قطب الدين رازی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«قطب‌الدین محمد رازی» (۶۴۷-۷۶۶ ق)، حکیم، متکلم و محقق بزرگ شیعه در قرن هشتم هجری و از شاگردان علامه حلی بود. او در علوم منطق، کلام، فلسفه، فقه، تفسیر و ادبیات عرب مهارت داشت. قطب‌الدین غیر از تدریس و تربیت فضلا، آثار مهمی در علوم عقلی و نقلی مانند «المحاکمات بین شرحی الاشارات» دارد. شهید اول و تفتازانی، از شاگردان بزرگ او هستند.

نام کامل قطب‌الدین محمد رازی
زادروز ۶۴۷ قمری
زادگاه ورامین
وفات ۷۶۶ قمری
مدفن دمشق

Line.png

اساتید

علامه حلی، قاضی عضدالدین ایجی، قطب الدین شیرازی،...

شاگردان

شهید اول، میر سید شریف جرجانی، مسعود بن عمر تفتازانی،...

آثار

المحاکمات بین شرحی الاشارات، تحریر القواعد المنطقیه، لوامع الاسرار، بحر الاصداف، تحفة الاشراف،...


ولادت و نسب

ابوجعفر محمد بن محمد رازی بویهی معروف به قطب‌الدین رازی، در سال ۶۴۷ قمری در ورامین از توابع تهران، در نزدیکی شهر ری به دنیا آمد، و از همین رو به «رازی» معروف شد. محقق ثانی نسبش را از سلسلهٔ دیالمهٔ آل بویه می‌داند، اما در مستدرک الوسائل آمده: شهید اول، که از شاگردان رازی بوده، وی را از آل بویه قمی و از اولاد «بابویه» جد بزرگ شیخ صدوق و از نوادگان ایشان معرفی کرده است.

تحصیل و استادان

قطب رازی پس از تحصیل علوم مقدماتی و فنون متداول اولیه را نزد قاضی عضدالدین ایجی (مؤلف کتاب مواقف)، علوم معقول و منقول را در محضر علامه حلی، آموخت و در علوم مختلف، مخصوصا منطق و فلسفه تخصص یافت و به گفته محقق ثانی، بزرگترین شاگرد علامه شد.

قطب‌الدین کتاب «قواعد الاحکام» علامه حلی را نزد ایشان درس گرفت و سپس نسخه ای از آن را به خط خودش نوشت و سال 708ق، آنرا تمام کرد و بر او خواند و علامه حلی، در پشت همان نسخه، به او اجازه حدیث داد و آنرا برایش در قصبه و ورامین نوشت. در نوشته های علامه به قطب رازی او را با عناوینی مانند: شیخ فقیه عالم فاضل محقق، مدقق زبده علما و افاضل قطب الملة و الدین توصیفش نموده است.

او مدتی در مدرسه نظامیه بغداد در طبقه پائین مدرسه دانشجو بود و گاه بدو قطب تحتانی (در مقابل قطب الدین شیرازی فوقانی متوفای ۷۱۰) نیز می گفتند.

تدریس و شاگردان

قطب‌الدین رازی در حدود سال ۷۰۸ق. تا ۷۰۹ق. از عراق به ایران آمد و به واسطه شیعه شدن سلطان محمد خدابنده و احترامی که نزد وی داشت، اقدام به تأسیس مدرسهٔ سیار و تعلیم و تربیت شاگرد کرد. در این مدرسه علاوه بر علوم و فنون اسلامی اعم از معقول و منقول، به ترویج شریعت اسلام و مذهب شیعهٔ امامیه پرداخت. او مورد توجه مخصوص سلطان ابوسعید فرزند سلطان محمد خدابنده و وزیرش خواجه غیاث الدین بود.

شهید اول، میر سید شریف جرجانی و سعدالدین تفتازانی از مشهورترین شاگردان رازی هستند. شهید اول در الأربعون حدیثا می نویسد: اتفاق افتاد ملاقات من در دمشق با شیخ قطب الدین در شعبان ۷۷۶ ق؛ او در تمام علوم معقول و منقول متبحر بود. ضمن استفاده از محضر او پس از مذاکرات و مباحثاتی دانستم که او دریائی است که کناره ندارد. شیخ شهید اضافه می کند که از او اجازه (اجتهاد و روایت) خواستم که برایم نوشت.

آثار و تألیفات

برخی از آثار علمی قطب‌الدین رازی عبارتند از:

  1. المحاکمات بین شرحی الاشارات، این کتاب داوری بین دو شرح فخر رازی و خواجه نصیرالدین طوسی بر «اشارات» ابن سینا است. شرح فخر رازی، شرحی انتقادی بر اشارات ابن سینا است و شرح اشارات خواجه نصیر، دفاع از ابن سینا و نقد شرح فخر است. رازی در این کتاب میان این دو داوری و محاکمه می‌کند. سیوطی می گوید: «کتاب محاکمات او در شمار بهترین کتب منطق و حکمت است. او در این کتاب در مقابل دو فیلسوف بزرگ شیعه و سنی، (خواجه نصیر و فخر رازی) در شرح اشارات ابن سینا به حکمیت نشسته و استادانه از عهده آن برآمده است».
  2. تحریر القواعد المنطقیه فی شرح الشمسیه؛ در منطق. کتاب حاضر شرحی است معروف بر کتاب الشمسیه، اثر عمر بن علی کاتبی قزوینی (۶۷۵ق) که به نام محمد بن خواجه رشیدالدین وزیر سلطان خدابنده نوشته شده است.
  3. لوامع الاسرار فی شرح مطالع الانوار، در منطق. این کتاب شرحی است بر مطالع الانوار سراج الدین محمود ارموی. میر سید شریف جرجانی بر آن حاشیه زده است.
  4. بحر الاصداف
  5. تحفة الاشراف، این دو کتاب شرح بر تفسیر «الکشاف» زمخشری است. تحفة الاشراف مفصل‌تر از بحر الاصداف است.
  6. رسالة فی تحقیق الکلیات
  7. لطائف الاسرار
  8. شرح الحاوی الصغیر فی الفروع
  9. شرح حکمة الاشراق
  10. شرح قواعد الاحکام
  11. تقسیم العلم.

وفات

قطب الدین رازی، پس از قتل سلطان ابوسعید (فرزند سلطان محمد خدابنده) و وزیرش خواجه غیاث الدین -که باعث هرج و مرج در ایران شد-، در ۷۳۶ قمری به شام رفت و تا آخر عمر آنجا ماند و در همانجا با شهید اول ملاقات کرد. او سرانجام در اوایل ماه ذی القعده در ۷۶۶ قمری (یا ۷۷۶ ق) در شام درگذشت و در «صالحیه» دمشق مدفون شد. ظاهرا او را بعدا به جای دیگری منتقل کردند.

منابع