عمران بن موسی اشعری قمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
{{بخشی از یک کتاب}}'''عمران بن موسی اشعری قمی زیتونی'''، از راویان بزرگ [[شیعه]] در قرن سوم هجری است. علاوه بر اخبار فراوانی که از این [[محدث]] گرانقدر نقل شده، او صاحب کتابی به نام «النوادر» است که از آن به عنوان کتاب کبیر یاد می‌‌کنند. بیشتر روایات منقول از عمران بن موسی، در باب [[ولایت]] و فضایل [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم‌السلام است.
  
==خاندان عمران بن موسی==
+
==زندگی‌نامه==
  
اين محدث در منابع رجال، مشهور به «اشعري»، «زيتوني» و «قمي» است.
+
این [[محدث]] در منابع [[علم رجال|رجال]]، مشهور به «اشعری»، «زیتونی» و «قمی» است. یکی از القاب عمران، زیتونی است. بنا به گفته محقق ارجمند، [[عبدالله مامقانی|شیخ عبدالله ممقانی]]: شاید سبب این شهرت، آن بوده که عمران به فروش زیتون می‌‌پرداخته است؛ چنان که برخی از محدثان فرزانه در کنار آموختن و نقل روایت، به کار و کسب هم اشتغال داشته‌اند.
  
عمران بن موسي در يكي از خاندان‌هاي معروف قم، مشهور به اشعري متولد شد و در همين شهر استعدادهايش شكفته گشت. فضاي ديني خانواش كه سرشار از عِطر دل‌انگيز معارف ناب اهل ناب [[اهل بيت]] علیهم‌السلام بود، چنان او را مجذوب ساخته بود كه از همان آغازين سال‌هاي جواني، به فرهنگ انسان‌ساز امامان شيعي رهنمون شد. از زمان تولد اين محدث در منابع مختلف يادي نشده، ولي از برخي نشانه‌ها می‌‌توان حدس زد كه عمران در نيمه اول از سده سوم هجري ديدگان بر جهان خاكي گشود. به اين نشانه‌ها در ادامه نوشتار اشاره خواهد شد.<ref> رجال نجاشي، چاپ جامعه مدرسين، قم، ص 291؛ معجم رجال الحديث، چاپ مؤسسه آل البيت، قم، ج 13، ص 150؛ [[وسائل الشيعه]]، ج 20، ص 285؛ قاموس الرجال، چاپ جامعه مدرسين، قم، ج ص 254.</ref>
+
عمران بن موسی در یکی از خاندان‌های معروف [[قم]]، مشهور به اشعری متولد شد و در همین شهر استعدادهایش شکفته گشت. از زمان تولد این محدث در منابع مختلف یادی نشده، ولی از برخی نشانه‌ها می‌‌توان حدس زد که عمران در نیمه اول از سده سوم هجری دیدگان بر جهان گشود؛<ref> رجال نجاشی، چاپ جامعه مدرسین، قم، ص ۲۹۱؛ معجم رجال الحدیث، چاپ مؤسسه آل البیت، قم، ج ۱۳، ص ۱۵۰؛ وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۲۸۵؛ قاموس الرجال، چاپ جامعه مدرسین، قم، ج ۸، ص ۲۵۴.</ref> از جمله این که: یکی از استادان عمران، احمد بن حسن بن علی فضال است که در سال ۲۶۰ ق. و استاد دیگرش، جناب محمد بن حسین ابی الخطاب در سال ۲۶۲ ق. وفات نمودند. از سویی دیگر، یکی از شاگردانش به نام [[محمد بن حسن صفار]]، در تاریخ ۲۹۰ ق. رحلت کرد. با عنایت به این قرائن، محتمل است که او در نیمه اول سده سوم هجری قمری دیده به جان گشوده باشد.
  
پدرش موسي بن حسن بن عامر بن عبدالله بن سعد اشعري قمی ‌‌از نخبگان و برجستگان علم حديث به شمار می‌‌رود. كنيه او، ابوالحسن و لقبش اشعري و قمی ‌‌هم ناميده شده است. می‌‌توان شخصيت بلندمرتبه و عالي‌قدر موسي بن حسن را در آيينه سخن نجاشي به نيكي نگريست. ايشان می‌‌نگارد: «موسي بن حسن از چهره‌هاي بزرگ و موجه [[شيعه]] بود و حدود سي كتاب حديث از خود به يادگار نهاد».<ref> رجال نجاشي، چاپ داوري قم، ص 290 و چاپ جامعه مدرسين، ص 406.</ref>
+
پدرش -[[موسی بن حسن بن عامر اشعری قمی|موسی بن حسن بن عامر اشعری قمی]]- ‌‌از نخبگان و برجستگان علم [[حدیث|حدیث]] به شمار می‌‌رود. [[کنیه|کنیه]] او، ابوالحسن و لقبش اشعری و قمی ‌‌هم نامیده شده است. می‌‌توان شخصیت بلندمرتبه و عالی‌قدر موسی بن حسن را در آیینه سخن [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] به نیکی نگریست. ایشان می‌‌نگارد: «موسی بن حسن از چهره‌های بزرگ و موجه [[شیعه]] بود و حدود سی کتاب حدیث از خود به یادگار نهاد».<ref> رجال نجاشی، چاپ داوری قم، ص ۲۹۰ و چاپ جامعه مدرسین، ص ۴۰۶.</ref>
  
==دیدگاه علما راجع به عمران بن موسی اشعری قمی زیتونی==
+
زمان رحلت و محل درگذشت عمران بن موسی نیز چندان مشخص نیست. شاید چنانکه گفته شد، با عنایت به این که یکی از استادانش در سال ۲۶۰ ق. و یکی از شاگردانش در سال ۲۹۰ ق. دیده از جهان فرو بسته‌اند، بتوان گفت که این استاد حدیث، در اواخر سده سوم دار فانی را وداع گفته است.
  
براي آشنايي با چهره پرجاذبه عمران بن موسي، به ديدگاه بزرگان تراجم نظر می‌‌افكنيم.
+
==عمران در نگاه عالمان==
  
نجاشي می‌‌نگارد: «عمران بن موسي زيتوني، محدثي است قمی‌‌ و داراي وجاهت و منزلت رفيعي».<ref> همان، ص 207.</ref>
+
* [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] می‌‌نگارد: «عمران بن موسی زیتونی، محدثی است قمی‌‌ و دارای وجاهت و منزلت رفیعی».<ref> همان، ص ۲۰۷.</ref>
 +
* [[علامه حلی|علامه حلی]] در میراث ارزشمند خود می‌‌نویسد: «عمران بن موسی زیتونی اشعری از گروه محدثان صاحب منزلت و بزرگوار است».<ref> خلاصة الاقوال، منشورات رضی قم، ص ۱۲۵.</ref>
 +
* آیت الله [[آیت الله سید ابوالقاسم خویی|سید ابوالقاسم خویی]] یادآور می‌‌شود: «عمران بن موسی و عمران بن موسی زیتونی و عمران بن موسی اشعری قمی، هر سه، عنوان برای یک [[محدث]] است. به هر حال او محدثی موجه و برگزیده است».<ref> معجم رجال الحدیث، ج ۱۳، ص ۱۵۰.</ref>
 +
* نویسنده کتاب طبقات الفقهاء، حضرت استاد [[جعفر سبحانی|جعفر سبحانی]] نیز این محدث را در شمار راویان و فقیهان بلندمرتبه [[شیعه|شیعه]] قرار داده است.<ref> طبقات الفقهاء، چاپ مؤسسه امام الصادق علیه‌السلام، ج ۳، ص ۴۱۵.</ref> چکیده سخن این است که تمامی ‌‌محققان تراجم و محدثان شیعه از دیرباز تا روزگار ما، همگی به سخنان نجاشی و علامه حلی مهر تأیید زده‌اند.
  
علامه حلي در ميراث ارزشمند خود می‌‌نويسد: «عمران بن موسي زيتوني اشعري از گروه محدثان صاحب منزلت و بزرگوار است».<ref> خلاصة الاقوال، منشورات رضي قم، ص 125.</ref>
+
با این که این بزرگوار از راویان بزرگ است، اما [[شیخ طوسی]] در دو کتاب رجالش نامی ‌‌از او نبرده که این، مایه شگفتی علمای رجال و تراجم شده است؛ به طوری که [[محمدتقی شوشتری|شیخ محمدتقی شوشتری]] صاحب [[قاموس الرجال شوشتری (کتاب)|قاموس الرجال]]، بر شیخ طوسی خُرده گرفته که چرا نام این بزرگ را در گروه محدثان نیاورده است؟<ref> قاموس الرجال، ج ۸، ص ۲۵۴.</ref>
  
پژوهشگر روزگار اخير، آيت الله سيد ابوالقاسم خويي يادآور می‌‌شود: «عمران بن موسي و عمران بن موسي زيتوني و عمران بن موسي اشعري قمي، هر سه، عنوان براي يك محدث است. به هر حال او محدثي موجه و برگزيده است».<ref> معجم رجال الحديث، ج 13، ص 150.</ref>
+
==استادان و شاگردان==
  
نويسنده كتاب طبقات الفقهاء، حضرت استاد جعفر سبحاني نيز اين محدث را در شمار راويان و فقيهان بلندمرتبه شيعه قرار داده است.<ref> طبقات الفقهاء، چاپ مؤسسه امام الصادق علیه‌السلام، ج 3، ص 415.</ref> چكيده سخن اين است كه تمامی ‌‌محققان تراجم و محدثان شيعه از ديرباز تا روزگار ما، همگي به سخنان نجاشي و علامه حلي مهر تأييد زده‌اند.
+
عمران بن موسی از محضر استادان زیادی بهره برد که به عنوان نمونه به نام چند نفر از آنان بسنده می‌‌شود:
  
==تعداد روایات عمران==
+
*۱. احمد بن [[حسن بن علی بن فضال|حسن بن علی فضال]]؛
  
حضرت امام جعفرصادق علیه‌السلام فرمود: «اگر می‌‌خواهيد ارزش و پايگاه رفيع راويان ما را بشناسيد، نيك بنگريد كه آنان از ما اهل بيت چه اندازه حديث روايت كرده‌اند؛ به همان تعداد كه حديث نقل كنند، منزلت آنان به همان اندازه خواهد بود».
+
. حسن بن ظریف ناصح؛
  
يكي از جلوه‌هاي اين سخن بلند معنا، همين محدث است. از عمران بن موسي روايات بسيار زيادي به يادگار مانده و نام شريف او در جاي جاي كتاب‌هاي حديث می‌‌درخشد. با بررسي نويسنده اين سطور، حدود 207 روايت از اين محدث به دست ما رسيده و بر پژوهشگران اين حوزه آشكار است كه اين اندازه روايت تحسين برانگيز است.
+
. حسن بن علی بن نعمان اعلم؛
  
==موضوعات روایات عمران بن موسی==
+
*۴. علی بن اسباط؛
  
گرچه، اين بزرگوار روايات فقهي مانند [[نماز]]، [[روزه]]، وصيت و غيره نقل كرده، برجسته‌ترين و شاخص‌ترين گرايش روايتي او به باب ولايت و امامت و فضايل و حالات امامان علیه‌السلام اختصاص دارد كه اين، نشان گويايي است بر باور ژرف و مهر و پيوستگي‌اش به خاندان [[وحی]] علیهم‌السلام، چنانچه به عنوان نمونه به كتاب گرانسنگ بصائرالدرجات محمد بن حسن صفار قمی‌‌ (م 290 ق) يكي از شاگردان روايتي عمران، توجه شود. آن گاه دانسته خواهد شد كه اين سخن گزاف نيست.
+
*۵. محمد بن الحسین ابی الخطاب؛
  
شايد علت توجه ويژه ايشان به اين امر، آن باشد كه او می‌‌خواسته برترين الگوهاي قدسي و الهي را به جامعه و مردم خويش بشناساند و به همه انسان‌ها در تمامی ‌‌زمان‌ها گوش‌زد كند كه تنها با پيمودن راه روشن [[اهل بيت]] علیهم‌السلام، سعادت و حيات واقعي بشر تضمين خواهد شد.
+
. محمد بن عبدالحمید؛
  
'''دو نكته'''
+
*۷. محمد بن ولید خزاز؛
  
* اول: يكي از القاب عمران، زيتوني است. بنا به گفته محقق ارجمند، شيخ عبدالله ممقاني: شايد سبب اين شهرت، آن بوده كه عمران به فروش زيتون می‌‌پرداخته است؛ چنان كه برخي از محدثان فرزانه در كنار آموختن و نقل روايت، به كار و كسب هم اشتغال داشته‌اند.
+
*۸. موسی بن جعفر بغدادی؛
  
* دوم: با اين كه اين بزرگوار از راويان بزرگ است، اما [[شيخ طوسی]] در دو كتاب رجالش نامی ‌‌از او نبرده كه اين، مايه شگفتي علماي رجال و تراجم شده است؛ به طوري كه شيخ محمدتقي شوشتري صاحب قاموس الرجال، بر شيخ طوسي خُرده گرفته كه چرا نام اين بزرگ را در گروه محدثان نياورده است؟<ref> قاموس الرجال، ج 8، ص 254.</ref>
+
*۹. حسن بن موسی خشاب؛
  
==استادان عمران بن موسی اشعری قمی زیتونی==
+
*۱۰. هارون بن مسلم.<ref> تنقیح المقال ممقانی، ج ۲، ص ۳۵۲.</ref>
  
عمران بن موسي از محضر استادان زيادي بهره برد كه به عنوان نمونه به نام چند نفر از آنان بسنده می‌‌شود:
+
عمران، که دلش از مهر و محبت به [[ائمه اطهار|امامان]] شیعی آکنده بود، برای این که در گروه نشردهندگان معارف و آموزه‌های دینی قرار گیرد، آموخته‌های خویش را به جمعی از تشنه‌کامان اندیشه ناب الهی انتقال داد. به نام تعدادی از آنان اشاره می‌‌شود:
  
* 1. احمد بن حسن بن علي فضال؛
+
*۱. [[احمد ابن ادریس|احمد بن ادریس قمی‌‌]] (م ۳۰۶ ق)؛
  
* 2. حسن بن ظريف ناصح؛
+
*۲. [[محمد بن احمد بن یحیی اشعری قمی|محمد بن احمد بن یحیی]]؛
  
* 3. حسن بن علي بن نعمان اعلم؛
+
*۳. [[محمد بن حسن صفار|محمد بن حسن صفار قمی]]؛
  
* 4. علي بن اسباط؛
+
*۴. [[محمد بن یحیی عطار قمی|محمد بن یحیی عطار قمی]]؛
  
* 5. محمد بن الحسين ابي الخطاب؛
+
*۵. سعد بن عبدالله اشعری قمی (م ۳۰۱ یا ۲۹۹ ق)؛
  
* 6. محمد بن عبدالحميد؛
+
*۶. [[حسن بن متيل قمي|حسن بن مُتَّیل قمی]].<ref> قاموس الرجال، ج ۸، ص ۲۵۴؛ معجم الرجال، ج ۱۳، ص ۱۵۰؛ مجمع الرجال قهپائی، ج ۴، ص ۲۷۳.</ref>
  
* 7. محمد بن وليد خزاز؛
+
==آثار و روایات==
  
* 8. موسي بن جعفر بغدادي؛
+
عمران اشعری، صاحب کتابی است به نام «النوادر» که از آن به عنوان کتاب کبیر یاد می‌‌کنند.<ref> رجال نجاشی، ص ۲۰۷.</ref> از عمران بن موسی روایات بسیاری نیز به یادگار مانده و نام شریف او در جای جای کتاب‌های [[حدیث|حدیث]] می‌‌درخشد. با بررسی نویسنده این سطور، حدود ۲۰۷ [[روایت]] از این [[محدث]] به دست ما رسیده و بر پژوهشگران این حوزه آشکار است که این اندازه روایت تحسین برانگیز است.
  
* 9. حسن بن موسي خشاب؛
+
گرچه، این بزرگوار روایات [[فقه|فقهی]] مانند [[نماز]]، [[روزه]]، [[وصیت]] و غیره نقل کرده، برجسته‌ترین و شاخص‌ترین گرایش روایتی او به باب [[ولایت]] و [[امامت]] و فضایل و حالات [[ائمه اطهار|امامان]] علیهم‌السلام اختصاص دارد که این، نشان گویایی بر باور ژرف و مهر و پیوستگی‌اش به خاندان [[وحی]] علیهم‌السلام است. چنانچه به عنوان نمونه به کتاب گرانسنگ «[[بصائر الدرجات (کتاب)|بصائرالدرجات]]» [[محمد بن حسن صفار|محمد بن حسن صفار قمی]]<nowiki/> (م، ۲۹۰ ق) یکی از شاگردان روایتی عمران توجه شود، آن گاه دانسته خواهد شد که این سخن گزاف نیست. شاید علت توجه ویژه ایشان به این امر، آن باشد که او می‌‌خواسته برترین الگوهای قدسی و الهی را به جامعه و مردم خویش بشناساند و به همه انسان‌ها در تمامی ‌‌زمان‌ها گوش‌زد کند که تنها با پیمودن راه روشن [[اهل بیت]] علیهم‌السلام، سعادت و حیات واقعی بشر تضمین خواهد شد.
  
* 10. هارون بن مسلم.<ref> تنقيح المقال ممقاني، ج 2، ص 352.</ref>
+
از این راوی قمی، روایات زیادی نقل شده است. مناسب است که از گلستان دل‌انگیز و زیبای احادیثی که وی نقل کرده، تعدادی را گلچین کرده به دوستداران ولایت تقدیم داریم.
  
==شاگردان وی==
+
'''امامان، وارثان پیامبران'''
  
عمران، كه دلش از مهر و محبت به امامان شيعي آكنده بود، براي اين كه در گروه نشردهندگان معارف و آموزه‌هاي ديني قرار گيرد، آموخته‌هاي خويش را به جمعي از تشنه‌كامان انديشه ناب الهي انتقال داد. به نام تعدادي از آنان اشاره می‌‌شود:
+
عمران بن موسی با واسطه روایت می‌‌کند از حضرت [[امام صادق]] علیه‌السلام: «الواح آسمانی که همان [[تورات]] واقعی است و عصای [[حضرت موسی]]، نزد ما [[ائمه اطهار|امامان]] اهل بیت است و ما وارثان [[پیامبران]] هستیم».<ref> اصول کافی، چاپ دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج ۱، ص ۲۳۱.</ref>
 
 
* 1. احمد بن ادريس قمی‌‌ (م 306 ق)؛
 
 
 
* 2. محمد بن احمد بن يحيي؛
 
 
 
* 3. محمد بن حسن صفار قمي؛
 
 
 
* 4. محمد بن يحيي عطار قمي؛
 
 
 
* 5. سعد بن عبدالله اشعري قمي (م 301 يا 299 ق)؛
 
 
 
* 6. حسن بن مُتَّيل قمي.<ref> قاموس الرجال، ج 8، ص 254؛ معجم الرجال، ج 13، ص 150؛ مجمع الرجال قهپائي، ج 4، ص 273.</ref>
 
 
 
چنان كه در آغاز نوشتار اشاره شد، با توجه به برخي شواهد می‌‌توان زمان تولد عمران را حدس زد؛ از جمله اين كه: يكي از استادان عمران، احمد بن حسن بن علي فضال است كه در سال 260 ق. و استاد ديگرش، جناب محمد بن حسين ابي الخطاب در سال 262 ق. رخ به نقاب خاك كشيدند. از سويي ديگر، يكي از شاگردانش به نام محمد بن حسن صفار، در تاريخ 290 ق. رحلت كرد. با عنايت به اين قرائن، محتمل است كه او در نيمه اول سده سوم هجري قمري ديده به جان گشوده باشد.
 
 
 
==آثار عمران بن موسی==
 
 
 
علاوه بر اخبار فراواني كه از اين محدث گرانقدر نقل شده، او صاحب كتابي است به نام النوادر كه از آن به عنوان كتاب كبير ياد می‌‌كنند.<ref> رجال نجاشي، ص 207.</ref>
 
 
 
ضمناً زمان رحلت و محل درگذشت عمران بن موسي چندان مشخص نيست. شايد با عنايت به اين كه يكي از استادانش در سال 260 ق. و يكي از شاگردانش در سال 290 ق. ديده از جهان فرو بسته‌اند، بتوان گفت كه اين استاد حديث، در اواخر سده سوم دار فاني را وداع گفته است.
 
 
 
==روایاتی از عمران بن موسی اشعری قمی زیتونی==
 
 
 
از اين راوي قمي، روايات زيادي نقل شده است. مناسب است كه از گلستان دل‌انگيز و زيباي احاديثي كه وي نقل كرده، تعدادي را گلچين كرده به دوستداران ولايت تقديم داريم.
 
 
 
'''امامان، وارثان پيامبران'''
 
 
 
عمران بن موسي با واسطه روايت می‌‌كند از حضرت [[امام صادق]] علیه‌السلام: «الواح آسماني كه همان [[تورات]] واقعي است و عصاي [[حضرت موسی]] بن عمران، نزد ما امامان اهل بيت است و ما وارثان [[پيامبران]] هستيم».<ref> اصول كافي، چاپ دارالكتب الاسلاميه، تهران، ج ص 231.</ref>
 
  
 
'''دانش امامان'''
 
'''دانش امامان'''
  
باز روايت می‌‌كند با واسطه از امام صادق علیه‌السلام: «هنگامی ‌‌كه امام معصوم، اراده كند كه از مطلبي آگاه شود، خداوند دانش آن را به امام الهام می‌‌فرمايد».<ref> همان، ص 258.</ref>
+
باز روایت می‌‌کند با واسطه از امام صادق علیه‌السلام: «هنگامی ‌‌که امام [[معصوم]]، اراده کند که از مطلبی آگاه شود، خداوند دانش آن را به امام الهام می‌‌فرماید».<ref> همان، ص ۲۵۸.</ref>
 
 
'''نشانه امامت حضرت باقر علیه‌السلام'''
 
 
 
وي روايت می‌‌كند تا اين كه سند را به حضرت [[امام زين العابدين]] علیه‌السلام می‌‌رساند و می‌‌گويد: «هنگامی‌‌ كه لحظه رحلت حضرت زين العابدين علیه‌السلام فرا رسيد، رو كرد به فرزندانش كه همگي نزد آن حضرت گرد آمده بودند و سپس به امام محمدباقر علیه‌السلام توجه كرد و فرمود: اي محمد! اين صندوق را به خانه‌ات ببر! البته در آن طلا و نقره نيست؛ بلكه سرشار است از علوم اهل بيت علیه‌السلام».<ref> همان، ص 305، حديث 3، باب الاشاره والنص علي ابي جعفر علیه‌السلام.</ref>
 
  
'''چگونگي دانش امامان'''
+
'''نشانه امامت امام باقر علیه‌السلام'''
  
با واسطه از امام چهارم حضرت علي بن الحسين علیه‌السلام نقل می‌‌كند كه فرمود: «دانش‌هاي امامان بسيار دشوار است؛ به طوري كه آن را برنمی‌‌تابند، مگر [[پيامبران]] مرسل يا [[فرشتگان]] مقرب الهي يا بنده مؤمني كه خداوند جان او را براي جاي دادن ايمان، آزمايش كرد. همانا سلمان يكي از عالمان به شمار می‌‌آيد، چون او مردي از ما اهل بيت است. به همين سبب به ما اهل بيت نسبت داده می‌‌شود».<ref> [[بحارالانوار]]، ج 2، ص 190، باب 26.</ref>
+
وی روایت می‌‌کند تا این که سند را به حضرت [[امام زین العابدین]] علیه‌السلام می‌‌رساند و می‌‌گوید: «هنگامی‌‌ که لحظه رحلت حضرت زین العابدین علیه‌السلام فرا رسید، رو کرد به فرزندانش که همگی نزد آن حضرت گرد آمده بودند و سپس به [[امام باقر علیه السلام|امام محمدباقر]] علیه‌السلام توجه کرد و فرمود: ای محمد! این صندوق را به خانه‌ات ببر! البته در آن طلا و نقره نیست؛ بلکه سرشار است از علوم [[اهل البیت|اهل بیت]] علیه‌السلام».<ref> همان، ص ۳۰۵، حدیث ۳، باب الاشاره والنص علی ابی جعفر علیه‌السلام.</ref>
  
'''چهار بهشتي'''
+
'''چگونگی دانش امامان'''
  
از عيسي بن عبدالله نقل می‌‌كند كه گفت: «از امام صادق علیه‌السلام درباره آن روايتي كه درباره چهار نفر آمده، پرسيدم. امام فرمود: كدام چهار نفر؟ گفتم: آن چهار فردي كه [[بهشت]] مشتاق آنان است. فرمود: بله؛ آن‌ها سلمان، ابوذر، مقداد و عمار هستند. گفتم: كدام يك از آن‌ها برترند؟ فرمود: سلمان. سپس چند لحظه سكوت كرد، بعد فرمود: سلمان دانش‌هايي را می‌‌دانست كه ابوذر نمی‌‌دانست».<ref> همان، ج 22، ص 343، باب 10.</ref>
+
با واسطه از امام چهارم حضرت علی بن الحسین علیه‌السلام نقل می‌‌کند که فرمود: «دانش‌های امامان بسیار دشوار است؛ به طوری که آن را برنمی‌‌تابند، مگر [[پیامبران]] مرسل یا [[فرشتگان]] مقرب الهی یا بنده مؤمنی که خداوند جان او را برای جای دادن ایمان، آزمایش کرد. همانا [[سلمان فارسی|سلمان]] یکی از عالمان به شمار می‌‌آید، چون او مردی از ما اهل بیت است. به همین سبب به ما اهل بیت نسبت داده می‌‌شود».<ref> بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۹۰، باب ۲۶.</ref>
  
'''راز محروميت از نماز شب'''
+
'''چهار مرد بهشتی'''
  
روايت می‌‌كند از [[امام صادق]] علیه‌السلام: «مردي نزد حضرت اميرالمؤمنان علیه‌السلام آمد و به او عرض كرد: اي امام بزرگوار! من از خواندن [[نماز شب]] محروم شده‌ام، علت آن چيست؟ امام فرمود: تو مردي هستي كه گناهان همچون غل و زنجير، تو را به بند كشيده‌اند».<ref> همان، ج 84، ص 145.</ref>
+
از عیسی بن عبدالله نقل می‌‌کند که گفت: «از امام صادق علیه‌السلام درباره آن روایتی که درباره چهار نفر آمده، پرسیدم. امام فرمود: کدام چهار نفر؟ گفتم: آن چهار فردی که [[بهشت]] مشتاق آنان است. فرمود: بله؛ آن‌ها [[سلمان فارسی|سلمان]]، [[ابوذر غفاری|ابوذر]]، [[مقداد بن اسود|مقداد]] و [[عمار یاسر|عمار]] هستند. گفتم: کدام یک از آن‌ها برترند؟ فرمود: سلمان. سپس چند لحظه سکوت کرد، بعد فرمود: سلمان دانش‌هایی را می‌‌دانست که ابوذر نمی‌‌دانست».<ref> همان، ج ۲۲، ص ۳۴۳، باب ۱۰.</ref>
  
همتاي اين روايت است آنچه مرحوم صدوق در توحيد روايت می‌‌كند كه: «مردي نزد سلمان آمد و گفت: اي سلمان! من مردي هستم كه موفق به خواندن نماز شب نمی‌‌شوم. جناب سلمان در پاسخ گفت: در روز، خدا را گناه مكن».<ref> توحيد [[شيخ صدوق]]، چاپ مكتبه صدوق، ص 97.</ref>
+
'''راز محرومیت از نماز شب'''
  
از اين دو روايت، می‌‌توان چنين استفاده كرد كه اعمال ما، بازتاب‌هايي به دنبال دارد و تأثير گناه بر [[روح]] و روان انسان حقيقتي انكارناپذير است. گناه، انسان را از درك لذت‌ها و توفيق‌هاي عظيم معنوي محروم می‌‌سازد. مشابه مضمون اين دو، حديث حضرت اميرالمؤمنين علیه‌السلام در دعاي سوزناك كميل است كه می‌‌فرمايد: «وقَعَدت بي اغلالي؛ (خدايا) زنجيرهاي گناه، مرا در اين سراي خاكي زمين گير كرده است» يكي از عوامل سلب توفيق، [[دروغ]] گفتن است كه حضرت [[امام صادق]] علیه‌السلام فرمود: «مردي يك دروغ می‌‌گويد و اين موجب می‌‌شود كه از خواندن نماز شب محروم گردد».<ref> فروع كافي، ج ص 450.</ref>
+
روایت می‌‌کند از [[امام صادق]] علیه‌السلام: «مردی نزد حضرت [[امام علی علیه السلام|امیرالمؤمنین]] علیه‌السلام آمد و به او عرض کرد: ای امام بزرگوار! من از خواندن [[نماز شب]] محروم شده‌ام، علت آن چیست؟ امام فرمود: تو مردی هستی که [[گناه|گناهان]] همچون غل و زنجیر، تو را به بند کشیده‌اند».<ref> همان، ج ۸۴، ص ۱۴۵.</ref>
  
'''فضيلت رود فرات'''
+
همتای این روایت است آنچه مرحوم [[شیخ صدوق|صدوق]] در [[التوحید (کتاب)|توحید]] روایت می‌‌کند که: «مردی نزد سلمان آمد و گفت: ای سلمان! من مردی هستم که موفق به خواندن نماز شب نمی‌‌شوم. جناب سلمان در پاسخ گفت: در روز، خدا را گناه مکن».<ref> توحید، شیخ صدوق، چاپ مکتبه صدوق، ص ۹۷.</ref>
  
همين محدث با واسطه روايت می‌‌كند از حضرت صادق علیه‌السلام كه فرمود: «هر كس از آب فرات بنوشد و در هنگام تولد كام او را با اين آب بگيرند، ما اهل بيت را دوست خواهد داشت».<ref> مستدرك الوسائل، چاپ اصفهان، ج 17، ص 23.</ref>
+
'''فضیلت رود فرات'''
  
'''اوصاف برجسته حضرت علي علیه‌السلام'''
+
همین [[محدث]] با واسطه روایت می‌‌کند از حضرت صادق علیه‌السلام که فرمود: «هر کس از آب [[فرات]] بنوشد و در هنگام تولد کام او را با این آب بگیرند، ما [[اهل البیت|اهل بیت]] را دوست خواهد داشت».<ref> مستدرک الوسائل، چاپ اصفهان، ج ۱۷، ص ۲۳.</ref>
  
روايت می‌‌كند از نعمان بن سعد كه گفت: اميرالمؤمنين علي علیه‌السلام فرمود: «انا حجةالله و انا خليفة‌الله و انا صراط‌الله و انا بابُ‌الله و انا خازن علم‌الله و انا المُؤتَمنُ علي سرّالله و انا امام البريّة، بعد خيرالخليقه محمد نبي الرحمه صلی الله علیه و آله؛<ref> اختصاص [[شيخ مفيد]]، ص 12.</ref> منم حجت خدا، منم جانشين او در زمين، منم راه خدا، منم خزانه‌دار دانش الهي، منم امين بر اسرار خداوندي، من هستم رهبر تمام مردم بعد از بهترين مخلوق و آفريده [[حضرت محمد]] صلی الله علیه و آله است».
+
'''اوصاف برجسته حضرت علی علیه‌السلام'''
  
'''ثواب زيارت حضرت رضا علیه‌السلام'''
+
روایت می‌‌کند از نعمان بن سعد که گفت: امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام فرمود: «انا حجةالله و انا خلیفة‌الله و انا صراط‌الله و انا بابُ‌الله و انا خازن علم‌الله و انا المُؤتَمنُ علی سرّالله و انا امام البریة، بعد خیرالخلیقه محمد نبی الرحمه صلی الله علیه و آله؛<ref> اختصاص، شیخ مفید، ص ۱۲.</ref> منم حجت خدا، منم جانشین او در زمین، منم راه خدا، منم خزانه‌دار دانش الهی، منم امین بر اسرار خداوندی، من هستم رهبر تمام مردم بعد از بهترین مخلوق و آفریده [[حضرت محمد]] صلی الله علیه و آله است».
  
عمران حديث می‌‌كند از حضرت اميرالمؤمنين علیه‌السلام: «نزديك است كه يكي از فرزندان من، در سرزميني كه «خراسان» ناميده می‌‌شود؛ با زهر به [[شهادت]] رسد. نام او، نام من و نام پدرش، نام فرزند عمران است. بدانيد كه هر كس او را در غربت زيارت كند، خداوند متعال گناهان او را خواهد بخشيد، گرچه بسيار فراوان باشد».<ref> [[وسائل الشيعه]]، ج 14، ص 554، باب 82.</ref>
+
'''ثواب زیارت حضرت رضا علیه‌السلام'''
  
زيارت قبور امامان و بزرگان دين، بدون ترديد يكي از راه‌هاي پيوند و گرايش به سوي آنان است. در حقيقت اين بارگاه‌ها، همانند مشعل‌هاي فروزان الهي در زمين‌اند. البته روشن است ثواب‌هايي كه براي [[زيارت]] اين پاكان نقل شده، در گرو پيروي از راه آنان و شناخت حقانيت آن‌ها است. زيارت آن امامان، خود نوعي تولاّ و اظهار مهر و وفا به دوستان خدا به شمار می‌‌رود.
+
عمران حدیث می‌‌کند از حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام: «نزدیک است که یکی از فرزندان من، در سرزمینی که «[[خراسان]]» نامیده می‌‌شود؛ با زهر به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسد. نام او، نام من و نام پدرش، نام فرزند عمران است. بدانید که هر کس او را در غربت [[زیارت]] کند، خداوند متعال گناهان او را خواهد بخشید، گرچه بسیار فراوان باشد».<ref> وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۵۵۴، باب ۸۲.</ref>
  
 
'''امامان و فرشتگان'''
 
'''امامان و فرشتگان'''
  
عمران، روايت می‌‌كند از عبدالله بن سهل اشعري و او از پدرش كه: «حمران بن اعين بر [[امام باقر]] علیه‌السلام وارد شد. عرض كرد: آقاجان! شنيده‌ام فرشتگان بر ما نازل می‌‌شوند و بر روي فرش‌هاي ما قرار می‌‌گيرند! فرمود: مگر اين سخن خداوند متعال را نخوانده‌اي كه (آنان كه گفتند خداي ما الله است و سپس در اين راه استقامت كردند، [[فرشتگان]] بر آنان فرود می‌‌آيند كه بيمناك و اندوهگين نباشيد! مژده باد شما را به [[بهشت]] كه شما را به آن وعده داده‌اند!)<ref> [[سوره فصلت]]/ آیه 30.</ref><ref> [[بحارالانوار]]، ج 26، ص 352، باب 9.</ref>
+
عمران، روایت می‌‌کند از عبدالله بن سهل اشعری و او از پدرش که: «[[حمران بن اعین شیبانی|حمران بن اعین]] بر [[امام باقر]] علیه‌السلام وارد شد. عرض کرد: آقاجان! شنیده‌ام [[فرشتگان]] بر ما نازل می‌‌شوند و بر روی فرش‌های ما قرار می‌‌گیرند! فرمود: مگر این سخن خداوند متعال را نخوانده‌ای که: (آنان که گفتند خدای ما الله است و سپس در این راه استقامت کردند، فرشتگان بر آنان فرود می‌‌آیند که بیمناک و اندوهگین نباشید! مژده باد شما را به [[بهشت]] که شما را به آن وعده داده‌اند!).<ref> [[سوره فصلت]]/ آیه ۳۰.</ref><ref> بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۳۵۲، باب ۹.</ref>
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 
==منابع==
 
==منابع==
  
ابوالحسن رباني سبزواري, ستارگان حرم، جلد 15، صفحه 201-208
+
* ابوالحسن ربانی سبزواری، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۱۵، صفحه ۲۰۱-۲۰۸.
 +
 
 
[[رده:علمای قرن سوم]]
 
[[رده:علمای قرن سوم]]

نسخهٔ ‏۲۳ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۹

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

عمران بن موسی اشعری قمی زیتونی، از راویان بزرگ شیعه در قرن سوم هجری است. علاوه بر اخبار فراوانی که از این محدث گرانقدر نقل شده، او صاحب کتابی به نام «النوادر» است که از آن به عنوان کتاب کبیر یاد می‌‌کنند. بیشتر روایات منقول از عمران بن موسی، در باب ولایت و فضایل اهل بیت علیهم‌السلام است.

زندگی‌نامه

این محدث در منابع رجال، مشهور به «اشعری»، «زیتونی» و «قمی» است. یکی از القاب عمران، زیتونی است. بنا به گفته محقق ارجمند، شیخ عبدالله ممقانی: شاید سبب این شهرت، آن بوده که عمران به فروش زیتون می‌‌پرداخته است؛ چنان که برخی از محدثان فرزانه در کنار آموختن و نقل روایت، به کار و کسب هم اشتغال داشته‌اند.

عمران بن موسی در یکی از خاندان‌های معروف قم، مشهور به اشعری متولد شد و در همین شهر استعدادهایش شکفته گشت. از زمان تولد این محدث در منابع مختلف یادی نشده، ولی از برخی نشانه‌ها می‌‌توان حدس زد که عمران در نیمه اول از سده سوم هجری دیدگان بر جهان گشود؛[۱] از جمله این که: یکی از استادان عمران، احمد بن حسن بن علی فضال است که در سال ۲۶۰ ق. و استاد دیگرش، جناب محمد بن حسین ابی الخطاب در سال ۲۶۲ ق. وفات نمودند. از سویی دیگر، یکی از شاگردانش به نام محمد بن حسن صفار، در تاریخ ۲۹۰ ق. رحلت کرد. با عنایت به این قرائن، محتمل است که او در نیمه اول سده سوم هجری قمری دیده به جان گشوده باشد.

پدرش -موسی بن حسن بن عامر اشعری قمی- ‌‌از نخبگان و برجستگان علم حدیث به شمار می‌‌رود. کنیه او، ابوالحسن و لقبش اشعری و قمی ‌‌هم نامیده شده است. می‌‌توان شخصیت بلندمرتبه و عالی‌قدر موسی بن حسن را در آیینه سخن نجاشی به نیکی نگریست. ایشان می‌‌نگارد: «موسی بن حسن از چهره‌های بزرگ و موجه شیعه بود و حدود سی کتاب حدیث از خود به یادگار نهاد».[۲]

زمان رحلت و محل درگذشت عمران بن موسی نیز چندان مشخص نیست. شاید چنانکه گفته شد، با عنایت به این که یکی از استادانش در سال ۲۶۰ ق. و یکی از شاگردانش در سال ۲۹۰ ق. دیده از جهان فرو بسته‌اند، بتوان گفت که این استاد حدیث، در اواخر سده سوم دار فانی را وداع گفته است.

عمران در نگاه عالمان

  • نجاشی می‌‌نگارد: «عمران بن موسی زیتونی، محدثی است قمی‌‌ و دارای وجاهت و منزلت رفیعی».[۳]
  • علامه حلی در میراث ارزشمند خود می‌‌نویسد: «عمران بن موسی زیتونی اشعری از گروه محدثان صاحب منزلت و بزرگوار است».[۴]
  • آیت الله سید ابوالقاسم خویی یادآور می‌‌شود: «عمران بن موسی و عمران بن موسی زیتونی و عمران بن موسی اشعری قمی، هر سه، عنوان برای یک محدث است. به هر حال او محدثی موجه و برگزیده است».[۵]
  • نویسنده کتاب طبقات الفقهاء، حضرت استاد جعفر سبحانی نیز این محدث را در شمار راویان و فقیهان بلندمرتبه شیعه قرار داده است.[۶] چکیده سخن این است که تمامی ‌‌محققان تراجم و محدثان شیعه از دیرباز تا روزگار ما، همگی به سخنان نجاشی و علامه حلی مهر تأیید زده‌اند.

با این که این بزرگوار از راویان بزرگ است، اما شیخ طوسی در دو کتاب رجالش نامی ‌‌از او نبرده که این، مایه شگفتی علمای رجال و تراجم شده است؛ به طوری که شیخ محمدتقی شوشتری صاحب قاموس الرجال، بر شیخ طوسی خُرده گرفته که چرا نام این بزرگ را در گروه محدثان نیاورده است؟[۷]

استادان و شاگردان

عمران بن موسی از محضر استادان زیادی بهره برد که به عنوان نمونه به نام چند نفر از آنان بسنده می‌‌شود:

  • ۲. حسن بن ظریف ناصح؛
  • ۳. حسن بن علی بن نعمان اعلم؛
  • ۴. علی بن اسباط؛
  • ۵. محمد بن الحسین ابی الخطاب؛
  • ۶. محمد بن عبدالحمید؛
  • ۷. محمد بن ولید خزاز؛
  • ۸. موسی بن جعفر بغدادی؛
  • ۹. حسن بن موسی خشاب؛
  • ۱۰. هارون بن مسلم.[۸]

عمران، که دلش از مهر و محبت به امامان شیعی آکنده بود، برای این که در گروه نشردهندگان معارف و آموزه‌های دینی قرار گیرد، آموخته‌های خویش را به جمعی از تشنه‌کامان اندیشه ناب الهی انتقال داد. به نام تعدادی از آنان اشاره می‌‌شود:

  • ۵. سعد بن عبدالله اشعری قمی (م ۳۰۱ یا ۲۹۹ ق)؛

آثار و روایات

عمران اشعری، صاحب کتابی است به نام «النوادر» که از آن به عنوان کتاب کبیر یاد می‌‌کنند.[۱۰] از عمران بن موسی روایات بسیاری نیز به یادگار مانده و نام شریف او در جای جای کتاب‌های حدیث می‌‌درخشد. با بررسی نویسنده این سطور، حدود ۲۰۷ روایت از این محدث به دست ما رسیده و بر پژوهشگران این حوزه آشکار است که این اندازه روایت تحسین برانگیز است.

گرچه، این بزرگوار روایات فقهی مانند نماز، روزه، وصیت و غیره نقل کرده، برجسته‌ترین و شاخص‌ترین گرایش روایتی او به باب ولایت و امامت و فضایل و حالات امامان علیهم‌السلام اختصاص دارد که این، نشان گویایی بر باور ژرف و مهر و پیوستگی‌اش به خاندان وحی علیهم‌السلام است. چنانچه به عنوان نمونه به کتاب گرانسنگ «بصائرالدرجات» محمد بن حسن صفار قمی (م، ۲۹۰ ق) یکی از شاگردان روایتی عمران توجه شود، آن گاه دانسته خواهد شد که این سخن گزاف نیست. شاید علت توجه ویژه ایشان به این امر، آن باشد که او می‌‌خواسته برترین الگوهای قدسی و الهی را به جامعه و مردم خویش بشناساند و به همه انسان‌ها در تمامی ‌‌زمان‌ها گوش‌زد کند که تنها با پیمودن راه روشن اهل بیت علیهم‌السلام، سعادت و حیات واقعی بشر تضمین خواهد شد.

از این راوی قمی، روایات زیادی نقل شده است. مناسب است که از گلستان دل‌انگیز و زیبای احادیثی که وی نقل کرده، تعدادی را گلچین کرده به دوستداران ولایت تقدیم داریم.

امامان، وارثان پیامبران

عمران بن موسی با واسطه روایت می‌‌کند از حضرت امام صادق علیه‌السلام: «الواح آسمانی که همان تورات واقعی است و عصای حضرت موسی، نزد ما امامان اهل بیت است و ما وارثان پیامبران هستیم».[۱۱]

دانش امامان

باز روایت می‌‌کند با واسطه از امام صادق علیه‌السلام: «هنگامی ‌‌که امام معصوم، اراده کند که از مطلبی آگاه شود، خداوند دانش آن را به امام الهام می‌‌فرماید».[۱۲]

نشانه امامت امام باقر علیه‌السلام

وی روایت می‌‌کند تا این که سند را به حضرت امام زین العابدین علیه‌السلام می‌‌رساند و می‌‌گوید: «هنگامی‌‌ که لحظه رحلت حضرت زین العابدین علیه‌السلام فرا رسید، رو کرد به فرزندانش که همگی نزد آن حضرت گرد آمده بودند و سپس به امام محمدباقر علیه‌السلام توجه کرد و فرمود: ای محمد! این صندوق را به خانه‌ات ببر! البته در آن طلا و نقره نیست؛ بلکه سرشار است از علوم اهل بیت علیه‌السلام».[۱۳]

چگونگی دانش امامان

با واسطه از امام چهارم حضرت علی بن الحسین علیه‌السلام نقل می‌‌کند که فرمود: «دانش‌های امامان بسیار دشوار است؛ به طوری که آن را برنمی‌‌تابند، مگر پیامبران مرسل یا فرشتگان مقرب الهی یا بنده مؤمنی که خداوند جان او را برای جای دادن ایمان، آزمایش کرد. همانا سلمان یکی از عالمان به شمار می‌‌آید، چون او مردی از ما اهل بیت است. به همین سبب به ما اهل بیت نسبت داده می‌‌شود».[۱۴]

چهار مرد بهشتی

از عیسی بن عبدالله نقل می‌‌کند که گفت: «از امام صادق علیه‌السلام درباره آن روایتی که درباره چهار نفر آمده، پرسیدم. امام فرمود: کدام چهار نفر؟ گفتم: آن چهار فردی که بهشت مشتاق آنان است. فرمود: بله؛ آن‌ها سلمان، ابوذر، مقداد و عمار هستند. گفتم: کدام یک از آن‌ها برترند؟ فرمود: سلمان. سپس چند لحظه سکوت کرد، بعد فرمود: سلمان دانش‌هایی را می‌‌دانست که ابوذر نمی‌‌دانست».[۱۵]

راز محرومیت از نماز شب

روایت می‌‌کند از امام صادق علیه‌السلام: «مردی نزد حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام آمد و به او عرض کرد: ای امام بزرگوار! من از خواندن نماز شب محروم شده‌ام، علت آن چیست؟ امام فرمود: تو مردی هستی که گناهان همچون غل و زنجیر، تو را به بند کشیده‌اند».[۱۶]

همتای این روایت است آنچه مرحوم صدوق در توحید روایت می‌‌کند که: «مردی نزد سلمان آمد و گفت: ای سلمان! من مردی هستم که موفق به خواندن نماز شب نمی‌‌شوم. جناب سلمان در پاسخ گفت: در روز، خدا را گناه مکن».[۱۷]

فضیلت رود فرات

همین محدث با واسطه روایت می‌‌کند از حضرت صادق علیه‌السلام که فرمود: «هر کس از آب فرات بنوشد و در هنگام تولد کام او را با این آب بگیرند، ما اهل بیت را دوست خواهد داشت».[۱۸]

اوصاف برجسته حضرت علی علیه‌السلام

روایت می‌‌کند از نعمان بن سعد که گفت: امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام فرمود: «انا حجةالله و انا خلیفة‌الله و انا صراط‌الله و انا بابُ‌الله و انا خازن علم‌الله و انا المُؤتَمنُ علی سرّالله و انا امام البریة، بعد خیرالخلیقه محمد نبی الرحمه صلی الله علیه و آله؛[۱۹] منم حجت خدا، منم جانشین او در زمین، منم راه خدا، منم خزانه‌دار دانش الهی، منم امین بر اسرار خداوندی، من هستم رهبر تمام مردم بعد از بهترین مخلوق و آفریده حضرت محمد صلی الله علیه و آله است».

ثواب زیارت حضرت رضا علیه‌السلام

عمران حدیث می‌‌کند از حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام: «نزدیک است که یکی از فرزندان من، در سرزمینی که «خراسان» نامیده می‌‌شود؛ با زهر به شهادت رسد. نام او، نام من و نام پدرش، نام فرزند عمران است. بدانید که هر کس او را در غربت زیارت کند، خداوند متعال گناهان او را خواهد بخشید، گرچه بسیار فراوان باشد».[۲۰]

امامان و فرشتگان

عمران، روایت می‌‌کند از عبدالله بن سهل اشعری و او از پدرش که: «حمران بن اعین بر امام باقر علیه‌السلام وارد شد. عرض کرد: آقاجان! شنیده‌ام فرشتگان بر ما نازل می‌‌شوند و بر روی فرش‌های ما قرار می‌‌گیرند! فرمود: مگر این سخن خداوند متعال را نخوانده‌ای که: (آنان که گفتند خدای ما الله است و سپس در این راه استقامت کردند، فرشتگان بر آنان فرود می‌‌آیند که بیمناک و اندوهگین نباشید! مژده باد شما را به بهشت که شما را به آن وعده داده‌اند!).[۲۱][۲۲]

پانویس

  1. رجال نجاشی، چاپ جامعه مدرسین، قم، ص ۲۹۱؛ معجم رجال الحدیث، چاپ مؤسسه آل البیت، قم، ج ۱۳، ص ۱۵۰؛ وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۲۸۵؛ قاموس الرجال، چاپ جامعه مدرسین، قم، ج ۸، ص ۲۵۴.
  2. رجال نجاشی، چاپ داوری قم، ص ۲۹۰ و چاپ جامعه مدرسین، ص ۴۰۶.
  3. همان، ص ۲۰۷.
  4. خلاصة الاقوال، منشورات رضی قم، ص ۱۲۵.
  5. معجم رجال الحدیث، ج ۱۳، ص ۱۵۰.
  6. طبقات الفقهاء، چاپ مؤسسه امام الصادق علیه‌السلام، ج ۳، ص ۴۱۵.
  7. قاموس الرجال، ج ۸، ص ۲۵۴.
  8. تنقیح المقال ممقانی، ج ۲، ص ۳۵۲.
  9. قاموس الرجال، ج ۸، ص ۲۵۴؛ معجم الرجال، ج ۱۳، ص ۱۵۰؛ مجمع الرجال قهپائی، ج ۴، ص ۲۷۳.
  10. رجال نجاشی، ص ۲۰۷.
  11. اصول کافی، چاپ دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج ۱، ص ۲۳۱.
  12. همان، ص ۲۵۸.
  13. همان، ص ۳۰۵، حدیث ۳، باب الاشاره والنص علی ابی جعفر علیه‌السلام.
  14. بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۹۰، باب ۲۶.
  15. همان، ج ۲۲، ص ۳۴۳، باب ۱۰.
  16. همان، ج ۸۴، ص ۱۴۵.
  17. توحید، شیخ صدوق، چاپ مکتبه صدوق، ص ۹۷.
  18. مستدرک الوسائل، چاپ اصفهان، ج ۱۷، ص ۲۳.
  19. اختصاص، شیخ مفید، ص ۱۲.
  20. وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۵۵۴، باب ۸۲.
  21. سوره فصلت/ آیه ۳۰.
  22. بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۳۵۲، باب ۹.

منابع

  • ابوالحسن ربانی سبزواری، ستارگان حرم، جلد ۱۵، صفحه ۲۰۱-۲۰۸.