مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

آخر الزمان: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(رده ها)
سطر ۱۰۷: سطر ۱۰۷:
 
}}
 
}}
  
[[رده: علائم ظهور]]
+
[[رده:ظهور امام زمان (عج)]]
 +
[[رده:اعتقادات]]
 
[[رده: مقاله های مهم]]
 
[[رده: مقاله های مهم]]

نسخهٔ ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۰۱

آخرالزمان اصطلاحی برخواسته از روایات اسلامی به معنای «پایان زمان» و دوره متصل به قیامت است. در دین اسلام به ظهور حضرت مهدی عج در این دوره وعده داده شده است که در پرتو آن انسانیت رشد پیدا نموده، صلح و امنیت در جهان برقرار می‌شود. آخر الزمان همچنین برای دوره مقارن ظهور آن حضرت به کار می‌رود و به رویدادهای مهمی که در آن زمان اتفاق می افتد همچون جنگها، حوادث طبیعی سهمگین و سقوط اخلاق و انسانیت رویدادهای آخر الزمان گفته می‌شود.

برخی روایات نیز دوره پس از بعثت پیامبر خاتم را دوره «آخرالزمان» دانسته‌اند از این نظر که پیامبر اسلام پیامبر خاتم و آورنده نسخه کامل دین الهی است و در قاموس دین دوره پس از ظهور او تا قیامت، عصر اوست.

آخر الزمان در مسیحیت، یهودیت و آئین زرتشت نیز مطرح شده است.

آخر الزمان از بعثت تا ظهور حضرت مهدی (عج)

روایات حاکی از پیوند آخرالزمان و مهدویت است و در بیشتر روایات، آخرالزمان به دوره پایانی که با ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مقارن است، اطلاق شده است. به عنوان نمونه روایات زیر از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:

  • آن حضرت خطاب به حضرت علی ‌علیه السلام فرمود: «اَلا اُبَشِّرُکَ اَلا اُخْبِرُکَ یا عَلِیُّ فَقالَ: بَلی یا رَسُولَ‌اللَّهِ فَقالَ کانَ جَبْرَئیلُ عِندی آنِفاً وَاَخْبَرَنی اَنَّ القائِمَ الَّذِی یَخْرُجُ فِی آخِرِالزَّمانِ فَیَمْلَأُ الاَرْضَ عَدْلاً کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوراً مِنْ ذُرّیَّتِکَ مِنْ وُلْدِالحُسَیْنِ»[۱]؛ «ای علی! آیا تو را بشارت ندهم؟ آیا تو را خبر ندهم؟ عرض کرد: بله، یا رسول اللّه! آن حضرت فرمود: هم اینک جبرئیل نزد من بود و مرا خبر داد قائمی که در آخِرُالزّمان ظهور می‌کند و زمین را پر از عدل و داد می‌سازد - همان گونه که از ظلم و جور آکنده شده - از نسل تو و از فرزندان حسین ‌علیه السلام است».
  • «لاتَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّی یَقُومَ قائِمٌ لِلحَقِّ مِنَّا وَذلِکَ حِینَ یَأذَنُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ وَمَنْ تَبِعَهُ نَجا وَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ هَلَکَ...»؛ [۲] «قیامت برپا نمی‌شود تا این که قیام کننده‌ای به حق از خاندان ما قیام کند و این هنگامی است که خداوند به او اجازه فرماید و هر کس از او پیروی کند، نجات می‌یابد و هر کس از او سرپیچد، هلاک خواهد شد».
  • «وَلا تَنْقَضِی الاَیَّامُ حَتّی یَمْلِکُ رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ بَیْتِی یُواطِی‌ءُ اِسمُهُ اِسْمی»؛[۳] «روزها منقضی نگردد تا این که مردی از اهل ‌بیت من بر زمین حکومت کند که همنام من است».

برخی روایات بعثت پیامبر خاتم را سرآغاز دوره «آخرالزمان» دانسته است.[۴] دلیل این مطلب آن است که از نگاه اسلام، تمام نبوت‌ها و شرایع پیشین، مقدمه و پیش درآمد شریعت ختمیّه‌اند.[۵] و دین با پشت سر گذاشتن مراحل مختلف در نهایت توسط پیامبر خاتم در کامل‌ترین شکل خود به بشر عرضه شد که تعیین امام علی علیه السلام و مشخص شدن خط امامت در روز غدیر آخرین حلقه آن است:

«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا؛ امروز کفرپیشگان از [شکست] دین شما ناامید شده اند؛ بنابراین از آنان مترسید و از من بترسید. امروز [با نصبِ علی بن ابی طالب به ولایت، امامت، حکومت و فرمانروایی بر امت] دینتان را برای شما کامل، و نعمتم را بر شما تمام کردم، و اسلام را برایتان به عنوان دین پسندیدم.»[۶]

از این نظر بعثت پیامبر اکرم شروع دوره آخر الزمان است که نسخه کامل دین الهی به واسطه آن ظهور پیدا می کند. اما تحقق و پیاده سازی کامل دین الهی پس از ظهور حضرت مهدی عج اتفاق می افتد که همان وعده الهی مورد بشارت در سوره نور است:

«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ؛ خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، وعده داده است که حتماً آنان را در زمین جانشین [دیگران] کند، همان گونه که پیشینیان آنان را جانشین [دیگران] کرد، و قطعاً دینشان را که برای آنان پسندیده به سودشان استوار و محکم نماید، و یقیناً ترس و بیمشان را تبدیل به امنیت کند، [تا جایی که] فقط مرا بپرستند [و] هیچ چیزی را شریک من نگیرند. و آنان که پس از این نعمت های ویژه ناسپاسی ورزند [در حقیقت] فاسق اند.».[۷]

از مهمترین ویژگی های این دوره خلوص از شرک و دستیابی به توحید حقیقی (يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا) است. به همین خاطر در روایات آمده است سوره توحید و شش آیه آغازین سوره حدید که آیات توحیدی اند، توسط اقوامی در آخرالزمان درک می گردد.[۸]

نشانه‌های آخرالزمان

ختم نبوت و نزول واپسین شریعت که با ظهور پیامبر اسلام تحقق یافت، نخستین نشانه پایان تاریخ به شمار می‌رود؛[۹] لذا مفسران، مقصود از نشانه‌های قیامت‌ را در آیه ذیل، بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله دانسته‌اند که نسبت به عمر جهان، فاصله بسیار کمی تا قیامت دارد:[۱۰] «فَهَل یَنظُرونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَن تَأتِیَهُم بَغتَهً فَقَد جَاءَ أَشراطُها»؛ آیا آنها جز این را انتظار می برند که ناگاه قیامت بر آنان فرا رسد؟، در حالی که هم‌اکنون نشانه‌های آن آمده است.[۱۱]

در آخرالزمان وقایع فراوان دیگری نیز پیش‌بینی شده که بیشتر به دوره پایانی آن (مقارن با ظهور مهدی) مربوط می‌شود:

در بعضی از کتاب‌ها این نشانه‌ها از آن رو که رویدادهای مهم عصر ظهور هستند، به علائم ظهور معروف شده‌اند.[۱۲] برخی از این نشانه‌ها عبارتند از:

  • خروج سفیانی[۱۳]
  • ظهور سید حسنی، اختلاف بنی عباس در مُلک و ریاست[۱۴]
  • کسوف خورشید در نیمه ماه رمضان و خسوف ماه در پایان آن[۱۵]
  • طلوع خورشید از مغرب[۱۶]
  • قتل نفس زکیه[۱۷]
  • خرابی مسجد کوفه، خروج یمانی، حلال شمرده شدن خون و مال مردم[۱۸]
  • خروج دجّال[۱۹] که در روایات اسلامی آمده است که وی چهل روز در زمین درنگ می‌کند[۲۰] و بسیاری از افراد سست ایمان به او می‌گرایند و این به علت کارهای خارق العاده‌ای است که انجام می‌دهد.[۲۱]
  • پدید آمدن جنگ‌ها و کشتارها و از میان رفتن نشانه‌های حق[۲۲]
  • ظهور فسادهای بزرگ در دنیا[۲۳]
  • ناقص شدن عقول مردم[۲۴]
  • زیاد شدن هرج و مرج و سست شدن ایمان مردم[۲۵]
  • قرار گرفتن افراد نالایق در مدیریت جامعه، اطاعت مرد از همسر خویش، بزرگ شمردن مال دنیا، عدم امنیت[۲۶]
  • ظهور فتنه‌های مختلف در میان عرب[۲۷]
  • از بین رفتن حیا در زنان و کودکان[۲۸]
  • رواج ربا[۲۹]
  • وقوع قتلهای عظیم در دنیا و ظهور فتنه‌ها[۳۰]
  • بی‌نیاز شدن مرد از زن و زن از مرد[۳۱]

رخدادهای آخر الزمان

سرکوب یأجوج و مأجوج

در قرآن آمده است :««حَتَّىٰ إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ»؛ تا زمانی که [سدّ] یأجوج و مأجوج گشوده شود و آنان از هر زمین بلندی سرازیر می شوند.[۳۲]

مطابق با برخی روایات در آخر الزمان قوم یأجوج و مأجوج با تخریب سدّ ذوالقرنین، در اندک زمانی سرتاسر جهان را پر از ظلم و فساد خواهد کرد تا آن که در عصر ظهور مهدی به طور کلی از بین خواهند رفت.[۳۳]

برخی یأجوج و مأجوج را یکی از نژادهای انسانی با صفات ظاهری خاص یا موجوداتی خارق‌العاده دانسته‌اند که از پشت مانعی مادی خارج شده، به کشتار مردم و تخریب منابع طبیعی خواهند پرداخت.[۳۴] برخی دیگر نیز آنان را نمادی از یک تمدن مادی مخرب شمرده‌اند که سدّ معنویِ ساخته شده بدست پیامبران را منهدم و حیات طبیعی و معنوی را بر کره زمین تهدید خواهد کرد؛[۳۵]

رجعت

مطابق با روایات خداي متعال هنگام ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه برخي از شيعيان و دوستاران آن حضرت را كه قبل از ظهور از دنيا رفته‌اند، زنده مي‌كند و به دنيا بازمي‌گرداند تا به ثواب ياري حضرت ولي عصر عجل الله تعالی فرجه و مشاهده دولت كريمه‌اش مشرف شوند. و همچنين بعضي از دشمنان ايشان را جهت گرفتن انتقام برمي‌گرداند تا عذاب دنيا را بچشند و به قدرت و شوكت آن حضرت پی ببرند.[۳۶]

در قرآن نیز آمده است: «وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ»؛و و [یاد کن] روزی را که از هر امتی گروهی از آنان را که آیات ما را تکذیب می کنند، محشور می کنیم و آنها (برای سؤال) باز داشته خواهند شد.[۳۷] این آیه فقط به برانگیخته شدن عدّه‌ای از مکذبان و نه همه آن‌ها اشاره کرده؛ بدین جهت روایات و مفسران شیعه، میان مصداق این آیه و قیامت تفاوت قائل شده و آیه را به آخرالزمان مربوط دانسته‌اند که عده‌ای از نیکوکاران و بدکاران اعصار گذشته، زنده شده. هر یک نتیجه دنیایی اعمال خویش را خواهد دید.[۳۸]

حاکم شدن صلح و آرامش پایدار بر جهان

در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه وآله آمده است: «مهدی از فرزندان من است. او را غیبتی هست. هنگامی که ظهور کند، زمین را پر از عدل و داد سازد؛ همان گونه که از ظلم و ستم پر شده باشد» [۳۹] و امام صادق علیه السلام در بیان حال مردم پس از ظهور حضرت مهدی علیه السلام می فرماید:««وَلا یَعْصُونَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فِی اَرْضِهِ»»مردم در زمین به نافرمانی خدا نمی پردازند [۴۰]

قرآن نیز در آیاتی به حاکم شدن آرامش و معنویّت بر جهان وعده داده است: «وَعَدَاللّهُ الَّذینَ ءَامَنوا... وَلَیُبدِّلَنَّهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم أَمناً...‌»؛[۴۱]، «إِنَّ الأَرضَ لِلّهِ یُورِثُها مَن یَشاءُ مِن عِبادِهِ والعقِبَةُ لِلمُتَّقین»[۴۲] این آیات و آیات دیگر که از میراث‌بری صالحان و مستضعفان و جانشینی آنان در زمین یاد می‌کند (سوره انبیاء/21، 105 و سوره اعراف/7، 137 و سوره قصص/28، 5) همگی بیان‌گر این واقعیتند که سرنوشت این جهان پس از جهادی الهی به امامت امام‌ زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سرانجام به دست مؤمنان افتاده و جهانیان همگی در سایه حکومت حضرت در صلح و معنویت بسر خواهند برد.[۴۳]

رشد عقول و گسترش دانش در میان مردم

امام صادق علیه السلام فرمود:«علم بیست و هفت حرف است. همه معارفی که پیامبران علیهم السلام آورده اند، فقط دو حرف است. وقتی که قائم ما قیام کند بیست و پنج حرف دیگر علم را ابراز کند و آن را در بین مردم گسترش دهد». [۴۴]

امام باقرعلیه السلام فرمود:«وقتی قائم ما قیام کند، خداوند دست بر سر بندگان نهد و عقول آنان را جمع کند و سامان بخشد و فکر و اندیشه آنان را کامل گرداند». [۴۵]

آخرالزمان در سایر مکاتب

بشر به مقتضای حبّ ذات و طبیعت جستجوگر خود، همواره به سرانجام دنیا می‌اندیشیده است.[۴۶] همه ادیان الهی و بیشتر مکاتب بشری، درباره پایان تاریخ اظهارنظر کرده‌اند.[۴۷] در همه پیش‌گویی‌های مربوط به آخرالزمان، خبرهای وحشتناک و نگران‌کننده‌ای وجود دارد؛[۴۸] ولی اغلب بر این امر اتفاق نظر است که پایان کار بشر، روشن و سعادت‌آمیز است.[۴۹]

در تمام فرقه‌ها و مذاهب اسلامی، کم و بیش سرانجام سعادت‌مند بشر پیش‌بینی شده است.[۵۰] در متون زرتشتی (از آیین‌های باستان) به صراحت از دوره طلایی بشر در پایان جهان یاد شده که به آشوب‌ها و بلاهای بسیار مسبوق خواهد بود و با ظهور واپسین منجی (سوشیانس) محقّق می‌شود.[۵۱]

در آیین هندوان نیز هر دوره انسانی به چهار قسمت تقسیم شده که قسمت چهارم آن مظهر غروب و افول تدریجی معنویت اولیه است و از آن، به عصر ظلمت (Kali Yuga) تعبیر می‌شود؛ سپس منجی بشر ظاهر و با فروپاشی جوامع انسانی و از بین رفتن شرارت‌ها، دوره‌ای نو آغاز می‌گردد.[۵۲] در متون بودایی نیز از این دوره، سخن به میان آمده است.[۵۳]

در ادیان ابراهیمی، بیش از آیین‌ها و مکاتب دیگر بر دوره طلایی بشر در پایان تاریخ، تأکید شده است. در عهد عتیق، برقراری سعادت و عدالت در سرتاسر جهان پیش‌بینی شده که به وسیله «مشیح» محقّق می‌شود.[۵۴]

در عهد جدید نیز به این مطلب پرداخته شده[۵۵] و مکاشفه یوحنا به طور کامل به حوادث ناگوار آخرالزمان، اختصاص یافته و در پایان آن به برقراری صلح و آرامش جهان تحت حاکمیت مؤمنان اشاره شده است.[۵۶] در میان مکاتب بشری، پیش‌بینی «مارکس» از مدینه کمونیستی همراه با کمون نهایی ایجاد شده، تصویری از جامعه بی‌طبقه و بی‌نیاز از دولت را ارائه می‌دهد.[۵۷] پیش‌بینی‌های «رنه‌گنون» (عبدالواحد یحیی) از افول و فروپاشی تمدّن مادی غرب و ظهور مجدد حق و حقیقت که با نظر به داده‌های آیین‌های باستان و ادیان ابراهیمی ارائه شده، خبر می‌دهد.[۵۸]

نظریه پایان تاریخ «فوکویاما» پیروزی نهایی نظام غربی و حاکمیت ابدی آن بر سرتاسر جهان را پیش‌بینی کرده است[۵۹] و نظریه «برخورد تمدن‌ها» از «هانتنگتون» جنگ جهانی تمدن‌ها و نظم جهانی‌ نوی بر اساس مرزهای تمدنی را در پایان این دوره از جهان، پیش‌بینی می‌کند.[۶۰]

پانویس

  1. ابن ابی زینب نعمانی، الغیبة، ص357.
  2. شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج2، ص59؛ ر.ک: کشف‌الغمة، ج2، ص459.
  3. طبری، آملی، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ص 258.
  4. التحریر والتنویر، ج‌26، ص‌104.
  5. نهج البلاغه، ص‌20؛ خاتمیّت، ص‌21.
  6. سوره مائده، آیه۳
  7. سوره نور، آیه۵۵
  8. الکافی، ج‌1، ص‌91.
  9. الفرقان، ج‌26 و 27، ص‌109.
  10. مجمع البیان، ج‌9، ص‌154؛ قرطبی، ج‌16، ص‌159.
  11. سوره محمد، آیه۱۸
  12. شیخ طوسی، الغیبة، ۱۳۵۰ش، ص۳۴۰.
  13. شیخ طوسی، الغیبة، ۱۳۵۰ش، ص۳۰۴.
  14. اربلی، کشف الغمّة، ۱۳۸۱ش، ج۳، ص۲۴۷، ۲۵۱.
  15. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۰۳.
  16. شبّر، حق الیقین فی معرفة اصول الدین، ۱۳۷۵ق، ص۱۲۶.
  17. شیخ صدوق، کمال الدین، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ج۲، ص۶۴۹.
  18. قزوینی، الإمام المهدي من المهد إلی الظهور، منشورات مؤسسة النور للمطبوعات، ص۳۱۱؛ أربلي، کشف الغمّة، ۱۳۸۱ش، ص۲۴۷.
  19. علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۲، ص۱۸۱؛ قشیري نيشابوري، صحيح مسلم، دار الكتب العلمية، ج۴، ص۲۲-۲۱.
  20. غزنوی حنفی، اصول الدین، دار البشائر الإسلامية، ص۲۰۱؛ بيهقي، شعب الإيمان، دار الکتب العلمية، ج۱، ص۳۰۸.
  21. سید بن طاووس، الملاحم والفتن، منشورات الرضي، ص۹۷.
  22. یزدی حائری، الزام الناصب، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، ص۱۰۲ به بعد.
  23. رجب البرسی، مشارق انوار الیقین، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، ص۷۲.
  24. خزاعی مروزی، الفتن، دار الكتب العلمية، ص۳۶.
  25. ابن کثیر دمشقی، النهاية فی الفتن والملاحم، ۱۴۰۸ق، ص۴۰-۴۱.
  26. قمی، تفسیر القمی، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۰۷.
  27. خزاعی مروزی، الفتن، دار الكتب العلمية، ص۲۷.
  28. قمی، تفسیر قمی، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۰۷.
  29. رجب البرسی، مشارق انوار الیقین، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، ص۷۲.
  30. غزنوی حنفی، اصول الدین، دار البشائر الإسلامية، ص۲۰۶.
  31. حاکم النیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، دار الکتب العلمیة، ج۴، ص۴۸۴.
  32. سوره انبیاء، آیه96
  33. جامع‌البیان، مج‌10، ج‌17، ص‌115-121؛ تاریخ مابعدالظهور، ص‌146-150.
  34. کشف‌الاسرار، ج5‌، ص743-746؛ الدرّالمنثور، ج‌5‌، ص674-677‌؛ المیزان، ج‌13، ص‌336-398.
  35. تاریخ ما بعدالظهور، ص‌151؛ علائم آخرالزمان، ص‌200-202؛ الفرقان، ج‌15 و 16، ص‌213-223.
  36. علامه طبرسي، مجمع البيان، ج7، ص367.
  37. سوره نمل آیه 83
  38. مجمع‌البیان، ج7، ص366؛ البرهان، ج4، ص228-231؛ المیزان، ج15، ص397 و 398.
  39. ینابیع المودّه، ص 448.
  40. منتخب الاثر، ص 497.
  41. آیه 55 سوره نور
  42. آیه 128 سوره اعراف
  43. مجمع‌البیان، ج‌7، ص‌106؛ عیّاشی، ج‌1، ص‌183 و ج‌2، ص‌50 و 56-61‌؛ نورالثقلین، ج‌2، ص‌57‌.
  44. بحارالانوار، ج 52، ص 336.
  45. منتخب الاثر، ص 483، به نقل از کافی.
  46. تاریخ ابن‌خلدون، ج‌1، ص‌303.
  47. نجات بخشی در ادیان، ص‌13 و 14؛ علی و پایان تاریخ، ص15-25.
  48. هزاره گرایی، ص‌25.
  49. نجات‌بخشی در ادیان، ص‌13 و 14.
  50. قیام و انقلاب مهدی، ص‌5‌.
  51. اوستا، گاهان، یسنه 46، ب‌3 و یَشتها، اردیبهشت، ب‌10-17 و فروردین، ب‌129؛ نجات‌بخشی در ادیان، ص‌3-71.
  52. بحران دنیای متجدّد، ص‌1 و اوپانیشاد، ص‌772-774 و 737.
  53. بودا، ص‌518 و 519‌؛ علی و پایان تاریخ، ص‌23.
  54. کتاب مقدّس، اشعیاء 11 و 12، یوئیل 3 و 4، زکریا 9، دانیال 2:44، و‌7:13 و 27.
  55. کتاب مقدّس، متی 24:15-44، و‌رسل 2:17-21.
  56. کتاب مقدس، مکاشفه یوحنا 4-22؛ نجات بخشی در ادیان، ص‌113-133.
  57. مارکس و مارکسیسم، ص‌91-94.
  58. بحران دنیای متجدّد، ص‌2، 20، 55‌، 105، 154 و 186؛ علائم آخرالزمان، ص‌188-199، 200 و 318.
  59. «پایان تاریخ و آخرین انسانها» مجله اطلاعات سیاسی و اقتصادی، ص‌22.
  60. برخورد تمدن‌ها و بازسازی نظم جهانی، ص‌485 و 516‌.

منابع