ (40/56) كه‌ امر به‌ استعاذه‌ آمده‌ است‌، با توجه‌ به‌ سياق‌ آيه‌ كه‌ كبر را منشأ جدال‌ جاهلانه‌ در آيات‌ الهى‌ مى‌شمارد، چنين‌ برمى‌آيد كه‌ پيامبر(ص‌) فرمان‌ يافته‌ است‌ تا از كبر و عناد كافران‌ استعاذه‌ نمايد، همان‌سان‌ كه‌ موسى‌ (ع‌) از گزند فرعون‌ به‌ خداوند پناه‌ برده‌ است‌. در آياتى‌ از سوره‌هاي‌ فصلت‌ (41/36)، اعراف‌ (7/200) و مؤمنون‌ (23/97- 98) خداوند، پيامبر اكرم‌(ص‌) را فرموده‌ است‌ كه‌ از وسوسه‌ها و تحريكات‌ شيطان‌ به‌ او پناه‌ برد. سياق‌ آيات‌ دربارة شيوة رفتار پيامبر(ص‌) با مشركان‌ است‌ كه‌ بدكرداري‌ آنان‌ را به‌ نيكى‌ پاسخ‌ دهد و با گذشت‌ و گفتار نيك‌ و پرهيز از جدل‌، از نادانان‌ روي‌ برتابد. البته‌ اين‌ چنين‌ كرداري‌ در برابر مخالفان‌ بس‌ دشوار است‌، زيرا چه‌ بسا رفتار جاهلان‌ و سفيهان‌ موجب‌ غضب‌ مى‌شود و اين‌ خود راه‌ نفوذ وسوسه‌هاي‌ شيطانى‌ را هموار مى‌سازد  و در اين‌ صورت‌ شيطان‌ دشمنيها را شدت‌ مى‌بخشد و كار دعوت‌ پيامبران‌ را دشوار مى‌كند در سورة نحل‌ (16/98) خطاب‌ به‌ پيامبر(ص‌)، استعاذه‌ به‌ عنوان‌ يكى‌ از آداب‌ تلاوت‌ قرآن‌ مطرح‌ شده‌ است‌. استعاذه‌ در آغاز تلاوت‌ قرآن‌ از آن‌ روست‌ كه‌ قاري‌ از لغزشها به‌ دور باشد و بنابراين‌ به‌ زبان‌ آوردن‌ الفاظ استعاذه‌ مقدمه‌اي‌ براي‌ تحقق‌ حالت‌ نفسانى‌ استعاذه‌ است‌؛ چنانكه‌ حقيقت‌ امر در آيه‌هاي‌ 99 و 100 همين‌ سوره‌ توضيح‌ داده‌ شده‌ است‌ و آن‌ داشتن‌ ايمان‌ و توكل‌ به‌ خداوند است‌ و اين‌ دو سدّي‌ در برابر نفوذ و سيطرة شيطان‌ است‌. در برخى‌از منابع‌ مى‌توان‌ نگرشهاي‌ عرفانى‌ و اخلاقى‌ را دربارة حقيقت‌ و مراتب‌ استعاذه‌ دریافت .
 
  
== استعاذه‌ در احاديث‌ ==
+
بر همین‌ اساس‌، آیات‌ قرآنى‌ [[تهمت|تهمتى‌]] را که‌ مشرکان‌ به‌ [[پیامبر اسلام|پیامبر اسلام]] صلی الله علیه وآله، مبنى‌ بر رابطه‌ با شیاطین‌ مى‌بستند، به‌ صراحت‌ رد کرده‌ است‌ (آیه ۲۱۰ [[سوره شعراء]]، آیه ۲۵ [[سوره تکویر]]) و شاید از همین‌ روی‌، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمان‌ یافته‌ است‌ که‌ همواره‌ پیش‌ از [[تلاوت قرآن|تلاوت‌]] آیات‌ [[وحى‌]]، از شیطان‌ رجیم‌ به‌ خداوند پناه‌ آورَد (آیه ۹۸ [[سوره نحل]]) تا بدین‌ وسیله‌ پاسخى‌ قوی‌ به‌ تهمت های‌ پى‌درپى‌ آنان‌ باشد.
استعاذه‌ در احاديث‌ و روايات‌ از جهت‌ لفظ و معنى‌ كاربرد وسيعى‌ دارد. گاه‌ مفهوم‌ استعاذه‌ با كلمات‌ مترادف‌ مثل‌ «التجاء»، «استجاره‌» و «استغاثه‌» به‌كار رفته‌، و حتى‌ واژگان‌ غير مترادف‌، مانند «لبيك‌»، گوياي‌ توجه‌ و استعاذه‌ به‌ خداوند تلقى‌ شده‌ است‌ در روايات‌ و ادعيه‌، به‌ تفصيل‌ از انواع‌ شروري‌ سخن‌ آمده‌ كه‌ استعاذه‌ از آنها بايسته‌ است‌ كه‌ اين‌ شرور را مى‌توان‌ در قالبى‌ كلى‌ چنين‌ طبقه‌بندي‌ كرد: رذايل‌ اخلاقى‌، گناهان‌ و وسوسه‌هاي‌ شيطانى‌ مانند بخل‌، خيانت‌، حسد، نفاق‌، بدخُلقى‌ و حرص‌؛ آفتهاي‌ جسمانى‌ مثل‌ بيماريها، گزند حيوانات‌ موذي‌ و ناتوانيهاي‌ جسمى‌ مانند پيري‌؛ تنشهاي‌ روحى‌ و روانى‌ مانند غم‌ و اندوه‌، كسالت‌ و اضطراب‌؛ نابسامانيهاي‌ اجتماعى‌ و اقتصادي‌ همچون‌: فقر، گرسنگى‌، بدهكاري‌، ورشكستگى‌، ستمها، آشوبها، غلبة دشمنان‌ و بدخواهان‌؛ انحرافات‌ اعتقادي‌ در دين‌ چون‌ كفر و ضلالت‌ و به‌ دنبال‌ آن‌ خشم‌ و سخط الهى‌ و عذابهاي‌ دنيوي‌ و اخروي‌ مثل‌ زوال‌ نعمت‌، عذاب‌ قبر، عذاب‌ جهنم‌ .
 
  
در كتب‌ ادعيه‌ و اذكار براي‌ دفع‌ بيماريها و آفات‌ و شرور و مصونيت‌ از آنها، دعاها و نوشته‌هاي‌ رمزدار با عنوان‌ حِرز، رقيه‌، عَوذه‌ و غير آن‌ آمده‌ است‌ . اگرچه‌ در اين‌ تعاويذ لزوماً عناصر استعاذه‌ به‌كار نرفته‌ است‌؛ چنانكه‌ مثلاً رسول‌ خدا(ص‌) - برپاية روايات‌ - به‌ سورة فاتحة الكتاب‌ تعويذ مى‌كردند  و نيز سورة اخلاص‌ در كنار معوذتين‌ (المعوذات‌ الثلاث‌) در يك‌ گروه‌ و به‌ عنوان‌ برترين‌ تعويذها و استعاذه‌ها معرفى‌ شده‌ است‌ .
+
==استعاذه‌ در قرآن‌==
  
== منابع ==
+
در [[قرآن|قرآن‌ مجید]]، ۱۷ بار مشتقات‌ «عوذ» بکار رفته‌ است‌ که‌ بیشتر از همه‌ صورت های‌ ثلاثى‌ مجرد آن‌ مانند: عُذْت‌ُ، اَعوذُ، یعوذون‌َ، مَعاذ و در ثلاثى‌ مزید یک‌ بار صورتى‌ از باب‌ افعال‌ (اُعیذُها) و ۴ بار از باب‌ استفعال‌ (استعاذه‌) در صیغه امری‌ «اِسْتَعِذْ» آمده‌ است‌. در این‌ آیات‌ جز یک‌ بار که‌ در نکوهش‌ از پناه‌ جستن‌ آدمیان‌ از [[جن|جن‌]] سخن‌ رفته‌، در دیگر موارد، [[خداوند]] به‌ عنوان‌ تنها ملجأ و مأوا شناسانیده‌ شده‌ است‌.
+
 
[http://cgie.org.ir/shavad.asp?id=123&avaid=3322 دائره المعرف بزرگ اسلامی، ج 8، مدخل استعاذه از احمد بادكوبه هزاوه‌](9 اردیبهشت 1391)
+
اهمیت‌ استعاذه‌ در قرآن‌ هنگامى‌ آشکارتر مى‌شود که‌ بدانیم‌ دو [[سوره]] پایانى‌ ([[سوره ناس‌]] و [[سوره فلق‌]])، به‌ همین‌ موضوع‌ اختصاص‌ یافته‌ است‌. این‌ دو سوره‌ که‌ با خطاب‌ به‌ [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلی الله علیه و آله آغاز مى‌شود، جامع‌ترین‌ بیان‌ درباره ارکان‌ استعاذه‌ را دارند، به‌ گونه‌ای‌ که‌ آیات‌ دیگر مربوط به‌ استعاذه‌ را مى‌توان‌ شرحى‌ از مفاهیم‌ و مصادیق‌ این‌ دو سوره‌ تلقى‌ کرد.
 +
 
 +
این‌ دو سوره‌ به‌ سبب‌ آغازهای‌ مشترک‌ از همان‌ عصر نزول‌ به‌ «[[معوذتین|مُعَوّذَتَین‌]]» شهرت‌ یافت‌ و جایگاه‌ ویژه‌ای‌ در نظام‌ آموزش‌ قرآن‌ پیدا کرد. از جانب‌ دیگر نیز معوذتین‌ جانشین‌ انواع‌ [[تعویذ|تعاویذ]] نادرست‌ عصر [[جاهلیت|جاهلى‌]] شد.
 +
 
 +
[[پیامبر اسلام|رسول‌ اکرم‌]] صلی الله علیه و آله، تلاوت‌ معوذتین‌ را بهترین‌ تعویذ مى‌دانستند و در عمل‌ بارها [[امام حسن علیه السلام|امام حسن]] و [[امام حسین علیه السلام|امام حسین‌]] علیهما السلام را به‌ این‌ دو سوره‌ [[تعویذ|تعویذ]] مى‌کردند.
 +
 
 +
از استعاذه‌هایى‌ که‌ در [[قرآن‌ کریم‌]] آمده‌، برخى‌ از زبان‌ پیامبران‌ همچون‌ [[حضرت نوح‌]]، [[حضرت یوسف علیه السلام|حضرت یوسف‌]] و [[حضرت موسى‌]] علیهم السلام و نیز [[حضرت‌ مریم‌]] و همسر عمران‌ (نک: [[سوره آل‌ عمران‌]]/۳۵-۳۶) و موارد دیگر خطاب‌ به‌ پیامبر اکرم‌ صلی الله علیه و آله است‌.
 +
 
 +
[[حضرت‌ نوح‌]] علیه السلام از این که‌ از خداوند چیزی‌ بخواهد که‌ بر پایه آگاهى‌ نبوده‌ باشد، به‌ وی‌ پناه‌ برده‌ است‌ (آیه ۴۷ [[سوره هود]]). [[حضرت‌ موسى‌]] علیه السلام در برابر فرعونیان‌ که‌ او را به‌ سنگسار شدن‌ و نیز قتل‌ (آیه ۲۰ [[سوره دخان‌]]، آیه ۲۷ [[سوره مؤمن‌]]) تهدید مى‌کردند، از هر متکبری‌ که‌ به‌ روز حساب‌ [[ایمان|ایمان‌]] ندارد به‌ پروردگار پناه‌ جسته‌ است‌.
 +
 
 +
همچنین‌ در داستان‌ گاو [[بنی اسرائیل|بنى‌اسرائیل‌]] از این که‌ در زمره جاهلان‌ باشد، استعاذه‌ کرده‌ است‌ (آیه ۶۷ [[سوره بقره‌]]). حضرت‌ یوسف‌ علیه السلام، درخواست‌ کامجویى‌ همسرِ عزیزِ مصر ([[زلیخا]]) را با گفتن‌ «معاذَالله‌» پاسخ‌ گفته‌ ([[سوره یوسف‌]]/۲۳) و آنگاه‌ که‌ در [[مصر]] قدرت‌ یافت، از مجازات‌ بى‌گناهان‌ به‌ جای‌ مجرمان‌ به‌ خداوند پناه‌ برد. (نک: [[سوره یوسف‌]]/۷۹)
 +
 
 +
[[حضرت‌ مریم‌]] علیها السلام نیز از این که‌ به‌ [[گناه|گناه‌]] آلوده‌ شود، به‌ خداوند رحمان‌ پناه‌ جسته‌ (نک: سوره مریم‌/۱۸) و همسر عمران‌ پس‌ از زادن‌ مریم‌، در دعایى‌، او و ذریه‌اش‌ را از [[شیطان|شیطان‌]] رجیم‌ به‌ پناه‌ حق‌ سپرده‌ است‌. ([[سوره آل‌ عمران‌]]/۳۶)
 +
 
 +
خطاب های‌ استعاذه‌ به‌ پیامبر صلی الله علیه و آله در [[سوره‌ ناس‌]] و [[سوره فلق‌]] با تعبیر «قل‌ اعوذ برب‌...» است‌ و در این‌ دو سوره‌ راه‌ غلبه‌ بر شیاطین‌ و دفع‌ شرور بیان‌ شده‌ است‌. در [[سوره غافر|سوره مؤمن‌]] (۵۶) که‌ امر به‌ استعاذه‌ آمده‌ است‌، با توجه‌ به‌ [[سیاق آیات|سیاق‌ آیه‌]] که‌ کبر را منشأ جدال‌ جاهلانه‌ در آیات‌ الهى‌ مى‌شمارد، چنین‌ برمى‌آید که‌ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمان‌ یافته‌ است‌ تا از کبر و عناد کافران‌ استعاذه‌ نماید، همان‌سان‌ که‌ موسى‌ علیه السلام از گزند [[فرعون|فرعون‌]] به‌ خداوند پناه‌ برده‌ است‌.
 +
 
 +
خداوند در آیاتى‌ از [[سوره‌ فصلت‌]] (۳۶)، [[سوره اعراف‌]] (۲۰۰) و [[سوره مومنون‌]] (۹۷-۹۸)، پیامبر اکرم‌ صلی الله علیه و آله را فرموده‌ است‌ که‌ از [[وسوسه|وسوسه‌ها]] و تحریکات‌ شیطان‌ به‌ او پناه‌ برد. سیاق‌ آیات‌، درباره شیوه رفتار پیامبر صلی الله علیه و آله با مشرکان‌ است‌ که‌ بدکرداری‌ آنان‌ را به‌ نیکى‌ پاسخ‌ دهد و با گذشت‌ و گفتار نیک‌ و پرهیز از [[جدال و مراء|جدل‌]]، از نادانان‌ روی‌ برتابد. البته‌ این‌ چنین‌ کرداری‌ در برابر مخالفان‌ بس‌ دشوار است‌ زیرا چه‌ بسا رفتار جاهلان‌ و سفیهان‌ موجب‌ غضب‌ مى‌شود و این‌ خود راه‌ نفوذ وسوسه‌های‌ شیطانى‌ را هموار مى‌سازد و در این‌ صورت‌ شیطان‌ دشمنی ها را شدت‌ مى‌بخشد و کار دعوت‌ پیامبران‌ را دشوار مى‌کند.
 +
 
 +
همچنین در آیه {{متن قرآن|«فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»}} ([[سوره نحل‌]]، ۹۸) که به [[آیه استعاذه]] معروف است، خطاب‌ به‌ پیامبر صلی الله علیه و آله، استعاذه‌ به‌ عنوان‌ یکى‌ از آداب‌ [[تلاوت قرآن|تلاوت‌ قرآن‌]] مطرح‌ شده‌ است‌. استعاذه‌ در آغاز تلاوت‌ قرآن‌ از آن‌ روست‌ که‌ قاری‌ از لغزش ها به‌ دور باشد و بنابراین‌ به‌ زبان‌ آوردن‌ الفاظ استعاذه‌ مقدمه‌ای‌ برای‌ تحقق‌ حالت‌ نفسانى‌ استعاذه‌ است‌؛ چنان که‌ حقیقت‌ امر در آیه‌های‌ ۹۹ و ۱۰۰ همین‌ سوره‌ توضیح‌ داده‌ شده‌ است‌ و آن‌ داشتن‌ ایمان‌ و [[توکل|توکل‌]] به‌ خداوند است‌ و این‌ دو سدّی‌ در برابر نفوذ و سیطره شیطان‌ است‌.
 +
 
 +
==استعاذه‌ در روایات==
 +
 
 +
استعاذه‌ در [[حدیث|احادیث‌]] و روایات‌ از جهت‌ لفظ و معنى‌ کاربرد وسیعى‌ دارد. گاه‌ مفهوم‌ استعاذه‌ با کلمات‌ مترادف‌ مثل‌ «التجاء»، «استجاره‌» و «استغاثه‌» بکار رفته‌ و حتى‌ واژگان‌ غیرمترادف‌ مانند «لبیک‌»، گویای‌ توجه‌ و استعاذه‌ به‌ خداوند تلقى‌ شده‌ است‌.
 +
 
 +
در روایات‌ و [[دعا|ادعیه‌]] به‌ تفصیل‌ از انواع‌ شروری‌ سخن‌ آمده‌ که‌ استعاذه‌ از آنها بایسته‌ است‌ که‌ این‌ شرور را مى‌توان‌ در قالبى‌ کلى‌ چنین‌ طبقه‌بندی‌ کرد: رذایل‌ اخلاقى‌، [[گناه|گناهان‌]] و [[وسوسه|وسوسه‌های‌]] [[شیطان|شیطانى‌]] مانند [[بخل|بخل‌]]، [[خیانت|خیانت‌]]، [[حسد]]، [[نفاق|نفاق‌]]، بدخُلقى‌ و [[حرص|حرص‌]]؛ آفت های‌ جسمانى‌ مثل‌ بیماری ها، گزند حیوانات‌ موذی‌ و ناتوانی های‌ جسمى‌ مانند پیری‌؛ تنش های‌ روحى‌ و روانى‌ مانند غم‌ و اندوه‌، کسالت‌ و [[اضطراب|اضطراب‌]]؛ نابسامانی های‌ اجتماعى‌ و اقتصادی‌ همچون‌: فقر، گرسنگى‌، بدهکاری‌، ورشکستگى‌، ستم ها، آشوب ها، غلبه دشمنان‌ و بدخواهان‌؛ انحرافات‌ اعتقادی‌ در [[دین|دین‌]] چون‌ [[کفر]] و ضلالت‌ و به‌ دنبال‌ آن‌ خشم‌ و [[سخط]] الهى‌ و [[عذاب]] های‌ دنیوی‌ و اخروی‌ مثل‌ زوال‌ نعمت‌، [[عذاب قبر|عذاب‌ قبر]]، عذاب‌ [[جهنم|جهنم‌]].
 +
 
 +
در کتب‌ ادعیه‌ و اذکار، برای‌ دفع‌ بیماری ها و آفات‌ و شرور و مصونیت‌ از آنها، دعاها و نوشته‌های‌ رمزدار با عنوان‌ حِرز، رُقیه‌، عَوذه‌ و غیر آن‌ آمده‌ است‌. اگرچه‌ در این‌ [[تعویذ|تعاویذ]] لزوماً عناصر استعاذه‌ بکار نرفته‌ است‌؛ چنانکه‌ - بر پایه روایات‌ - مثلاً [[رسول‌ خدا]] صلی الله علیه و آله به‌ [[سوره حمد|سوره فاتحة الکتاب‌]] تعویذ مى‌کردند و نیز [[سوره اخلاص‌]] در کنار [[معوذتین|معوذّتین‌]] (المعوذات‌ الثلاث‌) در یک‌ گروه‌ و به‌ عنوان‌ برترین‌ تعویذها و استعاذه‌ها معرفى‌ شده‌ است‌.
 +
 
 +
==منابع==
 +
*[http://cgie.org.ir/shavad.asp?id=123&avaid=3322 "استعاذه"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۸]، (۹ اردیبهشت ۱۳۹۱).
 +
*[http://hadith.net/post/70105/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D8%B0%D9%87/ "استعاذه"، پایگاه اطلاع‌رسانی حدیث شیعه].
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= متوسط
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}
 +
[[رده:واژگان قرآنی]]
 
[[رده:آداب و سنن]]
 
[[رده:آداب و سنن]]
 +
[[رده: مقاله های مهم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۴

«اِستعاذه»، واژه‌ و تعبیری قرآنى‌، به‌ معنى‌ پناه‌ بردن‌ به‌ خداوند از هر نوع‌ شرّ و بدی‌ و نیز وسوسه‌های شیطانى‌ است. دو سوره پایانى‌ قرآن کریم یعنی سوره فلق و سوره ناس‌ (مُعَوّذَتَین‌)، به‌ موضوع‌ استعاذه اختصاص‌ یافته‌ است‌. استعاذه پیش از تلاوت قرآن توصیه شده و گفتن آن پیش از شروع قرائت سوره حمد در نماز نیز مستحب است.

واژه‌شناسی

«استعاذه‌» مصدر باب‌ استفعال‌ از ریشه «ع‌ و ذ» و عَوذ مصدر فعل‌ «عاذَ، یعوذُ» به‌ معنى‌ پناه‌ بردن‌ به‌ غیر، اعم‌ از شى‌ء، شخص‌ یا مکان‌ است‌. اين مادّه وقتى به باب استفعال برده شود، به معناى پناه جستن و پناهجويى و نيز به معناى گفتن «أعوذُ بِاللّه مِن الشيطانِ الرّجيم» است.

ابن فارس در اين باره مى گويد: مادّه «عوذ»، يك اصل صحيح است و بر يك معنا دلالت دارد و آن پناه بردن به چيزى است. سپس بر هر چيزى كه به چيزى بچسبد يا همراه آن باشد، اطلاق مى شود.

ابن منظور، در تبيين معناى «عوذ» و «استعاذه» مى گويد: عوذ ـ كه عاذ بِهِ، يعوذ، عوذاً، عياذاً و معاذاً از آن است ـ يعنى: به او پناه برد و مُلتجى شد و متمسّك گرديد ... و «استعذتُ به»، يعنى به او پناه بردم. جمله «معاذَ اللّه»، يعنى: به خدا پناه مى برم ... در قرآن آمده است: «فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» (سوره نحل‌، ۹۸) يعنى هر گاه خواستى قرآن بخوانى، بگو: از شيطانِ رانده شده و وسوسه هاى او به خدا پناه مى برم.

استعاذه‌ در فرهنگ‌ اسلامى‌ به‌ ویژه‌ در قرآن‌ کریم‌، دعایى‌ است‌ که‌ به‌ وسیله آن‌، انسان‌ برای‌ دفع‌ شرور خود را در پناه‌ خداوند متعال‌ قرار مى‌دهد.

خواستگاه استعاذه

استعاذه‌ در معنى‌ وسیع‌ آن‌، برخاسته‌ از یک‌ امر غریزی‌ است‌. انسان‌ هنگام‌ رویارویى‌ با خطرها مى‌کوشد تا با پناه‌ جستن‌ از یک‌ قدرت‌ برتر به‌ آرامش‌ و اطمینان‌ دست‌ یابد. بدین‌ جهت‌ از زمانهای‌ دور در میان‌ اقوام‌ بشر، آداب‌ و رسوم‌ خاصى‌ برای‌ دفع‌ شرور و آفات‌ وجود داشته‌ است‌.

عرب‌ پیش‌ از اسلام‌ نیز برای‌ رهایى‌ از ناگواری ها و شرور، تعویذهای‌ گوناگون‌ از جمله‌: رُقیه‌، نُشره‌، نَفره‌، تَمیمه‌ و... بکار مى‌بردند، یا از ساحران‌ و کاهنان‌ که‌ مدعى‌ رابطه‌ با موجودات‌ غیبى‌ (جن‌ّ و شیطان‌) و دانستن‌ رازهای‌ نهفته‌ بودند، یاری‌ مى‌خواستند و با واسطه آنان‌ به‌ آن‌ موجودات‌ توسل‌ مى‌جستند. این‌ مردم‌ با اعتقاد راسخى‌ که‌ به‌ جن‌ داشتند، گاه‌ برای‌ حفظ خود از گزند حوادث‌ به‌ آن‌ پناه‌ مى‌بردند؛ چنانکه‌ هنگام‌ سفر به‌ سرزمینى‌ ناشناخته‌ خود را در پناه‌ جنى‌ که‌ صاحب‌ و بزرگ‌ آن‌ وادی‌ بود، قرار مى‌دادند.

قرآن‌ کریم‌ در سوره جن‌ (آیه ۶) با اشاره‌ به‌ این‌ اندیشه نادرست‌، پناه‌ بردن‌ گروهى‌ از آدمیان‌ به‌ جن‌ را موجب‌ گمراهى‌ و خسران‌ بیشتر آنان‌ برشمرده‌ است‌.

قرآن‌ همچنین با نزول‌ نخستین‌ سوره‌های‌ مکى‌ مانند سوره ناس‌ و سوره فلق‌، به‌ تبیین‌ استعاذه حقیقى‌ پرداخت‌ و برخلاف‌ تفکر جاهلى‌ که‌ تسلیم‌ پذیری‌ در برابر نیروهای‌ شیطانى‌ را رواج‌ مى‌داد، استعاذه‌ را تنها پناه‌ بردن‌ به‌ خداوند از هر شر و بدی‌ و وسوسه شیطانى‌ دانست‌.

بر همین‌ اساس‌، آیات‌ قرآنى‌ تهمتى‌ را که‌ مشرکان‌ به‌ پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله، مبنى‌ بر رابطه‌ با شیاطین‌ مى‌بستند، به‌ صراحت‌ رد کرده‌ است‌ (آیه ۲۱۰ سوره شعراء، آیه ۲۵ سوره تکویر) و شاید از همین‌ روی‌، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمان‌ یافته‌ است‌ که‌ همواره‌ پیش‌ از تلاوت‌ آیات‌ وحى‌، از شیطان‌ رجیم‌ به‌ خداوند پناه‌ آورَد (آیه ۹۸ سوره نحل) تا بدین‌ وسیله‌ پاسخى‌ قوی‌ به‌ تهمت های‌ پى‌درپى‌ آنان‌ باشد.

استعاذه‌ در قرآن‌

در قرآن‌ مجید، ۱۷ بار مشتقات‌ «عوذ» بکار رفته‌ است‌ که‌ بیشتر از همه‌ صورت های‌ ثلاثى‌ مجرد آن‌ مانند: عُذْت‌ُ، اَعوذُ، یعوذون‌َ، مَعاذ و در ثلاثى‌ مزید یک‌ بار صورتى‌ از باب‌ افعال‌ (اُعیذُها) و ۴ بار از باب‌ استفعال‌ (استعاذه‌) در صیغه امری‌ «اِسْتَعِذْ» آمده‌ است‌. در این‌ آیات‌ جز یک‌ بار که‌ در نکوهش‌ از پناه‌ جستن‌ آدمیان‌ از جن‌ سخن‌ رفته‌، در دیگر موارد، خداوند به‌ عنوان‌ تنها ملجأ و مأوا شناسانیده‌ شده‌ است‌.

اهمیت‌ استعاذه‌ در قرآن‌ هنگامى‌ آشکارتر مى‌شود که‌ بدانیم‌ دو سوره پایانى‌ (سوره ناس‌ و سوره فلق‌)، به‌ همین‌ موضوع‌ اختصاص‌ یافته‌ است‌. این‌ دو سوره‌ که‌ با خطاب‌ به‌ پیامبر صلی الله علیه و آله آغاز مى‌شود، جامع‌ترین‌ بیان‌ درباره ارکان‌ استعاذه‌ را دارند، به‌ گونه‌ای‌ که‌ آیات‌ دیگر مربوط به‌ استعاذه‌ را مى‌توان‌ شرحى‌ از مفاهیم‌ و مصادیق‌ این‌ دو سوره‌ تلقى‌ کرد.

این‌ دو سوره‌ به‌ سبب‌ آغازهای‌ مشترک‌ از همان‌ عصر نزول‌ به‌ «مُعَوّذَتَین‌» شهرت‌ یافت‌ و جایگاه‌ ویژه‌ای‌ در نظام‌ آموزش‌ قرآن‌ پیدا کرد. از جانب‌ دیگر نیز معوذتین‌ جانشین‌ انواع‌ تعاویذ نادرست‌ عصر جاهلى‌ شد.

رسول‌ اکرم‌ صلی الله علیه و آله، تلاوت‌ معوذتین‌ را بهترین‌ تعویذ مى‌دانستند و در عمل‌ بارها امام حسن و امام حسین‌ علیهما السلام را به‌ این‌ دو سوره‌ تعویذ مى‌کردند.

از استعاذه‌هایى‌ که‌ در قرآن‌ کریم‌ آمده‌، برخى‌ از زبان‌ پیامبران‌ همچون‌ حضرت نوح‌، حضرت یوسف‌ و حضرت موسى‌ علیهم السلام و نیز حضرت‌ مریم‌ و همسر عمران‌ (نک: سوره آل‌ عمران‌/۳۵-۳۶) و موارد دیگر خطاب‌ به‌ پیامبر اکرم‌ صلی الله علیه و آله است‌.

حضرت‌ نوح‌ علیه السلام از این که‌ از خداوند چیزی‌ بخواهد که‌ بر پایه آگاهى‌ نبوده‌ باشد، به‌ وی‌ پناه‌ برده‌ است‌ (آیه ۴۷ سوره هود). حضرت‌ موسى‌ علیه السلام در برابر فرعونیان‌ که‌ او را به‌ سنگسار شدن‌ و نیز قتل‌ (آیه ۲۰ سوره دخان‌، آیه ۲۷ سوره مؤمن‌) تهدید مى‌کردند، از هر متکبری‌ که‌ به‌ روز حساب‌ ایمان‌ ندارد به‌ پروردگار پناه‌ جسته‌ است‌.

همچنین‌ در داستان‌ گاو بنى‌اسرائیل‌ از این که‌ در زمره جاهلان‌ باشد، استعاذه‌ کرده‌ است‌ (آیه ۶۷ سوره بقره‌). حضرت‌ یوسف‌ علیه السلام، درخواست‌ کامجویى‌ همسرِ عزیزِ مصر (زلیخا) را با گفتن‌ «معاذَالله‌» پاسخ‌ گفته‌ (سوره یوسف‌/۲۳) و آنگاه‌ که‌ در مصر قدرت‌ یافت، از مجازات‌ بى‌گناهان‌ به‌ جای‌ مجرمان‌ به‌ خداوند پناه‌ برد. (نک: سوره یوسف‌/۷۹)

حضرت‌ مریم‌ علیها السلام نیز از این که‌ به‌ گناه‌ آلوده‌ شود، به‌ خداوند رحمان‌ پناه‌ جسته‌ (نک: سوره مریم‌/۱۸) و همسر عمران‌ پس‌ از زادن‌ مریم‌، در دعایى‌، او و ذریه‌اش‌ را از شیطان‌ رجیم‌ به‌ پناه‌ حق‌ سپرده‌ است‌. (سوره آل‌ عمران‌/۳۶)

خطاب های‌ استعاذه‌ به‌ پیامبر صلی الله علیه و آله در سوره‌ ناس‌ و سوره فلق‌ با تعبیر «قل‌ اعوذ برب‌...» است‌ و در این‌ دو سوره‌ راه‌ غلبه‌ بر شیاطین‌ و دفع‌ شرور بیان‌ شده‌ است‌. در سوره مؤمن‌ (۵۶) که‌ امر به‌ استعاذه‌ آمده‌ است‌، با توجه‌ به‌ سیاق‌ آیه‌ که‌ کبر را منشأ جدال‌ جاهلانه‌ در آیات‌ الهى‌ مى‌شمارد، چنین‌ برمى‌آید که‌ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمان‌ یافته‌ است‌ تا از کبر و عناد کافران‌ استعاذه‌ نماید، همان‌سان‌ که‌ موسى‌ علیه السلام از گزند فرعون‌ به‌ خداوند پناه‌ برده‌ است‌.

خداوند در آیاتى‌ از سوره‌ فصلت‌ (۳۶)، سوره اعراف‌ (۲۰۰) و سوره مومنون‌ (۹۷-۹۸)، پیامبر اکرم‌ صلی الله علیه و آله را فرموده‌ است‌ که‌ از وسوسه‌ها و تحریکات‌ شیطان‌ به‌ او پناه‌ برد. سیاق‌ آیات‌، درباره شیوه رفتار پیامبر صلی الله علیه و آله با مشرکان‌ است‌ که‌ بدکرداری‌ آنان‌ را به‌ نیکى‌ پاسخ‌ دهد و با گذشت‌ و گفتار نیک‌ و پرهیز از جدل‌، از نادانان‌ روی‌ برتابد. البته‌ این‌ چنین‌ کرداری‌ در برابر مخالفان‌ بس‌ دشوار است‌ زیرا چه‌ بسا رفتار جاهلان‌ و سفیهان‌ موجب‌ غضب‌ مى‌شود و این‌ خود راه‌ نفوذ وسوسه‌های‌ شیطانى‌ را هموار مى‌سازد و در این‌ صورت‌ شیطان‌ دشمنی ها را شدت‌ مى‌بخشد و کار دعوت‌ پیامبران‌ را دشوار مى‌کند.

همچنین در آیه «فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» (سوره نحل‌، ۹۸) که به آیه استعاذه معروف است، خطاب‌ به‌ پیامبر صلی الله علیه و آله، استعاذه‌ به‌ عنوان‌ یکى‌ از آداب‌ تلاوت‌ قرآن‌ مطرح‌ شده‌ است‌. استعاذه‌ در آغاز تلاوت‌ قرآن‌ از آن‌ روست‌ که‌ قاری‌ از لغزش ها به‌ دور باشد و بنابراین‌ به‌ زبان‌ آوردن‌ الفاظ استعاذه‌ مقدمه‌ای‌ برای‌ تحقق‌ حالت‌ نفسانى‌ استعاذه‌ است‌؛ چنان که‌ حقیقت‌ امر در آیه‌های‌ ۹۹ و ۱۰۰ همین‌ سوره‌ توضیح‌ داده‌ شده‌ است‌ و آن‌ داشتن‌ ایمان‌ و توکل‌ به‌ خداوند است‌ و این‌ دو سدّی‌ در برابر نفوذ و سیطره شیطان‌ است‌.

استعاذه‌ در روایات

استعاذه‌ در احادیث‌ و روایات‌ از جهت‌ لفظ و معنى‌ کاربرد وسیعى‌ دارد. گاه‌ مفهوم‌ استعاذه‌ با کلمات‌ مترادف‌ مثل‌ «التجاء»، «استجاره‌» و «استغاثه‌» بکار رفته‌ و حتى‌ واژگان‌ غیرمترادف‌ مانند «لبیک‌»، گویای‌ توجه‌ و استعاذه‌ به‌ خداوند تلقى‌ شده‌ است‌.

در روایات‌ و ادعیه‌ به‌ تفصیل‌ از انواع‌ شروری‌ سخن‌ آمده‌ که‌ استعاذه‌ از آنها بایسته‌ است‌ که‌ این‌ شرور را مى‌توان‌ در قالبى‌ کلى‌ چنین‌ طبقه‌بندی‌ کرد: رذایل‌ اخلاقى‌، گناهان‌ و وسوسه‌های‌ شیطانى‌ مانند بخل‌، خیانت‌، حسد، نفاق‌، بدخُلقى‌ و حرص‌؛ آفت های‌ جسمانى‌ مثل‌ بیماری ها، گزند حیوانات‌ موذی‌ و ناتوانی های‌ جسمى‌ مانند پیری‌؛ تنش های‌ روحى‌ و روانى‌ مانند غم‌ و اندوه‌، کسالت‌ و اضطراب‌؛ نابسامانی های‌ اجتماعى‌ و اقتصادی‌ همچون‌: فقر، گرسنگى‌، بدهکاری‌، ورشکستگى‌، ستم ها، آشوب ها، غلبه دشمنان‌ و بدخواهان‌؛ انحرافات‌ اعتقادی‌ در دین‌ چون‌ کفر و ضلالت‌ و به‌ دنبال‌ آن‌ خشم‌ و سخط الهى‌ و عذاب های‌ دنیوی‌ و اخروی‌ مثل‌ زوال‌ نعمت‌، عذاب‌ قبر، عذاب‌ جهنم‌.

در کتب‌ ادعیه‌ و اذکار، برای‌ دفع‌ بیماری ها و آفات‌ و شرور و مصونیت‌ از آنها، دعاها و نوشته‌های‌ رمزدار با عنوان‌ حِرز، رُقیه‌، عَوذه‌ و غیر آن‌ آمده‌ است‌. اگرچه‌ در این‌ تعاویذ لزوماً عناصر استعاذه‌ بکار نرفته‌ است‌؛ چنانکه‌ - بر پایه روایات‌ - مثلاً رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله به‌ سوره فاتحة الکتاب‌ تعویذ مى‌کردند و نیز سوره اخلاص‌ در کنار معوذّتین‌ (المعوذات‌ الثلاث‌) در یک‌ گروه‌ و به‌ عنوان‌ برترین‌ تعویذها و استعاذه‌ها معرفى‌ شده‌ است‌.

منابع