سنجش مقاله انجام نشده است

اعجاز علمی قرآن

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو


این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«اعجاز علمی قرآن» یکی از جنبه‌های اعجاز قرآن کریم است، و مراد از آن، مطابقت گزاره‌های علمی این کتاب آسمانی با جدیدترین یافته‌های علمی بشر می‌باشد. حقایق علمی قرآن از این جهت مورد توجه است که در زمان نزول آن و تا صدها سال بعد، کسی از این مطالب اطلاع نداشته است.

معنای اعجاز علمی

در ابعاد اعجاز علمي قرآن، مي توان به آن دسته از مسائل علمي اشاره كرد كه هيچ يك از تمدن هاي بشري در عصر نزول از آن آگاهي نداشتند و قرآن، از مسائل و اسرار علمي آنها پرده برداشت، و تنها پس از گذشت قرن ها و در سايه علوم تجربي، مورد تصديق دانشمندان قرار گرفت، به گونه اي كه نه قابل انكار است، نه معلول و نه نتيجه اطلاعات زمان نزول قرآن؛ و اين خود بهترين دليل بر الهي و معجزه بودن قرآن است.[۱]

«اعجاز علمى قرآن» مربوط به اشاراتى است كه از گوشه هاى سخن حق تعالى نمودار گشته و هدف اصلى نبوده است؛ زيرا قرآن كتاب هدايت است و هدف اصلى آن جهت بخشيدن به زندگى انسان و آموختنِ راه سعادت به او است. از اين رو اگر گاه در قرآن به برخى اشاراتِ علمى بر مى خوريم، از آن جهت است كه اين سخن از منبع سرشار علم و حكمت الهى نشأت گرفته و از سرچشمه علمِ بى پايان حكايت دارد: «قُلْ أَنزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ».[۲]

اما برخى را گمان بر آن است كه قرآن مشتمل بر تمامى اصول و مبانى علوم طبيعى و رياضى و فلكى و حتى رشته هاى صنعتى و اكتشافات علمى و غيره مى باشد و چيزى از علوم و دانستنى ها را فرو گذار نكرده است. خلاصه قرآن علاوه بر يك كتاب تشريعى كتاب علمى نيز به شمار مى رود. براى اثبات اين پندار افسانه وار، خواسته اند دلايلى از خود قرآن ارائه دهند؛ از جمله آيه «وَ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَاناً لِّكُلِّ شَيْءٍ».[۳] اوّلين سؤال كه متوجّه صاحبان اين پندار مى شود آن است كه از كجا و چگونه اين همه علوم و صنايع و اكتشافات روزافزون از قرآن استنباط شده؟ ديگر آنكه آيات مورد استناد با مطلب مورد ادعا بیگانه است؛ زيرا با ملاحظه شأن نزول و مخاطبين مورد نظر آيه و نيز صدر و ذيل آيه، به خوبى روشن است كه مقصود از «تِبْيَاناً لِّكُلِّ شَيْءٍ» فراگيرى و جامعيّت احكام شرع است.

دومين نكته آنكه به كارگيرى ابزار علمى براى فهم معانى قرآنى، كارى بس دشوار و ظريف است؛ زيرا علم، حالت ثبات ندارد و با پيشرفت زمان گسترش و دگرگونى پيدا مى كند و چه بسا يك نظريّه علمى ـ چه رسد به فرضيّه ـ كه روزگارى حالت قطعيّت به خود گرفته باشد، روز ديگر همچون سرابى نقش بر آب، محو و نابود گردد. لذا اگر مفاهيم قرآنى را با ابزار ناپايدار علمى تفسير و توجيه كنيم، به معانى قرآن كه حالت ثبات و واقعيّتى استوار دارند، تزلزل بخشيده و آن را نااستوار مى سازيم. خلاصه، گره زدنِ فرآورده هاى دانش با قرآن، كار صحيحى به نظر نمى رسد. آرى اگر دانشمندى با ابزار علمى كه در اختيار دارد و قطعيّت آن برايش روشن است، توانست از برخى ابهامات قرآنى ـ كه در همين اشاره ها نمودار است ـ پرده بردارد، كارى پسنديده است. مشروط بر آنكه با كلمه «شايد» نظر خود را آغاز كند و بگويد: شايد ـ يا به احتمال قوىّ ـ مقصود آيه چنين باشد، تا اگر در آن نظريّه علمى تحوّلى ايجاد گردد، به قرآن صدمه اى وارد نشود، صرفا گفته شود كه تفسير او اشتباه بوده است.

ما در اين بخش از اعجاز قرآنى، با استفاده از برخى نظريّه هاى قطعى علم منقول از دانشمندان مورد اعتماد، سعى در تفسير برخى اشارات علمى قرآن نموده ايم. امّا به اين نكته بايد توجّه داشت كه هرگز نبايد ميان ديدگاه هاى استوار دين و فرآورده هاى ناپايدار علم، پيوند ناگسستنى ايجاد نمود.

3. نكته سوم؛ آيا تحدّى ـ كه نمايانگر اعجاز قرآن است ـ جنبه علمى قرآن را نيز شامل مى شود؟ بدين معنا كه قرآن آن گاه كه تحدّى نموده و هم آورد طلبيده، آيا به اين گونه اشارات علمى نيز نظر داشته است؟ يا آنكه بر اثر پيشرفت علم و پى بردن به برخى از اسرار علمى كه قرآن به آنها اشارتى دارد، گوشه اى از اعجاز اين كتاب آسمانى روشن شده است. به عبارتى ديگر پس از آنكه دانشمندان با ابزار علمى كه در اختيار داشتند توانستند از اين گونه اشارات علمى كه تاكنون حالت ابهام داشته، پرده بردارند و در نتيجه به گوشه اى از احاطه صاحب سخن (پروردگار) پى ببرند و دريابند كه چنين سخنى يا اشارتى در آن روزگار، جز از پروردگار جهان امكان صدور نداشته و بدين جهت مسئله اعجاز علمى قرآن مطرح گرديده است!

برخى بر همين عقيده اند، كه اين گونه اشارات علمى دليل اعجاز مى تواند باشد؛ ولى تحدّى به آن صورت نگرفته است؛ چون روى سخن در آيات تحدّى با كسانى است كه هرگز با اين گونه علوم آشنايى نداشته اند. بر اين مبنا قرآن در جهت علمى همانند ديگر كتب آسمانى است، كه صورت تحدّى به خود نگرفته اند، گرچه اشارات علمى دليل اعجاز مى توانند باشند(11)؛ ولى اين طرز تفكّر از آن جا نشأت گرفته كه گمان برده اند روى سخن در آيات تحدّى تنها با عرب معاصر نزول قرآن بوده است؛ در حالى كه قرآن مرحله به مرحله از محدوده زمانى عصر خويش فراتر رفته و دامنه تحدّى را گسترش داده است، نه تنها عرب بلكه تمامى بشريّت را براى ابديّت به هم آوردى فرا خوانده است.

يكى از آيات «تحدّي» كه در سوره «بقره» است و پس از ظهور و گسترش اسلام در مدينه نازل گشته، تمامى مردم را مورد خطاب قرار داده است، پس از خطاب «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» ـ با فاصله يك آيه ـ مى فرمايد: «وَ إِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَدَاءَكُم مِّن دُونِ اللهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ * فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا وَ لَن تَفْعَلُوا ...»(12) همه مردم مخاطب قرار گرفته اند، تا چنانچه ترديدى در رابطه با صحّت وحى قرآنى در دل هایشان راه يافته، آزمايش كنند آيا مى توانند حتى يك سوره همانند قرآن بياورند؟ هرگز نتوانسته و نخواهند توانست.

آيه «قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنسُ وَ الْجِنُّ عَلَىٰ أَن يَأْتُوا بِمِثْلِ هَٰذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيراً»(13) آب پاكى را بر دست همه ريخته، تمامى انس و جنّ را به نحو جمعى ـ كه عموم افرادى و ازمانى هر دو را شامل مى شود(14) ـ مورد تحدّي قرار داده است و اعلام كرده كه اگر همه انسانها و پريان پشت در پشت هم بكوشند تا همچون قرآنى بياورند نخواهند توانست. اكنون مى پرسيم كه اين گونه گسترش در دامنه تحدّى ـ كه همه انسانها را در همه سطوح و در طول زمان شامل گرديده است ـ آيا نمى تواند دليل آن باشد كه همه جوانب اعجاز قرآنى، هر كدام به فراخور حال مخاطب خاصّ خود، مورد تحدّى قرار گرفته باشند؟ به سادگى نمى توان از كنار اين احتمال گذشت يا آن را ناديده گرفت!

نمونه های اعجاز علمی قرآن

1. قرآن و جاذبه عمومی:

"نيوتن" كه با كشف قانون جاذبه عمومي ثابت نمود كه برخلاف پندار "بطليموس" كه تصور مي كرد ستارگان مانند ميخ بر پيكر جسمي بي رنگ (فلك) كوبيده شده اند، ميليون ها منظومه شمسي و كهكشانها و سحابها در فضا معلق و در پرتو قانون جاذبه و قانون نيروي گريز از مركز كه در سراسر جهان آفرينش، در تمام كرات، سيارات و كواكب و كهكشان ها و حتي ميان دو ذره بسيار كوچك و ناچيز حكم فرماست، از سقوط مصون و محفوظ مانده­اند.[۴] ولی قرآن مجيد متجاوز از ده قرن قبل از نيوتن به اين حقيقت علمي در قرآن تصريح مي فرمايد: «خَلَقَ السَّماواتِ بِغَيرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها وَ أَلْقى‌ فِي الْأَرْضِ رَواسِي أَنْ تَميدَ بِكُمْ...»[۵] «او آسمانها را بدون ستوني كه آن را ببينيد آفريد و در زمين كوه‌هايي افكند تا شما را نلرزاند (و جايگاه شما آرام باشد)».

توضيح اين كه جمله «ترونها» صفت لفظ «عمد» جمع «عمود» مي باشد و ضمير در «ترونها» به عمد برمي گردد و معناي جمله چنين است: خداوندي كه آسمان ها را برافراشت بدون ستوني كه ديده شود و در حقيقت، آيه ستون مرئي را نفي مي كند نه اصل ستون را» اين نظريه را بسياري از مفسران از جمله ابن عباس و علامه طباطبائي اختيار كرده اند.[۶]

2. قرآن و بادهاي تلقيح كننده:

قرآن آن جا كه درباره باد، ايـن پديده طبيعي از نظر نقشي كه در زمينه تلقيح دارد. سخن مي گويد چنين مي فرمايد: «وَ أَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَيناكُمُوهُ وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنينَ»؛[۷] ما بادها را براي بارور ساختن (ابرها و گياهان) فرستاديم و از آسمان آبي نازل كرديم و شما را با آن سيراب ساختيم در حالي كه شما توانايي حفظ و نگهداري آن را نداشتيد!

در اين جا خداوند با صراحت نقش باد را در آبستن كردن ابرها بيان كرده و به دنبال آن نزول باران را خبر مي دهد. يعني همان مسائل دقيقي كه پس از پيشرفت هاي علمي فراوان تازه براي انسان ها كشف گرديده است.[۸]

3. قرآن و کروی بودن زمين:

«...يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهارِ وَ يُكَوِّرُ النَّهارَ عَلَى اللَّيْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْري لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلا هُوَ الْعَزيزُ الْغَفَّارُ»؛[۹] شب را بر روز مى‌پيچد و روز را بر شب و خورشيد و ماه را مسخّر فرمان خويش قرار داد هر كدام تا سرآمد معيّنى به حركت خود ادامه مى‌دهند آگاه باشيد كه او قادر و آمرزنده است!

"يكور" از ماده "تكوير" به معنى پيچيدن است مانند پيچيدن عمامه به دور سر، نكته لطيفى كه در اين تعبير قرآنى، نهفته است بيان گر کروي بودن زمين مي باشد به اين معنا که زمين دور خود گردش مى‌كند و بر اثر اين گردش، نوار سياه شب و نوار سفيد روز دائما گرد آن مى‌گردند.[۱۰]

4. قرآن و حرکت دورانی زمين:

يکي از ويژگي هاي ديگر علمي قرآن اين است که قرآن از حقيقت جريان و متحرک بودن زمين خبر مي دهد: «وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ إِنَّهُ خَبيرٌ بِما تَفْعَلُونَ»؛[۱۱] كوه‌ها را مى‌بينى و آنها را ساكن و جامد مى‌پندارى، در حالى كه مانند ابر در حركتند اين صنع و آفرينش خداوندى است كه همه چيز را متقن آفريده او از كارهايى كه شما انجام مى‌دهيد، مسلّماً آگاه است!

کلمه تمر مر سحاب دلالت بر حرکت دوراني زمين دارد و اين حرکت به گونه تنظيم شده که قابل احساس و درک با هواس بشري نمي باشد.[۱۲]

پانویس

  1. سبحاني، جعفر، الالهيات، قم المركز العالمي للدراسات الاسلاميه، س 1412هـ، چ سوم، ج 3، ص 418 و 419.
  2. سوره فرقان، آیه 6.
  3. سوره نحل، آیه 89.
  4. سبحاني، جعفر، الالهيات، قم المركز العالمي للدراسات الاسلاميه، س 1412هـ، چ سوم، ج 3، ص 418 تا 430 و بنگريد سبحاني جعفر، خدا و پيامبر اسلام، قم انتشارات توحيد س1359، ص 147 الي153.
  5. سوره لقمان، آيه 10. رضائي اصفهاني، در بحث جاذبه عمومي به علاوه آيات مذكوره آيه 25 سوره مرسلات و آيه 41 سوره فاطر را نيز دليل براي جاذبه عمومي دانسته اند. پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، ص 128.
  6. طباطبايي، محمدحسين، الميزان في تفسير القرآن، لبنان، بيروت، دارالكتب العلميه، س 1411هق 1991م، چ اول، ج 11، «رفعها بغير عمد محسوسة مرئية» ص 291 و ج 16، ص 216. والتبيان، (بي نا، بي تا)، ج 6، ص 213. و يوسف، الحاج احمد؛ اعجاز العلمي في القرآن والسنه المظهره؛ دمشق: مکتبته ابن حجر، چ دوم، س1424هـ، 2002م، ص 210.
  7. سوره حجر، آيه 22.
  8. دکتوور سيد الجميلي؛ اعجاز علمي قرآن؛ بيروت: دارومکتبته الهلال، چ اول، س 2000م، ص 47 و هاشمي نژاد، عبدالكريم، رهبران راستين، ايران بي نا و بي تا، ج 2، ص 293-294.
  9. سوره زمر، آيه5.
  10. مكارم شيرازى ناصر؛ تفسير نمونه‌؛ تهران‌: دارالكتب الإسلامية، س1374 ش‌، چ اول‌، ج‌19، ص 376 و دکتوور سيد الجميلي؛ اعجاز علمي قرآن؛ بيروت: دارومکتبته الهلال، چ اول، س 2000م، ص 30. و مروان وحيد شعبان التفتنازي؛ اعجاز القرآني في ضوء الاکتشاف العلمي الحديث، بيروت: دارالمعرفه، چ اول، س 1427هـ، 2006م، ص 246255 و مكارم شيرازى، ناصر؛ الأمثل فى تفسير كتاب الله المنزل‌؛ قم: ناشر: مدرسه امام على بن ابى طالب علیه السلام‌، س1421 ق‌، چ اول‌، ج‌15، ص19.
  11. سوره نمل، آيه88. ترجمه آيت الله مکارم.
  12. و يوسف، الحاج احمد؛ اعجاز العلمي في القرآن والسنه المظهره؛ دمشق: مکتبته ابن حجر، چ دوم، س1424هـ، 2002م، ص206-209.

منابع

روح الله رضوانی، اعجاز علمی، دانشنامه پژوهه، تاریخ بازیابی: 9 بهمن 1391.

قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن